eitaa logo
🍂 الهه 🍂
5.9هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾 یه تیکه کلام داشت؛ وقتی کسی می‌خواست غیبت کنه با خنده می‌گفت : «کمتر بگو» طرف می‌فهمید که دیگه نباید ادامه بده ... کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🌷نگاهت درخشانی داشت دلت♥️بزرگ بود به بزرگی آسمان نجوای ات با پروردگار زیبا بود و چهره ات و پاک✨ 💥اما در سر آرزوی پرواز🕊 داشتی پروازی تا خدا و سرودی آسمانی، (س) و چه زیبا لبیک✊ گفتی و ما مانده ایم در زمین😔 💞 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
♥️ 🔰قبل از آشنایی با محمد جواد به زیارت (س) با خانواده ام رفته بودیم. روبروی گنبد🕌 حضرت زینب(س) بودیم و من با بی بی درد و دل میکردم 🔰از او خواستم به من بدهد که به انتخاب خودش باشد👌 البته آن روزها نمیدانستم که هدیه ای ویژه🎁از طرف بی بی در انتظار من است و آن هَم خود حضرت زینب(س) قرار است مرد آسمانی و همسفر بهشتی💖 من شود 🔰از سفر که برگشتیم. به خواستگاری من آمد. آن زمانها در یک کارخانه مشغول به کار بود. تنها پسر خانواده بود که روی پای خودش هم ایستاده بود💪 حتی از جوانی و زمانیکه محصل بود در تابستانهایش کار میکرد ... 🔰تمام مخارج ازدواجمان از گل مجلس💐 خواستگاری تا خرج مراسم عروسی همه را خودش داد. بعد از آن شروع کرد به ساختن همین منزلی🏡 که خانه ی من و فرزندانم هست. سر پناهی که را از دست داد😔 🔰تک تک مصالح و نقشه ی منزل و رنگ دیوارها و طرح کاشی ها همه و همه به ی من بود. آخر محمد جواد همیشه میگفت که: قرار است در این خانه بمانی نه من😭 کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇 🍂 @elahestory 🍂 https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
°•🥀🍂•° ° عشق‌با‌زینب(س)‌تبانےڪرده‌است ° رنگ‌گل‌را‌ارغوانے‌ڪرده‌است ° هست‌عشق‌دلبریت،‌عشق‌او ° صبر‌زانو‌مےزند‌در‌پیش‌او (س) 🏴 🌷 🌿 رمان دختر شیطون_پسر مذهبی و غیرتی 👇 http://eitaa.com/joinchat/900726793C72e4b375b3