برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به وبلاگ امامزادگان عشق (شهید علیرضا بهرامی (علی چریک) ) مراجعه بفرمائید👇
https://b2n.ir/k33618
مادرا! گرچه که اول دل تو گشت شهید
گرچه داغ پسرت موی تو را کرد سپید
تا ابد هرچه که دارد همه از توست که او
بهر بوسیدن پای تو به افلاک رسید
✍🏻فاطمه شعرا
☀️🌱
#دوبیتی_عصرانه
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_علیرضا_بهرامی
#علی_چریک
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دانش_آموز
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺🍀
نام و نام خانوادگی شهیده: شیرین روحانیراد
تولد: ۱۳۴۶/۸/۴، پاکدشت ورامین.
شهادت: ۱۳۹۸/۱۲/۲۸، تهران، بیمارستان مسیح دانشوری.
گلزار شهید: گلزار شهدای ده امام، پاکدشت.
🏴
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهیده_شیرین_روحانی_راد
#شهدای_مدافع_سلامت
#کرونا
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍀🎥
📚 رؤیای شیرین
با یک دست در کیفش به دنبال تلفن همراهش میگشت.
باید با آقای موسوی، سایز کفش و لباس بچهها را برای عید هماهنگ میکرد.
نگران بچههای مدرسه بود که گرسنه نمانند.
تازه صحبتش با رابط خیر مدرسه تمام شده بود که در اتاق را زدند. خانم مسنّی با گریه به سمت خانم دکتر آمد و گفت:
«خانم دکتر، خدا خیرت بده! آزمایشگاه هم رفتم، گفتن شما حساب کردید. آخه اینطوری که نمیشه خانم...»
دکتر مثل همیشه با لبخند آرامشبخشی گفت: «چرا نمیشه؟ حالا آهستهتر...»
پیرزن نگاهش به سُرم توی دست خانم دکتر افتاد. چشمهی اشکش دوباره جوشید.
_ وای مادر! الهی بمیرم برات! خودت که مریضی! چرا آخه اینطوری؟ برو بخواب. استراحت کن.
شیرین با شیرینی همیشگی گفت: «حالا وقت برای خواب زیاده...»
صدای پیج اورژانس بلند شد.
_خانم دکتر روحانیراد...
⚜
اسفند ماه، خبری کوتاهی منتشر شد:
خانم دکتر شیرین روحانی راد، پزشک فداکار بیمارستان پاکدشت، شهید شد.
شیرین به رویای شیرینش رسیده بود و تلخی نبودنش، غم سنگینی بر دل بچههای یتیم و بیمارانی که او را میشناختند نشاند.
✍🏻ملیحه بلندیان ۱۴۰۱/۱۰/۷
👩🏻💻طراح: منا بلندیان
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: فاطمه شعرا
🏴
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهیده_شیرین_روحانی_راد
#شهدای_مدافع_سلامت
#کرونا
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🌺🍀
🌺فرزند ارشد خانه بود و چشم و چراغ خانواده. حواسش به همه اهالی خانه بود برای همین هم، همه طور خاصی او را دوست داشتند.
🍀سرسختی را از پدرش به ارث برده بود و از همان کودکی معتقد بود آنچه را که بتوان با سختکوشی به دست آورد حتما به دست میآید.
با اینکه چند سال معلم بود اما یک لحظه فکر پزشک شدن و خدمت به مردم از سرش بیرون نمیرفت. همین شد که چند سال در کنکور پزشکی شرکت کرد تا بالاخره به هدفش رسید. نیتش فقط و فقط قبولی پزشکی دانشگاه شهید بهشتی بود چرا که اعتقاد داشت نباید از پدر و مادرش دور شود.
برای والدینش هم دختر بود و هم پدر و مادر.
با اینکه کارش در بیمارستان خیلی زیاد بود اما کوچکترین کارهای آنها را خودش انجام میداد و نمیگذاشت آب توی دلشان تکان بخورد.
🌺بسیار خیّر و بخشنده بود. بعد از شهادتش روزی نبود که تلفن خانه به صدا دربیاید و از بخششهایی که در حق مردم داشته گفته نشود.
به شدت دستگیر زنان سرپرست خانوار بود. مایحتاج زندگیشان را تهیه میکرد و هزینههای بیماریشان را میپرداخت؛ حتی خواهر و برادرهایش را هم به این امر ترغیب میکرد.
برای بچههای بهزیستی کفش و لباس شب عید تهیه میکرد. خانوادههایی هستند که هیچ وقت نخواهند فهمید بستههای معیشتی را که راننده آژانس به دستشان میرساند از طرف چه کسی بوده است!
از بیماران مستحق کمک، ویزیت دریافت نمیکرد. هزینههای درمانشان را تماما خودش میپرداخت و حتی به آنها پول توجیبی هم میداد.
از سربازها هم ویزیت نمیگرفت. مثل قدیمها که سربازها را خیلی بیشتر گرامی میداشتند به آنها دلگرمی میداد و به آنها گوشزد میکرد که سرباز وطن باید مراقب جسم و جانش باشد.
🍀با شیوع ویروس کرونا شبانهروزی در بیمارستان ماند تا بتواند کمبود پزشک را جبران کند. در هیچ حالی از مسئولیت پزشکیاش شانه خالی نکرد و سرم به دست به ویزیت بیمارانش پرداخت. بعد از یک ماه کار شبانهروزی در بخشهای مختلف بیمارستان ویروس کرونا به ریههایش حمله کرد و همانجا بستری شد. به خانوادهاش از بیماریاش چیزی نگفت و اطلاع داده که به علت کمبود پزشک باید شبانه روز اینجا بمانم.
هرصبح به خانه زنگ میزد و حال همه را میپرسید و نمیگذاشت کسی نگرانش شده و از وخامت حالش باخبر شود. قول داده بود تحویل سال را در کنار خانوادهاش باشد اما در ۲۸ اسفندماه ۱۳۹۸ برای همیشه از این دنیا رفت و حسرت دیدارش را بر دل اهل خانهاش گذاشت.
هیچ کس هیچ وقت صورت او را رنجور ندید. خانوادهاش به خاطر شرایط حاد کرونا چه در بیمارستان مسیح دانشوری و یا حتی موقع تشییع و دفن پیکرش هم نتوانستند صورتش را ببینند.
او رفت و خاطره صورت همیشه خندان و لبخند شیرینش را در ذهن همگان برای همیشه برجای گذاشت.
🌺حالا که رفته همه فهمیدهاند دلیل آنهمه ساده زیستیاش چه بوده است!
دکتر شیرین روحانیراد هرآنچه که داشت را توشه آخرتش کرد.
🏴
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهیده_شیرین_روحانی_راد
#شهدای_مدافع_سلامت
#کرونا
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به وبلاگ امامزادگان عشق (شهیده شیرین روحانی راد ) مراجعه بفرمائید👇
https://b2n.ir/p11397
با عشق طبیب جان مردم بودی
دلسوز به آب و نان مردم بودی
در راه سلامتی ایشان رفتی
چون عاشق و مهربان مردم بودی
✍🏻ملیحه بلندیان
🌺🍀
🏴
#دوبیتی_عصرانه
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهیده_شیرین_روحانی_راد
#شهدای_مدافع_سلامت
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
نام و نام خانوادگی شهید: مرتضی جاویدی
تولد: ۱۳۳۷/۲/۹، روستای جلیان، فسا، توابع استان فارس.
شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۷، عملیات کربلای ۵.
گلزار شهید: گلزار شهدای روستای جلیان.
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️🎥
📚 عمو مرتضی
آوازهی مرتضی و نیروهایش همه جا پیچیده بود.
وارد یکی از چادرهای گردان شدم و نشستم؛
همه چیز، عجیب، تمیز و مرتب بود.
هرچه چشم گرداندم، حتی پتوهای بچهها را ندیدم. به یکی از رزمندهها گفتم:
«مگه شما پتو ندارین؟!»
خندید و اشاره کرد به پشت سرم.
- چرا، شما بهش تکیه دادین!
آنقدر منظم چیده شده بود که قابل تشخیص نبود.
با چند نفر دیگر که حرف زدم فهمیدم، اینها ماهی یک بار قرآن را ختم میکنند.
هر شب قبل از خواب، سوره واقعه میخوانند.
همیشه سر یک سفره با هم غذا میخورند.
شبهای عملیات، حنابندان دارند.
یکی از تفریحاتشان کشتی گرفتن هست و حتی یک نفر سیگاری هم بین خودشان ندارند.
عجیبتر از همه اینکه، این قوانین لازمالاجرا نه از طرف فرمانده، نه از طرف مرتضی جاویدی، که از طرف عمو مرتضای دوستداشتنی خودشان وضع شده بود و بدون کم و کاست اجرا میشد.
بعدها که فهمیدیم گردان فجر، پنج شبانهروز در محاصره دوام آورده است همه تعجب کردند الّا من!
✍🏻 سمیرا اکبری ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
👩🏻💻طراح: مطهره سادات میرکاظمی
💻تنظیم و تدوین: زهرا فرحپور
🎙با صدای: الهام گرجی
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
☀️
زندگینامه
مرتضی جاویدی در نهمین روز از اردیبهشت سال ۱۳۳۷ در روستای جلیان فسا (استان فارس) در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
همزمان با تحصیل به کارهای مختلفی چون دامپروری و کشاورزی مشغول بود. وی تحصیلات خود را در سال ۱۳۵۶ با مدرک دیپلم تجربی با موفقیت به پایان رساند.
مرتضی پس از آن عازم خدمت نظاموظیفه گشت؛ اما پس از مدت کوتاهی به دستور امام خمینی(ره) محل خدمت خود را ترک نمود.
جاویدی در زمان اوج مبارزات مردم علیه ظلم حکومت پهلوی بارها توسط ساواک دستگیر و مورد شکنجه قرار گرفت.
وی پس از پیروزی انقلاب با انگیزهای متعالی به جمع سپاه پاسداران پیوست و به عضویت این نهاد مردمی در آمد. تمام دوران حضور در سپاه در صحنههای خطر در داخل و خارج از کشور همیشه پیشقدم بود.
🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_مرتضی_جاویدی
#شهدای_دفاع_مقدس
#سرداران_شهید
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid