eitaa logo
درنــگـی بر فرهنگ
546 دنبال‌کننده
505 عکس
89 ویدیو
7 فایل
هوالجمیل ✅شرح آیات و احادیث ✅نکات اخلاقی ✅نقدونظر فرهنگی ✅آثار هنری و خوشنویسی نوشتارهای احسان پورنعمان، دکترای علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب. مدیر هنری، خوشنویس، مدرس انجمن خوشنویسان ایران، طراح نقوش. @Ehsanpurnoman
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلا کعبه ی عشق است و من اندر احرام شد در این قبله ی عشاق دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم تابلوی خوشنویسی به خط ثلث که سال ۱۳۹۵ نگاشته ام. تذهیب از استاد حسین اسلامی. . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت ۲ امام حسین(ع) در دوره امامت برادرش، به طور کامل از سیاست وى دفاع می‌کرد. آن حضرت در برابر درخواست‌هاى مکرر مردم عراق براى آمدن آن حضرت به کوفه، حتى پس از شهادت برادرش، حاضر به قبول رأى آنها نشده و فرمودند: تا وقتى معاویه زنده است، نباید دست به اقدامى زد. نمود این سخن آن بود که امام در فاصله ده سال به اجبار حکومت معاویه را تحمّل کردند. رهبرى شیعیان پس از شهادت امام حسن(ع) در اختیار امام حسین(ع) قرار گرفت و مردم کوفه ضمن یک نامه تعزیت، از رهبرى و امامت امام حسین(ع) استقبال کرده وفادارى خود را به عنوان یک شیعه به ایشان اعلام کردند. (9) با این حال، امام در برابر فشار کوفیان فرمود: إنّ بینه و بین معاویة عهدا و عقدا لایجوز له نقضه. (10) زمانی که معاویه اقدام به گرفتن بیعت برای یزید کرد، شماری از فرزندان صحابه، مخالفت هایی را ابراز کردند. مروان در نامه‌ای به معاویه نوشت: إنّى لسْتُ آمن أن یکون الحسین مَرْصدًا للفتنة، و أظنّ یومکم من حسین طویلا.(11) من در این باره ایمن نیستم که حسین منبع فتنه شود و تصور می‌کنم داستان طولانی با حسین خواهید داشت. یکبار نیز معاویه کوشید تا دختر عبدالله بن جعفر بن ابى طالب را براى فرزندش یزید خواستگارى کند. عبدالله با امام حسین(ع) مشورت کرد. حضرت فرمود: أتُزَوِّجه و سیوفهم تقطر من دمائنا؟ آیا در حالى که از شمشیرهایشان خون ما می‌چکد، دختر به او می‌دهى؟ دخترت را به عقد فرزند برادرت قاسم بن محمد در آر. (12) . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب جهادالنفس شماره 72 72- از امام صادق علیه السلام روايت است كه فرمود: هيچ چيزى نيست جز اينكه براى آن حدّى است- راوى گويد:- عرض كردم فدايت شوم‌ حدّ توكل چيست؟ فرمود: يقين. عرض كردم: حدّ يقين چيست؟ فرمود: حدّ يقين آن است كه با وجود خداوند از هيچ چيز نترسى. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 63 https://eitaa.com/ehsankhattat احسان پورنعمان
درنــگـی بر فرهنگ
احادیث کتاب جهادالنفس شماره 72 72- از امام صادق علیه السلام روايت است كه فرمود: هيچ چيزى نيست جز اين
معنی این حدیث این است که توکل بر خدا آنگاه واقعی است که یقین به حضور و تأثیر او در جهان داشته باشیم و زمانی این یقین به حکمرانی خداوند در جهان به نهایت حد خود برسد و انسان خداوند را حاکم و مالک اصلی جهان بداند، در نتیجه از هیچ چیز جز خدا نمی هراسد. . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
هدایت شده از ایتایار
واقعه طف کربلا از آغاز تا پایان قسمت 3 خبر مخالفت‌های امام حسین (ع) به معاویه رسید، اما اوبه حاکم خود در مدینه تأکید کرد تا وقتى حسین آرام است،با او کارى نداشته باش و تنها از وى سخت مراقبت کن.یکبار معاویه ضمن نامه ای به امام حسین (ع) از او خواست تا دست از شقاق و اختلاف‌ افکنى بردارد و به مردم عراق اعتماد نکند.(13) امام حسین(ع) از نامه معاویه برآشفت وضمن نامه‌ای به وی نوشت:آیا تو قاتل حجر بن عَدى و اصحاب نمازگزار و عابد او نبودى که با ظلم درافتادند، بدعت ها را انکار کردندو در این راه ازچیزى نهراسیدند؛ آیا تو نبودى که زیاد بن سُمیه را که در خانه عبید به دنیا آمده بود،به ابوسفیان بستى .و به این ترتیب سنّت رسول الله را ترک کرده، به طور عمدى فرمان او را رها ساختى و هواى نفس خود را به رغم هدایت الهى، پیروى کردى.آنگاه وى را بر عراقَین مسلّط ساختى،آنچنان که دست مردم را قطع کرده، چشمانشان را کور ساخته وآنان را به شاخه‌هاى نخل می‌آویخت.آیا تو دو حضرمى را نکشتى، آن دو نفرى که زیاد به تو نوشت:آنان بر دین على هستند و تو پاسخ دادى که هر کسى را که بردین و رأى على بودبکش.اونیزبه دستور تو آنان را کشت و مثله کرد; آیاجز آن است که دین على همان دین محمد است؟(14) انتقادهاى امام به معاویه درقالب این نکته است که معاویه، کسانى را کشته است که اولا با ستمگرى مخالف بوده‌اندو ثانیا با بدعت: ینکرون الظلم و یستعظمون البدع. به خصوص که آنان عابد و زاهد هم بوده اند. سپس نمونه‌هایى از ستمگرى‌هاى معاویه و زیاد رادر عراق بیان کرده و به ترک سنّت پیامبر(ص) درداستان انتساب زیاد به پدرش ابوسفیان تصریح می‌کند.(15) 13.الامامة و السیاسة، ج 1، ص 154 14.انساب الاشراف (چاپ سهیل زکار، ج 5، ص 128 ـ 13) 15.بنگرید: رجال کشى، ج 1،
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 4 گوشه‌ای از اخلاقیات امام حسین (ع) بی مناسبت نیست اشارتی نیز به فضائل اخلاقی آن حضرت داشته باشیم. یحیى بن سالم موصلى که از دوستداران امام حسین(ع) بود می‌گوید: با امام در حرکت بودیم، به در خانه‌ای رسیدند و آب طلبیدند. کنیزى با قدحى پر از آب بیرون آمد. امام پیش از خوردن آب، انگشتر نقره خود را از دست در آورده به او دادند و فرمودند: این را به اهلت بسپار، آنگاه به نوشیدن آب پرداختند.(16) ابوبکر بن محمد بن حزم گوید: امام حسین(ع) از کنار صفّه‌ای می‌گذشتند؛ در آن حال دیدند که گروهى از فقرا مشغول خوردن طعامى هستند. آنها از حضرت خواستند تا همراهیشان کند. امام فرمودند: خداوند متکبّران را دوست ندارد. آنگاه پایین آمده با آنها غذا خوردند. پس از آن به آنان فرمودند: شما مرا به سفره خود خواندید و من اجابت کردم; اکنون من شما را به سفره خویش می‌خوانم و شما اجابت کنید. آن وقت حضرت روى به رباب کرده و فرمودند: هر چه آماده کرده‌ای حاضر کن.(17) از امام باقر(ع) روایت شده است که امام حسین(ع) در سفر حج پیاده حرکت می‌کرد؛ در حالى که چهارپایان او پشت سرش حرکت می‌کردند.(18) در نقلى دیگر هم آمده است که کنیزى دسته ریحانى را تقدیم امام حسین (ع) کرد. حضرت در برابر او را آزاد کردند. به حضرت گفته شد که شما تنها براى یک دسته گل او را آزاد کردى؟ حضرت فرمود: خداوند در قرآن ما را چنین ادب آموخته است که: و اذا حُییتُم بِتَحِیة فَحَیوا بِأَحْسَنِ مِنْها أو ردّوها، بهتر از دسته گل، آزاد کردن او بود.(19) . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
نگارش حدیث نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که زمستان سال 97 برای کتیبه ورودی حسینیه قائمیه تهران نوشتم و بعدها اصل خط را استاد حسین اسلامی تذهیب نمودند. احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
درنــگـی بر فرهنگ
نگارش حدیث نورانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که زمستان سال 97 برای کتیبه ورودی حسینیه قائمیه ته
این حدیث جزو مشهورترین احادیثی است که از رسول اکرم (ص) در حق نواده گرامیش حسین بن علی (ع)، از طریق فریقین نقل شده است. این حدیث را احمد بن حنبل و ترمذی و ابن ماجه از طریق سعید بن راشد از یعلی بن مره نقل کرده و گفته اند که یک روز حضرت پیامبر (ص) به مهمانی تشریف می بردند، در راه به امام حسین (ع) برخورد کردند که با جمعی از کودکان سرگرم بازی بود. حضرت (ص) با مهربانی و خوشروئی او را دنبال کردند تا سرانجام در آغوشش گرفتند، بعد یک دست زیر چانه و دست دیگر به پشت سر او گذارده چهره او را بین دو دست بالا برده، بوسیدند و سپس فرمودند: «حسین منی و انا من حسین، احب الله من احب حسینا، حسین سبط من الاسباط» ، «حسین از من است و من هم از حسینم، هر که حسین را دوست بدارد خداوند دوست او باد، حسین فرزندزاده ای است از فرزندزادگان انبیاء» قدیمی‌ترین منبعی که حدیث «حسین مِنّی» را نقل کرده، مُصنَّف اثر ابن‌ابی‌شیبه (متوفی ۲۳۵ق)عالم موثق اهل‌سنت است و در منابع حدیثی شیعه نیز این حدیث در کتاب‌های کامِل‌الزیارات اثر ابن‌قُولِوَیْه (متوفی ۳۶۸ق) نقل شده است. نکاتی که از این حدیث فهمیده می شود: الف) اشاره به وحدت و یگانگی روحی امام حسین(ع) و پیامبر اکرم(ص) ب) محبت به امام حسین(ع) موجب محبوب شدن نزد خداوند است؛ در این حدیث بخش (انا من حسین) مفهوم مشکل‌تری است و سبب شده برای معنا نمودن آن احتمالات زیر از سوی دانشمندان ابراز گردد: 1. رویش و بالندگی دوباره دین و نام پیامبر را از نهضت حسینی را نشان می دهد. 2. اشاره به نوعی پیمان یا گفتار کنایی در آن دوران دارد که هر کسی می خواست یکی بودن خود را با دیگری اعلام کند با این روش ابراز می کرد. 3. وجوب محبت و حرمت تعرض و محاربه، به امام حسین (ع) را می رساند چون اینان شخص واحداند. 4. با این حدیث کمال اتحاد روحی و اتصال معنوی و پیوند قلبی بین خود و حسین بن علی (ع) را بیان فرموده اند. 5. عبارت انا من حسین به این نکته اشاره دارد که بقای دین اسلام به واسطه قیام امام حسین(ع) است. 6. قاضی عیاض اندلسی (متوفی 544ق)عالم اهل سنت هم در شرح این حدیث به معنای اصیل آن اعتراف و تصریح می‌کند و می‌گوید: گویا رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با تابش نور وحی، آنچه را بین حسین (علیه‌السّلام) و قاتلین آن سرور واقع شدنی بود می‌دانست، و لذا مخصوصا نام حسین (علیه‌السّلام) را برد و فهماند که او و حسین (علیه‌السّلام) از حیث وجوب محبت و حرمت تعرض و محاربه، چون شخص واحداند. 7. اسلام با حرکت و قیام امام حسین زنده شده و با زنده بودن اسلام است که نام پیامبر زنده شده و بر زبان‌ها جاری می‌گردد؛ پس پیامبر اکرم (ص) به این اشاره کرده‌اند که امام حسین (ع) کامل کننده دین پیامبر اکرم است. (به خصوص که در زمان بیان حدیث اهل جاهلیت، پیامبر (ص) را مقطوع النسل می‌پنداشتند و فکر می‌کردند دین پیامبر (ص) بعد از وفات ایشان از بین خواهد رفت) احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 5 روی کار آمدن یزید و آغاز نهضت امام حسین (ع) پس از آن که یزید به قدرت دست یافت، در نخستین مرحله، از حاکمش ولید بن عُتْبَة بن ابى سفیان خواست تا از مردم مدینه براى خلافت او بیعت بگیرد و براى این کار از امام حسین(ع) شروع کند! منابع نوشته‌اند که یزید تمام تلاشش آن بود تا از این چند نفر مخالف بیعت گرفته شود.