#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
در سرخی غروب نشسته سپیدهات
جان بر لبم ز عمر به پایان رسیدهات
آخر دل عموی تو را پاره پاره کرد
آوای نالههای بریده بریدهات
در بین این غبار به سوی تو آمدم
از روی ردّ خونِ به صحرا چکیدهات...
خون گریه میکنند چرا نعل اسبها؟
سخت است روضهٔ تن در خون تپیدهات
بر بیت بیت پیکر تو خیره ماندهام
آه ای غزل! چگونه ببینم قصیدهات
باید که میشکفت گل زخم بر تنت
از بس خدا شبیه حسن آفریدهات
#سیدمحمدجواد_شرافت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
بیزره رفت به میدان که بگوید حسن است
ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است...
دستخطی حسنی داشت که ثابت میکرد
سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است!
جان سرِ دست گرفت و به دل میدان برد
خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است
ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی...
تیرها! پر بگشایید که او هم حسن است
نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد
راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است...
#ایوب_پرندآور
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#تک_بیت
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شدهای
#مصطفی_متولی
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#رباعی
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و صورتی همچون ماه
ناگاه برآمد از دل دشمن و دوست:
«لا حول و لا قوّة الا بالله»
#سیدمحمد_خسرونژاد
#امام_حسن_علیه_السلام
از نمکدان لبت شهد و شکر می ریزد
از تجلی رخت شمس و قمر می ریزد
دست نقاش ازل با تو چه کرده است که از
جز جز وجنات تو هنر می ریزد
لولو فاطمی حیدری مصطفوی
آسمان پیش قدمهات گهر می ریزد
هیچ کس را هنر درک مقامات تو نیست
ملک وحی همین جاست که پر می ریزد
عید قربان شده آقا تو فقط لب تر کن
تا ببینی که سر چند نفر می ریزد
جمل از هیبت جنگاوری ات می لرزد
با اشارات نگاهت تن و سر می ریزد
می رسد ارث پدر بر پسرانش آری
کربلا هم عسل از لعل پسر می ریزد
از زمانی که خراب تو شدم آبادم
حسنی ام من و از هر دو جهان آزادم
نام ما را بنویسید غلامان حسن
سینه چاکان حسن، دست به دامان حسن
از سر ما نرود مستی عشقش هرگز
از شرابی که ازل ریخت به پیمانه حسن
هر که یکبار فقط خلق نکویش بیند
می شود تا ابدالدهر مسلمان حسن
ماه مهمانی حق منحصرا یک ماه است
سالیانه است ولی سفره احسان حسن
نان به سگ میدهد از لطف، خداوند کرم
تا ابد هر چه کریم است به قربان حسن
عالمی گوش به فرمان حسین است ولی
خود ارباب بود گوش به فرمان حسن
می رسد عاقبت آن روز که گوید شاعر:
نام ما را بنویسید به ایوان حسن
#احسان_تبریزیان
#امام_حسین_علیه_السلام
#زیارت
#شب_جمعه
#رباعی
در صحن حرم حیرت ما دیدنی است
در وقت سلام، این صدا دیدنی است
دیدیم بهشت میوزد از حرمت
آری، شب جمعه کربلا دیدنی است
#سیدمحمدجواد_شرافت
4_5902080174819643542.mp3
4.17M
🎧 #قاسم_بن_الحسن
#سلام_الله_علیهما
🔻 حجةالاسلام محسن حنیفی
31.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴زمینه حضرت قاسم صلوات الله علیه
⚫ نوحه مربوط به نوشته های سال ۱۳۹۱
❤به نفس آقا #حمید_علیمی عزیز
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_قاسم_سلام_الله_علیه
#کربلایی_حمیدرضا_علیمی
#مکتب_الحسین_اصفهان
#کربلا
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#نوستالژی
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شهادت
تا طفلی می گه آب گریهم میگیره
من از اسم رباب گریهم میگیره
همیشه وقتی «بابا آب داد»و
میخونم تو کتاب گریهم میگیره
تا میبینم که بانویی به بچهش
میگه: مادر بخواب! گریهم میگیره
اگه مردی جلو روی عیالش
بمونه بیجواب گریهم میگیره
حساب تا میکنم آبی که نوزاد
مینوشه، بی حساب گریهم میگیره
گلوی طفل شش ماهه چقدره؟
میپرسم، از جواب گریهم میگیره
همین که مادرم دنبال چیزی
میگرده با شتاب گریهم میگیره
اگه دیدم زنی رد میشه ظهری
به زیر آفتاب گریهم میگیره
نشون مستیه تو شعر اما
تا مینویسم شراب گریهم میگیرم
به سقاخونه حساسه دل من
تو صحن انقلاب گریهم میگیره
تا طفلی گم شده باباشو میخواد
اونم با اضطراب ... از حال میرم
#قاسم_صرافان
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#اشعار_محرم
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده
ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده
گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند
وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده
احساس مادری به همین شیر دادن است
آری ولی رباب ندارد چه فایده
انداخته حِرز، اگر چه به گردنت
تا صورتت نقاب ندارد چه فایده
پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود
وقتی کسی جواب ندارد چه فایده
با چه سر تو را به نی بند می کنند
زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده
#علی_اکبر_لطیفیان
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#اشعار_محرم
گرفتم این که به صبح آفتاب برگردد
علی چگونه به چنگ رباب برگردد
کرامتی است که از شیرخوار ما سر زد
کسی سپید بیاید خضاب برگردد
نه التفات سپهر و نه موج رود، مگو
که آبروی فرات و سحاب برگردد
دوباره خندۀ آن غنچه میبرد ما را
اگر دو مرتبه در گل گلاب برگردد
عجب مبایعهای با خدا نوشت حسین
که روز حشر ز مردم حساب برگردد
#محمد_سهرابی
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#اشعار_محرم
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می دهد بی تابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را می زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد ، نمی بینم
سرآغازی از این بهتر ، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی
علی را استخوانی در گلو بود و تورا تیری
چه تضمینی ، چه تلمیحی ، چه ایجازی ،چه ایهامی
تورا از واهمه در قامت عباس می بیند
اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی
الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا....
برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی
چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر می داشت
به سوی خیمه ها گامی به سوی دشمنان گامی
برایت با غلاف از خاک ها گهواره می سازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی...
کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش می برد با دست خون آلوده پیغامی
#سید_حمیدرضا_برقعی