#یاامیرالمومنین 🌺🍃
خدا داند كه حيدر كل دين اســت
میـان خلـق او حـقّ اليَقين اســت
تـمــام عــــالــم امــكــان بــدانــد؛
فـقـط حـيـدر اميرالمؤمنيـن اسـت
🌹برای ظهور آقا صلوات یادتون نره🌹
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپ
#ویژه_عید_غدیر 🔴
شماره 4⃣
💖 ✨شكفته در غـدير است علی
🌿✨باران بهار در كوير است علی
🌸✨بر مسند عاشقی
شهی بی همتاست ✨🌸
🌸✨بر ملک محمدی
امير است علی ✨🌸
#خطبه_غدیر 🌸🍃
#فضیلت_حضرت_علی_(ع)
#رفیق_شهید
•از شهید آوینی پرسیدن
[چیکار می کنی که این متن ها رو می نویسی...؟]
آقا سید در جواب گفتن :
🍃]•خودمم نمیدونم،
اما اگر میخوای اینجوری شی
وضو بگیر
دو رکعت نماز بخون
آب وضو خشک نشده
و هنوز سرت رو برنگردوندی
همونجا با همین نیت شروع کن
بنویس
بهت می دهند...:)
●رفقاشون میگن میز کار آقاسیدمرتضی همیشه رو به قبله بوده●
🌹برای ظهور آقا صلوات یادتون نره🌹
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞❣💞❣💞 💞❣💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞❣💞 💞❣💞❣💞 ❣💞❣💞 💞❣💞 ❣💞 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس وا
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞
❣💞❣💞
💞❣💞
❣💞
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت660
#نویسنده_سیین_باقری
حرفهای راضیه اونقدری درگیرم کرده بود که بشینم فکر کنم و از خودم بپرسم چرا محمدمهدی که انقدر با من مشکل داشت
بازم به من فکر میکنه یعنی باید حرف راضیه رو باور میکردم یا مثل قبل بنا رو میذاشتم بر اینکه اشتباه کرده یا میخواسته منو از مهدی دلزده کنه
هر چند که هر جوری فکر میکردم احساس من به مهدی شبیه احساسی که الان به این ایلزاد دارم نبود
یعنی اگر می خواستم خیلی عاقلانه و به دور از فانتزی های دخترانه م در ۱۸ سالگی فکر کنم من هیچ علاقهای به عنوان همسر به مهدی نداشتم
مهدی فقط برای من یک ناجی بود که میتونست تا آخر زندگیم حمایتم کنه اون عشقی که الان میفهمم بین دلم و ایلزاد وجود داره خیلی متفاوت از احساسی که نسبت به مهدی داشتم
مهدی برای من یک حامی بود بزرگترین حامی من که توی دورانی که احساس خطر می کردم کمکم کرد
اگر پای ایلزاد وسط نمی آمد و زندگی همان جریان قبلی را داشت که من با مهدی محرم شدم برای اینکه از دسته پسر عموی ناشناخته فرار کنم شاید برای ازدواج مهدی مناسبترین گزینه من بود
چون هیچ کس به اندازه او نمی توانست من و زیر بال و پر خودش بگیره و کمبودهای زندگی ام را جبران کنه
چون اون با تمام مشکلات من آشنا بود و می دونست چه جوری بزرگ شدم
مهدی خوب بود مهربون بود زمانی که فهمید میتونه من رو دوست داشته باشه بهترین آدم دنیا بود ولی تمام هر آنچه که من از عشق نیاز داشتم نبود
یعنی حالا میفهمم که نبود ذهنم که بزرگتر شده دنیادیده تر شده میفهمم که مهدی اسمش عشق نبود
بلکه محبت نداشته ام آسیبی که در بچگی و نوجوانی به من و احساس من وارد شده بود باعث میشد تا هر کسی رو در حدی ببینم که میتونه تا آخر عمر به من کمک کنه ولی متوجه شدم که همه آدمای دور و بر من اگر قصد کمک کردن و حمایت از من را داشته باشند قرار نیست که حتماً عاشق من باشند و تا آخر عمر بخوان برام جون بزارن
با تمام دلایل منطقی و غیر منطقی مهدی هم جز همان دسته ای بود که تا یک جایی می تونست با من باشه نه تا آخر عمر من
به حرف راضیه اعتمادی نداشتم اون امتحان خودشو پس داده بود یه بار برای همیشه منو از مهدی دور کرده بود که شاید این هم حکمتخدا بود ولی مقصر اصلی این ماجرا راضیه بود و نباید دوباره بهش اعتماد می کردم
هر چند که اگر حرفش درست باشه هم من همسری دارم که حاضرم پای تمام کمبود و کاستی ها بمانم و تا آخر عمر برایش زندگی کنم
تو همین فکرا بودم که احسان در حالی که دخترش توی آغوشش بود وارد اتاق ایلناز شد و گفت
_ اگه اجازه بدی می خوام باهات حرف بزنم
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
⛔️ #کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد ⛔️
💞
❣💞
💞❣💞
❣💞❣💞
💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞
❣💞❣💞❣💞❣💞
💞❣💞❣💞❣💞❣💞
•♥️🌸•
ذڪرِخـیرتـوبہهـرجاشـدویادتڪردیم
دسـتبرسینہبہتوعرضِارادتڪردیم
پادشاهـےِجهـانحاجتِمـانیسـتحـسین
مـابہغلامـےدرِخانہاتعادتڪردیـم :))
#اݪسلامعلیڪیااباعبدالله🖐🏻
🌹برای ظهور آقا صلوات یادتون نره🌹
پارت جدید تقدیم نگاهتون🌹
لطفا برای عاقبت به خیری ما و نابودی حسودان و بددلان ما دعا کنید
روزتان نیک🌸🍃
کانال شخصی نویسنده رمان راه اندازی شد :)👇
https://eitaa.com/joinchat/765722745Cb276bbb72f
قرار اتفاقات خوبی بیوفته❤️🌹