eitaa logo
🍂 الهه 🍂
6.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
59 ویدیو
3 فایل
تبلیغات پر بازده👇 https://eitaa.com/joinchat/2078212208C12847e46a5 رمان آنلاین الهه به قلم سیین باقری نویسنده رمان 🌹ماهورا
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🌊•• مَنَم‌عَبدِ‌گُنَه‌کار‌..! ولی مجنون ِ‌حُسَین!(: -باران‌راد :) کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
•{ 🌙 •{ 🌱 • کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت145 #نویسنده_سیین_باقری _اینجا چیکار میکنی پسردای
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 اخر مجلس بود که زن دایی در گوش مامان ملیحه پچ پچی کرد و مامان برگشت سمتم و گفت _یه زنگ بزن احسان بگو بلند شن زن داییت سرش درده نیم نگاهی به زن دایی انداختم چشمی گفتم و شماره احسانو گرفتم _جان اجی صداش گرفته بود انگار گریه کرده باشه _اگه میشه بیاین بریم خونه زن دایی سرش درد میکنه _آ چشم بیاین بیرون جای قبلی قطع کردم و رو به مامان گفتم _بریم دارن میان _ببخشید توروخدا الهه دوست داشت بازم بمونه _چه حرفیه زن دایی من مشکلی ندارم با پوشیدن کفشهامون رفتیم سمت خروجی که توی درگاه در محمد مهدی منتظرمون ایستاده بود _خوبی مامان؟ زن دایی دست مهدی رو گرفت با مهربونی جواب داد _خوبم عزیزم سرم دردمیکنه فکر میکنم برای بوی حلوای امروز باشه _حتما همونه زن داداش چقد گفتم شربتشو من میریزم احسان با ماشین اومد رو به رومون ایستاد و تک بوقی زد مهدی در رو باز کرد اول من نشستم بعد مامان و بعد هم زن دایی خودشم رفت جلو نشست احسان از اینه ی جلو نگاهی به به عقب انداخت _خوبی زن دایی؟ _خوبم عزیزم چیزی نیست چشمای احسان بعد از گریه قرمز میشد و مشخص بود دلی از عزا دراوورده و هرچی گلایه داشته اوورده سمت اباعبدلله نزدیک های کوچه باغ منتهی به باغستون بودیم که مهدی پرسید _عمه همسایه جدید باغستون کیه؟ _چطور مگه عمه جون من ندیدمشون که _نمیدونم منم امروز دیدمشون دخالت کردم توی بحثشون _من روز اول ماه محرم دیدمشون احسان نگاه مشکوکی بهم انداخت _همون روزی که رفتم بیرون نگران شدین بین دسته های عزاداری اقاهه رو دیدم صبحم که براشون نذری بردم _متوجه نشدی فامیلیشونو؟ رو به مهدی گفتم _نه ولی یه جورین تازه ازم پرسید فامیل شما چیه جوابی ندادم خوف کردم زن دایی خندید و دستمو گرفت توی مشتش دیگه کسی چیزی نگفت تا برسیم به خونه جلوی در همسایه دوتا ماشین پارک بود که راننده هاشون تکیه زده بودن بهش و درحال مکالمه بودن مهدی مشکوک گفت _نمیدونم چرا اینا به دلم نمیشنن احسان خندید و جواب داد _مگه دیدیشون _اره یه اقای میانساله و یه پسر و دختر جوون در همین حین ماشینی با سرعت خیلی زیاد کوبید پشت ماشین احسان و جیغ و داد هممون بالا رفت 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️⛔️⛔️ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
|°🍃 .‌.. ... و 💚 ️ °•°🌸 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌸°•°
『🖤͜͡🕯』 در مشـهد و مدیـنہ خدایا چہ محشرسٺ شال عزا بہ گردن یا بن الحسن بیا ڪه تسلا دهیم تو را چون "مجتبی" و "رضا و "پیغمبر" اسٺ. کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
💚🌱 |این تار های صوتی من کوک اسم توست |آواز عــشــق مــن بشود یـک دهن حسن ✋🏻🌿 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
🍂 الهه 🍂
#پارتِ‌قبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه #پارت146 #نویسنده_سیین_باقری اخر مجلس بود که زن دایی در
👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 خواستم پیاده شم که محمد مهدی داد زد _بشین سرجات هیچکدوم پیاده نمیشین از صدای بلندش ترسیدم و کز کردم تو بغل مامان احسان و محمد مهدی پیاده شدن رفتن سمت ماشینی که از پشت زدن بهمون اون چند نفری که جلوی باغ همسایه بودن هم اومدن کنار ماشین ما نمیدونم چجوری و یهو جمعیت بیشتر از ده نفر شد _یا جد سادات خودت کمک کن _اروم باش ملیحه چیزی نشده که مامان با استرس ادامه داد _پروانه کاش بابا رو خبردار کنیم _محمد مهدی گفت پیاده نشیم مامان عجله کرد و فشاری به من وارد کرد _الهه پیاده شو زنگ خونه رو بزنم بابا بیاد دم در بزرگتره بالاخره با استرس و ترس پیاده شدم محمد مهدی که نگاهش به طرف ما بود لب زد _بشین توجهی نکردم مامان پیاده شد رفت سمت در باغستون زن دایی کامل برگشته بود نظاره گر بحث بود منم میخکوب افرادی بودم که نمیدونم چجوری زیاد شدن راننده ماشینی که مقصر بود با لحنی که بی شباهت به افراد مست نبود انگشت به یقه احسان کشید و کش دار گفت _ببین دااااشی تو یهو زدی روی ترمز منم پشتتتتت بودم حالام میگی مقصررر نیستی مگه میشهههه بعد هم شروع کرد به قهقهه زدن احسان زود جوش مگه میتونست تحمل کنه این حجم از پررویی و دروغگویی رو یقه پسره ی لاغر مردنی رو گرفت و کمی کشیدش بالا و غرید _مردک احمق انگار حرف حالیت نیست و کوری نمیبینی که که از پشت زدی منم که انقدر خورده بودم عقل از سرم میپرید محمد مهدی داشت تلاش میکرد از همدیگه جداشون کنه ولی دوستای اون پسره تمایل به درگیری داشتن ناغافل پشتی کوبوندن تو صورت احسان که این خودش شروع دعوا بود دو نفر به اینهمه آدم مامان جیغ میزد احسان کشتیش احسان وای زندایی پیاده شده بود و مچ مهدی رو گرفته بود ماشین دیگه ای اومد کنار پای من جوری ترمز گرفت که کل فضا گرد و خاکی شد و چند لحظه چشمامو بستم دستی روی دستام احساس کردم که سعی داشت منو بکشه سمت دیگه ای سعی کردم چشمامو باز کنم جلوی دیدم تار بود اما لحظه اخر متوجه شدم که ضربه ای سرم خورد و پرت شدم تو ماشین 👇 https://eitaa.com/elahestory/135 ⛔️⛔️⛔️ کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑 💞 💞❣ 💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞❣💞
‌. ◾️ امام علے ؏ ؛ خداوند انسانى بهتر از محمّد صلى الله عليه و آله نيافريدھ است... ۴۴۰/۱ 🥀 ۲۸صفر کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
.📸✨. . . . . | 🌱 | 🥰 خدایا!‌ می‌دونم‌که‌حواست‌بهم‌هست...❤️🌼 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
[💍♥] برای‌خنده‌هایت‌وان‌یکاد‌خوانده‌ام ودر‌میان‌گیسوانت‌صدقول‌هواللّٰه‌بافتم تابدانـے... کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
شمارھ‌‌تلفن‌امام‌رضا: 🖇05148888 رفع‌دلتنگـی‌ڪنید:)🍃 برای‌ِمنم‌دعا‌ڪنید💛 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌
«🕊🍁» . . هـمه داننـد ڪه ایـران سـر و سامـان دارد.. تڪیہ بَـر پرچـم سلطـان خـراسـان دارد..🖤✨ . 😌🍃 کانالهاۍ‌مــا در ایتـــــا👇 🎭 @fotoactor 🎭 🍂 @elahestory 🍂 💑 @khateratezanane 💑‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