_ نشسته بود و به پنجره زل زده بود
و تاریکی عصر را تماشا میکرد
انگار منتظر چیزی بود ...
منتظر اتفاقی
منتظر کسی
منتظر حرفی
منتظر ...
+ اون من بودم:)
وقتی یکی حالش بده ، بهش نگین چته
چون نه تنها حالشو خوب نمیکنین بلکه یه درد به دردهاش اضافه میکنین .