eitaa logo
هیأت رزمندگان اسلام استان کرمان
539 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
30 فایل
🔸️کانال رسمی اطلاع رسانی و تولیدات هیأت رزمندگان اسلام استان کرمان 🌐مارا در فضای مجازی دنبال کنید : https://zil.ink/eheyat_kerman 📱ارتباط با ما @Markaz_Heit_stad
مشاهده در ایتا
دانلود
4_416725996532662346.mp3
3.98M
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🎧توصیه ها و دستورات ویژه برای ورود به ماه رجب 🎤استاد محمد تقی فیاض بخش @razmandegan_eslam_kerman
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 🌹 🌹 ✅✨در طول ماه رجب 100 مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» ✅✨در طول ماه رجب هزار مرتبه: "لا إِلٰهَ إِلا اللهُ" ✅✨در طول ماه رجب روزانه هفتاد مرتبه بگوید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" ✅✨در طول ماه رجب صد مرتبه ذکربگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ» ✅✨در طول ماه رجب: «هزار یا صد مرتبه سوره «قل هو الله أحد» را بخواند» ✅✨روزانه 10 مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» @razmandegan_eslam_kerman 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 🌺حکمت ۲۵۷ امیرالمؤمنین علی علیه السلام به «كميل بن زياد نخعى » فرمود: خاندانت را فرمان ده كه روزها در كسب فضائل و مكارم بكوشند و شب‌ها در رفع نیاز مردمى كه خوابند تلاش كنند پس سوگند به كسى كه تمام صداها را مى شنود هیچکس دلی را شاد نکند مگر آنکه خداوند از آن شادمانی ، برایش لطفی می‌آفریند چون مصیبتی بدو رسد آن لطف چون آبى به سوى او سرازير شود تا تلخی مصيبت را از او دور گرداند چنانكه شتر غريبه را از چراگاه دور سازند. @razmandegan_eslam_kerman 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🍃رجب برای منتظران چیزی فراتر از ماه آمرزش و استغفار و آمادگی برای ورود به مهمانی بزرگ خدا در رمضان است. رجب که می‌ شود دلهای ما بی تاب و منتظر خروج پرچم هدایتگر یمانی، سردار سپاه امام زمان است. رجب ماه پُر نشانه و امیدبخشِ نزدیکی ظهور است. @razmandegan_eslam_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
' *به روایت مادر شهید * ... به حکمت خدا راضی شدم و از سویی آموخته بودم در برابر نعمت های خدا شکرگزار باشم. در همین حال و هوا بودم که در خانه به صدا درآمد. سعی کردم از این بارداری فعلا با کسی حرف نزنم و خیلی تلاش کردم طبیعی جلوه دهم. همسرم بود. من تاکنون هیچ چیزی را از او پنهان نکرده بودم و از طرفی مطمئن بودم اگر بفهمد باردار هستم، خوشحال می شود. زیرا او معتقد بود اولاد صالح هرچه باشد، کم است و همیشه در دعاهایش این را از خداوند می خواست و به خاطر همین در به دست آوردن نان حلال تلاش می کرد. بعد از نماز مغرب قرار بود جلسه ی دوره ای قرآن در منزل ما برگزار شود. با اینکه من همیشه با گشاده رویی و آغوش باز از این جلسات استقبال می کردم اما نمی دانم چطور شد، غلامحسین صدا زد: حاج خانم! مشکلی پیش آمده؟ می بینم خیلی تو فکری. گفتم مشکلی که نه، اما... . هنوز حرفم تمام نشده بود، پرسید بچه ها اذیت کردند یا از جلسات دوره ای خسته شدی؟ گفتم نه! تا به حال دیدی من از این بابت اعتراضی داشته باشم؟ گفت نه! اما مطمئنم اتفاقی افتاده که از من پنهان می کنی. برای اینکه نگران نشود گفتم اتفاق که نه، اما خبری برات دارم. وبعد به او گفتم که بار دارم. ایمان قوی و روح بلند او چیزی جز شکرگزاری بر زبانش جاری نکرد. به شوخی گفت هنوز تا دوازده فرزند راه داری. بعد مشغول آماده کردن فضا برای جلسه شد. روزهای بارداری را در بهشت کوچکی که همسرم برایم مهیا کرده بود به تلاوت سوره های قرآن می پرداختم. در ماههای آخر که سنگین بودم، بیشتر کارها را دخترهای بزرگترم (نرجس،اقدس،انیس،ناهید) انجام می دادند. من سعی می کردم در خلوت با خدای خودم نجوا کنم و به ذکر و دعا بپردازم. ماه اسفند فرا رسید، آخرین روزهای بارداری ام سپری می شد. این ماه مصادف بود با ماه پربرکت و رحمت خدا، یعنی ماه رمضان. یادم می آید یکی از شبهای احیا بود. مردم برای مناجات با خدا به مساجد و تکیه ها می رفتند. بااینکه دلم به همراه آنها می رفت ، اما می بایست در خانه بمانم و منتظر تولد نوزادم باشم. همسرم مرا تنها نمی گذاشت و در خانه به احیا و شب زنده داری می پرداخت. شب بیست و شش اسفند بود و آسمان پوشیده از ابر، همه جا تاریک و ظلمانی بود و هوا هم از همان سر شب بارانی. غلامحسین ساجده اش را کنار پنجره ی اتاق پهن کرد و مشغول راز و نیاز با خدا شد. من ساعتی دعا و نماز خواندم و رفتم که بخوابم. مدتی در رختخواب ، فرازهای دعای جوشن کبیر همسرم را که بلند بلند می خواند گوش کردم. ناگهان تمام خانه با نور سفید خیره کننده ای روشن شد. مو بر تنم راست شد. بسیار ترسیدم... 📝 نویسنده: ادامه دارد... . @razmandegan_eslam_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◻روز چهارشنبه؛ زیارت ،، و علیهم صلوات اللّه علیهم اجمعین ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎﺣُﺠَﺞَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﻧُﻮﺭَ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻓِﻲ ﻇُﻠُﻤَﺎﺕِ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﺍﻟﺴَّﻼ‌ﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﺻَﻠَﻮَﺍﺕُ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﻠَﻴْﻜُﻢْ ﻭَﻋَﻠَﻰ ﺁﻝِ ﺑَﻴْﺘِﻜُﻢْ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦَ ﺑِﺄَﺑِﻲ اَﻧْﺘُﻢْ ﻭَ ﺃُﻣِّﻲ ﻟَﻘَﺪْ ﻋَﺒَﺪْﺗُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻣُﺨْﻠِﺼِﻴﻦَ ﻭَﺟَﺎﻫَﺪْﺗُﻢْ ﻓِﻲ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺣَﻖَّ ﺟِﻬَﺎﺩِﻩِ ﺣَﺘَّﻰ ﺃَﺗَﺎﻛُﻢُ ﺍﻟْﻴَﻘِﻴﻦُ ﻓَﻠَﻌَﻦَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺃَﻋْﺪَﺍﺀَﻛُﻢْ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺠِﻦِّ ﻭَﺍﻟْﺈِﻧْﺲِ ﺃَﺟْﻤَﻌِﻴﻦَ ﻭَﺃَﻧَﺎ ﺃَﺑْﺮَﺃُ ﺇِﻟَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَﺇِﻟَﻴْﻜُﻢْ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻳَﺎ ﻣَﻮْﻻ‌ﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎ ﺇِﺑْﺮَﺍﻫِﻴﻢَ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺑْﻦَ ﺟَﻌْﻔَﺮٍ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻ‌ﻱَ ﻳَﺎ ﺃَﺑَﺎﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ ﻋَﻠِﻲَّ ﺑْﻦَ ﻣُﻮﺳَﻰ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻ‌ﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎﺟَﻌْﻔَﺮٍ ﻣُﺤَﻤَّﺪَﺑْﻦَ ﻋَﻠِﻲٍّ ﻳَﺎﻣَﻮْﻻ‌ﻱَ ﻳَﺎﺃَﺑَﺎ ﺍﻟْﺤَﺴَﻦِ ﻋَﻠِﻲَّ ﺑْﻦَ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍﺃَﻧَﺎ ﻣَﻮْﻟًﻰ ﻟَﻜُﻢْ ﻣُﺆْﻣِﻦٌ ﺑِﺴِﺮِّﻛُﻢْ ﻭَﺟَﻬْﺮِﻛُﻢْ ﻣُﺘَﻀَﻴِّﻒٌ ﺑِﻜُﻢْ ﻓِﻲ ﻳَﻮْﻣِﻜُﻢْ ﻫَﺬَﺍﻭَ ﻫُﻮَ ﻳَﻮْﻡُ ﺍﻟْﺄَﺭْﺑِﻌَﺎﺀِ ﻭَﻣُﺴْﺘَﺠِﻴﺮٌ ﺑِﻜُﻢْ ﻓَﺄَﺿِﻴﻔُﻮﻧِﻲ ﻭَﺃَﺟِﻴﺮُﻭﻧِﻲ ﺑِﺂﻝِ ﺑَﻴْﺘِﻜُﻢُ ﺍﻟﻄَّﻴِّﺒِﻴﻦَ ﺍﻟﻄَّﺎﻫِﺮِﻳﻦ. —---------------— @razmandegan_eslam_kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا