اِلبــــــا ؛
_آیا حاضری از چیزهایی که بیمارت کردهاند، بگذری؟
خون بالا میاره و میگه شربت زغالاخته خورده.
اِلبــــــا ؛
هی تو خوشبحالت الان گلودرد نداری ..
اینجوریه ک حتی آب هم به زور از گلوت میره پایین
تو سیاهیه شب اون نمیشه پیدا
پنهون میمونه از یه جفت چشم تنها ،
ولی میشه دیدش اگه باهم باشن همه چشما.