eitaa logo
عقال
255 دنبال‌کننده
13 عکس
9 ویدیو
0 فایل
پیامبر اکرم(ص): "إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ" ترجمه: "عقل، زانوبند و بازدارنده از نادانی است." لینک صفحه ویراستی: https://virasty.com/admin_eghaal نظرات و پیشنهادات👇👇 @admin_eghaal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰پروژه "باتلاق فکری"‼️ 🔸حجم هجمه تبلیغاتی که علیه کشور در جریان است سنگین، باورنکردنی و فراتر از حد تصور می‌باشد؛ از بررسی اخباری که در خروجی بنگاه‌های خبرپراکنی قرار می‌گیرد، چنین به دست می‌آید که کارویژه رسانه‌های بیگانه و دنباله‌های داخلی آنان، طراحی یک باتلاق فکری برای عموم مردم است تا بتواند تمام نقاط قوت و مثبت کشور را در خود ببلعد؛ به این صورت که ذهن و تفکر مخاطبان خود را تبدیل به باتلاقی می‌کند که جمیع دستاوردها و پیشرفت‌های کشور را به حساب روند طبیعی دنیا و پیشرفت جامعه جهانی گذاشته و در نقطه مقابل، همه ضعف‌ها و نواقص را به پای جمهوری اسلامی می‌نویسد! 🔸ناگفته پیداست که طبق این دستورکار، هرگونه تلاش و خدمتی که از طرف حکومت صورت بگیرد، محکوم به انکار و نادیده‌انگاری توسط افکار عمومی می‌باشد؛ دست‌نیافتنی‌ترین کامیابی‌ها و پیروزی‌های ملی با گزاره "اگر حکومت و دولت دیگری هم بود، این پیشرفت‌ها حاصل می‌شد!" زیر سوال می‌رود و کوچکترین ضعف و نقصی با واکنش "این هم وضعیت بدبختی ماست!" مواجه‌ می‌شود! 🔸پیشبرد این پروژه به این صورت است که شاخص خاصی آنچنان ضریب پیدا می‌کند که معیار ارزیابی تمام شئونات کشور قرار گرفته‌ و به گونه‌ای عمل می‌شود که دیگر شاخص‌های سنجش پیشرفت در مقابل آن، رنگ می‌بازد و به کلی کنار گذاشته می‌شود؛ بدیهی است که برای ارزیابی وضعیت کلی حاکم بر یک کشور، شاخص‌های مختلفی وجود دارد که نمیتوان سهم هرکدام را در ترازوی انصاف نادیده گرفت ولی متاسفانه آنچه در این پروژه دنبال می‌شود، خلاف این است. 🔸توجه به نمونه‌ای که در ادامه می‌آید خالی از لطف نیست؛ قیمت ارز در سال‌های اخیر از جمله مواردی بوده است که بر دیگر دستاوردهای کشور سایه انداخته و آنان را به حاشیه رانده است؛ بارها و بارها دیده شده است که حتی ارزش پول کشوری مثل افغانستان برای تحقیر وضعیت اقتصادی کشور مطرح می‌شود؛ گویی قیمت پایین دلار در یک کشور، یگانه عامل تضمین رفاه و پیشرفت مردم آن کشور می‌باشد؛ اما هرگز پاسخی به این سوال ساده داده نشده است که اگر ارزش پول افغانستان بالاست و مردم آن از زندگی مطلوبی برخوردارند، چرا آرزوی اقامت و پناهندگی در جمهوری اسلامی ایران را در سر دارند؟ آیا دیدگاه خودتحقیری و چشم‌پوشی از نقاط امیدبخش کشور، شاهدی بر این معنا نیست که رسانه‌های بیگانه در پروژه باتلاق فکری، تا حدودی موفق بوده‌اند؟! 🔹پ.ن: به شرط حیات درباره دیگر همسایگان کشور نیز خواهیم نوشت. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌صفحه عقال در پیام‌رسان ویراستی👇👇 https://virasty.com/admin_eghaal/ 📌یادداشت مرتبط👇👇 https://eitaa.com/eghaal/32
🔰ایران فقیر خواسته چه کسانی است؟! 1⃣پیشرفت و تعالی کشور در روزگار کنونی، خواسته‌ای عمومی و همگانی است و احدی را نمی‌توان یافت که به نقش مخرب خود در آبادانی کشور اعتراف کند؛ حتی آنانی که امیال و آرزوهای خود را در فقر و فلاکت ملت جستجو می‌کنند، پشت ادعاهای فریبنده‌ای همچون توسعه‌خواهی پنهان می‌شوند؛ به تعبیر حضرت امام ره امروزه "شاید اگر از شیطان هم بپرسید بگوید من انقلابی هستم!" اما آنچه که در صحنه عمل رخ می‌دهد متفاوت با آن چیزی است که در مقام ادعا بیان می‌شود؛ لذا شناخت ایران‌دوستان واقعی از مدعیان دروغین ملی‌گرایی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بدین منظور مقدمه‌ای را بیان می‌کنیم! بخوانید؛ 2⃣در مکتب مارکسیسم اگرچه وجود روح و روان برای انسان انکارناپذیر است ولی آنچه در فعالیت‌های انسان نقش اصلی را ایفا می‌کند جسم و بدن مادی وی است؛ طبق این دیدگاه روح و روان به منزله چراغ اتومبیلی است که شاید گاهی اوقات در حرکت خودرو نیز موثر باشد ولی آنچه که خودرو را به حرکت درمی‌آورد نه چراغ اتومبیل که موتور و سوختی است که در مخزن اتومبیل قرار دارد؛ فعالیت‌ها و تحرکات انسان نیز نتیجه وضعیت مادی و اقتصادی انسان بوده و مسائلی نظیر روشنگری و رشد فکری هیچ تاثیری بر کنشگری انسان ندارد؛ به عبارتی وضعیت مادی و اقتصادی به عنوان شاخصی مطرح می‌شود که زیربنای