🔰روحانیت و سیاست
ارتباط «قداست روحانیت» با «ورود در سیاست» چگونه قابل تعریف است؟
✳️از مطالبی که هرازگاهی در رسانهها مطرح شده و جامعه نخبگانی -و به تبع تودههای مردم- را درگیر خود میکند این مطلب است که آیا ورود روحانیت در سیاست، مطلوب و پسندیده میباشد یا اینکه امری ناپسند بوده و عواقب سوئی -چه برای خود روحانیت و چه برای دین- در پی خواهد داشت؟! در این یادداشت میکوشیم دو دیدگاه پیرامون این مسئله را بیان کنیم و قضاوت درباره آن را به مخاطبان محترم واگذار میکنیم. بخوانید؛
1️⃣برخی با تعریفی که برای دین ارائه میدهند معتقدند با ورود روحانیون در سیاست نهتنها «دین» رونق گذشته را نخواهد داشت بلکه خود روحانیون نیز از احترام و قداست پیشین محروم خواهند شد؛ راهکاری که این دسته برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی ارائه میدهند این است که عالمان دین در گوشهای مشغول فعالیتهای عبادی خود بوده، به پند و اندرز مردم پرداخته و برای حفظ قداست و احترام خود، در مسائل سیاسی و اجتماعی دخالتی نداشته باشند؛ البته دلایلی نیز برای این راهکار ارائه میدهند که در چارچوب خوانشی که از مقوله دین دارند قابل پذیرش است؛
🔶بهعنوان مثال اگر منابع کشور توسط قدرتهای بیگانه غارت میشود این روحانیون میتوانند با استناد به این که «مال دنیاست و ارزشی ندارد» همچنان خود را تابع و مقید به دین نشان دهند؛ یا مثلا در مقابل ظلم و ستمی که در دوران حاکمیت غیر دینی بر توده های مردم -و حتی به دین- اعمال میشود سکوت کرده و آن را در تسریع ظهور امام زمان عج مفید بدانند؛ [ناگفته نماند این گروه در دوران حاکمیت دینی چنین رویکردی نداشته و اندک نقص و کمبودی را بهانه طعنه و اعتراض قرار میدهند.]
لازم به ذکر است عمده گروههایی که این عقیده را دارند دو دسته میباشند:
🔻افرادی که تعصب و پافشاری خاصی بر فهم ظاهری از دین داشته و دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد را فاقد اعتبار میدانند.
🔻افرادی که اساساً اعتقادی به دین نداشته و در اینمورد خاص با دسته اول همعقیده هستند.
به طور کلی تز این دسته را میتوان در عنوان «اسلام برای روحانیت» خلاصه کرد.
2️⃣برخی دیگر معتقدند که اگرچه دیدگاه پیشین در مسیحیتی که هماکنون وجود دارد صادق است اما تطبیق آن بر دین اسلام و خصوصاً مذهب شیعه جز از راه تحریف دین اسلام امکانپذیر نخواهد بود؛ به عقیده این دسته طبق دیدگاه اول ناگزیر باید معتقد بود که مشی و سیره خود ائمه علیهم السلام اشتباه بوده است! چرا که به عنوان مثال پس از حضور علنی تر امیرالمومنین(ع) در قدرت سیاسی جهان اسلام، سه گروه مختلف ناکثین و قاسطین و مارقین به مخالفت با ایشان برخاسته و حتی علیه ایشان جنگ به راه انداختند؛ اگر دیدگاه اول صحیح باشد پس باید نتیجه گرفت که حضور امیرالمومنین در قدرت سیاسی نیز اشتباه بوده است و -نعوذ بالله- ایشان قداست خود را زیر سوال برده اند!
مثال روشن تر، امام حسین علیه السلام است؛ اعتراض ایشان به یزید بن معاویه و معرفی خود به عنوان شخص شایسته حکومت دستگاه قدرت را حساس کرده و آنها را در مقابل امام حسین قرار داد؛ ایشان نیز نهتنها احترام و قداست بلکه تمام هستی خود را در این را فدا کردند ولی طبق دیدگاه اول باید گفت که ایشان نیز دست به اقدامی زدند که احترام و قداست خود را تحتالشعاع قرار دادند! دیگر ائمه معصومی علیهم السلام نیز چنین نقشی را داشتند و به همین دلیل همه این بزرگواران توسط دستگاه قدرت به شهادت رسیدند وگرنه اگر این بزرگواران مشغول همان کارهای شخصی و عبادت ظاهری بودند معنایی نداشت که دستگاه قدرت ریسک به شهادت رساندن آنان را به جان بخرد.
🔶اساساً این گروه معتقدند که هر کسی که خطی و فکری دارد لاجرم دوست و دشمن دارد و هرکس که چنین نباشد #شخصیت_بیخاصیتی است که بود و نبود آنان چندان تفاوتی به حال جامعه انسانی ندارد؛ شهید مظلوم شهید بهشتی میفرمودند: «هرکس خط دارد، هم دوست دارد هم دشمن دارد؛ دوستان اون خط دوستان صمیمی او هستند و دشمنان اون خط دشمنان کینه تو او هستند؛ من میپذیرم که دشمنان کینه توز فراوانی را در این رابطه خط داشتن دارم ولی امیدوارم خداوند به من این توفیق را بدهد که مصداق «یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومه لائم» باشم»
🔷طرفداران این نظریه استدلال های دیگری نیز دارند که مجال پرداختن به همه آنها نیست؛ از جمله مدعیاند اگر ورود روحانیون در سیاست از احترام و اعتبار آنها میکاهد چرا نماد و سمبل فقیه سیاسی -امام خمینی ره- تا این اندازه مورد احترام توده های مختلف مردم بوده و همچنان مراسم تشییع ایشان از بزرگترین اجتماعات انسانی در کل جهان محسوب میشود؟!
لازم به ذکر است این دیدگاه ذیل تز «روحانیت برای اسلام» تعریف میشود.
#حوزه_علمیه
#روحانیت
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰رسانهها در مذاکرات لغو تحریمها
🔶این روزها که اداره کشور معطوف و محدود به مذاکرات با چند کشور غربی نیست و از طرفی حساسیت جامعه نیز به این موضوع کاهش پیدا کرده است، میتوان امیدوار بود که ارائه یک دستهبندی از رسانههای داخلی، خارج از تعصبات جناحی مورد ارزیابی قرار میگیرد؛ لذا این فرصت را غنیمت شمرده و سه دسته از رسانه های فعال در این موضوع را معرفی می کنیم، بخوانید؛
1⃣این گروه طبق اظهارات صریح خود #اصل توافق را بر #متن توافق ترجیح داده و با قطع نظر از آنچه که توافق شده است، از امضاکنندگان توافق به عنوان قهرمان ملی یاد میکنند؛ جمله معروف «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» از جملات پرتکرار این رسانهها می باشد؛ این گروه عدم امضای توافق یا تأخیر در آن را نشانه ضعف تیم مذاکرهکننده پنداشته و پیشنهاد تغییر چنین تیمی را ارائه میدهند! از دیگر ویژگی های این گروه این است که مقصر هر گونه تأخیری در توافق را ایران معرفی کرده و مدعی میشوند زیادهخواهیهای ایران مانع از رسیدن به توافق است؛ به زعم این رسانه ها حتی مقصر خروج آمریکا از برجام نیز ایران است! چرا که مانع استفاده آمریکا از آثار اقتصادی برجام شده است! البته ناگفته نماند این گروه پیش از توافق تنها ایران را نیازمند مذاکره و توافق می دانستند و مدعی بودند آمریکا هیچ نیازی به این توافق ندارد! این گروه در موضوعات خارج از مذاکرات نیز دیدگاههای خاصی دارند؛ به عنوان مثال شعارنویسی روی موشک در رزمایش نظامی را سنگ اندازیِ ایران در مسیر مذاکرات معرفی کرده و به آن اعتراض میکنند و یا به عنوان مثال دیگر به شهادت رساندن دانشمند هستهای را تله ترور نامیده و نسخه خویشتنداری می پیچند؛ این گروه حتی تعبیر مذاکرات به «مذاکرات لغو تحریمها» را نیز نمیپسندند و عنوان «مذاکرات هسته ای» را مناسب تر می دانند و با این رویکرد این تلقی را به وجود میآورند که حتی با عدم لغو تحریمها نیز باید به توافق گردن نهاد! موضوعی که البته صراحتاً توسط مسئولین کشور رد شده است.
2⃣ این گروه ابتدا متن توافق را محور ارزیابی خود قرار میدادند و صرف توافق یا عدم توافق را به معنی شکست یا پیروزی نمیدانستند لکن پس از تجربه برجام به راهبرد «عدم مذاکره بهتر از توافق بد است» متمایل شدند؛ این رسانهها به حکم «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد» حتی با تغییر تیم مذاکره کننده و جایگزینی تیم متخصص و کاربلد به جای تیم قبلی، همچنان از تکرار تجربه برجام واهمه دارند؛ اگر چه موضعگیری این رسانه ها در فضای بینالمللی قدرت چانهزنی تیم مذاکره کننده را بالا میبرد لکن در فضای داخلی موجب سلب اعتماد مردم نسبت به مسئولینی میشود که بیشترین حساسیت را نسبت به منافع ملی دارند؛ به عبارتی این رسانهها عمده انتقادات خود را نه متوجه طرف مقابل که متوجه تیم مذاکره کننده داخلی می کنند.
3⃣ اگر بخواهیم در یک جمله راهبرد این دسته از رسانه ها را تشریح کنیم می توانیم بگوییم: «توافق خوب بهتر از توافق نکردن است و توافق نکردن بهتر از توافق بد است»؛ به اعتقاد این دسته از رسانه ها، اگرچه پس از تجربه برجام، رسیدن به توافق خوب دشوار است ولی با این حال اصل مذاکره نفی نمیشود؛ این رسانهها در دورانی که مذاکرات توسط افراد متمایل به دیدگاه اول اداره میشد تلاش میکرد مواجهه مستقیم با مذاکره کنندگان در حین مذاکره را به حداقل برساند لکن مواردی نیز بود که این رسانهها سکوت را جایز نمیدانستند؛ به عنوان مثال زمانی که قدرت دفاعی کشور زیر سوال برده میشد یا قبل از مذاکره از خزانه خالی صحبت به میان می آمد، علیه این اظهارات، موضعگیری میکردند؛ با استقرار دیدگاه متفاوت در تیم مذاکره کننده، طبیعتا واکنش این رسانهها نیز دچار تغییر میشد؛
وجه تمایز این دسته با دسته دوم نیز همین جا بروز پیدا میکرد؛ این رسانهها توانسته بودند میان «افزایش قدرت چانهزنی در صحنه بینالملل» و «اعتمادآفرینی نسبت به تیم مذاکره کننده در داخل کشور» جمع کنند؛ به عبارتی عمده انتقادات خود را نه به تیم مذاکره کننده که متوجه طرف مقابل میکردند.
#ولایتمداری
✍ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰غربال سازیِ افکار عمومی‼️
🔶بدون تردید در دنیای کنونی، رسانه حرف اول را در جهتدهی افکار عمومی میزند؛ رسانه تصمیم میگیرد که افکار عمومی نسبت به چه پدیدهای حساسشده و واکنش نشان دهند و از کنار چه پدیدهای بیتفاوت عبور کنند؛ در این یادداشت کوشش خواهیم کرد به تشریح یکی از شگردهای رسانه در تسلط بر افکار عمومی بپردازیم؛ برای توضیح این شگرد، ناگزیر از بیان مقدمهای هستیم، بخوانید؛
❎غربال، نام وسیلهای مشبک یا سوراخ سوراخ است که برای جدا کردن اجزای ریز و درشت یک جسم به کار میرود؛ از جمله خصوصیات غربال این است که نمیتوان به وسیله آن، #ارزیابی_جامع و کامل درباره ویژگیهای جسم غربال شده ارائه کرد؛ چرا که دو محصول پدیدار شده پساز عمل غربالگری، دو ویژگی متفاوت داشته و هر یک تنها بیانگر قسمتی از ویژگیهای جسم اصلی میباشد؛ لذا استناد به جسم غربال شده برای قضاوت درباره ویژگیهای جسم اصلی، قضاوتی ناشیانه و حاکی از سطحینگری خواهد بود.
♦️به اصل یادداشت بازمیگردیم؛ در شگرد غربال سازی افکار عمومی، ابتدا قدرت کلاننگری و نگاه جامع به پدیدهها از افکار عمومی سلب شده و سپس با #دستکاری در ابعاد حوادث مثبت و منفی، اغلب حوادث مثبت از غربال ذهن عموم جامعه عبور داده شده و تنها اخبار تلخ و اتفاقات ناگوار است که جلوی دیدگان مردم قرار میگیرد؛ در مرحله بعد با استخراج حکم کلی از یک پدیده جزئی میوه چنین عملیاتی چیده میشود؛
✳️یکی از نکات قابل تأمل در شگرد غربال سازی افکار عمومی، این است که از اخبار دروغ استفاده نمیشود! به عبارت بهتر اگر ملاک در راست و دروغ بودن خبر، اصل تحقق یا عدم تحقق خبر باشد، تمام اخباری که براساس این شگرد پوشش داده میشود، اخبار «راست» است! اما اگر علاوه بر اصل تحقق یا عدم تحقق، #میزان و #کیفیت تحقق را نیز در صحت یا نادرستی اخبار معتبر بدانیم، تمام اخبار منتشر شده با این شگرد، ذیل اخبار دروغ قرار خواهند گرفت.
