📸ای زادگاه و خانه پیغمبران، ای قدس
🔹جزئیات برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس در اصفهان
@isffarsna
اخلاص در خدمت گزاری به حضرت سیدالشهدا علیه السلام(داستان ملاعزیز منبری)
اخلاص در خدمت گزاری به حضرت سیدالشهدا علیه السلام(داستان ملاعزیز منبری(
(راوی این داستان شیخ علی اکبر ترک، منبری معروف تهران پسر ملاعزیز بوده است(
برنامه ملاعزیز برای وعده دادن منبر در ماه محرم اینطور بوده که اشخاص در فاصله بین عید قربان و عید غدیر مراجعه میکردهاند و از ایشان درخواست منبر میکردهاند. پس از عید غدیر ایشان جواب میداد و مشخص میکرد که کدام دعوت را پذیرفته و کدام را رد میکند.
در یک سالی، قبل از این ایام، زنی به ایشان مراجعه میکند و درخواست میکند که ایشان روضهای برایش بخواند. او میگوید: من یک تومان (که در آن دوران مبلغ زیادی بوده) میگیرم زن میگوید: کار من رختشویی است و تمام پس انداز من در ماه، ۲۴ شاهی (یک قران و خمس قران) است، ملاعزیز میگوید: همان که گفتم. زن میرود و یک پارچه مخمل با ارزشی که داشته میآورد و به ملاعزیز میدهد و او هم قبول میکند روضهای میخواند.
به طور معمول از روز عید قربان قبل از طلوع آفتاب افراد میآمدهاند برای درخواست منبر. ولی در آن سال اتفاقاً کسی نمیآید تا غروب میشود و فردا و پس فردا و همینطور روزهای دیگر، کسی مراجعه نمیکند تا ایام محرم میرسد در اول محرم نوکر ملاعزیز که معمولاً با هم منبر میرفتند، برای رفتن به منبر، به منزل ایشان میآید، ولی او نمیتوانسته به نوکرش هم بگوید که امسال کسی ما را دعوت نکرده، لذا بعد از آنکه قدری با هم با اسب حرکت میکنند به نوکرش میگوید، من حالم مساعد نیست تو برگرد، من بعداً میآیم وقتی نوکر برمیگردد، ملاعزیز به تاخت میرود اطراف تبریز و موقع شب به یکی از روستاها میرسد و سراغ کدخدا رفته و به او میگوید: امسال به نظرم رسید که نباید فقط در تبریز انجام وظیفه کنم و خوب است به اطراف هم بیایم، لذا تصمیم گرفتم اینجا بیایم. آنها هم خوشحال شدند که ملاعزیز برای تبلیغ به روستای آنها آمده و مجلسی برای ایشان ترتیب میدهند. آخر شب ملاعزیز را به منزل یکی از متمکنین آن روستا راهنمایی میکنند چون مرسوم بوده که آن شخص میزبانی مبلغین را به عهده بگیرد.
ملاعزیز هم به منزل آن شخص میرود و تا آخر دهه مجلس گرم و با حالی داشته است. شب عاشورا چوپانهایی که گلهها را بیرون میبردهاند به مناسبت شب عاشورا کارشان را تعطیل میکنند و سگ یکی از گلهها که متعلق به صاحب همین خانه بوده را تحویل صاحب خانه میدهند. ملاعزیز در نیمه آن شب بیدار میشود و برای قضای حاجت بیرون میرود. سگ -که ملاعزیز برایش غریبه بوده- شروع میکند به پارس کردن و به طرف او میآید. ملا از ترس سگ عقب عقب میرود که ناگهان در یک گودالی سقوط میکند. از صدای پارس سگ، عروس صاحب خانه بیدار میشود و میبیند ملاعزیز در
نیمه آن شب بیدار میشود و برای قضای حاجت بیرون میرود. سگ -که ملاعزیز برایش غریبه بوده- شروع میکند به پارس کردن و به طرف او میآید. ملا از ترس سگ عقب عقب میرود که ناگهان در یک گودالی سقوط میکند. از صدای پارس سگ، عروس صاحب خانه بیدار میشود و میبیند ملاعزیز در گودال افتاده، دستش را دراز میکند تا او را بیرون بیاورد خودش هم در گودال میافتد. بعد شوهر این زن هم بیدار میشود و ملاعزیز را بیرون میآورد اما آن زن که در آنجا افتاده بود از ترس چیزی نمیگوید و صدایش در نمیآید.
ملاعزیز همان موقع به سرعت به منزل کدخدا میرود و جریان را برایش تعریف میکند. کدخدا به او میگوید: هر چه زودتر از روستا خارج شوید چون صاحب آن خانه چهار پسر دارد که هیچ کس حریف آنها نمیشود و همین که متوجه قضیه شوند خطر کشته شدن برای تو دارد.
ملاعزیز فوراً حرکت میکند و قبل از طلوع آفتاب خودش را به تبریز میرساند و فوراً آن زن را که درخواست روضه کرده میخواهد و وقتی زن میآید جریان را برایش نقل میکند. آن زن هم قدری روضهخوانی میکند و خطاب به حضرت سید الشهدا علیه السلام میکند که: «شما نتوانستی پیراهن مرا در دست نامحرم ببینی، چگونه توانستی اهل بیت خود و دختران پیامبر«صلی الله علیه وآله» را در دست نامحرمان اسیر ببینی.»
ملاعزیز آن پارچه و پولی را که گرفته بود ردّ میکند. همین که زن میرود افراد یکی پس از دیگری برای دعوت میآیند و دوباره کار ملاعزیز میگیرد.
❖خلاصه اینکه باید توجه داشت به افراد به سبب فقرشان جواب رد داده نشود و الاّ ممکن است چنین گرفتاریهایی برای شخص پیش بیاید. مهم این است که قصد قربت و خلوص باشد تا هم نتایج دنیوی و هم نتایج اخروی مترتب گردد.
💠 صلوات خاصه امیرالمومنین علیه السلام
⚫️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَخِي نَبِيِّكَ وَ وَلِيِّهِ وَ صَفِيِّهِ [وَ وَصِيِّهِ] وَ وَزِيرِهِ وَ مُسْتَوْدَعِ عِلْمِهِ وَ مَوْضِعِ سِرِّهِ وَ بَابِ حِكْمَتِهِ وَ النَّاطِقِ بِحُجَّتِهِ وَ الدَّاعِي إِلَى شَرِيعَتِهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ مُفَرِّجِ الْكُرَبِ [الْكَرْبِ] عَنْ وَجْهِهِ قَاصِمِ الْكَفَرَةِ وَ مُرْغِمِ الْفَجَرَةِ الَّذِي جَعَلْتَهُ مِنْ نَبِيِّكَ بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصْرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ نَصَبَ لَهُ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ صَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ویدئویی عجیب از حسین یزدی!
🔸 پس از مرگ حسین یزدی جاسوس ساواک و حامی رضا پهلوی ویدیوی منتشر شد که همه (خصوصا اپوزیسیون ) را شگفت زده کرد.
✍فکر می کنید جمهوری اسلامی در میان اپوزیسیون چند تا از این جاسوسان دارد که بعدا کشف خواهند شد؟!
مولا علی (ع)
در بهترین مکان متولد شد(کعبه)
در بهترین روز متولد شد(جمعه)
جانشین بهترین پیامبر بود(محمد ص)
همسر بهترین زن دنیا بود(فاطمه س)
پدر بهترین بچه های دنیا بود(حسن و حسین ع)
در بهترین ماه به شهادت رسید (رمضان)
در بهترین شب ضربت خورد(اول قدر)
در بهترین شب شهید شد(دوم قدر)
در بهترین حالت بود که ضربت خورد(نماز)
در بهترین حالت نماز بود (سجده)
ای بهترین بهترین ها دستمان را بگیر
🌸
🍃🌸
┈┈•✾🌸✾•┈┈
🌺🌿🌺🌿❣
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«برای ما حوزويان هيچ چاره ای نيست مگر اينکه نهج البلاغه را کنار قرآن کريم مثل رسائل و مکاسب درس بخوانيم، چون حوزه وقتی #انقلابی می ماند که با نهج البلاغه زندگی کند»
درس اخلاق ۹۷/١٠/١٣
21.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرقی نمیکند کجای دنیا؛ همه جا منتظرت هستیم
🔹ویدئو دیدنی از خواندن دعای سلامتی امام زمان توسط یک کودک مقیم لندن، در ایستگاه راهآهن تهران
@TasnimNews
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شیخ حسین انصاریان در مراسم شب ۲۳ رمضان:
🔹دخترم که از روی لجبازی روسری بر می داری این لجبازی ربطی به بنده خدا نداره این لجبازی با خداست که به آیات احزاب و نور برمیگرده
🔹خدا میگه دخترم من روزیت رو بهت دادم، با کی لجبازی می کنی.
خواهرم جرم پروردگارچیه که با قرآنش مخالفت میکنی، حیف نیست؟!