eitaa logo
🏴 اِقلیــــما 🏴
1.4هزار دنبال‌کننده
173 عکس
402 ویدیو
0 فایل
🎀 ارتباط با ادمین👇🏻 @Ala_31 🎀لینک پیام ناشناس(ارتباط با اقلیما) 👇 https://daigo.ir/secret/9603975219 داستانهای صوتیمون به کانال سنجاق شده📎 لطفا اگه از داستانها استفاده می کنید کپشن ها رو حذف نکنید، حق نویسنده و ناشر رو ضایع نکنید
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق.mp3
زمان: حجم: 2.85M
هرکسی فرشته رو یه جور برا خودش تعبیر میکنه..یکی میگه مادر..یکی میگه خواهر... یکی میگه... ولی من میگم رفیق.. آره...رفیق.. ✍🏻 🌱 🎙 🍁 @eghlime_eghlima🍁
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باران چه خوش می نوازد، میکوبد قطراتش را به پنجرهِ اتاقی که محکوم است به سکوت .. ✍🏻 🌱 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نهان از دیده هایی آقا... ولی.... آن روز دور نیست تا که رخ نمایان کنی بر زاده ی آدم وحوا، ای نهان از دیده ها.. آن‌ روز دور نیست ....👑 ✍🏻🌱 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام... آدینه تون بخیر دوستان🌺 امروز که قرار شد کانال تعطیل باشه، تازه چشمم افتاد به گلهایی که زرد شده بودن...یهو یادم اومد این یکماه که کانال زدم فرصت نشده به گلها برسم... یهو دلم خواست یه چیزی بنویسم... بعد یهو دلم خواست از گلام فیلم بگیرم و یه دفه دلم خواست چیزی که نوشتم رو هم براتون بخونم😅 ای کاش فرصت میشد بیشتر بنویسم و بیشتر روزمرگی بذارم... ولی تا یکم کانال سکوت میشه همه صداشون در میاد که حوصلمون سر رفت... واقعا چرا ماها حتی نمیخوایم یه لحظه هم با خودمون خلوت کنیم و سکوت داشته باشیم... چرا اینقدر از تنها شدن و خلوت با خودمون می‌ترسیم... چرا جرات نمیکنیم یه ساعت گوشی رو بذاریم کنار؟بشینیم با خودمون حرف بزنیم؟.... 🎙 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من پریشان تر از آنَم که تو می پنداری شده آیا تَهِ یک شعر تَرَک برداری؟ 🎙 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
به ظاهر ساده می آیند، جمله هایی که معنای آنها به اندازه عمق اقیانوس درد برجان روانه می کنند، و به اندازه ای زخم می‌کنند قلب را که خواب میگیرند از دیدگان ... ✍🏻 🌱 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
2.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الان دلم قدم زدن زیر بارون می طلبه، تو پیاده رو همین خیابونی که خیس از نم نم بارونه، با یک جفت چکمه مشکی و چتر مشکی بزنم بیرون، قدم بزنم ،قدم ،قدم اونقدر قدم بزنم تا پاهام خسته بشن و برسم به یک کافه، برای بدر کردن خستگی هام دنج ترین جای کافه رو انتخاب می کنم، سر یه میز دونفره کنار پنجره میشینم ، یه قهوه تلخ به تلخی روزهام سفارش میدم، بعد چشم میدوزم به شیشه کافه ای که قطرهای بارون از خودشون ردی به جاگذاشتن و رفتن ، ولی می شد خیابون پر از برگهای زرد و نارنجیِ افتاده کف آسفالت و پیاده روِ خیس از بارون و آدمهایی که در رفت وآمد بودن رو تماشا کنم... همیشه تماشا کردن مردم تو خیابون رو دوست داشتم و هنوزم دارم، زندگی جریان داره، امید ، آینده ، عشق ،صمیمیت، محبت ،همه اینها هست و تا ابد الدهر جریان داره، ای کاش می شد از بوی پاییز ، از بوی بارون، از صدای خش خش برگها ، از حال و هواش یکمی تو صندوقچه خاطره هام بزارم ... برای روز مبادا..روزای خستگی هام، دلتنگی هام،تنهایی هام.. می دونم..می دونم که نمیشه، از این ای کاش ها زیاد گفتم و با حسرت ازشون گذشتم ، حتی بدون اینکه کسی خبر دار بشه... الان یادم اومد که کافه چی قهوه مو خیلی وقته اورده بود و من محو تماشای خیابون و آدمهاش بودم،زمان چه زود گذشت، اینو از سردی فنجون قهوه م فهمیدم ، سردِ شده بود، سرد مثل دستهام، مثل سردی بعضی از آدمهای اطرافم، مثل هوای حالی به حالی پاییز... ✍🏻 🌱 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
خوشبحالت.. با اینکه بدجا نشسته ای ولی همچنان آرامی و باکت نیست زِ افتادنها🍁 ✍🏻🌱 🍁 @eghlime_eghlima 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا