eitaa logo
درنــگـی بر فرهنگ
542 دنبال‌کننده
505 عکس
89 ویدیو
7 فایل
هوالجمیل ✅شرح آیات و احادیث ✅نکات اخلاقی ✅نقدونظر فرهنگی ✅آثار هنری و خوشنویسی نوشتارهای احسان پورنعمان، دکترای علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب. مدیر هنری، خوشنویس، مدرس انجمن خوشنویسان ایران، طراح نقوش. @Ehsanpurnoman
مشاهده در ایتا
دانلود
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 19 در این سوى، افراد مشکوکى که در کوفه دیده شدند، دستگیر و براى نمونه چند نفر اعدام شدند تا عبرت دیگران شوند. امام حسین(ع) در مسیر آمدن، از اعراب آن نواحى شنید که حق هیچ‌گونه جابجایى را ندارند. (76) و در خبر دیگر آمده است که کنترل به حدى شدید بود که فلیس أحد یقدر أن یجوز إلاّ فتش. (77) (هیچ کس اجازه جابجایی نداشت مگر اینکه مورد بازرسی واقع شود) امام حسین(ع) که اوضاع را سخت دید، خطاب به اصحابش فرمود: أیها الناس! قد خذلتنا شیعتنا ... فمن أراد منکم الإنصراف، فلینصرف. عده‌ای رفتند؛ (ای مردم بدانید که شیعیان ما، خوارمان کردند _حال که وضع این گونه است _ هر کدام از شما که قصد بازگشت دارد برگردد) اما شمارى که از حجاز او را همراهى می‌کردند، کنارش ماندند. (78) افرادى که رفتند، از اعراب بودند که به تصور موفقیت امام حسین(ع) در راه به او پیوستند. (79) کان الحسین لایمرّ بماء من میاه العرب ولا بِحَىّ من أحیاءها الاّ تبعه أهله و صحبوه. (حسین علیه السلام در راهش به هر آب و آبادانی بر خورد اهل آن مناطق همراهش راه افتادند) اما وقتى خبر شهادت اینان را شنیدند، همه این اعراب متفرق شدند. (80) گویا پیوستن زهیر بن قین به امام در منطقه زود و پیش از وقتی بود که خبر شهادت مسلم برسد. با این حال زهیر نزد امام ماند تا به شهادت رسید. گفته‌اند که او خبری از سلمان فارسی شنیده بود که: إذا أدرکتم سید شباب آل محمّد، فکونوا أشدّ فرحًا بقتالکم مما أصبتکم الیوم من الغنائم. (81) 76. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 392 77. الفتوح، ج 5، ص 145 78. انساب الاشراف، ج 3، ص 168 79. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 399 80. الفصول المهمة، ص 189 81. الارشاد، ج 2، ص 73 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
الإمامُ الرِّضا عليه السلام: ... و مَن سَألَ اللّه َ التَّوفيقَ و لَم يَجْتَهِدْ فَقدِ اسْتَهْزأ بنَفْسِهِ ... ، كسى كه خواهان موفقيت باشد امّا نكوشد خودش را به باد تمسخر گرفته است. [بحار الأنوار : 78/356/11 .] : در این حدیث حضرت هفت کار را مسخره کردن خود معرفی نموده‌اند. یکی از آنها هم دعا و درخواست نمودن از خدا و نکوشیدن برای خواسته است. این مساله نشان می دهد در کنار ارزش بسیار زیادی که اسلام برای دعا قائل است، دعا را نیمی از موفقیت می‌داند که بدون تلاش به نتیجه نمی‌رسد. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت ۲۰ امام حسین (ع) و رویارویی با حر بن یزید ریاحی نخستین برخورد امام حسین(ع) با سپاه هزار نفرى حرّبن یزید ریاحى بود که بخشى از نیروى چهارهزار نفرى حصین بن نمیر بود. این سپاه به سمت قطقطانه اعزام شده بود تا منطقه را کنترل کند. امام این زمان در منطقه ذوجُشَم ]ذى حُسُم[(82) یا وادى السباع بوده و در حال حرکت به سوى کوفه بود. وقتى سپاه حرّ رسید، امام که امید به حمایت کوفیان داشت، از حرّ پرسید که به کمک آنان آمده یا بر ضد آنهاست؟ حرّ گفت: بر ضد شما. (83) حرّ گفت که وظیفه او بردن امام به کوفه است. امام حاضر به حرکت به کوفه نشد و به جدّ، قصد بازگشت کرده، به طرف حجاز به راه افتاد. (84) حرّ با بازگشت امام مخالفت کرده و گفت: چون دستور جنگ ندارم، راه میانه را انتخاب می‌کنیم تا دستور برسد و چنین تصمیم گرفته شد. (85) صحبت از بازگشت به حجاز گفتمان غالب امام در تمامی سخنرانی هایی است که از این پس تا صبح روز عاشورا دارد. البته امام روی دلیل آمدنش، نامه ها، محکوم کردن روش امویان و مسائل دیگر تأکید دارد. در مواردی از اصحابش می‌خواهد که در صورت تمایل، از او جدا شده راه خود را بروند. یک بار فرمود: ‌ونحن أهل البیت أولى بولایة هذا الأمر علیکم من هؤلاء المدّعین ما لیس لهم، و السائرین فیکم بالجَوْر و العُدْوان، (ما اهل‌بيت بر ولایت و زعامت بر امت برتر هستیم براین دسته مدعین که شایستگی آن را ندارند و افراد دیگری که در میان شمایند و با ظلم و ستم رفتار می‌کنند) پس از آن امام فرمود که اگر ما را نمى خواهید و حق ما را نمى شناسید، و رأى شما برخلاف نامه هایى است که فرستاده اید، از همین جا باز می‌گردم. (86) 82. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 403 83. الفتوح، ج 5، ص 136 ـ 138 84. اخبار الطوال، ص 247 85. انساب الاشراف، ج 3، ص 169 ـ 171، 225 86. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 401 ـ 402 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿٦٤﴾ وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ ۖ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿٦٥﴾ إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿٦٦﴾ و آنان که شب را برای پروردگارشان با سجده و قیام به صبح می رسانند، (۶۴) و آنان که می گویند: پروردگارا! عذاب [دوزخ] را از ما بگردان که مسلماً عذاب آن پایدار و همیشگی است. (۶۵) قطعاً دوزخ بد قرارگاه و بد اقامت گاهی است. (۶۶) (فرقان 64-66)} آیه در آئینه روایات: امیرالمؤمنین(ع) ... فرمودند: به خدا مردمانی یافتم یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً که شب را با سجده و رکوع و در رفت‌وآمد میان پیشانی و زانوهایشان به صبح می‌رسانند. گویا که ناله‌ی آتش در گوش‌هایشان است. وقتی خداوند نزد آن‌ها یاد شود، مانند درخت به خود می‌لرزند، گویا که قوم در غفلت فرو خفته‌اند. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۰، ص۴۷۲ تبیین: پس از آیه 63 که تواضع را مهمترین صفت عبادالرحمن می‌نامد، آیه بعدی ظاهرا به معنی دلیل انتخاب آنهاست که از خضوع و عبادت پنهانی آنها در محضر خدا خبر می‌دهد. گویی این خضوع و تواضع در همه حال آنها وجود دارد؛ هم در جامعه و هم در خلوت. دلیل واقعی بودن این خضوع هم این است که در آیات بعدی می‌آید که در محضر خدا هیچگونه احساس رستگاری و بهشتی بودن ندارند. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/quranmehr_audio @ehsankhattat
احادیث کتاب شماره 81 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ 81- راوى گويد به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: عقل چيست؟ فرمود: آنچه كه به سبب آن پروردگار مهربان عبادت می‌شود و به وسيله آن بهشت به دست می‌آيد. عرض كردم: پس آنچه كه در معاويه وجود داشت چه بود؟ فرمود: آن زيركى و شيطنت بود كه به عقل شبيه است و عقل نيست. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
امروز چهارشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۳ و ۱۸ محرم ۱۴۴۶ «پيامبر صلي الله عليه و آله: طوبى لِمَنْ يُبْعَثُ يَوْمَ الْقيامَةِ و جَوفُهُ مَحْشُوٌّ بِالْقُرآنِ وَ الْفَرائِضِ وَ الْعِلْمِ؛ [الفردوس، ج 2، ص 448، ح3932.] خوشا به سعادت كسى كه روز قيامت در حالى برانگيخته مى شود كه دل و جانش لبريز از قرآن و احكام الهى و دانش است.» تبیین: محشو که صفتی برای درون آدمی از این حقایق ذکر شده است، آکندگی، لبریزی این معارف را در وجود شخص نشان می دهد. منظور این است که در صورتی که روح فردی آنچنان از این معارف سیراب شده باشد که گویی تمام وجود او این معارف است، آنچنان این معارف در وجودش رسوخ کرده که با دیدن او، چیزی جز قرآن و دانش نمی بینیم، می توان امید داشت که این فرد از جمله نیکنامانی باشد در قیامت با این وضعیت مبعوث می شود. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 21 امام همچنان مسیر را به سمت قادسیه کج می‌کرد تا هرچه بیشتر از کوفه دور شود. این مسیر ادامه یافت تا به منطقه بیضه رسیدند. در آنجا امام باز سخنرانى کرد و ضمن آن مطالبى درباره لزوم مخالفت با حکام ستمگر که حرام خدا را حلال کرده، فساد را ظاهر ساخته، حدود را تعطیل کرده، و مال بیت المال را غارت می‌کنند، مطرح کرد. از امام حسین(ع) در منطقه ذى حُسُم نیز سخنانى نقل شده است که به صورت خطابه ایراد گردید. امام در این سخنرانى از این که چهره دنیا عوض شده و از خوبى به بدى گراییده است، سخن گفتند: إنّه قد نزل من الأمر ما ترون؛ و إنّ الدنیا قد تغیرت و تنکّرت، و أدبر معروفها ...سپس با اشاره به کوتاه بودن عمر دنیا فرمودند: ألا ترون أنّ الحقّ لایعْمل به و أنّ الباطل لایتناهى عنه ... إنّى لا أرى الموت الاّ شهادة و لا الحیاة مع الظالمین إلاّ برما. آیا نمى نگرید که به حق عمل نمى شود و از باطل نهى نمى شود؟ ... در مبارزه با این وضعیت، مردن چیزى جز شهادت نیست و زندگى با ستمگران جز مایه رنج نخواهد بود. زهیر به تأیید سخن آن حضرت، از جاى برخاست و گفت: حتى اگر دنیا براى همیشه باقى باشد، و حمایت از تو، این ابدیت را از ما بگیرد، باز ما ترجیح می‌دهیم که با تو باشیم. در این فاصله تک تک یا به صورت دسته‌های کوچک دو سه نفری، شیعیانی از کوفه به امام می‌پیوستند. در روز 28 ذى حجه سال 60 که امام در منطقه عُذَیب الهجانات بود، یک گروه چهارنفرى از مردم کوفه که نافع بن هلال در میان آنان بود، قصد پیوستن به امام حسین(ع) را داشتند. حرّ خواست تا آنان را حبس کرده مانع از پیوستن آنان به امام بشود. امام حسین(ع) فرمود: در این صورت من مجبور به دفاع از آنها هستم؛ چون اینان از اعوان و انصار من هستند. قرار بود تا قبل از آمدن نامه ابن زیاد، متعرّض من نشوى. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
امام على عليه السّلام می فرماید: لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ. دوست، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتارى، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴ تبیین: امام علی (ع) دوست واقعی را کسی می‌دانند که در هنگام سختی یاور دوست خود باشد و در هنگامی که حضور ندارد از شخصیت او دفاع کند (همانند زمانی که مورد غیبت و تهمت واقع شده) همچنین در غیبت‌های طولانی‌تر از خانواده و دارایی و ... محافظت کند؛ از ایشان رفاقت واقعی حتی پس از مرگ ادامه دارد و دوست وظیفه دارد علاوه بر حفظ نام نیک او و دعا و استغفار، در این غیبت همیشگی از آنچه از او به جا مانده محافظت نماید. ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 22 امام حسین علیه السلام به حر فرمودند: قرار بود تا قبل از آمدن نامه ابن زیاد، متعرّض من نشوى. (89) آمدن این چهار نفر نویدى بر این بود که کسان دیگرى هم به امام خواهند پیوست؛ اما مسدود بودن راه ها، مانع از چنین اقدامى بود. عکس آن هم وجود داشت. طِرمّاح بن عدى بن حاتم طائى که از کوفه آمده بود، به امام حسین(ع) خبر داد که جمعیت زیادى را در کوفه دیده است که آماده اعزام به کربلا براى جنگ با شما بودند. وى افزود: بهتر است در همین جا، با سپاه هزار نفری حرّ بجنگید، پیش از آن که اسیر دست سپاهیان بعدى شوید. امام درخواست او را نپذیرفت و فرمود: ما با حرّ قرارى داریم که از آن تخلّف نخواهیم کرد. به علاوه روشن نیست که عاقبت کار چه خواهد شد. (90) دستور ابن زیاد برای توقف در کربلا و اصرار بر جنگ یا بیعت عبیدالله در نخستین نامه‌ای که به حرّ بن یزید نوشت، از او خواست امام حسین(ع) را در جایى نگاه دارد که آب و آبادى نباشد. (91) زمانى هم که عمر بن سعد را فرستاد به او گفت: حُلْ بینه و بین الفرات أن یشرب. (92) (به گونه‌ای نیروهایت را مستقر کن که اجازه استفاده از آب فرات را به امام حسین(ع) ندهى.) سخت‌گیری آغاز شد. با این حال اگر کسی می‌خواست از سپاه امام برود، می‌توانست. فراس بن جَعده بن هبیره مخزومى احساس کرد که کار دشوار است، از امام اجازه خواست تا برود؛ امام هم اجازه داد و او شبانه آنجا را ترک کرد. (93) 89. انساب الاشراف، ج 3، ص 171 90. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 406 91. انساب الاشراف، ج 3، ص 176؛ اخبار الطوال، ص 249 92. الفتوح، ج 5، ص 153؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 180 93. انساب الاشراف، ج 3، ص 180 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
امروز پنجشنبه 4 مرداد ۱۴۰۳ و ۱۹ محرم ۱۴۴۶ (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ. بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمی‌کنند. انفال22 تبیین: خداوند کسانی که اهل اندیشیدن نیستند را، بدترین حیوانات معرفی می‌نماید. امام کاظم فرموده‌اند خداوند متعال در قرآن به اهل تفکر و تعقل بشارت‌ها داده و کسانی که تعقل نمی‌کنند را این‌گونه مذمت فرموده است. احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب شماره 78 8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى‏ 82- حسن بن جهم گويد از امام رضا عليه السّلام شنيدم كه فرمود: دوست هر كسى عقل اوست و دشمن هر كس نادانى اوست. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 23 امام حسین (ع) در قصر بنى مقاتل بود که روى اسب خواب کوتاهى کرد و در آن حال، اسب سوارى را دید که می‌گفت: القوم یسیرون و المنایا تسرى إلیهم.( این قوم در حال حرکت هستند و مرگ نیز به سوى آنان در حرکت.) امام بیدار شد و فرمود: إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون؛(94) علىّ اکبر علت تلاوت آیه را پرسید. امام فرمود که خبر از مرگ ما می‌دهد. على اکبر گفت: ألَسنا على الحقّ؟ قال: بلى. قال: یا أبت إذًا لانُبالى نموت محقّین. فقال: جزاک الله من ولد خیر ما جزى ولدًا عن والده. (95) (آیا ما بر حق نیستیم؟ امام فرمودند: بله هستیم. فرمود: پدرم اگر حق با ماست از مرگ باکی نداریم. امام فرمودند: خداوند برترین اجری که برای فرزندی از اطاعت پدرش متصور است به تو عطا فرماید) برخى گفته‌اند که این می‌تواند اشاره به سلام بر على اکبر در کنار سلام بر امام حسین(ع) باشد. در این مسیر بود که امام می‌کوشید تا از کوفه دور شده به سمت بادیه حرکت کند؛ اما حرّ ممانعت می‌کرد تا به کربلا رسیدند؛ جایى که به آن نینوا مى گفتند. (96) با رسیدن به این منطقه بود که نامه ابن زیاد به حرّ رسید که لاتنزله إلاّ العراء على غیر حصن ولا ماء،(97)( او را در جایى بدون آب و سرپناه فرود آر). در ضمن حامل نامه را مسؤول کرده بود تا مراقب اجراى فرمان عبیدالله باشد. امام اجازه خواست تا در قریه نینوا یا غاضریه توقف کند، اما حرّ اجازه نداد. (98) بالاخره در جایى که آب و آبادى نبود توقف کردند؛ زهیر از امام خواست تا جمعیت دشمن اندک است، جنگ را آغاز کنند؛ اما امام فرمود: تا جنگ را آغاز نکنند، ما شروع کننده نخواهیم بود. (99) 94. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 68 95. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 407 96. اخبار الطوال، ص 249 97. انساب الاشراف، ج 3، ص 176 98. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 408؛الفتوح، ج 5، ص 141 99. اخبار الطوال، ص 250 ‌ احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ @ehsankhattat