🔷انتقاد برخی کارشناسان از فیلم هایی که چهره تاریکی از کشور ارائه میکنند، در همین چارچوب قابل تحلیل است؛ به محض انتقاد از چنین آثاری، این پرسش مطرح میشود که مگر مطالب مطرح شده در فیلم دروغ است؟! این پرسش ناشی از عدم تفکیک بین ملاکهای مختلف راست و دروغ بودن خبر میباشد!
✅حال به ذهنیت خود مراجعه کنید، حساسیت شما به اخبار منفی بیشتر است یا اخبار مثبت؟ از پاسخ به این سوال، میتوانید نحوه تفکر خود را تشخیص دهید؛ تفکر جامع و کلان یا تفکر غربالی؟!!
✍ادمین عقال
#سطحی_نگری
#قضاوت_ظاهری
#راستِ_دروغ
🆔@eghaal
🔰پدیده خودتسکینی
✳️موضوعی که در پی توضیح آن هستیم پدیدهای است که در سالهای اخیر بسیار شایع شده و بخشی از مواجهه افراد با حوادث و وقایع ذیل این پدیده قابلتحلیل است؛
❇️ظهور و بروز این پدیده اغلب از طرف افرادی است که از اعتقاد راسخ نسبتبه مسیری که در پیش گرفتهاند محروم بوده و همواره در شکوتردید به سر میبرند؛ این افراد که نه قادر به انجام عمل بوده و نه حاضر به ترک آن هستند، برای رهایی از عذاب سرگردانی و سردرگمی متوسل به مسیر سومی میشوند که همان پدیده خود تسکینی است؛ در این پدیده بهجهت رهایی از حالت تردید و دودلی و با استناد به برخی امور جزئی، نفس عمل زیر سوال رفته و لذا دلیل ترک آن عمل توسط شخص همان امور جزئی و بیارتباط معرفی میشود؛ به این ترتیب از عذاب وجدان نیز رهایی یافته و مقدمات تسکین روانی خود را -هرچند به صورت کاذب- فراهم میآورند؛ این افراد که اغلب دیگران را از قضاوتهای ظاهری برحذر میدارند، مسیر سوم -زیر سؤال بردن نفس عمل- را با استناد به برخی ظواهر، نتیجهگیری میکنند!
❎شاید بتوان روشنترین و واضحترین نمود پدیده خود تسکینی را در بحث عزاداری سیدالشهدا مشاهده کرد؛ برخی از افراد چنان از تحریف در حادثه عاشورا سخن میکنند که گویی در روز حادثه و در صحرای کربلا حاضر بودهاند و آنچه در مجالس عزاداری گفته میشود خلاف مشاهدات آنان است!! برخی دیگر نیز با #استناد_ناقص به گوشههایی از بیانات بزرگان و علما تلاش دارند اقدامات خود را مبتنی بر مبانی دینی نشان دهند؛ این قلم منکر وجود تحریف در برخی هیئات عزاداری نیست لکن درعینحال معتقد است تعداد بالای مجالس عزای سالم و به دور از تحریف، مانع از آن است که چنین مباحثی، دستاویزی برای ترک مجلس عزای امام حسین علیهالسلام شود.
✅گفتنی است پدیده خودتسکینی، ناآگاهانه صورت گرفته و لذا اظهارات برخی از رسانهها را نمیتوان ذیل این پدیده تعریف کرد؛ لکن این پرسش برای هر ناظر منصفی به وجود میآید که چرا رسانههایی که اندک قرابتی با آرمانهای سیدالشهداء ندارند و در خفا و علن، مطالب ناروایی را به امام حسین علیه السلام منتسب میکنند، دغدغه مبارزه با تحریفات حادثه عاشورا پیدا کرده و با طرح برخی مطالب ظاهرالصلاح، سعی دارند مانع حضور مردم در مجالس عزاداری شوند؟! این مجالس کدام منافع آنان را به خطر انداخته است؟!
✍ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰درباره آشوب های اخیر
✳️آشوب هایی که اخیرا در کشور اتفاق افتاد ویژگی ها و خصوصیاتی داشت که آن را از اغتشاشات سالهای گذشته متمایز میکرد؛ در این باره گفتنی هایی هست؛
1️⃣شاید بتوان مهمترین ویژگی این آشوب ها را محدود بودن و عدم گستردگی آن دانست؛ اگر در گذشته گفته میشد «مردم صف خود را از اغتشاشگران جدا کردند»، در مورد اخیر نیازی به این گزاره احساس نمیشد؛ چرا که از همان ابتدا روشن بود که مردم در این حرکت جایی ندارند.
2️⃣محدود بودن این آشوب ها موجب میشد که در ابتدای کار رسانه های خارجی علی رغم تلاشهای بی وقفه خود نتوانند آن چنان که باید و شاید روی این آشوب ها مانور دهند؛ لذا اغتشاشات خیلی زود شکل رادیکال به خود گرفته و به جهت جلب توجه افکار عمومی، انبوهی از اقدامات ساختارشکنانه از طرف آشوبگران مخابره میشد؛ آتش زدن قرآن، برداشتن حجاب از سر زن محجبه و... ناشی از آن بود که رسانه ها مجبور شدند برای سرپوش گذاشتن بر تعداد اندک اغتشاشگران، وقاحت آنان را به یاری بطلبند.
3️⃣در این اغتشاشات، واکنش برخی از مخالفان جمهوری اسلامی که از تجربه و پختگیِ بالاتری نسبت به دیگر دوستان خود برخوردارند قابل توجه بود؛ این افراد که از همان ابتدا دریافتند آبی از این آشوب ها برای آنان گرم نمیشود نوک پیکان حملات خود را معطوف به نهادهای آموزشی کشور کردند؛ آنان که میدیدند اقدامات صورت گرفته با هیچ منطقی قابل توجیه نیست لذا تلاش میکردند اقدامات زشت و پلشت آنان را نه به هدایتگران آنان در آن سوی مرزها که به نهادهای آموزشی کشور مستند کنند؛ اگر منظور این افراد از اصلاح نهادهای آموزشی، تصفیه عناصری است که دانش آموزان را تحریک به آشوب میکردند، با این افراد هم نظر خواهیم بود!!
4️⃣در ناآرامی های سالهای گذشته، عمدتا مباحث اقتصادی بهانه اغتشاشات قرار میگرفت و آشوبگران با این حربه، عده ای را دور خود جمع میکردند ولی در حدود یکسال گذشته، #روند مطلوب اقتصادی -نه شرایط مطلوب- این امکان را نیز از آنان سلب کرده بود و لذا در اغتشاشات اخیر به ندرت شعارهای اقتصادی شنیده شد.
5️⃣این اغتشاشات ثابت کرد مفاهیمی همانند حقوق زن، حقوق بشر، آزادی و... با خوانش قدرت های غربی، قابلیت ایجاد یک حرکت عمومی و فراگیر در کشور ندارند و عموم مردم با چنین قرائتی از این مفاهیم، بیگانه و بلکه منزجر هستند؛ نمیتوان از حرکت عمومی و فراگیر مردم در سال 57 که با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شکل گرفت برای چنین حرکت های محدود و بی رمق الگوبرداری کرد؛ چرا که بین خوانش اسلام و قدرت های غربی از این مفاهیم فاصله ای پرناشدنی وجود دارد؛
6️⃣برخی از #چهره های ورزشی و هنری هم در این قضیه فعال بودند که البته ارزش چندانی برای بررسی ندارند؛ چرا که با نابخردی و ناشیگری تمام، حیثیت و اعتبار داشته و نداشته خود را در عرض چند روز به باد فنا داده و حتی برخی از آنها در بین براندازان نیز مورد اعتراض قرار گرفتند؛ برخی #خواص نیز در این قضیه اشتباه کردند و نشان دادند که صلاحیت مرجعیت فکری برای جوانان و نوجوانان ندارند؛ البته طبق فرموده رهبری میتوانند با عذرخواهی به دامن ملت و انقلاب بازگردند.
7️⃣در پایان اشاره به مطلبی خالی از لطف نیست؛ در سال 2006 و در زمانی که رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرده و با مقاومت حزب الله روبرو شد، وزیر وقت خارجه آمریکا تصریح کرده بود که این جنگ، درد زایمان برای تولد خاورمیانه جدید است؛ البته تحولات سال ها بعد نشان داد که خاورمیانه جدید متولد شد ولی درد آن بیش از همه گریبان آمریکا را گرفت؛ از کجا معلوم؟ شاید کسانی که خواب تجزیه ایران را در سر می پروراندند، ناچار شوند تولد ایران قوی را به نظاره بنشینند؟! تولدی که درد آن بیش از همه دامن آمریکا و دنباله های داخلی آنان را خواهد گرفت.
#تولّد_ایران_قوی
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰«شما چند جزیرهی خارک دارید؟!»
✳️در سال های جنگ، جزیره خارک به قلب صادرات نفت ایران شهرت داشت و برای طرفین درگیر در جنگ، حائز اهمیت فراوان بود؛ عمده درآمد ایران از طریق این جزیره تامین میشد و رژیم صدام نیز که از این مساله آگاه بود، با انگیزه قطع منابع مالی ایران و همچنین تضعیف روحیه رزمندگان، پس از آموزش و برنامه ریزی های فراوان، اقدام به حمله هوایی به این جزیره کرده و خساراتی را نیز وارد آوردند ولی از آن جا که نتوانسته بودند آن طور که باید و شاید به اهداف عملیات دست پیدا کنند، بلندگوهای تبلیغاتی خود را برای جبران این ناکامی فعال تر کردند؛ شکست آن ها در عملیات نظامی منجر به این شده بود که بار تحقق اهداف محقق نشده، بر دوش رسانه سنگینی کند؛ لذا این رسانه ها به طور مرتب به انتشار اخباری با مضمون نابودی و سقوط جزیره خارک میپرداختند؛ این تبلیغات به قدری گسترده و باورپذیر شده بود که یکی از سربازان عراقی به یکی از اسرای ایرانی گفته بود: «شما چند جزیرهی خارک دارید؟!اخبار ما تا حالا دهها بار گفته است که هواپیماهای عراقی جزیرهی خارک را با خاک یکسان کردهاند!!»[دایرهالمعارف مصوّر تاریخ جنگ ایران و عراق، جعفر شیرعلینیا، نشر سایان، صفحه 292]
❎ ماجرا تا آن جایی پیش رفت که امام خمینی(ره) در واکنشی آمیخته به طنز فرمودند:« من نمیدانم جزیره خارک چند دفعه نابود باید بشود؟ اولی که زدند گفتند ما با خاک یکسانش کردیم، پس باید یک قطره نفت نداشته باشد، خاک است دیگر! بعد چهل و نه مرتبه میگویند یا چند و چند مرتبه تازه زدند، هر دفعه میگویند ما از بین بردیمش. خوب، یک چیز را چند دفعه از بین میبرید؟» امام خمینی (ره)؛ 09 آذر 1364
❇️راهبرد کنونی رسانه های غربی در مواجهه با جمهوری اسلامی، بی شباهت به قضیه فوق الذکر نیست؛ تصور کنید تمام گزینه های جنگ نظامی، تهاجم فرهنگی، تحریم اقتصادی، شورش های مرزی، ترور دانشمندان و... در عین حال که منجر به آسیب و زیان هایی برای کشور شده است، نتوانسته است اهداف و غرض نهایی آنان را محقق کند؛ روشن است که در چنین شرایطی مسئولیت رسانه و دستگاه های تبلیغاتی، دوچندان گشته و رسانه باید به تنهایی، مأموریت دیگر بخش ها را نیز پوشش دهد؛
✅ اگر مشاهده میشود که هر از گاهی در فضای مجازی و رسانه های غربی، جمهوری اسلامی سقوط میکند و درهمان فضا جشن های مختلف هم گرفته میشود نباید چندان تعجب کرد!! چرا که این رسانه ها در این شرایط، ناگزیر از اتخاذ چنین رویکردی هستند! البته به زعم نگارنده به همان مقداری که برگزیدن چنین رویکردی از طرف گردانندگان این رسانه ها امری عاقلانه و عالمانه نسبت به خود آنان است، پذیرش چنین مطالبی جاهلانه و از روی ناآگاهی میباشد؛ پذیرش این مطالب به این معنی خواهد بود که در دنیا،حدود هشتاد کشورِ «جمهوری اسلامی ایران» داریم!!
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰فضای مجازی با دو عینک مختلف
✳️قدر مسلم نمیتوان فارغ از دیدگاه های مختلفی که درباره یک مساله وجود دارد، نظر صریح و صحیحی پیرامون آن موضوع ارائه داد؛ لذا بررسی نظرات مختلف حول یک موضوع به جهت دستیابی به تصمیمی معقول و پخته، ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ یکی از موضوعاتی که آرای مختلف و بلکه مخالفی پیرامون آن وجود دارد، موضوع «فضای مجازی» است؛ در این یادداشت میکوشیم دو دیدگاهی را که در این بحث مطرح شده است، توضیح دهیم.
1️⃣دیدگاه اول با تاکید بر محاسن و مزایای فضای مجازی، هرگونه محدودیت و چارچوب گذاری در این فضا را رد کرده و معتقد به آزاد و رها بودن این فضا میباشند؛ از جمله مزایایی که این دسته برای فضای مجازی فهرست میکنند به شرح زیر است:
🔹ارتقای آگاهی عمومی:به عقیده این دسته، فضای مجازی بستری برای گردش آزاد اطلاعات بوده و در نتیجه منجر به ارتقای آگاهی عمومی میشود؛به زعم این افراد، ترسِ کسانی که اندیشه تحدید یا ساماندهی فضای مجازی را در سر میپرورانند، از شناخت و آگاهی مردم میباشد؛ چرا که تداوم حکومت و ریاست آنان در گرو جهل عمومی است و فضای مجازی به مصاف این جهل رفته است.
🔸تصمیم سازی: مزیت دیگری که این افراد برای فضای مجازی ذکر میکنند، وادار کردن اصحاب قدرت به انجام یا ترک یک عمل و به عبارت ساده تر، تصمیم سازی میباشد؛ این افراد معتقدند میتوان با قدرت فضای مجازی، جوّ عمومی را علیه اصحاب قدرت به قدری سنگین کرد که ناچار به تمکین در برابر خواست عمومی شوند؛
2️⃣دیدگاه دوم با وجود اذعان به محاسن و مزایای مختلف فضای مجازی، معتقد است تمام فواید ذکر شده متوقف بر ساماندهی و قانونمندی این فضا میباشد و در غیر این صورت همه مزایای آن به ضد خود تبدیل خواهند شد؛ این دسته اشکالاتی به دیدگاه اول دارند که در ادامه به بخشی از آن ها اشاره میشود:
🔹از قدیم الأیام معروف است که انسان حالت انگوری را دارد که در دیگ میریزند و به محض جوشیدن، نجس میشود؛ برای این که نجاست این انگور از بین برود باید به میزانی حرارت داده شود که دو سوم آن تبخیر شود؛ دیدگاه دوم معتقد است فضای مجازی به منزله حرارت اندکی است که بر افکار عمومی داده میشود و نه منجر به آگاهی که بلکه به توهم آگاهی منجر میشود و روشن است که خطر توهم آگاهی و علم ناقص بسیار بیشتر از خطر جهل است؛به عقیده این دسته، فضای مجازیِ رها، قاضیانی تربیت میکند که بساط قضاوت خود را در برابر هر پدیده ای پهن میکنند و با اعتماد به نفسی مثال زدنی و بی توجه به آن که منبع آنان تنها چند عکسنوشته در فضای مجازی است، به صدور حکم میپردازند؛ این دیدگاه توجه،توصیه و تاکید خود بر مطالعه کتاب را دلیلی بر آن میداند که نه تنها از آگاهی عمومی هراس ندارد بلکه اتفاقا استمرار حضور خود در ارکان قدرت را متوقف به آگاهی عمومی میداند.
🔸دسته دوم نسبت به مزیت «تصمیم سازی» نیز اشکالاتی را مطرح کرده اند؛ این افراد معتقدند که «تصمیم سازی برای اصحاب قدرت» و «تصمیم سازیِ اصحاب قدرت» دو مقوله جدا از هم بوده و آن چه که در فضای مجازیِ رها رخ میدهد، نه مورد اول که مورد دوم میباشد؛ این دیدگاه مدعی است با توجه به این که صاحبان و سیاستگذاران فضای مجازی، خود اصحاب قدرت میباشند پس چگونه ممکن است چنین فضایی بر علیه خود آنان تبدیل شود؟؟ بلکه آن چه مسلم است استفاده این قدرت ها از فضای مجازی علیه کشورهای دیگر و در جهت تضعیف آن کشورها میباشد؛ به عبارت بهتر اگر چه چاقو وسیله بریدن است ولی تنها چیزی که نه می خواهد و نه میتواند ببُرد، دسته خودش است؛ این دیدگاه با استناد به این اشکالات -و البته اشکالات مختلف دیگر- مدعی است که نباید فرمان فضای مجازی، خارج از مرزها بوده و هدایت آن در دست کسانی باشد که تمام تلاش خود را در جهت تضعیف کشور به کار میبرند.
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰روحانیت چه بود و چه شد؟!!
1️⃣کسانی که از دریچه رسانه و فضای مجازی،«جایگاه روحانیت در گذر زمان» را تحلیل و بررسی میکنند، احتمالا چنین تصوری از این موضوع دارند: «از آن جایی که روحانیت پیش از انقلاب، در برابر ظلم و جور حکومت ها سینه سپر کرده و بی کفایتی و ناکارآمدی حکومت های وقت را فریاد میزد، از جایگاه والا و شایسته ای نزد مردم برخوردار بود لکن پس از انقلاب اسلامی و به دلیل آن که روحانیت، در مسند قدرت نشست و مبارزه به معنای مقابله با حکومت را کنار گذاشت، به تدریج احترام خود نزد افکار عمومی را از دست داده و مردم را نسبت به خود بدبین کرده است.»
2️⃣باید اذعان کرد که این اندیشه، چنان هنرمندانه و ماهرانه تلقین شده است که حتی برخی از روحانیون نیز چنین پنداری از رابطه مردم و روحانیت در این سیر تاریخی دارند؛ ماجرا از آن جا جالب تر میشود که با رسانه هایی مواجه میشویم که چنان کینه ای از روحانیت دارند که حاضر نیستند عمامه بر سر و سر بر تن روحانیون باشد ولی با نقاب دلسوزی، به گونه ای از جایگاه و احترام روحانیون در گذشته سخن میگویند که برخی افراد، آن رسانه ها را غمخوار خود دانسته و همچنین حسرت بازگشت به آن دوران را میخورند! اما واقعیت چیست و اسناد تاریخی در این باره چه میگویند؟
3️⃣خاطرات و اسناد آن روزها، حکایت از وضعیت دیگری میکند که مرور برخی از آن ها خالی از لطف نیست؛ امام خمینی در تشریح وضعیت روحانیت قبل از انقلاب چنین میفرمایند:«در اتومبیلی که جمعیت در آن بود نشسته بودیم. بنزین تمام شد بین راه. من سید بودم، یک شیخی هم همراهم بود. شوفر برگشت گفت که این از اثر اینکه این شیخ را سوار کرده بودیم بنزین تمام شد! تمام شدن بنزین را اثر نحوست یک روحانی میدانست! این طور بود آقا!58/02/01»
4️⃣شدت ناراحتی ایشان از چنین مسائلی آن چنان بالا بوده است که در جای دیگری میفرمایند: «این قصه را من کراراً گفتم و چون در قلب من یک امر ناراحت کنندهای بود، حالا هم عرض میکنم: مرحوم شیخ عباس تهرانی- رحمه الله تعالی- ایشان فرمودند که من از اراک میخواستم بیایم قم، رفتم که اتومبیلی سوار بشوم کرایه کنم و بیایم، آن شوفرِ اتومبیل گفت که ما عهد کردهایم که دو طایفه را سوار اتومبیل نکنیم: یکی آخوندها را، یکی هم فواحش را! این وضع ما بود در زمان آن پدر، زمان پسر را همه یادتان هست که چه بود و چه شد.58/06/22»
5️⃣ترور روحانیون در اوایل انقلاب نیز خود قصه پر غصه ای است که فعلا به آن نمیپردازیم؛پس از پی بردن به چنین وضعیتی در گذشته، پرسش اصلی این است که چرا تصور افکار عمومی از جایگاه روحانیت در گذشته، مطابق با واقع نیست؟ پاسخ را باید در دستگاه های تبلیغاتیِ آن زمان جست وجو کرد؛ نبود رسانه های فراگیر در گذشته منجر به این میشد که چنین مسائلی در همان مکان و زمان، دفن شده و با کمترین حساسیتی از سوی مردم همراه باشد اما امروزه شرایط قدری متفاوت است؛
6️⃣امروز اگر شخصی قصد اهانت به روحانیت را داشته باشد فرد دیگری را نیز برای فیلمبرداری از این اقدام اجیر میکند تا کلیپ آن را در مقیاس میلیونی منتشر نماید؛ قضاوت افکار عمومی نیز پس از بمباران چنین کلیپ هایی کاملا روشن است! لذا به اعتقاد نگارنده اگر چه روحانیت در رسانه و فضای مجازی که هر نوع کاربری -اعم از انسان و ربات- در آن حضور دارند، محبوبیت چندانی ندارد ولی در فضای حقیقی شاهد وضعیت متفاوتی هستیم؛ برای این ادعا کافی است ببینید که امروزه مردم برای از دست دادن کدام قشر بیشتر آزرده و اندوهگین میشوند؟ مراسمات تشییع نشانه خوبی برای بررسی این قضیه است!!
7️⃣در پایان گفتنی است که این مطالب، به معنای نفی کامل بی احترامی ها به روحانیت در حال حاضر نیست؛ سخن در این است که این اتفاقات در مقایسه با گذشته حقیقتا اندک ولی پر سر و صدا است.
#حوزه_علمیه
#روحانیت
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰نبرد پنهان رسانه های داخلی
✳️به اعتقاد برخی کارشناسان در آشوب های اخیر، خشاب اغتشاشگرانِ کف خیابان با گلوله های رسانه و فضای مجازی پر میشود؛ لذا نمیتوان ساحت سخت ناامنی های اخیر را با قطع نظر از ساحت نرم آن مورد ارزیابی قرار داد؛ در ساحت نرم این ناامنی ها نیز با دو نوع رویکرد مواجه هستیم؛ رویکرد اول به صورت عیان و عریان دعوت به آشوب و ناامنی میکند و طبیعتا افراد محدودی را میتواند مجاب به شورش کند لکن رویکرد دوم همان اهداف پیشین را به صورت پوشیده و پنهان دنبال میکند تا بتواند افراد بیشتری را زیر چتر عملیات روانیِ خود ببرد؛ در این یادداشت میکوشیم عملکرد رسانه هایی که رویکرد دوم را برگزیده اند بررسی کرده و خصوصیات آن را ذکر کنیم؛
1️⃣این رسانه ها از همان ابتدا به خوبی دریافتند که هیجانات و احساسات برخاسته از فوت یک دختر جوان، قابلیت ایجاد یک جنبش اجتماعی را نداشته و قادر نیست برای مدت طولانی افراد قابل توجهی را در کف خیابان نگه دارد؛ لذا با هوشمندی، تلاش خود را معطوف کرده بودند تا نقاب عقلانیت بر چهره اعتراضات بکشند؛ مطالبی نظیر «بی توجهی به مردم و کنار گذاشتن آنان از اداره کشور» قدر مشترک انبوه مصاحبه ها و تحلیل هایی بود که در خروجی این رسانه ها قرار میگرفت؛ عمده این مطالب از طرف وابستگان فکری و جناحی دولت های سابق که زمانی مسئولیت اداره کشور را داشتند بیان میشد.
2️⃣برای تقویت روحیه افرادی که در خیابان خود را در اقلیت محض میدیدند، لازم بود که حرکتی از طرف این رسانه ها برای جبران این کمبود انجام شود؛ لذا ابتدا با معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم تلاش داشتند «فراوان پنداری اجباری» برای آنان و دیگر همفکران خود فراهم کنند لکن خیلی زود این طریقه شکست خورد و وظیفه آنان ایجاب میکرد که رویکرد دیگری در پیش گرفته شود؛ در رویکرد جدید آمار منتقدین وضع موجود بر اغتشاشگران افزوده میشد و آنان نیز مخالفان جمهوری اسلامی قلمداد میشدند؛ لازم به ذکر است این شیوه پس از آن صورت میگرفت که معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم، باورپذیری خود را از دست داده و همچنین تعداد پایین افراد حاضر در خیابان، غیر قابل انکار شده بود.
3️⃣این رسانه ها نمیتوانستند مشابه همکاران خارجی خود، آمار خودکشی هارا به حساب مأموران کشور فاکتور کنند لکن برای این که از قافله اتهام زنی عقب نمانند به صورت گسترده تکذیبیه های پلیس درباره اتهامات وارده را منتشر میکردند تا به نحوی مخاطب را به این نتیجه برسانند که حتما «چیزکی» بوده و در نتیجه «چیزها» نُقل محافل شده است.
4️⃣از دیگر خصوصیات جالب این رسانه ها، این بود که نسبت به جنایات صورت گرفته توسط اغتشاشگران، سکوت و یا نهایتا موضعگیری بی رمقی داشتند اما وقتی نوبت به مجازات اخلالگران امنیت میرسید، با قیافه حق به جانب ظاهر شده و مدعی میشدند که «پاسخ خشونت، خشونت نیست!»؛ پوشش گسترده اخبار «اعدام مخلّان امنیت» بدون اشاره به جنایات آنان، در همین چارچوب قابل تحلیل است.
5️⃣این رسانه ها نسبت به سلبریتی ها نیز برخورد منحصر به فردی داشتند؛ تحریک سلبریتی ها به ایجاد آشوب و ناامنی از چشم این رسانه ها دور میماند لکن خبر اخطار و احضار سلبریتی ها، پیش و بیش از همه به دست این رسانه ها میرسید!
6️⃣از ویژگی های دیگر این رسانه ها این بود که بر سکوت خواص در آشوب های اخیر صحّه گذاشته و حتی دلایلی بر سکوت خواص فهرست میکردند؛ عمده دلایلی که مطرح میشد مربوط به کنار گذاشتن افرادی بود که زمانی در کشور مسئولیت داشتند؛ این رسانه ها مدعی بودند نباید از افرادی که از مسئولیت های خود کنار گذاشته شده اند، انتظار موضعگیری علیه دشمنان کشور داشت!
7️⃣علاوه بر توجیه و تشویق سکوت خواص، مأموریت دیگری که این رسانه ها برای خود تعریف کرده بودند تدارک «سکوت اجباری» برای افرادی بود که به جهت روشنگری وارد میدان شده بودند؛ این رسانه ها با تقطیع ناجوانمردانه سخنان این افراد، درصدد بیرون کردن آنان از عرصه تبیین بودند که البته در برخی موارد به نتایجی هم دست یافتند!
#نفاق
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰جمهوری اسلامی متهم است‼️
✳️اخیرا شاهد گفتگویی میان دو نفر بودم که به نظرم میتوان آن را چکیده و عصاره فضای رسانه ای و تبلیغاتیِ این روزها دانست؛ طرفین صحبت که هر دو از علاقه مندان تماشای فوتبال محسوب میشدند مشغول تحلیل وضعیت تیم ملی بودند؛ یکی از آن دو که چندان با هزینه کردن برای فوتبال موافق نبود میگفت: «این مربی خارجی خوب تونسته از مسئولینِ نادان کشور سواری بگیره و پول مملکت رو به تاراج ببره!» طرف مقابل ولی نظر دیگری داشت؛ او اتفاقا معتقد بود که برای فوتبال هزینه ای نمیشود و این از بی لیاقتی و بی کفایتی مسئولین کشور حکایت دارد؛ چرا که باید ارزش قهرمانان ملی حفظ شده و آنان را ارج نهاد؛ اگرچه این دونفر، نظر متفاوت بلکه مخالفی با یکدیگر داشتند ولی با همه اختلاف، اشتراک عجیبی در صحبت های آنان پیدا بود که ذیل هیچ عقل و منطقی قابل توجیه نبود؛ بخوانید!
❎فارغ از تمام جریانات و حوادثی که در کشور رخ میدهد شواهد و قرائن حاکی از طمع وصف ناپذیر رسانه های خارجی برای جذب حداکثری افکار عمومی میباشد؛ در اتاق فکر این رسانه ها - به اصطلاح فرنگی ها- چندان اهمیتی ندارد که افکار و جریانات مختلف کشور از چه گذرگاهی عبور میکنند و چه اعتقاداتی دارند؛ آن چه مهم است این نکته میباشد که افکار عمومی به ایستگاه «متهم کردن جمهوری اسلامی» برسند؛ شاهد این ادعا را میتوان در واکنش این رسانه ها به رخدادهایی که درست در نقطه مقابل یکدیگر قرار دارند جستجو کرد؛ به این بیان که طرفین این رخدادها -با هر مختصاتی که باشند- به معنای ناکارآمدی و بی کفایتی جمهموری اسلامی تفسیر میشوند؛ حال آن که انصاف و صداقت حکم میکند اگر یکی از آن رخدادها به منزله نقطه ضعف حکومت باشد، رخداد دیگر نقطه قوت محسوب شود؛ اما چه کنیم که متاسفانه کالایی بی ارزش تر از انصاف نزد این رسانه ها وجود ندارد! در ادامه برخی از واکنش های این رسانه ها به حوادث اخیر را مرور میکنیم
1️⃣در صورتی که بهانه ای معقول برای جشن و شادی ملی وجود نداشته باشد، خط خبریِ رسانه های خارجی و برخی پادوهای داخلی آنان، این خواهد بود که خروجی حکومت، «ملت غم» بوده است؛ در عین حال اگر پس از پیروزی تیم ملی فوتبال جشن وشادی ملی برپا شود تحت عنوان «جشن حکومتی» از آن استقبال خواهد شد!
2️⃣اگر مامور نیروی انتظامی فرد هتاک و آشوبگر را دستگیر کند با عنوان «سرکوب معترض مظلوم توسط مزدوران رژیم» توصیف خواهد شد و اگر حافظان امنیت در مقابل این افراد خویشتنداری کنند شرح ماجرا با عنوان «ترس ماموران بزدل از شجاعت یک معترض انقلابی» صورت خواهد گرفت!
3️⃣اگر افرادی به گونه ای که تعداد آنان از انگشتان دست فراتر رود تجمع کنند، «اعتراض مردم و انبوه جمعیت به سیاست های حکومت» قلمداد میشود ولی اگر یک نفر - و تنها یک نفر- شعار بدهد و به گونه ای باشد که حتی با جادوی دوربین و رسانه نیز نتوان آن را به عنوان «مردم» معرفی کرد، تیتر «ایستادگی یک تنه معترض انقلابی در مقابل نیروهای سرکوبگر» برگزیده خواهد شد!
4️⃣البته دولت نیز از این هجمه تبلیغاتی بی نصیب نمانده است؛ به عنوان مثال وقتی که دولت از برنامه های خود برای پیشرفت و تعالی کشور صحبت میکند بلافاصله برخی ریش جنبانده و مدعی میشوند «دولت از «آن چه شده است» صحبت کند و مردم را با «آن چه قرار است بشود» مشغول نکند!» در عین حال اگر دولت به واسطه فشارهای رسانه ای که بر او وارد میشود، از برنامه های خود صحبت نکند همین رسانه ها میگویند «دولت اصلا هیچ برنامه کلانی برای اداره کشور ندارد و دچار روزمرگی شده است!»
✅در پایان قسمتی از بیانات رهبر انقلاب را بی هیچ توضیح اضافه ای به عنوان خاتمه یادداشت می آوریم:
«بدانید دشمن امروز بر پایهی دروغ و دروغپردازی دارد کار میکند. خب وقتی که دانستید، طبعاً وظیفه میآید روی دوشتان. تبیین کنید.»
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰لاف زنی ممنوع‼️
✳️پندار عمومی این است که آن چه انسان را در معرض خودبزرگ بینی و خودخواهی قرار میدهد، برتری ها و امتیازات خاصی است که شخص واجد آن بوده و عموم مردم فاقد آن هستند؛لکن تجربه و همچنین آموزه های دینی فراتر از این را بیان میکنند؛ به عبارت بهتر برای آن که انسان، مبتلا به مرض خودخواهی شود نیازی نیست که از امتیازات خاصی برخوردار باشد بلکه تنها توهم برتری نیز او را به خودخواهی و خودبزرگ بینی واخواهد داشت؛به نظر میرسد امروزه این قسم از خودبینی که ناشی از توهم محض میباشد شیوع بیشتری داشته و لذا طریقه شناخت آن از مباحث ضروری و مهمی است که شایسته بررسی و مداقه میباشد.
❎به تعبیر ملای رومی، پیامد تکبر همچون بوی پیازی است که هنگام سخن گفتن آشکار شده و مخاطب را آزار میدهد؛ به میزانی که انسان برای انکار بوی پیاز استدلال کرده و صحبت کند، نتیجه عکس گرفته و آبروریزی مضاعفی برای خود رقم خواهد زد؛ انسان متکبر نیز هر زمان که لب به سخن میگشاید و ادعاهایی را مطرح میکند روسیاهیِ دو چندانی برای خود به ارمغان می آورد! لذا میتوان با بررسی مواضع چنین اشخاصی، به برخی از ویژگی های شخصیتیِ آنان پی برد؛ برای آشنایی هر چه بیشتر با این افراد، پاره ای از خصوصیات آنان را فهرست میکنیم؛
1️⃣نگاه تحقیرآمیز به مردم از خصوصیات اصلی آنان میباشد است؛ این افراد مقام و منزلت خود را آن چنان رفیع و والا میدانند که تصور میکنند «مرد روزگاران آینده» هستند و عصر حاضر قابلیت استفاده از ظرفیت های آنان را ندارد! جملاتی نظیر «جهنم هرکسی جایی است که حرف او را نفهمند» و «اگر به شهری وارد شدی و همه کور بودند، خود را به کوری بزن!» عمدتا از طرف این افراد مطرح میشود و حاکی از نوع نگاه آنان به افراد پیرامونی خود میباشد!
2️⃣آینده نگری را از خصوصیات برجسته خود قلمداد میکنند و کوچکترین حادثه ای را که در گوشه ای از مملکت رخ میدهد، ناشی از بی توجهی به هشدارهای پیشین خود میدانند!
3️⃣امیال و آرزوهای خود را با چهره پیش بینی و عاقبت اندیشی مخابره میکنند و جالب تر آن که برای تحقق آن پیش بینی(!)، تمام تلاش خود را به کار میگیرند؛ به عنوان مثال از یک طرف هشدار «اعتراضات قریب الوقوع» را داده و از طرف دیگر تحریک پنهان برای اغتشاشات را در دستور کار قرار میدهند!
4️⃣کناره گیری از عرصه های اجتماعی را به معنای محروم شدن مردم از افاضات خود تلقی کرده و معتقدند «از نشانه های افول یک جامعه، بی توجهی به نخبگانی همچون آنان میباشد»!
5️⃣عذرخواهی -حتی برای اشتباهات قطعی و مسلّم- خط قرمز آنان محسوب میشود؛ برای فرار از عذرخواهی تلاش میکنند فجایعی را که در گذشته به بار آورده اند، به دست فراموشی سپرده و واژه های ظاهر الصلاحی همچون «گفتگو،صلح، آشتی ملی و..» را جایگزین آن کنند!
6️⃣واگذاری ریاست، کابوسی تلخ برای آنان به شمار میرود؛ لذا پس از خلع مسئولیت، مدام از آینده هولناک سخن میگویند و در مقام پیشنهاد، تغییر شیوه حکومتداری -بخوانید بازگرداندن آنان به مسئولیت- را مطرح میکنند!
✅پر واضح است که برخی از این خصوصیات در صورتی نکوهیده و ناپسند است که حقیقتی ورای آن ادعا وجود نداشته باشد و تنها با اهرم خیال چنین مطالبی مطرح شود؛ اهرم نیرومندی که قادر است انسان را به اسراف در لاف زنی وادار کند!
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰عربده خفاش ها!!
✳️بدون تردید پیکان هجمه های سنگین تبلیغاتی در ماه های اخیر رهبر انقلاب را نشانه رفته و ایشان را آماج انواع افتراها قرار داده است؛ غرض این تبلیغات چیزی جز کاهش اعتماد و اعتقاد به رهبر انقلاب و نظام اسلامی نیست لکن به نظر میرسد آن چه که در میدان عمل رخ داده است -و رخ میدهد- تناسبی با اهداف مذکور نداشته و نتوانسته است فراتر از یک تقلای بیهوده عنوان دیگری به خود بگیرد؛ بخوانید!
❎فارغ از محتوای منتشره در رسانه های غربی، ابتدایی ترین کار برای تخریب یک شخصیت، بهره گیری از عناصر موجه و ظاهر الصلاح است تا به این شیوه باورپذیری مطالب مطروحه افزایش یابد؛ لکن مشاهده و بررسی بازوهای تبلیغاتی غرب، دقیقا عکس این مطلب را نشان میدهد؛ این یک پرسش جدی است که سیاستمداران بین المللی با چه منطقی، ماموریت اهانت به رهبر انقلاب را به اشخاصی محول میکنند که به واسطه بی احترامی هایی که نسبت به هشتاد میلیون ایرانی روا داشته اند جایگاهی نزد مردم ندارند؟ چطور میتوان انتظار داشت که اهانت کسانی که به مردم با دیده حقارت مینگرند و آنان را پست و بی ارزش قلمداد میکنند موثر واقع شود؟
❇️شواهد و قرائن حاکی از آن است که نبود عناصر موجه و مقبول، دستگاه های تبلیغاتی غرب را وادار کرده است که به همین افراد موجود بسنده کند! وگرنه کسی که از اندکی عقل سالم برخوردار باشد، مگر میتواند برای پیشبرد اهداف خود به چنین افرادی دست یاری دراز کند؟! ممکن است سوال شود که نتیجه این اقدامات ناشیانه چه خواهد شد؟
به صورت مختصر میتوان این پاسخ را داد که هیچ کس بغض و کینه خفاش نسبت به آفتاب را دلیل بر عیب و نقصان آفتاب قرار نمیدهد؛چه بسا این کینه ورزی منجر به شناخت و درک بیشتر ارزش آفتاب شود!
✅ و بالاخره اشاره به قسمتی از بیانات امام راحل پیرامون این موضوع خالی از لطف نیست:
«من یک وقتی این کلمه را گفتم که اینها نمیفهمند، اگر میفهمیدند، میآمدند تعریف از فلان آدمی که- مثلًا- پیش مردم یک ارزشی دارد، هی شروع میکردند تعریف کردن. همین اسباب این میشد که ارزشش از بین میرفت. اگر «بگین» [نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی] به ما فحش بدهد، ما ارزشمان شاید پیش مردم- اگر باشد- زیادتر بشود. به دولت ما بد بگوید «بگین» یا «صدام» یا دیگران که در این طریق هستند، آنها اگر به ما بد بگویند، من میگویم خوب حق دارند؛ برای اینکه صدام میخواست که سه- چهار روزه یک کشوری را بگیرد، حالا یک سال است که باز میبینیم که او شکستش زیاد است و ما بحمد الله، جلوتر داریم میرویم و ان شاء الله، زودتر هم جلو خواهیم رفت. 60/06/16»
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰پرده ضخیم جناح بازی و قبیله گرایی
✳️تا این زمان که در حال آماده سازی این یادداشت هستیم، هیچ یک از حامیان و دست اندرکاران دولت فعلی را سراغ نداریم که از #وضعیت موجود کشور اعلام رضایت کرده باشد اما در عین حال از طرف مخالفان دولت کنونی و دست اندرکاران دولت سابق نیز کسی را نیافته ایم که بتواند #روند تحولات کشور را صریح و بی پرده انکار کند؛
✳️بررسی اجمالی فضای تبلیغاتی و رسانه ای کشور حکایت از آن دارد که اختلاف مذکور به نوبه خود منجر به شکل گیری دوگانه درخور توجهی بین رسانه ها شده است و بی توجه به این دوگانه، نمیتوان ارزیابی دقیق و جامعی از تحولات کشور داشت؛
✳️در یک قطب این دوگانه رسانه هایی قرار دارند که علیرغم پذیرش وضعیت ناخوشایند کشور، معتقدند روند و روال تحولات در جهت رفع مشکلات بوده و اگر اوضاع بر همین منوال پیش برود در آینده ای نه چندان دور، مسائل و نابسامانی های به ارث رسیده از گذشته برطرف خواهد شد.
✳️در قطب دیگر، رسانه هایی هستند که در نهایت رِندی، روند رویدادهای کشور را مسکوت گذاشته و تمام توان خود را بر پوششِ همراه با غلو و اغراق وضعیت کنونی معطوف کرده اند؛ در ادامه به برخی از مواردی که بیانگر رویکرد حاکم بر این رسانه ها است اشاره میکنیم؛
✳️روشن ترین مثال برای بررسی این دوگانه، مواجهه این رسانه ها با اندازه تورم میباشد؛ برخی رسانه ها بدون اشاره به کاهش چشمگیر تورم، مدام اندازه تورم موجود را مطرح کرده و آن را نشانه ضعف دولت قلمداد میکنند؛ حتی برخی تجاهل کرده و مدعی میشوند «دولت میگوید تورم کاهش داشته داشته ولی مردم(!) این حرف را نمیپذیرند و میگویند پس چرا همچنان گرانی هست؟!» اگرچه شاید عموم مردم از رابطه «کاهش تورم» و «تداوم گرانی» بی اطلاع باشند اما حقیقتا نمیتوان پذیرفت که گردانندگان این رسانه ها، تنها از روی عدم آگاهی این صحبت ها را ابراز کرده باشند!
✳️مورد دیگر، اندازه بیکاری است؛ بنابر آمار رسمی با احیای کارخانه های تعطیل و نیمه تعطیل در حدود یک سال گذشته،نه صد هزار نفر فرصت شغلی ایجاد شده است؛ اما متاسفانه برخی رسانه ها بدون اشاره ای هرچند گذرا به این روند، بر روی اندازه بیکاری -که البته ناگوار هم هست- متمرکز شده اند!
در دیگر موارد نظیر رشد نقدینگی، قیمت ارز و... نیز اوضاع بر همین منوال است و شرح هر کدام از آن ها به درازا میکشد.
✅و بالاخره میتوان گفت تسویه حساب های سیاسی و باندبازی ها، پرده ضخیمی بر دیده انصاف برخی رسانه ها و اشخاص انداخته که نمیتوانند روند تحولات کشور و مین های خنثی شده را ببینند و اصرار دارند مین های باقی مانده بر زمین دولت را به رخ افکار عمومی بکشند!
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰نبض جهاد تبیین چگونه میزند؟!
✳️در ماه های اخیر، جهاد تبیین از پرکاربردترین - و به عبارت بهتر- پرکاربردترین کلیدواژه رهبر انقلاب بوده و کمتر سخنرانی و دیداری از ایشان را میتوان یافت که به این موضوع اشاره ای نشده باشد؛ تکرار و تاکید چندباره ایشان بر این قضیه، بیانگر آن است که آنچنان که باید و شاید، مقصود از جهاد تبیین محقق نشده است؛ لذا به نظر میرسد ارزیابیِ مسیری که در این مدت در مقوله جهاد تبیین پیموده شده است، امری ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد؛ در این یادداشت میکوشیم با ارائه یک دسته بندی از انواع مواجهه هایی که با «جهاد تبیین» صورت گرفته است، مسیر ارزیابی را هموارتر کنیم، بخوانید!
1️⃣برخی از همان ابتدا که جهاد تبیین بر سر زبان ها افتاده و روشن شده بود که شکست تحریم منوط به شکست تحریف است، بر طبل انکار کوبیده و نظیر واکنشی که نسبت به «تهاجم فرهنگی» در دهه 70 داشتند و آن را توهم توطئه میدانستند، در مورد اخیر نیز چنین راهبردی را در پیش گرفتند؛ البته در این مورد واکنش آنان هوشمندانه تر و حساب شده تر بود؛ مثلا مدعی بودند «به جای صرف وقت و هزینه برای تبیین، به حل مشکلات کشور بپردازید!» این افراد تمایل نداشته و ندارند که قبول کنند حل تدریجی مشکلات کشور -که هم اکنون در جریان است- زیر سایه سنگین تبلیغات منفی، محو و نابود میشود!
2️⃣برخی دیگر که از ابتدا به کارهای فرهنگی مشغول بودند، پس از مطرح شدن جهاد تبیین و به گونه ای که گویی اتفاق خاصی رخ نداده است، همان کارهای روزمره و متعارف پیشین را به اسم جهاد تبیین، روانه بازار مصرف کردند و به این شیوه مدعی بودند در حال عمل به فریضه جهاد تبیین هستند!
3️⃣گروهی دیگر با مطرح شدن جهاد تبیین، فعالیت هایی را شروع کردند که عنوان جهاد تبیین را یدک میکشید ولی در کمال ناباوری آن چه در صحنه عمل رخ میداد، خلاف آن چیزی بود که در ساحت ادعا مطرح میشد؛ این گروه خود به دو دسته تقسیم میشدند؛ برخی از روی بی اطلاعی و عدم آگاهی دست به چنین اقداماتی میزدند و دسته دیگر اتفاقا از روی آگاهیِ کامل، مرتکب چنین اقداماتی میشدند؛ به عنوان مثال انتشار گسترده عکس های کشف حجاب در فلان نقطه از کشور و القای فراوانی افراد بی حجاب که با تابلوی مبارزه با بی حجابی صورت میگرفت، چه نسبتی با جهاد تبیین میتواند داشته باشد؟ یا مثلا بزرگنمایی از اختلافات جزئی و طبیعی بین دوستداران انقلاب و غفلت از دشمن اصلی، چه جایگاهی در پازل جهاد تبیین خواهد داشت؟!!
4️⃣گروهی هم بودند که:
اولا اقدامات آن ها برخاسته از بینش صحیح و متقنی است که آنان را از آفات حرکت در این مسیر مصون داشته است؛
ثانیا تلاش آنان در راستای جهاد تبیین، تلاش عادی و معمولی نبوده و حقیقتا مجاهدانه پا به این عرصه گذاشته اند؛
ثالثا اختلافات ناچیز در جبهه خودی، آنان را از توجه به دشمن اصلی - که همان استکبار جهانی است- بازنداشته است؛
رابعا مطالب اساسی مورد نیاز جامعه را بی آلایش و با زبان عامه فهم ارائه میدهند؛
✅به زعم نگارنده به میزانی که کمیت و کیفیت گروه چهارم ارتقاء یابد، میتوان امیدوار بود که تا حد قابل قبولی به فرمان جهاد تبیین جامه عمل پوشانده شده است؛ حال به نظر شما چند درصد شخصیت ها و رسانه ها در دسته چهارم قرار دارند؟!
#ولایتمداری
✍️ادمین عقال
🆔@eghaal
🔰منتقدان وضعیت اقتصادی
✳️امروزه کمتر دورهمی و جلسه ای هست که در آن به مباحث اقتصادی پرداخته نشود؛ موضوعی که سال هاست به عنوان مساله اول کشور معرفی شده است ولی متاسفانه حدود یک دهه عملکرد غیرقابل قبول در حوزه اقتصاد، کار را به جایی رسانده است که مسئولین رده بالای کشور نیز از وضعیت کنونی اقتصاد، ابراز نارضایتی میکنند؛ به گمان راقم این سطور و بر اساس تجربه ای که از مواجهه با افراد مختلف داشته ام، منتقدان وضعیت اقتصادی را در سه دسته میتوان تقسیم کرد؛
1️⃣مردم عادی
برخلاف دو دسته ای که در ادامه می آید مشکل مردم عادی حقیقتا اقتصادی است و آنچنان توجهی به بحث های جناحی و سیاسی ندارند؛ از جمله مواردی که پایداری و ایستادگی این دسته را تهدید میکند، تبعیض و فساد و همچنین بی خیالی نسبت به مشکلات آنان است؛نباید فراموش کرد که قهقهه معروف صبح جمعه، همچنان خاطر مردم را آزار میدهد!
این افراد در صورتی که تلاش و اهتمام مسئولین را-فارغ از هر جناحی که باشند- برای کاهش و ریشه کنی مشکلات کشور مشاهده کنند،در برابر مشکلات مقاومت کرده و حتی یاریگر دولت نیز خواهند بود؛ شاید بتوان علت اصلی عدم همراهی مردم با آشوب های اخیر را در مشاهده تلاش شبانه روزی اغلب مسئولین و قرار گرفتن کشور در مسیر حل مشکلات، جستجو کرد؛
ناگفته نماند که شنیدن صحبت های این دسته و تلاش برای برطرف کردن آنان از وظائف مسلم دولت میباشد؛ این که رئیس جمهور صحبت های کارگری را که «درخواست عاجزانه» دارد، قطع کرده و میگوید: «چرا عاجزانه؟ با آقایی بگویید، گوش میکنیم» نشان از رویکرد قابل تقدیر و مردمیِ دولت دارد و علاوه بر آن که مایه دلگرمی و امیدواریِ بیشتر مردم به آینده شده است، دولت را نیز در کنار مردم قرار داده است.
2️⃣دست اندرکاران دولت سابق
این افراد تقلای فراوانی برای جای دادن خود در صف منتقدین از خود نشان داده اند اما به دلیل آن که وقایع آن دوران، همچنان در حافظه تاریخی مردم باقی مانده است، لذا انتقادات این دسته از وضعیت اقتصادی کشور، واکنش سرد و به تعبیر گویاتر بی توجهی افکار عمومی را در پی داشته است؛ میتوان ادعا کرد که دولت سابق بیش از آن که به اقتصاد و معیشت عمومی ضربه بزند، ضربه اصلی و اساسی را بر اعتبار تفکر حاکم بر دولت خود وارد کرده است؛ به گونه ای که پس از حدود دو سال از اتمام دوران مسئولیت، همچنان هر اقدام و اظهار نظری که برای بازگشت آنان به صدر اخبار صورت میگیرد، به در بسته میخورد!!
3️⃣همراهان سست نهاد و سست بنیاد
برای توضیح این دسته ابتدا قسمتی از سخنان رهبر انقلاب درباره نقشه جامع دشمن در آشوب های اخیر را مرور میکنیم:
«[یکی دیگر از اضلاع نقشه دشمن] همراه کردن بعضی عناصر داخلی با خودشان [بود]؛ این هم از مدّتی پیش شروع شد که این هم یک عامل مهمّی است. یک کسی را در کشور با انگیزههای مختلف، انگیزهی قومی، انگیزهی مذهبی، انگیزهی سیاسی، انگیزههای شخصی [که مثلاً] چرا به سلام من درست جواب ندادید؟ چرا من را فلان جا نگذاشتید؟ [فریب بدهند]، از اینها استفاده کنند، اینها را آماده کنند برای همراهی.»۱۴۰۱/۱۰/۲۲
این دسته تابلوی انقلابی بر دست دارند و بروز خارجیِ انتقادات آنان، پدیدآور این پندار است که برخی بگویند «حتی خودشان -دولت- هم به بن بست رسیده اند!!» لکن اندکی توجه به مختصات شخصی و شخصیتی این دسته، به وضوح حکایت از آن دارد که انتقادات اقتصادی آنان صرفا ابزاری برای چانه زنی در جهت امتیازگیری بیشتر اعم از پست و مقام و... است؛ درباره این دسته به توفیق الهی در آینده خواهیم نوشت.
✅و بالاخره گفتنی است نقد عالمانه، نعمتی است که هیچ انسان عاقلی نمیتواند خود را از آن محروم کند ولی باید پذیرفت میان «نقد عالمانه» با «نِق زنی جاهلانه» فاصله ای پرناشدنی وجود دارد.
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
پ.ن: با توجه به تذکر یکی از مخاطبان کانال، زین پس به جای واژه فرنگی «ادمین» از واژه «مدیر» استفاده میکنیم.
🆔@eghaal
🔰مغالطه «تفصیل مرکب»
✳️پذیرش بی چون و چرای آن چه که در بنگاه های خبرپراکنی منتشر میشود، بیش از آن که ناشی از خوش باوری و ساده لوحی مخاطبان آنان باشد، از زبردستی و کارکشتگیِ گردانندگان این رسانه ها حکایت دارد؛ لذا به نظر میرسد آشنایی با شگردهایی که در برخی از رسانه ها مورد استفاده قرار گرفته و افکار عمومی را در برابر کالاهای فکریِ خود به عامل بی ارادۀ مصرف تبدیل کرده است، ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد؛ در یادداشت پیش روی میکوشیم به توصیف یکی از این ترفندهای پرکاربرد پرداخته و نمونه هایی از آن را ذکر کنیم، بخوانید!