همه فعالیت‌های انسان قرار گرفته و آنان را جهت‌دهی می‌کند؛ مارکسیست‌ها همین دیدگاه را نسبت به وقوع انقلاب در یک جامعه نیز سرایت می‌دادند و معتقد بودند مقدمه وقوع انقلاب در یک جامعه، فقر شدید و گسترده‌ است تا بدین ترتیب طبقه فرودست و کارگر، دست به شورش عليه طبقه فرادست و حاکمان بزند؛ براساس همین اعتقاد بود که قبل از انقلاب اسلامی عده‌ای از مبارزان که عقاید مارکسیستی داشتند، راهبرد تبیینی حضرت امام را به سخره گرفته و آن را ناکارآمد می‌دانستند و تنها به گسترش هرچه بیشتر فقر می‌اندیشیدند! جمله معروف مارکس که "سلاح انتقاد هرگز نمی‌تواند جایگزین انتقاد با سلاح شود!" حاکی از چنین راهبردی می‌باشد! شاید یکی از دلایلی که حضرت امام فرمودند "ما حتی برای سرنگون کردن شاه، با مارکسیست‌ها همکاری نخواهیم کرد!" همین رویکرد آنان بوده باشد. 3⃣بطلان این نظریه در مکتب اسلام ناب محمدی، واضح و مبرهن است و خوانندگان محترم می‌توانند به آثار شهید مطهری در این زمینه از جمله "جامعه و تاریخ، نقدی بر مارکسیسم و..." مراجعه کنند اما واقعیت آن است که مخالفت با جمهوری اسلامی، عده‌ای را آنچنان کر و کور کرده است که به هر دستاویزی برای تضعیف و ضربه به جمهوری اسلامی چنگ می‌زنند؛ طنز ماجرا جایی است که لیبرال‌ترین عناصر داخلی برای تخریب، تضعیف و از بین بردن جمهوری اسلامی به افکار مارکسیستی متوسل می‌شوند تا فقر را به واسطه احتکار ابر سرمایه‌داران و همچنین احساس فقر را به واسطه تحریف رسانه‌های زنجیره‌ای در جامعه گسترش دهند! 4⃣جمع‌بندی کنیم؛ به زعم نگارنده در برهه کنونی که ردپای تفکرات مارکسیستی در میان اغلب مخالفان جمهوری اسلامی مشاهده می‌شود، پروژه اصلی‌ و اولویت حیاتی کشور است! اما این مهم توسط چه کسی محقق می‌شود؟ در بدبینانه‌ترین حالت، جمهوری اسلامی برای تحکیم پایه‌های خود هم که شده باشد ناگزیر از رفع فقر و بهبود وضعیت اقتصادی است لکن برای تحقق این مهم نیازمند پشتوانه اجتماعی بالا و قدرتمندی است که به کمک آن بتواند در برابر قلدران خارجی و مفسدان داخلی قد علم کرده و حقوق ملت را از حلقوم آنان بیرون بکشد؛ کسانی که وضعیت اقتصادی را بهانه‌ای برای عدم شرکت در انتخابات مطرح می‌کنند، همان قلدران و مفسدانی هستند که از گسترش هرچه بیشتر فقر استقبال کرده و از فردای انتخابات پرشور واهمه دارند! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰سرچشمه ارزیابی‌های آلوده 🔷از جمله مواردی که می‌تواند خوشبختی و سعادت یک انسان را تضمین کند، سلامت فکری او می‌باشد؛ انسانی که از لحاظ فکری دچار بیماری شده باشد، مفاهیمی نظیر انصاف و جوانمردی را به مسلخ برده و در عوض اموری همانند حقد،کینه و تعصب را جایگزین خواهد کرد؛ چنین افرادی که از بیماری فکری رنج می‌برند، از درک هرگونه لذتی در زندگی محروم بوده و روزگار خود را در یک جهنم خودساخته‌ که با آتش قضاوت‌های غیرمنصفانه تغذیه می‌شود سپری می‌کنند! آن چه که در این میان اهمیت می‌یابد این نکته است که چه عامل یا عواملی منجر به این می‌شود که انسان در مواجهه با پدیده‌های پیرامونی خود از جاده انصاف خارج شده و سلامت فکری خود را از دست بدهد؟ در ادامه مواردی را که برخی رسانه‌ها تلاش می‌کنند توده مردم را به آن سوق دهند ذکر می‌کنیم: 1⃣گذشته‌پرستی یکی از عواملی که منجر به بیماری فکری می‌شود، گذشته‌پرستی است؛ انسانی که به واسطه این عامل، مبتلا به بیماری فکری شده است همواره در حسرت ایام گذشته به سر می‌بَرد و چنین می‌پندارد که وضعیت او در سابق، بهتر و مطلوب‌تر از وضعیت کنونی می‌باشد؛ ریشه این عامل نیز به این نکته برمی‌گردد که عمدتا تلخی‌های ایام گذشته در همان زمان مدفون گشته و تنها خاطرات خوش -آن هم اگر واقعی باشند- برای ایام کنونی به ارث می‌رسد؛ برای صحت‌سنجی این ادعا، می‌توان به نحوه یادآوری حوادث و گرفتاری‌های گذشته اشاره کرد که علی‌رغم تلخی در روز حادثه، اغلب با شور و هیجان و به نیکی مطرح می‌شوند. 2⃣غیرپرستی در اثر تربیت‌های منفی و طولانی‌مدتی که در قرون اخیر بوده است، عامل غیرپرستی در بخشی از مردم منجر به بیماری فکری شده است؛ اغلب مردم به لطیفه‌هایی که درباره شهر و قوم خود ساخته می‌شود، اقبال بیشتری نشان می‌دهند و پیوسته چنین می‌اندیشند که دیگران توانمندتر و بالاتر از آنان می‌باشند؛ همین رویه در مسائل کلان‌تر نیز وجود دارد و یک نوع حس خودباختگی در برابر دیگر تمدنها مشاهده می‌شود؛ خصوصا این که رسانه نیز این پندار و انگاره را تقویت کرده و اجازه نمی‌دهد که حس خودتحقیری از افکار این افراد رخت بربندد. 3⃣ظاهرپرستی در عصر حاکمیت رسانه، عامل دیگری که منجر به بروز بیماری فکری شده است، ظاهر‌پرستی می‌باشد؛ ظواهر پر زرق و برقی همچون ساختمان‌ها و برجهای آسمان خراش، معیار فضیلت و برتری یک تمدن قرار گرفته و هیچ توجه نمی‌شود که همه امکانات و پیشرفت‌های ظاهری، زمانی ارزش پیدا می‌کنند که در خدمت انسان باشند؛ اگر قرار بر این باشد که "گاو شیرده" در داخل این ساختمان‌ها سکونت گزیند، باید به این پرسش ساده نیز پاسخ داده شود که آیا ارزش چنین ساختمان‌هایی از آغل بیشتر است؟ 4⃣هوی‌پرستی از دیگر عواملی که به بیماری فکری می‌انجامد، تمایلات شخصی و نفسانی و در یک کلام هوی‌پرستی می‌باشد؛ در توضیح این عامل باید گفت که گاهی عقل انسان، مزایای چیزی را درک کرده و سپس علاقمند آن می‌شود اما گاهی این فرآیند برعکس است؛ به این صورت که ابتدا انسان علاقه‌مند به چیزی می‌شود و به دنبال آن، در پی دلیل‌تراشی برای علاقه خود می‌گردد؛ بر اثر این عامل است که گاهی مشاهده می‌شود برخی از احکام ضروری دین زیر سوال رفته و در کمال ناباوری، دلایل به ظاهر شرعی برای آن آورده می‌شود. 🔷و بالأخره گفتنی است که اگر کسی قصد شناسایی دقیق و صحیح موقعیت کنونی خود را دارد، ابتدا باید عوامل گفته شده را کنار زده و سپس بنگرد که بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰سونامی سطحی‌نگری‼️ ✳️سطحی‌نگری و ساده‌اندیشیِ روزافزونی که توسط رسانه‌ها به جامعه تزریق می‌شود، به منزله سونامی هولناکی گشته که هر آن می‌تواند کشور را درگیر یک بحران بی‌بازگشت کرده و به سمت ویرانی ببرد؛ آشوب‌های موسوم به زن زندگی آزادی که چند ماهی وقت و امکانات کشور را درگیر خود کرد، نمایشگاه کوچکی از عوارض سطحی‌نگری بود که به نمایش گذاشته شد و همگان به چشم خود دیدند که چه هزینه سنگینی را به دست کشور گذاشت! فوت شخصی که اتفاقا سابقه بیماری هم داشته است به نیروی انتظامی نسبت داده شد و عده‌ای نیز به راحتی و بدون هیچ دردسری این ادعا را پذیرفتند و به دنبال آن، آشوب‌های کذایی را رقم زدند! ✳️شعبه‌های سطحی‌نگری محدود به یک حادثه یا رخداد نیست؛ آیا کسی که نشانه مردمی بودن یک مسئول یا عالم دین را پرخاشگری و کینه‌توزی عليه دیگر مسئولان کشور می‌داند، قربانی سطحی‌نگری نشده است؟ مگر دادوبیداد و عربده‌کشی یک شخصیت سیاسی، چه دردی از مردم را دوا خواهد کرد؟ آیا جز نشاندن آن شخص در صدر اخبار، دستاورد دیگری خواهد داشت؟! آیا این تصور که باید علمای دین فریاد برآورده و برای ارزانی فلان کالا فتوای حُرمت آن کالا را صادر کنند، برخاسته از سطحی‌نگری ‌نیست؟ آیا رسانه‌ای که تعداد بالای استیضاح و عزل وزرا را نشانه کارآمدی یک مجلس معرفی می‌کند در حال پمپاژ سطحی‌نگری به جامعه نیست؟ آیا سطحی‌نگریِ فرد و رسانه‌‌ای که تحقق همزمان "کاهش تورم" و "تداوم گرانی" را نشانه دروغگویی مسئولان قلمداد می‌کند روشن نیست؟ آیا منشا قضاوت حوادث بر اساس گزاره معروف "کار خودشونه!" سطحی‌نگری نیست؟و... همه این موارد تنها گوشه‌ای از نتایج و پیامدهای سطحی‌نگری است اما چاره چیست؟ چگونه می‌توان این روند فزاینده سطحی‌نگری را متوقف کرد؟ ✳️باید اعتراف کرد که مقابله با این آفت به جهت آن که با نقاب آگاهی و رشد فکری(!) صورت می‌گیرد، کاری بس دشوار و طاقت‌فرسا است! بسیار شنیده می‌شود که برخی‌ها فضای مجازی را عامل آگاه شدن مردم معرفی کرده و این‌گونه وانمود می‌کنند که گسترش فضای مجازی امکان فریب افکار عمومی را از بین برده است! غافل از آن که همین تصور از فضای مجازی، نقطه آغازین حیله و فریب رسانه‌ای است؛ گردانندگان فضای مجازی با تکیه بر همین تلقی است که اخبار و حوادث دروغ را به گونه‌ای هنرمندانه و بی هیچ استرسی منتشر کرده و در کنار آن توهم آگاهی را نیز به مخاطب تزریق می‌کنند تا راه هرگونه تعقل واقعی را مسدود نمایند؛ بدین ترتیب هم عطش حقیقت‌جویی انسان را سرکوب کرده و هم با انتشار جهت‌دار اخبار، عنان اختیار و فکر مخاطب را در دست می‌گیرند؛ ✅به نظر می‌رسد تقویت مبانی معرفتی با آثار و کتب بزرگان دین و همچنین یادگیری روش تفکر صحیح، تنها راه فرار از سطحی‌نگری است و همین راهکار است که اجازه نمی‌دهد انسان با هر نسیم مجازی این سوی و آن سوی شود؛ و بالأخره گفتنی است بهترین راه برای مخالفان جمهوری اسلامی آن است که به هر نحو ممکن جامعه را از اندیشیدن عاقلانه محروم کرده و سرگرم سراب آگاهی کنند؛ چرا که محصول تفکر و تعقل صحیح، هر چه که باشد در سبد جمهوری اسلامی خواهد ریخت. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰کار دست کاردان نیست‼️ ✳️به جرئت می‌توان گفت باور به این که‌ "مشکل مملکت ما این است که هیچ کسی سر جای خود نیست!" از فراگیرترین و پرتکرارترین موضوعاتی است که در فضای مجازی و همچنین محاورات مردمی مطرح می‌شود؛ در یادداشت پیش روی، در جستجوی پاسخ به این پرسش می‌باشیم که چرا به زعم برخی افراد در مملکت ما هیچ کسی سر جای خود نبوده و کار به دست کاردان‌ها سپرده نشده است؟ اساسا پایه‌های پیدایش اين دیدگاه چه مواردی می‌تواند باشد؟ بخوانید؛ 1⃣در کمال تأسف بخشی از ریشه‌های شکل‌گیری این دیدگاه از یک واقعیت عینی حکایت می‌کند؛ چه بسا افرادی که فاقد کمترین صلاحیت‌های لازم برای تصدی مسئولیت بوده و تنها به واسطه تصویرسازی‌های نادرست رسانه‌ای بر مسند وزارت و صدارت و... تکیه زدند؛ طبیعی است که اگر بدون هیچ عملکرد و کارنامه قابل دفاع، صِرف سکونت طولانی مدت در فرنگ یا انتساب به خاندان عصمت و طهارت ملاک واگذاری مسئولیت قرار بگیرد، نتیجه آن تقریبا هیچ و حتی خسارت محض شده و افکارعمومی را به این نتیجه خواهد رساند که کار دست کاردان نیست! عملکرد چنین اشخاصی است که مسئولان پس از خود را طوری گرفتار می‌کنند که نه قادر به ادامه و نه قادر به خروج از سیاست‌های پیشین باشند چرا که خروجی هر دو تصمیم، هزینه گزافی را به دست کشور خواهد گذاشت! 2⃣پایه دیگر پیدایش این دیدگاه، عدم آشنایی با جنس کار و مدیریت است؛ برای این منظور از یک مثال تاریخی کمک می‌گیریم؛ به گواه دوست و دشمن، مدیریت و پیروزی در جنگ تحمیلی با اسم امام خمینی ره گره خورده است اما چطور ممکن است یک روحانی در سن حدود هشتادسالگی بتواند نیروهای مسلّح را در جنگ اداره کند؟ این سوال ناشی از آن است که برخی‌ها خیال می‌کنند مدیریّت و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که مثلاً در قرارگاه‌های تاکتیکی مقدّم بنشیند، یگانها را جابه‌جا کند و...؛ ولی مسأله امام این گونه نبوده و مدیریت ایشان چند چیز دیگر بود؛ امام با بینش معصومانه و بیان قاطعانه خود، جنگ را مسأله اول کشور معرفی کرده و بسیج عمومی را برای مقابله با دشمن به راه انداختند؛ همچنین در مقاطع مختلف و به حسب شرایط کشور، مواضعی را اتخاذ می‌کردند که به منزله آبی بر روی آتش بود؛ به عنوان مثال در آغاز جنگ و در شرایطی که ترس و وحشت، کشور را فرا گرفته بود در یک پیام تلویزیونی و به جهت روحیه‌دهی به مردم فرمودند: "یک دزدی آمده، یک سنگی انداخته و فرار کرده!" چنین بیانی در آن مقطع زمانی به این معنا بود که ما در حال تعقیب دشمن ضعیفی هستیم که پا به فرار گذاشته است! یا زمانی که آتش جنگ بالا می‌گرفت و رزمندگان نیاز به تفقد داشتند حضرت امام می‌فرمودند: "بازوی رزمندگان را می‌بوسم"؛ نمونه دیگر را می‌توان پس از فتح خرمشهر دانست که با تلاش طاقت‌فرسایی به دست آمده بود اما امام بلافاصله و برای جلوگیری از آفت غرور می‌فرمودند "خرمشهر را خدا آزاد کرد!"؛ با این حساب اگر کسی شناختی از جنس کار و مدیریت نداشته باشد، مدعی خواهد شد که در مدیریت جنگ نیز کار دست کاردان نبود! حال آن که واقعیت تاریخی چیز دیگری می‌گوید! 3⃣عدم شناخت کاردان را نیز می‌توان یکی دیگر از دلایل شکل‌گیری این دیدگاه قلمداد کرد؛ برخی افراد به دلیل بی‌صلاحیتی و عدم به‌کار‌گیری در مناصب دولتی، مدعی می‌شوند که شایسته‌سالاری در کشور به فراموشی سپرده شده و جای خود را به رابطه‌بازی داده است! این افراد خود را در زمره عناصر کاردان(!) به شمار آورده و به جهت این که در مناصب دولتی حضور ندارند، ادعا می‌کنند که کار دست کاردان نیست! اما پاسخ به این ادعا در دل پاسخ به یک پرسش دیگر نهفته است؛ آيا کسی را سراغ دارید پس از ناکامی در گزینش ادارات دولتی و همچنین شورای نگهبان، به شرایط نامطلوب و ناکافی خود در استخدام اعتراف کند؟ یا جملگیِ این افراد، تبعیض و رابطه‌بازی را دلیل ناکامی خود عنوان می‌کنند؟! روشن است که چنین افرادی نعره انکار شایسته‌سالاری سر خواهند داد ولو آن که کنار گذاشتن آنان مصداق واضحی از شایسته‌سالاری بوده باشد! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌نتایج از میزان مشارکت در انتخابات، آنچنان باب میل مخالفان جمهوری اسلامی نبوده و حاکی از پروژه تحریم انتخابات است؛ 👌ظاهرا قرار است در پروژه جدید و برای جبران این ناکامی، افزایش حضور مردم به پای "دستکاری نظام در میزان مشارکت" نوشته شود! 🆔@eghaal
🔰دوران نقاهت اجتماعی‼️ ✳️علیرغم انبوه تبلیغاتی که برای کاستن از میزان مشارکت صورت می‌گرفت، آمار رسمی حکایت از حضور معنادار مردم در پای صندوق‌های رأی دارد؛ اگرچه همین میزان از مشارکت در دیگر کشورها آماری بالا و قابل‌قبول محسوب شده و سقف آرزوی برخی از نظام‌های سیاسی دنیا می‌باشد ولی در جمهوری اسلامی که عمدتا مشارکت بالایی را تجربه کرده است، کف کار به شمار می‌آید؛ اما چه عامل یا عواملی منجر به فاصله‌گیری وضعیت موجود از نقطه آرمانیِ جمهوری اسلامی شده است؟ برای پاسخ به این سوال قدری به عقب‌تر بازمی‌گردیم و روایت مختصری از دو انتخابات پیشین را بازگو می‌کنیم؛ ✳️سرمایه اجتماعی دولت در دهه ۹۰ در سراشیبی وحشتناکی قرار داشت و اگرچه تنفس مصنوعی سلبریتی‌ها و رسانه‌های خارجی در انتخابات ۹۶، مجال بروز آن را نداد ولی زنگ خطر آن به صورت علنی در انتخابات ۹۸ به صدا درآمد؛ دولت و مجلس وقت، بی‌تدبیری و ناکارآمدی را به حدی رسانده بودند که همان سلبریتی‌ها نیز تبديل به مهره سوخته نزد افکارعمومی گشته و مطرود و منفور ملت واقع شدند؛ حس ناامیدی و سرخوردگی در میان بخشی از مردم بیداد می‌کرد؛ موارد نادری نظیر تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی نیز نه به دلیل سرمایه اجتماعی دولت که به دلیل واضحتر شدن مرز بین دولت و نظام اتفاق می‌افتاد؛ با این وجود از آنجایی که نزد توده مردم کارنامه و عملکرد همه دولت‌های پس از انقلاب -حتی آنانی که مخالف قطعی سیاست‌های کلی نظام بوده‌اند- به پای انقلاب نوشته شده است، در انتخابات۹۸ نیز شاهد کاهش مشارکت بودیم. ✳️دو سال گذشت تا به انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم؛ در این انتخابات نیز فضای کشور دست‌کمی از سال۹۸ نداشت ولی در عین حال رئیس جمهور منتخب توانسته بود یک‌تنه بار افزایش مشارکت را به دوش بکشد و حضور وی در عرصه انتخابات منجر به افزایش مشارکت نسبت به انتخابات ۹۸ شده بود؛ روشن‌ترین پیامی که از درون صندوق‌های رأی شنیده می‌شد، فریاد تغییر بود؛ دولت نیز آنچنان که از شواهد و قرائن پیدا بود، این پیام را به خوبی دریافت کرد و با تشکیل یک دولت جوان، کاردان و پرکار آستین همت را برای بهبود وضعیت کشور بالا زد؛ دولت به نیکی می‌دانست که در "برهه دشواری" مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفته و با یک بنای کلنگی در اغلب حوزه‌ها از جمله در زمینه سرمایه اجتماعی مواجه است لذا از همان ابتدا ابرپروژه خود را بازگرداندن امید و اعتماد به جامعه تعریف کرد؛ ✳️سفرهای استانی و ارتباط بی‌واسطه با مردم، تلاش گسترده برای مهار تورم و رشد تولید، کاهش بی‌سابقه اندازه بیکاری، ارتباطات گسترده بین‌المللی، راه‌اندازی کریدور شمال-جنوب، آزادسازی پول‌های بلوکه شده، مقابله هدفمند با تنش‌های آبی در سراسر کشور، مبارزه واقعی -و نه شعاری- با فساد، تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام و... همگی در راستای ترمیم اعتماد و امیدی بود که در طول حدود یک دهه آسیب جدی دیده و به تاراج رفته بود؛ پر واضح بود که اگر روند دهه۹۰ متوقف نمی‌شد، چه بسا پیش‌بینی‌ رسانه‌های خارجی مبنی بر مشارکت ۱۵تا۲۰ درصدی به وقوع می‌پیوست لکن تلاش‌های بی‌منت و شبانه‌روزی دولت، آرزوی بیگانگان و بدخواهان کشور را نقش بر آب کرد. ✅با همه این اوصاف، باید اعتراف کرد مین‌هایی که در دهه۹۰ و در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... کاشته شده بود، به طور کلی خنثی نشده و ترکِش‌های آن همچنان تلفات می‌گیرد؛ ولی آنچه که مایه امیدواری است، توقف روند نزولی سرمایه اجتماعی است به گونه‌ای که دوران کنونی را می‌توان دوران نقاهت ‌سرمایه اجتماعی قلمداد کرد؛ با احتساب جمیع نکات ذکر شده، مشارکت ۴۱درصدی در این شرایط نه تنها مایه ننگ نیست بلکه حکایت از بازسازی تدریجی سرمایه‌ای دارد که توسط افراد بی‌اعتقاد به مبانی انقلاب، لطمه دیده است؛ کاری که البته بسیار دشوار و زمان‌بر است. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌پرهیز از تکمیل پازل دشمن، توصیه‌ دائمی رهبری بوده است اما چرا به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس نسبت به سخنان اختلاف‌انگیز، دعوا راه انداختن‌ها و ستیزه‌گری‌های دشمن‌پسند هشدار می‌دهند؟ آیا موضع ثابتی که رهبری این بار به طور صریح‌تر و با بیان رسایی مطرح ‌کردند، به گوش و دل مخاطبان اصلی خواهد رسید؟! 🆔@eghaal
🔰تجربه‌نگاری از تبلیغات انتخاباتی ✳️ایام انتخابات مجلس با همه بیم و امیدهایی که داشت سپری شد و اینک فرصت مناسبی است تا درباره آنچه در فعالیت‌های تبلیغی انتخابات گذشت، کمی واضحتر صحبت کرد؛ به زعم نگارنده هر انسان منصف و دغدغه‌مندی با مشاهده دشمنی‌های روزافزونی که علیه کشور در جریان است، به این نتیجه خواهد رسید که حتی اگر از هم‌اکنون فعالیت برای انتخابات آتی را کلید بزند، شروع دیرهنگامی داشته است؛ لذا به جهت افزایش بازدهی فعالیت‌های پیش‌رو، نیم‌نگاهی به ضعف‌ها و نواقص گذشته گریزناپذیر است؛ در این یادداشت-که احتمالا با یادداشت‌های دیگری در آینده تکمیل خواهد شد- به ۳مورد از این ضعف‌ها اشاره کوتاهی می‌شود؛ 1⃣مَجاز نشینی: در دنیای کنونی حضور و فعالیت در فضای مجازی ضرورتی انکارناپذیر است ولی غرق شدن و منحصر کردن فعالیت‌های تبلیغی در فضای مجازی، آسیبی است که تبلیغات انتخاباتی و به تعبیر جامع‌تر جهاد تبیین را تهدید می‌کند؛ اگرچه معاشرت مردمی و تخاطب واقعی کارآیی چندانی برای مخالفان جمهوری اسلامی ندارد ولی برای دوستداران انقلاب اسلامی، امتیاز ویژه‌ای است که هرگز نباید از آن چشم‌پوشی کرد؛ واقعیت آن است که ذهنیت عمومی از تصویر اتوکشیده مخالفان جمهوری اسلامی، با اولین ارتباط مستقیم آنان با مردم فرو ریخته و ذات بدون روتوش آنان برملا خواهد شد ولی برای حامیان و دلسوزان واقعی کشور، قضیه کاملا برعکس است؛ به همین جهت ضدانقلاب تلاش می‌کند که این برگ برنده را از دست دوستداران جمهوری اسلامی نیز گرفته و آنان را با انواع ترفندها و اهانت‌ها وادار به انفعال و کناره‌گیری از عرصه اجتماعی بکند؛ مخاطبان فرمان "جهاد تبیین" و در رأس آنان روحانیت انقلابی، اگر تسلیم فضاسازی رسانه‌های خارجی شده و حضور و ارتباط مستقیم خود با مردم را کاهش دهد، به این معنا خواهد بود که از بهره‌برداری از برگ برنده خود صرف نظر کرده است. 2⃣ایتا نشینی: منظور از ایتا نشینی صرفا به معنای حضور در پیام‌رسان ایتا نیست؛ چه بسا افرادی که در همه شبکه‌های اجتماعی -اعم از فیلتر شده و فیلتر نشده- فعالیت کنند اما همچنان فرهنگ ایتانشینی را دارا باشند؛ فرهنگی که همواره به دلیل قرار گرفتن در یک محیط ایزوله و عدم اطلاع از جبهه‌بندی عظیم استکبار یا به دلیل عدم فهم برنامه‌های پیچیده دشمن، وقت خود را صرف مجادله و نزاع با نیروهای جبهه خودی کرده و دشمن اصلی را به دست فراموشی می‌سپارد؛ این فرهنگ به راحتی دوگانه های کاذب می‌آفریند و سرگرم کشمکش‌های پوچ و بی‌حاصل می‌شود؛ دوگانه‌هایی نظیر "انقلابی حداکثری- انقلابی حداقلی"، "چنار-پاجوش"، "صورتی-قهوه‌ای"، "پدرخوانده-مستقل" و... مولود چنین فرهنگی هستند؛ اولین گروهی که از فرهنگ ایتانشینی لطمه می‌خورند، هسته سخت دوستداران انقلاب اسلامی هستند که با مشاهده مجادلات بیهوده و خرده‌گیری‌های نکوهیده دچار حیرت و تردید نسبت به ارکان و ستون‌های کشور شده و آنچنان که باید و شاید پای کار انقلاب اسلامی نمی‌آیند؛ گفتنی است که ایتانشینان، ید طولایی در دشمن‌تراشی از نیروهای انقلاب داشته و این نحوه برخورد را برخاسته از حریّت و عدم قبیله‌گرایی خود می‌دانند؛ البته منتقدان فرهنگ ایتانشینی نظر دیگری دارند! 3⃣"شب انتخاباتی" همانگونه که پندار دانش‌آموز تنبل چنین است که می‌تواند کم‌کاری خود در طول سال را در شب امتحان جبران کند، برخی از فعالیت‌های انتخاباتی نیز نظیر مطالعه "شب امتحانی"، شب انتخاباتی می‌باشد؛ اگرچه‌ دانش‌آموزانی که شب امتحانی باشند، در موارد نادری به موفقیت رسیده و نمره قبولی کسب می‌کنند ولی حتی خود آنان نیز اعتراف می‌کنند که نمی‌توان برای همیشه به این شیوه دلگرم بود؛ در بحث انتخابات نیز چه بسا بتوان با تقاضاهای دوستانه -که البته لازم هم هست- عده‌ای را تشویق به مشارکت کرد لکن چنین روشی نمی‌تواند در همه انتخابات‌ها پاسخگو باشد؛ ضعف دیگر چنین فعالیتی، عدم آشنایی با دنیای فکریِ مخاطب و ناکامی در ارتباط‌گیریِ موثر است؛ وقتی دشمن همه عوامل خود از جمله شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی را در خدمت تغییر ذائقه مردم به کار گرفته و تلاش می‌کند آنان را به سمت عیاشی و هرزگی سوق دهد، انتظار بی‌جایی است که دعوت به زندگی پاک و مومنانه با پاسخ مثبت مواجه شود؛ اینجانب پیش از این در یادداشت "ابلاغ یا تبلیغ؟" به تفاوت این دو مقوله پرداخته است که می‌توانید از اینجا بخوانید؛ با تأسف و افسوس فراوان باید اذعان کرد که برخی از فعالیت‌های جبهه انقلاب، نهایتا ابلاغ انتخاباتی بوده است و نه بیشتر؛ البته به همین میزان نیز شایسته قدردانی است. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰نعره‌های جذاب و زهرآلود‼️ ✳️باید پذیرفت که پیکار و ستیز مستقیم با دین و آموزه‌های دینی، تقلای بیهوده‌ای بوده و هر گروه و جریانی که بی‌پرده و شفاف به مقابله با دین بپردازد، محکوم به شکست خواهد بود؛ دلیل آن نیز واضح و روشن است؛ اغلب مردم در هر سطحی از دانش و ایمان که باشند، ثمرات و فواید دین را در زندگی خود دیده و از عمق جان چشیده‌اند و حاضر نیستند به آسانی خود را از برکات زندگی دینی محروم کنند؛ ✳️چه بسا افرادی که از پوچی و بی‌هدفی در رنج بودند و به واسطه تحکیم رابطه خود با دین و متولیان دینی، به زندگی خود معنایی تازه بخشیده‌اند؛ چه بسا کسانی که زندگی پرتنش و پراضطراب خود را با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی به یک زندگی سرشار از نشاط و آرامش تبدیل کرده‌اند؛ چه بسا افرادی که به دلیل انس با دین از چنگال خودکشی رهایی یافته‌اند و بالأخره از این دست موارد فراوان است؛ ✳️در چنین شرایطی که نبرد مستقیم با دین لاف در غربت است و ره به جایی نمی‌برد، تحریف دین و تهی کردن آن از معنای واقعی خود به عنوان راهکار جایگزین مطرح می‌شود؛ در این فضا است که منافقان پا به میدان می‌گذارند و صحنه‌گردان اصلی دین‌زدایی می‌شوند؛ در ادامه یکی از ویژگی‌های منافقان را بر اساس آیه‌ای از قرآن کریم بررسی می‌کنیم؛ ✳️خداوند در آیه ۲۰۴ سوره مبارکه بقره و خطاب به پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید:《و ﺍﺯ میان ﻣﺮﺩم کسانی هستند ﻛﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭشان، تو را ﺩﺭ این زندگی ﺩﻧﻴﺎیی خرسند می‌کند و به اعجاب وامی‌دارد ﻭ [ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ کنند ﻛﻪ زبان آنان ﺑﺎ دلشان یکسان ﺍﺳﺖ] ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ دارند ﺷﺎﻫﺪ می‌گیرند ﺩﺭ حالی ﻛﻪ ﺳﺮﺳﺨﺖﺗﺮﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ هستند.》(۱) مطابق این آیه شریفه منافقان از ظاهری فریبنده و گفتاری شگفت‌انگیز و دلپذیر برخوردار بودند تا جایی که سخنانشان، پیامبر را به وجد می‌آورد و به اعجاب و شگفتی وامی‌داشت؛ ✳️اظهارات آنان چهره‌ای عوام‌پسند و دلسوزانه داشت و چنان تظاهر می‌کردند که صدای مردم و مدافع حقوق آنان هستند؛ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین می‌فرمایند که وقتی منافقان با پیامبر سخن می‌گفتند طوری وانمود می‌کردند که طرفدار حق و حقیقت‌اند و مصلحت مردم را در نظر گرفته و پیشرفت دین و امت را می‌خواهند در حالی که دشمن‌ترین افراد نسبت به جریان حق بودند! ✳️در روزگار کنونی نیز ردپای چنین رفتاری قابل مشاهده است؛ کسانی هستند که مشکلات مردم را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار داده‌ و با طرح دوگانه کاذب و خودساخته "مردم یا حکومت"، چنین وانمود می‌کنند که در صف ملت قرار گرفته‌اند! مردم‌داری را در نعره‌های ‌آتشین و عوام‌فریبی که بر سر حکومت اسلامی می‌کِشند منحصر کرده و هیچ ابایی ندارند که حق و حقیقت را پامال اغراض و اهداف شوم خود قرار دهند! ✳️چنان از کمبود احترام به متولیان دین ابراز نگرانی می‌کنند که حتی گاهی صادق‌ترین عناصر دینی را به اشتباه انداخته و آنان را در حقانیت راهی که در پیش گرفته‌اند دچار تردید می‌کنند! افراد فرومایه‌ای هستند که در چاه جاه‌طلبی فرو افتاده‌ و تنها از دهانه چاه به آسمان می‌نگرند؛ به این ترتیب راه مشاهده هرگونه دستاوردی را بر خود بسته‌ و همچون مگسانی هستند که دنبال زخم و نقطه ضعفی از نظام اسلامی می‌باشند تا نعره‌های خود را برای دفاع(!) از حقوق مردم بلند کنند؛ ✳️اما دنبال چه چیزی هستند؟ تمام این سخنان زیبا و دلسوزی‌های نمایشی، مقدمه‌ای است که حکومت دینی در عصر غیبت را زیر سوال برده و نسخه یک نظام سکولار را برای کشور بپیچند؛ حال شما پاسخ دهید؛ آیا برای ذبح اسلام ناب محمدی و تبدیل آن به یک دین بی‌خاصیتی که احکام بی‌دردسر برای استکبار را به خوبی انجام داده ولی دیدگان خود را در برابر هر ظلمی ببندد و توسَری‌خورِ استکبار جهانی باشد، راه دیگری غیر از این نعره‌های جذاب و زهرآلود وجود دارد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (۱) "وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ" بقره/۲۰۴ ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰آنتن منفی‌بافی‼️ 🔘در کنار رسانه‌های مستقل و وطن‌دوستی که اخبار و حوادث کشور را پوشش می‌دهند، رسانه‌های فراوان دیگری نیز هستند که عمده رخدادهای کشور را با پیوست منفی‌بافی و لجن‌پراکنی‌ روانه بازار مصرف کرده و همه امکانات خود را در بازگویی و حتی بازسازی حوادث تلخ و ناگوار به کار می‌گیرند؛ در این یادداشت می‌کوشیم به معرفی اجمالی این رسانه‌ها بپردازيم؛ 🔘فعالیت‌ این رسانه‌ها بر پایه دوگانه "واقع‌بینی یا امیدواری؟" استوار گشته و چنین وانمود می‌شود که نمی‌توان همزمان هم واقع‌بین و هم امیدوار بود! با همین طرز تفکر، هر صدایی که بوی امید واقعی از آن استشمام شود در نطفه و با اتهام "بلندپروازی و خوش‌خیالی" خفه می‌شود؛ این دسته از افراد از دسته‌بندی رسانه‌ها با معیار "امید یا یأس؟" برآشفته می‌شوند و این تقسیم‌بندی را در تعارض با اهداف و اغراض خود می‌دانند؛ در این رسانه‌ها مشکلات مردم زمانی اهمیت پیدا می‌کند که نردبانی برای بازگشت آنان به قدرت قرار بگیرد وگرنه به گواه شواهد موجود، مردم در دستگاه فکری آنان ارزش و جایگاه چندان مطلوبی ندارند. 🔘اظهارات پرتکراری که در این رسانه‌ها مطرح می‌شود به این شرح است: "چگونه می‌توان با این وضعیت و جیب خالی، لالایی امید در گوش مردم خواند؟ آیا می‌توان سر خود را زیر برف فرو کرد و فریاد امیدآفرینی سر داد؟ اساسا رسالت رسانه‌ امیدآفرینی نیست و این وظیفه حاکمیت است که باید با عملکرد خود، امید را در جامعه تزریق کند!" از آنجایی که همه این فلسفه‌تراشی‌ها، ایرانِ امروز را هدف گرفته‌اند نیم‌نگاهی به وضعیت کشور در چند سال اخیر خالی از لطف نیست؛ 🔘علی‌رغم همه اختلافاتی که رسانه‌های داخلی -اعم از امیدآفرین و یأس ‌آفرین- در موضوعات مختلف دارند، در این که کشور با چه وضعیتی پا به قرن جدید گذاشت، اشتراک نظر نسبی بین همه آنان به چشم می‌خورد؛ واقعیت آن است که جامعه ایران در دهه۹۰، یک دوره زمستان ناکارآمدی و بی‌تدبیری را پشت سر گذاشت که در آن چوب حراج به سرمایه‌ها و اندوخته‌های پیشین کشور زده شد؛ زمستان طاقت‌فرسایی که حدود یک دهه به درازا کشیده و اکثریت مردم را جان به لب کرده بود؛ در آن دهه کذایی، انبار دارایی و سرمایه کشور، روزبه‌روز در حال ته کشیدن بود و اگر نبود تغییر ریل دولت در خرداد۱۴۰۰، معلوم نبود که سرنوشت کشور به کجا ختم می‌شد؛ اما پیامدهای دهه۹۰ تمامی نداشت؛ تفکری که اعتقاد چندانی به مبانی انقلاب اسلامی نداشت و در آن دهه با اقدامات خود سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را به باد داد، پس از پایین آمدن از صندلی قدرت بازوهای رسانه‌‌ای خود را به صف کرد تا این بار سرمایه امید اجتماعی را نشانه بگیرند. 🔘واضح بود که میراث برجای مانده از دهه۹۰، جایی برای امیدواری باقی نگذاشته بود -و این رسانه‌ها هم بر همین موضوع تمرکز کرده بودند- اما با همه این اوصاف منشأ امیدواری عمومی چیز دیگری بود؛ در واقع هرچه که زمستان بی‌تدبیری بر شدت ناامیدی می‌افزود، بهار خدمت خون امید را در رگ‌های جامعه تزریق می‌کرد؛ این رسانه‌ها در کمال تأسف نسبت به تحرک بالا و فعالیت شبانه‌روزی دولت و همچنین اقدامات اساسی و زیربنایی که نوید آینده‌ای درخشان را می‌داد، توطئه‌ سکوت به راه انداخته و تلاش داشتند امید را در جامعه به قتل برسانند؛ اقدامی که البته علی‌رغم برخی کامیابی‌ها، به هدف نهایی خود نرسید. 🔘اما ایران امروز بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ می‌توان وضعیت کنونی کشور را چیزی شبیه وضعیت همان کشاورزی دانست که از پس یک زمستان سرد عبور کرده و علیرغم آن که ذخیره نابسامان انبار و میراث برجای مانده از زمستان، او را به سمت ناامیدی سوق می‌دهد ولی بذرهایی که در مزرعه خود پاشیده است، او را امیدوار می‌کند؛ بذرهای امیدی که آبیاری آنان از رسالت‌های اصلی رسانه بوده و ناگفته پیداست که این امیدآفرینی عین واقع‌بینی است؛ ✅یادداشت را با این شعر از ملای رومی که منشأ امید را معرفی می‌کند خاتمه می‌دهیم: "یُخرِج الحیَّ مِن المَیِّت بِدان که عدم آمد امید عابدان مرد کارَنده که انبارش تُهیست شاد و خوش نه بر امید نیستیست که برویَد آن ز سوی نیستی فهم کن گر واقف معنیستی" ✍مدیر عقال 🆔@eghaal