حدود ۳۶۰ روز هست که منتظرم بیام پیشت و ببینمت..
هرشب قبل خواب میشستم با خودم فکر میکردم چطوری میشه زمان زودتر بگذره و بیام ببینمت دیگه اینقدر بهت فکر میکردم که شده بودی برام هم اتاقی
هرچی میشد با ذوق بهت میگفتم هادی ببین اینو؛گریه میخواستم بکنم میومدم به عکست که جلوی میز تحریرم بود نگاه میکردم و همینجوری اشک میریختم و تو دلم صدات میکردم
جدیدنا اینقدری روت حساس شده بودم که یکی میخواست اذیتم کنه فهمیده بود نقطه ضعفم تویی وقتی بدون پسوند آقا هادی یا شهید هادی صدات میکرد خود به خود عصبی میشدم و سرش داد میزدم
خلاصه که بخوام خودمونی بگم دیگه همه فهمیده بودن به هوای اینکه اربعین بیام وادی السلامت زندگی میکردم و روز و شبمو میگذروندم..
اصا رفاقت و داداش بودن باهات یه لذت و عشق دیگه ای برام داشت که با هیچ چیز نمیتونستم تجربه کنم
از وقتی پامو گذاشتم نجف حست کردم
تک تک خاطراتی که تو کتابت نوشته شده بود تو ذهنم پلی میشد وقتی میدونستم تو از کجاها رد شدی و دقیقا میرفتم از همونجاها رد میشدم
خلاصه بگم رفیق شاید اگه نبودی تا الان منی هم نبودم،خودتم میدونی که حس دوست داشتنم بهت از خیلی هم گذشته جدیدا عجیب غریب شده حسم بهت دیگه حتی خودمم نمیدونم چی باید گفت
خلاصه که ممنونم قسمتم کردی یبار دیگه بیام پیشت و ببینمت :)
کی بود میگفت عاشقی قشنگه؟!
همونو من آباد کردم..
والا داداش ما داریم یه تنه پاره میشیم با فکر یارو،اینکه الان کجا هست چیکار میکنه زنده هست یا مرده
این کجاش قشنگه آخه لنتی؟!!
هدایت شده از موقعیتمَهدی
یكجاخوندمنوشتهبود؛
کساییکهکانالدارندحواستونبهمحتواهایی
کهداخلکانالتونمیذاریدباشه.زمانیکه
اعضایکانالتونبرایخوندنپیامهاتونوقت
میذارندباارزشهومیتونندروزقیامتبهخاطر
اینکهٔزمانباارزششونوتلفکردیدبازخواستتون
میکنند!
رفقالطفکنیددقتکنیدکهکانالماکانالِ
دلیهست؛حرفهایدلِیكانسانجامونده
ازهمهسعادتهاوآدمهاومعنویاتشو.....پسعهدنمیبندم
کهبرایشماارزشداشتهباشد
چراپیامهایمعنویهمهستفلذابیشتردلیِ
خواستیمعرضکنیمکهازفیالحالحلالمون
کنید
لکنماقیامتچیزینداریمکهبازمانتونبرابری
کندوچیزیهمنداریمکهتقبلکنیمازفیالحال
عرضکردمکهدرجریانباشید!"
قیامتگلویمارونگیریدبگیدنگفتیدها
ازماگفتنبود!(:
پسصرفامیتونیدکانالوپاكکنید !
بعضی وقتا
سیگارمو روشن میکنم،بعد یادم میاد تو گفته بودی نکش دیگه نمیکشم ..
فقط گهگاهی که فکر تو میاد سراغم روشنش میکنم و به خاکستر شدنش خیره میشم،دریغ از یه پوک..
بعد میفهمم در اصل این منم که دارم سر تو خاکستر میشم نه سیگار کوفتی .