(22) در برخى از منابع هم آمده است که اگر حسین بیعت نکرد، او را بکش: إن أبى علیک فاضرب عنقه، و ابعث الىّ رأسه.(23) در خبرى هم ابن اعثم آورده است که یزید به ولید نوشت، اگر حسین بیعت نکرد، و لیکن جوابک إلىّ رأس الحسین.(24) ولید، امام حسین(ع) و ابن زبیر را که در مسجد نشسته بودند، به دارالاماره فرا خواند. آن دو دریافتند که باید اتفاقى مثل مرگ معاویه رخ داده باشد. امام حسین به منزل آمد. لباس پوشید، وضو گرفت و دو رکعت نماز خوانده همراه (نوزده نفر(25) از) طایفه و عشیره خود به دارالاماره رفت و به آنان فرمود: در صورتى که اوضاع وخیم شد، ـ مثلا سر و صدایى بلند شد ـ آماده باشند.(26) وقتى نزد حاکم مدینه سخن از بیعت با یزید شد، امام فرمود: لا خیر فى بیعة سرٍّ، و الظاهرة خیر.(27) و بدین وسیله خود را از آن وضعیت بیرون آورد. 22. اخبار الطوال، ص 228؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 263 23. لهوف، ص 21؛ مثیر الاحزان، ص 9 24. الفتوح، ج 5، ص 25 ـ 26؛ مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج 1، ص 186 25. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ث 88 26. الفتوح، ج 4، ص 16 ـ 17 27. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 176 . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب شماره 73 73- از امام صادق علیه السلام روايت است كه فرمود: نشانه سالم بودن يقين شخص مسلمان اين است كه مردم را با به خشم آوردن خداوند خوشنود نسازد و آنان را بر آنچه كه خداوند به آنان عطا نكرده است سرزنش نكند زيرا رزق و روزى را نه حرص حريص به سوى او مى‌كشاند و نه ناخوش داشتن شخص از او باز مى‌دارد و [بدانيد كه‌] اگر كسى از شما از روزى خود بگريزد چنان كه از مرگ مى‌گريزد روزى‌اش او را در مى‌يابد- چنان كه مرگ او را در مى‌يابد- سپس فرمود:- همانا خداوند به عدل و انصاف خود آرامش و راحتى را در يقين و رضا [به داده الهى‌] قرار داد و اندوه و حزن را در شكّ و ناخشنودى [از قضاى الهى‌] قرار داد. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 63 احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ ,https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف از آغاز تا پایان قسمت 6 امام صبح روز بعد با مروان روبرو شد و او به امام حسین(ع) گفت: إنّى آمرک ببیعة أمیرالمؤمنین یزید، فانّه خَوّلک فى دینک و دنیاک. در این وقت امام فرمود: إنّا لله و إنّا الیه راجعون، و على الإسلام السّلام. (إذْ بُلِیت الإسلام براع مثل یزید) بحث میان آنان بالا گرفت و امام فرمود: از پیامبر(ص) شنیده است که حکومت بر آل ابوسفیان و طلقا حرام است. مروان گفت: تو می‌بایست با یزید بیعت کنى، آن هم در حالى که در حالت تحقیر قراردارى (صاغرًا). پس از آن اشاره به نزاع تاریخى میان بنى هاشم و بنى امیه کرد. امام فرمود: یا مروان! إلیک عنّى، فإنّک رجسٌ و إنّا أهل بیت الطهارة.(28) امام حسین(ع) عزیمت مکه کرد و برای رفتن شب را انتخاب نمود تا مزاحمتی از سوی حکومت برای او پیش نیاید. 28. الفتوح، ج 5، ص 25 و بنگرید: لهوف، ص 24 29. ابن اعثم، ج 5، ص 26؛ امالى صدوق، ص 152 30. الفتوح، ج 5، ص 33؛ و بنگرید: بحارالانوار، ج 44، ص 329؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 89 . احسان پورنعمان درنگی بر فرهنگ https://eitaa.com/ehsankhattat