eitaa logo
عماد دولت‌آبادی
81.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
676 ویدیو
5 فایل
نویسنده‌هه به نخست‌وزیر گفت؛ شماها دو روز پشت این میز می‌شینین ولی قلم همیشه دست ما نویسنده‌ها می‌مونه💪 عمادم، یه نویسنده تبلیغات: @ads100 ارتباط با خودم: @edolatabadi فقط میتونم بخونم امکان پاسخ‌گویی ندارم💔 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
حضار گران‌مایه تشریف دارن؟
تو مطالعه‌ی تاریخ معاصر اصفهان اسم دو تا شخصیت رو زیاد می‌شنوین. ▫️یکی ظل‌ُالسلطان یا همون ظِلّه‌سلطونِ ما اصفهانیا حاکم اصفهان، پسر ناصرالدین‌شاه، داماد امیرکبیر ▫️یکیم حاج‌آقا آقانجفی، رهبر دینی مردم اصفهان داستانایی دارن، این دو تا شخصیت باهم. هر دو در اصفهان قدرت داشتن👊 و زور هیچ کدوم بر دیگری نمی‌چربیده.
اول دوتا داستان درباره‌ی ظِلّه‌سلطون میگم. داستان اولو عباس میرزا عموی ظلّه‌سلطون و داداش ناصرالدین شاه میگه؛ 🆔 @emaddavari
ظله‌سلطون خاطرخواه یه زنی میشه😳 زن بیچاره فرار می‌کنه میره خونه‌ی پدر حاج‌آقا آقانجفی ظله‌سلطون‌هم به واسطه‌ی قدرت آقانجفی نمی‌تونسته به‌زور طرف رو بکشه بیرون یه نقشه‌ای می‌کشه؛ یه خانومی رو می‌فرسته خونه‌ی حاج آقا که با اون زن طرح رفاقت بریزه🙃 طرح رفاقت رو می‌ریزه و بعد از مدتی بهش میگه: خونه‌ی ما همین نزدیکه، روضه داریم، بیا یکم گریه کن ایشالا که مشکلت حل میشه. تا بالاخره اون زن دربدرهم گول میخوره و از خونه‌ی حاج‌آقا میاد بیرون که بره روضه. کجا؟ تو همون خونه‌ای که ظله‌سلطون چش‌بِراهیش رو می‌کشیده رسیدنش به اون خونه همانا و ادامه‌ی داستان هم همانا عضو شوید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
میگن همین ظله‌سلطون یه مبلغ هنگفتی رو به‌زور از یه تاجری قرض میگیره بَرَم نمی‌گردونه تاجر اصفهانی هم ناچار می‌ره تهران از ظله‌سلطون پیش باباش شکایت کنه، یعنی پیش ناصرالدین شاه شاه یه دست‌خط می‌نویسه و میده به تاجر که «طلب شاکی رو هرچه زودتر بپردازید» تاجر اصفهانی خوشحال و خندون برمیگرده اصفهان و دست‌خط شاه رو میده به شازده ظله‌سلطونم بعد از خوندن دست‌خط یه نگاهی به تاجر می‌کنه و میگه: «معلومه که این آقای محترم خیلی پُردل و رشیده، که از شازده‌ای مثه من به شاه شکایت می‌بره. -حالا که اینطوره پس- من باید دلش‌ رو ببینم» بعد دستور میده شیکمش رو بشکافن و دلش رو تو سینی بذارن😳 عضو شوید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
میگن یه روز چند نفر از دست ظله‌سلطون فرار می‌کنن، پناه میارن به خونه‌ی آقانجفی مامورای حکومتی میان در خونه آقا، که بگیرنشون. آقانجفی میاد در خونه میگه برین به شازده بگین: «پا رو دم من نذاره»😁 مامورا میرن پیغام رو می‌رسونن و بر میگردن به حاج‌آقا میگن؛ سلطان فرمودن: «ما هرجا پا میذاریم میگن اینجا دم آقاست. بی‌زحمت محدوده‌ی دمتون رو مشخص کنین تا دیگه اونجا پا نذاریم.»😂 🆔 @emaddavari
البته اینا داستانه و معلوم نیست عباس‌میرزا راست گفته یا نه. چون میونه‌ی خوبیم با ناصر نداشته. ولی به‌هرجهت این داستان‌هارو نوشتن اما چیزی که مشخصه؛ اینه که حاکم هر منطقه صاحب اختیار مال و ناموس ملت بوده و متاسفانه بجای مملکت‌داری مشغول عیش و نوش بودن من تصاویری از آلبوم شخصی ناصرالدین‌شاه دیدم که روم نمیشه حتی عنوانش رو بگم اینجا🙈 ملت بیچارم از‌ ظلم و جور این آقایون به دوجا پناه می‌بردن؛ ▫️یکی خونه‌ی علما ▫️یکی سفارت انگلیس و روس
جالبه بدونین؛ حکم تحریم استعمال توتون و تنباکو رو اول حاج‌آقا آقانجفی توی اصفهان میده و تجار اصفهان حتی تنباکوهاشون رو آتیش میزنن که به دست انگلیسیا نیفته. بعد میرزای شیرازی حکم سراسری صادر می‌کنه
آقا‌نجفی سی‌سال با ظله‌سلطون تو اصفهان می‌جنگنه و خیلی برای مهار قدرت قاجار در اصفهان تلاش می‌کنه،‌ اینقدر هم قدرت داشته که قجری‌ها هیچ وقت نتونستن از صحنه به درش کنن.
تامام تامام✋ شروع داستان ظله‌سلطون از اینجا👇 eitaa.com/emaddavari/304
میخواین داستان امشبو برای کسی بفرستین اینی که نشون کردمو زحمت بکشین😒
حتما میدونین که تو همین دوره‌ی قاجار و به دلیل شکار بی‌رویه نسل بسیاری از حیوانات نابود میشه😞 و همین ظله‌سلطون،‌ سهم بسزایی در این قضیه داشته.
گویا دقایقی پیش تلویزیون نشونمون داده☺️ کسی ویدیوشو داره؟؟
اونایی که میاین تو شخصی فوش میدین کاری نکنین پیله کنم به رضاخان ولتون نکنما😒
جالبه خود اونایی که کمک کردن رضاخان، شاه بشه؛ خود وزراش، ذله شدن از دستش تا انگلیسیا حمله کردن دیدن فرصت خوبیه رفتن پیش سفیر انگلیس گفتن اینو ردش کنین بره حضرت عباسی😖 بعد چهار نفر میان از همه‌جا بی‌خبر تو سرشون میزنن برای رضاخان که چرا داری تاریخ میگی نگو😐
امشب؛ داستان اون ۳۰ هزار عتیقه‌ی تخت جمشید رو داریم که رضاخان دودستی تقدیم کرد به‌آمریکاییا و ککشم نگزید. دوستان رو دعوت کنین تشریف بیارن، ساعت ده قرارمون😌 از اینجا بپیوندین بهمون👇 http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
شبتون آروم❤️
بخونین و نظرتونو بفرمایین😒 من هی نمی‌خوام واردِ بحث مقایسه بشم، نمی‌ذارن. دهن منو وا نکنین😕
می‌خوام درباره‌ی خدمات رضاخان هم صحبت کنم البته اگه این‌وریا نیان فوش بدن😂 حالا بفرمایین ببینم موضوع بعدی قضیه‌ی اون سی‌هزارتا عتیقه باشه یا یکی از خدمات رضاخان؟؟
خدایی راست میگه😂😂 البته من تلاش می‌کنم همه‌ی نظرات رو بخونم و تو نوشتن مدنظر قرار بدم ولی به دو‌سه دسته بهتر جواب میدم؛ ▫️یکی اونایی که نقد میکنن که اگه حرف یا دلیلی دارن، بشنوم. ▫️یکی خانومای کم‌حجاب😁 چون واقعا یه جذبه‌ای دارن برام، پیام میدن، دغدغه‌ی کشور رو دارن، دغدغه‌‌ی دین رو دارن،‌ دغدغه‌ی نظام رو دارن و این نشون میده فقط حزب‌اللهی‌ها انقلابی و وطن‌دوست نیستن😉 ▫️یکی‌هم اونایی که منبع بخوان
ولی خدایی از من نخواین به همه‌ی این ۲۳۰۰ تا پیام جواب بدم😇
پیام پشت پیام که امشب فعال نیستی😍 آقا من قول ندادم هرشب داستان بذارم فک کردین خمره رنگرزیه؟؟ روی هرکدوم از این داستانا که ده دقیقه‌ای می‌خونین، شاید پونزده روز وقت‌ گذاشته‌‌ باشم😐 پس بهم حق بدین جونتونو بالا بیارم بعد یه چیو بگم😂
خیلی از پیامای شخصی درخواســت معرفی‌ کتابه اجازه بدین امشب یه کتاب طلا بهتون معرفی کنم🙃
کتاب سیمای احمد شاه قاجار اگه اهل مطالعه باشین؛ و بخواین تاریخ پهلـــوی رو شروع کنین من این کتابِ درجه یک رو بهتون معرفی می‌کنم.❤️ ▫️قلم، طلا ▫️نگاه، بی‌طرف ▫️سند، متقن ▫️توضیح، به حد نیاز ▫️همه‌چیز عالی 🔺اوایل کتاب جذب قلم دوست‌داشتنی والبته سر و سنگینِ نویسنــده می‌شین 🔺اواسط کتاب نویسنده عاشقتون می‌کنه 🔺اونجایی از ذوق منفجر میشین که نویســنده میگه اگه عمری باشه، کتابِ «سیـــمای رضاشاه» رو هم می‌نویسم. بعد میرین تو گوگل دنبال کتاب سیمای رضاشاه می‌گردین و اونجایی دنیا رو سرتون خراب میشه که می‌فهمین متاسفانه نویسنده عمرش به دنیا نبوده و فوت شده😔 🆔 @emaddavari
یه‌سری عکس هم داخل کتاب هست؛ جالبه بدونین احمد یه نوجوون خوش‌سیما بوده و وقتی شاه میشه،‌ این خوشگلیش خیلی برای مردم جذاب بوده و ذوق می‌کردن. به قانون هم اهمیت می‌داده و این قانون‌مداری محبوبیتش رو افزایش میده ولی تو قضیه‌ی قحطی، گندم‌های سلطنتی رو احتکار می‌کنه و لج مردم رو در میاره، نهایتا هم منفور میشه🤭