eitaa logo
🌷سی‌ روز سی‌ شهید ۱۴🌷
2.7هزار دنبال‌کننده
588 عکس
127 ویدیو
2 فایل
برای چهاردهمین سال متوالیِ که هرروز از 🌙ماه رمضان رو با یاد یک شهید سپری می‌کنیم و ثواب هر عمل مستحبی که انجام می‌دیم به روح آن شهید هدیه می‌کنیم. 📽️🎭کلیپ جذاب روزانه ما رو از دست نده. سایتمون👇🏻 http://emamzadeganeshgh.ir ارتباط با ادمین 👇🏻 @Rzvndk
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 نوجوانی و شکوفایی در بسیج سجاد کارهای فرهنگی را در مسجد محل شروع کرد و در گروه‌های تواشیح، جلسات قرآن، کتابخانه‌ی پایگاه و... مسئولیت‌هایی را پذیرفت که به خوبی از عهده همه آنها برآمد. او به عملیات و تیر و تفنگ و جنگ و‌... علاقه‌ی خاصی داشت و عضویت در بسیج فرصت خوبی بود تا استعدادهایش را بارور کرده و به مهارت تبدیل کند. روحیه بسیجی‌اش اکثر شب‌ها او را با رفقایش به گلستان شهدا می‌کشاند تا روحش را با یاد و خاطره آنها صیقل دهد. در اوج جوانی، رفیق صمیمی‌اش، حافظ کل قرآن، مجید امین‌الرعایا را در راه مسابقات قرآن مشهد، در اثر سانحه تصادف از دست داد. همان موقع بود که وصیت‌نامه‌ای نوشت و به دوستانش گفت: «من زیاد زنده نمی‌مانم و در جوانی خواهم رفت»... او در همه مسئولیت‌های نظامی‌اش به خوبی انجام وظیفه می‌کرد و این علاقه خاص سجاد به نظام، انقلاب، امام و شهدا و مهم‌تر از همه رهبر انقلاب، باعث شد تا در سال ۱۳۸۱ جذب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شود. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺 زندگی با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اول بهمن ۱۳۸۱ بود که لباس سبز پاسداری به تن کرد؛ لباسی که از بچگی عشق و علاقه‌ی خاصی به آن داشت و در آخر مثل دو بال او را به آسمان رساند. با دیپلم وارد دانشگاه افسری امیرالمومنین(علیه‌السلام) اصفهان شد و آنجا دوستان زیادی پیدا کرد. رفقایی که از آنها شهدای زیادی خونشان پای حرم ریخت. مثل شهید محسن حیدری که از رفقای دانشکده‌اش بود و شهید سجاد حبیبی که یک هفته بعد از سجاد به شهادت رسید. مدتی در تهران دوره دید و بعد از آن وارد لشکر عملیاتی ۱۴ امام حسین (علیه‌السلام) شد. همان لشکری که فرمانده‌اش سردار شهید حاج حسین خرازی بود. سجاد در لشکر ۱۴ نیز دوستان زیادی پیدا کرد. دوستانی مثل مسلم خیزاب، علی شاه‌سنایی، سیدیحیی براتی، مرتضی زارع و حسین رضایی که همگی در کنار سجاد و یا با چند روز فاصله به شهادت رسیدند. سجاد مرادی در سپاه مسئولیت‌های زیادی داشت. با این حال، بسیج را رها نکرد و مسئولیت های فراوانی از جمله آموزش حوزه ۷ امام موسی کاظم(علیه‌السلام) را بر عهده گرفت. در سال ۱۳۸۸ با راه افتادن فتنه به قصد براندازی نظام، او عاشقانه همچون دیگر همرزمانش از نظام و رهبری انقلاب دفاع کرد. در سال ۱۳۹۰ با شدت گرفتن حملات ضدانقلاب به خصوص گروهک پژاک به کردستان، برای دفاع از میهن اسلامی عازم کردستان شد. آنجا چندین بار تا مرز شهادت پیش رفت. اما کسی چه می‌دانست سرنوشت شهادت در حلب سوریه برایش نوشته شده نه کردستان ایران… سجاد بسیجیان زیادی را در سطح استان اصفهان آموزش نظامی داده بود و هرجا می‌رفت یا هرکس او را می‌دید می‌شناخت. میان بسیجیان جایی نبود که‌ سجاد مرادی را نشناسند. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺 تشکیل خانواده سجاد در سال ۱۳۸۴ با دختری مؤمن و مذهبی از بستگان خود ازدواج کرد. در آبان ۱۳۸۵ جشن عروسی ساده‌ای در منزل پدرش برگزار کرد. مجلسی که نه ریخت و پاشی داشت و نه چشم و هم‌چشمی. مجلسی ساده وبی‌ریا و زیبا. همان جا در منزل پدرش ساکن شد و در سال ۱۳۸۷ خداوند دختری به نام «فاطمه‌زهرا» به او داد. دختری که روز جشن تکلیفش با سالگرد تولد پدر شهیدش یکی در آمد… ۲۸ دی ماه ۱۳۹۵ تولد سجاد بود و فاطمه‌زهرا به سن تکلیف رسید. در همین حین ماموریت‌های سجاد به کردستان و… همه ادامه داشت و سجاد با توجه به داشتن دختری کوچک، دلبستگی‌های دنیایی‌اش را زیر پا گذاشت و برای دفاع از دین و میهن رفت. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺 شهادت سرانجام در آبان ماه ۱۳۹۴ پس از وداع با دوستان شهیدش طبق تعبیر زیبای خودش، عازم جبهه نبرد اسلام و آمریکا شد و پس از پیکار بسیار در تاریخ ۱۶ آذر ماه، در منطقه خلصه، حومه حلب، در اثر اصابت موشک عناصر کتائب ثوارالشام با تانک و برخورد ترکش به پشت سر به فیض شهادت رسید.🕊 روحش شاد و نام و یادش زنده و جاوید باد. 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺 وصیت‌نامه📝 بسم رب الشهدا و الصدیقین مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و ان‌شاالله این پل با شهادت رقم بخورد. صبر در مصیبت، اجر عظیم الهی را دارد؛ در مصیبت‌ها فقط برای امام حسین(علیه‌السلام) گریه کنید. ۲ روز روزه بدهکارم. ۱ سال از مالم برای روزه و نماز صرف شود. یک سوم مال قانونی بنده را صرف ایتام، هیئت‌های سیدالشهدا(علیه‌السلام)٬ فقرا و امور خیریه کنید. در قبرم تربت سیدالشهدا، شب اول قبر نماز وحشت، زیارت عاشورا فراموش نشود. از همه اقوام، دوستان و آشنایان طلب حلالیت دارم. پدر و مادر عزیز! هیچ‌وقت نتوانستم خدمتی به شما بکنم حلالم کنید. همسر عزیزم که همیشه رنج داده‌ام شما را؛ حلالم کنید. فرزند عزیزم را به درس خواندن، تقوای الهی، نماز و حجاب توصیه می‌کنم. حلالم کن. خواهرانم و برادرم حلالم کنید. رهبر عزیزم را که راه امام عصر را ادامه می‌دهد فراموش نکید و یاریش نمائید. از ۱۳۹۴/۰۴/۱۸ به بعد خمس مالم را حساب کنید. در صورت امکان آشنایان ۱ روز برایم نماز قضا بخوانید. بدهکاری‌هایم در سررسید موجود است. وکیل پدرم می باشد(در کلیه امور پولی) والسلام📝۱۳۹۴/۰۸/۱۶ 🦋 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و شهـــادت نـــام گـــرفـتـــ؛ وقـــتی قـلـبی... از شـــدت شـــوقِ وصـــال، تپیـــدن را... فرامـــوش کـــرد.!!! 🦋🌺 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
هرکس می‌تواند برای من یک روز نماز قضا بخواند. ان‌شاءالله آن‌طرف برایش جبران می‌کنم.📝 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به وبلاگ امامزادگان عشق (شهید سجاد مرادی) مراجعه بفرمائید👇 https://b2n.ir/y34641
