عماد دولتآبادی
توی شیراز، سیدعلی اکبر فال اسیری قیام میکنه، روی منبر میگه؛ وقت، وقت جهاده، من یه شمشیر دارم و دو ق
فقط اون جملهی فال اسیری؛
هرکی بیاد شیراز شیکمشو سفره میکنم😂
عماد دولتآبادی
ولی مردم شریف و عزیز و وطندوست و انقلابی و درجه یک و نازنین و جانبرکف و فداکار اصفهان، ابدا کوتاه
آقانجفی هم داستانای قشنگی با ظلهسلطون، پسر ناصرالدین شاه داره
قبلا گفتیم دوتاشو 👈 اینجا
عماد دولتآبادی
از پنج عصر مشغولم برای داستان امشب🙈 ببخشین دیگه اگه دیر شد😔
امشب تولد مونا بود؛
تولد مونا و محمد. دوقلوئن آخه
مونا یه پستی گذاشته بود به مناسب تولدشون، گفتم یه تیکهشو براتون بذارم:
وقتی من و محمد کوچیک بودیم
مامانم همیشه از حق برامون میگفت...
از سرزمینمون، از خونمون...
مامانم به ما یاد داد که با صدای بلند از حقمون دفاع کنیم و نترسیم.
مامانم به ما یاد داد که از خودمون بگیم و بنویسیم.
اون به ما مبارزه رو یاد داد و من مطمئنم این نکبت بهزودی تموم میشه...
انشاءالله که باشیم و ببینیم.
فلسطینیها به دیروز میگن؛
روز نکبت
چون سالروز تشکیل رژیم صهیونیستی
و آوارگی صدها هزار فلسطینیه
راستی داستان مونا رو قبلا گفتیم👇
eitaa.com/emaddavari/1164
فردا روضهای، هیئتی، جایی رفتین
مارو هم دعا کنین
شبتون بخیر، و عاقبتتون هم😉
عماد دولتآبادی
عرض سلام، چطورین دوستان؟😉 بیوقت اومدم، چون شخصی رو از دیشب مورد عنایت قرار دادین؛ دربارهی توافق ای
داستان توافق ایران و عربستان رو یادتونه؟
حالا آمریکاییها رفتن عربستان که منصرفشون کنن؛
سعودیهام گفتن هرکاری دلمون بخواد میکنیم🤷♂
#قدس
ملت روزای هفتهشونو قاطی کردن😁
طرف پیام داده پس چرا امروز نبردینمون قدس😂