•|♥|•
°•♡•° [ خُدایا..
از تو مۍخواهَم ڪه طَبع ما را
آنقَدر بُلند کُنۍ ڪه دَر بَرابرِ
هیچ چیز جُز تو تَسلیم نَشویم...
دُنیا|🌍|ما را نَفریبَد
خودخواهۍ ما را ڪور نَڪند
سیاهۍِ گُناه و فِساد و
تُهمَت و دُروغ و غیبَت
قَلبهاۍ ما را تیره|🖤|تار نَنمایَد...
🌍🔍
#شهید_مصطفۍچمران...🍃
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت84 ده تا رشته و کد رشته رو برات انتخاب کردم که ۷
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت85
دست به کمر افتاده بودم پایین پای مادری که فقط اشک میریخت و انگار اصلا منو نمیدید
کمی تکون خوردم تا خودمو جمع و جور کنم و بلند شم شاید بتونم محمد مهدی رو صدا بزنم
عجیب بود که نه پدربزرگ مادر بزرگ بیدار میشدن نه محمد مهدی
کمرم تیر کشید دوباره خوردم زمین
باید صداشون میزدم
نفس تازه کردم و گلویی صاف کردم و محمدمهدی رو صدا زدم
چندبار صدا زدم خبری نشد
جیغ فرابنفشی زدم و با خودم گفتم هر چه بادا باد
چشمامو باز کردم دیدم مامان با تعجب داره نگاهم میکنه و هر از گاهی آب بینیشو میکشه بالا
با زاری گفتم
مامان جان بگو چیشده تورو خدا تو که جواب نمیدی ایناهم خواب موندن معلوم نیست چرا بیدار نمیشن انقد من جیغ میزنم
بگو چیشده دورت بگردم من
چرا جیغ میزنی خواب نما شدی؟
کسی خونه نیست
منم اگه موندم بخاطر تو موندم که خواب بودی
کمرم تیر کشید صدای آخم بالا رفت
خب مادر من بگو چیشده؟
انگار دوباره یادش اومد شروع کرد به اشک ریختن
حالا که بیداری من میرم خونه ی خالت
کدوم خاله؟
خاله سهیلات بمیرم برای دلش
همونطور که مرثیه سرایی میکرد رفت سمت اتاقش
دلم گواهی بد داد برای راضیه
مامان گوشی به دست اومد بیرون
اره عمه قربونت برم بیا دنبالم منم بیام دلم آشوبه نمیتونم بمونم اینجا
نگاهی به من کرد و جواب داد
اره الهه بیدار شده میای عمه؟
مکثی کرد
باشه عزیزم منتظرتم
تو چرا بلند نمیشی الهه؟
موهای ریخته توی صورتم و زدم پشت گوشم با درد جواب دادم
نمیتونم مامان خوردم زمین کمرم درد میکنه
دیگه اشکم در اومده بود
مامان بهم بگین راضیه چیشده؟
درحالی که چادرشو سر میکرد جواب داد
جیگرگوشه ی خواهرم خودکشی کرده باورت میشه راضیه قرص خوردم نه یه ورق نه دو ورق سه بسته قرص خورده
ترسیده و لحظه اخر زنگ زده رضا تا رضا برسه از هوش رفته
صداش برگشت و با گریه گفت
نمیدونم چه اتفاقی افتاده چه دردی به دلش رفته که اینکارو کرده خدا ازمون بگذره که بچه مون باید اینکارا رو بکنه
ته دلم خالی شد و مدام تصویر احسان و راضیه جلوی از چشمام رد میشد
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
✿♥️🖇✿
فِے طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عَلَیْهِالسَّلام الشِّفَاءُ مِنْ كُلِّدَاءٍوَهُوَالدَّوَاءُ الْأَكْبَرُ.
