🔻 #هلال_ماه_محرم 🔻
▫️ #شب_اول
▫️ #دهه_اول
▫️ #اقامه_عزا
🥀 قيل للصادق عليهالسلام؛ سيدي جعلت فداك ان الميت يجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله و أراكم تجلسون انتم و شيعتكم من اول شهر بالماتم و العزاء للحسین علیه السلام
🥀 فقال عليهالسلام: ما هذا اذا هل هلال محرم نشرت الملائكة ثوب الحسين و هو مخرق من ضرب السيوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شيعتنا بالبصيرة و لا بالبصر فاذا تنفجر دموعنا
🥀 به امام صادق علیهالسلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی میمیرد یا کشته میشود جلسه نوحهای برای او میگیرند. اما من مشاهده میکنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا میکنید.
🥀 حضرت فرمودند: این چه سخنی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود، ملائکه پیراهن امام حسین علیهالسلام را آویزان میکنند، در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل و نه بصر میبینیم، پس اشک هایمان سرازیر میشود.
📕 ثمراتالاعواد
Untitled 2.mp3
6.6M
🚩مَنْ أَرَادَ الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ(ع) وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ
اره دوست داشته خدا که شدی دوستار حسین
خودش نوشته اسمتو تو جمع زوار حسین
بگو الحمدلله که با نگاه زهرا
سینه زنم دوباره زیر پرچم آقا
#پیش_زمینه
با نوای:#کربلایی_امیر_برومند
#شعر_و_نغمه: #احسان_تبریزیان
🚩حسین اشک روان تمام مادرهاست
🖤دوست عزیز بزرگوار جناب آقای مهدی مظفری
بدین وسیله درگذشت مادر بزرگوارتان کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها را به شما و خانواده محترم تسلیت عرض می کنیم.
ان شاء الله ایشان بر سر سفره مادر سادات متنعم و دعاگوی ما باشند و خدا به شما و خانواده محترمتان صبر جزیل عنایت کند.
ارادتمند شما احسان تبریزیان
41.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 #زمینه | ای ماه من
♦️ با نوای: حاج محمد یزدخواستی
🖌به قلم: #احسان_تبریزیان
♦️شب هشتم محرم الحرام ۱۴۴۵
🔺هیئت انصارالحسین(علیهالسلام)
🔻موسسه فرهنگی شهید مظلوم آیتالله
🖤پا پُر از زخم و دست، بیجان بود
جسم، شبگون و چهره، چون مهتاب
مینشست و به روی صفحۀ خاک
مشق میکرد، طفل، بابا، آب...
.
.
.
چهرهام را چو عمه میبوسید
گریه میکرد و داشت زمزمهای
علّتش را نگاه من پرسید
گفت خیلی شبیه فاطمهای...
📝 #علی_انسانی
آفتاب، پشت ابرهاست
در میانههای راه
دختری
سینیِ غذا به دست
با نگاهِ کودکانهاش به زائران تعارفِ تبسّم و سلام میکند
التماس پشت التماس:
«یا ضُیوفنَا الکرام!
اَلطّعام! اَلطّعام!»
من به اتفاق کودک درون خود به شام میروم
سینی و سری شبیهِ آفتاب…
کاش سینیِ مسی نماد آسمان نبود
کاش آفتابِ شام دخترک
اینقدَر عیان نبود
کاش پشت ابر بود
📝 #سیدمهدی_موسوی
🖤باید تقاص خود را از خیزران بگیرم
من را نبوس امشب؛ لبهات جان ندارد
#سید_محمد_حسین_حسینی
______
درونِ خانهی خود از خرابه روضه میخوانیم
که یادت میکند آباد، این ویرانهی مارا
✍ #عاطفه_جعفری
____
سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم؟
که در اینجا دهنم زخم شد آنجا گوشم
نبض دارد همه ی صورتم از کثرت درد
شده از شدّت خون قلب من امّا گوشم
پای تا سر همه از شوق تو چشمم امّا
به نسیم سر زلف تو سراپا گوشم
پس به دنبال تو از شانه به پایین، پایم
بعد از آن ضربه هم از چانه به بالا... گوشم
شده حسّاس تر از پیش به گرما چشمم
شده حسّاس تر از قبل به سرما گوشم
وای بابا دهنم، دستم، چشمم، مویم
وای بابا بابا بابا بابا گوشم...
