ولی مبارزه‌ی مردم ایران هم با رژیم صهیونسیتی است و هم با مردم غاصب صهیونیستی.👌 عماد دولت‌آبادی | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

سنُسَلفی فی القدس! در قدس سلفی خواهیم گرفت😁😉 عماد دولت‌آبادی | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

خدا نکشتتون😂

حال و هوای چایخانه‌ی امام رضا علیه‌السلام لحظاتی پیش🥺 عماد دولت‌آبادی | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11

‌ خب رفقا وسط جنگ نظامی یه موقع از جنگ فرهنگی غافل نشیم. که اگه توی جنگ فرهنگی ببازیم باختن توی جنگ نظامی رو شاخشه👌

نیروی انتظامی تصمیم گرفته به‌صورت جدی با موارد هنجارشکنی برخورد کنه. خب همه می‌دونیم برخورد قانونی با پدیده‌ی برهنگی، لازمه ولی کافی نیست. ما اگر نتونیم به سوالات نوجوون خودمون درباره‌ی حجاب پاسخ بدیم، اگه نتونیم قانعش کنیم، برخورد قانونی موقتا می‌تونه موثر باشه. کارو از زیربنا حل نمی‌کنه. ولی اگه بتونیم بچه‌هامون رو قانع کنیم، نه تنها دیگه نیازی به برخورد قانونی نیست، بلکه خود نوجوون ما میشه سفیر و مبلغ حجاب.

چیزیم که هست دست ما برای دفاع از فرهنگ پوشیدگی خیلی پره ما حرف‌ برای گفتن داریم دلیل برای شنیدن داریم فقط کافیه اینارو به گوش بچه‌هامون برسونیم. بچه‌های امروز واقعا دنبال فهمیدنن کافیه یکی براشون بگه

‌ چند وقت پیش یه دخترخانوم ۲۱ ساله‌ای یه متن طولانی از داستان زندگیش برای من فرستاد. من بخشی از پیام ایشون رو میذارم که شما بخونین و ببینین «آگاهی» چقدر می‌تونه کمک کنه به بچه‌ها‌مون👇

آقای دولت‌آبادی سلام، من ۲۱ سالمه، اول می‌خواستم باهاتون تلفنی صحبت کنم و بعد تصمیم گرفتم پیام بهتون بدم تا راحت باشم و برای اولین بار بدون سانسور با ذهنی که یکم آروم شده، داستان زندگیم رو بگم؛ برای غریبه‌ای که با قلمش آفت انداخته به جونم. وقتی ۱۴ سالم بود چادری شدم، نماز شب می‌خوندم و حتی با نامحرم سر یه سفره نمی‌نشستم. نمی‌دونم چی شد که یهو با همه‌چیز خداحافظی کردم. حجاب من برای سخت‌ترین کار دنیا شد. بعدا به روسری نداشتن عادت کردم. اوایل سال تحصیلی مامانم که معلمه برای دانش‌آموزاش کتاب ترگل رو خرید، چندبار به من گفت بخون ولی تا تیترش رو می‌دیدم؛ می‌گفتم «نه ممنون». تا اینکه چندوقت پیش عضو کانال شما شدم، فیلم‌ها و تیزرهای ترگل رو دیدم و حساس شدم که مگه این کتاب چی هست. چند روز پیش وقتی کتاب رو توی کتابخونه‌ی مامانم دیدم؛ برداشتم و خوندمش. آقای دولت‌آبادی، خلاصه بگم که من کتاب شمارو زندگی کردم. هرچیزی توی کتابتون گفتین برای من تجربه‌های شخصی بوده؛ نبود امنیت، ذهن آشفته، کمبود اعتماد به نفس، آزارهای جنسی و... لطفا به خودتون ببالید. شما موفق شدین یه دختر لجباز و پرسشگری که به راحتی قانع نمیشه رو یکم قانع کنین. منطقش رو قلقلک بدین تا دوباره فکر کنه. شما موفق شدین منو وادار به بررسی کنین. ابتدای مطالعه، احساس می‌کردم توی مهم‌ترین نبرد زندگیم، حریف و دشمن شما هستم ولی بعد... الان هم پیام دادم بهتون که حریف ندیده‌تون رو بشناسین و در نهایت بهتون تبریک بگم که تونستین عقاید باطل من رو شکست بدین...

یا مثلا👆