شفاےهردردےدرتربتقبرحـسيـن♥️ عليہالسلاماستوهماناستکہبزرگترين داروست...🌿 :)
#سیدالشهداجـآن♥️
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
(:"♥️
معلمپرسید↓
چندتابمببراۍنابودۍ
داعشواسرائیللازمھ ؟!
دآنشآموز : دوتا;)
همھخندیدن !
معلم:دوتا؟! چطورۍ ؟!
دآنشآموز↓
۱)فرمانسیدعلۍ😎
۲)سربندیازهرا😌🌿°•
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
【♥️🌿】
_عاشقےࢪا🖇ازآن
شھیدگمنامے
کهمعشوق
ࢪا؛حتےبھقیمتِ❝
ازدستدادنِ
هویتشخࢪیداࢪبود
آموختم(:"... !🌸🍃
#دفاع_مقدس
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت85 دست به کمر افتاده بودم پایین پای مادری که فقط ا
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت86
مامان غریبونه نشست کنارم و اشک ریخت
من غریبونه دست انداختم دور گردنش و به حال برادرم اشک ریختم
چرا اینکارو کرده راضیه دختر عاقلی بود چی بهش فشار اوورده که دست به چنین کاری زده
تو رفیقش بودی تو خبر داری ها مامان خبر داری؟؟
نه نه نه بخدا نه نمیدونم نمیدونم
بلند بلند زاری کردم
چخبره اینجا الهه چت شده؟
مامان اجازه نداد من حرفی بزنم بلند شد رفت سمت مهدی
عمه منو ببر بیمارستان دورت بگردم دلم اشوبه
مهدی دست مامانو گرفتم پیشونیشو بوسید
رو به من گفت
خوبی الهه نمیخوای بیای؟
سرمو به معنای موافقت تکون دادم
دستشو دراز کرد
پاشو پس منتظر چی هستی
لبمو به دندون گرفتم همزمام اشک درشتی از چشمم چکید
نمیتونم
عمه بشین شما
بعد هم با دو قدم خودشو رسوند کنارم زانو زد
مامان که انگار تازه متوجه شد بود چه اتفاقی افتاده تو سر زنون اومد سمتم
کجات درد میکنه بگو؟
دستمو گذاشتم پهلوی راستم
بدون تعلل گوشه ی لباسمو زد بالا که بی اختیار دستشو گرفتم
بذار ببینم چیشدی خوردی زمین
سرمو تکون دادم
چرا اخه مگه چخبر بوده بخدا راضیه از تو سالمتره
دستمو گرفت صورتشو اوورد نزدیک صورتم
میتونی بلند شی؟؟ کمکت میکنم
وزنمو انداختم روی دستاشو آروم بلند شدم تکیه زدم به نرده ی پله ها
چرا به من نمیگی خوردی زمین
مامان شما حواست به من نبود اصلا
بذار برم چادرشو بیارم نمیتونه بره بالا دیگه
مامان رفت سمت اتاقم
محمد مهدی صورتشو بهم نزدیک تر کرد پرسید خوبی
انگار از تو خواب بلند شده بود رفته بود بیمارستان
شلوار گرمکن سفید مشکی ادیداس پوشیده بود بدون جوراب و احتمالا با دمپایی عربی رفته بود
خنده ای کرد و گفت
خیلی نامیزونم نه؟
دردمند خندیدم
نه خوبی
از تو خواب بلند شدم رفتم
راضیه چطوره
خوبه به هوش میاد تا صبح
مامان مانتو به دست اومد پایین
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
|°🍃
#با_یاد_خدا ...
#برای_خدا ...
و #به_نام_خدا ♥️
️ °•°🌸 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸°•°
🍃 *﷽ 🍃
#سلام_امام_زمانم💚
بودنت هدیہ اے است
کہ هر روز رو نمایی میشود
با یک سلام تازه
عطر تازگی را
بہ تکرارهایمان برگردان
سلام برامامی کہ
از پدر بہ من مهربان تر اسٺ
اللهــم عجــل لولیـک الفــرج
🌼🍃🌺🍃🌼
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
مشکلاتِمن؛
فقطکنجحرمت حلمۍشود:)💔!
-#حســین [ع]🌿
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
『🖤•°』
〖حسینےبمان♥️حسینےبمیر🌱
امیرےحسینونعمالامیر🌿°•〗
🌸🍃•°↷
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت86 مامان غریبونه نشست کنارم و اشک ریخت من غریبونه
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه
#پارت87
بیا مادر بپوش بریم دلم همینجور مثل سیر و سرکه میجوشه دلم کبابه برای خواهرم
اروم اروم اشک میریخت و کمکم میکرد مانتو رو بپوشم دستامو که رد کرد آخم رفت بالا
مهمدی اومد جلو تر دست مامانو گرفت
عمه شما برید سمت ماشین من کمکش میکنم برید حالتون خوب نیست
مامان گوشه روسریشو به دماغش کشید
مواظبش باشی عمه نخوره زمین باز من نمیتونم وایسم جون ندارم
چشم برید شما
مامان سلانه سلانه رفت سمت خروجی
درحال بستن دکمه های مانتو بودم که مهدی گفت
بذار کمکت کنم
بی توجه به احوال من و دمای بالا رفته ی بدنم دستشو اوورد سمت مانتو و دکمه ی بالای شکممو لمس کرد و آروم آروم بست تا رسید به دکمه ی اخر
نگاهی به شلوار خواب صورتی گل گلیم کرد و با شیطنت گفت
نکنه میخوای با اینا بیای ننه نقلی
با مشت کوبیدم سر شونه ش و حرصی گفتم
خجالت بکش ننه نقلی ننه بزرگته
بعد هم چادرمو گرفتم دورم و شلوار لی که مامان اوورده بود رو روی شلوار راحتیم پوشیدم
دکمه شو میبستم که مهدی کلافه گفت
بجنب دیگه عمه منتظره
برگشتم سمتش خواستم چادر رو ببرم روی سرم که پهلوم تیر کشید چشممو بستم و خم شدم سمت راست
بگو کمکت کنم خب لجبازی میکنی
جوابی ندادم
چادر رو گرفت و روی سرم نگهداشت کششو کشید پشت موهام و آروم دو طرفشو داد دستم
خوبی الان؟
چشمامو باز و بسته کردم و جواب دادم بهترم
با دست اشاره کرد که بریم بیرون من جلوتر بودم و محمدمهدی یه قدم پشت سرم ولی کنارم دنبالم میومد
کفشات کجاست من بیارم؟
تو جاکفشی گذاشته مامان اون مشکیه رو بیار
خم شد از کمد جاکفشی با مکث چند ثانیه ای کفش آل استار مشکیمو آوورد و جلوی پاهام جفت کرد
خواستم خم شم که با دست مانع شد
خم نشو کمرت درد میگیره پاتو بیار بالا کمکت میکنم
چشمامو بستم و پامو اووردم بالا کف پامو توی دستاش گرفت و برد توی کفش
فیکس که شد بندشو دور مچم بست با برخورد انگشتاش با پوست پام تمام تنم مور مور کرد و سیخ سیخی شد
چشمامو محکم تر روی هم فشار دادم تا غلبه کنم به حسایی که از اعترافشو میترسیدم
چرا چشماتو بستی تموم شد بریم
خداروشکر میکردم که عجله داشت و کنکاش نکرد رفتار غیر طبیعیمو
به ماشین رسیدیم در سمت عقب رو برام باز کرد چادرمو گرفت بالا و اشاره کرد که بشینم
بعد هم چادرمو جمع کرد و گرفت روی پام
زیر لب تشکری کردم و سعی کردم تمرکز حواس داشته باشم تا لو ندم حس درونیم رو
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانالهاۍمــا در ایتـــــا👇
🎭 @fotoactor 🎭
🍂 @elahestory 🍂
💑 @khateratezanane 💑
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