برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به وبلاگ امامزادگان عشق (شهید احسان قدبیگی) مراجعه بفرمائید👇
https://b2n.ir/s82250
May 11
مادرم را دوست دارم با صفای دیگری
چون ندارم جز دعایش در دو دنیا یاوری
خاک پایش گشته و بالاتر از آن میشوم
جان فدای کشورم، این سرزمین مادری
✍🏻فاطمه شعرا
🇮🇷🌷
#دوبیتی_عصرانه
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_احسان_قدبیگی
#شهدای_اقتدار
#شهدای_صنعت_دفاعی
#شهدای_نخبه
#فرزند_ایران
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
نام و نام خانوادگی شهید: محمد عاشوری رودپشتی
تولد: ۱۳۵۸/۱۲/۱۷، تهران.
شهادت: ۱۳۸۶/۲/۱۹، سمنان.
گلزار شهید: تهران، بهشت زهرا سلامالله علیها، قطعه ۵۷، ردیف ۸۰، شماره ۴.
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍎🎥
📚 نسخهی محمد
نمیتواند خوب فارسی حرف بزند. دنبال محمد میگردد. به خاطر نمیآورم او را قبلا دیده باشم.
با لهجه خودش سلام میکند. بیمقدمه میپرسم: «شما چرا دنبال آقای عاشوری میگردید؟!»
بریدهبریده میگوید: «سالهای قبل من وضعیت وخیمی داشتم. محمد دانشجوی من بود. سر کلاس، به زبان انگلیسی با من صحبت کرد و متوجه حالم شد. یک کاغذ به من داد که جملات عربی در آن نوشته شده بود. به من گفت: «این را هر روز بخوان خدا بخواهد حتما خوب میشوی!» من به کشور خودم برگشتم. حالا دوباره به این دانشگاه آمدهام و میخواهم هرطور شده محمد عاشوری را ببینم و از او تشکر کنم. چون بیماری من کاملا خوب شده و دیگر اثری از آن نیست.»
کاغذ نوشته را میگیرد مقابل من و میگوید: «من مسلمان نیستم؛ اما میدانم کلمات مهمی داخل این کاغذ نوشته شده.»
بیاختیار میگویم: «ولی محمد عاشوری که سال گذشته به شهادت رسیدند...»
صدای شکستن قلبش را پشت حلقه اشک چشمانش میشنوم.
متحیر نگاهم قفل میشود روی نوشتههای کاغذ.
«السلام علیک یا ابا عبدالله، السلام علیک یابن رسول الله، السلام علیک یابن امیرالمؤمنین...»
✍🏻رضوانه دقیقی ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
👩🏻💻طراح: مطهرهسادات میرکاظمی
💻تدوین و تنظیم: زهرا فرحپور
🎙با صدای: رضوانه دقیقی
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
مهندس پاسدار محمد عاشوری متولد ۱۷ اسفند ۵۸ در تهران و فارغالتحصیل رشته مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات و از فعالان بسيج دانشجويی بود. او پس از فراغت از تحصيل به دليل علاقه وافرش به خدمت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جذب اين نهاد شد و در بخش تحقيقات علمی_نظامی آغاز به كار كرد.
همچنين در ايام اعزام كاروانهای راهيان نور به مناطق عملياتی دفاع مقدس به عنوان راوی، نسل جوان را با رشادتهای رزمندگان اسلام آشنا میكرد.
وی در تاریخ ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۶ در حال مأموریت به شهادت رسید.
از او یک فرزند به نام محمد که ۸ ماه پس از شهادتش به دنیا آمد به یادگار مانده است.
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
یکی از اعضای گروه راهیان نور 🎤
اولین بار محمد را در اردوی آموزشی راویان نور دیدم.
دی ماه سال ۸۵ بود. همراه خودش یک دوربین سونی خوشدست آورده بود. به او گفتم: «بگذار ازت عکس بگیرم.» آن موقع نمیدانستم همان عکس، میشود عکس حجلهای محمد.
اردیبهشت سال ۱۳۸۶، خبر شهادتش آمد. صبح توی بهشت زهرا برای آخرین بار محمد را دیدم؛ آن هم با پهلوی کبود شدهاش.
🕊#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
خواهر شهید🎤
احترام به والدین خیلی برایش اهمیت داشت. روی حرف پدرمان حرف نمیزد.
یادم است سال ۸۱ که برای كسب رضایت پدر جهت رفتن به نیروی ویژه سپاه آمد، بابا گفت: «امضا نمیکنم. با این کار شهادتت را امضا کردهام. من یک پسر دارم ، نه...»
خیلی ناراحت شد؛ ولی روی حرف پدر حرف نزد. به مادر گفت: «میخواهم اگر شهید شدم، با رضایتی که پدر میدهد، او را هم در اجر شهادتم شریک کنم.»
آخر سر هم رضایت بابا را گرفت...
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
نقل از همسر شهید:🎤
مقید به حلال و حرام و پرداخت به موقع خمس بود. نماز اول وقت، قرائت روزانه زیارت عاشورا و حداقل تلاوت یک صفحه قرآن با معنی از برنامهاش حذف نمیشد.
حتی باوجود خستگی فراوان آن را ترک نمیکرد. عادت داشت شبها قبل از خواب حتما دو خط روضه امام حسین علیهالسلام گوش کند.
برای پدر و مادر و خواهران و همسرش احترام فوقالعادهای قائل بود.
پیروی از ولایتفقیه در رأس امورش بود. به یادگیری علوم روز علاقه زیادی داشت. به ورزش هم اقبال زیادی نشان میداد. خصوصا کاراته را پیگیری میکرد. به زبان انگلیسی مسلط بود و بدون هیچگونه کلاس آموزشی روان مکالمه میکرد.
همسرم بسیار به رعایت حرمت بین محرم و نامحرم مقید بود و بهشدت از نامحرم دوری میکرد.
یادم میآید روزی در مجلسی بودیم که بطور ناخودآگاه دستش به دست خانم نامحرمی خورد. باوجود اینکه آن خانم سن بالایی داشت و جای مادرش به حساب میآمد اما او از این بابت بسیار ناراحت بود طوری که وقتی به خانه برگشتیم دیدم اجاق گاز را روشن کرده و دستش را روی آتش گرفته است. از شدت سوزش و درد چهرهاش کاملا سرخ شده بود اما حرفی نمیزد. التماسش کردم که کافی است و دیگر ادامه نده. در جوابم گفت: «این دست به نامحرم خورده و باید تاوان گناهش را پس بدهد.»
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
🍎
گزیدهای از وصیتنامه شهید محمد عاشوری📝
خداوندا! تو میدانی که همواره آرزوی شهادت در قلبم موج میزد؛ ولی چه کنم این نفس گنهکار لذات کوتاه دنیوی را به لقاء و دیدار تو ترجیح داد و اکنون با شرمندگی معبود خود را دیدار میکند و جز امید به بخشش تو ندارد؛ یا غفار!
از خواهرانم میخواهم همواره حجاب و ایمان خود را حفظ کنند. سعی کنید که معارف دین را بیشتر فراگیرید. همیشه حضرت زینب سلاماللهعلیها را سرمشق خود قرار دهید و با همسرانتان رفتاری مانند رفتار حضرت زهرا سلاماللهعلیها با امیرالمومنین علیهالسلام داشته باشید و در راه تربیت فرزندان صالح بکوشید...📝
🕊
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid
برای مطالعه بیشتر در مورد این شهید به وبلاگ امامزادگان عشق (شهید محمد عاشوری رودپشتی) مراجعه بفرمائید👇
https://b2n.ir/f95814
سرمایه جان خود فدا کرد
با عشق به عهد خود وفا کرد
در فکر حجاب فاطمی بود
خون داد و وصیتش به ما کرد
✍🏻ملیحه بلندیان
🍎🕊
#دوبیتی_عصرانه
#سی_روز_سی_شهید_۱۳
#شهید_محمد_عاشوری
#شهدای_اقتدار
🆔 https://zil.ink/30rooz30shahid