ارث پهلوی شکسته که رسیده ست به تو
من هم انگار که رفته ست به زهرا گوشم
شاعر:مهدی رحیمی
#مجلس_یزید_ملعون
سرت را دخترت تا دید در طشت
نگاه زخمیات لرزید در طشت
به جای دختر دلتنگ بابا
لبت را خیزران بوسید در طشت
✍ #حسن_کردی
فارغ از خود کِی کند ساز پریشانی مرا
بس بود جمعیتم کز خویش میدانی مرا
خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست
کاش ای بابا نمیبردی به مهمانی مرا
چند شب بیبوسه خوابیدم دهانم تلخ شد
نیستی دختر مرنج از من نمیدانی مرا
دختران شام میگردند همراه پدر
کاش میشد تا تو هم با خود بگردانی مرا
دخترت نازکتر از گل هیچ گه نشنیده بود
گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا
تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش
کاش میشد باز بر زانوت بنشانی مرا
چشم تو هستم، ز غیر من بیا بگذر پدر
چشمپوشی کن، کفن باید بپوشانی مرا
محمد سهرابی
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبه ی او روز دشمن شد سیاه
قصه ی کرب و بلا را دختری تغییر داد
کاخ ها ویرانه شد ویرانه اش شد بارگاه
چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید
سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه
دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است
چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه
دختر انا فتحنا اشک می ریزد ولی
گریه های او ندارد رنگ زاری هیچ گاه
بر سرش می ریخت خاک از بام ها ، می سوختند
دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه
بین طوفان غنچه و گل سر در آغوش هم اند
او به زینب یا که زینب می برد بر او پناه
تا شود زهرا فقط یک کارِ باقی مانده داشت
شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه
چون زبانش بند می آمد خجالت می کشید
با سرِ بابا سخن می گفت، اما با نگاه
آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین
رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه
ماند داغِ ناله ی من بر دل دشمن فقط
خیزران وقتی که خوردی زیر لب می گفتم آه
جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی
عمه می جنگید با دستان بسته، بی سلاح
اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر
این امانت دار را شرمنده تر از این مخواه
بعد از این هرجا که رفتی با تو می آیم پدر
پای من زخمی ست اما روبه راهم رو به راه...
سیدحمیدرضابرقعی
یا رقیه بنت الحسین
روضه خوان ! از غصه ام از ماتمم از غم بخوان
رحم کن بر گریه کن ها روضه را نم نم بخوان
سیلی محکم نخوردی و نمی فهمی مرا
سینه زن می فهمدم ، این روضه را محکم بخوان
روضه خوان ! من از تو ممنونم ولی پیش عمو
لطف کن از روضه های معجر من کم بخوان
دم به دم با گریه کن هایم خودت هم دم بگیر
روضه های کوفه تا شام مرا از دم بخوان
داغ هایم را شمردی یک به یک ، یک داغ ماند
روضه ی از اربعین جا ماندنم را هم بخوان
#محسن_ناصحی
یا ابتاه
صد آرزو به گرد دلم در طواف بود
از حیرتِ جمال تو بی آرزو شدم
#صائب_تبریزی
اینجا به انتظارِ دلم طعنه میزند
چوبی كه بوسه از لب و دندان گرفته بود
عمرم به قدرِ سورۀ كوثر مجال داشت
آری سه آیه بود كه پایان گرفته بود...
📝 #جواد_محمدزمانی
سرت کو؟ سرت کو؟ که سامان بگیرم
سرت کو؟ سرت کو؟ به دامان بگیرم
سراغ سرت را من از آسمان و
سراغ تنت از بیابان بگیرم
تو پنهان شدی زیر انبوه نیزه
من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم...
قرار من و تو شبی در خرابه
پیِ گنج را کنج ویران بگیرم...
هلا! میروم تا که منزل به منزل
برای تو از عشق پیمان بگیرم
📝 #محمد_رسولی
سنگ نگين اگر بتراشم براي تو
بايد كه از جگر بتراشم براي تو
طوف سرت به شيوه ي حجاج جايز است
پس واجب است سر بتراشم براي تو
اكنون كه در ملائكه كس فُطرُست نشد
من حاضرم كه پر بتراشم براي تو
باشد كه من به سوي تو آزاد رو كنم
از چوب سرو در بتراشم براي تو
از اصفهان ضريح برايت بياورم
يك گنبد از هنر بتراشم براي تو
صد فرش دستباف برايت بگسترم
گلهاي سرخ و تر بتراشم براي تو
بر مرقد تو لاله ي عباسي آورم
فانوسي از قمر بتراشم براي تو
از والدين ، خادم درگه بسازمت
قرباني از پسر بتراشم براي تو
چون محتشم كه شعر براي حسين گفت
من شعر بر حجر بتراشم براي تو
اي كشته ي محبت تو حضرت حسين
پيداست در جلال تو كيفيت حسين
شاعر :محمد سهرابی
فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود
که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید
غریب بود ، اگرچه گدا فراوان داشت
کریم بود ، بدون سر و صدا بخشید
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی
غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید
ملامتش نکنید آن که را مدینه نرفت
مدینه زائر خود را به کربلا بخشید
دو ماه گریه برای حسین باعث شد
که رزق اشک حسن را خدا به ما بخشید
گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد
خدا فقط به حسن این چنین بلا بخشید
گمان دیگرم این است که دم آخر
به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید
علی ذوالقدر
#امام_حسن_علیهالسلام
🌙 مشکل وزنی!
این حسن کیست که عالم همه خمخانهی اوست
هرچه مِی در دو جهان است به پیمانهی اوست
در جهان حُسنی اگر هست، به یُمن حسن است
در صفا صلحی اگر هست، به شکرانهی اوست
این حسن کیست که دربان حریمش عشق است
عقل، بیواسطه مسکین درِ خانهی اوست
عقل و تدبیر به هنگامهی او مجنونند
عشق وقتش برسد عاقل و فرزانهی اوست
این حسن کیست که جبریل امین سوختهبال
میپرد گِرد در و بامش و پروانهی اوست
بخشش و فضل و کرامت یکی از اوصافش
عدل و انصاف از اوصاف جداگانهی اوست
این حسن کیست که آقای جوانان بهشت
هم خود اوست و هم دلبر جانانهی اوست
این حسن کیست که آن نوگل شمشیر به دست
کز عسل آمده شیرینتر، دُردانهی اوست
این حسن کیست که با صلح به جنگ آمده است
این حسن کیست که این شیوهی رندانهی اوست
"این حسین کیست" کمی مشکل وزنی دارد!
این حسن کیست که عالم همه دیوانهی اوست
#مهدی_جهاندار
زندگانی بلوغ بی یاری است
رفته رفته غریب خواهی شد
__
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم:
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و برد
#محمد_سهرابی
حجاب حضرت زینب سلاماللهعلیها
بعضی عربها مانند حضرت زهرا سلام الله علیها سه تا حجاب داشتند. آن زمان هم که ما در عراق بودیم، رسم زنهای عفیف عرب این بود که مقنعه مشکی به سرمی کردند؛
بعد با یک پارچه مشکی پیشانی خود را تا ابرویشان می بستند که این مقنعه جابه جا نشود، بعد از آن یک عبای عربی زنانه می پوشیدند که در دستهایشان می کردند و برای آن تا پایین، دکمه می گذاشتند، بعد یک عبای دیگر سرتاسری سرشان می کردند و یک پوشیه هم می زدند؛ حجاب آنان اینگونه بود.
اینکه بعضی مداح ها می گویند حجاب حضرت زینب سلام الله علیها را عصر عاشورا دزدیدند و ... ، اینها توهین به مقام ولایت است. حضرت زینب سلام الله علیها مقام عصمت دارد.
بعضی ها به گمانشان هر چه سر زبانشان می آید، باید بخوانند تا مردم گریه کنند؛ در حالی که کسی گریه پیش فروش نکرده است. حقیقت را بگو؛ اگر گریه کردند که کردند و اگر نکردند هم که نکردند. تو هزار دروغ می بافی، تا او گریه کند؟ تو اهل بیت را نابود می کنی و عصمت آنها را از بین می بری برای اینکه او گریه بکند؟
بر فرض هم که حجاب اهل بیت را در عصر عاشورا دزدیده باشند، این پارچه های رویین بوده که با نبود اینها هم حجاب حفظ می شد؛ نه اینکه تمام حجاب ایشان را برداشته باشند.
آیت الله ناصری رحمت الله علیه 🖤
به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم
همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم...
به گوشت می رسم از دورها... از دور های دور...
ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم
الابیکم...هلابیکم... نمی دانم چه می گوید
غذاهای بهشتی را تعارف می کند سویم
ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما
به یاد کودکان کربلا چیزی نمی گویم
رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد
برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم...
کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟!
زنی با مهربانی می نشیند آه... پهلویم...
::
من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم
نمی خواهم که پیدایم کنند آری... نمی خواهم...
#راضیه_مظفری
شور مناجات با امام حسین علیه السلام
بر اساس مضامین دعای کمیل
شاعر و نغمه پرداز: احسان تبریزیان
_________________________
یا نور المُسْتَوْحِشینَ فِی الْظُلَم
یا سابغَ النِعَم، دافعَ النِقَم
می بینی حالم رو کنج این قفس
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگم
دلتنگ شبای جمعه ی حرم
دلتنگ ضریح ساقی کرم
دلتنگ زیارتی با مادرم
تُحْرِقُنی شُعْلَتُ اِشْتیاقِک
فکیف اصبر علی فراقک؟
########
قد اتیتک نادما مذعنا
لا اجد لذنوبی غافرا
حال خرابم تنها خوب میشه با
کربلا کربلا کربلا
کربلا رویای شبای من
راه نزدیک تا خدای من
پایان خوب ماجرای من
روی لبم حلت بفنائک
فکیف اصبر علی فراقک؟
#################
خیلی حرفه تو چشمای بارونی
حرفایی که از تو چشمام میخونی
دلشوره دارم واسه ی اربعین
می دونی می دونی می دونی
می دونی چقد دلم تنگه برا
اون حس و حال خوب و با صفا
چای شیرین توی موکبا
دم می گیرم دوباره با ملائک
فکیف اصبر علی فراقک
🆔@ehsantabriziyan