eitaa logo
پله پله تا اجتهاد جامع
353 دنبال‌کننده
1هزار عکس
207 ویدیو
255 فایل
پاسخگویی به سؤالات طلاب از دوران قبل ورود به حوزه تا پایان طلبگی،و ارائه یک نظام جامع علمی برای دستیابی به اجتهاد جامع ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
*حدود ساعت ۱۰:۰۰* بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌ از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند. *حدود ساعت ۱۱:۰۰* بعداز این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. *اذان ظهر* حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند: یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» *حدود ساعت ۱۳:۰۰* ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده‌است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» *حدود ساعت ۱۴:۰۰*  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.» @ejtehadjame
*حدود ساعت ۱۵:۰۰* امام(ع) به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره‌اش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد. امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند. بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشته‌اند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمی‌کرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» *۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر* وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که می‌گفت: «به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.» گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهای‌تان به عزای‌تان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد... *حدود ساعت ۱۷:۰۰* بعداز شهادت امام(ع)، عده‌ای لباس‌های آن حضرت را غارت کردند که نوشته‌اند تمام این افراد، بعدها به مرض‌های لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمه‌ها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بن‌مطاع بعد از شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد. *نزدیک غروب آفتاب* سر امام(ع) را از بدن جدا می‌کنند و به خولی می‌دهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب می‌دوانند تا استخوان‌هایشان هم خرد شود. *۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب* داستان روز غم‌انگیز عاشورا، این‌طور تمام می‌شود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را می‌داده، سنان بن انس بین مردم می‌تاخته و رجز می‌خوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشته‌ام!» 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴 @ejtehadjame
📆۱۲ محرم الحرام سال ۹۵ق 🏴شهادت سیدناسیدالساجدین/۳ 💠رهبر انقلاب: ‼️مفهوم صبر در شمار مهمترین واژه‌های فرهنگ اسلامی است اما متاسفانه بلای تحریف که اغلب واژگان اسلامی را دچار کرده، این واژه را نیز بی‌نصیب نگذاشته و تا حد مسخ مفهوم آن پیش رفته؛ به طریقی که صبر، تحمل ناگواری‌ها معنا شده. لذا این واژه در یک جامعه ستم‌کِش و بی‌اراده و اسیر عوامل فقر و فساد و انحطاط، بزرگترین وسیله ستمگران و مفسدان برای عقب ماندگی خواهد شد و شربت تلخ مهلک آنان برای وضع نابسمان جامعه است. رواج چنین صبری فقط به سود ظالمان است در حالی که معنی و مفهوم واژه صبر در آیات و روایات ضد معنی رایج است بطوری که صبر تبدیل میشود به اهرمی که سنگین‌ترین موانع را باسهولت برطرف میکند و کلید خوشبختی‌ها می‌شود. صبر، عمل مجاهدانه است نه تحمل منفعلانه، به این خاطر است که صبر، آخرین توصیه انبیا و اولیا به جانشینان و پیروانشان است؛ ابوحمزه ثمالی که از پیروان خاص و از عناصر اصلی جبهه تشیع راستین است از امام و استاد و رهبر خود یعنی امام باقر روایت میکند که حضرت فرمود پدرم امام سیدالساجدین در هنگام شهادت مرا به سینه خود چسباند و فرمود: ای فرزندم تو را به چیزی وصیت میکنم که پدرم حسین بن علی در هنگام شهادت به من وصیت کرد و پدرش به او وصیت کرد که فرمود "اصبر علی الحق و ان کان مرّا" این کوتاه‌ترین و پرمغزترین جمله درباره صبر است؛ یعنی بر حق صبر کن گرچه تلخ باشد، یعنی در راه حق مردد مشو از موانع واهمه نکن راهت را با مجاهدت ادامه بده گرچه تلخ باشد، این وصیت سلسله امامت است! کتاب گفتاری در باب صبر ص۱تا۱۶ @Jahade_tabeini
حضرت ام البنين عليها الصلاة والسلام و شمر بن ذي الجوشن ديدم آقایی شمر بن ذي الجوشن، قاتل حضرت سيد الشهداء (ع) را دایی حضرت ابو الفضل العباس عليه الصلاة والسلام معرفی کرده، لابد به اين حجت که به روايت مقاتل و از جمله مقتل ابو مخنف در حادثه کربلاء شمر برادران امام را از فرزندان ام البنين، " بنو أختنا" خطاب کرده. روشن است اين آقا اطلاعی از انساب عرب و همچنين ادب انساب و خطابات در زبان عربی کهن ندارد. ام البنين (ع) دختر حزام بن خالد بن ربيعة بن الوحيد بن کعب بن عامر بن كلاب بن ربيعة بن عامر بن صعصعة بن معاوية بن هوازن العامريّ ثم الوحيدي بود. در حالی که نسب شمر چنين است: شمر بن ذي الجوشن (اسمه: أوس؛ وقيل شرحبيل) بْن الأعور بْن عمرو بْن معاوية، وهو الضباب بْن كلاب بْن ربيعة بْن عامر بْن صعصة العامري الكلابي، ثم الضبابي. بنابراين شمر دایی ابو الفضل العبّاس و برادر ام البنين نبود. تنها در طبقه ای بسیار دور از سلسله انساب شمر (که شايد صرفا ادعایی بيش نبوده برای اينکه خود را از اعراب صحيح النسب جا بزند) نسب ادعایی او با واسطه های متعددی به نيای دور ام البنين می رسيده. در رسم عرب در خطابات تعابيری مانند "بنو أختی"؛ "يا أخت هارون" که در قرآن آمده و يا تعابيری مانند "يا أخا ربيعة" که در کتاب های تاريخ زياد ديده می شود به معنی انتساب به خاندان و قبيله و تبار مشترک است. در مورد اخير تعبير " يا أخا ربيعة" يعنی ای کسی که از خاندان ربيعه هستی و يا در مورد حضرت مريم در قرآن تعبير "يا أخت هارون"، برخلاف تفسيری که خيلی ها را به اشتباه انداخته، يعنی ای کسی که از تبار منتسب به دودمان هارون، برادر موسی هستی. "بنو أختی" هم به معنای اشتراکی و لو دور در سلسله نسب است از ناحيه ام البنين؛ ولله الحمد أولا وآخرا. @ejtehadjame
. ♻️ بله، حسین را مسلمانان کشتند! 🔰 حمید رسایی: عاشورا معانی مختلفی دارد و یکی از معانی آن این است: جمعی از مسلمانان، قاریان قرآن، نماز شب‌خوان‌ها، مسجدی‌ها، سرداران لشکر اسلام، مفسران، راویان احادیث پیامبر و فقهای اعلام آن زمان، فرزند پیغمبر اسلام را با نیت قرب الهی به شهادت رساندند! 🔹نکته اول هیچ امام معصومی در بستر بیماری از دنیا نرفت! هیچ امام معصومی بر اثر بلایای طبیعی از دنیا نرفت! هیچ امام معصومی بر اثر کهولت سن از دنیا نرفت! همه اهل بیت عصمت و طهارت به شهادت رسیدند. و این، یعنی دین از سیاست جدا نیست. اگر ائمه اطهار را کاری با سیاست و استقرار حکومت و برقراری عدالت اجتماعی نبود و کار آنها فقط اقامه دین فردی بود، پس چرا حاکمان جور، باید ایشان را شکنجه می‌کردند و در سیاه‌چاله‌ها زندانی و در نهایت به شهادت می‌رساندند؟! 🔹نکته دوم هیچ امام معصومی به دست یهودیان به شهادت نرسید! هیچ امام معصومی به دست مسیحیان به شهادت نرسید! هیچ امام معصومی به دست بت پرستان و بی‌دینان به شهادت نرسید! همه اهل بیت عصمت و طهارت به دست مسلمانانی به شهادت رسیدند که اذان و اقامه بر لب داشتند، به سوی کعبه نماز می‌خواندند، حج به جا می‌آوردند و خود را پیرو خاتم پیامبران، محمد (ص) می‌دانستند. و این، یعنی اصلی ترین تهدید برای جامعه اسلامی را باید از درون آن جست نه از بیرون! این یعنی دشمنان بیرونی با استفاده از عناصری که لباس دوست و خودی به تن دارند، به دنبال انحراف و اسقاط نظامی خواهند بود که برای تحقق توحید و عدالت اجتماعی گام برداشته است! اگر کل یوم عاشوراست و کل ارض کربلا، پس شک نکنیم که یزیدیان زمان هر چند تمام توانشان را برای از بین بردن قیام حسینی زمان به کار می‌گیرند اما همه امیدشان به عناصر داخلی است که لباس دوست به تن دارند و سابقه همراهی با خمینی (ره) در کارنامه‌شان است. پس شک نکنیم که نظام سلطه، هرگز نمی‌تواند انقلاب خمینی را حتی با تهدید نظامی زمین‌گیر کند، اما با یک عمامه به سر دنیا طلب و رویگردان از آرمان‌های خمینی که از مبارزه با نظام سلطه پشیمان است و در برابر آنها واداده، می‌تواند همان هدف را محقق کند! اگر دنبال دشمنان انقلاب خمینی (ره) هستید، در صفوف خودی و در رفتارهایی برخلاف آرمان‌های خمینی، آنها را بجوئید. 🔺 @ejtehadjame
Part17_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
11.82M
قصه راهب و سر امام (ع)، ورود اسرا به دمشق @audio_ketab @ejtehadjame
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، مرتضی نجفی قدسی به مناسبت درگذشت آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی، در مقاله‌ای به شرح فعالیت‌های آن مرحوم پرداخته است. متن این مقاله در ذیل آمده است: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ « وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ » (شوری، ۲۲) و کسانی که ایمان آورده و کارهای نیک و شایسته انجام دادند در باغ‌های بهشت هستند. اولین عالمی که از دوره نوجوانی با او آشنا و مانوس شدم مرحوم آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی بود که در عموم مردم به «حاج آقاکمال» معروف بود. او سال‌ها در یکی از مساجد محل زندگی ما در اصفهان به نام «مسجد آقاعلی بابا» هر سه وقت صبح، ظهر و شب اقامه جماعت داشت. 👇👇
☝️☝️ ارتباط و آشنایی بنده با ایشان از سال ۱۳۵۴ یعنی از سن ۱۲ سالگی با حضور در مسجد ایشان آغاز شد، رویه همیشگی ایشان این بود که بعد از اذان صبح و اقامه جماعت در مسجد به تفسیر قرآن می‌پرداختند و در طول این سال‌ها بارها کل قرآن را به تفسیر آن هم با بیانی ساده و قابل فهم برای عموم مردم و نمازگزاران بیان می‌کردند، البته فضای مسجد خیلی جذاب و دوست داشتنی بود و پذیرایی مختصری هم صورت می‌گرفت که ابتدا یک استکان آبجوش شیرینی می‌دادند و پس از آن در سینی‌های کوچک سنتی و قهوه‌خانه‌ای یک چایی شیرین با مقداری نان قندی پذیرایی می‌کردند و همین‌طور که آقا بر بالای منبر تفسیر قرآن می‌گفت ما هم چایی و نان قندی را نوش جان می‌کردیم و همزمان از بیانات «حاج آقا کمال» هم بهره می‌بردیم و به نظرم این روش سنتی سبک خوبی است که بیشتر در اصفهان مرسوم است یعنی در حین منبر آقا و یا مداحی پذیرایی هم انجام می‌شود و جلسه از حالت خشکی خارج می‌شود و صمیمت جلسه هم بیشتر می‌شود اگرچه از قبل از انقلاب در مجالس روضه اصفهان یادم هست که قلیان هم برای اهلش توزیع می‌کردند و بعضی از مستمعین در حین شنیدن منبرها قلیان هم می‌کشیدند که خوب با توجه به مضرات آن خوشبختانه دیگر جمع شده است، الغرض برگزاری مراسم‌های مذهبی نباید خشک باشد و باید مردمی و صمیمانه و بدون تکلف برگزار شود و اگر پذیرایی در طول جلسه انجام شود، قطعا خستگی شنوندگان کمتر می‌شود. 👇👇
☝️☝️ ظهرها هم که جمعیت بیشتری در مسجد حضور داشتند پس از نماز ظهر و عصر، در حد پنج دقیقه مساله شرعی می‌گفتند و سپس در جایگاه خود می‌نشستند و به مراجعات مردمی رسیدگی می‌کردند که گاهی تا یک ساعت هم به طول می‌انجامید. شب‌ها هم پس از اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء بیان کوتاهی از احادیث اهل بیت (ع) داشتند که بیشتر جنبه اخلاقی و سازنده داشت و مجددا در جایگاه خود می‌نشستند و به پرسش‌های مردم جواب می‌دادند و هر کس کاری داشت با ایشان مشورت می‌کرد و از راهنمایی ایشان بهره می‌برد، البته مراجعات مردمی و در دسترس بودن ایشان به مسجد ختم نمی‌شد بلکه هر روز یک ساعت به ظهر مانده و عصرها یک ساعت به غروب مانده در کتابخانه بزرگی که به نام مبارک امیرالمومنین ساخته بود حضور پیدا می‌کرد و باز به مراجعات مردمی رسیدگی می‌کرد.   دفتری در اتاقک شیشه‌ای که همه مردم او را ببینند کتابخانه ایشان در بر خیابان احمدآباد و چهارراه شکرشکن بود و اتاق ملاقات ایشان هم در جلوی کتابخانه یک اتاقک شیشه‌ای بود که تمام مردم و مسافرانی که از خیابان رد می‌شدند ایشان را پشت یک میز چوبی ساده در اتاقی ساده با ده صندلی برای مراجعان می‌دیدند و یادم می‌آید زمانی به ایشان عرض کردم حاج آقا این کتابخانه به این وسعت، چرا شما دفترتان را در جلوی کتابخانه آن هم در اتاقکی شیشه‌ای که از هر طرف شما را می‌بینند قرار داده‌اید؟! که ایشان پاسخ داد من باید در دسترس مردم باشم و اگر اتاقم دیواری داشته باشد که مانع دید مردم باشد، رهگذران نمی‌دانند من هستم و یا نیستم ! بنابراین به جای دیوار، شیشه گذاشته‌ام تا هر کس از خیابان رد می‌شود ببیند من اینجا نشسته‌ام و اگر کاری دارد بیاید! ببینید این معنای روحانی مردمی است که واقعا باید الگوی همه علما و روحانیون مساجد و حتی مسئولین باشند که خود را در معرض و در دسترس همیشگی مردم قراردهند. 👇👇
