eitaa logo
عقال
184 دنبال‌کننده
13 عکس
7 ویدیو
0 فایل
پیامبر اکرم(ص): "إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْلِ" ترجمه: "عقل، زانوبند و بازدارنده از نادانی است." لینک صفحه ویراستی: https://virasty.com/admin_eghaal نظرات و پیشنهادات👇👇 @admin_eghaal
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰پروژه "باتلاق فکری"‼️ 🔸حجم هجمه تبلیغاتی که علیه کشور در جریان است سنگین، باورنکردنی و فراتر از حد تصور می‌باشد؛ از بررسی اخباری که در خروجی بنگاه‌های خبرپراکنی قرار می‌گیرد، چنین به دست می‌آید که کارویژه رسانه‌های بیگانه و دنباله‌های داخلی آنان، طراحی یک باتلاق فکری برای عموم مردم است تا بتواند تمام نقاط قوت و مثبت کشور را در خود ببلعد؛ به این صورت که ذهن و تفکر مخاطبان خود را تبدیل به باتلاقی می‌کند که جمیع دستاوردها و پیشرفت‌های کشور را به حساب روند طبیعی دنیا و پیشرفت جامعه جهانی گذاشته و در نقطه مقابل، همه ضعف‌ها و نواقص را به پای جمهوری اسلامی می‌نویسد! 🔸ناگفته پیداست که طبق این دستورکار، هرگونه تلاش و خدمتی که از طرف حکومت صورت بگیرد، محکوم به انکار و نادیده‌انگاری توسط افکار عمومی می‌باشد؛ دست‌نیافتنی‌ترین کامیابی‌ها و پیروزی‌های ملی با گزاره "اگر حکومت و دولت دیگری هم بود، این پیشرفت‌ها حاصل می‌شد!" زیر سوال می‌رود و کوچکترین ضعف و نقصی با واکنش "این هم وضعیت بدبختی ماست!" مواجه‌ می‌شود! 🔸پیشبرد این پروژه به این صورت است که شاخص خاصی آنچنان ضریب پیدا می‌کند که معیار ارزیابی تمام شئونات کشور قرار گرفته‌ و به گونه‌ای عمل می‌شود که دیگر شاخص‌های سنجش پیشرفت در مقابل آن، رنگ می‌بازد و به کلی کنار گذاشته می‌شود؛ بدیهی است که برای ارزیابی وضعیت کلی حاکم بر یک کشور، شاخص‌های مختلفی وجود دارد که نمیتوان سهم هرکدام را در ترازوی انصاف نادیده گرفت ولی متاسفانه آنچه در این پروژه دنبال می‌شود، خلاف این است. 🔸توجه به نمونه‌ای که در ادامه می‌آید خالی از لطف نیست؛ قیمت ارز در سال‌های اخیر از جمله مواردی بوده است که بر دیگر دستاوردهای کشور سایه انداخته و آنان را به حاشیه رانده است؛ بارها و بارها دیده شده است که حتی ارزش پول کشوری مثل افغانستان برای تحقیر وضعیت اقتصادی کشور مطرح می‌شود؛ گویی قیمت پایین دلار در یک کشور، یگانه عامل تضمین رفاه و پیشرفت مردم آن کشور می‌باشد؛ اما هرگز پاسخی به این سوال ساده داده نشده است که اگر ارزش پول افغانستان بالاست و مردم آن از زندگی مطلوبی برخوردارند، چرا آرزوی اقامت و پناهندگی در جمهوری اسلامی ایران را در سر دارند؟ آیا دیدگاه خودتحقیری و چشم‌پوشی از نقاط امیدبخش کشور، شاهدی بر این معنا نیست که رسانه‌های بیگانه در پروژه باتلاق فکری، تا حدودی موفق بوده‌اند؟! 🔹پ.ن: به شرط حیات درباره دیگر همسایگان کشور نیز خواهیم نوشت. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌صفحه عقال در پیام‌رسان ویراستی👇👇 https://virasty.com/admin_eghaal/ 📌یادداشت مرتبط👇👇 https://eitaa.com/eghaal/32
🔰ایران فقیر خواسته چه کسانی است؟! 1⃣پیشرفت و تعالی کشور در روزگار کنونی، خواسته‌ای عمومی و همگانی است و احدی را نمی‌توان یافت که به نقش مخرب خود در آبادانی کشور اعتراف کند؛ حتی آنانی که امیال و آرزوهای خود را در فقر و فلاکت ملت جستجو می‌کنند، پشت ادعاهای فریبنده‌ای همچون توسعه‌خواهی پنهان می‌شوند؛ به تعبیر حضرت امام ره امروزه "شاید اگر از شیطان هم بپرسید بگوید من انقلابی هستم!" اما آنچه که در صحنه عمل رخ می‌دهد متفاوت با آن چیزی است که در مقام ادعا بیان می‌شود؛ لذا شناخت ایران‌دوستان واقعی از مدعیان دروغین ملی‌گرایی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بدین منظور مقدمه‌ای را بیان می‌کنیم! بخوانید؛ 2⃣در مکتب مارکسیسم اگرچه وجود روح و روان برای انسان انکارناپذیر است ولی آنچه در فعالیت‌های انسان نقش اصلی را ایفا می‌کند جسم و بدن مادی وی است؛ طبق این دیدگاه روح و روان به منزله چراغ اتومبیلی است که شاید گاهی اوقات در حرکت خودرو نیز موثر باشد ولی آنچه که خودرو را به حرکت درمی‌آورد نه چراغ اتومبیل که موتور و سوختی است که در مخزن اتومبیل قرار دارد؛ فعالیت‌ها و تحرکات انسان نیز نتیجه وضعیت مادی و اقتصادی انسان بوده و مسائلی نظیر روشنگری و رشد فکری هیچ تاثیری بر کنشگری انسان ندارد؛ به عبارتی وضعیت مادی و اقتصادی به عنوان شاخصی مطرح می‌شود که زیربنای همه فعالیت‌های انسان قرار گرفته و آنان را جهت‌دهی می‌کند؛ مارکسیست‌ها همین دیدگاه را نسبت به وقوع انقلاب در یک جامعه نیز سرایت می‌دادند و معتقد بودند مقدمه وقوع انقلاب در یک جامعه، فقر شدید و گسترده‌ است تا بدین ترتیب طبقه فرودست و کارگر، دست به شورش عليه طبقه فرادست و حاکمان بزند؛ براساس همین اعتقاد بود که قبل از انقلاب اسلامی عده‌ای از مبارزان که عقاید مارکسیستی داشتند، راهبرد تبیینی حضرت امام را به سخره گرفته و آن را ناکارآمد می‌دانستند و تنها به گسترش هرچه بیشتر فقر می‌اندیشیدند! جمله معروف مارکس که "سلاح انتقاد هرگز نمی‌تواند جایگزین انتقاد با سلاح شود!" حاکی از چنین راهبردی می‌باشد! شاید یکی از دلایلی که حضرت امام فرمودند "ما حتی برای سرنگون کردن شاه، با مارکسیست‌ها همکاری نخواهیم کرد!" همین رویکرد آنان بوده باشد. 3⃣بطلان این نظریه در مکتب اسلام ناب محمدی، واضح و مبرهن است و خوانندگان محترم می‌توانند به آثار شهید مطهری در این زمینه از جمله "جامعه و تاریخ، نقدی بر مارکسیسم و..." مراجعه کنند اما واقعیت آن است که مخالفت با جمهوری اسلامی، عده‌ای را آنچنان کر و کور کرده است که به هر دستاویزی برای تضعیف و ضربه به جمهوری اسلامی چنگ می‌زنند؛ طنز ماجرا جایی است که لیبرال‌ترین عناصر داخلی برای تخریب، تضعیف و از بین بردن جمهوری اسلامی به افکار مارکسیستی متوسل می‌شوند تا فقر را به واسطه احتکار ابر سرمایه‌داران و همچنین احساس فقر را به واسطه تحریف رسانه‌های زنجیره‌ای در جامعه گسترش دهند! 4⃣جمع‌بندی کنیم؛ به زعم نگارنده در برهه کنونی که ردپای تفکرات مارکسیستی در میان اغلب مخالفان جمهوری اسلامی مشاهده می‌شود، پروژه اصلی‌ و اولویت حیاتی کشور است! اما این مهم توسط چه کسی محقق می‌شود؟ در بدبینانه‌ترین حالت، جمهوری اسلامی برای تحکیم پایه‌های خود هم که شده باشد ناگزیر از رفع فقر و بهبود وضعیت اقتصادی است لکن برای تحقق این مهم نیازمند پشتوانه اجتماعی بالا و قدرتمندی است که به کمک آن بتواند در برابر قلدران خارجی و مفسدان داخلی قد علم کرده و حقوق ملت را از حلقوم آنان بیرون بکشد؛ کسانی که وضعیت اقتصادی را بهانه‌ای برای عدم شرکت در انتخابات مطرح می‌کنند، همان قلدران و مفسدانی هستند که از گسترش هرچه بیشتر فقر استقبال کرده و از فردای انتخابات پرشور واهمه دارند! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰سرچشمه ارزیابی‌های آلوده 🔷از جمله مواردی که می‌تواند خوشبختی و سعادت یک انسان را تضمین کند، سلامت فکری او می‌باشد؛ انسانی که از لحاظ فکری دچار بیماری شده باشد، مفاهیمی نظیر انصاف و جوانمردی را به مسلخ برده و در عوض اموری همانند حقد،کینه و تعصب را جایگزین خواهد کرد؛ چنین افرادی که از بیماری فکری رنج می‌برند، از درک هرگونه لذتی در زندگی محروم بوده و روزگار خود را در یک جهنم خودساخته‌ که با آتش قضاوت‌های غیرمنصفانه تغذیه می‌شود سپری می‌کنند! آن چه که در این میان اهمیت می‌یابد این نکته است که چه عامل یا عواملی منجر به این می‌شود که انسان در مواجهه با پدیده‌های پیرامونی خود از جاده انصاف خارج شده و سلامت فکری خود را از دست بدهد؟ در ادامه مواردی را که برخی رسانه‌ها تلاش می‌کنند توده مردم را به آن سوق دهند ذکر می‌کنیم: 1⃣گذشته‌پرستی یکی از عواملی که منجر به بیماری فکری می‌شود، گذشته‌پرستی است؛ انسانی که به واسطه این عامل، مبتلا به بیماری فکری شده است همواره در حسرت ایام گذشته به سر می‌بَرد و چنین می‌پندارد که وضعیت او در سابق، بهتر و مطلوب‌تر از وضعیت کنونی می‌باشد؛ ریشه این عامل نیز به این نکته برمی‌گردد که عمدتا تلخی‌های ایام گذشته در همان زمان مدفون گشته و تنها خاطرات خوش -آن هم اگر واقعی باشند- برای ایام کنونی به ارث می‌رسد؛ برای صحت‌سنجی این ادعا، می‌توان به نحوه یادآوری حوادث و گرفتاری‌های گذشته اشاره کرد که علی‌رغم تلخی در روز حادثه، اغلب با شور و هیجان و به نیکی مطرح می‌شوند. 2⃣غیرپرستی در اثر تربیت‌های منفی و طولانی‌مدتی که در قرون اخیر بوده است، عامل غیرپرستی در بخشی از مردم منجر به بیماری فکری شده است؛ اغلب مردم به لطیفه‌هایی که درباره شهر و قوم خود ساخته می‌شود، اقبال بیشتری نشان می‌دهند و پیوسته چنین می‌اندیشند که دیگران توانمندتر و بالاتر از آنان می‌باشند؛ همین رویه در مسائل کلان‌تر نیز وجود دارد و یک نوع حس خودباختگی در برابر دیگر تمدنها مشاهده می‌شود؛ خصوصا این که رسانه نیز این پندار و انگاره را تقویت کرده و اجازه نمی‌دهد که حس خودتحقیری از افکار این افراد رخت بربندد. 3⃣ظاهرپرستی در عصر حاکمیت رسانه، عامل دیگری که منجر به بروز بیماری فکری شده است، ظاهر‌پرستی می‌باشد؛ ظواهر پر زرق و برقی همچون ساختمان‌ها و برجهای آسمان خراش، معیار فضیلت و برتری یک تمدن قرار گرفته و هیچ توجه نمی‌شود که همه امکانات و پیشرفت‌های ظاهری، زمانی ارزش پیدا می‌کنند که در خدمت انسان باشند؛ اگر قرار بر این باشد که "گاو شیرده" در داخل این ساختمان‌ها سکونت گزیند، باید به این پرسش ساده نیز پاسخ داده شود که آیا ارزش چنین ساختمان‌هایی از آغل بیشتر است؟ 4⃣هوی‌پرستی از دیگر عواملی که به بیماری فکری می‌انجامد، تمایلات شخصی و نفسانی و در یک کلام هوی‌پرستی می‌باشد؛ در توضیح این عامل باید گفت که گاهی عقل انسان، مزایای چیزی را درک کرده و سپس علاقمند آن می‌شود اما گاهی این فرآیند برعکس است؛ به این صورت که ابتدا انسان علاقه‌مند به چیزی می‌شود و به دنبال آن، در پی دلیل‌تراشی برای علاقه خود می‌گردد؛ بر اثر این عامل است که گاهی مشاهده می‌شود برخی از احکام ضروری دین زیر سوال رفته و در کمال ناباوری، دلایل به ظاهر شرعی برای آن آورده می‌شود. 🔷و بالأخره گفتنی است که اگر کسی قصد شناسایی دقیق و صحیح موقعیت کنونی خود را دارد، ابتدا باید عوامل گفته شده را کنار زده و سپس بنگرد که بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰سونامی سطحی‌نگری‼️ ✳️سطحی‌نگری و ساده‌اندیشیِ روزافزونی که توسط رسانه‌ها به جامعه تزریق می‌شود، به منزله سونامی هولناکی گشته که هر آن می‌تواند کشور را درگیر یک بحران بی‌بازگشت کرده و به سمت ویرانی ببرد؛ آشوب‌های موسوم به زن زندگی آزادی که چند ماهی وقت و امکانات کشور را درگیر خود کرد، نمایشگاه کوچکی از عوارض سطحی‌نگری بود که به نمایش گذاشته شد و همگان به چشم خود دیدند که چه هزینه سنگینی را به دست کشور گذاشت! فوت شخصی که اتفاقا سابقه بیماری هم داشته است به نیروی انتظامی نسبت داده شد و عده‌ای نیز به راحتی و بدون هیچ دردسری این ادعا را پذیرفتند و به دنبال آن، آشوب‌های کذایی را رقم زدند! ✳️شعبه‌های سطحی‌نگری محدود به یک حادثه یا رخداد نیست؛ آیا کسی که نشانه مردمی بودن یک مسئول یا عالم دین را پرخاشگری و کینه‌توزی عليه دیگر مسئولان کشور می‌داند، قربانی سطحی‌نگری نشده است؟ مگر دادوبیداد و عربده‌کشی یک شخصیت سیاسی، چه دردی از مردم را دوا خواهد کرد؟ آیا جز نشاندن آن شخص در صدر اخبار، دستاورد دیگری خواهد داشت؟! آیا این تصور که باید علمای دین فریاد برآورده و برای ارزانی فلان کالا فتوای حُرمت آن کالا را صادر کنند، برخاسته از سطحی‌نگری ‌نیست؟ آیا رسانه‌ای که تعداد بالای استیضاح و عزل وزرا را نشانه کارآمدی یک مجلس معرفی می‌کند در حال پمپاژ سطحی‌نگری به جامعه نیست؟ آیا سطحی‌نگریِ فرد و رسانه‌‌ای که تحقق همزمان "کاهش تورم" و "تداوم گرانی" را نشانه دروغگویی مسئولان قلمداد می‌کند روشن نیست؟ آیا منشا قضاوت حوادث بر اساس گزاره معروف "کار خودشونه!" سطحی‌نگری نیست؟و... همه این موارد تنها گوشه‌ای از نتایج و پیامدهای سطحی‌نگری است اما چاره چیست؟ چگونه می‌توان این روند فزاینده سطحی‌نگری را متوقف کرد؟ ✳️باید اعتراف کرد که مقابله با این آفت به جهت آن که با نقاب آگاهی و رشد فکری(!) صورت می‌گیرد، کاری بس دشوار و طاقت‌فرسا است! بسیار شنیده می‌شود که برخی‌ها فضای مجازی را عامل آگاه شدن مردم معرفی کرده و این‌گونه وانمود می‌کنند که گسترش فضای مجازی امکان فریب افکار عمومی را از بین برده است! غافل از آن که همین تصور از فضای مجازی، نقطه آغازین حیله و فریب رسانه‌ای است؛ گردانندگان فضای مجازی با تکیه بر همین تلقی است که اخبار و حوادث دروغ را به گونه‌ای هنرمندانه و بی هیچ استرسی منتشر کرده و در کنار آن توهم آگاهی را نیز به مخاطب تزریق می‌کنند تا راه هرگونه تعقل واقعی را مسدود نمایند؛ بدین ترتیب هم عطش حقیقت‌جویی انسان را سرکوب کرده و هم با انتشار جهت‌دار اخبار، عنان اختیار و فکر مخاطب را در دست می‌گیرند؛ ✅به نظر می‌رسد تقویت مبانی معرفتی با آثار و کتب بزرگان دین و همچنین یادگیری روش تفکر صحیح، تنها راه فرار از سطحی‌نگری است و همین راهکار است که اجازه نمی‌دهد انسان با هر نسیم مجازی این سوی و آن سوی شود؛ و بالأخره گفتنی است بهترین راه برای مخالفان جمهوری اسلامی آن است که به هر نحو ممکن جامعه را از اندیشیدن عاقلانه محروم کرده و سرگرم سراب آگاهی کنند؛ چرا که محصول تفکر و تعقل صحیح، هر چه که باشد در سبد جمهوری اسلامی خواهد ریخت. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰کار دست کاردان نیست‼️ ✳️به جرئت می‌توان گفت باور به این که‌ "مشکل مملکت ما این است که هیچ کسی سر جای خود نیست!" از فراگیرترین و پرتکرارترین موضوعاتی است که در فضای مجازی و همچنین محاورات مردمی مطرح می‌شود؛ در یادداشت پیش روی، در جستجوی پاسخ به این پرسش می‌باشیم که چرا به زعم برخی افراد در مملکت ما هیچ کسی سر جای خود نبوده و کار به دست کاردان‌ها سپرده نشده است؟ اساسا پایه‌های پیدایش اين دیدگاه چه مواردی می‌تواند باشد؟ بخوانید؛ 1⃣در کمال تأسف بخشی از ریشه‌های شکل‌گیری این دیدگاه از یک واقعیت عینی حکایت می‌کند؛ چه بسا افرادی که فاقد کمترین صلاحیت‌های لازم برای تصدی مسئولیت بوده و تنها به واسطه تصویرسازی‌های نادرست رسانه‌ای بر مسند وزارت و صدارت و... تکیه زدند؛ طبیعی است که اگر بدون هیچ عملکرد و کارنامه قابل دفاع، صِرف سکونت طولانی مدت در فرنگ یا انتساب به خاندان عصمت و طهارت ملاک واگذاری مسئولیت قرار بگیرد، نتیجه آن تقریبا هیچ و حتی خسارت محض شده و افکارعمومی را به این نتیجه خواهد رساند که کار دست کاردان نیست! عملکرد چنین اشخاصی است که مسئولان پس از خود را طوری گرفتار می‌کنند که نه قادر به ادامه و نه قادر به خروج از سیاست‌های پیشین باشند چرا که خروجی هر دو تصمیم، هزینه گزافی را به دست کشور خواهد گذاشت! 2⃣پایه دیگر پیدایش این دیدگاه، عدم آشنایی با جنس کار و مدیریت است؛ برای این منظور از یک مثال تاریخی کمک می‌گیریم؛ به گواه دوست و دشمن، مدیریت و پیروزی در جنگ تحمیلی با اسم امام خمینی ره گره خورده است اما چطور ممکن است یک روحانی در سن حدود هشتادسالگی بتواند نیروهای مسلّح را در جنگ اداره کند؟ این سوال ناشی از آن است که برخی‌ها خیال می‌کنند مدیریّت و فرماندهی جنگیِ امام به این بود که مثلاً در قرارگاه‌های تاکتیکی مقدّم بنشیند، یگانها را جابه‌جا کند و...؛ ولی مسأله امام این گونه نبوده و مدیریت ایشان چند چیز دیگر بود؛ امام با بینش معصومانه و بیان قاطعانه خود، جنگ را مسأله اول کشور معرفی کرده و بسیج عمومی را برای مقابله با دشمن به راه انداختند؛ همچنین در مقاطع مختلف و به حسب شرایط کشور، مواضعی را اتخاذ می‌کردند که به منزله آبی بر روی آتش بود؛ به عنوان مثال در آغاز جنگ و در شرایطی که ترس و وحشت، کشور را فرا گرفته بود در یک پیام تلویزیونی و به جهت روحیه‌دهی به مردم فرمودند: "یک دزدی آمده، یک سنگی انداخته و فرار کرده!" چنین بیانی در آن مقطع زمانی به این معنا بود که ما در حال تعقیب دشمن ضعیفی هستیم که پا به فرار گذاشته است! یا زمانی که آتش جنگ بالا می‌گرفت و رزمندگان نیاز به تفقد داشتند حضرت امام می‌فرمودند: "بازوی رزمندگان را می‌بوسم"؛ نمونه دیگر را می‌توان پس از فتح خرمشهر دانست که با تلاش طاقت‌فرسایی به دست آمده بود اما امام بلافاصله و برای جلوگیری از آفت غرور می‌فرمودند "خرمشهر را خدا آزاد کرد!"؛ با این حساب اگر کسی شناختی از جنس کار و مدیریت نداشته باشد، مدعی خواهد شد که در مدیریت جنگ نیز کار دست کاردان نبود! حال آن که واقعیت تاریخی چیز دیگری می‌گوید! 3⃣عدم شناخت کاردان را نیز می‌توان یکی دیگر از دلایل شکل‌گیری این دیدگاه قلمداد کرد؛ برخی افراد به دلیل بی‌صلاحیتی و عدم به‌کار‌گیری در مناصب دولتی، مدعی می‌شوند که شایسته‌سالاری در کشور به فراموشی سپرده شده و جای خود را به رابطه‌بازی داده است! این افراد خود را در زمره عناصر کاردان(!) به شمار آورده و به جهت این که در مناصب دولتی حضور ندارند، ادعا می‌کنند که کار دست کاردان نیست! اما پاسخ به این ادعا در دل پاسخ به یک پرسش دیگر نهفته است؛ آيا کسی را سراغ دارید پس از ناکامی در گزینش ادارات دولتی و همچنین شورای نگهبان، به شرایط نامطلوب و ناکافی خود در استخدام اعتراف کند؟ یا جملگیِ این افراد، تبعیض و رابطه‌بازی را دلیل ناکامی خود عنوان می‌کنند؟! روشن است که چنین افرادی نعره انکار شایسته‌سالاری سر خواهند داد ولو آن که کنار گذاشتن آنان مصداق واضحی از شایسته‌سالاری بوده باشد! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌نتایج از میزان مشارکت در انتخابات، آنچنان باب میل مخالفان جمهوری اسلامی نبوده و حاکی از پروژه تحریم انتخابات است؛ 👌ظاهرا قرار است در پروژه جدید و برای جبران این ناکامی، افزایش حضور مردم به پای "دستکاری نظام در میزان مشارکت" نوشته شود! 🆔@eghaal
🔰دوران نقاهت اجتماعی‼️ ✳️علیرغم انبوه تبلیغاتی که برای کاستن از میزان مشارکت صورت می‌گرفت، آمار رسمی حکایت از حضور معنادار مردم در پای صندوق‌های رأی دارد؛ اگرچه همین میزان از مشارکت در دیگر کشورها آماری بالا و قابل‌قبول محسوب شده و سقف آرزوی برخی از نظام‌های سیاسی دنیا می‌باشد ولی در جمهوری اسلامی که عمدتا مشارکت بالایی را تجربه کرده است، کف کار به شمار می‌آید؛ اما چه عامل یا عواملی منجر به فاصله‌گیری وضعیت موجود از نقطه آرمانیِ جمهوری اسلامی شده است؟ برای پاسخ به این سوال قدری به عقب‌تر بازمی‌گردیم و روایت مختصری از دو انتخابات پیشین را بازگو می‌کنیم؛ ✳️سرمایه اجتماعی دولت در دهه ۹۰ در سراشیبی وحشتناکی قرار داشت و اگرچه تنفس مصنوعی سلبریتی‌ها و رسانه‌های خارجی در انتخابات ۹۶، مجال بروز آن را نداد ولی زنگ خطر آن به صورت علنی در انتخابات ۹۸ به صدا درآمد؛ دولت و مجلس وقت، بی‌تدبیری و ناکارآمدی را به حدی رسانده بودند که همان سلبریتی‌ها نیز تبديل به مهره سوخته نزد افکارعمومی گشته و مطرود و منفور ملت واقع شدند؛ حس ناامیدی و سرخوردگی در میان بخشی از مردم بیداد می‌کرد؛ موارد نادری نظیر تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی نیز نه به دلیل سرمایه اجتماعی دولت که به دلیل واضحتر شدن مرز بین دولت و نظام اتفاق می‌افتاد؛ با این وجود از آنجایی که نزد توده مردم کارنامه و عملکرد همه دولت‌های پس از انقلاب -حتی آنانی که مخالف قطعی سیاست‌های کلی نظام بوده‌اند- به پای انقلاب نوشته شده است، در انتخابات۹۸ نیز شاهد کاهش مشارکت بودیم. ✳️دو سال گذشت تا به انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم؛ در این انتخابات نیز فضای کشور دست‌کمی از سال۹۸ نداشت ولی در عین حال رئیس جمهور منتخب توانسته بود یک‌تنه بار افزایش مشارکت را به دوش بکشد و حضور وی در عرصه انتخابات منجر به افزایش مشارکت نسبت به انتخابات ۹۸ شده بود؛ روشن‌ترین پیامی که از درون صندوق‌های رأی شنیده می‌شد، فریاد تغییر بود؛ دولت نیز آنچنان که از شواهد و قرائن پیدا بود، این پیام را به خوبی دریافت کرد و با تشکیل یک دولت جوان، کاردان و پرکار آستین همت را برای بهبود وضعیت کشور بالا زد؛ دولت به نیکی می‌دانست که در "برهه دشواری" مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفته و با یک بنای کلنگی در اغلب حوزه‌ها از جمله در زمینه سرمایه اجتماعی مواجه است لذا از همان ابتدا ابرپروژه خود را بازگرداندن امید و اعتماد به جامعه تعریف کرد؛ ✳️سفرهای استانی و ارتباط بی‌واسطه با مردم، تلاش گسترده برای مهار تورم و رشد تولید، کاهش بی‌سابقه اندازه بیکاری، ارتباطات گسترده بین‌المللی، راه‌اندازی کریدور شمال-جنوب، آزادسازی پول‌های بلوکه شده، مقابله هدفمند با تنش‌های آبی در سراسر کشور، مبارزه واقعی -و نه شعاری- با فساد، تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام و... همگی در راستای ترمیم اعتماد و امیدی بود که در طول حدود یک دهه آسیب جدی دیده و به تاراج رفته بود؛ پر واضح بود که اگر روند دهه۹۰ متوقف نمی‌شد، چه بسا پیش‌بینی‌ رسانه‌های خارجی مبنی بر مشارکت ۱۵تا۲۰ درصدی به وقوع می‌پیوست لکن تلاش‌های بی‌منت و شبانه‌روزی دولت، آرزوی بیگانگان و بدخواهان کشور را نقش بر آب کرد. ✅با همه این اوصاف، باید اعتراف کرد مین‌هایی که در دهه۹۰ و در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... کاشته شده بود، به طور کلی خنثی نشده و ترکِش‌های آن همچنان تلفات می‌گیرد؛ ولی آنچه که مایه امیدواری است، توقف روند نزولی سرمایه اجتماعی است به گونه‌ای که دوران کنونی را می‌توان دوران نقاهت ‌سرمایه اجتماعی قلمداد کرد؛ با احتساب جمیع نکات ذکر شده، مشارکت ۴۱درصدی در این شرایط نه تنها مایه ننگ نیست بلکه حکایت از بازسازی تدریجی سرمایه‌ای دارد که توسط افراد بی‌اعتقاد به مبانی انقلاب، لطمه دیده است؛ کاری که البته بسیار دشوار و زمان‌بر است. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌پرهیز از تکمیل پازل دشمن، توصیه‌ دائمی رهبری بوده است اما چرا به فاصله کوتاهی پس از انتخابات مجلس نسبت به سخنان اختلاف‌انگیز، دعوا راه انداختن‌ها و ستیزه‌گری‌های دشمن‌پسند هشدار می‌دهند؟ آیا موضع ثابتی که رهبری این بار به طور صریح‌تر و با بیان رسایی مطرح ‌کردند، به گوش و دل مخاطبان اصلی خواهد رسید؟! 🆔@eghaal
🔰تجربه‌نگاری از تبلیغات انتخاباتی ✳️ایام انتخابات مجلس با همه بیم و امیدهایی که داشت سپری شد و اینک فرصت مناسبی است تا درباره آنچه در فعالیت‌های تبلیغی انتخابات گذشت، کمی واضحتر صحبت کرد؛ به زعم نگارنده هر انسان منصف و دغدغه‌مندی با مشاهده دشمنی‌های روزافزونی که علیه کشور در جریان است، به این نتیجه خواهد رسید که حتی اگر از هم‌اکنون فعالیت برای انتخابات آتی را کلید بزند، شروع دیرهنگامی داشته است؛ لذا به جهت افزایش بازدهی فعالیت‌های پیش‌رو، نیم‌نگاهی به ضعف‌ها و نواقص گذشته گریزناپذیر است؛ در این یادداشت-که احتمالا با یادداشت‌های دیگری در آینده تکمیل خواهد شد- به ۳مورد از این ضعف‌ها اشاره کوتاهی می‌شود؛ 1⃣مَجاز نشینی: در دنیای کنونی حضور و فعالیت در فضای مجازی ضرورتی انکارناپذیر است ولی غرق شدن و منحصر کردن فعالیت‌های تبلیغی در فضای مجازی، آسیبی است که تبلیغات انتخاباتی و به تعبیر جامع‌تر جهاد تبیین را تهدید می‌کند؛ اگرچه معاشرت مردمی و تخاطب واقعی کارآیی چندانی برای مخالفان جمهوری اسلامی ندارد ولی برای دوستداران انقلاب اسلامی، امتیاز ویژه‌ای است که هرگز نباید از آن چشم‌پوشی کرد؛ واقعیت آن است که ذهنیت عمومی از تصویر اتوکشیده مخالفان جمهوری اسلامی، با اولین ارتباط مستقیم آنان با مردم فرو ریخته و ذات بدون روتوش آنان برملا خواهد شد ولی برای حامیان و دلسوزان واقعی کشور، قضیه کاملا برعکس است؛ به همین جهت ضدانقلاب تلاش می‌کند که این برگ برنده را از دست دوستداران جمهوری اسلامی نیز گرفته و آنان را با انواع ترفندها و اهانت‌ها وادار به انفعال و کناره‌گیری از عرصه اجتماعی بکند؛ مخاطبان فرمان "جهاد تبیین" و در رأس آنان روحانیت انقلابی، اگر تسلیم فضاسازی رسانه‌های خارجی شده و حضور و ارتباط مستقیم خود با مردم را کاهش دهد، به این معنا خواهد بود که از بهره‌برداری از برگ برنده خود صرف نظر کرده است. 2⃣ایتا نشینی: منظور از ایتا نشینی صرفا به معنای حضور در پیام‌رسان ایتا نیست؛ چه بسا افرادی که در همه شبکه‌های اجتماعی -اعم از فیلتر شده و فیلتر نشده- فعالیت کنند اما همچنان فرهنگ ایتانشینی را دارا باشند؛ فرهنگی که همواره به دلیل قرار گرفتن در یک محیط ایزوله و عدم اطلاع از جبهه‌بندی عظیم استکبار یا به دلیل عدم فهم برنامه‌های پیچیده دشمن، وقت خود را صرف مجادله و نزاع با نیروهای جبهه خودی کرده و دشمن اصلی را به دست فراموشی می‌سپارد؛ این فرهنگ به راحتی دوگانه های کاذب می‌آفریند و سرگرم کشمکش‌های پوچ و بی‌حاصل می‌شود؛ دوگانه‌هایی نظیر "انقلابی حداکثری- انقلابی حداقلی"، "چنار-پاجوش"، "صورتی-قهوه‌ای"، "پدرخوانده-مستقل" و... مولود چنین فرهنگی هستند؛ اولین گروهی که از فرهنگ ایتانشینی لطمه می‌خورند، هسته سخت دوستداران انقلاب اسلامی هستند که با مشاهده مجادلات بیهوده و خرده‌گیری‌های نکوهیده دچار حیرت و تردید نسبت به ارکان و ستون‌های کشور شده و آنچنان که باید و شاید پای کار انقلاب اسلامی نمی‌آیند؛ گفتنی است که ایتانشینان، ید طولایی در دشمن‌تراشی از نیروهای انقلاب داشته و این نحوه برخورد را برخاسته از حریّت و عدم قبیله‌گرایی خود می‌دانند؛ البته منتقدان فرهنگ ایتانشینی نظر دیگری دارند! 3⃣"شب انتخاباتی" همانگونه که پندار دانش‌آموز تنبل چنین است که می‌تواند کم‌کاری خود در طول سال را در شب امتحان جبران کند، برخی از فعالیت‌های انتخاباتی نیز نظیر مطالعه "شب امتحانی"، شب انتخاباتی می‌باشد؛ اگرچه‌ دانش‌آموزانی که شب امتحانی باشند، در موارد نادری به موفقیت رسیده و نمره قبولی کسب می‌کنند ولی حتی خود آنان نیز اعتراف می‌کنند که نمی‌توان برای همیشه به این شیوه دلگرم بود؛ در بحث انتخابات نیز چه بسا بتوان با تقاضاهای دوستانه -که البته لازم هم هست- عده‌ای را تشویق به مشارکت کرد لکن چنین روشی نمی‌تواند در همه انتخابات‌ها پاسخگو باشد؛ ضعف دیگر چنین فعالیتی، عدم آشنایی با دنیای فکریِ مخاطب و ناکامی در ارتباط‌گیریِ موثر است؛ وقتی دشمن همه عوامل خود از جمله شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی را در خدمت تغییر ذائقه مردم به کار گرفته و تلاش می‌کند آنان را به سمت عیاشی و هرزگی سوق دهد، انتظار بی‌جایی است که دعوت به زندگی پاک و مومنانه با پاسخ مثبت مواجه شود؛ اینجانب پیش از این در یادداشت "ابلاغ یا تبلیغ؟" به تفاوت این دو مقوله پرداخته است که می‌توانید از اینجا بخوانید؛ با تأسف و افسوس فراوان باید اذعان کرد که برخی از فعالیت‌های جبهه انقلاب، نهایتا ابلاغ انتخاباتی بوده است و نه بیشتر؛ البته به همین میزان نیز شایسته قدردانی است. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰نعره‌های جذاب و زهرآلود‼️ ✳️باید پذیرفت که پیکار و ستیز مستقیم با دین و آموزه‌های دینی، تقلای بیهوده‌ای بوده و هر گروه و جریانی که بی‌پرده و شفاف به مقابله با دین بپردازد، محکوم به شکست خواهد بود؛ دلیل آن نیز واضح و روشن است؛ اغلب مردم در هر سطحی از دانش و ایمان که باشند، ثمرات و فواید دین را در زندگی خود دیده و از عمق جان چشیده‌اند و حاضر نیستند به آسانی خود را از برکات زندگی دینی محروم کنند؛ ✳️چه بسا افرادی که از پوچی و بی‌هدفی در رنج بودند و به واسطه تحکیم رابطه خود با دین و متولیان دینی، به زندگی خود معنایی تازه بخشیده‌اند؛ چه بسا کسانی که زندگی پرتنش و پراضطراب خود را با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی به یک زندگی سرشار از نشاط و آرامش تبدیل کرده‌اند؛ چه بسا افرادی که به دلیل انس با دین از چنگال خودکشی رهایی یافته‌اند و بالأخره از این دست موارد فراوان است؛ ✳️در چنین شرایطی که نبرد مستقیم با دین لاف در غربت است و ره به جایی نمی‌برد، تحریف دین و تهی کردن آن از معنای واقعی خود به عنوان راهکار جایگزین مطرح می‌شود؛ در این فضا است که منافقان پا به میدان می‌گذارند و صحنه‌گردان اصلی دین‌زدایی می‌شوند؛ در ادامه یکی از ویژگی‌های منافقان را بر اساس آیه‌ای از قرآن کریم بررسی می‌کنیم؛ ✳️خداوند در آیه ۲۰۴ سوره مبارکه بقره و خطاب به پیامبر گرامی اسلام می‌فرماید:《و ﺍﺯ میان ﻣﺮﺩم کسانی هستند ﻛﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭشان، تو را ﺩﺭ این زندگی ﺩﻧﻴﺎیی خرسند می‌کند و به اعجاب وامی‌دارد ﻭ [ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺍﻧﻤﻮﺩ کنند ﻛﻪ زبان آنان ﺑﺎ دلشان یکسان ﺍﺳﺖ] ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ دارند ﺷﺎﻫﺪ می‌گیرند ﺩﺭ حالی ﻛﻪ ﺳﺮﺳﺨﺖﺗﺮﻳﻦ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ هستند.》(۱) مطابق این آیه شریفه منافقان از ظاهری فریبنده و گفتاری شگفت‌انگیز و دلپذیر برخوردار بودند تا جایی که سخنانشان، پیامبر را به وجد می‌آورد و به اعجاب و شگفتی وامی‌داشت؛ ✳️اظهارات آنان چهره‌ای عوام‌پسند و دلسوزانه داشت و چنان تظاهر می‌کردند که صدای مردم و مدافع حقوق آنان هستند؛ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین می‌فرمایند که وقتی منافقان با پیامبر سخن می‌گفتند طوری وانمود می‌کردند که طرفدار حق و حقیقت‌اند و مصلحت مردم را در نظر گرفته و پیشرفت دین و امت را می‌خواهند در حالی که دشمن‌ترین افراد نسبت به جریان حق بودند! ✳️در روزگار کنونی نیز ردپای چنین رفتاری قابل مشاهده است؛ کسانی هستند که مشکلات مردم را نردبانی برای بالا رفتن خود قرار داده‌ و با طرح دوگانه کاذب و خودساخته "مردم یا حکومت"، چنین وانمود می‌کنند که در صف ملت قرار گرفته‌اند! مردم‌داری را در نعره‌های ‌آتشین و عوام‌فریبی که بر سر حکومت اسلامی می‌کِشند منحصر کرده و هیچ ابایی ندارند که حق و حقیقت را پامال اغراض و اهداف شوم خود قرار دهند! ✳️چنان از کمبود احترام به متولیان دین ابراز نگرانی می‌کنند که حتی گاهی صادق‌ترین عناصر دینی را به اشتباه انداخته و آنان را در حقانیت راهی که در پیش گرفته‌اند دچار تردید می‌کنند! افراد فرومایه‌ای هستند که در چاه جاه‌طلبی فرو افتاده‌ و تنها از دهانه چاه به آسمان می‌نگرند؛ به این ترتیب راه مشاهده هرگونه دستاوردی را بر خود بسته‌ و همچون مگسانی هستند که دنبال زخم و نقطه ضعفی از نظام اسلامی می‌باشند تا نعره‌های خود را برای دفاع(!) از حقوق مردم بلند کنند؛ ✳️اما دنبال چه چیزی هستند؟ تمام این سخنان زیبا و دلسوزی‌های نمایشی، مقدمه‌ای است که حکومت دینی در عصر غیبت را زیر سوال برده و نسخه یک نظام سکولار را برای کشور بپیچند؛ حال شما پاسخ دهید؛ آیا برای ذبح اسلام ناب محمدی و تبدیل آن به یک دین بی‌خاصیتی که احکام بی‌دردسر برای استکبار را به خوبی انجام داده ولی دیدگان خود را در برابر هر ظلمی ببندد و توسَری‌خورِ استکبار جهانی باشد، راه دیگری غیر از این نعره‌های جذاب و زهرآلود وجود دارد؟ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ (۱) "وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ" بقره/۲۰۴ ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰آنتن منفی‌بافی‼️ 🔘در کنار رسانه‌های مستقل و وطن‌دوستی که اخبار و حوادث کشور را پوشش می‌دهند، رسانه‌های فراوان دیگری نیز هستند که عمده رخدادهای کشور را با پیوست منفی‌بافی و لجن‌پراکنی‌ روانه بازار مصرف کرده و همه امکانات خود را در بازگویی و حتی بازسازی حوادث تلخ و ناگوار به کار می‌گیرند؛ در این یادداشت می‌کوشیم به معرفی اجمالی این رسانه‌ها بپردازيم؛ 🔘فعالیت‌ این رسانه‌ها بر پایه دوگانه "واقع‌بینی یا امیدواری؟" استوار گشته و چنین وانمود می‌شود که نمی‌توان همزمان هم واقع‌بین و هم امیدوار بود! با همین طرز تفکر، هر صدایی که بوی امید واقعی از آن استشمام شود در نطفه و با اتهام "بلندپروازی و خوش‌خیالی" خفه می‌شود؛ اصحاب منفی‌باف از دسته‌بندی رسانه‌ها با معیار "امید یا یأس؟" برآشفته می‌شوند و این تقسیم‌بندی را در تعارض با اهداف و اغراض خود می‌دانند؛ در این رسانه‌ها مشکلات مردم زمانی اهمیت پیدا می‌کند که نردبانی برای بازگشت آنان به قدرت قرار بگیرد وگرنه به گواه شواهد موجود، مردم در دستگاه فکری آنان ارزش و جایگاه چندان مطلوبی ندارند. 🔘اظهارات پرتکراری که در این رسانه‌ها مطرح می‌شود به این شرح است: "چگونه می‌توان با این وضعیت و جیب خالی، لالایی امید در گوش مردم خواند؟ آیا می‌توان سر خود را زیر برف فرو کرد و فریاد امیدآفرینی سر داد؟ اساسا رسالت رسانه‌ امیدآفرینی نیست و این وظیفه حاکمیت است که باید با عملکرد خود، امید را در جامعه تزریق کند!" از آنجایی که همه این فلسفه‌تراشی‌ها، ایرانِ امروز را هدف گرفته‌اند نیم‌نگاهی به وضعیت کشور در چند سال اخیر خالی از لطف نیست؛ 🔘علی‌رغم همه اختلافاتی که رسانه‌های داخلی -اعم از امیدآفرین و یأس ‌آفرین- در موضوعات مختلف دارند، در این که کشور با چه وضعیتی پا به قرن جدید گذاشت، اشتراک نظر نسبی بین همه آنان به چشم می‌خورد؛ واقعیت آن است که جامعه ایران در دهه۹۰، یک دوره زمستان ناکارآمدی و بی‌تدبیری را پشت سر گذاشت که در آن چوب حراج به سرمایه‌ها و اندوخته‌های پیشین کشور زده شد؛ زمستان طاقت‌فرسایی که حدود یک دهه به درازا کشیده و اکثریت مردم را جان به لب کرده بود؛ در آن دهه کذایی، انبار دارایی و سرمایه کشور، روزبه‌روز در حال ته کشیدن بود و اگر نبود تغییر ریل دولت در خرداد۱۴۰۰، معلوم نبود که سرنوشت کشور به کجا ختم می‌شد؛ اما پیامدهای دهه۹۰ تمامی نداشت؛ تفکری که اعتقاد چندانی به مبانی انقلاب اسلامی نداشت و در آن دهه با اقدامات خود سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را به باد داد، پس از پایین آمدن از صندلی قدرت بازوهای رسانه‌‌ای خود را به صف کرد تا این بار سرمایه امید اجتماعی را نشانه بگیرند. 🔘واضح بود که میراث برجای مانده از دهه۹۰، جایی برای امیدواری باقی نگذاشته بود -و این رسانه‌ها هم بر همین موضوع تمرکز کرده بودند- اما با همه این اوصاف منشأ امیدواری عمومی چیز دیگری بود؛ در واقع هرچه که زمستان بی‌تدبیری بر شدت ناامیدی می‌افزود، بهار خدمت خون امید را در رگ‌های جامعه تزریق می‌کرد؛ این رسانه‌ها در کمال تأسف نسبت به تحرک بالا و فعالیت شبانه‌روزی دولت و همچنین اقدامات اساسی و زیربنایی که نوید آینده‌ای درخشان را می‌داد، توطئه‌ سکوت به راه انداخته و تلاش داشتند امید را در جامعه به قتل برسانند؛ اقدامی که البته علی‌رغم برخی کامیابی‌ها، به هدف نهایی خود نرسید. 🔘اما ایران امروز بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ می‌توان وضعیت کنونی کشور را چیزی شبیه وضعیت همان کشاورزی دانست که از پس یک زمستان سرد عبور کرده و علیرغم آن که ذخیره نابسامان انبار و میراث برجای مانده از زمستان، او را به سمت ناامیدی سوق می‌دهد ولی بذرهایی که در مزرعه خود پاشیده است، او را امیدوار می‌کند؛ بذرهای امیدی که آبیاری آنان از رسالت‌های اصلی رسانه بوده و ناگفته پیداست که این امیدآفرینی عین واقع‌بینی است؛ ✅یادداشت را با این شعر از ملای رومی که منشأ امید را معرفی می‌کند خاتمه می‌دهیم: "یُخرِج الحیَّ مِن المَیِّت بِدان که عدم آمد امید عابدان مرد کارَنده که انبارش تُهیست شاد و خوش نه بر امید نیستیست که برویَد آن ز سوی نیستی فهم کن گر واقف معنیستی" ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰موش‌های صحرایی‼️ 1⃣بدون تعارف باید زمانه کنونی را -همان‌گونه که شهید مطهری فرمود- عصر نفاق نامید؛ در کمال تأسف سال‌هاست که نفاق و دورویی به سکه رایج در میان برخی از اصحاب رسانه تبدیل شده است؛ در این یادداشت می‌کوشیم با بررسی واژه "نفاق" و وجه نامگذاری آن، تصویر روشنی از نحوه عملکرد منافقان ارائه دهیم؛ به همین منظور مقدمه‌ای را بیان می‌کنیم؛ 2⃣موش صحرایی که برای احداث لانه خود سوراخی را در زیر زمین حفر می‌کند، دو راه متفاوت برای ورود و خروج در نظر می‌گیرد؛ راه اول که آشکار و نمایان بوده و دیگر موجودات نیز چنین می‌پندارند که تنها راه ورود و خروج موش صحرایی، همین راه است؛ اما راه دوم و پنهانی هم وجود دارد که روش ساخت آن در نوع خود جالب و قابل توجه است؛ در فاصله‌ای دورتر از راه اول، موش صحرایی حفر لانه را از زیر زمین به طرف بالا ادامه می‌دهد و به میزانی پیش می‌رود که سقف لانه به کف زمین نزدیک شده و قشر نازکی از خاک باقی بماند؛ بدین ترتیب در بزنگاه‌ها و مواقع حساس که احساس خطر می‌کند، سر خود را به آن بخش نازک از خاک کوبیده و امکان فرار خود را فراهم می‌کند؛ در زبان عربی به این قسمت از لانه موش صحرایی، "نافقاء" گفته می‌شود. 3⃣به اعتقاد لغت‌شناسان، واژه "نفاق" و "نافقاء" که از یک ریشه هستند، معنایی نزدیک و مشابه یکدیگر دارند؛ با این توضیح که منافق دو راه برای ورود به اسلام در نظر می‌گیرد؛ راه اول که در برابر چشم همگان قرار دارد و راه آشکار است؛ اما راه دومی نیز وجود دارد که عمدتا در بزنگاه‌ها و در شرایطی که احساس کند می‌تواند به دین و حکومت دینی ضربه بزند مورد استفاده وی قرار می‌گیرد؛ در همین لحظات است که می‌توان با اظهارات و مواضع منافق، چهره واقعی او را شناخت و برای مقابله با فتنه‌ها و دسیسه‌های بعدی برنامه‌ریزی کرد؛ واقعیت آن است که شناخت منافقان در شرایط عادی به دلیل آن که نقاب دیانت بر چهره دارند به مراتب دشوارتر از شرایط حساس و غیرعادی است لذا شایسته است قدر این بزنگاه‌ها را دانسته و از آن در افشای چهره منافق بهره برد؛ 4⃣اشاره به نمونه‌هایی از مواضع منافقانه خالی از لطف نیست؛ 🔻شخص و رسانه‌ای که ادعای وطن‌دوستی و میهن‌پرستی آنان گوش فلک را کر کرده است، در موسم حساس و سرنوشت‌ساز انتخابات بر طبل تحریم انتخابات می‌کوبند؛ 🔻عمامه‌به‌سری که از صدقه‌سریِ نظام اسلامی به جایی رسیده است، در بزنگاه‌ها و درست در زمانی که نظام اسلامی نیاز به حمایت و پشتیبانی همه‌جانبه دارد، ریش‌جنبانی می‌کند و همه کاستی‌ها و ضعف‌ها را متوجه نظام اسلامی می‌کند. 🔻شخص و رسانه‌ای که به واسطه دین، حیثیت و اعتباری را برای خود دست و پا کرده است، به تضعیف و زیر سوال بردن حکمی از احکام اسلامی -که اتفاقا به نماد اسلام در برابر کفر تبدیل شده است- می‌پردازد؛ ✅به توفیق الهی ویژگی‌های دیگری از منافقان را خواهیم نوشت. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰شمشيرهای کُند و فرسوده‼️ 🔸پس از انقلاب اسلامی جناح‌های سیاسی متفاوتی عهده‌دار امور بوده‌اند و مسئولیت‌ها و مناصب گوناگون کشور بین سلیقه‌های مختلف فکری دست به دست شده است؛ در این میان اما به‌کار‌گیری افرادی که احیانا تفکر چندان هماهنگی با انقلاب اسلامی ندارند، این پرسش را در اذهان عمومی ایجاد می‌کند که اگر این افراد با نظام و رهبری اختلاف نظر داشته و به توصیه‌های ایشان توجه نمی‌کنند، چرا همچنان در برخی مناصب کشور حضور دارند و برکنار نمی‌شوند؟ چرا پس از اتمام مسئولیت‌هایی که با رأی مردم به دست آورده‌اند، حیات سیاسی آنان در قالب مسئولیت‌های انتصابی نظیر "مشاور رهبری" تداوم می‌یابد؟ چرا کسانی که علی‌رغم نظر رهبری، همه مقدّرات کشور را به خارج از مرزها گره زده و خسارت محض می‌آفرینند، همچنان مورد توجه رهبری بوده و به طور علنی طرد نمی‌شوند؟ چرا کسانی که مستقیم و غیرمستقیم به رهبری نظام طعنه و کنایه می‌زنند، همچنان در قاب دیدارهای بیت رهبری مشاهده می‌شوند؟ 🔸یک پاسخ سطحی و ابتدایی به این سوالات که در میان بخش کوچکی از مردم نیز رواج دارد، این است که "همه مسئولان سر و ته یک کرباس‌اند و اختلافات ظاهری آنان، سرپوشی برای فریب افکارعمومی است!" پاسخی ‌که اگرچه ساده و عامه‌پسند است ولی برای کسانی که اندک اطلاعی از افکار و اقدامات مسئولان مختلف داشته باشند قابل پذیرش نیست؛ با این حساب پس چرا رهبری از چنین افرادی اظهار برائت نمی‌کنند؟ دلیل این همه اختلاف فکری و در عین حال عدم طرد آنان چیست؟ 🔸در حکمت‌های منسوب به امام علی علیه‌السلام است که حضرت ایشان درباره لزوم حفظ و نگهداری دوستان می‌فرمایند: "هرگاه دوستى داشتى كه برادرى و دوستىِ او را نمى‌پسنديدى، آن را آشكار مكن؛ چرا كه او همچون شمشير كُندى است در خانه انسان كه به وسيله آن دشمنش را مى‌ترساند؛ حال آن كه دشمن نمى داند آن شمشير، تیز و بُرنده است يا كُند و فرسوده؛" 🔸واقعیت آن است که برخی از عناصر سابق اداره کشور همانند شمشیر کند و فرسوده‌ای هستند که هیچ کارکردی ندارند و در مبارزه با دشمنان پیشرفت و تعالی کشور، کار چندانی از دست این افراد ساخته نیست ولی صِرف حضور آنان در سپهر سیاسی کشور، این تلقی را برای دشمنان این مرز و بوم به وجود می‌آورد که با ایران متحد و یکپارچه طرف‌حساب بوده و نمیتوانند به آسانی در مسیر حرکت کشور اختلال ایجاد کنند؛ با همین تلقی است که ناچار می‌شوند در محاسبات خود نسبت به جمهوری اسلامی تجدیدنظر کنند؛ البته ناگفته پیداست کسانی که در کشور آشوب و اغتشاش به راه انداخته و به بهانه انتخابات، اصل نظام را هدف گرفته بودند خارج از این قاعده هستند. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰برگی از تاریخچه‌ انتخابات ۱۴۰۰ 🔸آذرماه سال ۱۳۹۹ است و بیشتر از ۶ماه به انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده است؛ فضای عمومی کشور به هیچ وجه رنگ و بوی انتخاباتی ندارد و حتی از نامزدهای احتمالی انتخابات نیز خبری به بیرون درز نکرده است؛ در همین ایام سعید-ح که عمده سیاست‌های جبهه اصلاحات را ترسیم می‌کند و مغز متفکر این جبهه به شمار می‌رود، مختصات شخصیتی رئیس جمهور آینده را این‌چنین پیش‌بینی می‌کند: "رؤسای جمهور قبل همگی متعلق به نسل اول انقلاب بوده‌اند اما رئیس‌جمهور آینده احتمالاً از میان جوان‌ترها خواهد بود؛ فردی که انقلاب را ندیده و فاقد تجربه و تیم و سرمایه است." گذر زمان البته حاکی از نادرستی این پیش‌بینی می‌باشد؛ با این حال یادداشت او حاوی نکته اساسی‌تری است که بازخوانی آن، تأثیر شگرفی در نوع قضاوت و ارزیابی انسان از وضعیت کنونی کشور خواهد داشت؛ 🔸فارغ از صحت و سقم ادعاهای مطرح شده در آن یادداشت، وی معتقد است که هریک از دولت‌های پس از انقلاب، برگ برنده‌ای را داشته‌اند که با اتکای به آن توانسته‌اند عمر دولت خود را استمرار بخشیده و دو دوره‌ای کنند؛ به اعتقاد او دولتی که خرداد ۱۴۰۰ روی کار می‌آید، از همه مزایای دولت‌های قبلی محروم بوده و لذا دولت ضعیفی خواهد بود؛ در بخشی از یادداشت این‌گونه می‌نویسد: "...اما سال ۱۴۰۰ هر آنکه به صحنه بیاید و جانشین روحانی شود از این قبیل مزیت‌های نسبی اعم از حمایت رهبری (دولت آیت‌الله خامنه‌ای)، تیم سازندگی (دولت آیت‌الله هاشمی)، گفتمان (دولت آقای خاتمی)، ثروت بادآورده (دولت آقای احمدی‌نژاد) و تیم مذاکره‌کننده (دولت آقای روحانی) بی‌بهره است؛ بنابراین مطمئناً با نیرویی ضعیف‌تر از تمامی رؤسای جمهور مواجه خواهیم بود." 🔸از گمانه‌زنیِ او مبنی بر عدم‌تعلق رئیس‌جمهور آینده به نسل اول انقلاب، روشن می‌شود که نظریه‌پرداز جبهه اصلاحات هیچ اطلاع درستی از ترکیب دولت آینده نداشت و پیش‌بینی او نه بر اساس آینده که بر اساس وضعیتی بود که دولت مورد حمایت او تحویل می‌داد؛ او به خوبی می‌دانست که اگر قدرت، تحرک و کارآمدی دولت آینده، سرآمد همه دولت‌های پس از انقلاب بوده و حتی کاری شبیه معجزه رقم بزند همچنان جلوه ضعیفی نزد افکارعمومی خواهد داشت؛ به همین جهت تلاش می‌کرد با زیرکیِ تمام، دولت مطبوع خود را تبرئه کرده و از همان زمان توپ بی‌تدبیری و ناکارآمدی را در زمین دولتی که هنوز بر سر کار نیامده بود بیندازد؛ 🔸دیگر تحولات کشور به گونه‌ای متفاوت پیش می‌رود؛ از آنجایی که حتی احتمال ورود سیدابراهیم رئیسی به عرصه انتخابات مطرح نیست، اقدامات وی در قوه قضائیه به دور از تعصبات حزبی و جناحی ارزیابی شده و مورد تقدیر چپ و راست قرار می‌گیرد؛ از سوی دیگر دلسوزان کشور نیز می‌دانند که کسی جز او توان اصلاح و بهبود وضعیت موجود را ندارد؛ فشارها به رئیسی برای ورود به عرصه انتخابات افزایش می‌یابد و در نهایت اواخر اردیبهشت ۱۴۰۰ اعلام کاندیداتوری می‌کند؛ رئیسی به خوبی می‌داند با ورود به دولت و تحویل میراث برجای‌مانده از دهه۹۰، محبوبیت روزافزون او در قوه قضائیه روند آهسته‌تری به خود خواهد گرفت؛ روز ثبت‌نام با اعلام این که "من با ورود در انتخابات، خود را از جایگاه مطالبه‌گر به جایگاه پاسخگویی انتقال داده‌ام" از بی‌میلی خود برای تصاحب کرسی ریاست‌جمهوری پرده برمی‌دارد؛ در عین حال نمی‌تواند از زیر بار مسئولیتی که تنها از عهده او برمی‌آید شانه خالی کند؛ 🔸رقابت‌های انتخاباتی شکل می‌گیرد و سیدابراهیم رئیسی با کسب اکثریت آراء به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم برگزیده می‌شود؛ از همان ابتدا و با تکیه بر روحیه انقلابی و خستگی‌ناپذیر خود، خدمت و فعالیت شبانه‌روزی را محور کار دولت قرار داده و درصدد جبران خسارت‌هایی برمی‌آید که در طول حدود یک دهه بر کشور تحمیل شده است؛ با این وجود گویی چاله‌هایی که در سراسر کشور و در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... کَنده شده است، به این آسانی‌ها میل پر شدن ندارد؛ در این میان کارشناسان مستقل و منصفی که شاخص‌های کلان اقتصادی و روند روبه‌رشد کشور را زیر نظر دارند، معتقدند در آینده‌ای نه‌چندان دور نتیجه ‌این حجم از کار و فعالیت در سفره مردم نیز دیده خواهد شد؛ هرچند شیرینیِ آن کامیابی‌ها به مذاق برخی‌ها خوش نیاید! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌بخشی از پیام رهبر معظم انقلاب: 👌"....برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از و ، مانع تلاش شبانه روزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد." 🆔@eghaal
🌱🌱 👌 و در طول این ۳سال، شاخص مناسبی برای تشخیص سره از ناسره است؛ هر فرد و رسانه‌‌ای که در این مدت، چنين مواجهه‌‌‌ای با دولت مردمی داشته است، صلاحیت این را که مرجع فکری و خبری نیروهای انقلاب قرار بگیرد ندارد؛ فریب اظهارات نمایشی یا پشیمانی‌های موقت را نباید خورد. 🆔@eghaal
🌱🌱 📌بیزارم... 👈از همه کسانی که در مقابل رئیسی، شمشير را از رو بستند و از هیچ تهمت و اهانتی به او دریغ نکردند. 👈از همه کسانی که در این مدت نسبت به توانایی‌های او تردیدافکنی کردند و گفتند برنامه ندارد! 👈از همه کسانی که دستاورد او در مهار کرونا را زیر سوال بردند و او را متهم به پیروی از دستورات سازمان جهانی بهداشت کردند! 👈از همه کسانی که کار لازم جراحی اقتصادی را زیر سوال بردند و با شبه‌اطلاعات برآمده از فضای مجازی، دولت مردمی را ادامه دهنده راه دولت‌های قبلی قلمداد کردند! 👈از همه کسانی که دیپلماسی فعال دولت مردمی را نادیده گرفتند و مدعی شدند بدنه و راهبرد وزارت خارجه تغییری نکرده است! 👈از همه کسانی که نسبت به برنامه پیچیده دشمن جاهل بودند و دولت مردمی را در حوزه فرهنگی، متهم به وادادگی و ولنگاری کردند! 👈از همه کسانی که چشم و گوش خود را بر تعاریف و تمجیدهای بی‌سابقه رهبری از دولت و شخص رئیسی عزیز بستند و صریح‌ترین بیانات ایشان در تقدیر از دولت مردمی را به تأویل بردند! 👈از همه کسانی که با عناوینی نظیر ماله‌کشی، راه را برای بیان دستاوردهای دولت و انقلاب مسدود کردند! 👈از همه کسانی که تلاش داشتند به اسم انقلابی‌گری، در مقابل انقلابی‌ترین رئیس‌جمهور کشور مانع‌تراشی کنند! 👌با همه این اوصاف شهادت رئیسی عزیز، مایه عبرت خیلی‌هامان شده است؛ عبرتی برای عبور از تحلیل‌های سطحی و آبکی؛ عبرتی برای عبور از افراد شهرت‌طلب و قدرت‌طلب؛ عبرتی برای عبور از کسانی که جز نقد و اعتراض، هنر دیگری ندارند؛ عبرتی برای عبور از نیمچه عالِمان و بالأخره عبرتی برای عبور از کسانی که پای ولایتمداری آنان می‌لنگد. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 📌گوشه‌ای از بیانات رهبری درباره "آینده کشور" در دیدار سران کشورهای مختلف: 👌رهبر انقلاب در دیدار نخست‌وزیر عراق: "اکنون آقای مخبر بر اساس قانون اساسی مسئولیت سنگینی را بر عهده گرفته‌اند و ان‌‌شاءالله همان مسیر همکاری‌ها و توافق‌ها با دولت عراق ادامه پیدا خواهد کرد." https://eitaa.com/khamenei_ir/25145 👌رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور تونس: "دولت رئیس جمهور فقید ما، دولت کار و تحرک و ارتباط بود و اکنون نیز آقای دکتر مخبر با اختیارات کاملی که در اختیار دارند همان مسیر را برای توسعه روابط ادامه خواهند داد." https://eitaa.com/khamenei_ir/25188 👌رهبر انقلاب در دیدار امیر قطر: "به رغم این فقدان، اما حرکت کشور هیچ تغییری نخواهد کرد و همان روح علاقه و اطمینان میان ایران و قطر که در دوره رئیس جمهور فقید حاکم بود از طرف آقای دکتر مخبر ادامه خواهد داشت." https://eitaa.com/khamenei_ir/25186 👌رهبر انقلاب در دیدار نخست‌وزیر پاکستان: "سفر اخیر آقای رئیسی به پاکستان می‌تواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد و آقای دکتر مخبر مسیر همکاری‌ها و توافق‌ها را پیگیری خواهند کرد." https://eitaa.com/khamenei_ir/25181 👌رهبر انقلاب در دیدار نخست‌وزیر ارمنستان: "سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر گسترش روز افزون روابط با ارمنستان، تحت هدایت آقای مخبر ادامه پیدا خواهد کرد." https://eitaa.com/khamenei_ir/25152 👌رهبر انقلاب در دیدار رئیس دفتر سیاسی حماس: "آقای مخبر که بر اساس قانون اساسی مسئولیت امور اجرایی کشور را برعهده دارد سیاست‌ها و جهتگیری‌های رئیس جمهور فقید را درباره فلسطین، با همان انگیزه و روحیه ادامه خواهد داد." https://eitaa.com/khamenei_ir/25157 🆔@eghaal
🌱🌱 👌رئیسیِ عزیز هنگام ثبت‌نام در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: "من در قوه قضائیه با مبارزه می‌کنم ولی در قوه مجریه با مبارزه خواهم کرد" هم‌اکنون نیز کسی را نیاز داریم که تجربه به و انسان‌های را داشته و برای مبارزه با ، رئیس قوه کشور شود. 🆔@eghaal
🔰جریان‌های سیاسی را چگونه بشناسیم؟ 🔸اگر با یک محصول هنری همانند فیلم، شعر، کاریکاتور و یا یک تحلیل سیاسی مواجه شوید، با چه روش و شاخصی به ارزیابی آن می‌پردازید؟ چگونه تشخیص می‌دهید که فلان محصول هنری، فکری یا سیاسی دقیقا همان تفکری را ارائه می‌دهد که شما دنبالش هستید؟ چگونه اطمینان پیدا می‌کنید که در دام حرف‌های جذاب و فریبنده برخی شیادان سیاسی و هنری گرفتار نشده‌اید؟ این‌ها سوالاتی است که می‌کوشیم در این یادداشت به آنها پاسخ دهیم؛ به طور کلی دو روش برای ارزیابی و قضاوت درباره محصولات فکری و هنری وجود دارد: 🔸روش اول مراجعه به خود محصول و بررسی تک‌تک اجزاء و جوانب آن می‌باشد؛ به عنوان مثال هنگامی که قصد تحلیل و ارزیابی یک فیلم را دارید، تک‌تک سکانس‌های آن را مورد بررسی قرار داده و براساس آن به یک قضاوت کلی درباره فیلم، دست پیدا می‌کنید؛ از آنجایی که در اغلب موارد، پیام‌های مختلف و ضد و نقیضی در فیلم گنجانده شده است، به احتمال زیاد با اطرافیان خود درباره برآیند کلی فیلم به اختلاف می‌خورید؛ ارزیابی یکی از شما نسبت به آن فیلم، مثبت و ارزیابی دیگری، منفی خواهد بود! ولی واقعیت آن است که نمی‌توان به صورت قطعی ادعا کرد "یکی از طرفین اشتباه می‌کنند"؛ چرا که هر کدام برای ادعای خود شواهدی از فیلم ارائه داده و قضاوت باب میل خود را از آن نتیجه می‌گیرند! در موضع‌گیری‌های سیاسی نیز داستان از همین قرار است؛ چه بسا در عرصه سیاسی افرادی باشند که دقیقا نقطه مقابل یکدیگر موضع‌گیری کرده و در عین حال مواضع خود را مبتنی بر اندیشه رهبر انقلاب قلمداد کنند! درباره این روشِ ارزیابی باید گفت که اگرچه اطلاعات خوبی را درباره محصولات فکری ارائه داده و لایه‌های زیرین فیلم یا مواضع سیاسی را آشكار می‌کند ولی در اغلب اوقات قادر به ارائه یک قضاوت صحیح و متقن نمی‌باشد؛ خصوصا با وجود پیچیدگی‌های زمانه کنونی و اختلاط چشمگیر حق و باطل در محصولات هنری، نمی‌توان به این روش بسنده کرد. 🔸در روش دوم به جای آن که غرق در جزئیات و ظرائف فیلم یا مواضع سیاسی شویم، اثر حاصل از آنها و به عبارتی انعکاس و بازتاب آنها در مخاطب را زیر ذره‌بین قرار می‌دهیم؛ آیا آن محصول فکری یا سیاسی، شاخص امید را در مخاطبان خود افزایش داد یا منجر به ناامیدی آنان از آینده شد؟ آیا حس وطن‌دوستی و میهن‌پرستی را در مخاطبان خود افزایش داد یا نقطه مقابل آن عمل کرد؟ آیا اعتماد عمومی به مسئولان کشور را ارتقا داد یا مخاطبان خود را نسبت به کارگزاران کشور بدبین کرد؟ آیا ایمان دینی مردم را تقویت کرد یا بذر تردید را در دل آنان کاشت؟ آن‌چه که در این روش اهمیت دارد، نه جزئیات و ریزه‌کاری‌های محصول بلکه برآیند کلی آن می‌باشد؛ چه بسا برآیند کلی یک محصول، سیاه‌نمایی‌ از وضعیت یک کشور بوده و در نهایت منجر به ناامیدی مخاطب شود ولی با این وجود در خود فیلم نیز شواهدی بر غیر آن برآیند کلی نیز دیده شود! 🔸بیان مثالی در این زمینه خالی از لطف نیست؛ برخی افراد با استناد به بیانات رهبری مبنی بر مطالبه‌گری، نقد و ارزیابی عملکرد مسئولان، کار را تا جایی پیش می‌برند که اعتماد عمومی به کارگزاران نظام دچار خدشه می‌شود و عجیب‌تر آن که این اقدام خود را به پای تبعیت از رهبری نظام می‌نویسند! قدری صریحتر بگوییم؛ ابتدا به این تعابیر رهبری که درباره رئیسی عزیز گفته شده است توجه کنید: "کارآمد، باکفایت، جامع‌الاطراف، خستگی‌ناپذیر، کارآزموده در مدیریت‌های کلان، مظهر شعارهای انقلاب، مردمی، فداکار، خدمتگزار صمیمی، مخلص و باارزش، برخوردار از صلاح و امانت، دارای سوابق درخشان مدیریتی، مجاهد، مخلص، ساده‌زیستی، مواضع انقلابی، روحیه جهادی"(https://khl.ink/f/56516 ) 🔸حال برای لحظاتی ادعای برخی افراد که عناوینی همچون "انقلابی"، "ملی‌گرا"، "وطن‌دوست" و... را یدک می‌کشند نادیده بگیرید و به این پرسش فکر کنید که آیا اثر و نتیجه مواضع آنان، مخاطبان را به چنین صفاتی درباره شهید رئیسی سوق می‌داد؟! اگر پاسخ مثبت باشد روشن می‌شود که مواضع آنان، در خط رهبری بوده و می‌توان آنان را یک عنصر انقلابی دانست ولی اگر پاسخ منفی است آیا نباید در پیگیری و اعتماد به چنین افراد و کانال‌هایی تجدیدنظر کرد؟! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
عقال
🔰جریان‌های سیاسی را چگونه بشناسیم؟ 🔸اگر با یک محصول هنری همانند فیلم، شعر، کاریکاتور و یا یک تحلیل
🌱🌱 👌رهبر انقلاب: بعد از فقدان این عزیز، من دیدم تقریباً همه‌ی روزنامه‌ها، همه‌ی مطبوعات، در فضای مجازی، اشخاص گوناگون از جریانهای مختلف، از خدمات او و تلاشهای شبانه‌روزی او حرف میزنند، از او تمجید میکنند، تعریف میکنند؛ دلم سوخت؛ دلم برای رئیسی سوخت؛ در زمان حیات او حاضر نبودند یک کلمه از این حرفها را بگویند؛ در زمان حیات او این برجستگی‌ها را میدیدند امّا کتمان میکردند، بلکه عکس آن را میگفتند و او را می‌آزردند. البتّه او غالباً جواب نمیداد امّا گاهی پیش من می‌آمد و مقداری شکایت میکرد. 🆔https://eitaa.com/eghaal/130
🔰از شهید مقاومت تا شهید خدمت 1⃣در سال‌های اخیر تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی و شهید رئیسی، از حماسه‌های ماندگاری بودند که محاسبات بسیاری از افراد نسبت به ایران اسلامی را تغییر دادند؛ نکته‌ای که نمی‌توان و نباید درباره این دو حادثه از نظر دور داشت، نوع مواجهه رهبری با این دو مراسم می‌باشد؛ آیا رهبر انقلاب، برخورد یکسانی با تشییع حاج قاسم و شهید رئیسی داشته است؟ اگر پاسخ منفی است، چه تفاوت‌هایی در مواجهه ایشان به چشم می‌خورد؟ و بالأخره پیام این تفاوت چگونه ارزیابی می‌شود؟ در این یادداشت می‌کوشیم به این پرسش‌ها پاسخ دهیم؛ بخوانید! 2⃣سحرگاه سیزدهمین روز از زمستان سال۹۸، خبر تکان‌دهنده و بهت‌آوری منتشر می‌شود که تا چند روز رسانه‌ها و افکارعمومی دنیا را به خود مشغول می‌کند؛ خبری که البته برای ایرانیان و دلبستگان جبهه مقاومت، تلخ و طاقت‌فرسا است؛ سردار سلیمانی که به دعوت رسمی مسئولان عراقی به آن کشور سفر کرده بود، در نزدیکی فرودگاه بغداد و به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا، به طرز ناجوانمردانه‌ای ترور می‌شود؛ پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی، ایران اسلامی غرق در ماتم شده و احساسات عمومی در غم از دست دادن سردار دل‌ها برانگیخته می‌شود؛ حتی آنانی که قرابت چندانی با مشی و منش حاج قاسم نداشتند، به جمعیت عزاداران ایشان ملحق شده و آن تشییع باشکوه را رقم می‌زنند؛ کسانی که تا دیروز، از حضور منطقه‌ای ایران انتقاد کرده و آن را به ضرر منافع کشور می‌پنداشتند، از موضع خود عقب‌نشینی کرده و به ذکر فضائل و رشادت‌های او می‌پردازند؛ در این میان واکنش رهبری به این تغییر موضع، جالب و قابل توجه است؛ با این که ایشان از مواضع برخی جریانات سیاسی و احیانا تهمت‌هایی که در زمان حیات سردار به ایشان زده‌اند مطلع است ولی در عین حال از تنبه و چرخش فکری آنان استقبال می‌کند؛ تا جایی که چند روز پس از شهادت سردار سلیمانی می‌فرمایند: "این وحدتی که خوشبختانه در زیر تابوت پیکر مطهّر شهید سلیمانی و شهدای همراه ایشان در بین مردم دیده شد باید محفوظ بشود." 3⃣حادثه دوم، شهادت آیت‌الله رئیسی است؛ حدود سه سالی می‌شود دولتی بر سر کار آمده است که مظهر شعارهای انقلاب بوده و برای حل مشکلات مردم شب و روز نمی‌شناسد؛ این دولت وارث وضعیت نابسامانی است که در طول حدود یک دهه بر کشور آوار شده است؛ متاسفانه دولت در همان حال که مشغول آواربرداری است، مجبور است طعنه و کنایه‌های فراوانی را تحمل کند! دولت به شدت مورد بی‌مهری و بی‌انصافی قرار می‌گیرد و حتی تمجیدهای بی‌سابقه رهبری هم نمی‌تواند از حجم تخریب‌ها بکاهد؛ تا این که خبر شهادت رئیسی عزیز، کشور و جهان را دچار شوک می‌کند؛ به یک‌باره طعنه‌زنندگان دیروز تبدیل به ستایشگران رئیسی شده و تلاش می‌کنند گذشته خود را به فراموشی بسپارند؛ رهبری اما با صدور پیام تسلیت، بحث "ناسپاسی‌ها" و "طعن برخی بدخواهان" را پیش کشیده و مانع این کار می‌شوند! ایشان به همین مقدار اکتفا نکرده و در پیام دیگری که به مناسبت آغاز به کار دوازدهمین دوره‌ مجلس شورای اسلامی صادر می‌کنند می‌فرمایند: "مردم وفادار و هوشیار در شهرهای مختلف، با گل‌باران و اشک‌باران این پیکرهای پاک، یاد شهیدان دهه‌ی ۶۰ را برای نسل جدید کشور زنده کردند و در عمل، به هزاران دروغ و تهمت و شایعه پاسخ دادند. رحمت و درود خدا بر آنان!" اما اوج این ماجرا در جریان سخنرانی به مناسبت سالگرد امام خمینی ره است؛ جایی که رهبری به مظلومیت رئیسی در زمان حیات ایشان اشاره کرده و با بیان سوزناکی فرمودند: "دلم برای رئیسی سوخت!" 4⃣اما راز این مواجهه متفاوت چیست؟ چرا رهبری این بار از چرخش فکری افراد استقبال نمی‌کند؟ واقعیت آن است که تکلیف جریان غربگرا در مواجهه با شهید رئیسی مشخص است؛ همان‌ها که شمشير را از رو بسته و حتی پس از شهادت رئیسی نیز تمجید چندانی از اقدامات برجسته ایشان نکردند؛ ولی در این ۳سال، کم نبودند افراد و جریاناتی که به اسم پیروی از رهبری به دولت مردمی شهید رئیسی تاختند و اسم این اقدامات خود را "نقد منصفانه(!)" گذاشتند؛ واقعیت تلخی است ولی باید اعتراف کرد که مدت‌هاست جریان مرموز و خزنده‌ای در میان نیروهای انقلاب رخنه کرده و افکار و مواضع آنان را جهت‌دهی می‌کند؛ این جریان به جز شخص رهبری، دیگر کارگزاران کشور را به بدترین صورت مورد نقد و اعتراض قرار می‌دهد و اعتماد عمومی به مسئولان را با آسیب جدی مواجه کرده است؛ دشواری مقابله با این جریان از آن جهت است که نقابی انقلابی بر چهره دارد و با اظهار تندترین شعارها نسبت به دشمنان کشور، اعتماد بخشی از بدنه جبهه انقلاب را به دست آورده است؛ به نظر می‌رسد رهبر انقلاب از ظرفیتی که رئیسی عزیز با خون خود ایجاد کرد، برای پالایش درونی جبهه انقلاب و تصفیه آن از چنین عناصر آلوده‌ای استفاده می‌کنند؛ عناصری که مقصّر اصلی "دلم برای رئیسی سوخت!" هستند! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🌱🌱 🔰رهبر انقلاب: 👌هر حرکتی آسیبهائی دارد؛ به تعبیر معروف، هر بالاخره غلطهائی دارد. راه غلط نکردن، دیکته ننوشتن است. ملت ما امروز دارد یک دیکته‌ی سنگینی را مینویسد؛ مسئولین، دولت، ملت، راه دشواری را دارند طی میکنند. یک جاهائی سکندری خوردن، لغزش پیدا کردن، زمین خوردن، طبیعی است. یک جا یک قدری خسته شدن، عقب ماندن، هیچ نبایستی ما را متوحش کند که چرا اینجوری شد. https://khl.ink/f/17466 ۹۰/۰۷/۱۳ 👌خیلیها هستند که از افراد انتقاد می‌کنند، اما وقتی انسان را مسؤول کاری میگذارد، میبیند که اینها هم کارشان انتقاد دارد. حالا اگر آن انتقاد وارد نیست، یک انتقاد دیگر وارد است. این نشان‌دهنده‌ی آن است که بالاخره ضعفها زیاد است. https://khl.ink/f/7571 ۷۷/۱۲/۰۴ 👌 و از دور درباره‌ی مسائل قضاوت کردن، آسان است؛ ولی وارد میدان شدن و کمر بستن مشکل است. انسان در دنیا را خیلی آباد میکند، درست میکند؛ وقتی کار را به دست گرفت و دید که چقدر مشکل است، آن وقت وضع فرق میکند! نفوس انسانی مثل ابزارهای برقی نیستند که جناب‌عالی یک تکمه را بزنید، ناگهان مثلاً ده دستگاه بنا کنند کار کردن! https://khl.ink/f/7571 ۷۷/۱۲/۰۴ 🆔@eghaal
🔰مهدی کروبی؛ مصداق شاخص‌های رهبری ‼️ 🔸۴روز پس از انتخابات سال۸۸ و در شرایطی که کاندیداهای شکست‌خورده به نتایج انتخابات معترض بودند، رهبر انقلاب جلسه‌ای را با نمایندگان نامزدهای ریاست‌جمهوری ترتیب می‌دهند که بخشی از محتوای آن، سال‌ها بعد با عنوان "من مدیر جلسه‌ام" منتشر می‌شود؛ در این جلسه نمایندگان هر یک از ستادهای انتخاباتی مطالب مورد نظر خود را بیان می‌کنند و رهبر انقلاب نیز در پایان جلسه نکاتی را متذکر می‌شوند؛ آقای دانش‌جعفری که از طرف ستاد آقای محسن رضایی در آن جلسه حضور داشت، طی اظهاراتی به ذکر دلایل خود پیرامون بی‌اعتمادی بخشی از مردم به نتیجه انتخابات پرداخت؛ وی در بخشی از سخنان خود که منجر به واکنش رهبری شد، می‌گوید: "این تلقی وجود داشت که خود حضرتعالی هم شاید علاقه‌مند نباشید که در جهت خلاف رأی به دولت اقدام بشود و صحبت کردستان حضرتعالی را یک مثالی می‌گرفتند که به این دلیل بیان شده بود" 🔸رهبر انقلاب در واکنش به این اظهارات می‌فرمایند: "من فقط یک جمله‌ای که خارج از مسائل بررسی قانونی و اینها است و در بیان آقای دانش‌جعفری بود بگویم که مطلقا آن جور که شما تلقی کردید، نیست. من در کردستان حرف‌های همیشگی خودم را زدم؛ آن چیزی که من درباره عزت اسلامی بيان کردم حرف‌های امروز من که نیست؛ این‌ها حرف‌های بیست و چند سال من است. شما مراجعه کنید به سابقه سخنرانی‌های من، اظهارات من در مراحل مختلف؛ خب، در این بیست سال سه تا رئیس‌جمهور در این کشور بودند. شما مراجعه کنید؛ زمان آقای هاشمی حرف‌های من همین‌هاست؛ حرف‌هایم فرق نکرده. آن‌جا حرف‌های خودم را زدم؛ باز هم من همان حرف‌ها را می‌زنم! یعنی تا وقتی که توان گفتن دارم، من همین حرف‌ها را خواهم زد؛ همان مبانی، همان اصول، همان ارزش‌ها؛ آن چیزهایی را که با آن حیات من شکل گرفته تکرار خواهم کرد. ممکن است منطبق بشود با بعضی، با بعضی منطبق نشود؛ یا بعضی با بعضی منطبق کنند، بعضی دیگر با بعضی دیگر منطبق کنند. من یک سخنرانی یک جا کرده بودم، آقای آمد گفت که من رفتم ایلام و گفتم این حرف‌هایی که فلانی زد، من را داشت می‌گفت؛ آن منم. خب تلقی آقای کروبی این است." [فتنه تغلب، ص۳۰] 🔸واقعیت آن است که این معضل در هر انتخاباتی مشاهده می‌شود و حتی شخصی مثل آقای کروبی، خود را مصداق شاخص‌های رهبری معرفی می‌کند! با این حساب چاره چیست؟ نزدیک‌ترین کاندیدا به شاخص‌های رهبری را چگونه باید تشخیص دهیم؟ باید توجه داشت رهبر انقلاب علاوه بر آن که یک سری شاخص‌های کلی درباره نامزد اصلح بیان کرده‌اند، در مقاطع زمانی مختلف نیز بخشی از این شاخص‌ها را بر افراد گوناگونی تطبیق داده‌اند؛ به نظر می‌رسد تنها راهی که برای تشخیص نامزد اصلح باقی مانده است، مراجعه به تطبیق‌هایی است که توسط شخص رهبری -و نه کاندیداهای ریاست‌جمهوری- صورت گرفته است؛ اگر دنبال نزدیک‌ترین نامزد به مبانی فکری رهبری هستید، تعابیر ایشان را درباره نامزدهای حاضر در صحنه استخراج کنید! ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔰موانع دکتر پزشکیان برای فتح پاستور ✳️انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری که در تاریخ ۸تیر برگزار خواهد شد، رفته‌رفته به‌ روزهای حساس و داغ خود نزدیک‌تر ‌می‌شود؛ ترکیب کاندیداهای احراز صلاحیت‌ شده نیز بر این حساسیت افزوده و جریان‌های سیاسی مختلف را به تکاپو واداشته است؛ برخی جریان‌های سیاسی که پدیده انتخابات در ایران را بی‌معنا می‌دانستند و چند انتخابات اخیر را با ایده "تحریم خاموش" سپری کرده بودند، هم‌اکنون ورودی فعال به عرصه انتخابات داشته و برای پیروزی کانديدای مدنظر خود دست به کار شده‌اند؛ علی‌رغم ورود همه جانبه این جریان و همچنین حجم سنگین تبلیغات داخلی و خارجی که برای معرفی کانديدای آنان صورت می‌گیرد، چالش‌هایی نیز وجود دارد که پیروزی و کامیابی آنان را با تردید جدی روبرو کرده است؛ از جمله موانعی که پیش روی این جریان قرار دارد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1⃣نوع عملکرد دولت در دهه۹۰، این جریان را بر آن داشت که حساب نماینده فعلی خود را از نماینده پیشین جدا کرده و حتی خود را ادامه‌دهنده راه دولت شهید رئیسی معرفی کنند؛ با این وجود حمایت اکثر اعضای دولت اسبق از دکتر پزشکیان، این باور را تقویت می‌کند که دولت مدنظر ایشان چیزی شبیه دولت یازدهم و دوازدهم خواهد بود! شاید بتوان این همسانی را اساسی‌ترین چالش دکتر پزشکیان در انتخابات پیش‌رو دانست؛ چرا که هنوز عموم مردم خاطرات دهه۹۰ را فراموش نکرده و حتی از تصور بازگشت به آن دوران وحشت دارند. 2⃣چالش دیگری که دکتر پزشکیان را تهدید می‌کند، فقدان گفتمان است؛ البته این اشکال متوجه شخص ایشان نبوده و ریشه در حوادث دهه۹۰ دارد؛ رئیس‌جمهوری که در دهه۹۰ بر سر کار آمد، همه شعارهای جذاب درباره مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی را به طور یکجا خرج پیروزی خود کرده و در نهایت با همان شعارها کشور را به آن وضعیت رساند! هم‌اکنون هر شعاری که توسط دکتر پزشکیان در حوزه سیاست‌خارجی و اقتصادی ارائه می‌شود، تداعی شعارهایی است که در سال ۹۲ توسط نامزد این جریان مطرح شده است! با این تفاوت که در حال حاضر، این شعارها کارکرد خود را از دست داده و حتی به ضدتبلیغ تبدیل شده‌اند؛ لذا این جریان تاکنون نتوانسته است در انتخابات پیش‌رو، گفتمان جدیدی را که بتواند موج اجتماعی ایجاد کند، ارائه دهد؛ تکرار همان شعارهای دهه۹۰ نیز به منزله خودکشی انتخاباتی خواهد بود! 3⃣دیگر چالشی که می‌توان به آن اشاره کرد، بی‌توجهی به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و پرداختن به مسائلی نظیر فضای مجازی، حجاب و... می‌باشد؛ واقعیت آن است که دغدغه بخش بزرگی از مردم در انتخاب یک رئیس‌جمهور، بهبود وضعیت اقتصادی و حل مشکلات معیشتی است ولی این جریان همان ابتدای کار آب پاکی را روی دست مردم ریخته و برنامه اقتصادی را از اولویت‌های خود خارج کرده‌اند؛ دکتر پزشکیان و مشاورانش باید بپذیرند که تجربه دهه۹۰ در مقابل چشمان مردم قرار دارد و لذا نمی‌توان با همان دست‌فرمان، اعتماد مردم را جلب کرد؛ واکنش سرد مردم نسبت به حاشیه‌سازی‌ها و مواضع تند ایشان، شاهدی روشن بر این ادعاست که سال ۱۴۰۳ با سال۱۳۹۲ متفاوت است؛ عدم توجه به این نکته توسط دکتر پزشکیان، مردم را به این جمع‌بندی رسانده است که باید در دولت ایشان، فکر بهبود وضعیت اقتصادی را از سر خود بیرون کرده و تنها به تماشای حاشیه‌پردازی‌ها و افول وضعیت اقتصادی بنشینند؛ البته هسته سخت حامیان دکتر پزشکیان با این حقیقت که "قرار نیست در دولت ایشان وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود!" کنار آمده‌اند. ✍مدیر عقال 🆔@eghaal
🔻🔻 🖌محض اطلاع برخی از نامزدهای انتخابات باید گفت که طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، "حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه گانه" جزو وظایف و اختیارات است! 🆔@eghaal
🌱🌱 🖌اگر چه پس از بیانات رهبری در روز عید غدیر، هر کسی نامزد مورد علاقه خود را به عنوان نامزد اصلح معرفی می‌کند اما حداقل روشن شد که در انتخابات ۱۴۰۰، با فرسنگ‌ها فاصله از دیگران، انتخابات بودند؛ شایسته است کسانی که آن روز تشخیص اشتباه داده و انرژی جبهه انقلاب را صرف مباحث واضح و بیهوده کردند، در سیاست‌ورزی خود تجدیدنظر کنند! 🆔@eghaal
🌱🌱 📌نقل است که اطرافیان احمدی‌نژاد، میزان حضور مردمی در سفرهای استانی را با استقبال مردمی از رهبر انقلاب مقایسه کرده و با دمیدن در توهم محبوبیت، حرف‌شنوی او را به حداقل رساندند؛ البته احمدی‌نژاد در سال ۸۸ پشتوانه رای ۲۴میلیونی داشت ولی عجیب آن است که برخی‌ها حتی بدون آن پشتوانه مردمی، دچار این توهم شده‌ و در راهی قرار گرفته‌اند که احمدی‌نژاد به انتهای آن رسیده است؛ مراقب باشیم به دست خود احمدی‌نژاد دیگری نتراشیم! 🆔@eghaal
🌱🌱 📌نازنينی تو ولی در حد خویش! 👌شما را نمی‌دانم ولی من نمی‌توانم چنین شخصی را اصلح بدانم: 1⃣کسی که فرمایش رئیسی عزیز مبنی بر عدم فراموشی را مصادره کرده و در کمال تعجب و تأسف، خود را مصداق آن اعلام می‌کنند؛ حال آنکه منظور شهید رئیسی، رهبر معظم انقلاب است! 2⃣کسی که ادعا می‌کنند قصد دارد در کسوت ریاست‌جمهوری، بگیرد تا نظم منطقه‌ای و بین‌المللی را تغییر دهد! حال آن که رئیس‌جمهور باید مجری سیاست‌های راهبردی رهبر انقلاب باشد! 3⃣کسی که ادعا می‌کند در مسئولیت پیشین خود، را انجام می‌داده است! حال آن که این مورد جزو وظایف و اختیارات رهبری است! ✅بی‌تردید اگر رأی مردم نیز پشتوانه چنین افرادی قرار بگیرد، شاهد گستاخی‌های بیشتری هم خواهیم بود؛ مبادا با رأی احساسی، منجر به تضعیف مقام ولایت شویم! 🆔@eghaal