همچون رقیه دخترکی داشت مثل ماه بر دوش مهربان پدر بود گاه‌گاه تنها به فکر دخترکش او ولی نبود از آن زمان که گشت علمدار این سپاه ✍🏻ملیحه بلندیان 🦋🌺 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در هشتمین سالگرد شهادت بزرگمردی غیور از شهر خون و قیام، اولین شهید روحانی مدافع حرم شهید محمدمهدی مالامیری، میهمان سفره فیض آن والامقامیم. 🆔 https://ble.ir/30rooz_30shahid 🆔 https://eitaa.com/eitaa30rooz30shahid 🆔 https://rubika.ir/rubika30rooz30shahid
🕊 نام و نام خانوادگی شهید: محمدمهدی مالامیری کجوری تولد: ۱۳۶۴/۳/۲۶، قم. شهادت: ۱۳۹۴/۱/۳۱، بُصرَی‌الحریر، درعا، سوریه. رجعت: ۱۴۰۰/۵/۲۱. گلزار شهید: قم، گلزار شهدای امامزاده علی‌بن جعفر علیه‌السلام. 🎂🌹 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🎥 📚جایی برای دلتنگی حواست هست بابا؟! شش ساله که ندیدیمت... من و فاطمه خیلی دلمون برات تنگ شده بود؛ برای گرمای دستات و شنیدن صدات، برای نوازش صورت مهربونت؛ برای وقتایی که روی کولت ما رو می‌نشوندی! از اون بالا دنیا خیلی قشنگ‌تر بود! اما الان ما اینجاییم روی زمین و نگاهمون رو به بالا. وقتی رفتی خیلی چیزا عوض شد، یکباره بزرگ شدیم، دلمون تنگ شد به وسعت نبودنت، چشممون منتظر اومدنت. آره بابا جون! توی سالای نبودنت من و فاطمه خیلی دعا کردیم برگردی؛ اما نگفتیم به کسی! همانطور که دلتنگیمون رو نگفتیم به کسی... یه روز وقتی با مامان رفتیم پارک و با دیدن بازی بچه‌ها با پدراشون دلمون برات خیلی تنگ شد، یواشکی جوری که کسی نفهمه دوتایی خیلی گریه کردیم. من از کنار باغچه یه سنگ سفید پیدا کردم و به فاطمه گفتم: «غصه نخور آبجی! بیا این سنگ مثلا قبر باباست! بیا اینجا بنویسیم چقدر دلمون براش تنگ شده!» خب دل دختر بابا مگه میشه تنگ نبودنش نشه! کاش الان می‌دونستیم کجاست! نوشتیم و کسی نخوند جز تو! خوندی و اومدی! باباجون مهربون ما! رسیدنت بخیر! بیا که حرف نگفته زیاد داریم برات که باهم بزنیم... ✍🏻رضوانه دقیقی ۱۴۰۱/۱۲/۲۱ 👩🏻‍💻طراح: منا بلندیان 💻تدوین: زهرا فرح‌پور 🎙با صدای: سمیه میرزائی 🎂🌹 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🕊 محمدمهدی مالامیری، در روز دوشنبه ۲۶ خردادماه ۱۳۶۴، مصادف با ۲۶ ماه مبارک رمضان، در خانواده‌ای روحانی و ولایی در شهر مقدس قم به دنیا آمد. در دامان پدر و مادری دلسوز و متدین تربیت شد؛ پدر و مادر او هر دو اصالتاً مازندرانی بودند؛ پدرش اهل کجور و مادرش از سلسله‌ی جلیله‌ی سادات خاندان حسینی شهرستان آمل بود. محمدمهدی همیشه شاگرد ممتاز بود. پس از گرفتن سیکل وارد حوزه علمیه قم، مدرسه علمیه فاطمی شد. سخت‌کوشی و تهذیب نفسش باعث شد از همان ابتدا به عنوان طلبه‌ای ممتاز از محضر اساتید و بزرگان، بهره‌های فراوان ببرد و بعد از طی دروس سطح، پای درس خارج حضرات آیات عابدی، آملی لاریجانی، شب‌زنده‌دار، مدرسی یزدی، سیفی مازندرانی و ... تلمّذ کند. او دروس مقدمات و سطح که در ده سال خوانده می‌شود را هشت ساله به پایان رساند. همراه با درس خارج، سطوح عالی حوزه را همزمان در قم و کاشان تدریس می‌کرد. با اینکه استاد سطوح عالی حوزه بود هیچ‌گاه در او تکبر و فخرفروشی دیده نشد؛ به طوری که در طول دو سال تدریس کفایه، پدر و برادران او که همگی طلبه هستند و در قم زندگی می‌کنند از تدریس او اطلاع نداشتند تا اینکه تصادفاً اسم او را در لیست مدرسین حوزه علمیه دیدند. 🎂🌹 🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid