🌿در محضر اساتید موسسه لیله القدر
🔸حجت الاسلام دکتر غنوی
🔹موضوع: رفع موانع تربیت نسل امروز
🕒یکشنبه ۷ مهر ۹۸ ساعت ۱۵ تا ۱۶:۱۵
⬅️در محل نمازخانه دبیرستان رضوان
(شهید کلاهدوز ۴۶ قاضی طباطبایی ۱۴ بعد از چهارراه اول سمت راست )
🔸حجت الاسلام علاءالدین اسکندری
🔹موضوع: اندیشه های پنهان
🕓۱۶:۳۰تا ۱۷:۴۵ (نماز مغرب)
⬅️در محل نمازخانه دبیرستان رضوان
(شهید کلاهدوز ۴۶ قاضی طباطبایی ۱۴ بعد از چهارراه اول سمت راست)
🔸حجت الاسلام پورسیدطباطبایی
🔹جلسه با گروه نویسندگان جریان
(حضور برای عموم آزاد است)
🕞دوشنبه ۸ مهر ۹۸ ساعت ۱۶
⬅️در محل موسسه کتاب پردازان
(انتهای ابن سینا۵ پلاک ۶۱.۵)
@einsad
✅ موتو قبل اَن تَموتو
🔶استاد علی صفایی حائری:
يكى از مراحل مرگ اين است كه تو از دنيا بيرون بروى قبل از اين كه بيرون رفته باشى. تو از دنيا بزرگتر شدهاى. وقتىكه توسعه پيدا كردى، بسط وجود تو باعث مىشود كه از اين دنيا بيرون بروى، قبل از اين كه از اين دنيا بيرون رفته باشى. كسى كه از اين دنيا به اين نحوه بيرون مىرود، ديگر نمىتواند براى اين دنيا كار كند، اين دنيا براى او محدود است. وقتى كه من، دل از دنيا بيرون فرستاده باشم، هر كارى كه در دنيا بكنم الهى است؛ چه بخورم، چه بخوابم، چه بنشينم و چه دعوا كنم و فحش بدهم و اگر دل از دنيا بيرون نفرستاده باشم، هر كارى بكنم دنيايى است، چه نماز بخوانم و روزه بگيرم و چه عرفان و كلام قديم و جديد بگويم، همهاش به اين دنيا برمىگردد . اين بسط وجودى من است كه من را از اين دنيا بيرون مىبرد.
«وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا» ؛ مصاحب دنيا هستند،با تنهايى كه دلها و روحهايشان به اين جا وابسته نيست.
📚 خط انتقال معارف، صفحه 35
🌿 @einsad
✅بایدهمچون حسين زندگى كرد.
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
با تكيه بر نعمتهاى متزلزل و هدفهاى بىدوام ، نمىتوان به رضا و خوشنودى رسيد.بايد بدون اين تكيهگاهها، همچون حسين زندگى كرد. و مثل ابراهيم از شعله گل چيد. آيا زمزمهى حسين را در سرزمين نينوا و بر روى آفتاب گرم و زمين تشنه نمىشنوى، كه چگونه در زير بارش بىامان بلاء، گلهاى رضا بر شاخهى خشك زبانش مىشكوفد؟ در حالى كه هيچ تكيهگاهى ندارد.
اگر نگاه تو و ديد تو از خدا و دنيا و زندگى و مردم،با اين نگاه و ديد حسين و ياران او هماهنگ شود، آنوقت به انسى در هنگام وحشت و سرور و شادابى و ابتهاج و سرشارى مىرسى. سرور، نشانهى انس است و آشكار است. و ابتهاج، سرشارى انس است و پنهان است.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۰۱
🌿 @einsad
✅ عشق ما به امام عشق نیست بازی است!!...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری :
آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شدهايم و به آن دل بستهايم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است.
آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مىخواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مىكنيم. ما بيشترها را فداى كمترها كردهايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچههايى است كه متكاها را زير پايشان مىگذارند، تا به عروسكهايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مىكنند.
سوداگرى است، مثل سوداگرىِ آن رند كه مىگفت حيف است كه انسان از غير امام چيزى بخواهد؛ در حالى كه 👈 حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم.
ما از امام، امامت را مىخواهيم و اين عشق ماست و از او وسيله راه يافتن و جهت گرفتن مىسازيم و اين توسل ماست. جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست.
امام وسيله است، براى چه؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟! اينها كه وسيلههايى ديگر دارند.
او وسيله رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست. از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشتهاند.
📚 #تومی_آيى، ص 86
🌿 @einsad
✅ فلسفه غیبت ولیّ
🔶استاد #علی_صفایی_حائری :
پس از مشخص شدن مکتب و به دست دادن اصول و روایات و مشخص کردن معیارهای استنباط از منابع، دیگر به حضور ولیّ نیازی نبود، که زمینه ی تحملش را نداشتند و او وارث حرکت اولیایی بود که تمامی دین را و معیارهای استنباط را به دست داده بودند و دیگر عذری باقی نگذاشته بودند و این بود که به طور طبیعی ″غیبت″ شکل گرفت. بدون آنکه وقتی داشته باشد و به هنگامی محدود شده باشد، که وقت آن ظهور، تحمل در توده ی مردم است؛ حال یا با روشنگری و دگرگون شدن تلقی مردم از خودشان و بالا رفتن توقعشان از سطح هدف های رفاه و عدالت و تکامل... و یا با ظهور ظلم مملوّ، که زمینه ساز قسط کامل است.
📚 درس هایی از انقلاب(انتظار)/ص ۱۵۰
🌿 @einsad
✅ ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
بر فرض كه ما به ثروتها و لذتها برسيم و از اوناسيس هم بگذرانيم و در هر دقيقه چند ميليون تومان به چنگ بياوريم، آيا اين همه ثروت و لذت در ما چه استعدادى را زياد مىكند؟ اين ما هستيم كه ثروتها را زياد كردهايم اما ثروتها، چه؟ فقط نيروى ما را مصرف كردهاند و روى هم جمع شدهاند. و بر فرض اين كه به ما رفاه و آسايشى بدهند بيشتر از اينها از ما گرفتهاند. ما براى رفاه به اين همه استعداد نياز نداشتيم. ما براى رفاه به انسان بودن نياز نداشتيم. يك بزغاله، يك گوسفند و يا يك زنبور عسل به رفاه در سطح عالىترى رسيده بدون اين كه اين همه استعداد داشته باشد.بدون اين كه از فكر، عقل، اختيار، وجدان و فرقان برخوردار باشد. آنها لباسشان همراهشان است و خوراكشان دم دستشان و هيچ گاه خودكشى هم نكردهاند، زيرا خودآگاهى نداشتهاند.
خلاصه عبوديت در راه نفس و خلق و دنيا و شيطان، چيزى جز از دست رفتن و چيزى جز خسارت نيست.
بندگى اينها اسارت است و بندگى حق آزادى است.
📚 #مسئولیت_وسازندگی ج۱ ص۷۸
🌿 @einsad
✅ خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد...
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
راستى كه، انسان چقدر محدود و ضعيف و در ضمن،بىتوجّه و پرمدّعاست. كار خود را فراموش مىكند و كارگاه جهان را فراموش مىكند و بهجاى حركت و اقدام و برخورد، از خدا مىخواهد كه بهجاى او كار كند و بتهاى او و هوسهاى او را نشكند. زيبايى او و قدرت او را افزون كند تا او نمايش بدهد و خودش را به رخ بكشد و در چشمها بنشاند. اما خدا مىخواهد تا آدمى حركت كند و از بتها و هوسها بگذرد و خواهى نخواهى با طاعت يا كراهت ١ گام بردارد. اگر با رغبت آمد، رنج نمىبرد و در هنگام فشارها آرام است. وگرنه با زور و بلاء و ضربهها مىآيد و در بنبستها و پوچىها مىسوزد؛ و براى اين عذابها و رنجها هم پاداش نمىبرد؛ كه اين عذابها، از محدوديتهاى او برخاسته؛ محدوديت هدف و عمل و وجود و محيط . پس بهجاى فرمان و گلايه،بايد محدودهها را بشكند تا محروم و مغبون نشود.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۱۰
🌿 @einsad
✅زمينههاى هشتگانه ای که مىتوانند زمينهى نفرت و يا خوشنودى باشند:
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
👈اگر تو، خدا را با قهر و اقتدار احساس كنى، نه همراه رأفت و رحمت و محبّت و زيبايى
👈و اگر تو معاد و پاداش را انتقام بدانى، كه اگر گناه كنى، مىسوزاندت؛ نه اگر گناه كنى، مىسوزى
👈و اگر مذهب تو، سنّتى و يا عاطفى باشد، نه جامع معرفت و محبّت و عمل.
👈و اگر تو انسان را،بازيگر و بازيچه و تماشاچى خيال كنى، نه رهرو منزل عشق و هماهنگ با صراط
👈و اگر دنيا را عشرتكده و آخور و خوابگاه بدانى، نه كلاس و كوره و راه
👈و اگر جهان را سياه و تاريك و پوچ بدانى، نه همراه حقّ و هدف و نظام و قانون و جمال و زيبايى،
👈و اگر معيار ارزشها را در نعمتها و امكانات بدانى و يا در عمل و تلاش، نه در نسبت نعمت و عمل و نسبت دادهها و بازدهىها
👈و اگر بلاء و رنج را نشان لج بازى خدا و ستم او بدانى نه تازيانهى راه و مركب سلوك،
اگر تو با اين نگاهها و تلقىها و احساسها همراه باشى، ناچار جز نفرت و عصيان و ترديد و انكار نخواهى داشت و اگر بتوانى زنده بمانى و از وسوسهى شيرين خودكشى نجات بيابى، تازه مثل حباب زندگى مىكنى و بر روى موجهاى حادثه، لحظهاى مىنشينى و دوباره مىشكنى.
🌿اين زمينههاى هشتگانه، مىتوانند زمينهى نفرت و يا خوشنودى باشند؛ و مىتوانند عصيان و سركشى و انس و سرور را به تو هديه كنند.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۰۶
🌿 @einsad
✅حرکت با گمان
🔶استاد #علی_صفایی_حائری:
سلوك انسان و حركت او با گمان مىتواند آغاز شود كه حتى با گمان مىتواند به خشوع دست بيابد كه در قرآن مىخوانيم: «انها لكبيره الا على الخاشعين الذين يظنون انهم ملاقوا ربهم»؛
نماز سنگين است و بزرگ است مگر بر آنهايى كه همراه خشوع هستد؛ آنهايى كه گمان مىكنند كه ديدار كننده پروردگارشان هستند.
حركت با اين احتمال و گمان شروع مىشود و هر چه انسان شكر كند و از آنچه يافته نگهدارى كند و با آنچه كه به دست آورده زندگى كند، به آگاهى بيشتر و هدايت گستردهتر خواهد رسيد:
«ان الذين اهتدوا زادهم هدى و آتاهم تقواهم».
📚 نظام اخلاقى اسلام، ص۶۲
🌿 @einsad
✅فرهنگ قرآن
🔶استاد علی صفایی حائری:
فرهنگ قرآن پس از گذشت سالها حرفهايى دارد كه هنوز فرهنگ معاصر ما از آن عقبتر است.تلقى قرآن از انسان و تلقى آن از تربيت انسان و اخلاق و حكومت،به كيفيتى است كه فرهنگ معاصر،آن را درك نكرده.اين فرهنگ،انسان را با جبرها تحليل مىكند،در حالى كه انسان تركيبى از جبرهاست.
بر اين اساس،آن مىخواهد تربيت انسان را همچون تربيت درخت و سگ در نظر بگيرد،در حالى كه تربيت انسان همان زمينهسازى حركت اوست.
و حكومت را تا سطح رفاه و تكامل مىخواهد،در حالى كه انسانى كه در هستى مطرح شده و بالاتر از تكامل،آرمان گرفته،بايد به استعدادهاى تكامليافتهاش جهت بدهد و آن را رهبرى كند.
📚 تطهیرباجاری قرآن ص۲۱
🌿 @einsad
✅ عوامل اعراض از رسول
🔶 استاد #علی_صفایی_حائری
سؤال اساسى اين است كه چطور كسانى كه محبّت رسول را در دل داشتند و از او اطاعت مى نمودند، با او درگير شدند و به او پشت كردند؟ آنچه مهمّ است، تحليل اين سؤال است كه توصيف قضايا و وقايعى كه اتفاق افتاده، تنها كفايت نمى كند و جوابگو نخواهد بود.
دو عامل اساسى وجود دارد كه آدمى را حتى در برابر خداى مهربان به لجاجت و عناد مى كشاند.
در قرآن آمده: «وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا انْفُسُهُمْ ظُلْمَاً وَ عُلُوَّاً- نحل،14»
✅ ظلم و علّو دو عامل اساسى هستند. تجاوزگرى و برترى طلبى و قدرت طلبى از عواملى هستند كه باعث مى شود تو حتى با يقينى كه دارى، منكر شوى و با رسول درگير و به او پشت كنى و نه با رسول كه حتى در مقابل خداى مهربان قد علم كنى و با او درگير شوى.
«تَلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوَّاً فِى الارْضِ وَ لَا فَسَاداً- قصص،83»
بهره مند شدن و رسيدن به دارالآخرة براى كسانى است كه حتّى اراده ى علوّ و برترى طلبى و فساد در زمين را نداشته اند.
📚 #روزهاى_فاطمه ، ص62
🌿 @einsad
هدایت شده از برشی از یک کتاب
✂️ برشی از یک کتاب
#خودم_یا_خدا_مسئله_اینست
#ما چه چیزی را در متنِ متین زندگی مان قرار می دهیم که هنگام تعارض ها و درگیری ها بقیه چیزها را #فدای آن می کنیم . این یک انتخاب است که پیامدهایش به دنبال خواهد بود .
هر کدام از ما هر هدفی را که انتخاب کنیم ، « سلوک خاصّی » را هم به دنبال خواهد داشت ؛ یعنی من اگر #خدا را در متن زندگی خودم قرار دادم ، یک سیری خواهم داشت ویک نوع حرکتی خواهم داشت . و اگر #علمم را ، #صنعتم را ، #قدرتم را ، لذت هایم را ، #خودم و نفسانیتم را در متن زندگی ام قرار بدهم ، یک سلوک و روش و شکل و شمایل کاری دیگری خواهم داشت .
📚 فوز سالک ، علی صفایی حائری ، ص 228
🔰 کانال برشی از یک کتاب :
http://eitaa.com/joinchat/1542979584C75868f9aed
☑ عظمت مصيبت رسول(فرازهایی از خطبه حضرت فاطمه س)
🔸 #علی_صفایی_حائری
شما مى گوييد محمد (ص) رسول خدا از دنيا رفته؟ «فَخَطْبٌ جَلِيلٌ»، درست است. مرگ رسول خدا بزرگ است.
«اسْتَوْسَعَ وَهْيُهَ»؛ شكاف بزرگى است. «و اسْتَنهَرَ فَتْقُةُ و انْفَتَقَ رَتْقُهُ»؛ و درّه اى است بسيار گسترده و باز.
«اظْلِمَتِ الارْضُ لِغَيْبَتِهِ وَ كُسِفَتِ الشَّمْسُ وَ القَمَرُ وَانْتَثَرَتِ النُّجُومُ لِمُصِيبَتِه وَ اكَدَتِ الآمَالُ وَ خَشَعَتِ الجِبَال»؛ زمين از نبود حضرت تيره و تار شد و از اين مصيبت وارده، خورشيد و ماه، نور خود را از دست دادند و ستارگان از هم پاشيده شدند. و كوهها با تمام غرورشان سر فرود آوردند و آرام شدند.
◾ «وَ اضِيعَ الحَرِيمُ وَ ازيِلَتِ الحُرْمَةُ عِنْدَ مَمَاتِهِ»؛ وقتى رسول خدا از دنيا رفت، حريمها به هم ريخت و حرمتها فراموش گشت.
«فَتِلْكَ وَاللَّهِ النَّازِلَةُ الكُبْرَى ...»؛ پس آنچه كه از مرگ رسول خدا بدست آمده، خيلى بزرگتر است، اينكه انسان حريمها و حرمتها را فراموش كند.
اندازه ها و حدود را زير پا بگذارد. اين مصيبتى است عظمى ...
«اعْلَنَ بِهَا كِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ فِى افْنِيَتِكُمْ وَ فِى مُمْسَاكُمْ وَ مُصْبِحِكُمْ»؛ اين قرآن است كه از اين مصيبت خبر مى دهد و شب و روز، جلوى خانه هاى شما فرياد مى زند.
«يَهْتِفُ فِى افْنِيَتِكُمْ هِتَافاً وَ صُرَاخاً وَ تِلَاوَةً ...»؛ بلند هم فرياد مى زند؛ كه:
«أفَانْ مَاتَ اوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُم عَلَى اعْقَابِكُمْ وَ مِنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْيَضُّرُ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشَاكِرِينَ».
اگر به گذشته هايتان بازگشت كنيد، به چيزى ضرر نمى زنيد، ولى اگر پايدارى كنيد، شكر معرفتتان را بدست آورده ايد. شكر آن نعمتهايى را كه بدست آورده بوديد، ادا كرده ايد.
📚 روزهاى فاطمه(س)، ص: 74
🌿 @einsad
✅ سه وسيله، که در تمامى جريانهاى فكرى و سياسى و اجتماعى تو را کمک میکند:
🔶استاد علی صفایی حائری:
پسرم محمّد! تو در اين زمانه و در اين سرزمين - اين زمانهى تاريك و اين زمين شلوغ - اگر بخواهى كه كف حادثهها نشوى و حادثهساز باشى،بايد بيّنات ، كتاب و ميزان را داشته باشى و با اين سه وسيله، در تمامى جريانهاى فكرى و سياسى و اجتماعى، در برابر فريبها و شيطانها، قائم و بر پا باشى، آنهم قائم به قسط و بر روى ساقهها و ريشههاى محكم؛ كه در آيهى «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه...» و آيهى «وَلَقَد ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ»، به آن اشاره رفته است.
بيّنات ؛ يعنى آنچه خودش روشن است و روشن كنندهى ديگرى هم هست.بيّنات، آن هدايتى است كه وضع تو و جهان را، رابطهى تو و جهان را و مقصد تو و جهان را روشن مىنمايد.
كتاب ؛ يعنى دستورها، نوشتهها، فريضهها و آداب و احكام، در اين حركت و در اين رابطهها.
ميزان ؛ يعنى معيارى كه در انتخاب مقصد و انتخاب مكتب و در انتخاب عمل، تو را راهنما باشد و در هنگام تزاحم و درگيرى، تكاليف و فرايض و وضع تو را مشخص نمايد. كسى كه اين سه اصل را داشته باشد، گرفتار برخوردهاى سازمانى و حزبى و يا مرشد و مراد نمىشود؛ حتى با بصيرت ديگران، خودش را كور نمىسازد؛ كه انسان از كارش،به اندازهى بصيرتش بهره مىبرد.
📚 نامه های بلوغ، صفحه 19
🌿 @einsad