هدایت شده از قَبَسُ النُّورِ
یاسین،القارئ-يوسف-كالو.mp3
16.67M
═════🏵 ﷽ 🏵═════
🔹قارئ : یوسف#کالو_علي
🎙 تلاوة : ترتیل#سوره_یس
🔹 تلاوت بسیار زیبا
✅از شفاعت این سوره که #قلب_قرآن است، بهره مند شویم
🔹سفارش شده که #صبح ها
سوره مبارکه #یاسین تلاوت شود.
💠#سایت_نهادامامت_جمعه_طالقانی_ماهشهر
🌐 www.s-hashemi.ir. 👈 👈 👈
🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠
💠#نهادامامت_جمعه_طالقانی_ماهشهر
(#الكورة_الولائية)
🌐 Eitaa.com/ejta_ir. 👈👈 👈
هدایت شده از قَبَسُ النُّورِ
دعای فرج .mp3
3.6M
هدایت شده از قَبَسُ النُّورِ
🌸دعای هفتم صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب خواندن آن را برای رفع بلا و مشکلات توصیه کردند...
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━
@ejta_ir 👈 امامت جمعه طالقانی
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━
هدایت شده از قَبَسُ النُّورِ
دعا الصباح.mp3
14.53M
#دعای_صباح
#امیر_المؤمنین علیه السلام
#مرتضی_قریش
💠#سایت_نهادامامت_جمعه_طالقانی_ماهشهر
🌐 www.s-hashemi.ir. 👈
🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰💠
💠#نهادامامت_جمعه_طالقانی_ماهشهر
(#الكورة_الولائية)
🌐 Eitaa.com/ejta_ir. 👈
🔴حساب کنید چند تا کار خالص براتون مونده....!
📝مقدس اردبیلی رفت حمام ، دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم،
خدایا شکرت که وزیر نشدیم
خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم.
♦️مقدس اردبیلی پرسید :
آقا خُب شاه و وزیر ظلم میکنند، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟
🔸گفت:او هم بالاخره اخلاص ندارد...
🔰شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی، نیمهشب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد،
دوباره انداخت دید طلا بالا آمد،
به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب میخواهم برای نماز شب، کمک کن!
🔆 مقدس گفت: بله شنیدم..
✅حمامی گفت :اونجا،نصفهشب،کسی بوده با مقدس؟
مقدس گفت: نه ظاهراً نبوده.
⚠️حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ پس معلوم میشود خالص خالص نیست!!
🔰مقدس اردبیلی میگوید: یک دفعه به خودم آمدم....
❤️امام صادق علیه السلام فرمودند:
«عمل خالص آن است که نخواهی جز خدای متعال، کسی تو را برای آن کار، ستایش کند.»
☘اگر امام، ریا را مخفی تر از ردّ پای مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تار می داند، به خاطر آن است که:
🔥گاهی انسان عمری ریا می کند ولی می پندارد که اخلاصدارد...!
🌼اخلاص، هرچند کمیاب است، ولی اگر پیدا شود، بسیار ارزشمند است و خداوند، مشتری و پذیرای کارهای خالص بندگان مخلص است.
@ejta_ir
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
📘منابع:
موسوعة سیرة اهل البیت علیهم السلام، ج34، ص 133
. محجه البیضاء، ج8، ص 28.
4_750708911236972605.mp3
8.65M
🎙در پناه امام رضا علیه السلام
#امام_رئوف #امام_رضا_علیه_السلام
#استاد_عالی #مسعود_عالی #امام_رضا_علیه_السلام
@ejta_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_تصویری
✍سخنرانی دکتر رفیعی
💠موضوع: مکاشفه آقا نجفی قوچانی درکربلا
@ejta_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سه ویژگی که یک مرد شایسته باید داشته باشد
🎙حجت الاسلام و المسلمین #رفیعی
#سخن_بزرگان
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
@ejta_ir
کشاورزى ساعت گرانبهایش را در انبار علوفه گم کرد. هرچه جستجو کرد، آن را نيافت.
از چند کودک کمک خواست و گفت هرکس آنرا پيدا کند جايزه میگيرد. کودکان گشتند اما ساعت پيدا نشد. تا اینکه پسرکى به تنهايى درون انبار رفت و بعد از مدتى بهمراه ساعت از انبار خارج شد.
کشاورز متحير از او پرسيد چگونه موفق شدى؟ کودک گفت: من کار زيادى نکردم، فقط آرام روى زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداى تيک تاک ساعت را شنيدم. به سمتش حرکت کردم و آنرا يافتم.
حل مشکلات، نیازمند یک ذهن آرام است...
@ejta_ir
✨﷽✨
🌾حضرت عيسي (علیه السلام ) با جمعي در جايي نشسته بود. مردي هيزم شکن از آن راه با خوشحالي و خوردن نان مي گذشت.
✍حضرت عيسي (علیه السلام ) به اطرافيان خود فرمود: «شما تعجب نمي کنيد از اين که اين مرد بيش از يک ساعت زنده نيست؟».....
ولي آخر همان روز آن مرد را ديدند که با بسته اي هيزم مي آيد. تعجب کردند و از حضرت(علیه السلام ) علت نمردن او را پرسيدند. حضرت(علیه السلام ) بعد از احوال پرسي از مرد هيزم شکن فرمــــــــــــود: «هــــــــيزمت را باز کن».
وقتي که باز کرد، مار سياهي را در لاي هـــــــــيزم او ديد.حضرت عيسي (علیه السلام ) فرمود: «اين مار بايد اين مرد را بکشد ولي تو چه کردي که از اين خطر عظيم نجات يافتي؟»
گفــــــت: «نــــان مي خـــــــوردم که فقيري از مقابل من گذشــــــــت. قدري به او دادم و او درباره من دعا کرد.»
حضرت عيسي (علیه السلام ) فرمود: بر اثر همان دستگيري از مستمند، خداوند اين بلاي ناگهاني را از تو برداشت و 50 سال ديگر زنده خواهي بود.
📙تفسير نمونه
@ejta_ir
‼فردی برای امام صادق(علیه السلام) خبری آورد که فلانی در مهمانی علیه شما حرف میزد!
‼امام صادق(علیه السلام) فرمود:
حتما اشتباه شنیده ای!
گفت: نه مطمنم
‼امام صادق(علیه السلام)فرمود:
شاید تاریک و شلوغ بوده
و اشتباه فهمیده ای
گفت: نه یقین دارم! امام فرمود: شاید
در عصبانیت و اجبار بوده و حرفی زده!
گفت: در آرامش و اختیار بوده است.
‼امام صادق(علیه السلام) آنقدر بهانه آورد (۷۰ مرتبه بهانه و تاویل آوردن) تا آن فرد خبرچین خسته و پشیمان شد!
‼اخلاق مومنانه یعنی نسبت به برادر دینی ات حسن ظن داشته باشی چون امام صادق(علیه السلام) فرمود حسن ظن و خوش گمانی از قلب سالم ناشی میشود.
📚مصباح الشریعه ص ۵۱۵
@ejta_ir
✨﷽✨
✅منظور از فلق در قُلْ أَعُوذُ بِرَب الْفَلَق چیست؟ِ
✍فلق چاهی است در جهنم که اهل جهنم از شدت حرارت و خوف و ترس آن چاه به خداوند پناه می برند؛ این چاه از خداوند اذن خواست که نفس بکشد خداوند هم به آن اذن داد، وقتی نفس کشید جهنم پر از آتش شد.
و از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) روایت شده که فرمود: در جهنم یک وادی از آتش است که اهل جهنم از حرارت آن روزی ۷۰ هزار بار به خدا پناه می برند. ودر آن وادی ، اتاقی از آتش است و در آن اتاق چاهی از اتش است و در آن چاه ، تابوتی از آتش است و در داخل آن تابوت، ماری از آتش است که ۱۰۰۰ نیش دارد و طول خر نیش آن ۵۰۰ متر است، و لذا خداوند به پیامبر می فرماید: بگو پناه می برم به آفریدگار فلق
💥یک طایفه از کسانی که اهل این چاه هستند، شرابخواران می باشند. فلق یعنی صدع، صدع به معنای سوراخ در یک چیز سفت و محکم است و مراد این است که در جهنم ، چاهی است که در آن ۷۰ هزار خانه است و در آن خانه ۷۰ هزار اتاق است و در آن اتاق ۷۰ هزار سیاهی است و در آن سیاهی ۷۰ هزار ظرف سم است که همه اهل جهنم باید از اینجا عبور کنند.
📚بحار، جلد۸، مبحث جهنم؛ کفایا الموحدین، مبحث نار
@ejta_ir
تشخيص منی
برخی از مردان تصور می کنند برای تشخیص و صدق منی، یکی از سه نشانه کافی است.
در حالی که هر سه نشانه باید با هم باشد و اگر هیچ یک از نشانه های سه گانه و یا یکی از آنها را نداشت، حکم به منی نمی شود، مگر آنکه از راه دیگری یقین کند که منی است.
نشانه های منی:
1. همراه با شهوت باشد. 2. با جستن بیرون آید. 3. بدن سست شود.
