eitaa logo
اخلاص
469 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
23.2هزار ویدیو
214 فایل
مدیر کانال: @NSalam
مشاهده در ایتا
دانلود
35.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازخوانی گزارش مربوط به ترور فرمانده ایرانی / آمریکا از سه سال قبل از ترور ، طرح ریزی عملیات را با کمک صهیونیست ها و نیروهای اقلیم کردستان عراق طرح ریزی کرده است / دستِ کم صد ها میلیون دلار فقط برای تحقیق پیرامون چگونگی شنود "ژنرال ایرانی" هزینه شده است / افراد ترور کنه ، پس از ترور ، ده ها میلیون دلار هزینه کرده اند تا خود را در برابر ترور احتمالی محافظت کنند / قسمت 496 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
💚 ❣خانه مریم و سعید❣ قسمت چهارم نزدیک اذان مغرب بود. از حدود دو هفته قبل سعید تصمیم گرفته بود تا چهل روز نمازش رو اول وقت بخونه. تو این چند روز جز دو بار، که دومیش همین امروز بود، همه رو اول وقت خونده بود. بنزین ماشین خیلی کم شده بود. چراغش داشت چشمک می زد. تصمیم داشت بره پمپ بنزین. یادش اومد دفعه قبل موقع اذان داشت می رفت خونه و به بهانه ی زودتر رسیدن نمازشو اول وقت نخوند. حدود یک ساعت تو ترافیک معطل شد. بعدترش فهمید اگه اول وقت نمازشو خونده بود اینقدر هم تو ترافیک معطل نمی شد. پس کنار یه مسجد پارک کرد. وضو گرفت و نماز مغرب و عشا رو به جماعت خوند. سعید کارمند کارخونه سایپاست. درآمد بالایی نداره. یک ماه قبل بود که به مریم پیشنهاد داد اگه دو نوبت کار کنه یعنی روزانه از 8 تا 16 و 16 تا 24 ظرف یک سال میتونن یه ماشین جادارتر و مدل بالاتر بخرن. ماشین شون جاش کم بود و بچه ها اذیت میشدن و از طرفی هم تو خرج افتاده بود. مریم موافقت کرد. توی این یک ماه به خاطر فشار کاری مضاعف، سعید حسابی خسته بود. وقتی می اومد خونه دیگه فرصت گپ زدن های شیرین شبانه و خوش و بش های خستگی در کن رو با مریم نداشت. قبل از این معمولاً هر شب شام رو با هم می خوردند. بابا یه ربع تا بیست دقیقه با بچه ها بازی می کرد. بچه ها عاشق بازی کردن با بابا بودند. وقتی هم که بچه ها می خوابیدند، با مریم کنار هم می نشستند و یه چایی می خوردند و گاهی سریالی می دیدند و گاهی صحبت میکردند و در عین حال با محبت یکدیگر رو نوازش می کردند. ولی یه مدت بود که اوضاع خونه کمی تغییر کرده بود. خستگی اجازه ی انجام چنین کارهای خستگی درکن رو نمی داد. سعید رسید خونه. زنگ در رو زد. مامان و بچه ها با ذوق و شوق در رو باز کردند. خوشحال بودند از اینکه امشب بابا زودتر اومده خونه. یکی یکی بلند به بابا سلام کردند. بابا مثل روزایی که کارش کمتر بود و زودتر می اومد با نشاط و سرزندگی جواب سلام بچه ها رو داد. بعدش با مریم دست داد و با لبخند روی او رو بوسید. با مهربونی پرسید: _احوال شما چطوره؟ مریم و سعید همه ی سعیشون اینه که خصوصاً جلوی بچه ها با احترام و محبت هر چه بیشتر با همدیگه رفتار کنند. اگر هم یک وقتی از دست همدیگه ناراحت و عصبانی شدند به هیچ وجه جلوی بچه ها واکنش نشون ندهند. همدیگرو نقد نکنند یا سر هم داد نزنند. با هم یه قرار گذاشته بودند. هر کی عصبانی شد و صحبت و حرکت تندی داشت اون یکی واکنشی نشون نده و یواش بهش بگه: وقتی بچه ها خوابیدند صحبت کنیم. بچه ها هم عصبانیت مامان و بابا رو ندیدن. فقط احترام و محبت اونا رو تجربه کردن و خیلی خوشحال و شادند. سعید گفت: _امشب زودتر اومدم بریم بازی کنیم. شما بگید چی بازی کنیم؟ علی گفت: _بابا بیا فوتبال. فاطمه گفت: _نه بابا. بیا خاله بازی. محمد هم پرید جلوی بابا که: _بابا بیا قایم موشک بازی کنیم. میثم کوچولوی یه ساله هم دستشو آورده بالا که بابا بغلش کنه. سعید خم شد. میثمو بغل کرد. چند ماچ آبدارش کرد. رو به بچه ها گفت: _دو تا کار می تونیم بکنیم. بچه ها با کنجکاوی و خوشحالی پرسیدن: _چی کار؟ بابا گفت: _می تونیم هر کدوم از بازی ها رو یکی پنج دقیقه بازی کنیم. اینجوری همه ی بازی ها رو انجام میدیم. راه دیگه اینه که یکی از بازی ها رو انتخاب کنیم و یه ربع بازی کنیم. علی گفت: _یه ربع یه بازی. فاطمه گفت: _سه تا پنج دقیقه سه بازی. محمد هم گفت: _قایم موشک. منظورش یه ربع یه بازی بود. با رای اکثریت یه ربع یه بازی تصویب شد. بابا پیشنهاد داد: _خب بیاید تک بیاریم ببینیم چی بازی کنیم. بچه ها دور بابا وایسادن. دستاشونو بالا بردن. با صدای بلند داد زدن: _هرکی تک بیاره اون میگه چی بازی کنیییییییم. قرعه به نام علی افتاد. اما او با کمی مکث دستشو بالا آورده بود. برای همینم فاطمه داد زد: _قبول نیست. علی دیر دستشو پایین آورد. تقلب کرد. محمد هم گفت: _آره قبول نیست. جرزنی کرده. بابا گفت: _باشه دوباره تک میاریم. ولی همه با هم دستشون پایین بیارن. کسی دیر نیاره. این بار قرعه به محمد افتاد. محمدم بی معطلی از ذوق و خوشحالی پرید هوا و داد زد: _آخ جون قایم موشک. بابا گفت: _بچه ها بریم به مامانم بگیم بیاد با هم بازی کنیم. همه از ته دل خوشحال بودند. بالاخره بعد از روزها بابا مثل قبل داشت باهاشون بازی میکرد. اونم با چه شور و نشاط و هیجانی... ❤️ ادامه‌ دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان🔹 استاد فاطمي نيا : از اولياء الهي ، سينه به سينه ، يك يادگاري دارم كه عمل به آن بركات فراواني دارد ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهي را با يك زيارت جامعه ي كبيره به اخر برسانيد . در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه اثارش از عقول ما خارج است و روزي به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد. @fateminia
⁉️افغانستان که دوست آمریکاست؛ چرا امن نیست؟ 📌یک کاربر در توئیتی نوشت: دیپلماسی به تنهایی تامین کننده امنیت ملی نیست. اگر چنین بود امروز افغانستان که دوست آمریکاست باید امن ترین کشور منطقه می‌بود. امنیت راس همه امور است و بدون قدرت در حوزه میدان هرگز این مهم محقق نمی‌شود. تسلیت به ملت مظلوم افغانستان. ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن برگ رای 🔹سرنوشت یک رای را در اینجا ببینید ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🔅لحظه های آخر مهمونیه ... اگه احساسِ جاموندن داری ؛ شاید نمی دونستی، چطور باید از این سفره لقمه گرفت ! هنوز مهمونی پابرجاست! شرطش رو یاد بگیــر و رزقت رو بردار❗️ ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کنایه سنگین سردار قاسم سلیمانی به روحانی و دولت 🔹مسئولانی که در جامعه پیرامون دشمن دوصدایی ایجاد کنند و آدرس غلط بدهند مرتکب خیانت به کشور شده‌اند. 🔹کوچه دادن به دشمن بدترین نوع خیانت است. ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
🦋خدا همواره با ماست مشكل از جانب ماست، ماييم كه با خدا نيستيم اگر خدا با ما نبود حتی برای يك لحظه نمی توانستيم وجود داشته باشيم 🌿🌺خدا هميشه با ماست اما ما هميشه با او نيستيم، اگر ما هم همیشه و هر لحظه با خدا باشيم، کم کم متوجه تحولات و معجزه های عجیب زندگیمان می‌شویم. 🦋همه چیز در نهایت بدست خداست او که ما را دوست دارد اما نیازی به ما ندارد، او که در برابر عمل اندک ما فراوان می‌بخشد، او که خطاها و اشتباهات ما را می پوشاند، او که بخشنده و مهربان و کریم است. به خاطر داشته باشیم 👇 عمق نگرانی های ما فاصله ما با خداوند را نشان می‌دهد. 🦋وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ 🌿🌺ﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻫﻤﻪ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﻫﺎ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﺮﺩ ; ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻋﻄﺎ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻤﻞ ﺍﻧﺪﻙ ﺍﺳﺖ . سوره فاطر (٣٤) ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
24.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🌸 🍀 🎥 🌀 موضوع: 🍃🌻🍃 🎙 استاد اکبرزاده- تحلیل گر مسائل سیاسی ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