#تقویم_قرآنی_حدیثی
امروز جمعه ۵ مرداد ۱۴۰۳
و 20 محرم ۱۴۴۶
حرکت اسراى کربلا بطرف شام (20 محرم 61ق)
عزاداری بنی هاشم برای امام حسین (ع) در مدینه (20 محرم سال 61 قمری)
«امام على عليه السلام: اِنَّـكُمْ لَنْ تُحَصِّلوا بِالْجَهْلِ اَرَبا، وَ لَنْ تَبْلُغوا بِهِ مِنَ الْخَيْرِ سَبَبا، و لَنْ تُدْرِكوا بِهِ مِنَ الاْخِرَةِ مَطْـلَبا؛ [غرر الحكم، ح 3856.] شما هرگز با نادانى، به مهارتى دست نمى يابيد و وسيله اى براى رسيدن به خير پيدا نمى كنيد و به خواسته اى آخرتى نمى رسيد.»
تبیین: اسلام انسان را توجه می دهد، که با جهل به هیچ خواسته آخرتی، و حتی دنیایی نمی رسد.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره 83
8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى
83- امام صادق عليه السّلام فرمود: كسى كه عاقل باشد دين دارد و كسى كه دين دارد وارد بهشت خواهد شد. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 69
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
@ehsankhattat
واقعه طف
#کربلا از آغاز تا پایان
قسمت 25
عمر ابن سعد ابتدا نمى پذیرفت، اما وقتى قرار شد حکم حکومت رى و همدان(108) را پس دهد، به رغم مخالفت طایفه اش بنى زهره که از خاندانهاى قریش بود، آن را پذیرفت. (109)
بحث پیوستن شمارى از شیعیان کوفه به سپاه امام، چیزى است که مورد انتظار امام و یارانش از قبیل حبیب بن مظاهر و دیگران بود. به گزارش مورخان، ابن زیاد شنید که برخى از کوفیان، تک تک، دو به دو و یا سه نفره، در حال حرکت به سوى حسین بن على هستند. در این جا بود که لشکرگاه نُخَیله را آماده کرده، عمرو بن حُرَیث را بر کوفه گماشت و مردم را به زور عازم میدان نبرد کرد. وى دستور بستن پل را نیز داد تا کسى ـ براى پیوستن به امام حسین(ع) ـ از آن عبور نکند. (110)
عبیدالله که اصرار بر جنگ داشت و آگاه بود که امام حسین(ع) بیعت نخواهد کرد، فرستادن سپاهیان بیشترى را به کربلا در دستور کار خود قرار داد. وى در کوفه بر منبر رفت و مردم را از فضائل و مناقب معاویه آگاه کرده! و گفت که او اجتماع و الفت را به آنان بازگردانده است. اکنون هم فرزندش یزید آمده که فردى است: حسن السیرة و محمود الطریقه، مُحْسنٌ الى الرعیة، متعاهد الثغور. (با سیرتی نیکو و روشی که ستوده است و به رعیت نیکوکار بوده و به پیمان ها متعهد است) (111) و بر سهمیه بیت المال تک تک شما صد در صد افزوده است. بنابراین همه شیوخ قبایل، تجار و سکنه کوفه میبایست به لشکرگاه بروند؛ در غیر این صورت، أیما رجل وجدناه بعد یومنا هذا مُتَخَلّفا عن العَسْکر برئْتُ منه الذمّة؛ پس از امروز، هر کسى را که دیدیم از رفتن به لشکرگاه تخلّف ورزیده، ذمّه خود را از او برداشته ایم. (112)
108. مقصود از همدان در این متن، باید شهر دستبى باشد که به عنوان شهرى میان رى و همدان معرفى شده است. در موارد دیگر از ثغر یا مرز دستبى یاد شده است. بنگرید: اخبار الطوال دینورى، ص 251؛ تاریخ الطبرى، ج 5، ص 409
109. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 68
110. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 69 ـ 70
111. الفتوح، ج 5، ص 157
112. انساب الاشراف، ج 3، ص 178
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
@ehsankhattat
#هنر_و_معارف
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: حُسنُ الجِوارِ يُعمِّرُ الدِّيارَ ، ويَزيدُ في الأعْمارِ. [ الكافي : 2/667/8 . ]
حُسن همسايگى ، خانه ها را آباد و عمرها را زياد مى كند.
تبیین: بخش اول حدیث گویا بیشتر نشان از روابط عادی و طبیعی دارد که باید بدانیم اگر به مانند یک فرهنگ اجتماعی صحیح، تمام افراد یک جامعه نسبت به همسایگان خود بانیکی رفتار کنند طبیعی است که شهرها آباد میشود؛ گرچه ممکن است اثرات معنوی و غیر مادی نیز داشته باشد. اما در مورد طولانی شدن عمرها، نشان دهنده این است که این عمل خیر سبب برکت هایی معنوی میشود و عمر انسان را طولانی میکند.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف
#کربلا از آغاز تا پایان
قسمت 26
رقم سپاه کوفه را تا 35 هزار نفر نوشته اند، که ممکن است بسیارى از آنان از نیمه راه گریخته باشند. فرماندهان سپاه به طور عمده، از میان اشراف کوفه و مشایخ قبایل مختلف بودند که بنى امیه از روز نخست دل به تطمیع آنان بسته و با استفاده از ایشان، جمعیت قبایل را به دفاع از خود آماده میکردند. ابن زیاد، مبالغ هنگفتى پول به اهل ریاست، یعنى همین اشراف داد: و وضع لأهل الریاسة العطاء و أعطاهم، و نادى فیهم أن یتهیأوا للخروج الى عمر بن سعد لیکونوا عَوْنًا له فى قتل الحسین. براى اهل ریاست بخشش ها قرار داده و به آنان اطلاع دادند تا آماده خروج براى پیوستن به سپاه عمر بن سعد و کمک به او براى کشتن حسین باشند. این اشراف نقش مهمى در ایجاد انحراف در حرکتهاى انقلابى در تمام این دوران داشتند. لشکر کوفه به طور کامل در روز ششم محرم در کربلا حاضر بود.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
@ehsankhattat
#تقویم_قرآنی_حدیثی
امروز شنبه 6 مرداد ۱۴۰۳
و 21 محرم ۱۴۴۶
"رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : قَلبٌ لَيسَ فيهِ شَيءٌ مِنَ الحِكمَةِ كَبَيتٍ خَرِبٍ ، فتَعَلَّموا ، و عَلِّموا ، و تَفَقَّهوا ، و لا تَموتوا جُهّالاً ؛ فإنَّ اللّه َ لا يَعذِرُ عَلَى الجَهلِ .[كنز العمّال : 28750.] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دلى كه در آن چيزى از حكمت نباشد، مانند خانه اى مخروبه است. پس، دانش بياموزيد و بياموزانيد و فهميدگى به دست آوريد و نادان نميريد؛ زيرا خداوند عذرِ نادانى را نمى پذيرد."
تبیین: طبق این گفتار شریف انسان با جهل آغاز میکند، و با جریان آموختن و آموزاندن به دیگران و تفقه و تفهم، حالت حکمت در قلب انسان پدید میآید؛ پس حکمت منتهی جریان یادگیری انسانی و نقطه مقابل جهل است.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره 84
8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى
84- امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: اى هشام! خداوند در كتابش عاقلان و فهميدگان را بشارت داد و فرمود: «پس بشارت ده بندگان مرا، آنان كه سخن را میشنوند و از نيكوترين آن پيروى میكنند آنان كسانى هستند كه خداوند هدايتشان فرموده و آنان خردمندانند» اى هشام! لقمان به پسرش گفت: در مقابل حقّ تواضع و فروتنى كن تا عاقلترين مردمان باشى و همانا كسى كه در برابر حقّ زيرك باشد، كم است. ادامه دارد...جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 69
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
@ehsankhattat
واقعه طف
کربلا از ٱغاز تا پایان
قسمت 27
شیعیان کوفه چه میکردند؟
شیعیان کوفه، این زمان که لشکریان ابن زیاد برای اعزام به کربلا عزیمت میکردند، در چه حالی بودند و چه میکردند؟ این پرسشى است که تاکنون تحقیق جدى درباره آن صورت نگرفته است. طى پنج روز از زمانى که امام حسین(ع) به کربلا رسید تا روزى که لشکر عظیم کوفه ـ که شمارش بین 22 تا 28 هزار نفر میرسید ـ به کربلا رسید، شیعیان در یک حالت بلاتکلیفی مانده، و تشکّل لازم را براى تصمیمگیرى متمرکز نداشتند. این همان مشکلى بود که در زمان حضور مسلم بن عقیل در کوفه هم داشتند. ترس از شمشیر عبیدالله هم که بى امان افراد مظنون را به قتل میرساند، آنان را خانه نشین کرده و تنها در این اندیشه بودند که اولا جان خود را از تهدید حکومت در امان بدانند. و ثانیا آن که به زور مجبور نشوند در سپاه کوفه حاضر شده، در کربلا برابر امام حسین(ع) قرار گیرند. شمار زیادى از کسانى که در شرایط عادى میتوانستند در سپاه امام باشند، به اجبار در سپاه کوفه حاضر شدند. تلاش آنان این بود تا از این سپاه فاصله گرفته بگریزند. به همین دلیل همراه سپاه از کوفه بیرون آمده و در طول مسیر میگریختند: و کانَ الرّجل یبْعث فى ألف، فلایصل إلاّ فى ثلاثمائة و أربعمائة و أقلّ من ذلک، کراهة منهم لهذا الوجه. گاه یک فرمانده با هزار نفر اعزام میشد، اما تنها با سیصد، چهارصد یا کمتر از آن به کربلا میرسید؛ چرا که مایل به آمدن به این جنگ نبودند. (116)
116. انساب الاشراف، ج 3، ص 178 ـ 179
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
واقعه طف
کربلا از ٱغاز تا پایان
قسمت ۲۸
هرثمة بن سلیم که از شیعیان على بن ابى طالب(ع) بوده، از کسانى بود که به کربلا آمد و از آنجا گریخت. وى در این باره یادآور شد که وقتى در مسیر صفین با امام على(ع) در اینجا آمدند، حضرت مشتى از خاک کربلا برداشت و فرمود: واهًا لک یا تربة! لیحشرنّ منک قوم یدخلون الجنّة بغیر حساب. وى میگوید: وقتى در سپاه کوفه به کربلا رسیدم، خدمت امام رفتم و ماجرا را تعریف کردم و گفتم اکنون نه میخواهم با تو باشم و نه علیه تو. حضرت فرمود: از اینجا بگریز و شاهد کشته شدن من مباش که هیچ کس شاهد آن نخواهد بود مگر آن که خداوند او را در آتش خواهد سوزاند. و من هم از آنجا گریختم. (117)
پیوستن برخى از شیعیان به طور تک تک در روزهاى آخر ادامه یافت. یکى از آنان عبدالله بن عمیر کَلْبى مجاهد در جبهههاى جنگ با کفار بود. وقتى دید عدهای در نخیله کوفه آماده جنگ با امام حسین(ع) میشوند، گفت: من علاقمند بودم در جهاد با مشرکین شرکت کنم؛ اما اکنون احساس میکنم نبرد با کسانى که به جنگ حسین فرزند فاطمه میروند، اولى است. آن گاه به خانه آمد و این مطلب را با همسرش در میان گذاشت. همسرش از سخن وى استقبال کرد و گفت: درست دریافته اى؛ من هم با تو میآیم. ایندو شبانه از کوفه خارج شده به امام حسین(ع) ملحق شدند، فخَرَج بها لیلاً حتى أتى حُسَینا فاقامَ معه. (118)
حبیب بن مظاهر از شیعیان برجسته کوفه بود که در همین ایام به امام حسین(ع) پیوست. وى کوشید تا شمارى از طایفه بنى اسد را که در آن نزدیکى زندگى میکردند به امام حسین(ع) ملحق سازد؛ آنان را راضى کرد، اما سپاه ابن زیاد از راه رسید و مانع شد. (119)
117. وقعة صفین، صص 140 ـ 140
118. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 429
119. انساب الاشراف، ج 3، ص 180
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
#هنر_و_معارف
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: ... و طلبت صحبة الناس، فوجدتها في حسن الخلق... و همراهي و گفتگوي با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويي يافتم. مستدرك الوسائل، حدیث 13810
تبیین: امام صادق (ع) در حدیث مفصلی که به 25 گنج بزرگ دنیا معروف شده است، به معرفی 25 خصلتی میپردازند که سبب موفقیتهای شگرفی در زندگی دنیوی میشود و بیست و چهارمین مورد آن خوشخویی است و گوئیا میفرمایند کسی که همراهی مردم با خودش را میخواهد راهی جز این ندارد.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
#تقویم_قرآنی_حدیثی
یکشنبه 7 مرداد 1403 و
السبت 22محرم 1446
وفات شیخ طوسی (22 محرم سال 460 قمری) و پایان دوران عالمان متقدم شیعه.
{إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا. خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بیناست. نساء 58}
آیه در روایات:
امام باقر (ع): در این مورد چند نظر است. اوّل: منظور، تمام امانتهایی است که به اشخاص سپرده میشود و امانتهای خدا، اوامر و نواهی اوست و امانات مردم آن اموالی است که به رسم امانت به یکدیگر میسپارند. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۲۳۶
تبیین: گرچه بسیاری از روایات مصداق اصلی آن را مقام امامت معرفی نمودهاند و فرمودهاند مردم لازم است این مقام امامت را که خداوند در نزد ایشان به امانت نهاده به اهل بیت پیامبر (ص) بازگردانند؛ اما این آیه یکی از عمومیترین آیات قرآن است و هر چیزی که به نحوی امانت محسوب شود از مصادیق این آیه است.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره 84-2
8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى
در ادامه فرمود: اى پسرم! دنيا دريايى عميق است كه عالمى بسيار در آن غرق گشتهاند پس بايد در اين درياى ژرف كشتى تو تقواى الهى و درون آن كشتى ايمان و بادبان آن توكّل و متصدى و متولّى آن عقل و راهنماى آن دانش و سكّان آن شكيبايى باشد. جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 69
تبیین: همانند سفر دریایی که بدون کشتی ممکن نیست، سالم بیرون آمدن از دنیا هم بدون تقوا امکان ندارد. ایمان وسایل لازم پیش برنده این سفر است؛ یعنی بدون ایمان نیز امکان سلامت سفر را نداریم. تشبیه توکل به بادبان این است که توکل همانند بادبان ظرفیتها و مددهای الهی را به خود جذب می کند تا این کشتی به تواند حرکت کند و اگر توکل به خدا نباشد، هر چقدر تقوا و ایمان هم در وجود فرد باشد، امکان سفر معنوی ندارد. متولی بودن عقل نیز به این است که عقل، همانند ناخدای کشتی تمام قوای درونی را کنترل می کند؛ مثلا جایی که توکل فروخفته، با بیدار کردن خود و توجه دادن به توکل، بادبان کشتی را برای جذب نسیم رحمت الهی برافراشته میکند. و دانش به راهنما تشبیه شده یعنی دانش همانند نقشه خوان در کشتی، میتواند بهترین راه برای رسیدن به مقصد را برای ناخدا (عقل) تبیین کند. شکیبایی نیز همانند سکان است که اگر وجود نداشته باشد، کشتی وجود آدمی در طوفانهای زندگی به هر سویی میرود و و حتی اگر راهنما (دانش) مسیر درست را به ناخدا (عقل) بیاموزد، اگر سکان تغییر و ترمیم مسیر (صبر) نباشد، امکان سفر فراهم نیست.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
@ehsankhattat