واقعه طف
کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۴۲
ابن زیاد یکى از دو چیز را از من میخواهد؛ یا مرگ یا ذلت؛ و دور باد که من پذیراى ذلت باشم.
حُرّ بن یزید ریاحى از معدود کسانی بود که تحت تأثیر سخنان امام(ع) به این سمت آمد. پس از شنیدن خطابه امام حسین(ع) نزد عمر بن سعد آمد و گفت: [آیا واقعا قصد جنگ با این مرد را دارى؟](180) آیا هیچ یک از پیشنهادهاى وى را نمى پذیرید؟ عمر سعد گفت: اگر تصمیم با من بود، آرى. حرّ پاسخ داد: سبحان الله! چه قدر دشوار است که حسین(ع) این مطالب را بگوید و شما از پذیرش آن ابا کنید. پس از آن به سوى امام حسین(ع) رفت. (181) حر به عمر سعد گفت: اگر چنین پیشنهادهایى را تُرک و دیلم ـ که در آن زمان کافر بودند ـ میدادند، شما حق نداشتید آن را نپذیرید. (182) وقتى حرّ نزد امام(ع) رسید، پرسید: من همان کسى هستم که آن کارها را کردم؛ و قد أتیتُک مواسیا لک بنفسى، أفترى ذلک لى توبة مما کان منّى،( اکنون آمده ام جانم را در راه شما بدهم. آیا به عقیده شما راه توبه باز است؟)
امام فرمود: نَعَم، إنّها لک توبة، فابشر، فأنت حرّ فى الدنیا و أنت حرّ فى الاخرة إن شاء الله. (183) (بله، این برای تو توبه محسوب میشود. بشارت می دهم که تو آزاده ای در دنیا و آخرت هستی انشاءالله)
فردى عمر نام از بنى تمیم، نخستین تیر را رها کرد که در ناحیه کتف امام به زره آن حضرت اصابت کرد و متوقف شد. (184)
زهیر خطاب به کوفیان گفت: بندگان خدا! فرزند فاطمه، بیشتر از فرزند سمیه سزاوار است تا کمک شود. اگر یاریش نمى کنید، رهایش کنید تا خود با یزید سخن بگوید؛ یزید بدون کشتن او هم از اطاعت شما راضى میشود. شمر تیرى به سوى او انداخت و گفت: ساکت شو. زهیر گفت: شمر! تو را در قیامت به آتش جهنّم بشارت میدهم. شمر پاسخ داد: خداوند همین الان تو و اطرافیانت را خواهد کشت. (185)
[۲۰۱۴/۱۰/۲۰، ۱۳:۳۷] احمد ضغیرزاده: 180. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 427
181. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 72
182. انساب الاشراف، ج 3، ص 225
183. اخبار الطوال، ص 254
184. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 392
185. انساب الاشراف، ج 3، ص 188
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
#تقویم_قرآنی_حدیثی
شنبه 13 مرداد 1403
السبت 28محرم 1446
""يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ ۚ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا ۖ فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا ۚ وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا"" ای کسانی که ایمان آوردهاید! کاملاً قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده باشد! (چرا که) اگر آنها غنیّ یا فقیر باشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمایت کند. بنابراین، از هوی و هوس پیروی نکنید؛ که از حق، منحرف خواهید شد! و اگر حق را تحریف کنید، و یا از اظهار آن، اعراض نمایید، خداوند به آنچه انجام میدهید، آگاه است. سوره نساء135.
آیه در روایات: امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «مؤمن بر مؤمن هفت حق دارد که واجبترین آنها این است که حقیقت را به وی گوید، هرچند به ضرر خودش یا والدینش باشد و نباید به خاطر آنان از حق گفتن، اعراض نماید و فرمود: فَلاَ تَتَّبِعواْ الهَوَی أَن تَعدِلُواْ». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۴۶۴
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره 84-8
8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى
در ادامه امام موسى بن جعفر عليه السّلام فرمود: ... اى هشام! همانا شخص خردمند به دنيا و اهلش مىنگرد پس در مىيابد كه جز با تحمّل سختى به دنيا نمىتوان رسيد و به آخرت مىنگرد باز مىبيند كه جز با تحمّل سختى به آن نمىتوان رسيد پس از بين اين دو آن را كه باقىتر و ماندگارتر است با مشقّت طلب مىكند.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#هنر
#نقاشی
امام سجاد(ع) فرمودند: پدرم در آن روز [عاشورا] که به شهادت رسید، در حالی که خون از زخم هایش می جوشید، مرا به سینه چسبانید فرمود: «فرزندم! دعایی را از من به خاطر داشته باش که فاطمه(س)به من آموخت و او نیز از رسول خدا(ص) و ایشان هم از جبرئیل تعلیم یافته بودند؛ تا در وقت حاجت، همّ و غم، و نزول بلاها و پیش آمدهای بزرگ و سنگین خوانده شود. [چنین] دعا کن:
بِحَقِ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ، وَ بِحَقِ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، یا مَنْ یقْدِرُ عَلَی حَوَائِجِ السَّائِلِینَ، یا مَنْ یعْلَمُ مَا فِی الضَّمِیرِ، یا مُنَفِّسُ عَنِ الْمَکرُوبِینَ، یا مُفَرِّجُ عَنِ الْمَغْمُومِینَ، یا رَاحِمَ الشَّیخِ الْکبِیرِ، یا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لَایحْتَاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ، صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ کذا و کذا
به حقّ یاسین و قرآن حکیم! به حقّ طه و قرآن عظیم! ای کسی که بر حاجت های درخواست کنندگان توانا هستی! ای کسی که آنچه در درون [انسان] است را می دانی! ای برطرف کننده مشکل گرفتاران! ای برطرف کننده غمِ غم زدگان! ای رحم کننده به سالخوردۀ بزرگ! ای روزی دهنده به کودک کوچک! ای کسی که نیازمند تفسیر و توضیح نیست! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و ...
دعوات (سلوة الحزین)، قطب الدین راوندی، قم، مدرسه امام مهدی(ع)، چاپ اول، 1407 ق، ص 54.
نقاشی «عرش بر زمین افتاد» شاهکاری با موضوع #کربلا، در سال ۹۵ در ابعاد 3*4 متر روی بوم و با صرف زمان 7 ماهه توسط حسن روح الامین خلق شده است.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف
کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۴۳
به روایت ابومخنف، زهیر این جمله را گفت که بسیار مهم است: ونحن حتّى الان إخوة و على دین واحد و ملّة واحدة، ما لم یقع بیننا و بینکم السیف، و أنتم للنصیحة منّا أهل، فاذا وقع السیف، انقطعت العصمة، وکنّا اُمّة و أنتم اُمّة، ما تا به امروز برادر و بر دین واحد و ملت واحدى بودیم؛ تا وقتى که شمشیر میان ما نیامده بود و شما اهلیت پذیرش نصیحت از سوى ما را داشتید؛ اما وقتى شمشیر آمد، پرده ها دریده خواهد شد، آن وقت شما امّتى جدا و ما امّتى جدا خواهیم بود.
این به معنای جدا شدن شیعیان و سنیان بود. وقتى شمر زهیر را تهدید به مرگ کرد، زهیر گفت: آیا مرا از مرگ میترسانى! مرگ براى من بهتر از زندگى با شماست. آنگاه باز خطاب به مردم گفت: شما نبایست فریب چنین فرد سبک سرِ جِلْفى را بخورید؛ بدانید که قاتلین حسین(ع) و ذرّیه پیامبر(ص) بهرهای از شفاعت او نخواهند برد. آنگاه مردى از اصحاب امام حسین(ع) ، زهیر را صدا زد و گفت: حسین میگوید برگرد، تو وظیفه خود را در نصیحت و ابلاغ ادا کردى. (186)
امام در آخرین لحظه، عمر بن سعد را صدا کرد. او از آمدن کراهت داشت؛ اما بالاخره آمد. امام(ع) فرمود: آیا براى رسیدن به ملک رى با من میجنگى. بدان که بعد از من در دنیا و آخرت خوشى و راحتى نخواهى دید و بد روزهایى در انتظار توست. (187)
189؛ تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 244 ـ 245
186. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 426 ـ 427
187. مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج 2، ص 8؛ ترجمة الامام الحسین(ع) ص 72
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#هنر_و_معارف
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : حُسنُ الخُلقِ في ثَلاثٍ : اجْتِنابُ المَحارِمِ ، و طَلَبُ الحَلالِ ، و التَّوَسُّعُ على العِيالِ .[بحار الأنوار : 71/394/63 .]
امام على عليه السلام : خوش خويى در سه چيز است : دورى كردن از كارهاى حرام ، طلب حلال ، و فراهم آوردن آسايش و رفاه براى خانواده.
تبیین: این حدیث نشان می دهد حسن خلق مطرح در روایات، چیزی متفاوت از خشخویی یا گشادهرویی است و بیشتر ناظر به سریره ای است که جز پاکی و خوبی از آن صادر نمی شود.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
54.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری در بیان مقام زهد ، اخلاص در عمل ، بی علاقگی ایشان به دنیا میگوید :
میگویند: مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمری که شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و مجتهد مشهور بود و حوزه ی درسی معتبری داشت. هر روز طبق معمول در ساعت معین به یکی از مساجد نجف می آمد و تدریس می کرد. چنان که می دانیم حوزه ی تدریس خارج اصول، زمینه ی ریاست و مرجعیت است و مرجعیت برای یک طلبه به معنای این است که یک مرتبه از صفر به بی نهایت برسد... علی هذا طلبهای که احتمال مرجعیت دارد، مرحله ی حساسی را طی می کند. مرحوم سید حسین کوه کمری در چنین مرحلهای بود.
ادامه ...
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
درنــگـی بر فرهنگ
آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری در بیان مقام زهد ، اخلاص در عمل ، بی علاقگی ایشان به دنیا میگوید : م
ادامه ...
یک روز آن مرحوم از جایی ـ مثلا از دیدن کسی ـ برمی گشت و نیم ساعت بیش تر به وقت درس باقی نمانده بود، فکر کرد در این وقت کم اگر بخواهد به خانه برود به کاری نمیرسد، بهتر است برود به محل موعود و به انتظار شاگردان بنشیند. رفت و دید هنوز کسی نیامده است، ولی در یک گوشه ی مسجد، شیخ ژولیدهای با چند شاگرد نشسته و تدریس میکند. مرحوم سید حسین سخنان او را گوش کرد. با کمال تعجب احساس کرد که این شیخ ژولیده بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر راغب شد عمدا زودتر بیاید و به سخنان او گوش دهد آمد. و گوش کرد و به اعتقاد روز پیشین افزوده گشت. این عمل چند روز تکرار شد و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضل تر است و او از درس این شیخ استفاده میکند و اگر شاگردان خودش به جای درس او به درس این شخص حاضر شوند، بهره بیش تری خواهند برد. این جا بود که خود را میان تسلیم و عناد و ایمان و کفر و میان آخرت و دنیا مخیر دید.
روز دیگر که شاگردان آمدند و جمع شدند، گفت : رفقا امروز میخواهم مطلب تازهای به شما بگویم. این شیخ که در آن کنار با چند شاگرد نشسته، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده میکنم. همه با هم میرویم به درس او!
او از آن روز در حلقه ی شاگردان شیخ ژولیده که چشم هایش اندکی تراخم داشت و آثار فقر از او دیده میشد، در آمد. این شیخ ژولیده پوش، همان است که بعدها به نام حاج شیخ مرتضی انصاری معروف شد که اهل دزفول است و استاد المتاخرین.
شیخ در آن وقت تازه از سفر چند ساله ی خود به مشهد و اصفهان و کاشان برگشته و از این سفر توشه ی فراوانی برگرفته بود، مخصوصا از محضر مرحوم حاج ملا احمد نراقی در کاشان. چنین حالتی در هرکس باشد، مصداق «اسلم وجهه لله» است.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف
کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۴۴
آغاز نبرد و شهادت گروهی سپاه امام حسین (ع)
عمر بن سعد با انداختن نخستین تیر، رسما جنگ را آغاز کرد و گفت: نزد عبیدالله شهادت دهید که من نخستین تیر را رها کردم. (188) عمر بن سعد خطاب به کوفیان گفت: منتظر چه هستید! اینان برای شما یک لقمه هستند. (189) زمانى که عمر بن سعد تیر انداخت، سپاه ابن زیاد نیز شروع به تیر اندازى کردند. (فلمّا رمى عمر، ارتمى الناس،(190) به گزارش ابن اعثم، و أقبلت السهام کأنّها المطر، باران تیر از سوى کوفیان به سوى اصحاب امام حسین(ع) شدت گرفت و امام فرمود: اینها نماینده این قوم به سوى شماست؛ براى مرگى که چارهای از پذیرش آن نیست، آماده باشید. پس از آن دو گروه بر یکدیگر حمله کردند و ساعتى از روز را به طور دسته جمعى با یکدیگر جنگیدند، به طورى که بنا به برخى اخبار پنجاه و اندى از اصحاب امام حسین(ع) به شهادت رسیدند.
در این حمله، بسیارى از اصحاب با تیرهایى که بربدنشان فرود آمد، به شهادت رسیده یا زخمى شدند، فما بقى واحد من أصحاب الحسین إلاّ أصاب من رمیهم سهم،(191) (کسی از اصحاب امام حسین علیه السلام باقی نمانده بود مگر اینکه تیری بر بدنش نشسته بود) ابن شهرآشوب اسامى شهدایى را که در حمله نخست دشمن به شهادت رسیدند، فهرست وار آورده است. این افراد جمعا 28 نفر از اصحاب و ده نفر از موالى امام حسین(ع) و پدرشان امام على(ع) بودند که در مجموع 38 نفر میشدند. (192) اینها افرادى هستند که اساسا فرصت نبرد تن به تن پیدا نکرده و در تیراندازى نخست کوفیان به شهادت رسیدند. دیدیم که ابن اعثم شمار آنان را بیش از پنجاه نفر یاد کرده است. (193)
188. انساب الاشراف، ج 3، ص 190؛
189. امالى ابوطالب زیدى، ص 97؛ مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 8
190. انساب الاشراف، ج 3، ص 190
191. امالى ابوطالب زیدى، ص 97؛
192. ابن شهرآشوب، ج 4، ص 113
193. الفتوح، ج 5، ص 184
پورنعمان: استاد میرباقری درباره این اتفاق نکته لطیفی می فرمایند: هیچکدام از بنی هاشم در این تیرباران دشمن، زخمی و شهید نشده اند با اینکه در میدان حضور داشتند. به احتمال زیاد اصحاب خود را سپر خاندان حضرت نموده بودند
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره 85
8- باب وجوب فرمانبردارى از عقل و مخالفت نمودن با جهل و نادانى
85- امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: عقل پوششى پوشاننده است و شايستگى زيبايىاى آشكار است. پس رخنههاى طبيعى خودت را با شايستگىات بپوشان و به كمك عقل خويش با هواى نفست مبارزه كن تا دوستى سالم و خالصانه برايت حاصل و محبّت نيز برايت آشكار گردد.
جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص: 67
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#تقویم_قرآنی_حدیثی
یکشنبه 14 مرداد 1403
الاحد 29 محرم 1446
ساختن منبر پیامبر (ص) (29 محرم سال 8 قمری)
سالروز صدور فرمان مشروطيت ( 1285ه ش) و روز حقوق بشر اسلامی و كرامت انسانی
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أتقَى النّاسِ مَن قالَ الحَقَّ فيما لَهُ وعلَيهِ . [ الأمالي للصدوق : 72/41] باتقواترين مردم، كسى است كه حقيقت را بگويد، چه به سود او باشد و یا زيانش.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
کتیبههای آرامگاه خواجه ربیع در مشهد به خط #ثلث_جلی شيوهی ایرانی به قلم #علیرضا_عباسی
۱۰۲۴ ق. دوره صفوی
علیرضا عباسی تبریزی ملقب به شاهنواز (درگذشت ۱۰۳۸ ق) خطاط، خوشنویس و شاعر دوره صفویه است. قرآن بزرگ کتابخانه آستان قدس رضوی و کتیبههای سردر بنای خواجه ربیع در مشهد، کتیبه نوشتههای حرم امام رضا(ع) از جمله آثار او است. وی از نزدیکان شاه عباس صفوی بود و لقب شاهنواز توسط شاه عباس به وی اعطا شده است.
علیرضا عباسی در سال ۱۰۰۱ق به خدمت شاه عباس درآمد و در زمره ندیمان مخصوص وی قرار گرفت شاه جمعی از خوشنویسان مانند محمد رضا امامی و محمد صالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی را به او سپرد تا از او خط ثلث را بیاموزند. علیرضا عباسی تا پایان عمر در زمره نزدیکان شاه بود. شاه عباس به او لقب شاهنواز داد.
علیرضا عباسی باید اواخر سلطنت شاه صفی را هم دریافته باشد. اما چون سال وفات وی به درستی معلوم نیست باید به تقریب او را از عمری طولانی برخوردار دانسته و بگوئیم تا اواخر سلطنت شاه صفی (۱۰۳۷- ۱۰۵۲ه.ق) در قید حیات بوده است. علیرضا عباسی دو پسر داشت یکی بدیعالزمان که در خط نستعلیق استاد و دارای فضائل و کمالات علمی بوده و محمد رضا که خط نسخ را خوش مینوشته است.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال