eitaa logo
کانال فرهنگی استاد الهی دوست
137 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
400 فایل
مسائل فرهنگی اخلاقی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸ای زادگاه و خانه پیغمبران، ای قدس 🔹جزئیات برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس در اصفهان @isffarsna
اخلاص در خدمت گزاری به حضرت سیدالشهدا علیه السلام(داستان ملاعزیز منبری) اخلاص در خدمت گزاری به حضرت سیدالشهدا علیه السلام(داستان ملاعزیز منبری( (راوی این داستان شیخ علی اکبر ترک، منبری معروف تهران پسر ملاعزیز بوده است( برنامه ملاعزیز برای وعده دادن منبر در ماه محرم اینطور بوده که اشخاص در فاصله بین عید قربان و عید غدیر مراجعه می‏کرده‏اند و از ایشان درخواست منبر می‏کرده‏اند. پس از عید غدیر ایشان جواب می‏داد و مشخص می‏کرد که کدام دعوت را پذیرفته و کدام را رد می‏کند. در یک سالی، قبل از این ایام، زنی به ایشان مراجعه می‏کند و درخواست می‏کند که ایشان روضه‏ای برایش بخواند. او می‏گوید: من یک تومان (که در آن دوران مبلغ زیادی بوده) می‏گیرم زن می‏گوید: کار من رختشویی است و تمام پس انداز من در ماه، ۲۴ شاهی (یک قران و خمس قران) است، ملاعزیز می‏گوید: همان که گفتم. زن می‏رود و یک پارچه مخمل با ارزشی که داشته می‏آورد و به ملاعزیز می‏دهد و او هم قبول می‏کند روضه‏ای می‏خواند. به طور معمول از روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب افراد می‏آمده‏اند برای درخواست منبر. ولی در آن سال اتفاقاً کسی نمی‏آید تا غروب می‏شود و فردا و پس فردا و همینطور روزهای دیگر، کسی مراجعه نمی‏کند تا ایام محرم می‏رسد در اول محرم نوکر ملاعزیز که معمولاً با هم منبر می‏رفتند، برای رفتن به منبر، به منزل ایشان می‏آید، ولی او نمی‏توانسته به نوکرش هم بگوید که امسال کسی ما را دعوت نکرده، لذا بعد از آنکه قدری با هم با اسب حرکت می‏کنند به نوکرش می‏گوید، من حالم مساعد نیست تو برگرد، من بعداً می‏آیم وقتی نوکر برمی‏گردد، ملاعزیز به تاخت می‏رود اطراف تبریز و موقع شب به یکی از روستاها می‏رسد و سراغ کدخدا رفته و به او می‏گوید: امسال به نظرم رسید که نباید فقط در تبریز انجام وظیفه کنم و خوب است به اطراف هم بیایم، لذا تصمیم گرفتم اینجا بیایم. آنها هم خوشحال شدند که ملاعزیز برای تبلیغ به روستای آنها آمده و مجلسی برای ایشان ترتیب می‏دهند. آخر شب ملاعزیز را به منزل یکی از متمکنین آن روستا راهنمایی می‏کنند چون مرسوم بوده که آن شخص میزبانی مبلغین را به عهده بگیرد. ملاعزیز هم به منزل آن شخص می‏رود و تا آخر دهه مجلس گرم و با حالی داشته است. شب عاشورا چوپانهایی که گله‏ها را بیرون می‏برده‏اند به مناسبت شب عاشورا کارشان را تعطیل می‏کنند و سگ یکی از گله‏ها که متعلق به صاحب همین خانه بوده را تحویل صاحب خانه می‏دهند. ملاعزیز در نیمه آن شب بیدار می‏شود و برای قضای حاجت بیرون می‏رود. سگ -که ملاعزیز برایش غریبه بوده- شروع می‏کند به پارس کردن و به طرف او می‏آید. ملا از ترس سگ عقب عقب می‏رود که ناگهان در یک گودالی سقوط می‏کند. از صدای پارس سگ، عروس صاحب خانه بیدار می‏شود و می‏بیند ملاعزیز در 
نیمه آن شب بیدار می‏شود و برای قضای حاجت بیرون می‏رود. سگ -که ملاعزیز برایش غریبه بوده- شروع می‏کند به پارس کردن و به طرف او می‏آید. ملا از ترس سگ عقب عقب می‏رود که ناگهان در یک گودالی سقوط می‏کند. از صدای پارس سگ، عروس صاحب خانه بیدار می‏شود و می‏بیند ملاعزیز در گودال افتاده، دستش را دراز می‏کند تا او را بیرون بیاورد خودش هم در گودال می‏افتد. بعد شوهر این زن هم بیدار می‏شود و ملاعزیز را بیرون می‏آورد اما آن زن که در آنجا افتاده بود از ترس چیزی نمی‏گوید و صدایش در نمی‏آید. ملاعزیز همان موقع به سرعت به منزل کدخدا می‏رود و جریان را برایش تعریف می‏کند. کدخدا به او می‏گوید: هر چه زودتر از روستا خارج شوید چون صاحب آن خانه چهار پسر دارد که هیچ کس حریف آنها نمی‏شود و همین که متوجه قضیه شوند خطر کشته شدن برای تو دارد. ملاعزیز فوراً حرکت می‏کند و قبل از طلوع آفتاب خودش را به تبریز می‏رساند و فوراً آن زن را که درخواست روضه کرده می‏خواهد و وقتی زن می‏آید جریان را برایش نقل می‏کند. آن زن هم قدری روضه‏خوانی می‏کند و خطاب به حضرت سید الشهدا علیه السلام می‏کند که: «شما نتوانستی پیراهن مرا در دست نامحرم ببینی، چگونه توانستی اهل بیت خود و دختران پیامبر«صلی الله علیه وآله» را در دست نامحرمان اسیر ببینی.» ملاعزیز آن پارچه و پولی را که گرفته بود ردّ می‏کند. همین که زن می‏رود افراد یکی پس از دیگری برای دعوت می‏آیند و دوباره کار ملاعزیز می‏گیرد. ❖خلاصه اینکه باید توجه داشت به افراد به سبب فقرشان جواب رد داده نشود و الاّ ممکن است چنین گرفتاریهایی برای شخص پیش بیاید. مهم این است که قصد قربت و خلوص باشد تا هم نتایج دنیوی و هم نتایج اخروی مترتب گردد.
💠 صلوات خاصه امیرالمومنین علیه السلام ⚫️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ‏] وَ وَزِيرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ‏] عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ویدئویی عجیب از حسین یزدی! 🔸 پس از مرگ حسین یزدی جاسوس ساواک و حامی رضا پهلوی ویدیوی منتشر شد که همه (خصوصا اپوزیسیون ) را شگفت زده کرد. ✍فکر می کنید جمهوری اسلامی در میان اپوزیسیون چند تا از این جاسوسان دارد که بعدا کشف خواهند شد؟!
مولا علی (ع) در بهترین مکان متولد شد(کعبه) در بهترین روز متولد شد(جمعه) جانشین بهترین پیامبر بود(محمد ص) همسر بهترین زن دنیا بود(فاطمه س) پدر بهترین بچه های دنیا بود(حسن و حسین ع) در بهترین ماه به شهادت رسید (رمضان) در بهترین شب ضربت خورد(اول قدر) در بهترین شب شهید شد(دوم قدر) در بهترین حالت بود که ضربت خورد(نماز) در بهترین حالت نماز بود (سجده) ای بهترین بهترین ها دستمان را بگیر 🌸 🍃🌸 ┈┈•✾🌸✾•┈┈ 🌺🌿🌺🌿❣
آیت الله العظمی جوادی آملی: «برای ما حوزويان هيچ چاره‌ ای نيست مگر اينکه نهج البلاغه را کنار قرآن کريم مثل رسائل و مکاسب درس بخوانيم، چون حوزه وقتی می ماند که با نهج البلاغه زندگی کند» درس اخلاق ۹۷/١٠/١٣
21.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرقی نمی‌کند کجای‌ دنیا؛ همه جا منتظرت هستیم 🔹ویدئو دیدنی از خواندن دعای سلامتی امام زمان توسط یک کودک مقیم لندن، در ایستگاه راه‌آهن تهران @TasnimNews
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شیخ حسین انصاریان در مراسم شب ۲۳ رمضان: 🔹دخترم که از روی لجبازی روسری بر می داری این لجبازی ربطی به بنده خدا نداره این لجبازی با خداست که به آیات احزاب و نور برمیگرده 🔹خدا میگه دخترم من روزی‌ت رو بهت دادم، با کی لجبازی می کنی. خواهرم جرم پروردگارچیه که با قرآنش مخالفت میکنی، حیف نیست؟!