||✨بِسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم🧿🦋||
||✨صبحتونبخیر😍✋🏻||
هر روز دعوتید به محفل #صلوات😍👇
https://EitaaBot.ir/counter/o1af
از طریق لینک؛ سهم امروز خود را ثبت کنید☝️
کانالهاۍ رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
و امیدوارم امروز برات یکى از همون روزایی باشه که یه خبرخوشحال کننده میشنوی 😍
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
#بیو
𝓵𝓸𝓿𝓮 𝓶𝓮 𝓯𝓸𝓻 𝔀𝓱𝓸 𝓲 𝓪𝓶 🧡
منوبخاطرچیزیکههستم
دوستداشتهباش ..🍁
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
من،،لغتنامهٔ
اشعاردلـــ♡ـم
ذکرتـــوشد..❤️
#الایاایهالمحبوبقلبِبےپناهمـیاحسین🍃
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
⌈🖤☁️🕊":)
منعشقرآ
کنارضریحتشناختم !
باقےتمامشان ؛
هیجاناتِڪاذباست :)
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
رفیق..
ظہورنزدیکترازاونچیزیہ
کہذهنوعقلومنطقما؛درکشکنہ!
کوچیکترینکارما..
دقتکن #کوچیکترینکارما
توظہورآقااثرداره🌿|
#امامحسینزمانمونـ❤️
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
یادت باشد #بسیجی تمام عمرش میجنگد
#مشکلات #خستگی #بی_خوابی باشد برای #قبرهایمان
آنجابرای سالها #استراحت خواهیم کرد
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت319 #نویسنده_سیین_باقری
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت320
#نویسنده_سیین_باقری
عمه لیلا و مامان مهری به محض دیدن عمه ملیحه از دلتنگی این چند ماه شروع کردن به زاری و این وسط فقط عمه سهیلا بود که دخترشو میدید و کاری به دیگران نداشت
_کجا رفتی ملیح کجا بودی ببینی بابا چجوری آب شد پیر شد
عمه از آغوشش در اومد فین فین کنون جواب داد
_بمیرم الهی من که همه جا مقصر منم بمیرم که از دست من ارامش نداشتین
هممون نوچی کردیم مامان پروانه زودتر گفت
_این چه حرفیه ملیح جان مگه سرنوشت آدم دست خودشه؟
عمه سهیلا با بد ذاتی طعنه زد
_سرونوشت ادم دست احمقی نکردن خودشته از وقتی دل دادی به دل اون خواهر برادر هم خودتو بدبخت کردی همه مهدی رو به کشتن دادی
عمه ملیحه چشماشو بست بابا محسن با عصبانیت جوابشو داد
_بس کن سهیلا ترمز بریدی چی میگی برای خودت
نگاه نگران مامان رفت پی استرس بابا
دلم برای خودم و مامان عقیله ی مظلومم که سوخت دلم برای مامان پروانه ام آتیش گرفت
هربار یادآوری شد که قرار بود پس زده بشه تا عقیله بشینه جاش ولی عقیله بزرگواری کرده جا خالی داده
هربار بابا استرس گرفته برای عقیله و مامان پروانه توی خودش شکسته از گذشته ای که با کامش زهر شده
خودمو بهش نزدیک کردم از زیر چادرش دستشو گرفتم و فشردم
_مگه بد میگم داداش؟ اگه این دل نسوزونده بود براشون نه خودش اواره بود نه اون بچه بی پدر و مادر بزرگ میشد
قبل از اینکه کسی سمتش براق بشه با تلخی جواب دادم
_بی پدر و مادر کسی بزرگ میشه که محبت نبینه نه این بچه ای که میگین من هم مادر داشتم هم پدر که از جونشون برام مایه گذاشتن
انگشت تهدیدمو گرفتم
_پس هرموقع خواستین طعنه بزنید و خون کنید دل خواهر برادرتون رو از من مایه نذارید عمه بار آخر بود که گفتم
ناباور نگاهم کرد دید از موضعم کوتاه نمیام خواست به سمت مامان مهری شکایت کنه که جواب گرفت
_سهیلا بس کن تا کی میخوای نبش قبر کنی بس کن باباتون نفسای آخرشه تو میخوای کنایه ی گذشته رو بزنی؟
سست شدن و سقوط عمه ملیحه روی دو زانو باعث جیغ داد و خاتمه ی بحث شد
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانال رمــان دوم مـــــا👇
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
🍂 الهه 🍂
#پارتِقبلی👆👆👆👆 💞❣💞❣💞 💞❣💞❣ 💞❣💞 💞❣ 💞 #الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت) #پارت320 #نویسنده_سیین_باقری
#پارتِقبلی👆👆👆👆
💞❣💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞
💞❣
💞
#الهه(رمان انلاین بر اساس واقعیت)
#پارت321
#نویسنده_سیین_باقری
با همکاری رضا و پرستارا عمه رو منتقل کردن اورژانس ولی انگار کار بابا با عمه سهیلا تموم نشده بود
_جمع میکنی همین الان از اینجا میری هروقت خبری بهت رسید بیا
عمه از ترس جوابی نداد و روی صندلی کنار مامان مهری نشست انگار قصد رفتن نداشت
مامان پروانه که شونه هاش سنگین بود از حرفای سنگینی که شنیده بود انگشت دستمو کشید
نگاهش کردم زیر لب نالید
_میرم بیرون هوا بخورم
قلبم سوخت دستشو گرفتم پشت سرش راه افتادم
چند قدم بعدی باباهم دنبالمون اومد
_کجا
مامان دستشو بیحال تکون داد
_هوا بخورم میام
_بریم اتاق من
_نه محسن نیاز دارم به هوای بیرون
باباشرمنده بود و اینو من درک میکردم که اندازه ی خودش غد و لجباز بودم
_میخواین بیام؟
یکم مهربونی چاشنی کلامم کردم
_من هستم بابا شما کار دارین
لبخند نزد سرشو تکون داد و راهشو کج کرد رفت سمت اتاقش
دست مامان پروانه همچنان توی دستم بود لحظه ای به خودم لرزیدم از سرمای هوای بیرون مامان پروانه بیشتر
روی نیمکت سبزرنگ بیمارستان نشست کاپشنمو در آووردم و انداختم روی شونه اش کنارش نشستم
دوست داشتم مرحم و محرم دلش باشم ولی نمیدونستم از کجا شروع کنم
خیلی نگذشت که خودش زبون باز کرد
_روزی که محسن اومد خواستگاریم با جون و دل پذیرفتمش روزای خوبی داشتیم هرچند میدونستم خیلی پایبند به من نیست ولی دلم خوش بود به بودنش اون زمانا بعد از جنگ یه عده خیلی زیادی از ادمای پولدار از ترس اینکه دوباره جنگی بشه پاشدن رفتن خارج از کشور بابامم وضع مالی خوبی داشت گفت میره سوئد گفت جورمیکنه من و محسن هم بریم
راضی شد ولی شب قبل از پرواز نمیدونم چجوری مهدی کشته شد
یه چیزی تو قلبم فرو رفت
_مهدی که کشته شد محسن توجهش از من کمتر شد و میلش به گذروندن اوقاتش با بچه ی چند روزه ی مهدی بیشتر بود هرچند دلم خبر میداد که خانومی عقیله به دل هرکسی میشینه
اشکش جاری شد
_لب باز نکردم به گله و شکایت دیگه اینجا کسی رو نداشتم همه خانواده رفته بودن سوئد تنها امیدم محسن بود که یه لنگ پا نشسته بود میگفت بیوه ی مهدی رو به عقدم در بیارین بیوه ی مهدی ولی خانوم تر از این حرفا بود میگفت به حجله ی عروس چند روزه نمیرم
آهی کشید و ادامه داد
_منم اون روزا ماه اخر بارداریمو میگذروندم هرچند امیدی به موندن بچه ی اینیکیمم نداشتم چون دکتر گفته بود هربار باردار بشی بچه ات مرده به دنیا میاد
هق هقش بلند تر شد
_از یه طرف بچه ام مرد از یه طرف محسن بهونه گیر شده بود
دلم طاقت نیاوورد به آغوش کشیدمش
#رفتن_به_پارت_اول👇
https://eitaa.com/elahestory/135
#کپی_حرام_و_پیگرد_قانونی_دارد⛔️⛔️⛔️
کانال رمــان دوم مـــــا👇
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
💞
💞❣
💞❣💞
💞❣💞❣
💞❣💞❣💞
#شهیدانہ
خیلے درس میخوند
هلاڪ میکرد خودشو..
هربار کہ بھش مےگفتم :
-بسہ دیگہ! چرا آنقدر
خودتو اذیت میکنـے؟!
مےگفت :
-اذیتے نیست😅
اولاً کہ خیلے هم کیف میده
دومًا هم وظیفمونہ!
باید اینقدر درس بخونیم
کہ هیچکسے نتونہ بگہ
بچہ مسلمـونا بیسوادن!
#شهید_محمدعلے_رهنمون
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
#حرفحقـ🙂✋🏼
+پروفایل ؟!
-حسینۍ
+بیو ؟!
-حسینۍ
+تمگوشی ؟!
-حسینۍ
+تیپوقیافه ؟!
-حسینۍ
+ڪانال؟
-حسینۍ
+دلتچی ؟!
و...💔
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2
#گـرفتـارم...
و
#دربنـد...
و
#خستـه...
نـگـاهم بـه #عکستـان کـه می افتـد، #خستـگی و #نـاامیـدی پـر میکشد...
احسـاس میکنـم بـه خـاطـر #آرامش نـگـاه صـاحب ایـن عـکس هنـوز #صـدایـم بـه آسمـانهـا میـرسـد😢💔
#شهـدا_گـاهی_نـگـاهی
کانال رمان دوم مــا در ایتـــــا👇
🍂 @elahestory 🍂
https://eitaa.com/joinchat/3287613497C09702d10a2