✳️در این ترفند که برخی آن را «تفصیل مرکب» نام نهاده اند، دستور کار چنین است: ابتدا با انتشار انبوه اخباری که برای بخشی از گزاره ها صحیح میباشد، آن مسئله را در صدر اخبار نشانده و در مرحله بعد همان حکم را به مجموع گزاره ها نسبت میدهند؛
✳️برای توضیح بهتر ابتدا مثالی خارج از فضای رسانه مطرح میکنیم؛ به عنوان مثال عدم تساوی عدد 2 و 1 مورد اتفاق همگان است اما در صورتی که به طرفین این نامساوی، اعداد دیگری کم یا اضافه شود ممکن است نتیجه متفاوتی در پی داشته باشد؛ مثلا اگر به عدد1، 4 را اضافه کرده و به عدد2، 3 را اضافه کنیم تساوی طرفین (1+4=2+3) برقرار خواهد بود؛ در این جا حکم «عدم تساوی» برای گزاره هایی که در طرفین قرار داشته و از هم تفکیک شده اند صحیح میباشد لکن اگر مجموع این گزاره ها در کنار هم لحاظ شود، حکم عدم تساوی صحیح نخواهد بود.
✳️به فضای رسانه ای بازگردیم؛ در عرصه تبلیغات، ماموریت این ترفند آن است که حکم گزاره های تفکیک شده را -در این جا عدم تساوی- به مجموع گزاره ها سرایت داده و مخاطب را به یک نتیجه کلی سوق دهد! دو نمونه از چشم بندی هایی که به واسطه این ترفند صورت میگیرد از این قرار است:
1️⃣ناگفته پیداست که برای ارزیابی و مقایسه وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف، عوامل گوناگونی دخیل بوده و باید همه آنها در نظر گرفته شود لکن به ناگاه مشاهده میشود که ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی، محدود و منحصر در یک عامل شده و تنها همان عامل محور تحلیل ها و قضاوت ها قرار میگیرد؛ بدیهی است که قیمت اقلام مصرفی-خرج- به تنهایی نمیتواند ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف قرار بگیرد بلکه شایسته و بایسته است که میزان حقوق و درآمدها -دخل- نیز لحاظ شود؛ به عبارت دیگر باید مجموع (دخل + خرج) در دو بازه زمانی بررسی شده و سپس داوری صورت گیرد! (دخل و خرج به عنوان مثال مطرح شد وگرنه کارهای زیربنایی نیز باید در ارزیابی مورد توجه قرار گیرد.)
2️⃣نمونه بعدی در موضوع حقوق زن و مرد میباشد؛ برخی با استناد به بخشی از حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر، درصدد القای این انگاره هستند که حقوق آنان در اسلام یکسان نیست و شواهدی از جمله نصف بودن ارث زن نسبت به مرد را دلیل بر ادعای خود عنوان میکنند! غفلت یا تغافل این افراد آن است که حکم قسمتی از گزاره ها را به مجموع آن سرایت میدهند؛ در مثال فوق الذکر اگر ارث زن، نصف مرد است در مقابل زن هیچ تعهدی نسبت به نفقه نداشته ولی چنین تعهدی بر دوش مرد سنگینی میکند؛ با در کنار هم قرار دادن مجموع این موارد است که ادعا میشود حقوق زن و مرد یکسان است وگرنه با توجه به تفاوت های ذاتی زن و مرد، تساوی حقوق آنان در تک تک موارد را هیچ عقل سلیمی ادعا نمیکند!
✅در پایان لازم به ذکر است که باطل السحر چنین مغالطاتی، افزایش آگاهی و ارتقای عقلانیت عمومی میباشد؛ آرمانی که جز با جهاد تبیین نمیتوان به آن دست یافت!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰شاخهزنی و بنبست تخریب‼️
✳️افراد کارآزموده و کهنه کار برای قطع درختی که تناوری و تنومندی آن شهره خاص و عام شده است، درگیر بریدن تنه نمیشوند بلکه درخت را با برش تدریجی شاخه های آن، تبدیل به چوب خشکی میکنند که تنها بتوان به عنوان هیزم از آن استفاده کرد!
✳️در حدود 1.5 سال اخیر و در حالی که دشمن، سرگرم یارگیری مجازی بود و هر از گاهی سقوط حکومت و ورشکستگی دولت را اعلام میکرد، رئیس جمهور با شناخت صحیح صحنه و بی توجه به هیاهوهایی که برای هیچ صورت میگرفت، کاروان دولت را از استانی به استان دیگر حرکت داده و ارتباط مستقیم و رودررو با مردم، رفع مشکلات و همچنین احیای سرمایه اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده بود؛
✳️دستاورد همه این تلاش ها این بود که حتی سرسختترین مخالفان دولت نیز ناچار شده اند که به پاکدستی، سختکوشی و سادهزیستی رئیس دولت اذعان کنند؛ لکن مسلم بود که این افراد از ماموریت تخریب دولت صرف نظر نکرده و مسیرهای جایگزین را برای تحقق این غرض، طراحی خواهند کرد!
✳️مروری هرچند گذرا بر مطالبی که در بوق های تبلیغاتی منتشر میشود، به وضوح حکایت از آن دارد که شاخهزنی، به عنوان مسیر جایگزین در دستور کار مخالفان دولت قرار گرفته است؛ اگرچه از همان ابتدای شروع کار دولت، نشانههایی از این شگرد دیده میشد لکن در ایام اخیر و پس از آشنایی بیشتر افکار عمومی با خصوصیات رفتاریِ رئیس دولت، طرح شاخهزنی بیش از پیش، توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است؛
✳️شاخهزنی علاوه بر آن که مخالفان دولت را از بن بست تخریب، نجات میدهد قابلیت آن را دارد که حتی برخی از حامیان ناآگاه دولت را نیز به استخدام خود درآورده و از آنان به عنوان کارگر مفت و مجانی بهره ببرد؛ در ادامه نمونه هایی از ترفند شاخه زنی را که در این مدت واقع شده است، مرور میکنیم:
1️⃣با شروع به کار دولت و در حالی که کرونا، روزانه بالای هفتصد خانوار را داغدار میکرد، دولت عزم خود را برای حل این مشکل جزم کرده و با پشتکاری ستودنی واکسیناسیون عمومی را در پیش گرفت؛ همان زمان برخی از رسانه ها عوامل وزارت بهداشت را به عنوان نفوذی سازمان های صهیونیستی معرفی کرده و خواستار برکناری مجموعه وزارت بهداشت بودند!! با گذر زمان و کاهش تلفات کرونا، این افراد برای توجیه مواضع خود، با زیر سوال بردن این دستاورد دولت ، دلیل کاهش تلفات کرونا را نه واکسیناسیون عمومی که تغییر فصل(!) معرفی کردند؛ البته پس از کاهش تلفات کرونا، صحبت های آنان نیز چندان خریداری نداشته و لذا ترجیح دادند که زمین بازی را به دیگر وزارتخانه ها تغییر دهند!
2️⃣عوامل وزارت خارجه از یک طرف به عنوان «افرادی که انقلابی نیستند و روحیه سازشکارانه دارند» و از طرف دیکر به عنوان کسانی که «زبان دنیا را بلد نیستند» معرفی میشدند و هر کدام از طرفین نیز خواستار برکناری و عزل تیم دیپلماسی بودند!! لکن گذر زمان نشان داد که تیم وزارت خارجه نه تنها از حقوق ملی کوتاه نمی آیند بلکه با نمایش یک دیپلماسی فعال، زمینه ساز انعقاد قراردادهای کلان با قدرت های اقتصادی دنیا شدند که به گفته کارشناسان به زودی آثار آن در سفره های مردم مشخص خواهد شد.
3️⃣چنین برخوردی با دیگر بازوهای دولت نیز رخ داده و نقطه مشترک همه آنان، درخواست عدم رای اعتماد،برکناری و یا استیضاح مسئول مربوطه میباشد!! وزارت ارتباطات، فرهنگ، کشور، نیرو و.. از جمله این وزارتخانه ها بوده که توضیح هر کدام از آنها خارج از حوصله یادداشت میباشد؛ گفتنی است که در هر یک از این موارد، گذر زمان و مشاهده عملکرد هر یک از وزارتخانه ها، اغلب این جاروجنجال ها را به حاشیه برده است.
نظیر عملیاتی که علیه دیگر تیم های دولت صورت گرفته بود، علیه تیم اقتصادی و البته با شدت بیشتر در جریان است؛ با عنایت به تجربه ای که از دیگر تیم های دولت به دست آمده است میتوان امیدوار بود که از این فتنه اقتصادی هم عبور کرده و هلهله ناکارآمدی تیم اقتصادی که توسط برخی رسانه ها بلند شده است، خاموش خواهد شد.
✅لازم به ذکر است که ارزیابی دائمی از تیم دولت، وظیفه ای است که بر دوش رئیس جمهور سنگینی میکند و رسانه ها نیز میتوانند در این مسیر یاریگر دولت باشند لکن باید توجه داشت که هرس شاخه های درخت، نیازمند آگاهی و اطلاعات کافی از شرایط بوده و نمیتوان چشم بسته و بدون ملاحظه همه جوانب، اقدام به قطع شاخه کرد!
#ولایتمداری
#نفاق
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰مغالطه ظرف و مظروف
1️⃣ناگفته پیداست که همانند جنگ نظامی، کارزار تبلیغاتی نیز تلفات مختص به خود را به دنبال دارد و رها کردن مجروحان این نبرد، در تعارض با وظائف انسانی و اخلاقیِ هر فرد متعهدی میباشد؛ به نظر میرسد اگر مجروحان این معرکه در جریان این که از طرف چه کسانی و با چه سلاحهایی زخمی شدهاند قرار بگیرند، زخم ها و شبهات ایجاد شده در افکار عمومی در کوتاهترین زمان ممکن، معالجه خواهد شد؛ در این یادداشت میکوشیم به معرفی یکی از شگردهایی که در رسانههای گروهی مورد استفاده قرار میگیرد بپردازیم و در پایان شیوه مقابله با این شگرد و ترفندهای مشابه آن را بیان کنیم؛ بخوانید!
2️⃣برای توضیح این مغالطه، بیان مثالی را مقدمه میکنیم؛ تصور کنید دو ظرف کاملا مشابه و یکسان دارید و در یکی از آنها، آب آشامیدنی و در دیگری سمّ کشنده ریختهاید؛ روشن است که قضاوت درباره مصرف یا عدم مصرف هریک از موارد فوق، نه بر اساس ظرف و ظاهر آنان که براساس مظروف و محتوایی است که داخل ظروف قرار دارد.
3️⃣یادداشت را با مثال دیگری پی میگیریم؛ تصور کنید دو بازیکن از یک تیم موفق به گلزنی شدهاند ولی یکی از آنان به جای دروازه حریف، دروازه خودی را نشانه رفته است! حال آیا میتوان گفت که این دو بازیکن در «گُل زدن» مشترک هستند و باید از هر دو تقدیر شود؟!! آیا تشویق یکی و تنبیه دیگری، حکایت از استاندارد دوگانه مربی دارد؟!! پاسخ روشن است.
4️⃣به اصل مغالطه بازمیگردیم؛ در این مغالطه «قضاوت بر اساس ظرف و ظاهر حوادث»، به جای «قضاوت بر اساس مظروف و محتوای وقایع» نشسته و در نتیجه طرف مقابل متهم به اتخاذ استاندارد دوگانه در برابر رویدادهای مختلف میشود! چرا که درباره اتفاقات به ظاهر یکسان، موضعگیریهای مختلفی از خود به نمایش میگذارد!!
✅در ابتدای یادداشت راهکار معالجه جراحات وارده در این پیکار بیان شد ولی فراتر از معالجه، نیازمند مقابله با این آسیبها نیز هستیم؛ از آن جایی که بوقهای تبلیغاتی در پیادهسازی این شگردها، حساب ویژهای بر سطحینگری افکار عمومی باز کرده اند، مقابله و حتی مداوای جراحتهای وارده در این نبرد، با ارتقای آگاهی و عقلانیت جمعی امکانپذیر میباشد؛ به تعبیر بهتر میتوان ادعا کرد مبارزه با سطحینگری، به منزله پوشاندن زره بر قامت افکار عمومی است که سلامتیِ آنان را در برابر حملات آینده و در مقابل سلاحهای مختلف دشمن تضمین خواهد کرد.
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰بیانات رهبری چگونه ذبح میشوند؟!
✳️شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که توطئه سکوت و جلوگیری از انتشار بیانات رهبری، اولویت اول و حیاتیِ رسانههای معاند میباشد لکن جای این پرسش در میان است که پس از ناکامیِ این رسانهها در حفظ و تحقق اولویت اول، راهبرد ثانویه آنان چه خواهد بود؟! با مروری گذرا بر کارنامه این رسانهها میتوان دریافت که در این مرحله، خنثیسازی و بیخاصیتسازی بیانات رهبری - که توضیح آن در ادامه روشن میشود- در دستور کار قرار میگیرد؛ ظرافت و حساسیت بالای این راهبرد، منجر به این شده است که برخی عناصر داخلی نیز آگاهانه و یا از روی غفلت در خدمت اهداف آنان قرار بگیرند و همان مواجهۀ دلخواهِ آنان را با توصیههای رهبری داشته باشند؛ در ادامه به بررسی 3نوع برخوردی که در مرحله دوم و پس از نشر گفتارهای رهبری صورت گرفته و باب طبع رسانههای معاند نیز هست، میپردازیم؛
1️⃣بدون تردید نگاه جامع و منظومهوار به بیانات رهبری نه تنها مطلوب بلکه ضرورتی انکارناپذیر است لکن گاهی اوقات مشاهده میشود که صریح ترین رهنمودهای ایشان، تحت عنوان جذاب «نگاه منظومهای!»، قربانی شده و به دست فراموشی سپرده میشوند؛ در این شگرد استناد به هر توصیه و درخواست رهبری با جمله معروفِ «همه صحبتهای رهبری را باید باهم و در کنار هم دید!» مواجه میشود و عملاََ تحقق همه آن توصیهها به در بسته میخورد؛ به نظر میرسد در مقابل کسانی که چنین شگردی را علیه بیانات رهبری به کار میگیرند، «مطالبه منظومه فکری رهبری» منجر به خلع سلاح آنان شود؛ چرا که اغلب این افراد آشنایی چندانی با تفکر و منش رهبری نداشته و «نگاه منظومهای» را صرفا بهانهای برای توجیه اقدامات خود قرار دادهاند!
2️⃣شگرد و به تعبیر بهتر آسیب دیگری که در مواجهه با بیانات رهبری به چشم میخورد، ناشی از تعلقات شخصی و وابستگیهای جناحی میباشد؛ برخی افراد که توصیههای رهبری را در تعارض با منافع و علاقه شخصی خود میبینند و از طرفی تمایلی ندارند که به مخالفت صریح و بیپرده با رهبری بپردازند، به جای آن که خود را در صراط مستقیم بیانات رهبری قرار دهند، تلاش میکنند که گفتارهای رهبری را به سمت مسیری که خود در آن قرار گرفتهاند منحرف کنند! تقلا و تکاپوی این دسته که بعد از هر سخنرانیِ رهبری و برای تفسیر و تاویل گفتارهای ایشان صورت میگیرد، تماشایی و البته آزاردهنده است! این نوع مواجهه بیش از آن که مربوط به حوزه علم و اندیشه باشد، ریشه در زمین عمل و اخلاق دارد؛ به نظر میرسد برای رفع چنین مواجههای، راهکاری جز گذر از سیمخاردارهای تعلقات شخصی وجود نداشته باشد.
3️⃣دیگر مواجهه نامطلوبی که با بیانات رهبری صورت میگیرد، به طور مشخص برآمده از سطحینگری و فهم ناقص توصیههای ایشان میباشد؛ اکتفا به چاپ بنر و پوستر برای تحقق شعار سال یا تصویب بودجه برای فریضه جهاد تبیین، از مصادیق بارز این نوع مواجهه است که رهبری را وادار به موضعگیری در این موارد کرده است.
✅و بالاخره اشاره به قسمتی از بیانات رهبری که حاکی از نوع نگاه ایشان به آراء و نظرات امام راحل میباشد خالی از لطف نیست؛
«ممکن است کسی با کلیّات و جزئیّاتِ این نظر [امام] موافقت نداشته باشد؛ خیلی خوب، نظر خودش است؛ لیکن نظر امام تحریف نشود. شما باید خیلی مراقبت کنید که نظر امام واقعاً به گونهای درآید که در کلمات و کتابها و حرفها و منش ایشان معلوم است.۱۳۷۸/۱۱/۰۴»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰سرمایهای به نام «خشم خاموش»
1️⃣پشتوانه اجتماعی و پذیرش همگانی، ضمانت اجرای هر قانون و برنامهای است؛ در صورتی که افکار عمومی از یک طرحی استقبال نکنند یا حتی اگر رضایت داشته ولی آن را ابراز و اظهار نکنند، قانون فوق الذکر -هر مقدار هم که عالی و فوقالعاده باشد- محکوم به شکست خواهد بود؛ در نقطه مقابل اگر فریاد حمایت مردم از یک قانونی بلند شود، تحقق آن امری مسلم و قطعی میباشد؛ شاید تعجب کنید ولی نمونه واضح و روشن این ادعا، حمله موشکی به پایگاه عین الاسد بود! بخوانید؛
2️⃣پس از ترور حاج قاسم سلیمانی که به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت، دنیا منتظر واکنش جمهوری اسلامی به این حادثه بود؛ اگر چه ایالات متحده در دهههای اخیر، افول بی سابقهای را پشت سر گذاشته بود لکن همچنان جزو قدرتهای نظامی دنیا محسوب میشد؛ مشخص بود که حمله به مواضع چنین کشوری که پس از جنگ جهانی دوم، احدی جرئت تعرض به آن پیدا نکرده بود، شهامت و جسارت بالایی را میطلبید؛ با این اوصاف سوال این است که شجاعت حمله به پایگاه عین الاسد، چگونه تامین شد؟!
3️⃣ایام پس از شهادت حاج قاسم را به خاطر بیاورید؛ نفرت و انزجار مردم از استکبار جهانی بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآمده بود و فریاد انتقام در سراسر کشور و جبهه مقاومت، طنین انداز شده بود؛ تشییع میلیونی هم مزید بر علت شده و جرئت انتقام را به مسئولان کشور تزریق کرده بود؛ این گونه بود که پس از حمله به پایگاه عین الاسد، تحلیل عمیق و دقیقی که از این حادثه ارائه شد این بود: «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.»
4️⃣حال یک لحظه تصور کنید اگر قبل از شهادت سردار از نفرت خاموش مردم علیه آمریکا و استکبار جهانی صحبتی به میان میآمد، چه واکنشهایی را از طرف رسانهها در پی داشت؟ به احتمال زیاد تصدیق خواهید کرد که گوینده این سخنان متهم به شعارزدگی، خوشخیالی و بیان حرفهای تکراری و کلیشهای میشد!!
5️⃣به موضوع اصلی یادداشت بازگردیم؛ به زعم نگارنده در مقوله حجاب نیز با چنین پدیدهای مواجه هستیم؛ برای مقابله با برهنگی و بیحیاییِ سازمانیافته، نیازمند پشتوانه فعال و حاضر در صحنهای هستیم که قدرت چانهزنیِ مجریان قانون را در برابر هنجارشکنان افزایش دهد؛ باید توجه داشت که خشم خاموش مردم از بی حیایی،برهنگی و هرزگی، سرمایهای انکارناپذیر است که در صورت فعال شدن، میتواند برای مقابله با عریانیِ برنامهریزیشده مورد استفاده قرار گیرد؛
6️⃣در پایان گفتنی است که صِرف متهم کردن این نهاد و آن سازمان به انفعال در موضوع حجاب، شاید سرپوشی بر کمکاریهای خود شخص قرار بگیرد ولی نه تنها هیچ دردی را دوا نمیکند بلکه احتمالا از برافروخته شدن این نفرت خاموش نیز جلوگیری خواهد کرد؛ بهتر نیست به جای اتهامزنی و منازعات بیهوده، درباره استفاده از این سرمایه عمومی و فعال کردن آن، اندیشهورزی شود؟!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰همرهان سستکمربند
✳️نشانهشناسیِ دشمنان امیرالمومنین، از جمله مباحث عبرتآمیز و پندآموزی است که میتواند اقدامات و فعالیتهای هر شخصی را تحتالشعاع قرار داده و آنان را جهتدهی کند؛ در مقابل عمارها و مالکاشترهایی که مسیر را برای حرکت حکومت علوی و استقرار عدالت هموار میکردند، افرادی هم بودند که با کارشکنی و اخلالگریهای متعدد، از موانع حکومتداری امیرالمومنین محسوب میشدند؛ لذا شایسته است در کنار بررسی و شناخت یاران امام علی، ویژگیهای دشمنان حضرت نیز مورد مطالعه قرار گیرد تا علاوه بر شناخت آن افراد، از قرار گرفتن در زمره آنان نیز پیشگیری شود؛ در این یادداشت میکوشیم به گوشهای -تاکید میشود گوشهای- از ویژگیهای گروهی از دشمنان امیرالمومنین -که به ناکثین مشهور هستند- بپردازیم؛ بخوانید!
1️⃣یکی از ویژگیهای این دسته، حسادت به امیرالمومنین میباشد؛ توجهِ دلها و اقبال عمومیِ مردم به امام علی، حسادت سران ناکثین را برانگیخته و یکی از دلایلی است که منجر به توطئههای بعدیِ آنان علیه حکومت میشود؛ خطبه69 نهج البلاغه که میفرمایند: «آنها از روی حسادت، بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده، به طلب دنیا برخاستهاند»، شاهد واضح این ادعاست.
2️⃣خصوصیت مهم دیگری که این دسته دارند، پُرادعایی و در عین حال بیعملی است؛ امیرالمومنین در خطبه9 نهج البلاغه، اظهارات و ادعاهای این افراد را به صاعقه بدون بارانی تشبیه میکنند که همگان را انگشت به دهان کرده و چشم و گوش انسانها را تسخیر میکند لکن بارانی در پی ندارد که عموم مردم بتوانند از آن بهره مند شوند؛ البته با همین اظهارات پر سر و صدا، این تلقی را برای برخی افراد سادهلوح به وجود میآورند که اگر حکومت دست آنان میبود، اوضاع بهتری رقم میزدند!
3️⃣از دیگر ویژگیهای این دسته، تمرکز بر نیروهای خودی و اختلافافکنی بین آنان میباشد؛ جامعه هدفِ ناکثین، افرادی هستند که از حامیان و طرفداران حاکم اسلامی محسوب میشوند و دلسرد و ناامیدسازی و در نهایت منصرف کردن آنان از حمایت و پشتیبانیِ حاکم اسلامی، ماموریت اصلی آنان میباشد؛ روشن است که چنین کاری به اسم اسلام و با گزارههایی نظیر این که « انقلاب نبوی رو به انحراف میرود!!» صورت میگیرد؛ امیرالمومنین در خطبه172 و در توصیف نیروهای آنان چنین میفرمایند: «لشگری را آوردند که همه آنها به اطاعت من گردن نهاده بودند»؛
4️⃣حساسیت بالا نسبت به نقصها و کاستیها از دیگر ویژگیهای این دسته است؛ این افراد پس از آن که از حکومت علوی چیزی عایدشان نمیشود، تبدیل به زخم خوردگانی میشوند که اندک چیزی را بهانهای برای اشکالتراشی و تضعیف حکومت قرار میدهند؛ ناگفته پیداست که نسبت به دستاوردهای حکومت هم آنچنان واکنشی ندارند و ترجیح میدهند به آسانی از کنار آن عبور کنند! این که امیرالمومنین در خطبه 205 نهج البلاغه میفرمایند: «به اندک چیزی خشمناک شدید و خوبی ها را از یاد بردید!» حکایت از این ویژگیِ ناکثین دارد.
✳️در این یادداشت، گوشهای از ویژگیهای ناکثین را برشمردیم ولی اگر بخواهیم بیانی که جامعِ همه ویژگیهای ناکثین بوده و خصوصیات مختلف آنان را زیر چتر خود قراد دهد، میتوانیم به این فرمایش رهبری استناد کنیم:
✅«ناکثین، یعنی شکنندگان و در این جا یعنی شکنندگان بیعت. اینها اوّل با امیرالمؤمنین بیعت کردند، ولی بعد بیعت را شکستند. اینها مسلمان بودند و برخلاف گروه اوّل[قاسطین]، خودی بودند؛ منتها خودیهایی که حکومت علی بن ابی طالب را تا آن جایی قبول داشتند که برای آنها #سهم قابل قبولی در آن حکومت وجود داشته باشد؛ با آنها #مشورت شود، به آنها #مسؤولیت داده شود، به آنها حکومت داده شود، به اموالی که در اختیارشان هست - ثروتهای باد آورده - تعرّضی نشود؛ نگویند از کجا آوردهاید!77/10/18»
#ولایتمداری
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰تخریب بیوقفه و شبانهروزی!!
1️⃣برای کسانی که با انصاف و مروت بیگانه هستند و از هیچ دستاویزی برای تخریب مخالفین خود چشم پوشی نمیکنند، «فضای مجازی» و همچنین «سطحینگریِ» روزافزونی که به جوامع تحمیل میشود، فرصت بینظیری را فراهم آورده است! برخی افراد در هر وضعیتی و بدون توجه به چیستی اقدام صورت گرفته از طرف مخالفان خود، ماموریت تخریب و خردهگیری را بی هیچ کم و کاستی دنبال میکنند؛ در حکم نانوشتهای که برای ماموریت این افراد تعریف شده است، تحت هیچ شرایطی نباید تضعیف و تخریب مخالفان آنان متوقف شود و لازم است دامِ دائمی برای هر اقدام و موضع جبهه مقابل، پهن گردد تا اعمال و رفتار جبهه مقابل به بدترین حالت، قربانی شود! برای روشنتر شدن مقصود، به دو نمونه اشاره میکنیم؛
2️⃣اگر مشخص شود که یک مسئولی در رفاه زندگی میکند، این گونه بیان خواهد شد که «مسئولی که طعم فقر را نچشیده و در رفاه به سر برده است نمیتواند به فکر فقرا و نیازمندان باشد!» حال تصور کنید که برخلاف بیان قبلی، گفته شود «فرزندان فلان مسئول،مستاجر هستند»؛ اگر این رسانهها نتوانند صحت این خبر را زیر سوال ببرند خواهند گفت «مردم به ساده زیستی حاکم نیازی ندارند، به عدالت و صداقت او احتیاج دارند!» البته اگر برای این گفتههای خود، روایاتی را هم ضمیمه کنند، به خیال خود نقطهزنی کردهاند!
3️⃣به نمونه دیگری بپردازیم؛ این افراد فشار زیادی برای تغییر در کابینه دولت وارد کرده و چند ماهی بود که عدم تغییر در تیم دولت را ناشی از بی توجهی رئیس دولت به مطالبات عمومی، عنوان میکردند! حال پس از آن که تغییراتی - هر چند جزئی- در تیم دولت به وجود آمده است، با شیوه دیگری به مبارزه با دولت آمدهاند! به نظر میرسد راهکار کنونی آنان برای تخریب دولت آن است که این خط تبلیغاتی را دنبال کنند: «دولت ثبات و استحکام لازم را ندارد و شیرازه آن در حال فروپاشی است!»
4️⃣از بیان نمونههای دیگری که امروزه در فضای رسانهای کشور در جریان است خودداری میکنیم و خوانندگان را به دو یادداشتی که قبلا در این موضوع نوشتهایم ارجاع میدهیم؛ [https://eitaa.com/eghaal/65 و https://eitaa.com/eghaal/30] اما بیان گوشهای از ویژگیهای این افراد خالی از لطف نیست؛
5️⃣ویژگی شاخص این افراد آن است که همیشه اصرار دارند در جبهه خودی قرار گرفته و اظهارات خود را از جایگاه یک فعال دینی و انقلابی بیان کنند؛ این افراد برای آن که از حقوق و مزایای بالاتری برخوردار باشند و ماموریتهای بهتری به آنان واگذار شود، ناچارند درباره همه چیز نظر بدهند به امید آن که شاید یکی از این اظهارات، موثر واقع شود! تیزبینی و حساسیت بالای آنان نسبت به عیوب دیگران و همچنین بیتوجهی و غفلت از عیوب خود، از دیگر ویژگیهای این افراد است؛ در پایان این ابیات «واعظ قزوینی» را شرح حال این افراد میدانیم:
این حریفان که گهی زاهد و گه اوباشند
از پی وسعت روزی، نخود هرآشند
جمله بینا به عیوب هم و کور از هنرند
همه در شام سیه رویی خود، خفاشند
عیب هم را همه چشمند و زبان، چون مقراض[قیچی]
روز و شب همدم یکدیگر و در پرخاشند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰فلسفهتراشی زیرکانه
✳️اقدامات کور و برخاسته از هیجانات زودگذر، اگر مستند به منطق مقبول یا حداقل دلیل ظاهرالصلاحی نشوند، زودتر از آن چه که تصور میرود به پایان میرسند؛ بیت «طوفان اگر فرو بنشیند عجیب نیست//پایان بی دلیل دویدن،نشستن است» نیز ناظر به همین معنا بوده و از ناپایداریِ رفتارهایی که دلیل مقبول و پسندیدهای ندارند حکایت میکند؛
✳️در این میان کسانی که منافع آنان در استمرار و تداوم چنین اقداماتی است، برای جلوگیری از توقف زودهنگام، دلایلی را برای تمدید «دویدن»، القاء و تلقین میکنند که به نوعی در حکم «نفس مصنوعی» برای این گونه از اقدامات میباشد! در این یادداشت میکوشیم نحوه این فلسفهتراشی را بیان کنیم، بخوانید!
✳️برای فردی که عنوان متفکر،اندیشمند و... را یدک میکشد، تشویق و یا همراهی با اقدامات آنارشیستی، لطمه جبرانناپذیری بر حیثیت و اعتبار شخص وارد میکند و لذا این افراد تمایلی ندارند که اعتبار خود را پای حمایت مستقیم از چنین اقداماتی قربانی کنند؛ از طرفی به دلیل آن که تحقق اغلب اهداف این متفکرنماها، منوط به آشفتگی وضعیت کشور و هرجومرج دائمی میباشد، ناچارند به گونهای متفاوت نقش خود را ایفا کنند!
✳️در نقش جدیدی که این افراد برای خود در نظر گرفتهاند، ابتدا خود را به عنوان سخنگوی مردم معرفی کرده و در مرحله بعد آرزوها و علائق خود را در قالب تحلیلهای روانشاختی و جامعه شناختی(!) و به عنوان مطالبات و خواستههای مردم، روانه بازار مجازی میکنند!
✳️اغلب این تحلیلها حاوی عباراتی نظیر «مردم میگویند...» است اما با اندکی توجه میتوان دریافت که عبارت فوقالذکر در حقیقت، جایگزین «مردم باید بگویند...» شده است!! در توضیح بیشتر باید گفت که فیلسوفان مجازی تمایل دارند که اولا حلقه اطرافیان خود را به عنوان مردم معرفی کرده و ثانیا امیال و آرزوهای خود را در قالب گزارههای خبری ارائه کنند!! البته باید اعتراف کرد که پس از مدتی بر اثر تکرار فراوان و خارج از حد معمول، بخشی از این آرزوها تبدیل به خبر میشود!! در ادامه به بیان نمونههایی از این فلسفهتراشیها میپردازیم:
1️⃣مردم میگویند: «چون اختلاس و دزدی هست پس ما هم تا میتوانیم دزدی میکنیم و کسی نباید کاری با ما داشته باشد!»
2️⃣مردم میگویند: «ابتدا مشکلات اقتصادی را حل کنید، سپس به بحث پوشش بپردازید!»
3️⃣مردم میگویند: «چون برخی ناملایمات اقتصادی در کشور هست، پس لجبازی کرده و کشف حجاب میکنیم!»
4️⃣مردم میگویند: «چون به نوع پوشش ما گیر میدهند، پس ما هم عمامهپرانی میکنیم!»
5️⃣مردم میگویند: «چون به ما بی توجهی شده است لذا دست به آشوب و اغتشاش میزنیم و تقصیری متوجه ما نیست!»
6️⃣مردم میگویند: «اگر حکومت از قوانین سابق عقب نشینی نکند، دوباره به خیابانها میریزیم و عواقب آن بر عهده ما نیست!»
7️⃣مردم میگویند: «بگذارید بدون هیچ گونه قانون محدودکنندهای و آن طور که میخواهم زندگی کنم!»
8️⃣مردم میگویند: «چون گرانی هست لذا نباید برای امور معنوی هزینه شود و اصلا مراسمات مذهبی باید تعطیل شود!»
✅همان طور که پیداست بیان چنین جملاتی از سوی یک شخصیت علمی -اعم از حوزوی یا دانشگاهی- به منزله پایان عمر روشنفکریِ وی خواهد بود لکن این افراد در نهایت رندی، مردم مظلوم را سپر خود کرده و تمایلات قلبی خود را با زبان مردم به افکار عمومی ارائه میکنند! مراقب این جماعت زیرک و زبل باشید.
#مردم_میگویند
#مردم_باید_بگویند
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰نمودار دینداری؛ نزولی یا صعودی؟!
✳️از جمله مباحثی که ضرورت بحث و بررسی پیرامون آن بر کسی پوشیده نیست، ارزیابی و سنجش میزان پایبندی یک جامعه به دین و شریعت است؛ این موضوع زمانی اهمیت مضاعف مییابد که بخواهیم از مقایسه دو بازه زمانی مختلف، مشخص کنیم شاخص دینداریِ جامعه چه روندی را پشت سر گذاشته است؟؟
پیچیدگی این موضوع به قدری است که مانع از ابراز یک پاسخ سطحی و بسیط میشود؛ لذا برای پاسخ به پرسش مذکور ناگزیر از بیان مقدماتی هستیم!
✳️ابتدا به معرفی دو نوع مختلف از دینداری میپردازیم و برای توضیح آن دو، اصطلاح «دینداری حقیقی» و «دینداری ارثی» را برمیگزینیم؛ این دو دسته در مقابل یکدیگر قرار دارند و لذا با توضیح یکی از آنان، مقصود از قسم دیگر نیز به خودی خود مشخص خواهد شد؛
🔻دینداری ارثی بیش از آن که از منابع دینی تغذیه شود، از طرف آداب و رسوم و سنتهای محلی یک جامعه پشتیبانی میشود!
🔻در این قسم، نقش دین منحصر در ظواهر رفتار و اعمال جامعه میباشد و از روح و حقیقت دین آنچنان خبری نیست!
🔻این قسم از دینداری، دیرپا نیست و با توجه به آن که بر بینش مستحکمی استوار نبوده و پشتوانهای جز آداب و رسوم جامعه ندارد، به تدریج و در گذر زمان زائل میشود!
🔻در انتقال از نسلی به نسل دیگر به شدت آسیبپذیر است و نسلهای بعدی، هیچ الزامی نمیبینند که به آن چه نسلهای قبلی باور داشتند، معتقد باشند!
🔻دینداری ارزانقیمتی است که هزینهای را -اعم از مالی،جانی و آبرویی- متوجه انسان نمیکند و لذا در دستاندازهای روزمره زندگی که مستلزم مقاومت و ایستادگی است، صحنه از دینداران سنتی خالی میشود!
🔻دینداری ارثی سکوت و سکون را بر حرکت و فعالیت ترجیح میدهد؛ در حقیقت، دینداری سرد و ساکنی است که حرارت و حرکت نمیآفریند و به وضعیت موجود رضایت میدهد!
🔻مبارزه با ظلم و ظالم در دینداری ارثی جایی ندارد و لذا آنچنان مخالفتی را از طرف زورگویان و گردنکشان جهانی برنمیانگیزد!
✳️دینداری حقیقی در نقطه مقابل دینداری ارثی قرار دارد و لذا تلاش برای مقابله با آن، از اولویتهای اصلی کسانی است که از این دینداری متضرر میشوند؛ ناگفته نماند که میتوان از تعبیر «اسلام آمریکایی» برای دینداری ارثی و از تعبیر «اسلام ناب محمدی» برای دینداری حقیقی نیز استفاده کرد.
✳️از آنجایی که در گذشته، از گسترش دین حقیقی توسط حکومتها ممانعت به عمل میآمد، لذا آن چه از دینداری در جامعه وجود داشت، غالبا -و نه همه- از سنخ دینداری ارثی بود؛ لکن در سالهای اخیر و با استقرار اسلام ناب بر کرسی حاکمیت، عرصه برای گسترش دینداری حقیقی بیش از پیش فراهم شده است.
✅در مقام جمعبندی باید بگوییم به نظر میرسد با توجه به تحولات جاری کشور، شاهد یک پوستاندازی در جامعه دینی هستیم؛ طبق شواهد و قرائن اگرچه دینداری ارثی رو به افول میباشد لکن در دینداری حقیقی شاهد یک روند تصاعدی هستیم؛ جوانان و نوجوانانی که علیرغم فضای سنگین تبلیغاتی، همچنان زیست مومنانه را ترجیح داده و هزینه ناسزاهای مدعیان اخلاق و فرهنگ را به جان میخرند، یکی از شواهد این ادعا هستند؛ به زعم نگارنده اگر این پدیده به خوبی مدیریت شده و تعادل نسبی در میزان ریزش «دینداری ارثی» و رویش «دینداری حقیقی» برقرار شود، میتوان امیدوار بود که برطرف شدن برخی از مشکلات فرهنگی، دور از انتظار و خارج از دسترس نباشد!
✍️مدیر عقال
🆔@eghaal
🔰هیزم فقر برای آتش کفر
✳️گزاره "فقر، کفر میآورد" از جمله گزارههای خوشاقبالی است که از تیغ مهجوریت در امان مانده و مورد استناد قاطبه افراد قرار میگیرد؛ این گزاره یکی از مهمترین دستاویزهای کسانی است که تمایل دارند با ادبیات دینی به مصاف اسلام ناب محمدی بروند لکن به نظر میرسد تفسیر ناقص و نارسای از این گزاره، راه را بر سوءاستفاده بدخواهان از مفاهیم دینی هموار کرده است! بخوانید؛
✳️پایه اصلی استدلال مطرح شده بر معنای نیمهتمامی که از فقر بیان میشود، بنا شده است؛ ابتداییترین معنای فقر که در صفحه ذهن انسان نقش میبندد، همان معنایی است که در کمبود امکانات مادی و رفاهی خلاصه شده است؛ طبق این معنا، فقر در مقابل شکمسیری قرار داشته و انسان فقیر کسی است که توانایی تأمین مخارج مالی خود و خانوادهاش را ندارد؛ اما آیا فقر منحصر در این معناست؟
✳️انحصار فقر به معنایی در مقابل شکمسیری، نمیتواند معنای صحیح و کاملی از فقر تلقی شود؛ معنای صحیح فقر را نه تنها در مقابل شکمسیری بلکه در مقابل مجموع "شکمسیری و چشمسیری" باید جستجو کرد؛ این که حضرت امیر در پاسخ به فرزند بزرگوارشان، امام حسن مجتبی عليهالسلام، فقر را به "حرص و طمع" معنا میکنند(۱) حاکی از همین معنا است که اغلب مورد غفلت قرار میگیرد؛
باید پذیرفت که اگر اهمیت و ارزش چشمسیری بالاتر از شکمسیری نباشد، کمتر از آن هم نیست! واقعیت آن است که میتوان با لقمه نانی -هرچند ساده و اندک- از چاله شکم رهایی یافت ولی چاه حرص انسان را چگونه میتوان پر کرد؟
✳️ در پایان گفتنی است تفسیر درست جمله "فقر، کفر میآورد" را باید با در نظر گرفتن معنای جامع فقر به دست آورد؛ قدر مسلم آن است که برای مبارزه با فقر، ناگزیر از به کارگیری توأمان "خرمن ثروت" و "کاسه قناعت" هستیم؛ وگرنه هیچ گاه غربال ذهن انسان از ثروت بی انتهایی که در او ریخته میشود، سیر نخواهد شد!
✍مدیر عقال
🆔@eghaal
➖➖➖➖➖➖➖
(۱)بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۶۲ [http://noo.rs/JQde8]