بنا بر نظر آیات عظام بهجت و مکارم: خروج منی در مرد دو نشانه دارد:
1. همراه با شهوت باشد 2. با جستن بیرون آید. و اگر هیچ یک از دو نشانه یا یکی از آن دو را نداشت، حکم به منی نمی شود؛ مگر آنکه از راه دیکری یقین کند که منی است.
توضیح المسائل مراجع، م346
http://eitaa.com/ejta_ir
4_5913392672000706830.mp3
1.47M
﷽
📲 فایل صوتے
🎙واعظ: آیت الله #فاطمی_نیا
🔖 حیف نیست مادرت را اذیت میکنی؟ 🔖
🍃🌹🍃🌹
@ejta_ir
Aali-39.mp3
3.51M
🎙نمازهای خجالت آور
💠شهید مدنی در شب قدری میان جمعیت مصلی تبریز فریاد زد ای مردم تبریز شما همگی از من بهتر هستید، چون امشب آمدید از گناهان تان توبه کنید اما من آمده ام از عباداتم استغفار کنم!
#اخلاق_و_سبک_زندگی
#حجت_الاسلام_عالی
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
✅ @ejta_ir
🔴فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (صلى الله علیه و آله ): آمادگی کامل داریم تا با قدرت جایگزین وزارت جهادسازندگی شویم
🔹سردار سعید محمد: مردم محروم روستاها بیش از هر زمان دیگری نیازمند خدمات جهادی هستند و آماده ایم با تمام قدرت جایگزین وزارت جهاد سازندگی شویم.
@ejta_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #پادکست | رعایت ادب
💠گزیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
#پادکست_صوتی
#سبک_زندگی #ادب
#حرم #حضرت_معصومه
┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
✅ @ejta_ir
📚 #حکایت_بهلول_عاقل_و_مسند_خلافت
روزي بهلول وارد قصر هارون شد و چون مسند (جاي )خلافت را خالی و بلامانع دید فوراً بدون تـرس
بالا رفت و بر جاي هارون قرار گرفت . چون غلامان خاص دربار آن حال را مشاهده کردند فوراً بهلـول
را با ضرب تازیانه از مسند هارون پایین آوردند .
بهلول به گریه افتاد و در همین حال هارون سـررسـید و
دید بهلول گریه می کند . از پاسبانان سبب گریه بهلول را سوال نمود . غلامان واقعه را به عـرض هـارون
رساندند . هارون آنها را ملامت نمود و بهلول را دلداري داد و نوازش نمود .
بهلول گفت من بر حال تـو
گریه می کنم نه بر حال خودم به جهت اینکه من به اندازه چند ثانیه بر جاي تو نشستم ، اینقـدر صـدمه و
اذیت و آزار کشیدم و تو در مدت عمر که در بالاي این مسند نشسته آیا تـورا چقـدر آزار واذیـت مـی
دهند و تو از عاقبت امر خود نمی اندیشی ؟
@ejta_ir
📚#حکایت
کاروانی در نزدیک نیشابور در کاروان سرایی شبی را ساکن شدند.در آن کاروان جوانی به نام احمد بود که بسیار ساده و خوش قلب بود. که به خاطر سادگی اش به او احمد بیچاره می گفتند.
شبی در کاروان جنجال شد و هر کس سویی دوید تا اموال خود در جایی پنهان کند که از دست راهزنانی که در حال حرکت به کاروان سرای نیشابور بودند، در امان باشند.
احمد بیچاره، 40 سکه با ارزش طلای اشرفی در جیب شلوار خود داشت. دوستش به او گفت: احمد، برو و این طلاها را در بیرون کاروانسرا خاک کن . احمد گفت: اگر خدا بخواهد یقین کن کسی نمی تواند بدزدد و من در عمرم دروغ نگفته ام .
راهزنان رسیدند و تاراج شروع شد. دوست احمد گفت: برو در گوشه ای در کاروان سرا نزد شتران بخواب. چون دارایی تو در جیب توست و اگر خواب باشی کسی بیدارت نمی کند . احمد گفت: من چنین نمی کنم.
اهل کاروان چون طلاها را پنهان کرده بودند، راهزنان چیزی از طلا ها نیافتند . احمد ، نزد راهزنان رفته و گفت: 40 طلای اشرفی در جیب دارم بیایید و از من بگیرید...
هر راهزنی که این جمله را می شنید بر این جمله می خندیدو می گفت دیوانه است و کسی سمت او نمی رفت ... راهزنان لباس های تمام اهل کاروان را گشتند و طلاهای شان را دزدیدند. به جز احمد بی چاره.
@ejta_ir