درنــگـی بر فرهنگ
سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام به روایتی هفتم صفر سال ۵۰ قمری احسان پورنعمان درنگی بر فرهن
بدانکه بعد از شهادت امیر المؤ منین علیه السلام مردم با فرزند آن جناب ، امام حسن (ع ) بیعت کردند و آن جناب قریب شش ماه بر سریر خلافت مستقر بود پس از آن با (معاویه ) صلح فرمود بشرحى که در جاى خودش رقم گشته و این در پنج روز بآخر ربیع الاول مانده ، سنه 41، بود و بعد از مصالحه ، (معاویه ) داخل کوفه شد و بر گردن آرزو و آمال خویش سوار گشت .
امام حسین علیه السلام بمدینه رفت و پیوسته کظم غیظ فرموده و ملازمت منزل خویش داشت و منتظر امر پروردگار خود بود تا آن که ده سال از مدت امارت (معاویه ) بگذشت و (معاویه ) عازم شد که بیعت بگیرد براى فرزند خود (یزید) چون این خلاف شرایط معاهده و مصالحه بود که با (امام حسن ) کرده بود لاجرم بدین سبب و هم به ملاحظه حشمت و جلال (امام حسن ) و اقبال مردم به آن جناب ، از آنحضرت بیم داشت ، پس یکدل و یکجهت تصمیم عزم قتل آنحضرت نمود و زهرى از پادشاه روم طلبیده تا صدهزار درهم براى (جعده ) زوجه آنحضرت ، دختر (اشعث ابن قیس ) فرستاد و ضامن شد که اگر جعده آن حضرت را مسموم نموده و به زهر شهید کند، اورا در حباله یزید درآورد.
لاجرم جعده به طمع مال و آن وعده کاذبه ، (امام حسن ) را بشربتى مسموم ساخت و آن حضرت ، چهل روز به حالت مرض مى زیست و پیوسته ، زهر در وجود مبارکش اثر میکرد تا در ماه صفر پنجاهم هجرى ، به سن چهل وهشت از دنیا رحلت کرد و برادرش ، امام حسین علیه السلام متولى تجهیز و تغسیل و تکفین او گشت و در نزد جده اش ، (فاطمه بنت اسد) رضى الله عنها، در بقیع مدفون گشت .
در این مدت که با (معاویه ) صلح کرده بود، دوست و دشمن خون بسیار در دل نازنینش کردند پیوسته دوستانش بخدمتش میرسیدند او را از این کار ملامت میکردند و گاهى تعبیر مى کردند از آن جناب به مذل المؤ منین و امثال آن ، و حضرت هر کدام را بنحوى جواب میفرمود، حتى در این اوقات که زهر خورده بود و نالان و بیحال در خانه نشسته بود، چنانچه در کتاب (احتجاج ) روایت شده که مردى بخدمت (امام حسن ) رفت و گفت : یا ابن رسول الله ! گردنهاى ما را ذلیل کردى و ما شیعیان را غلامان (معاویه ) گردانیدى حضرت فرمود: به چه سبب ؟ گفت ، بسبب آنکه خلافت را به معاویه گذاشتى آنجناب فرمود: بخدا سوگند که یاورى نیافتم و اگر یاورى می یافتم ، شب و روز با او جنگ مى کردم تا خدا میان من و او حکم کند، لکن شناختم اهل کوفه را و امتحان کردم ایشان را و دانستم که ایشان بکار من نمى آیند، عهد و پیمان ایشانرا وفایى نیست و برگفتار و کردار ایشان اعتمادى نیست زبانشان با من است و دل ایشان با بنى امیه است .
آنحضرت ، سخن مى گفت ناگاه خون از حلق مبارکش فرو ریخت طشتى طلب کرد و در زیر آن خونها گذاشت و پیوسته خون از حلق مبارکش مى آمد تا آن که آن طشت مملو از خون شد.
راوى گفت : یا ابن رسول الله ! این چیست ؟ فرمود که معاویه زهرى فرستاد و بخورد من داده اند آن زهر بجگر من رسیده است و این خونها که در طشت مى بینى قطعه هاى جگر من است گفتم چرا مداوا نمیکنى فرمود: که دو مرتبه دیگر مرا زهر دادند و مداوا شده و این مرتبه سوم است و قابل معالجه و دوا نیست .
در این هنگام ، حضرت امام حسین علیه السلام با اسودبن ابى الاسود از درآمد برادر بزرگوار خود را در برگرفت و سر مبارک او را و میان دو دیده اش را بوسید و نزد او نشست و راز بسیار با یکدیگر گفتند پس (ابوالاسود) گفت :(انالله و انا الیه راجعون ) گویا که خبر فوت (امام حسن ) به او رسیده است پس حضرت امام حسین علیه السلام را وصى خود گردانید و اسرار امامت را به او گفت و ودایع خلافت را به او سپرد و روح مقدسش بریاحین قدس پرواز کرد در روز پنجشنبه آخرماه صفر در سال پنجاهم هجرى و عمر مبارکش در آنوقت چهل وهفت سال بود و در بقیع مدفون گردید و وقایعى که رخ داد در وقت بردن جنازه مطهره را بروضه منوره نبویه مقام ذکرش نیست و واقعه تیر باران کردن جنازه در مناقب قطب المحدثین (ابن شهر آشوب ) مذکور است و در زیارت جامعه ائمة المؤ منین که مشایخ از ائمه علیهم السلام نقل کرده اند اشاره باین مصیبت شده است.
"1-المزار الکبیر،ص298.
2-مناقب آل ابی طالب،ج3،ص205.
3-کافی،ج1،ص476.
4-همان،ص477"
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#هنر_و_معارف
إنَّ اللّهَ يُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يُتقِنَهُ. مسند أبى يعلى : ج ۴ ص ۲۵۳ ح ۴۳۶۹.
خداوند متعال دوست دارد كه هر گاه يكى از شما كارى انجام مى دهد ، آن را استوار [و بى عيب ]انجام دهد .
اين حديث و احاديث مشابه، ۲ در واقع ، بيانگر سياست اصولى اسلام در همه توليدات جامعه اسلامى است . بر اساس اين سياست ، انواع توليدات مسلمانان از جمله ساخت و ساز مسكن ، بايد بى عيب و در نهايت استوارى و استحكام باشد .
در حديثى آمده كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله هنگام دفن يكى از اصحاب بزرگ خود به نام سعد بن معاذ ، شخصا متكفّل دفن او شد و ديگران نيز به ايشان كمك مى كردند . پس از آن كه پيامبر صلى الله عليه و آله وى را در قبر گذاشت ، خشت هاى لحد را دقيق چيد و درزهاى آن را محكم با گِل پُر كرد . دقّت و محكم كارى پيامبر صلى الله عليه و آله به گونه اى بود كه گويا اصحاب ، تعجّب كردند كه جايگاه مرده ، آن هم محلّى كه به فاصله چند روز خراب مى شود ، چه ضرورتى دارد كه در ساخت آن ، اين همه دقّت به كار گرفته شود!
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف
#کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۶۲
اسرای کربلا
اسراى کربلا را از منطقه نبرد سوار بر شتر کرده به کوفه آوردند و به دستور ابن زیاد در کوچههاى مختلف کوفه گرداندند (فَدِیرَ به فى سُکک الکوفة و قبائلها). سپس آن را به قصر ابنزیاد آوردند.(279) در این وقت مردم کوفه اجتماع کرده گریه میکردند و امام سجاد(ع) فرمود: هؤلاء یبْکین علینا فمن قَتَلنا؟(280)(اینها بر ما گریه می کنند پس چه کسی با ما جنگید؟؟)
