سلام صبح بخیر
💠 امیرالمؤمنین ع فرمود:
«اَلتَّجَارِبُ لاَ تَنْقَضِي وَ اَلْعَاقِلُ مِنْهَا فِي زِيَادَةٍ»
«تجربهها پايان نمیپذيرد و شخص عاقل از آنها بر دانش خود میافزايد.»
غررالحکم، حدیث ۱۵۸۰
روز و روزگارتان در پناه خدا
✍ عضو کمیسیون امنیت ملی انتهای ماجرا را صریح گفته است.
عقب نشینی غیرتاکتیکی عذاب الهی را بدنبال خواهد داشت.
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با نوای کاروان تا عرش رفت...
@Farsna
داستان
من کلاس اول دبستان بودم. این اخوی ما که اکنون دو سال از من بزرگتر هستند، كه بخاطر می آورم که در آن زمان هم، دو سال از من بزرگتر بودند، در همه جا و در همه کار با هم بودیم، عینهو دو تا شریک. یک روز دو نفری با هم رفتیم نان بخریم. نان در آن روزگار دانه ای دو قران یا شاید پنج قران بود. .
خلاصه! به سمت نانوایی می رفتیم که به یکباره اخوی هیجان زده گفتند: «پول، پول!».
گفتم: «کو، کجاست، کو پول؟!». یک دو قرانی روی زمین توی خاک ها افتاده بود.
آن زمان مثل حالا نبود و خیابان ها و کوچه های اطراف خانه ما، همه خاکی بود. خلاصه، ... اخوی دو زاری را برداشتند. نان را خریدیم و به خانه برگشتیم. مرحومه مادر در زیرزمین مشغول طبخ غذا بودند.
اخوی خوش خیال ما، نان را روی میز گذاشت و گفت: «اینم پیدا کردیم.» و دو قرانی را به مادر نشان داد.
مرحومه مادر پرسیدند: «از کجا؟!» اخوی گفت: «توی خیابون، روی زمین افتاده بود. صاحب نداشت.»
مادر گفتند: *«مگر پول، بی صاحب میشه؟! پول، روی زمین افتاده بود، تو هم برداشتیش؟!»*
اخوی گفت: «بله برداشتم.»
مادر گفتند: «با کدوم دستت پول رو برداشتی؟!»
اخوی از همه جا بی خبر گفت: «با این دست!».
آقا! ... این دست داداش ما که بالا آمد (خدا بیامرزد رفتگان شما را) این مرحومه مادرمان مثل اینکه دزد گرفته باشند، جوری این مچ دست اخوی را در دست گرفتند گویی دزدی در چنگ یک عدالتی گرفتار آمده که اصلاً عدالتش اهل پارتی بازی و سفارش و حق حساب و زير ميزی نیست. از ترس مجازات و سوز کیفر یک رعشه ای به تن ما اخوان افتاد، که انگار هر دو به بیماری پارکینسون مادرزادی مبتلا هستیم.
مرحومه مادر این اخوی نگون بخت ما را همینطور که به سمت چراغ خوراك پزي می بردند، فرمایش می کردند: «الان یک قاشق داغ می کنم، پشت دستت میذارم تا یادت بمونه پولی که مال تو نیست، بهش دست نزنی».
عزم مرحومه مادر برای مبارزه با هر گونه فساد اقتصادی (اعم از دانه ریز و یا دانه درشت) یک جزمی داشت، بیا و ببین. چشم تان روز بد نبیند، مادر شعله چراغ گاز را که روشن کردند، این اخوی ما زد زیر گریه. مثل ابر بهار اشک می ریخت.
از همان فاصله چند متری من هم سوزش آن داغ را زیر پوستم حس کردم و زدم زیر گریه. ... محشر کبری به پا شده بود. با کم و زیادش حداقل پنجاه دفعه این اخوی ما هی گفت: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!» بالاخره دل مادر به رحم آمد و گفتند: «این دفعه اول و آخرت بود؟!
اخوی هم به جمیع کائنات در عالم هستی، قسم یاد کرد که دفعه اول و آخرش باشد. مادر دست اخوی را که رها کردند، نگاه پر جذبه مادر به من دوخته شد. قلبم آمد توی دهنم.
فهمیدم که به عنوان مشارکت یا معاونت در برداشتن دو زاری مردم، متهم ردیف دوم پرونده هستم.
در کسری از ثانیه تجزیه تحلیل کردم که باید به یک جایی پناه برد. آن موقع امکانات نبود و ما نمی توانستیم به کانادا پناهنده شویم، پس هیچ جا بهتر از گوشه حیاط به ذهنم نرسید. مثل تیری که از چلهکمان رها شده باشد، پلههای زیرزمین را دو تا یکی کردم و رفتم داخل حیاط و چهارنعل دويدم سمت مستراح و (گلاب به رویتان) به مستراح گوشه حیاط پناهنده شدم.
در را هم از داخل به رویخودم قفل کردم.
صدای هر تپش قلبم را دو بار می شنیدم که صدای دومش مربوط به پژواک صدای قلبم از دیوارهای مستراح بود. مادر به پشت درب اقامتگاه من رسیدند و گفتند: «بیا بیرون!» ولی من فقط عاجزانه التماس می کردم: «غلط کردم مادر! مادر غلط کردم!». مرحومه مادر دریافتند با توجه به محل پناهندگی من، این «غلط کردم!» خیلی فراتر از یک «غلط کردم» معمولی است و حواشی زیادی بر آن مترتب است! بالاخره با کلی عجز و لابه، مادر امان دادند.
اکنون من از یک حبس خود خواسته مستراحی و یک کیفر داغ، رهایی جسته بودم. ندایی از درون به من نهیب زد که: «استثنائا" همین یک بار جستی ملخک!».
از آن زمان تا امروز بیش از چهل و اندی سال میگذرد. شما الان کل بودجه جاری و عمرانی ایالات متحده آمریکا را بسپار به این اخوی ما، دور از جان، اگر از گرسنگی بمیرد به پول دشمنش هم دست نمی زند كه هيچ، اصلاً نگاهش هم نميكند.
29.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😔 فریاد طلب کمک یکی از شیعیان نبل الزهراء سوریه از ایران و سپاه
15.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 تمثیل بچه فیل و طناب ...
⬅️ استعمارگران و تربیت نسلهایی با اندیشه ی "ما نمیتوانیم" 🧐🤔
استاد #رحیم_پور
🔴 در حوادث و مشکلات دوران غیبت چه کنیم؟
🔵 اسحاق بن يعقوب، نامهاى براى حضرت ولی عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) مىنويسد و از مشكلاتى كه برايش رخ داده سؤال مىكند. محمد بن عثمان عمری، نماينده آن حضرت، نامه را مىرساند.
🟡 جواب نامه به خط مبارک صادر می شود:
🟢 در حوادث و پيشامدها به راویان حدیث ما رجوع كنيد، زيرا آنان حجت من بر شمايند و من حجت خدا بر آنها هستم ... .»
📚 کمال الدین، ج۱، ص۴۸۵، ح۴
#امام_زمان
#سوریه
#آخرالزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️راستیآزمایی ۳تصویر پربازدید اخیر
📌 تصویر زندان مخوف صیدنایا
📌تصویر شکنجه زندانیان در سوریه
📌اولین تصویر بشار اسد در روسیه
🖋 #محمد_جوانی
🔴 جوادی یگانه، استاد اصلاح طلب دانشگاه تهران:
برای آنها که دل به فردای براندازی بستهاند!
❗️امروز دقیقا «فردای براندازی» در سوریه است و همین امروز، اسراییل ۱۵۰ بار به سوریهی بیدفاع حمله کرده و بخشهای دیگری از خاکش را اشغال کرده و دهها جنگنده نیروی هوایی سوریه را منهدم کرده است.
✅ مساله اسراییل، ویرانی ایران است نه سرنگونی جمهوری اسلامی. آنها همه منطقه را ضعیف و پرآشوب و سرگرم به خود میخواهند.
@rasadeakhbar313
آیا_بشار_اسد_به_ایران_خیانت_کرده_بود؟.mp3
4.58M
آیا بشار اسد به ایران خیانت کرده بود؟
⚫️ @jedal_siasi | جدال سیاسی