┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✅امام حسن مجتبی(علیه السلام) خطاب به برادرش امام حسین(علیه السلام) فرمود:
🍃ای اباعبدالله روزی چون روز تو نباشد ، سی هزار مردی که مدعیند از امت جدّ ما هستند برای کشتن تو و ریختن خونت و هتک حرمتت و اسیر کردن زنان و غارت اموالت همدست شوند، اینجاست که به بنی امیه لعنت فرود آید.
📖 بحارالأنوار ، ج۴۵ ، ص۲۱۸
@razmandegan_eslam_kerman
بسم الله الرّحمن الرّحیم
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 زندگی قرآنی 🔷
🔻آيه 🔻
💠وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَرَى نَحْنُ أَبْنَؤُاْ اللَّهِ وَأَحِبَّؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَن يَشَآءُ وَ يُعَذِّبُ مَن يَشَآءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَ إِلَيْهِ الْمَصِير (۱۸) نساء
🔻ترجمه🔻
💠ویهودیان ومسیحیان گفتند: ما پسران خدا ودوستان (خاص) اوییم. بگو: پس چرا شما را به (كیفر) گناهانتان عذاب مى كند؟! (چنین نیست) بلكه شما نیز انسانهایى از مخلوقات اویید (وامتیازى ندارید).
(خداوند) هر كه را بخواهد (وشایسته بداند) مى آمرزد و هر كه را بخواهد عذاب می كند، وحكومت آسمانها وزمین و آنچه میان آن دو است از آن خداوند است، و بازگشت و سرانجام تنها به سوى اوست.
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 تفسیر کوتاه آیه
🍃 هنگامى كه رسول خدا صلى الله علیه وآله جمعى از یهودیان را به اسلام دعوت كرد، گفتند: ما فرزندان و دوستان خداییم.
🍃یهود و نصارا خود را پسران واقعى خدا نمى دانستند، بلكه نوعى فرزند خواندگى تشریفاتى براى خود تصوّر مىكردند.
🍃قتل انبیا، كتمان بشارت ها به آمدن پیامبر اسلام، پیمان شكنى، تحریف كتب آسمانى، گوساله پرستى، بهانه جویى، شكم پرستى، نمونه هایى از جنایات بنى اسرائیل است و كنده شدن كوه از جاى خود، چهل سال آوارگى، مسخ و ذلّت، نمونه هایى از كیفر الهى نسبت به آنان است. «یعذّبكم بذنوبكم»
🍃 ادّعاى فرزند خدا و دوست خدا بودن، در انجیل یوحنّا، باب ۸، جمله ۴۱ نیز آمده است.
🍃 نژادپرستى، امتیازطلبى و حقّ را منحصر در خود و حزب و گروه خود دانستن، ممنوع است. «بل أنتم بشر ممّن خلق» هیچ فرد، قوم، نژاد و امّتى، نباید مطمئن به آمرزش خدا باشد، چنانكه نباید از رحمت او مأیوس باشد. «یغفر لمن یشاء ویعذّب من یشاء»
🌷أللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم 🌷
@razmandegan_eslam_kerman
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مکتب حسین مکتب انسان سازی است، نه مکتب گنهکار سازی !!!
🎤 شهید مطهری
@razmandegan_eslam_kerman
🇮🇷 ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ کمر طاغوت شکست...
@razmandegan_eslam_kerman
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#حکمتهای #نهج_البلاغه
🌺 حکمت ۴۰۷
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمود :
خداوند عقل را به انسانی نداد مگر اينكه، روزى سبب نجات او گردد.
@razmandegan_eslam_kerman
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
'
#تنها_میان_داعش
قسمت بیست و پنجم
عباس بیمعطلی به پشت سرش چرخید و با همان حالی که برایش نمانده بود به سمت ایوان برگشت.
میدانستم از #شیرخشک یوسف چند قاشق بیشتر نمانده و فرصت نداد حرفی بزنم که یکسر به آشپزخانه رفت و قوطی شیرخشک را با خودش آورد.
از پلههای ایوان که پایین آمد، مقابلش ایستادم و با نگرانی نجوا کردم :«پس یوسف چی؟» هشدار من نهتنها #پشیمانش نکرد که با حرکت دستش به امّ جعفر اشاره کرد داخل حیاط شود و از من خواهش کرد :«یه شیشه آب میاری؟»
بیقراریهای یوسف مقابل چشمانم بود و پایم پیش نمیرفت که قاطعانه دستور داد :«برو خواهرجون!» نمیدانستم جواب حلیه را چه باید بدهم و عباس مصمم بود طفل #همسایه را سیر کند که راهی آشپزخانه شدم.
وقتی با شیشه آب برگشتم، دیدم امّ جعفر روی ایوان نشسته و عباس پایین ایوان منتظر من ایستاده است. اشاره کرد شیشه را به امّ جعفر بدهم و نصف همان چند قاشق شیرخشک باقیمانده را در شیشه ریخت.
دستان زن بینوا از #شادی میلرزید و دست عباس از خستگی و خونریزی سست شده بود که بلافاصله قوطی را به من داد و بیهیچ حرفی به سمت در حیاط به راه افتاد.
امّ جعفر میان گریه و خنده تشکر میکرد و من میدیدم عباس روی زمین راه نمیرود و در #آسمان پرواز میکند که دوباره بیتاب رفتنش شدم.
دنبالش دویدم، کنار در حیاط دستش را گرفتم و با #گریهای که گلویم را بسته بود التماسش کردم :«یه ساعت استراحت کن بعد برو!»
انعکاس طلوع آفتاب در نگاهش عین رؤیا بود و من محو چشمان #آسمانیاش شده بودم که لبخندی زد و زمزمه کرد :«فقط اومده بودم از حال شما باخبر بشم. نمیشه خاکریزها رو خالی گذاشت، ما با #حاج_قاسم قرار گذاشتیم!» و نفهمیدم این چه قراری بود که قرار از قلب عباس برده و او را #مشتاقانه به سمت معرکه میکشید.
در را که پشت سرش بستم، حس کردم #قلبم از قفس سینه پرید. یک ماه بیخبری از حیدر کار دلم را ساخته و این نفسهای بریده آخرین دارایی دلم بود که آن را هم عباس با خودش برد.
پای ایوان که رسیدم امّ جعفر هنوز به کودکش شیر میداد و تا چشمش به من افتاد، دوباره تشکر کرد :«خدا پدر مادرت رو بیامرزه! خدا برادر و شوهرت رو برات حفظ کنه!»
او #دعا میکرد و آرزوهایش همه حسرت دل من بود که شیشه چشمم شکست و اشکم جاری شد.
چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :«#حاج_قاسم و جوونای شهر مثل شیر جلوی #داعش وایسادن! شیخ مصطفی میگفت #سید_علی_خامنهای به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!»
سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان میکرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم #سنجار! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش #داعش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!»
با خبرهایی که میشنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیکتر میشد، ناله حیدر دوباره در گوشم میپیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز میگفت بعد از اینکه فرماندههای شهر بازم #اماننامه رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمیذاره یه مرد زنده از #آمرلی بره بیرون!»
او میگفت و من تازه میفهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما #نارنجک آورده و از چشمان خسته و بیخوابش خون میبارید.
از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس #اسارت در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود.
اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت #ناموسش بیش از بلایی که عدنان به سرش میآورد، عذاب میکشید و اگر #شهید شده بود، دلش حتی در #بهشت از غصه حال و روز ما در آتش بود!
با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم #آتش گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد.
نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر میتوانست یوسف را #سیر کند. بهسرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمیدانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد.
حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به #شوق دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم.
همانطور که به سمت در میدویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی #رزمندهای آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لبهای او بیشتر به خشکی میزد که به سختی پرسید :«حاجی خونهاس؟»...
ادامه دارد...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@razmandegan_eslam_kerman
◻زیارت#امام_سجاد و #امام_باقر و #امام_صادق صلوات اللّه علیهم در روز سه شنبه:
ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺧُﺰَّﺍﻥَ ﻋِﻠْﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺗَﺮَﺍﺟِﻤَﺔَ ﻭَﺣْﻲِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺃَﺋِﻤَّﺔَ ﺍﻟْﻬُﺪَﻯ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺃَﻋْﻼﻡَ ﺍﻟﺘُّﻘَﻰ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺃَﻭْﻻﺩَ ﺭَﺳُﻮﻝِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺃَﻧَﺎ ﻋَﺎﺭِﻑٌ ﺑِﺤَﻘِّﻜُﻢْ ﻣُﺴْﺘَﺒْﺼِﺮٌ ﺑِﺸَﺄْﻧِﻜُﻢْ ﻣُﻌَﺎﺩٍ ﻟِﺄَﻋْﺪَﺍﺋِﻜُﻢْ ﻣُﻮَﺍﻝٍ ﻟِﺄَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻜُﻢْ ﺑِﺄَﺑِﻲ ﺃَﻧْﺘُﻢْ ﻭَ ﺃُﻣِّﻲ ﺻَﻠَﻮَﺍﺕُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ، ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺇِﻧِّﻲ ﺃَﺗَﻮَﺍﻟَﻰ ﺁﺧِﺮَﻫُﻢْ ﻛَﻤَﺎ ﺗَﻮَﺍﻟَﻴْﺖُ ﺃَﻭَّﻟَﻬُﻢْ ﻭَ ﺃَﺑْﺮَﺃُ ﻣِﻦْ ﻛُﻞِّ ﻭَﻟِﻴﺠَﺔٍ ﺩُﻭﻧَﻬُﻢْ ﻭَ ﺃَﻛْﻔُﺮُ ﺑِﺎﻟْﺠِﺒْﺖِ ﻭَ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕِ ﻭَ ﺍﻟﻼﺕِ ﻭَ ﺍﻟْﻌُﺰَّﻯ
ﺻَﻠَﻮَﺍﺕُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﻣَﻮَﺍﻟِﻲَّ ﻭَ ﺭَﺣْﻤَﺔُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺑَﺮَﻛَﺎﺗُﻪُ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺳَﻴِّﺪَ ﺍﻟْﻌَﺎﺑِﺪِﻳﻦَ ﻭَ ﺳُﻼﻟَﺔَ ﺍﻟْﻮَﺻِﻴِّﻴﻦَ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺑَﺎﻗِﺮَ ﻋِﻠْﻢِ ﺍﻟﻨَّﺒِﻴِّﻴﻦَ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚَ ﻳَﺎ ﺻَﺎﺩِﻗﺎ ﻣُﺼَﺪَّﻗﺎ ﻓِﻲ ﺍﻟْﻘَﻮْﻝِ ﻭَ ﺍﻟْﻔِﻌْﻞِ ﻳَﺎ ﻣَﻮَﺍﻟِﻲَّ ﻫَﺬَﺍ ﻳَﻮْﻣُﻜُﻢْ ﻭَ ﻫُﻮَ ﻳَﻮْﻡُ ﺍﻟﺜُّﻼﺛَﺎﺀِ ﻭَ ﺃَﻧَﺎ ﻓِﻴﻪِ ﺿَﻴْﻒٌ ﻟَﻜُﻢْ ﻭَ ﻣُﺴْﺘَﺠِﻴﺮٌ ﺑِﻜُﻢْ ﻓَﺄَﺿِﻴﻔُﻮﻧِﻲ ﻭَ ﺃَﺟِﻴﺮُﻭﻧِﻲ ﺑِﻤَﻨْﺰِﻟَﺔِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋِﻨْﺪَﻛُﻢْ ﻭَ ﺁﻝِ ﺑَﻴْﺘِﻜُﻢْ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦَ.
▫▫▫▫▫▫▫▫▫
به کانال هیات رزمندگان اسلام کرمان بپیوندید
@razmandegan_eslam_kerman
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✅ امام جعفر صادق عليه السلام فرمودند:
🍃سرزمين كربلا و آب فرات، اولين زمين و نخستين آبى بودند كه خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشيد.
📖 بحارالأنوار، ج۹۸، ص۱۰۹
@razmandegan_eslam_kerman
بسم الله الرّحمن الرّحیم
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 زندگی قرآنی 🔷
🔻آيه 🔻
💠يَأَهْلَ الْكِتَبِ قَدْ جَآءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَآءَنَا مِن بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَآءَكُم بَشِيرٌ وَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْءٍ قَدِير (۱۹) مائده
🔻ترجمه 🔻
💠اى اهل كتاب! همانا رسول ما در دورانى كه پیامبرانى نبودند به سوى شما آمد تا (حقایق را) براى شما بیان كند، تا مبادا بگویید: مارا بشارت دهنده و بیم دهندهاى نیامد، براستى بشیر و نذیر برایتان آمد، و خداوند بر هر چیز تواناست.
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 تفسیر کوتاه آیه
🍃فترت و فاصله ى زمانى میان حضرت مسیح علیه السلام تا حضرت محمد صلى الله علیه وآله حدود ششصد سال است.
🍃البتّه در دوره هایى كه پیامبرى مبعوث نمی شود، زمین خالى از حجت خدا نیست، چون اوصیاى پیامبران بوده اند.
به تعبیر حضرت على علیه السلام : هرگز زمین خالى از حجّت نیست، چه قدرت داشته باشد یا نه، چون راه خدا نباید براى پویندگان مخفى بماند. پس ایّام فترت، به معناى رها كردن مردم نیست.
🍃فترتها و فاصله هاى كوتاه مدت یا دراز مدت، حكمتهایى دارد واز برنامه هاى مفید در نظام تربیتى الهى است. نمونه هایش در تاریخ، جدا شدن حضرت موسى علیه السلام از مردم، اعتكاف انبیا، قطع وحى از پیامبر و غیبت صغرى و كبراى امام مهدى علیه السلام مى باشد.
📚نهج البلاغه، كلمات قصار ۱۴۷
🍃 اسلام اهل كتاب را به سوى ایمان فرا مى خواند. «یا اهل الكتاب قد جائكم»
🍃 بعثت، راه عذر و بهانه را به روى انسان مى بندد. «ان تقولوا ماجائنا من بشیر»
🍃بشارت و انذار، از شیوه هاى تبلیغى انبیاست. «جائكم بشیر ونذیر»
🍃 نمى توان گفت كه چگونه یك پیامبر درس نخوانده مىتواند بیانگر معارف كتمان شده و تحریفهاى صورت گرفته در دین باشد، چون خداوند بر هر كارى تواناست. «واللّه على كل شى قدیر»
🌷أللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم 🌷
@razmandegan_eslam_kerman
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اگر این یک اخلاق ، در کسی وجود داشت؛ باهاش ازدواج نکنید❗️
@razmandegan_eslam_kerman
#روز_شمار_در_محرم
▪️روز نوزدهم
حرکت کاروان کربلا به سوی شام؛
در این روز اهل بیت سیدالشهداء علیهم السلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.
زن های غیر هاشمی از انصار امام حسین علیه السلام که در کربلا اسیر شدند؛ با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد، از اسارت نجات یافتند و فقط زن های هاشمی (بنی هاشم) به شام برده شدند.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@razmandegan_eslam_kerman
خجالت می کشم 😔
اسمم را گذاشتـه ام: مـنتظر!!!
اما زمـانی که دفـتر انتظارم را ورق
می زنی می بینی؛
فضای مجــــازی را بیشتر از امامم
می شناسم !
حتی گاهی صبح آفتاب نزده آنها را چِک می کنم ...
اما عهدم را نه...❗️
در قنوت نمازهایمان برای "مهدی فاطمه"
دعا کنیم ...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@razmandegan_eslam_kerman
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
#حکمتهای #نهج_البلاغه
🌺 حکمت ۴۰۸
امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمود :
هرکه با حق درافتاد نابود شد.
@razmandegan_eslam_kerman
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
'
#تنها_میان_داعش
قسمت بیست و ششم
گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشکهایش #مقاومت میکند که مستقیم نگاهش کردم و بیپرده پرسیدم :«چی شده؟»
از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچهها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوشخیالی میتواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش #زخمی شده!»
و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو #خاکریز.»
از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زنعمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم.
دیگر نمیشنیدم رزمنده از حال عباس چه میگوید و زنعمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه میدویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با #بیقراری دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدمهایم رمقی مانده بود نه به قلبم.
دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس میکردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم.
تختهای حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. بهقدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر #خونی به رگهایش نمانده است.
چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده میشد و بالای سرش از #نفس افتادم.
دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمیزد. رگهایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، #علقمه عباس من شده است.
زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این #جراحت به چشمم نمیآمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود.
سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی بهقدری #خون روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد.
شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه میدیدم #باور نگاهم نمیشد.
دلم میخواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع میکردم و زیر لب التماسش میکردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند.
با همین چشمهای به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما #نارنجک را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود.
با هر دو دستم به صورتش دست میکشیدم و نمیخواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس میزدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!»
دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن #صبوریام را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس میدونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، #اسیرش کردن، الان نمیدونم زندهاس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم میخواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت میکشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق میکنم!»
دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره #مظلومش برای کشتن دل من کافی بود.
#حیایم اجازه نمیداد نغمه نالههایم را #نامحرم بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار میدادم و بیصدا ضجه میزدم.
بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث میشد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در #آغوشش جا شدهام که ناله مردی سرم را بلند کرد.
عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی #قلب دست روی سینه گرفته و قدمهایش را دنبال خودش میکشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر نالهای برایش نمانده بود که با نفسهایی بریده نجوا میکرد.
نمیشنیدم چه میگوید اما میدیدم با هر کلمه رنگ #زندگی از صورتش میپَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد.
پیکر پاره پاره عباس، عمو که از درد به خودش میپیچید و درمانگاهی که جز #پایداری پرستارانش وسیلهای برای مداوا نداشت.
بیش از دو ماه درد #غیرت و مراقبت از #ناموس در برابر #داعش و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و #شهادت عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود.
هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی میخواستند احیایش کنند، پَرپَر میزدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت #درد کشیدن جان داد...
ادامه دارد...
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@razmandegan_eslam_kerman
◻روز چهارشنبه؛ زیارت #امام_کاظم ،#امام_رضا،#امام_جواد و #امام_هادی علیهم صلوات اللّه علیهم اجمعین
ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎﺣُﺠَﺞَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﻧُﻮﺭَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻓِﻲ ﻇُﻠُﻤَﺎﺕِ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﺍﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﺻَﻠَﻮَﺍﺕُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻭَﻋَﻠَﻰ ﺁﻝِ ﺑَﻴْﺘِﻜُﻢْ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦَ ﺑِﺄَﺑِﻲ اَﻧْﺘُﻢْ ﻭَ ﺃُﻣِّﻲ ﻟَﻘَﺪْ ﻋَﺒَﺪْﺗُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻣُﺨْﻠِﺼِﻴﻦَ ﻭَﺟَﺎﻫَﺪْﺗُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺣَﻖَّ ﺟِﻬَﺎﺩِﻩِ ﺣَﺘَّﻰ ﺃَﺗَﺎﻛُﻢُ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﻓَﻠَﻌَﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺃَﻋْﺪَﺍﺀَﻛُﻢْ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺠِﻦِّ ﻭَﺍﻟْﺈِﻧْﺲِ ﺃَﺟْﻤَﻌِﻴﻦَ ﻭَﺃَﻧَﺎ ﺃَﺑْﺮَﺃُ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻜُﻢْ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻳَﺎ ﻣَﻮْﻻﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺑْﻦَ ﺟَﻌْﻔَﺮٍ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻﻱَ ﻳَﺎ ﺃَﺑَﺎﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ ﻋَﻠِﻲَّ ﺑْﻦَ ﻣُﻮﺳَﻰ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎﺟَﻌْﻔَﺮٍ ﻣُﺤَﻤَّﺪَﺑْﻦَ ﻋَﻠِﻲٍّ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ ﻋَﻠِﻲَّ ﺑْﻦَ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍﺃَﻧَﺎ ﻣَﻮْﻟًﻰ ﻟَﻜُﻢْ ﻣُﺆْﻣِﻦٌ ﺑِﺴِﺮِّﻛُﻢْ ﻭَﺟَﻬْﺮِﻛُﻢْ ﻣُﺘَﻀَﻴِّﻒٌ ﺑِﻜُﻢْ ﻓِﻲ ﻳَﻮْﻣِﻜُﻢْ ﻫَﺬَﺍﻭَ ﻫُﻮَ ﻳَﻮْﻡُ ﺍﻟْﺄَﺭْﺑِﻌَﺎﺀِ ﻭَﻣُﺴْﺘَﺠِﻴﺮٌ ﺑِﻜُﻢْ ﻓَﺄَﺿِﻴﻔُﻮﻧِﻲ ﻭَﺃَﺟِﻴﺮُﻭﻧِﻲ ﺑِﺂﻝِ ﺑَﻴْﺘِﻜُﻢُ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦ.
—---------------—
@razmandegan_eslam_kerman
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✅ امام رضا علیهالسلام فرمودند:
🍃 اگر دوست داری در بهشت با پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) همراه باشی قاتلان امام حسین را لعنت کن.
📖 بحارالأنوار، ج۴۴ ، ص۲۸۴
@razmandegan_eslam_kerman
بسم الله الرّحمن الرّحیم
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 زندگی قرآنی 🔷
🔻آيه 🔻
💠 وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَقَوْمِ اذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنبِيَآءَ وَجَعَلَكُم مُّلُوكاً وَءَاتَكُمْ مَّا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِّنَ الْعَلَمِينَ (۲۰) مائده
🔻ترجمه 🔻
💠و (به یاد آورید) زمانى كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من! نعمت خدا را بر خود یاد آورید، هنگامى كه در میان شما پیامبرانى قرار داد و شما را پادشاهان قرار داد (كه صاحب اختیار مال و جان و ناموس و حكومت شدید) و به شما چیزهایى داد كه به هیچ یك از جهانیان نداده است.
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••
🔷 تفسیر کوتاه آیه
🍃 یاد نعمت ها، عامل عشق به خدا، شكر نعمت هاى او و تعبّد و تسلیم در برابر دستورات اوست. «اذكروا نعمة اللّه علكیم»
🍃«ملِك» در لغت هم به معناى حاكم و زمامدار و هم به معناى صاحب و مالک آمده است و در روایتى از پیامبرصلى الله علیه وآله نقل شده است: هر كس از بنى اسرائیل كه داراى همسر، خدمتكار و مَركب بود به او ملک می گفتند.
🍃ضمناً اگر ملوک به معناى سلاطین باشد، همه ى مردم نمى توانند پادشاه باشند. بنابراین ملک، به معناى صاحب اختیار است.
🍃نعمتهایى چون: عبور از رود نیل، نزول منّ و سلوى و جوشیدن دوازده چشمه ى آب از نعمت هاى ویژه ى بنى اسرائیل بود كه این آیه با جمله ى «آتاكم ما لم یؤت احداً» به آن اشاره می كند.
🍃 براى دعوت مردم، باید از اهرم عاطفه استفاده كرد. «یاقوم» باید پیش از دستورات الهى، مردم را با ذكر الطاف الهى، آماده كنیم. «اذكروا نعمة اللَّه...» (در این آیه ذكر نعمتهاست و در آیه ى بعد یک فرمان مهم صادر شده است)
🍃 از بزرگترین نعمت ها، نعمت نبوّت، حكومت و قدرت است. «اذ جَعل فیكم انبیاء و جَعلكم ملوكاً...»
🍃 انبیا از زمینه سازان حاكمیّت و استقلال بوده اند. (جمله «جَعل فیكم انبیاء» قبل از جمله «جعلكم ملوكاً» آمده است.)
🌷 أللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم 🌷
@razmandegan_eslam_kerman
••─═इई 🍃🍃🌺🍃🍃ईइ═─••