وقتى اسرا بر ابنزیاد وارد شدند، ابن زیاد گفتگویى با على بن الحسین(ع) داشت. وى از حضرت پرسید: نامت چیست؟ گفت: على. ابنزیاد گفت: مگر خدا على بن الحسین را نکشت؟ گفت: برادرى داشتم نامش على بود و از من بزرگتر، مردم او را کشتند! ابن زیاد گفت: خدا او را کشت. امام سجاد(ع) پاسخ داد: اللّه یتَوَفَّى الأنْفُسَ حین مَوْتِها،(281) خداوند وقت مرگ، روح آنان را میستاند. و ما کانَ لِنَفْس أنْ تَمُوتَ إلاّ بإذْنِ اللّه،(282) ابنزیاد دستور قتل على بن الحسین(ع) را داد که زینب (س) فریاد زد: حسبک من دمائنا، أسألک باللّه إن قتلته إلاّ قتلنى معه، بس است آنچه از خون ما ریختى؛ تو را به خدا سوگند میدهم اگر بناى کشتن او را دارى اول مرا بکش. در این وقت ابن زیاد از کشتن امام سجاد(ع) منصرف گشت.(283) ابن زیاد گفتگویى هم با زینب (س) داشت. به گزارش ابومخنف، زینب(س) با کم ارزشترین لباس آمده بود در حالى که کنیزانى در اطرافش بودند. ابن زیاد پرسید: این زن کیست؟ سه بار پرسید و کسى پاسخش را نداد. عاقبت یکى از کنیزان گفت: این زینب دختر على(ع) است. ابن زیاد گفت: سپاس خداى را که شما را رسوا کرده، کشت و اقدامتان را باطل کرد، أکذب احدوثتکم؛ زینب (س) پاسخ داد: الحمد لله الذى أکرمنا بمحمّد(ص) و طهّرنا تطهیرا.(284)
279. الارشاد، ج 2، صص 117 ـ 118
280. تاریخ الیعقوبى، ج 2، ص 245؛ رسالة تسمیة من قتل مع الحسین(ع)، ص 157
281. زمر، 42
282. آل عمران، 45
283. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 79؛ الارشاد، ج 2، ص 116؛ گزارش ابومخنف به نقل از سلیمان بن ابى راشد، همین حکایت است با افزوده هایى دیگر.
284. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 457
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
هدایت شده از استاد علی صفایی حائری
🌄 هنرمند کیست؟
✏️ رضايت به آنچه كه هست و قناعت به وضع موجود، هنر را مىكُشد و ريشهى آن را مىخشكاند. كسى كه از وضعش راضى است هنرمند نمىشود. نارضايتى؛ يعنى بيشتر و بهتر خواستن، سنگ اول ساختمان هنر است.
📄 برشی از کتاب 👇🏻
📚 استاد و درس (ادبیات، هنر، نقد)
#هنر
▪️ #عین_صاد | عضو شوید👇🏻
http://ble.ir/join/YWNjYTZiMj
#تقویم_قرآنی_حدیثی
سه شنبه 23 مرداد 1403
الثلثاء 8 صفر 1446
روز مقاومت اسلامی
روز جهانی چپ دستان
سالروز ورود اولین دوربین عکاسی به ایران توسط مظفرالدین شاه. ثبت اولین عکس در ایران توسط میرزا ابراهیم خان عکاسباشی
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إذا رأيتَ مِن أخيكَ ثلاثَ خِصالٍ فارْجُهُ: الحياءُ، والأمانةُ، والصِّدقُ. وإذا لم تَرَها فلا تَرْجُهُ . [ كنز العمّال : 24755. ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اگر سه خصلت در برادر خود ديدى بدو اميد ببند : حيا، امانتدارى و راستى. اگر اين سه را نديدى به او اميد مبند.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره ۹۵
9- باب وجوب غلبه عقل بر شهوت و حرمت غلبه شهوت بر عقل.✨
💠۹۵. امام صادق (ع) فرمودند: خداوند تعالى فرموده است: من نماز را از كسى مىپذيرم كه در برابر عظمت من فروتنى كند و به خاطر من نفس خود را از شهوات باز دارد و روز خود را به ياد من سپرى كند و بر خلق من خودنمايى و بزرگى نكند و گرسنه را طعام دهد و برهنه را بپوشاند و بر مصيبت زده ترحّم آورد و غريب را جاى دهد.... ادامه دارد 💠
♦️جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص:۷۱♦️
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف
#کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۶۳