☝️☝️ روزی پنج بار و در مجموع چندین ساعت در خدمت مستقیم مردم بود و لذا مردم هم به ایشان بسیار علاقه داشتند و بیشترین وجوهات خود را به ایشان می‌دادند و ایشان هم با بسط ید به رتق و فتق امور مردم می‌پرداخت، هر زن و شوهری که به اختلاف بر می‌خوردند به پیش حاج آقاکمال می‌آمدند و او با زبان شیرین و با چهره نورانی و متبسمی که داشت، مشکل آنها را حل می‌کرد و قلوب آنها را به هم پیوند می‌داد. حلال مشکلات مردم مرحوم حاج آقاکمال تنها به امور شرعی مردم رسیدگی نمی‌کرد بلکه بسیاری از مشکلات اجتماعی آنان را نیز حل می‌کرد و تنوع کارهایی که مردم به ایشان رجوع می‌کردند بسیار عجیب و غریب بود و این نتیجه انس مردم با ایشان بود. قبل از انقلاب و تا سال‌ها بعد از انقلاب هم که هنوز کتابخانه ساخته نشده بود، ایشان حجره‌ای کوچک در مدرسه ملاعبدالله اصفهان در جنب بازار داشت که در آنجا هم معمولا هر روز صبح‌ها حدود دو ساعت تا اذان ظهر در خدمت مراجعات مردم و بازاریان بود و سپس به مسجد می‌رفت و دوباره در مسجد هم عده‌ای دیگر به نوبت می‌ایستادند و هر کدام چند دقیقه ایشان را می‌دیدند و گفت‌وگو می‌کردند و می‌رفتند. رویه یک روحانی در مسجد باید این چنین باشد نه این‌که روحانی مسجد زودتر از نمازگزاران از مسجد خارج شود! به مرحوم حاج آقا کمال بعد از انقلاب پست‌های زیادی از امامت جمعه اصفهان گرفته تا دیگر مشاغل پیشنهاد شد و ایشان هیچ کدام را نپذیرفت و خود را وقف تمام عیار مردم کرده بود و دوست داشت در خدمت پیوسته و مستقیم مردم باشد و لذا از رهگذر این اعتماد مردمی به ایشان، موفق شدند چندین بیمارستان مهم و بیش از بیست درمانگاه برای مردم اصفهان و مناطق محروم بسازند. دائره خدمات ایشان به شهر اصفهان محدود نبود بلکه در بازسازی مناطق جنگی هم نقش مهمی داشت و حوزه علمیه مهمی را در مشهد به نام حجتیه بنیان نهادند و در اصفهان هم مدرسه دارالحکمه باقر‌العلوم (ع) را تاسیس کردند و در مجموع بیش از یک هزار نفر از طلاب را در مدارسشان شهریه می‌دادند. 👇👇
☝️☝️ خدمات علمی آیت‌الله فقیه ایمانی/ سفارش حضرت امام بر نگارش تفسیر قرآن به زبان انگلیسی و اما نگاهی هم به خدمات علمی ایشان داشته باشیم که در جای خود بسیار حائز اهمیت و منحصر به فرد است. یکی از کارهای بسیار مهم «حاج آقاکمال» که البته به توصیه حضرت امام خمینی (ره) آغاز کردند، اهتمام بر تفسیر قرآن به زبان انگلیسی بود، ایشان در این زمینه گفت یکبار که خدمت حضرت امام رفته بودم ایشان به من فرمودند: «آقای فقیه! علمای بزرگوار گذشته شاید غفلت کردند یا توجه خاصی نبوده که تفسیر قرآن به زبان انگلیسی و روسی بنویسند، ترجمه بعضا داریم اما تفسیر نداریم، خواهش می‌کنم شما همه کارهای آخوندی را بگذار کنار و وارد این مرحله شو که این کار زنده شود» من هم گفتم: چشم، اطاعت می‌کنم، باز گفتند «هر کاری هم داری من در خدمتم» من هم عرض کردم: خیر، من فقط می‌خواهم دعا بفرمایید تا من بتوانم موفق به این کار شوم و ایشان هم فرمودند: سفت و محکم برو جلو بلکه به حول و قوه الهی این کار انجام شود. آیت‌الله فقیه ایمانی برایم تعریف کرد که بلافاصله پس ازدستور حضرت امام من مشغول به کار شدم ودیدم ما برای این‌که تفسیری برای همه جهان داشته باشیم باید از مجموع تفاسیر شیعه و اهل سنت، تفسیر جدید را با اقتباس از آنها تدوین کنیم و سپس آن تفسیر را به دست ترجمه بسپاریم که بالاخره پس از بررسی‌های مختلف هشت منبع تفسیری از منابع روایی شیعه و اهل سنت انتخاب شد و متون همه این تفاسیر بررسی می‌شد و مواردی که روی آنها حساسیت بود را نمی‌آوردم تا مبادا موجب اختلاف شود و حتی برای این‌که نگویند یک عالم شیعی این تفسیر را نوشته، اسم خود را براین تفسیر نگذاشتم و امضاء آن را به نام «مجموعه‌ من علماء المسلمین» گذاشتم یعنی جمعی از علمای مسلمان این تفسیر را نوشته‌اند و الحمدلله کارها به سرعت پیش رفت، لجنه‌ای هم از اساتید زبان انگلیسی در اصفهان همزمان با تدوین متن فارسی تفسیر مشغول ترجمه به زبان انگلیسی شدند که مجموعا در ۲۰ جلد این تفسیر به نام «نورالقرآن فی تفسیر القرآن» منتشر شد و با اقبال عجیبی در اروپا و آمریکا و سراسر کشورهای جهان مواجه شد به طوری که گونی گونی نامه از پست از تقاضاهای خارج کشور و انعکاس این تفسیر می‌رسید و ما باید به تک تک این نامه‌ها پاسخ می‌دادیم. 👇👇
☝️☝️ ترجمه تفسیر قرآن به زبان روسی ترجمه به زبان روسی تفسیر «نورالقرآن» هم به اهتمام گروهی از مترجمان متخصص در سن پترزبورگ روسیه انجم شد که با همکاری انتشارات شرق شناسی سن پترزبورگ و موسسه انتشاراتی صدرا در۱۲ جلد در مسکو منتشر شد و مراسم رونمایی آن نیز در تیرماه سال ۱۳۹۴ در نخستین جشنواره بین‌المللی قرآن مسکو با حضور شخصیت‌های علمی و نمایندگان سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه با حضور مرحوم آیت‌الله تسخیری برگزار شد. این تفسیر تنها تفسیر ترتیبی و کامل قرآن است که به زبان روسی منتشر شده و مورد اقبال گسترده مسلمانان روسی زبان قرار گرفته است. تاثیر گسترده تفسیر قرآن به زبان انگلیسی در جهان همانطور که اشاره کردم تفسیر قرآن به زبان انگلیسی در اروپا و آمریکا بسیار اثرگذار بود بطوری که نامه‌های زیادی حتی از زندانهای آمریکا می‌رسید و تفاضای این تفسیر را داشتند و آیت‌الله فقیه‌ ایمانی این مجلدات انگلیسی تفسیر قرآن را با هزینه خود با پست برای آنها ارسال می‌کرد و حتی برای کتابخانه‌های آنها می‌فرستاد و گاهی آنها اگر پول هم می‌خواستند بدهند آیت‌الله فقیه ایمانی قبول نمی‌کرد و متن آن را هم در اینترنت رایگان برای استفاده همگان قرار داده است. آیت الله فقیه ایمانی به سبب نگارش تفسیر «نورالقرآن» و انتشار آن به زبان انگلیسی در سال ۱۳۷۴ در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی در زمره خادمان قرآن معرفی شد و مورد تجلیل ایشان قرار گرفت، ایشان همچنین در یازدهمین دوره مجمع اساتید تفسیر حوزه در دارالقرآن علامه طباطبایی مورد تکریم و تجلیل حوزه علمیه قم قرار گرفت و لوح تقدیر ایشان را حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی امضا و اهدا فرمودند. 👇👇
☝️☝️ نامه بیل کلینتون ریاست جمهور آمریکا به آیت‌الله فقیه ایمانی در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون دایره اثرگذاری این تفسیر قرآن به خانه او می‌رسد و روزی می‌بیند که دخترش مشغول خواندن کتابی به نام «نورالقرآن» است که آن را بررسی می‌کند و می‌بیند این کتاب تفسیر قرآن است و از منشورات موسسه تحقیقاتی امام امیرالمومنین (ع) در اصفهان است و متعاقب آن نامه‌ای برای آیت‌الله فقیه ایمانی رییس این موسسه می‌‌فرستد و از اینکه این تفسیر را دخترش مطالعه می‌کند خبر می‌دهد و اذعان می‌کند که من و مادرش متوجه هستیم او چه می‌خواند و در نهایت هم از ارسال این یک جلد تفسیر قرآن تشکر می‌کند. البته آیت‌الله فقیه ایمانی برایم تعریف کردند که ما این تفسیر را شخصا برای او نفرستاده بودیم، مجلداتی از این تفسیر را برای همه ایالات آمریکا فرستاد بودیم و ظاهرا در یک کنفرانس که مربوط به زنان بوده است و دختر کلینتون یعنی چلسی هم در آنجا حضور داشته این کتاب تفسیر چون به زبان انگلیسی بوده است به او هدیه داده می‌شود و او هم جذب مطالعه این تفسیر می‌شود. البته آیت‌الله فقیه ایمانی گفتند من بلافاصله کل ماجرا را برای مقامات عالیرتبه کشور منتقل کردم اما از انتشار نامه کلینتون خودداری کردیم تا مبادا تصور شود ما قصد بهره‌برداری داریم. ماجرای پرغصه آیت‌الله فقیه ایمانی آیت‌الله فقیه ایمانی بی‌سر و صدا توانست ندای قرآن را به تمام نقاط آمریکا و حتی ‌زندانهای آنجا برساند و چه گرایشی به اسلام در پرتو این تفسیر در اروپا و آمریکا پدید آمد. علاقمندی چلسی به کتاب تفسیر قرآن، حساسیت صهیونیست‌ها که در هیات حاکمه آمریکا حضور جدی دارند را برانگیخت و چلسی را با یک جوان یهودی به ازدواج درآوردند و حواسشان جمع بود تا مبادا جذب اسلام شود، آنها به نظر من به همین میزان بسنده نکردند و در حقیقت اقدام به یک پاتکی کردند که ای کاش اتفاق نمی‌افتاد، چون این ماجرا بسیار مرحوم آیت‌الله فقیه ایمانی را رنجیده خاطر کرد و بسیار غصه خورد و دلشکسته شد و از این غم رنجور و ضعیف شد و در این دو سال اخیر عملا بیشتر مریض و در منزل بستری بود و این غصه جانکاه او را رها نمی‌کرد. اما این غصه جانکاه چه بود؟ چند سال پیش یکی از دختران آیت‌الله فقیه ایمانی در مالزی مشغول تحصیل بود، آن پاتکی که می‌گویم صهیونیست‌ها زدند اینجا بود که وقتی دیدند چلسی دختر کلینتون دارد جذب اسلام می‌شود و این کار را در اصل آیت‌الله فقیه ایمانی با انتشار تفسیر قرآنش به زبان انگلیسی انجام داده است، درصدد مقابله برآمدند و با عواملی به فرزندشان که در مالزی مشغول درس خواندن بود نزدیک شدند و رفاقت کردند و پس از پایان تحصیلات هم به اروپا رفت و به ایران برنگشت و حتی موسسه‌ای برای دوستی با اسرائیل پایه‌گذاری کرد و با برنامه‌ریزی صهیونیست‌ها به دیدار شیمون پرز رییس رژیم صهیونیستی رفت و‌ آنها از این ماجرا بسیار بهره‌برداری رسانه‌ای کردند و در حقیقت قلب آیت‌الله فقیه ایمانی را نشانه رفتند و او را در غصه دختر فریب‌خورده‌شان عمیقا فرو بردند! به هر حال آیت‌الله فقیه‌ ایمانی یک چهره بسیار خدوم و مردمی بود که شعاع وجودی‌اش نه تنها در ایران بلکه در سطح جهان پدیدار است و خدمات و آثار علمی او که تنها یک نمونه آن را در این مقال گفتم و مرکز تحقیقاتی ایشان بسیاری از آثار و متون کهن و حدیثی را احیاء کرده است که یک نمونه آن تصحیح و بازبینی نسخه قدیمی کتاب شریف «وافی» است که مجموعا در ۱۹ جلد منتشر شده است. احیاء آثار اهل بیت‌ (ع) وجهه همت ایشان بود و کتاب «دسته گلی از بوستان اهل بیت» شامل احادیثی بسیار کاربردی و اخلاقی از ائمه اطهار (ع) در تیراژهای زیاد و به زبانهای مختلف تاکنون منتشر شده است. تاسیس صندوق خیریه برای جهیزیه نیازمندان و بسیاری از موسسات عام‌المنفعه که ایجاد کردند همگی از برکات این شجره طیبه است. جا دارد در این مقال از برادر بزرگترشان حضرت ‌آیت‌الله سید‌جلال‌الدین فقیه ایمانی هم یادی بکنیم که داماد مکرم مرجع عظیم الشان حضرت‌ آیت‌الله العظمی سید‌ابوالقاسم خویی (رض) بودند و ایشان هم وجودی بسیار ارزشمند و نافع جامعه و حوزه‌های علمیه بودند و آثار و باقیات صالحاتشان از مدینه‌العلم مشهد و مدینه‌العلم قم و بسیاری دیگر از موسسات علمی و حوزوی و خیریه همچنان باقی است. 👇👇
☝️☝️ از مرحوم آیت‌الله سید کمال فقیه ایمانی بحمدالله اولاد صالحی از دختر و پسر باقی هستند که انشاء‌الله راه ایشان را به نحو احسن ادامه می‌دهند و مردم شریف اصفهان نیز که دهها سال با مرحوم حاج‌ آقا کمال از نزدیک مآنوس بودند، در غم از دست دادن ایشان بسیار متاثرند و من شاید در مردمی بودن کمتر روحانی و عالمی را مثل ایشان دیده‌ام. شرح مبارزات انقلابی آیت‌الله فقیه ایمانی نیازمند مقاله مستقلی است چرا که وی یکی از ارکان و محورهای مبارزات انقلاب مردم اصفهان بود که این ماجرا داستانهای زیادی دارد و من خودم نام خمینی را در قبل از انقلاب و در اوان نوجوانی در جلسات تفسیر قرآن صبحهای جمعه مکتب‌الرضا (ع) که مخصوص عده‌ای از بازاریان و معتمدین ایشان بود، شنیدم. اما آنچه که برای نیاز امروز جامعه بشری احساس می‌شد، توجه به سلوک مردمی ایشان بود که امیدوارم الگوی خوبی برای جامعه روحانیت و اهل علم باشد و ارتباط علماء و مردم هیچگاه منقطع نگردد. امیدوارم خداوند به لطف و عنایت ولی‌الله الاعظم امام زمان ارواحنا فداه شر این ویروس منحوس را از جامعه بشری و مخصوصا شیعیان اهل بیت‌‌ (ع) دور بفرماید که تاکنون نفوس زیادی را از دست داده‌ایم و امیدواریم خدای متعال به خانواده‌هایشان صبر عنایت کند و همه جانباختگان کرونا را هم با شهدا محشور بفرماید و در روضات جنات خود ماوی دهد، فاصبر ان وعد الله حق. @ejtehadjame
🔸 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت آیت الله فقیه ایمانی ☑️ متن این پیام به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔹 درگذشت عالم فرزانه جناب حجت الاسلام‌و‌المسلمین آقای حاج آقا کمال فقیه ایمانی رضوان‌الله‌علیه را به علمای اعلام و جامعه‌ی روحانیت و عموم مردم عزیز اصفهان، به ویژه خاندان مکرّم و فرزندان گرامی و نیز به ارادتمندان بیشمار آن روحانی جلیل القدر تسلیت عرض می کنم. 🔹 ایشان نمونه‌ی بارزی از مجاهدت فرهنگی و حضور مردمی و فعالیت اجتماعیِ علمای دینی را در آن شهر جهاد و مقاومت در منظر همگان قرار داده و در طول سالیان متمادی، خدمات ارزشمندی در نشر معارف اسلامی در عرصه‌های بین‌المللی ارائه نمودند. از خداوند متعال رحمت و مغفرت برای آن عالم بزرگوار مسألت می کنم. سید علی خامنه‌ای ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ 🆔 @ejtehadjame
پله پله تا اجتهاد جامع
🔴 اسباب غضب خدا @ejtehadjame #نقد_این_کلیپ👇👇👇👇👇👇
نکته ای در : ایشان اجمالا در سخنرانی خود می گویند عملکرد علما و فقها در نشر این دین ظاهری با همه احکام ظاهری آن، شبیه عملکرد عالمی مثل شمر است که به ظواهر دین خوب عمل می کرد حج را با همه مستحبات با پای پیاده 16 بار انجام داد. در کنار کعبه مناجات می خواند مردم پای مناجاتش می نشستند. جانباز جنگ صفین بود ولی عمل به این ظواهر در دل او رحمی ایجاد نکرد عاقبت قاتل امام شد. ولی حضرت حر با اینکه راه را بر امام حسین علیه السلام بست. مانع شد تا خیمه های امام نزدیک آب باشد. امام هم به او چیزی از ظواهر دین مثل نماز و روزه... نگفتند فقط رفتار امام با حر و لشکرش در آب دادن به انها حتی اسب هایشان، با بچه ها، با دیگران... در طول ده روز باعث شد حر تحت تأثیر قرار بگیرد و توبه کند و شهید شود. بعد می گوید ترویج این دین ظاهری توسط علما در این چهل سال انقلاب چه خروجی و ثمره ای داشته. در طول تاریخ به اندازه این چهل سال احکام گفته نشده، روضه و هیأت گرفته نشده، مردم کوفه مذمت نشده اند. نماز خوانده نشده. اما نتیجه اش این شده که از سر تا پای این مملکت کفر بیرون زده و نا مسلمانی آشکار شده. نقد: ۱-چرا از بین همه کسانی که از مدینه تا روز عاشورا، بلکه تا لحظه بازگشت اسرا به مدینه که با محوریت امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام انجام شد هیچ کس غیر از عده محدودی مثل یاران امام حسین علیه السلام و حضرت حُر، کس دیگری توبه نکرد و مثل حُر نشد مگر آنها رفتارهای خوب امام را ندیدند. ۲-چرا خود شمر، تحت تأثیر قرار نگرفت. مگر رفتارهای امام علی علیه السلام با امام حسین علیه السلام فرق می کرد؟ چرا شمر تحت تأثیر امام علی علیه السلام قرار نگرفت؟ چرا تحت تأثیر امام حسین علیه السلام قرار نگرفت آیا او شاهد عملکرد امام نبود؟ ۳-دوران 23 سال پیامبری پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به دوران چهل سال انقلاب اسلامی از جهاتی شباهت دارد. پیامبر در طول این 23 سال با گفتار و عملکردش دین واقعی را به مردم نشان داد. بیشترین عبادت، نماز، روزه، جهاد، انفاق، قرائت قرآن، گریه و عزاداری... در این 23سال با محوریت پیامبر انجام شد. بیشترین تأکید بر ولایت امیرالمؤمنین و حقانیت حضرت زهرا علیها السلام و معصوم بودن اهلبیت با محوریت آیه تطهیر در این 23 سال انجام شد. ولی با رحلت پیامبر کفر و نفاق و نامسلمانی و ظلم و دنیاخواهی از سرتاپای جامعه اسلامی بلند شد و هنوز بدن پیامبر دفن نشده که سقیفه تشکیل شد و ولایت غصب شد. بعد فدک غصب شد. بعد قضایای فاطمیه، بعد شهادت امیر المؤمنین، بعد شهادت امام حسن بعد حادثه عاشورا..... تا غیبت امام زمان علیه السلام. حضرت زهرا علیها السلام جلوی چشم امت اسلامی بین در و دیوار سوخت و شهید شد هیچ کس هم کاری نکرد. در روایات آمده که مردم بعد پیامبر مرتد شدند مگر سه چهار نفر. این است که ریشه این مسائل و مشکلات و کفر و نفاق ها در حکومت های دینی چیست؟ آیا مشکل در تبلیغ دین ظاهری توسط پیامبر است؟ آیا عملکرد پیامبر و اهلبیت مشکلی داشته؟ آیا پیامبر نتوانسته مثل امام حسین عمل کند تا مردم مثل حضرت حر توبه کنند؟ در قرآن آمده: در اول خلقت عالم و آدم و شیطان و ملائکه، وقتی ابلیس از سجده بر آدم و بنی آدم امتناع کرد و از درگاه قرب الهی رانده شد و از خدا مهلت گرفت. به خدا عرض کرد من تمام تلاش خود را می کنم و تمام بندگان تو از مسلمان و غیر مسلمان، شیعه و سنی، کافر و مؤمن... را اغوا و گمراه می کنم و به شرک و کفر و نفاق و ناخالصی دچار می کنم. مگر عده ی بسیار بسیار قلیل و نادری که خیلی خیلی خالص باشند. خداوند متعال هم کلام ابلیس را تأیید می کند و می فرماید بله، تو همه را گمراه می کنی من هم تو و همه آنها را به جهنم می فرستم. در سراسر قرآن آمده که عده ی بسیار بسیار ناچیزی از بندگانم شاکر هستند. متذکر می شوند. ایمان حقیقی می آورند. در مشکلات و امتحانات صبور هستند و ایمان خود را حفظ می کنند. ثمره تلاش های هزار ساله حضرت نوح علیه السلام، این بود که فقط 80 نفر ایمان آوردند. حضرت موسی بعد از غرق کردن فرعون در جلوی چشم بنی اسرائیل، وقتی از دریا گذشت به شهری رسید که مردمش بت پرست بودند بنی اسرائیل به موسی پیشنهاد کردند برای ما بتی بساز تا ما هم آنرا بپرستیم. بعد از اینکه موسی چهل روز به کوه طور رفت علیرغم اینکه هارون نبی، برادر موسی جانشین او بود. ولی امت به خاطر تأخیر ده روزه موسی، کافر و مرتد شدند و به گوساله پرستی مدنظر سامری پرداختند. ادامه👇 @ejtehadjame
☝️ادامه 👇 پس معلوم می شود حاصل تمام حکومت ها و تلاش های انبیاء و امامان این است که بعد مدتی کفر و نفاق و شرک و دنیاخواهی از سر تا پای امت باریدن می گیرد به حساب همان حرفی که شیطان به خدا گفت و خداوند متعال تأیید کرد. در این قضیه بین حکومت پیامبران و امامان و بین حکومت فقها در عصر غیبت مثل حکومت جمهوری اسلامی ایران فرقی نیست. اساساً تمام حکومت های دینی از حضرت آدم علیه السلام در اول عالم تا زمان ظهور امام عصر علیه السلام از نظر موفقیت در ایجاد ایمان حقیقی در قلب مردمش ناکام است مگر در حد ایمان و اسلام ظاهری و حداقلی. این دوران، دوران امتحان و گزینش است یعنی قلیلی از مردم مؤمن واقعی می شوند. و قلیلی هم کافر و منافق و مشرک حقیقی. بقیه مردم در درجات پایین و ضعیف ایمان و کفر هستند و در دوران ظهور امام زمان علیه السلام و رجعت، فقط همین دو گروه قلیل حضور دارند و مومنین در سلامتی و امنیت و حکومت ایده آل ایمانی هستند و کافران در عذاب و گرفتاری. نتیجه: حرف های استاد آقامیری، ناپخته و سطحی است و با مبانی محکم آیات و روایات سازگار نیست. بیشتر عوام پسند و ظاهری است. اگر کسی بیانات آقامیری را بپذیرد لازمه اش ابن است که همین اشکالات را به انبیاء و پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام وارد بداند. و اشکالات اهلسنت در قضایای فاطمیه را وارد می داند چون اهلسنت می گویند چه طور ممکن است امت پیامبر بعد از تلاش 23ساله پیامبر، علیرغم جانفشانی ها در جنگ های صدر اسلام. با مرگ پیامبر به یکباره کافر و مرتد شوند و سقیفه و فاطمیه را خلق کنند پس ثمره 23 سال پیامبری حضرت رسول اکرم به کجا رسید.؟ آیت الله محمد شجاعی(رضوان الله علیه) می فرمود: همانطور که حقیقت صراط مستقیم و دین و طریق بندگی از مو باریکتر و از لبه شمشیر تیزتر است. فهم و درک و تبیین این حقیقت هم از مو باریکتر و از لبه شمشیر تیزتر است اگر عالم و سخنرانی سر سوزنی مباحث دینی را جا به جا بفهمد دین و صراط را غلط فهمیده و غلط بیان می کند. عمق مباحث دینی آنقدر دقیق است که به همین سادگی به دست اشخاصی با بن مایه ضعیف علمی حوزوی مثل آقامیری و امثال ایشان نمی رسد. اذا اراد الله بعبد خیراً فقّهه فی الدین. اگر خداوند خیر بنده ای را بخواهد فهم عمیق دین را به او عطا می کند و امثال این جور افراد خیلی کم هستند. مرحوم میرزای شیرازی به آخوندی که همه مردم شهر از مومن و فاسق، خوب و بد بدون استثنا از او تعریف می کردند فرمودند معلوم هست چه حرف غلطی را به اسم دین به خورد خلق الله می دهی؟؟ چطور ممکن است تمام انبیاء و امامان با آن همه عظمت و معجزه وقتی حرف دینی می زدند اکثر جامعه به دشمنی و مخالفت بر می خواستند ولی تو جوری حرف می زنی که همه قبول می کنند؟؟ معلوم می شود گفتار و کردار مطابق انبیاء و امامان نیست. @ejtehadjame
🔸 تحقق همه اهداف انقلاب آرزوی مرحوم حکیمی بود ✅ آیت الله رمضانی، استاد فلسفه و حکمت اسلامی: 🔹 مرحوم حکیمی آرزو داشت اهداف انقلاب به وقوع بپیوندند و اگر به انتقاد می پرداخت از منتقدان عملکرد بود نه اصل نظام چرا که او معتقد بود قبل از انقلاب سه طاغوت سیاسی فرعونی، فرهنگی هامانی و اقتصادی قارونی بلای جان امت اسلامی بود که با انقلاب فقط طاغوت سیاسی از بین رفت. 🔹 استاد حکیمی مدعی بود که طاغوت اقتصادی از بین نرفته چرا که سرمایه داران پس از انقلاب غنی تر شده و فقرا فقیر تر شدند و در بعد فرهنگی هم فلسفه و عرفان توسط تلویزیون ترویج می شود که همان طاغوت فرهنگی است؛ اینکه طاغوت سیاسی به واسطه انقلاب از بین رفته مورد تأیید است اما در بقاء کامل طاغوت اقتصادی و فرهنگی حرف است. 🆔 @ejtehadjame
پله پله تا اجتهاد جامع
نکته ای در #نقد_سخنان_آسید_حسن_آقامیری: ایشان اجمالا در سخنرانی خود می گویند عملکرد علما و فقها در
🌺 حُرّ از اول حُرّ بود. 🌺 روزی عارف بزرگ، مرحوم آیه الله بهاءالدینی می خواستند پس از نماز به جائی بروند؛ شخصی به نام مرتضی باسرعت نَعلَین ایشان را آورد و کنار سجاده شان جفت کرد. آقا بهاءالدینی فرمودند: "این کارها چیست که می کنی؟!" مرتضی - که داستان 'عَبد الفَرّار (لاتی که در کربلا تحت تأثیر کلام ملاحسینقلی همدانی توبه کرده بود) به گوشش خورده بود - گفت: "با این کارها می خواهم بلکه شما نظری به من کنید، مانند عبدالفَرّار." اما آقا بهاءالدینی فرمودند: "حُرّ از اول حُرّ بود آقا!" و داستان روزهای بعدِ آن مرتضی، گواه درستی فرمایش آقا بهاءالدینی هم شد ... - - - - - - - - - - ✍ نکاتی هم که در کتابها و مَقتَلها از جناب حُر نقل کرده اند، شاهد صدق دیگری بر فرمایش آقا بهاءالدینی درباره ی حُر ریاحی ست. 💧این را این جا نوشتم "تا غول بیابان نفریبد به سرابت!" @ejtehadjame
🔆 تنها یک .. 🤔 آیا می دانید یکی از عوامل تنها ماندن مسلم در کوفه و شهادت امام حسین (ع) تنها یک شایعه بود؟ مردمی که بترسند و اسیر شایعات شوند، ... 🏴 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. @ejtehadjame
Part19_آه ترجمه مقتل نفس المهموم.mp3
13.36M
شهادت حضرت رقیه (س)، ورود اسرا به کربلا و بازگشت به مدینه_ پایان @audio_ketab @ejtehadjame