🔰سونامی سطحینگری‼️
✳️سطحینگری و سادهاندیشیِ روزافزونی که توسط رسانهها به جامعه تزریق میشود، به منزله سونامی هولناکی گشته که هر آن میتواند کشور را درگیر یک بحران بیبازگشت کرده و به سمت ویرانی ببرد؛ آشوبهای موسوم به زن زندگی آزادی که چند ماهی وقت و امکانات کشور را درگیر خود کرد، نمایشگاه کوچکی از عوارض سطحینگری بود که به نمایش گذاشته شد و همگان به چشم خود دیدند که چه هزینه سنگینی را به دست کشور گذاشت! فوت شخصی که اتفاقا سابقه بیماری هم داشته است به نیروی انتظامی نسبت داده شد و عدهای نیز به راحتی و بدون هیچ دردسری این ادعا را پذیرفتند و به دنبال آن، آشوبهای کذایی را رقم زدند!
✳️شعبههای سطحینگری محدود به یک حادثه یا رخداد نیست؛ آیا کسی که نشانه مردمی بودن یک مسئول یا عالم دین را پرخاشگری و کینهتوزی عليه دیگر مسئولان کشور میداند، قربانی سطحینگری نشده است؟ مگر دادوبیداد و عربدهکشی یک شخصیت سیاسی، چه دردی از مردم را دوا خواهد کرد؟ آیا جز نشاندن آن شخص در صدر اخبار، دستاورد دیگری خواهد داشت؟! آیا این تصور که باید علمای دین فریاد برآورده و برای ارزانی فلان کالا فتوای حُرمت آن کالا را صادر کنند، برخاسته از سطحینگری نیست؟ آیا رسانهای که تعداد بالای استیضاح و عزل وزرا را نشانه کارآمدی یک مجلس معرفی میکند در حال پمپاژ سطحینگری به جامعه نیست؟ آیا سطحینگریِ فرد و رسانهای که تحقق همزمان "کاهش تورم" و "تداوم گرانی" را نشانه دروغگویی مسئولان قلمداد میکند روشن نیست؟ آیا منشا قضاوت حوادث بر اساس گزاره معروف "کار خودشونه!" سطحینگری نیست؟و... همه این موارد تنها گوشهای از نتایج و پیامدهای سطحینگری است اما چاره چیست؟ چگونه میتوان این روند فزاینده سطحینگری را متوقف کرد؟
✳️باید اعتراف کرد که مقابله با این آفت به جهت آن که با نقاب آگاهی و رشد فکری(!) صورت میگیرد، کاری بس دشوار و طاقتفرسا است! بسیار شنیده میشود که برخیها فضای مجازی را عامل آگاه شدن مردم معرفی کرده و اینگونه وانمود میکنند که گسترش فضای مجازی امکان فریب افکار عمومی را از بین برده است! غافل از آن که همین تصور از فضای مجازی، نقطه آغازین حیله و فریب رسانهای است؛ گردانندگان فضای مجازی با تکیه بر همین تلقی است که اخبار و حوادث دروغ را به گونهای هنرمندانه و بی هیچ استرسی منتشر کرده و در کنار آن توهم آگاهی را نیز به مخاطب تزریق میکنند تا راه هرگونه تعقل واقعی را مسدود نمایند؛ بدین ترتیب هم عطش حقیقتجویی انسان را سرکوب کرده و هم با انتشار جهتدار اخبار، عنان اختیار و فکر مخاطب را در دست میگیرند؛
✅به نظر میرسد تقویت مبانی معرفتی با آثار و کتب بزرگان دین و همچنین یادگیری روش تفکر صحیح، تنها راه فرار از سطحینگری است و همین راهکار است که اجازه نمیدهد انسان با هر نسیم مجازی این سوی و آن سوی شود؛ و بالأخره گفتنی است بهترین راه برای مخالفان جمهوری اسلامی آن است که به هر نحو ممکن جامعه را از اندیشیدن عاقلانه محروم کرده و سرگرم سراب آگاهی کنند؛ چرا که محصول تفکر و تعقل صحیح، هر چه که باشد در سبد جمهوری اسلامی خواهد ریخت.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰کار دست کاردان نیست‼️
✳️به جرئت میتوان گفت باور به این که "مشکل مملکت ما این است که هیچ کسی سر جای خود نیست!" از فراگیرترین و پرتکرارترین موضوعاتی است که در فضای مجازی و همچنین محاورات مردمی مطرح میشود؛ در یادداشت پیش روی، در جستجوی پاسخ به این پرسش میباشیم که چرا به زعم برخی افراد در مملکت ما هیچ کسی سر جای خود نبوده و کار به دست کاردانها سپرده نشده است؟ اساسا پایههای پیدایش اين دیدگاه چه مواردی میتواند باشد؟ بخوانید؛
1⃣در کمال تأسف بخشی از ریشههای شکلگیری این دیدگاه از یک واقعیت عینی حکایت میکند؛ چه بسا افرادی که فاقد کمترین صلاحیتهای لازم برای تصدی مسئولیت بوده و تنها به واسطه تصویرسازیهای نادرست رسانهای بر مسند وزارت و صدارت و... تکیه زدند؛ طبیعی است که اگر بدون هیچ عملکرد و کارنامه قابل دفاع، صِرف سکونت طولانی مدت در فرنگ یا انتساب به خاندان عصمت و طهارت ملاک واگذاری مسئولیت قرار بگیرد، نتیجه آن تقریبا هیچ و حتی خسارت محض شده و افکارعمومی را به این نتیجه خواهد رساند که کار دست کاردان نیست! عملکرد چنین اشخاصی است که مسئولان پس از خود را طوری گرفتار میکنند که نه قادر به ادامه و نه قادر به خروج از سیاستهای پیشین باشند چرا که خروجی هر دو تصمیم، هزینه گزافی را به دست کشور خواهد گذاشت!
2⃣پایه دیگر پیدایش این دیدگاه، عدم آشنایی با جنس کار و مدیریت است؛ برای این منظور از یک مثال تاریخی کمک میگیریم؛ به گواه دوست و دشمن، مدیریت و پیروزی در جنگ تحمیلی با اسم امام خمینی ره گره خورده است اما چطور ممکن است یک روحانی در سن حدود هشتادسالگی بتواند نیروهای مسلّح را در جنگ اداره کند؟ این سوال ناشی از آن است که برخیها خیال میکنند مدیریّت و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که مثلاً در قرارگاههای تاکتیکی مقدّم بنشیند، یگانها را جابهجا کند و...؛ ولی مسأله امام این گونه نبوده و مدیریت ایشان چند چیز دیگر بود؛ امام با بینش معصومانه و بیان قاطعانه خود، جنگ را مسأله اول کشور معرفی کرده و بسیج عمومی را برای مقابله با دشمن به راه انداختند؛ همچنین در مقاطع مختلف و به حسب شرایط کشور، مواضعی را اتخاذ میکردند که به منزله آبی بر روی آتش بود؛ به عنوان مثال در آغاز جنگ و در شرایطی که ترس و وحشت، کشور را فرا گرفته بود در یک پیام تلویزیونی و به جهت روحیهدهی به مردم فرمودند: "یک دزدی آمده، یک سنگی انداخته و فرار کرده!" چنین بیانی در آن مقطع زمانی به این معنا بود که ما در حال تعقیب دشمن ضعیفی هستیم که پا به فرار گذاشته است! یا زمانی که آتش جنگ بالا میگرفت و رزمندگان نیاز به تفقد داشتند حضرت امام میفرمودند: "بازوی رزمندگان را میبوسم"؛ نمونه دیگر را میتوان پس از فتح خرمشهر دانست که با تلاش طاقتفرسایی به دست آمده بود اما امام بلافاصله و برای جلوگیری از آفت غرور میفرمودند "خرمشهر را خدا آزاد کرد!"؛ با این حساب اگر کسی شناختی از جنس کار و مدیریت نداشته باشد، مدعی خواهد شد که در مدیریت جنگ نیز کار دست کاردان نبود! حال آن که واقعیت تاریخی چیز دیگری میگوید!
3⃣عدم شناخت کاردان را نیز میتوان یکی دیگر از دلایل شکلگیری این دیدگاه قلمداد کرد؛
برخی افراد به دلیل بیصلاحیتی و عدم بهکارگیری در مناصب دولتی، مدعی میشوند که شایستهسالاری در کشور به فراموشی سپرده شده و جای خود را به رابطهبازی داده است! این افراد خود را در زمره عناصر کاردان(!) به شمار آورده و به جهت این که در مناصب دولتی حضور ندارند، ادعا میکنند که کار دست کاردان نیست! اما پاسخ به این ادعا در دل پاسخ به یک پرسش دیگر نهفته است؛ آيا کسی را سراغ دارید پس از ناکامی در گزینش ادارات دولتی و همچنین شورای نگهبان، به شرایط نامطلوب و ناکافی خود در استخدام اعتراف کند؟ یا جملگیِ این افراد، تبعیض و رابطهبازی را دلیل ناکامی خود عنوان میکنند؟! روشن است که چنین افرادی نعره انکار شایستهسالاری سر خواهند داد ولو آن که کنار گذاشتن آنان مصداق واضحی از شایستهسالاری بوده باشد!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🌱🌱
📌نتایج #نظرسنجیها از میزان مشارکت در انتخابات، آنچنان باب میل مخالفان جمهوری اسلامی نبوده و حاکی از #شکست پروژه تحریم انتخابات است؛
👌ظاهرا قرار است در پروژه جدید و برای جبران این ناکامی، افزایش حضور مردم به پای "دستکاری نظام در میزان مشارکت" نوشته شود!
#مشارکت_حداکثری
#انتخابات
🆔@eghaal
🔰دوران نقاهت اجتماعی‼️
✳️علیرغم انبوه تبلیغاتی که برای کاستن از میزان مشارکت صورت میگرفت، آمار رسمی حکایت از حضور معنادار مردم در پای صندوقهای رأی دارد؛ اگرچه همین میزان از مشارکت در دیگر کشورها آماری بالا و قابلقبول محسوب شده و سقف آرزوی برخی از نظامهای سیاسی دنیا میباشد ولی در جمهوری اسلامی که عمدتا مشارکت بالایی را تجربه کرده است، کف کار به شمار میآید؛ اما چه عامل یا عواملی منجر به فاصلهگیری وضعیت موجود از نقطه آرمانیِ جمهوری اسلامی شده است؟ برای پاسخ به این سوال قدری به عقبتر بازمیگردیم و روایت مختصری از دو انتخابات پیشین را بازگو میکنیم؛
✳️سرمایه اجتماعی دولت در دهه ۹۰ در سراشیبی وحشتناکی قرار داشت و اگرچه تنفس مصنوعی سلبریتیها و رسانههای خارجی در انتخابات ۹۶، مجال بروز آن را نداد ولی زنگ خطر آن به صورت علنی در انتخابات ۹۸ به صدا درآمد؛ دولت و مجلس وقت، بیتدبیری و ناکارآمدی را به حدی رسانده بودند که همان سلبریتیها نیز تبديل به مهره سوخته نزد افکارعمومی گشته و مطرود و منفور ملت واقع شدند؛ حس ناامیدی و سرخوردگی در میان بخشی از مردم بیداد میکرد؛ موارد نادری نظیر تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی نیز نه به دلیل سرمایه اجتماعی دولت که به دلیل واضحتر شدن مرز بین دولت و نظام اتفاق میافتاد؛ با این وجود از آنجایی که نزد توده مردم کارنامه و عملکرد همه دولتهای پس از انقلاب -حتی آنانی که مخالف قطعی سیاستهای کلی نظام بودهاند- به پای انقلاب نوشته شده است، در انتخابات۹۸ نیز شاهد کاهش مشارکت بودیم.
✳️دو سال گذشت تا به انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم؛ در این انتخابات نیز فضای کشور دستکمی از سال۹۸ نداشت ولی در عین حال رئیس جمهور منتخب توانسته بود یکتنه بار افزایش مشارکت را به دوش بکشد و حضور وی در عرصه انتخابات منجر به افزایش مشارکت نسبت به انتخابات ۹۸ شده بود؛ روشنترین پیامی که از درون صندوقهای رأی شنیده میشد، فریاد تغییر بود؛ دولت نیز آنچنان که از شواهد و قرائن پیدا بود، این پیام را به خوبی دریافت کرد و با تشکیل یک دولت جوان، کاردان و پرکار آستین همت را برای بهبود وضعیت کشور بالا زد؛ دولت به نیکی میدانست که در "برهه دشواری" مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفته و با یک بنای کلنگی در اغلب حوزهها از جمله در زمینه سرمایه اجتماعی مواجه است لذا از همان ابتدا ابرپروژه خود را بازگرداندن امید و اعتماد به جامعه تعریف کرد؛
✳️سفرهای استانی و ارتباط بیواسطه با مردم، تلاش گسترده برای مهار تورم و رشد تولید، کاهش بیسابقه اندازه بیکاری، ارتباطات گسترده بینالمللی، راهاندازی کریدور شمال-جنوب، آزادسازی پولهای بلوکه شده، مقابله هدفمند با تنشهای آبی در سراسر کشور، مبارزه واقعی -و نه شعاری- با فساد، تکمیل پروژههای نیمهتمام و... همگی در راستای ترمیم اعتماد و امیدی بود که در طول حدود یک دهه آسیب جدی دیده و به تاراج رفته بود؛ پر واضح بود که اگر روند دهه۹۰ متوقف نمیشد، چه بسا پیشبینی رسانههای خارجی مبنی بر مشارکت ۱۵تا۲۰ درصدی به وقوع میپیوست لکن تلاشهای بیمنت و شبانهروزی دولت، آرزوی بیگانگان و بدخواهان کشور را نقش بر آب کرد.
✅با همه این اوصاف، باید اعتراف کرد مینهایی که در دهه۹۰ و در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... کاشته شده بود، به طور کلی خنثی نشده و ترکِشهای آن همچنان تلفات میگیرد؛ ولی آنچه که مایه امیدواری است، توقف روند نزولی سرمایه اجتماعی است به گونهای که دوران کنونی را میتوان دوران نقاهت سرمایه اجتماعی قلمداد کرد؛ با احتساب جمیع نکات ذکر شده، مشارکت ۴۱درصدی در این شرایط نه تنها مایه ننگ نیست بلکه حکایت از بازسازی تدریجی سرمایهای دارد که توسط افراد بیاعتقاد به مبانی انقلاب، لطمه دیده است؛ کاری که البته بسیار دشوار و زمانبر است.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🌱🌱
📌پرهیز از تکمیل پازل دشمن، توصیه دائمی رهبری بوده است اما چرا به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس نسبت به سخنان اختلافانگیز، دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند هشدار میدهند؟ آیا موضع ثابتی که رهبری این بار به طور صریحتر و با بیان رسایی مطرح کردند، به گوش و دل مخاطبان اصلی خواهد رسید؟!
#ولایتمداری
🆔@eghaal
🔰تجربهنگاری از تبلیغات انتخاباتی
✳️ایام انتخابات مجلس با همه بیم و امیدهایی که داشت سپری شد و اینک فرصت مناسبی است تا درباره آنچه در فعالیتهای تبلیغی انتخابات گذشت، کمی واضحتر صحبت کرد؛ به زعم نگارنده هر انسان منصف و دغدغهمندی با مشاهده دشمنیهای روزافزونی که علیه کشور در جریان است، به این نتیجه خواهد رسید که حتی اگر از هماکنون فعالیت برای انتخابات آتی را کلید بزند، شروع دیرهنگامی داشته است؛ لذا به جهت افزایش بازدهی فعالیتهای پیشرو، نیمنگاهی به ضعفها و نواقص گذشته گریزناپذیر است؛ در این یادداشت-که احتمالا با یادداشتهای دیگری در آینده تکمیل خواهد شد- به ۳مورد از این ضعفها اشاره کوتاهی میشود؛
1⃣مَجاز نشینی:
در دنیای کنونی حضور و فعالیت در فضای مجازی ضرورتی انکارناپذیر است ولی غرق شدن و منحصر کردن فعالیتهای تبلیغی در فضای مجازی، آسیبی است که تبلیغات انتخاباتی و به تعبیر جامعتر جهاد تبیین را تهدید میکند؛ اگرچه معاشرت مردمی و تخاطب واقعی کارآیی چندانی برای مخالفان جمهوری اسلامی ندارد ولی برای دوستداران انقلاب اسلامی، امتیاز ویژهای است که هرگز نباید از آن چشمپوشی کرد؛ واقعیت آن است که ذهنیت عمومی از تصویر اتوکشیده مخالفان جمهوری اسلامی، با اولین ارتباط مستقیم آنان با مردم فرو ریخته و ذات بدون روتوش آنان برملا خواهد شد ولی برای حامیان و دلسوزان واقعی کشور، قضیه کاملا برعکس است؛ به همین جهت ضدانقلاب تلاش میکند که این برگ برنده را از دست دوستداران جمهوری اسلامی نیز گرفته و آنان را با انواع ترفندها و اهانتها وادار به انفعال و کنارهگیری از عرصه اجتماعی بکند؛ مخاطبان فرمان "جهاد تبیین" و در رأس آنان روحانیت انقلابی، اگر تسلیم فضاسازی رسانههای خارجی شده و حضور و ارتباط مستقیم خود با مردم را کاهش دهد، به این معنا خواهد بود که از بهرهبرداری از برگ برنده خود صرف نظر کرده است.
2⃣ایتا نشینی:
منظور از ایتا نشینی صرفا به معنای حضور در پیامرسان ایتا نیست؛ چه بسا افرادی که در همه شبکههای اجتماعی -اعم از فیلتر شده و فیلتر نشده- فعالیت کنند اما همچنان فرهنگ ایتانشینی را دارا باشند؛ فرهنگی که همواره به دلیل قرار گرفتن در یک محیط ایزوله و عدم اطلاع از جبههبندی عظیم استکبار یا به دلیل عدم فهم برنامههای پیچیده دشمن، وقت خود را صرف مجادله و نزاع با نیروهای جبهه خودی کرده و دشمن اصلی را به دست فراموشی میسپارد؛ این فرهنگ به راحتی دوگانه های کاذب میآفریند و سرگرم کشمکشهای پوچ و بیحاصل میشود؛ دوگانههایی نظیر "انقلابی حداکثری- انقلابی حداقلی"، "چنار-پاجوش"، "صورتی-قهوهای"، "پدرخوانده-مستقل" و... مولود چنین فرهنگی هستند؛ اولین گروهی که از فرهنگ ایتانشینی لطمه میخورند، هسته سخت دوستداران انقلاب اسلامی هستند که با مشاهده مجادلات بیهوده و خردهگیریهای نکوهیده دچار حیرت و تردید نسبت به ارکان و ستونهای کشور شده و آنچنان که باید و شاید پای کار انقلاب اسلامی نمیآیند؛ گفتنی است که ایتانشینان، ید طولایی در دشمنتراشی از نیروهای انقلاب داشته و این نحوه برخورد را برخاسته از حریّت و عدم قبیلهگرایی خود میدانند؛ البته منتقدان فرهنگ ایتانشینی نظر دیگری دارند!
3⃣"شب انتخاباتی"
همانگونه که پندار دانشآموز تنبل چنین است که میتواند کمکاری خود در طول سال را در شب امتحان جبران کند، برخی از فعالیتهای انتخاباتی نیز نظیر مطالعه "شب امتحانی"، شب انتخاباتی میباشد؛ اگرچه دانشآموزانی که شب امتحانی باشند، در موارد نادری به موفقیت رسیده و نمره قبولی کسب میکنند ولی حتی خود آنان نیز اعتراف میکنند که نمیتوان برای همیشه به این شیوه دلگرم بود؛ در بحث انتخابات نیز چه بسا بتوان با تقاضاهای دوستانه -که البته لازم هم هست- عدهای را تشویق به مشارکت کرد لکن چنین روشی نمیتواند در همه انتخاباتها پاسخگو باشد؛ ضعف دیگر چنین فعالیتی، عدم آشنایی با دنیای فکریِ مخاطب و ناکامی در ارتباطگیریِ موثر است؛ وقتی دشمن همه عوامل خود از جمله شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی را در خدمت تغییر ذائقه مردم به کار گرفته و تلاش میکند آنان را به سمت عیاشی و هرزگی سوق دهد، انتظار بیجایی است که دعوت به زندگی پاک و مومنانه با پاسخ مثبت مواجه شود؛ اینجانب پیش از این در یادداشت "ابلاغ یا تبلیغ؟" به تفاوت این دو مقوله پرداخته است که میتوانید از اینجا بخوانید؛ با تأسف و افسوس فراوان باید اذعان کرد که برخی از فعالیتهای جبهه انقلاب، نهایتا ابلاغ انتخاباتی بوده است و نه بیشتر؛ البته به همین میزان نیز شایسته قدردانی است.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰نعرههای جذاب و زهرآلود‼️
✳️باید پذیرفت که پیکار و ستیز مستقیم با دین و آموزههای دینی، تقلای بیهودهای بوده و هر گروه و جریانی که بیپرده و شفاف به مقابله با دین بپردازد، محکوم به شکست خواهد بود؛ دلیل آن نیز واضح و روشن است؛ اغلب مردم در هر سطحی از دانش و ایمان که باشند، ثمرات و فواید دین را در زندگی خود دیده و از عمق جان چشیدهاند و حاضر نیستند به آسانی خود را از برکات زندگی دینی محروم کنند؛
✳️چه بسا افرادی که از پوچی و بیهدفی در رنج بودند و به واسطه تحکیم رابطه خود با دین و متولیان دینی، به زندگی خود معنایی تازه بخشیدهاند؛ چه بسا کسانی که زندگی پرتنش و پراضطراب خود را با بهرهگیری از آموزههای دینی به یک زندگی سرشار از نشاط و آرامش تبدیل کردهاند؛ چه بسا افرادی که به دلیل انس با دین از چنگال خودکشی رهایی یافتهاند و بالأخره از این دست موارد فراوان است؛
✳️در چنین شرایطی که نبرد مستقیم با دین لاف در غربت است و ره به جایی نمیبرد، تحریف دین و تهی کردن آن از معنای واقعی خود به عنوان راهکار جایگزین مطرح میشود؛ در این فضا است که منافقان پا به میدان میگذارند و صحنهگردان اصلی دینزدایی میشوند؛ در ادامه یکی از ویژگیهای منافقان را بر اساس آیهای از قرآن کریم بررسی میکنیم؛
✳️خداوند در آیه ۲۰۴ سوره مبارکه بقره و خطاب به پیامبر گرامی اسلام میفرماید:《و ﺍﺯ میان ﻣﺮﺩم کسانی هستند ﻛﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭشان، تو را ﺩﺭ این زندگی ﺩﻧﻴﺎیی خرسند میکند و به اعجاب وامیدارد ﻭ [ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ کنند ﻛﻪ زبان آنان ﺑﺎ دلشان یکسان ﺍﺳﺖ] ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ دارند ﺷﺎﻫﺪ میگیرند ﺩﺭ حالی ﻛﻪ ﺳﺮﺳﺨﺖﺗﺮﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ هستند.》(۱) مطابق این آیه شریفه منافقان از ظاهری فریبنده و گفتاری شگفتانگیز و دلپذیر برخوردار بودند تا جایی که سخنانشان، پیامبر را به وجد میآورد و به اعجاب و شگفتی وامیداشت؛
✳️اظهارات آنان چهرهای عوامپسند و دلسوزانه داشت و چنان تظاهر میکردند که صدای مردم و مدافع حقوق آنان هستند؛ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین میفرمایند که وقتی منافقان با پیامبر سخن میگفتند طوری وانمود میکردند که طرفدار حق و حقیقتاند و مصلحت مردم را در نظر گرفته و پیشرفت دین و امت را میخواهند در حالی که دشمنترین افراد نسبت به جریان حق بودند!
✳️در روزگار کنونی نیز ردپای چنین رفتاری قابل مشاهده است؛ کسانی هستند که مشکلات مردم را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار داده و با طرح دوگانه کاذب و خودساخته "مردم یا حکومت"، چنین وانمود میکنند که در صف ملت قرار گرفتهاند! مردمداری را در نعرههای آتشین و عوامفریبی که بر سر حکومت اسلامی میکِشند منحصر کرده و هیچ ابایی ندارند که حق و حقیقت را پامال اغراض و اهداف شوم خود قرار دهند!
✳️چنان از کمبود احترام به متولیان دین ابراز نگرانی میکنند که حتی گاهی صادقترین عناصر دینی را به اشتباه انداخته و آنان را در حقانیت راهی که در پیش گرفتهاند دچار تردید میکنند! افراد فرومایهای هستند که در چاه جاهطلبی فرو افتاده و تنها از دهانه چاه به آسمان مینگرند؛ به این ترتیب راه مشاهده هرگونه دستاوردی را بر خود بسته و همچون مگسانی هستند که دنبال زخم و نقطه ضعفی از نظام اسلامی میباشند تا نعرههای خود را برای دفاع(!) از حقوق مردم بلند کنند؛
✳️اما دنبال چه چیزی هستند؟ تمام این سخنان زیبا و دلسوزیهای نمایشی، مقدمهای است که حکومت دینی در عصر غیبت را زیر سوال برده و نسخه یک نظام سکولار را برای کشور بپیچند؛ حال شما پاسخ دهید؛ آیا برای ذبح اسلام ناب محمدی و تبدیل آن به یک دین بیخاصیتی که احکام بیدردسر برای استکبار را به خوبی انجام داده ولی دیدگان خود را در برابر هر ظلمی ببندد و توسَریخورِ استکبار جهانی باشد، راه دیگری غیر از این نعرههای جذاب و زهرآلود وجود دارد؟
#نفاق
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
(۱) "وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ" بقره/۲۰۴
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰آنتن منفیبافی‼️
🔘در کنار رسانههای مستقل و وطندوستی که اخبار و حوادث کشور را پوشش میدهند، رسانههای فراوان دیگری نیز هستند که عمده رخدادهای کشور را با پیوست منفیبافی و لجنپراکنی روانه بازار مصرف کرده و همه امکانات خود را در بازگویی و حتی بازسازی حوادث تلخ و ناگوار به کار میگیرند؛ در این یادداشت میکوشیم به معرفی اجمالی این رسانهها بپردازيم؛
🔘فعالیت این رسانهها بر پایه دوگانه "واقعبینی یا امیدواری؟" استوار گشته و چنین وانمود میشود که نمیتوان همزمان هم واقعبین و هم امیدوار بود! با همین طرز تفکر، هر صدایی که بوی امید واقعی از آن استشمام شود در نطفه و با اتهام "بلندپروازی و خوشخیالی" خفه میشود؛ این دسته از افراد از دستهبندی رسانهها با معیار "امید یا یأس؟" برآشفته میشوند و این تقسیمبندی را در تعارض با اهداف و اغراض خود میدانند؛ در این رسانهها مشکلات مردم زمانی اهمیت پیدا میکند که نردبانی برای بازگشت آنان به قدرت قرار بگیرد وگرنه به گواه شواهد موجود، مردم در دستگاه فکری آنان ارزش و جایگاه چندان مطلوبی ندارند.
