eitaa logo
کانال علمی پژوهشی کوثر
1.4هزار دنبال‌کننده
636 عکس
315 ویدیو
40 فایل
کانال علمی پژوهشی کوثر با هدف انعکاس فعالیت های مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران و ارائه محتوای علمی و پژوهشی ایجاد شده است. سفارش تبلیغات @Whc_ir راه ارتباط و ارسال نظر و مطلب @Whc_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام: اِرضَ مِنَ الرِّزقِ بِما قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّا به روزى اى كه قسمتت گشته راضى باش تا توانگرانه زندگى كنى 📘 غررالحكم حدیث2332 @elmikowsar
! فصل اول [قسمت دوم] هنوز صحبت مهسا تمام نشده بود که صدای زنگ خانه به صدا درآمد. طاهره با صدای کلفت و خشنی که شبیه صورتش بود چند قدمی برداشت و همانطور که در را باز کرد فریاد زد: - کیه این موقع شب؟! تا صحنه را دید سریع روسریش را جلو کشید و کمی حجاب گرفت، بقیه که از سکوت طاهره تعجب کردند به او پیوستند سرهای حسنا، مهسا و بهاره به همراه طاهره از لای در بیرون بود و صحنه را برنداز می کردند. پچ پچ دخترها زیاد شده بود که حاج آقا گفت: - ببخشید آخوند ندیدین تا حالا؟ طاهره پاسخ داد: - چرا! اما آخوند سگ به دست نه والا! خنده های ریز تازه داشت به خنده های درشت تبدیل می شد که حاج آقا صدایش را صاف کرد و نگاهش را از روی زمین برچید و رو به دخترها گفت: -اها! برا همین مزاحم شدم، رفتم آشغالا رو بذارم سرکوچه، دیدم جلو خونه شما وایستاده سگ شما نیست یعنی؟ مهسا که در حاضر جوابی شهره ی عام و خاص بود با همان صدای نازک و صورت کشیده، چشم های درشتش را کوچک کرد و گفت: - ببخشید ها مگه نباید ساعت ۹اشغالا رو ببرید؟ بعدم ما اصلا سگ نداریم و... طاهره اخم های درهمش را درهم تر کرد و نگاهی به مهسا انداخت تا دیگر صحبت نکند. دخترها اقا محسن همسایه ی دیوار به دیوار را تنها گذاشتند و پشت در شروع به مشورت کردند بالاخره پس از بحث و جدل های فراوان طاهره در را باز کرد گفت: - فقط تا صبح می تونه اینجا باشه! -ممنونم صبح انشالله میام میبرمش. -ببخشید اسمتون؟ حاج اقا یک پاکت شیر که برای سگ سفید کوچولو گرفته بود به طاهره خانم داد و با گفتن اسمش خداحافظی کرد.... بالاخره پس از اتفاقات حمله ی سگ و مهمان ناخوانده، دختراها دور هم نشسته بودند و تازه چایی دبش که دم کرده بودند را می خوردند که حسنا گفت: - راستی چرا خود حاج آقا تا صبح نگهش نداشت؟ همه ی سرها به طرفش چرخید و... 🙏 ادامه دارد ✍عشق آبادی ‌‌‌@farhangikowsar
🔺پژوهشگران به سمتی پیش روند که فعالیت آن‌ها در مسیر برتری اسلام باشد 🔸 همزمان با هفته پژوهش حجت الاسلام والمسلمین فاضل مدیر حوزه‌های علمیه خواهران سراسر کشور در حاشیه برگزاری نمایشگاه دستاورد‌های این مرکز بر تلاش پژوهشگران به منظور قرار گرفتن اسلام در عالی‌ترین مراحل خود تاکید کرد. متن کامل: https://news.whc.ir/news/131548 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir
💢 توجه توجه همراهان گرامی و شرکت کنندگان در دوره تنها تا شنبه فرصت دارند پاسخ تمرین و خودآزمایی درس سوم را به آیدی زیر ارسال کنند. @ahmadiashgabadi 💐 @elmikowsar
علم و عالمی با عکس پروفایل و... به دست نمیاد👆👆 ✨ @elmikowsar
💢 توجه توجه همراهان گرامی هم اکنون می توانند قسمت سوم رمان شبِ ✨ را از کانال زیر مطالعه و دنبال کنند.👇👇 https://eitaa.com/farhangikowsar ✨روابط عمومی و امور بین الملل
امام رضا علیه‌السلام: منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد الکافی: ج۲، ص۲۰۰ @elmikowsar
خوشه سازی و متن از خانم قلعه قوند شرکت کننده در دوره 👇👇👇 ✅ موضوع هسته : سیر و سلوک معنوی - از کجا آمده‌ام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟ وقتی به زندگی اولیاء الله فکر میکنم به احوالات و خلقیاتی که داشته اند غبطه میخورم سیر و معنوی شان برای دست یابی به و لقاء الله ، آتشی از طلب و شوق و عشق را در قلب من شعله می ور می سازد اما می‌دانم برای اینکه در این مسیر تقرب إلی الله قرار بگیرم باید داشته باشم ؛ جهادی از جنس جهاد اکبر ، مبارزه ی دشواری که جهاد با نفس نام دارد . شاه راه اصلی این مسیر نفس است . تهذیبی که از دل های شرعی همچون و و احکام شریعت عبور می کند و اگر سالک طریقی داشته باشد ، می تواند مراتب را نیز طی نماید و به فناء در توحید و توحید و توحید نائل آید . من معتقد هستم استاد طریق باید جزء الله باشد و خود مسیر را طی کرده باشد تا بتواند دستگیری باطنی از شاگردش را عهده دار شود . به راستی چقدر شیرینی و لذت در قرائت کریم با حزین در شب نهفته است . تجلی ، نهایت عشقِ مُحب به محبوب و معشوق حقیقی خویش است . سالک نباید از و غافل شود . البته بنا به درجات و احوالات سالکین توبه نیز مراتبی دارد . اول وقت تجدید عهد عاشق با معشوق خویش است . @elmikowsar
زن‌ها فهمیدند دست و دل‌بازی باعث تحقیرِ آن‌هاست پس حیا را پیش گرفتند و آن را به دخترانشان یاد دادند... 🏵 ویل دورانت 🏷 📖 لذات فلسفه، ص۲۹۱ 🌼 @elmikowsar
روحانی نباید الگوی حرف زدنِ مردم باشه باید الگوی عملِ مردم باشه. ✨ @elmikowsar
بزرگترین بالن دنیا هم که باشی یک روز یک سوزن پیدا میشه که پوستت را سوراخ کنه و هر چه هوا داری بریزه بیرون! 💨 از باد شدن الکی خوشحال نباش.... 🌙 🌐 @elmikowsar
یه متن زیبا در مورد : 😍👇 🍁 اولین باری که شنیدم شب یلدا طولانی ترین شب ساله با خودم فکر می‌کردم که لابد دو سه ساعت اضافه داریم تو این شب ولی بهم گفتن که فقط یه دقیقه طولانی تره و من با خودم گفتم خب این کجاش جشن گرفتن داره؟ توی یه دقیقه آدم چیکار می‌تونه بکنه؟ 🍁 اگه شمام مثل من این سوال توی ذهنتون اومده باید بگم توی این دقیقه‌ها میشه اندازه‌ی ساعت‌ها و سال‌ها زندگی دیگران رو شاد کرد. 🍁 توی این یک دقیقه‌ها می‌تونیم اونقدر به کسایی که نیاز دارن کمک کنیم و لبخند رو لبشون بنشونیم که تا سالها اون لبخند توی ثانیه‌های زندگی مون جریان داشته باشه. 🍁 یک دقیقه نهایتا شصت ثانیه است اما آدم می‌تونه توی شصت ثانیه برای خودش شصت سال خوبی به ارمغان بیاره. ❄️ شب یلدامون رو با کمک کردن به کسایی که بهش نیاز دارن طولانی تر کنیم! @elmikowsar⭐️
💢 توجه توجه ✨همراهان گرامی می توانند هم اکنون قسمت چهارم رمان .✨طلبگی انتخاب من است ✨ را از کانال زیر مطالعه و دنبال کنند. 🍉🍉 https://eitaa.com/farhangikowsar
✨استان ✨قروه درگزین 💠برگزاری نشست فرهنگی پژوهشی ✨بامحوریت:آسیب شناسی خانواده در جامعه امروز✨ 🎙سخنران:دکتر کمیل زکی خانی 🚩مشاور خانواده 🏢مکان:حوزه علمیه خواهران فاطمیه[س]درگزین ⏳تاریخ:۱۴۰۲/۱۰/۰۲ 🕰ساعت:۹الی۱۰صبح 💠پخش مجازی از طریق ورود به لینک https://eitaa.com/Hosseiniehmajazi_hawzah_khaharan ⟨⟨کانال حسینیه مجازی حوزه های علمیه خواهران استان همدان⟩⟩ ✨ @elmikowsar
✍پیامبررحمت(صلی الله علیه و آله):زمستان بهارمومن است،ازشب های طولانی اش برای شب زنده داری،و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد. 📚وسائل الشیعه،ج۷،ص۳۰۲ @elmikowsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در دوران درخشان محمدرضا پهلوی، رهبران سه کشورِ انگلستان، شوروی و آمریکا تصمیم گرفتند برای مذاکرات به تهران بیایند. حتی به شاه خبر هم ندادند چه برسد به اجازه! مثل اینکه وارد خانه‌ی خودشان شده باشند. فیلم واقعی این رویداد شرم‌آور ☝️😞 ✨ @elmikowsar 🕸
! فصل اول [قسمت سوم] - راستی چرا خود حاج آقا تا صبح نگهش نداشت؟ همه ی سرها به طرفش چرخید و طاهره گفت: - خوبه مشورت کردیم ها، حالا که گذشت! مهسا بلند شد استکان های چای دبش را که طعم اختلاس می داد جمع کرد و با چند قدم از اُپن آشپزخانه ی کوچک، با کابینت های فلزی کِرم رنگ گذشت و استکان ها را بالای ظرف های تلنبار شده روی سینک، جاساز کرد و از گوشه ی هالِ چهل متری به هر کدام از دخترها پتو داد و همگی کنار هم آماده ی خواب شدند... ناگهان طاهره با صدای سگ سفید کوچولو که از داخل حمامِ انتهای آشپزخانه می آمد بیدار شد و با چشم های نیم باز به طرف صدا رفت. در حمام را با صدای قریچ همیشگی باز کرد و گفت: -چته؟ حاج آقا خدا بگم چه کارت نکنه! هر چه صحبت کرد فایده نداشت و سگ به صدا دادن ادامه داد تا این که بهاره فریاد زد: -طاهره جان بیرون روی داره! - چی چی روی؟ مهسا و حسنا که از سر و صدا بیدار شده بودند به همراه بهاره گفتند: - بابا! پی پی داره! زحمتشو بکش! تا این جمله را گفتند همگی با هم خندیدند و با صدای خروپف قلابی خودشان را به خواب زدند... طاهره که همچنان زیر لب به آقا محسن غرولند می زد، سگ سفید کوچولو را به بیرون روی برد... . ساعت نزدیک هشت صبح بود، تلفن های همراه یکی یکی زنگ بیدار باش را زدند. طاهره برپا زد و همراه مهسا با سرعت برق آماده شدند. طاهره رو به و حسنا و بهاره گفت: - من میرم سرکار، مهسا هم میره دانشگاه! در و برا هیشکی وا نکنین، فقط آقا محسن اومد، این سگ سفید زشتو بهش بدین... . چند ساعتی گذشته بود که... 🙏 ادامه دارد ✍عشق آبادی ‌‌‌@farhangikowsar
توجه توجه همراهان گرامی تا فردا شنبه فرصت دارند پاسخ تمرین و خودازمایی درس سوم را به آیدی زیر ارسال کنند. @ahmadiashgabadi 💐 @elmikowsar
شب و روزْ مونسِ من، غمِ آن نِگارْ بادا سرِ منْ بَر آستانِ سرِ کویِ یارْ بادا 🌕شبتان الهی! @elmikowsar
✋ ✨صدای آمدنت را به گوش ما برسان زمان غیبت خود را به انتها برسان... ✨نگاه نافذ خود را بر این گدا انداز برای درد نهفته کمی دوا برسان... ✨اگرچه بهر ظهورت نکرده ام کاری بیا و بر لب ما فرصت دعا برسان... @elmikowsar
هیچ علمی برای انسان، ضروری تر از «علم به عیب های خویشتن» نیست. 🌟 @elmikowsar
﷽❣❣﷽ بیا‌که‌رنجِ‌فراقت‌بریدامان‌ِ‌مرا به‌یُمنِ‌آمدنت‌تازه‌کن‌جهانِ‌مرا...💚 @elmikowsar
هیچ وقت از خودش حرف نمی زد کلمه ی من در کلامش راه نداشت. @elmikowsar