حکایت خطبه خوانى حضرت زینب(س) در کوفه را منابعى چون ابومخنف، بلاذرى، ابن سعد و دینورى نیاوردهاند؛ اما ابن اعثم به تفصیل آورده و به نظر میرسد منبع اصلى این خطبه همو باشد. وى با ستایش از سخن گفتن حضرت زینب(س) و این که گویى على(ع) سخن میگوید، سخنان وى را خطاب به مردم کوفه آورده است. ابتدا مردم را ساکت کرد؛ آن گاه پس از ستایش خدا و فرستادن درود بر رسول و خاندان طاهر او مردم کوفه را به خیانت و غدر و نقض عهد و پیمان شکنى متهم کرده، به خاطر این که حرمت پسر پیامبر(ص) را شکستهاند آنان را به غضب و سخط الهى وعده داد. این که کبد پیامبر(ص) را پاره کردند، و خون (پسر) رسول الله(ص) را ریختند، و حرمت او را شکستند؛ در این شرایط، اگر از آسمان خون ببارد، نباید در شگفت شوند. در پایان هم فرمود که إنّ ربّک لبالمرصاد.(285)
همچنین خطبه امام سجاد(ع) در مسجد دمشق در حضور یزید به اختصار در فتوح آمده است؛ همچنان که برخى از مآخذ دیگر هم آن را آورده اند. خطیبِ مسجد دمشق بر بالاى منبر از على بن ابى طالب(ع) و حسین بن على(ع) بدگویى میکند و به تفصیل در فضائل معاویه و یزید سخن میسراید. على بن الحسین(ع) همانجا فریاد اعتراض بلند میکند و خطاب به خطیب میفرماید: اشْتَرَیتَ مرضاة المخلوق بسخط الخالق. (رضایت مخلوق را به قیمت غضب خالق برای خود خریدی)
سپس از یزید اجازه میخواهد بر منبر رود. یزید ابتدا طفره میرود، اما اطرافیان میگویند اجازه دهد تا صحبت کند. آن حضرت بر فراز منبر، در برابر مردمى که اهل بیت(ع) را نمى شناسند، به معرفى خود میپردازد. در میانه نه معرفی است که یزید از بروز فتنه ترسیده، به مؤذن گفت اذان بگوید.(286)
285. الفتوح، ج 5، صص 223 ـ 225
286. الفتوح، ج 5، صص 247 ـ 248
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#هنر_و_معارف
✨إنّما الدنيا قَنطَـرةٌ ، فاعبُرُوها و لا تَعمُروها.✨ [الخصال : 65/95]
💠 عيسى عليه السلام : دنيا پُلى بيش نيست ؛ پس ، از آن بگذريد و آبادش مكنيد.💠
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
واقعه طف
#کربلا از آغاز تا پایان
قسمت ۶۴
ابن سعد نوشته است که سر امام حسین(ع) را محفّز بن ثعلبه عائذى نزد یزید آورد.(287) اسراء نیز نزد یزید آورده شدند، در حالى که تنها مرد آنان على بن الحسین(ع) بود که زنجیرى به گردن او بسته وى را وارد شام کردند. آن حضرت در طول راه با هیچ کس صحبتى نکرد تا به شام رسیدند.(288) بلاذرى ضمن اشاره به این که سر امام حسین(ع) مدتى در کوفه در جایى نصب شده و حتى در شهر گردانده میشد، مینویسد: زَحْر بن قیس جعفى سر امام حسین(ع) و یاران و اصحاب او را به شام براى یزید بن معاویه برد.(289) گویا سرها را همین زحر بن قیس برده، اما اسرا را محفز بن ثعلبه برده است. به نقل ابومخنف: محفّز عائذى و شمر، اسرا را به شام منتقل کردند و همان دمِ در، محفز با صداى بلند گفت: هذا محفّز بن ثعلبة أتى أمیرالمؤمنین باللئام الفجرة!((این محفر که لئیمآن فاجر را نزد امیرالمؤمنین آورده است)(290)
وقتى سرهاى امام حسین(ع) و اهل بیت و اصحابش را نزد یزید گذاشتند، یزید شعرى خواند و گفت: ای حسین! اگر من با تو روبرو میشدم تو را نمىکشتم!(291) این هم روشی برای توجیه این ماجرا و تبرئه خودش بود. حال که دشمنش را از سر راه برداشته بهتر است گناه کشته شدن او را گردن دیگری بیندازد، البته این دیگری، هیچگاه تنبیه نمیشود و همچنان به حکومت جابرانه خود در عراق ادامه میدهد.
بر اساس همین سیاست، یزید کوشید تا به نوعى به دلجویى از بازماندگان امام حسین(ع) بپردازد. ابومخنف میگوید: یزید دستور داد تا اسیران را در خانهای جاى دادند. چند روز بعد آنان را به خانه خود آورد که همه اهل حرم یزید گریه کردند و سه روز مجلس نوحه و عزا برپا بود! فأقاموا علیه مَناحا ثلاثا. در این مدت، یزید، هر بار سر سفره خود، على بن الحسین(ع) را حاضر میکرد. در این ملاقات، حضرت درخواست بازگشت به مدینه را کرد.
287. ترجمة الامام الحسین(ع) ص 82
288. تاریخ الطبرى، ج 5، ص 460
289. انساب الاشراف، ج 3، ص 212؛ الفتوح، ج 5، صص 235 ـ 236
290. بنگرید: انساب الاشراف، ج 3،
ص 214
291. بلاذرى هم این شعر را آورده است. بنگرید: انساب الاشراف، ج 3، ص 222. شگفت که نسل امویان از میان رفت و نسل علویان پایدار ماند.
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
16.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#توحید_در_قرآن
#قرآن_مهر
✨✨إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي ﴿١٤﴾
همانا! من خدایم که جز من معبودی نیست، پس مرا بپرست و نماز را برای یاد من برپا دار. (۱۴)
✨✨إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَىٰ ﴿١٥﴾
بی تردید قیامت که می خواهم زمان وقوعش را پنهان بدارم، آمدنی است، تا هر کس را برابر تلاش و کوششی که می کند، پاداش دهند. (۱۵)
✨✨فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَىٰ ﴿١٦﴾
پس مبادا آنکه از هوای نفسش پیروی کرده و [به این سبب] به قیامت ایمان ندارد، تو را [از توجه به آن] باز دارد که هلاک میشوی. (۱۶)
💠 آیه در روایات:
پیامبر (ص) فرمود: اگر کسی نمازی را فراموش کرد، هر زمانکه یادش آمد آن را بهجای آورد که هیچ کفّارهای جز بهجای آوردن آن ندارد. سپس این آیه را قرائت کرد: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۱۹۴
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
#تقویم_قرآنی_حدیثی
چهارشنبه 24 مرداد 1403
الاربعاء 9 صفر 1446
سالروز شهادت عمار بن یاسر سال ۳۷ ق
سالروز تشکیل نخستین مجلس خبرگان رهبری ۱۳۶۲
✨✨رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :لا تَنْظروا إلى كَثرةِ صَلاتِهِم و صَومِهِم ، و كَثرةِ الحَجِّ ، و المعروفِ ، وَ طَنطَنَتِهِم باللّيلِ! و لكنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحديثِ و أداءِ الأمانةِ[بحار الأنوار : 75 / 114 / 5✨✨
💠 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:به زيادى نماز كسان و روزه و حجّ و بخشش و ناله هاى شبانه آنها نگاه نكنيد، بلكه راستگويى و امانتدارى شان را بنگريد. 💠
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال
احادیث کتاب #جهادالنفس شماره ۹۵ بخش دوم
9- باب وجوب غلبه عقل بر شهوت و حرمت غلبه شهوت بر عقل.✨
💠۹۵. بخش دوم. در ادامه امام صادق (ع) که خداوند متعال در وصف این افراد می گوید:
... چنين كسى نورش همانند نور خورشيد مىتابد و من در تاريكىها نور و در وقت نادانى حلم و بردبارى برايش قرار مىدهم، به عزّتم او را نگاهدارى مىنمايم و به وسيله فرشتگانم او را حفظ مىكنم، چنين بندگانى مرا مىخوانند و من اجابت مىكنم و از من درخواست مىكنند و من عطا مىكنم مثل آنان در نزد من مانند مثل بهشت جاودان است كه ميوههايش علوّ و ارتفاع ندارد (اشاره است به تواضع و فروتنى آنان) و دگرگونى در حالت آن راه ندارد.💠
♦️جهاد النفس وسائل الشيعة / ترجمه افراسيابى، ص:۷۱♦️
احسان پورنعمان
درنگی بر فرهنگ
https://eitaa.com/ehsankhattat👈 لینک معرفی کانال