🔘اظهارات پرتکراری که در این رسانهها مطرح میشود به این شرح است: "چگونه میتوان با این وضعیت و جیب خالی، لالایی امید در گوش مردم خواند؟ آیا میتوان سر خود را زیر برف فرو کرد و فریاد امیدآفرینی سر داد؟ اساسا رسالت رسانه امیدآفرینی نیست و این وظیفه حاکمیت است که باید با عملکرد خود، امید را در جامعه تزریق کند!" از آنجایی که همه این فلسفهتراشیها، ایرانِ امروز را هدف گرفتهاند نیمنگاهی به وضعیت کشور در چند سال اخیر خالی از لطف نیست؛
🔘علیرغم همه اختلافاتی که رسانههای داخلی -اعم از امیدآفرین و یأس آفرین- در موضوعات مختلف دارند، در این که کشور با چه وضعیتی پا به قرن جدید گذاشت، اشتراک نظر نسبی بین همه آنان به چشم میخورد؛ واقعیت آن است که جامعه ایران در دهه۹۰، یک دوره زمستان ناکارآمدی و بیتدبیری را پشت سر گذاشت که در آن چوب حراج به سرمایهها و اندوختههای پیشین کشور زده شد؛ زمستان طاقتفرسایی که حدود یک دهه به درازا کشیده و اکثریت مردم را جان به لب کرده بود؛ در آن دهه کذایی، انبار دارایی و سرمایه کشور، روزبهروز در حال ته کشیدن بود و اگر نبود تغییر ریل دولت در خرداد۱۴۰۰، معلوم نبود که سرنوشت کشور به کجا ختم میشد؛ اما پیامدهای دهه۹۰ تمامی نداشت؛ تفکری که اعتقاد چندانی به مبانی انقلاب اسلامی نداشت و در آن دهه با اقدامات خود سرمایههای مادی و معنوی کشور را به باد داد، پس از پایین آمدن از صندلی قدرت بازوهای رسانهای خود را به صف کرد تا این بار سرمایه امید اجتماعی را نشانه بگیرند.
🔘واضح بود که میراث برجای مانده از دهه۹۰، جایی برای امیدواری باقی نگذاشته بود -و این رسانهها هم بر همین موضوع تمرکز کرده بودند- اما با همه این اوصاف منشأ امیدواری عمومی چیز دیگری بود؛ در واقع هرچه که زمستان بیتدبیری بر شدت ناامیدی میافزود، بهار خدمت خون امید را در رگهای جامعه تزریق میکرد؛ این رسانهها در کمال تأسف نسبت به تحرک بالا و فعالیت شبانهروزی دولت و همچنین اقدامات اساسی و زیربنایی که نوید آیندهای درخشان را میداد، توطئه سکوت به راه انداخته و تلاش داشتند امید را در جامعه به قتل برسانند؛ اقدامی که البته علیرغم برخی کامیابیها، به هدف نهایی خود نرسید.
🔘اما ایران امروز بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ میتوان وضعیت کنونی کشور را چیزی شبیه وضعیت همان کشاورزی دانست که از پس یک زمستان سرد عبور کرده و علیرغم آن که ذخیره نابسامان انبار و میراث برجای مانده از زمستان، او را به سمت ناامیدی سوق میدهد ولی بذرهایی که در مزرعه خود پاشیده است، او را امیدوار میکند؛ بذرهای امیدی که آبیاری آنان از رسالتهای اصلی رسانه بوده و ناگفته پیداست که این امیدآفرینی عین واقعبینی است؛
✅یادداشت را با این شعر از ملای رومی که منشأ امید را معرفی میکند خاتمه میدهیم:
"یُخرِج الحیَّ مِن المَیِّت بِدان
که عدم آمد امید عابدان
مرد کارَنده که انبارش تُهیست
شاد و خوش نه بر امید نیستیست
که برویَد آن ز سوی نیستی
فهم کن گر واقف معنیستی"
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰موشهای صحرایی‼️
1⃣بدون تعارف باید زمانه کنونی را -همانگونه که شهید مطهری فرمود- عصر نفاق نامید؛ در کمال تأسف سالهاست که نفاق و دورویی به سکه رایج در میان برخی از اصحاب رسانه تبدیل شده است؛ در این یادداشت میکوشیم با بررسی واژه "نفاق" و وجه نامگذاری آن، تصویر روشنی از نحوه عملکرد منافقان ارائه دهیم؛ به همین منظور مقدمهای را بیان میکنیم؛
2⃣موش صحرایی که برای احداث لانه خود سوراخی را در زیر زمین حفر میکند، دو راه متفاوت برای ورود و خروج در نظر میگیرد؛ راه اول که آشکار و نمایان بوده و دیگر موجودات نیز چنین میپندارند که تنها راه ورود و خروج موش صحرایی، همین راه است؛ اما راه دوم و پنهانی هم وجود دارد که روش ساخت آن در نوع خود جالب و قابل توجه است؛ در فاصلهای دورتر از راه اول، موش صحرایی حفر لانه را از زیر زمین به طرف بالا ادامه میدهد و به میزانی پیش میرود که سقف لانه به کف زمین نزدیک شده و قشر نازکی از خاک باقی بماند؛ بدین ترتیب در بزنگاهها و مواقع حساس که احساس خطر میکند، سر خود را به آن بخش نازک از خاک کوبیده و امکان فرار خود را فراهم میکند؛ در زبان عربی به این قسمت از لانه موش صحرایی، "نافقاء" گفته میشود.
3⃣به اعتقاد لغتشناسان، واژه "نفاق" و "نافقاء" که از یک ریشه هستند، معنایی نزدیک و مشابه یکدیگر دارند؛ با این توضیح که منافق دو راه برای ورود به اسلام در نظر میگیرد؛ راه اول که در برابر چشم همگان قرار دارد و راه آشکار است؛ اما راه دومی نیز وجود دارد که عمدتا در بزنگاهها و در شرایطی که احساس کند میتواند به دین و حکومت دینی ضربه بزند مورد استفاده وی قرار میگیرد؛ در همین لحظات است که میتوان با اظهارات و مواضع منافق، چهره واقعی او را شناخت و برای مقابله با فتنهها و دسیسههای بعدی برنامهریزی کرد؛ واقعیت آن است که شناخت منافقان در شرایط عادی به دلیل آن که نقاب دیانت بر چهره دارند به مراتب دشوارتر از شرایط حساس و غیرعادی است لذا شایسته است قدر این بزنگاهها را دانسته و از آن در افشای چهره منافق بهره برد؛
4⃣اشاره به نمونههایی از مواضع منافقانه خالی از لطف نیست؛
🔻شخص و رسانهای که ادعای وطندوستی و میهنپرستی آنان گوش فلک را کر کرده است، در موسم حساس و سرنوشتساز انتخابات بر طبل تحریم انتخابات میکوبند؛
🔻عمامهبهسری که از صدقهسریِ نظام اسلامی به جایی رسیده است، در بزنگاهها و درست در زمانی که نظام اسلامی نیاز به حمایت و پشتیبانی همهجانبه دارد، ریشجنبانی میکند و همه کاستیها و ضعفها را متوجه نظام اسلامی میکند.
🔻شخص و رسانهای که به واسطه دین، حیثیت و اعتباری را برای خود دست و پا کرده است، به تضعیف و زیر سوال بردن حکمی از احکام اسلامی -که اتفاقا به نماد اسلام در برابر کفر تبدیل شده است- میپردازد؛
✅به توفیق الهی ویژگیهای دیگری از منافقان را خواهیم نوشت.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰شمشيرهای کُند و فرسوده‼️
🔸پس از انقلاب اسلامی جناحهای سیاسی متفاوتی عهدهدار امور بودهاند و مسئولیتها و مناصب گوناگون کشور بین سلیقههای مختلف فکری دست به دست شده است؛ در این میان اما بهکارگیری افرادی که احیانا تفکر چندان هماهنگی با انقلاب اسلامی ندارند، این پرسش را در اذهان عمومی ایجاد میکند که اگر این افراد با نظام و رهبری اختلاف نظر داشته و به توصیههای ایشان توجه نمیکنند، چرا همچنان در برخی مناصب کشور حضور دارند و برکنار نمیشوند؟ چرا پس از اتمام مسئولیتهایی که با رأی مردم به دست آوردهاند، حیات سیاسی آنان در قالب مسئولیتهای انتصابی نظیر "مشاور رهبری" تداوم مییابد؟ چرا کسانی که علیرغم نظر رهبری، همه مقدّرات کشور را به خارج از مرزها گره زده و خسارت محض میآفرینند، همچنان مورد توجه رهبری بوده و به طور علنی طرد نمیشوند؟ چرا کسانی که مستقیم و غیرمستقیم به رهبری نظام طعنه و کنایه میزنند، همچنان در قاب دیدارهای بیت رهبری مشاهده میشوند؟
🔸یک پاسخ سطحی و ابتدایی به این سوالات که در میان بخش کوچکی از مردم نیز رواج دارد، این است که "همه مسئولان سر و ته یک کرباساند و اختلافات ظاهری آنان، سرپوشی برای فریب افکارعمومی است!" پاسخی که اگرچه ساده و عامهپسند است ولی برای کسانی که اندک اطلاعی از افکار و اقدامات مسئولان مختلف داشته باشند قابل پذیرش نیست؛ با این حساب پس چرا رهبری از چنین افرادی اظهار برائت نمیکنند؟ دلیل این همه اختلاف فکری و در عین حال عدم طرد آنان چیست؟
🔸در حکمتهای منسوب به امام علی علیهالسلام است که حضرت ایشان درباره لزوم حفظ و نگهداری دوستان میفرمایند: "هرگاه دوستى داشتى كه برادرى و دوستىِ او را نمىپسنديدى، آن را آشكار مكن؛ چرا كه او همچون شمشير كُندى است در خانه انسان كه به وسيله آن دشمنش را مىترساند؛ حال آن كه دشمن نمى داند آن شمشير، تیز و بُرنده است يا كُند و فرسوده؛"
🔸واقعیت آن است که برخی از عناصر سابق اداره کشور همانند شمشیر کند و فرسودهای هستند که هیچ کارکردی ندارند و در مبارزه با دشمنان پیشرفت و تعالی کشور، کار چندانی از دست این افراد ساخته نیست ولی صِرف حضور آنان در سپهر سیاسی کشور، این تلقی را برای دشمنان این مرز و بوم به وجود میآورد که با ایران متحد و یکپارچه طرفحساب بوده و نمیتوانند به آسانی در مسیر حرکت کشور اختلال ایجاد کنند؛ با همین تلقی است که ناچار میشوند در محاسبات خود نسبت به جمهوری اسلامی تجدیدنظر کنند؛ البته ناگفته پیداست کسانی که در کشور آشوب و اغتشاش به راه انداخته و به بهانه انتخابات، اصل نظام را هدف گرفته بودند خارج از این قاعده هستند.
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰برگی از تاریخچه انتخابات ۱۴۰۰
🔸آذرماه سال ۱۳۹۹ است و بیشتر از ۶ماه به انتخابات ریاستجمهوری باقی مانده است؛ فضای عمومی کشور به هیچ وجه رنگ و بوی انتخاباتی ندارد و حتی از نامزدهای احتمالی انتخابات نیز خبری به بیرون درز نکرده است؛ در همین ایام سعید-ح که عمده سیاستهای جبهه اصلاحات را ترسیم میکند و مغز متفکر این جبهه به شمار میرود، مختصات شخصیتی رئیس جمهور آینده را اینچنین پیشبینی میکند: "رؤسای جمهور قبل همگی متعلق به نسل اول انقلاب بودهاند اما رئیسجمهور آینده احتمالاً از میان جوانترها خواهد بود؛ فردی که انقلاب را ندیده و فاقد تجربه و تیم و سرمایه است." گذر زمان البته حاکی از نادرستی این پیشبینی میباشد؛ با این حال یادداشت او حاوی نکته اساسیتری است که بازخوانی آن، تأثیر شگرفی در نوع قضاوت و ارزیابی انسان از وضعیت کنونی کشور خواهد داشت؛
🔸فارغ از صحت و سقم ادعاهای مطرح شده در آن یادداشت، وی معتقد است که هریک از دولتهای پس از انقلاب، برگ برندهای را داشتهاند که با اتکای به آن توانستهاند عمر دولت خود را استمرار بخشیده و دو دورهای کنند؛ به اعتقاد او دولتی که خرداد ۱۴۰۰ روی کار میآید، از همه مزایای دولتهای قبلی محروم بوده و لذا دولت ضعیفی خواهد بود؛ در بخشی از یادداشت اینگونه مینویسد: "...اما سال ۱۴۰۰ هر آنکه به صحنه بیاید و جانشین روحانی شود از این قبیل مزیتهای نسبی اعم از حمایت رهبری (دولت آیتالله خامنهای)، تیم سازندگی (دولت آیتالله هاشمی)، گفتمان (دولت آقای خاتمی)، ثروت بادآورده (دولت آقای احمدینژاد) و تیم مذاکرهکننده (دولت آقای روحانی) بیبهره است؛ بنابراین مطمئناً با نیرویی ضعیفتر از تمامی رؤسای جمهور مواجه خواهیم بود."
🔸از گمانهزنیِ او مبنی بر عدمتعلق رئیسجمهور آینده به نسل اول انقلاب، روشن میشود که نظریهپرداز جبهه اصلاحات هیچ اطلاع درستی از ترکیب دولت آینده نداشت و پیشبینی او نه بر اساس آینده که بر اساس وضعیتی بود که دولت مورد حمایت او تحویل میداد؛ او به خوبی میدانست که اگر قدرت، تحرک و کارآمدی دولت آینده، سرآمد همه دولتهای پس از انقلاب بوده و حتی کاری شبیه معجزه رقم بزند همچنان جلوه ضعیفی نزد افکارعمومی خواهد داشت؛ به همین جهت تلاش میکرد با زیرکیِ تمام، دولت مطبوع خود را تبرئه کرده و از همان زمان توپ بیتدبیری و ناکارآمدی را در زمین دولتی که هنوز بر سر کار نیامده بود بیندازد؛
🔸دیگر تحولات کشور به گونهای متفاوت پیش میرود؛ از آنجایی که حتی احتمال ورود سیدابراهیم رئیسی به عرصه انتخابات مطرح نیست، اقدامات وی در قوه قضائیه به دور از تعصبات حزبی و جناحی ارزیابی شده و مورد تقدیر چپ و راست قرار میگیرد؛ از سوی دیگر دلسوزان کشور نیز میدانند که کسی جز او توان اصلاح و بهبود وضعیت موجود را ندارد؛ فشارها به رئیسی برای ورود به عرصه انتخابات افزایش مییابد و در نهایت اواخر اردیبهشت ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری میکند؛ رئیسی به خوبی میداند با ورود به دولت و تحویل میراث برجایمانده از دهه۹۰، محبوبیت روزافزون او در قوه قضائیه روند آهستهتری به خود خواهد گرفت؛ روز ثبتنام با اعلام این که "من با ورود در انتخابات، خود را از جایگاه مطالبهگر به جایگاه پاسخگویی انتقال دادهام" از بیمیلی خود برای تصاحب کرسی ریاستجمهوری پرده برمیدارد؛ در عین حال نمیتواند از زیر بار مسئولیتی که تنها از عهده او برمیآید شانه خالی کند؛
🔸رقابتهای انتخاباتی شکل میگیرد و سیدابراهیم رئیسی با کسب اکثریت آراء به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم برگزیده میشود؛ از همان ابتدا و با تکیه بر روحیه انقلابی و خستگیناپذیر خود، خدمت و فعالیت شبانهروزی را محور کار دولت قرار داده و درصدد جبران خسارتهایی برمیآید که در طول حدود یک دهه بر کشور تحمیل شده است؛ با این وجود گویی چالههایی که در سراسر کشور و در حوزههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... کَنده شده است، به این آسانیها میل پر شدن ندارد؛ در این میان کارشناسان مستقل و منصفی که شاخصهای کلان اقتصادی و روند روبهرشد کشور را زیر نظر دارند، معتقدند در آیندهای نهچندان دور نتیجه این حجم از کار و فعالیت در سفره مردم نیز دیده خواهد شد؛ هرچند شیرینیِ آن کامیابیها به مذاق برخیها خوش نیاید!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
🌱🌱
📌بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب:
👌"....برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از #ناسپاسی و #طعن_برخی_بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد."
#رئیسی_عزیز
#خادم_الرضا
🆔@eghaal