eitaa logo
عماد دولت‌آبادی
86هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
807 ویدیو
5 فایل
نویسنده‌هه به نخست‌وزیر گفت؛ شماها دو روز پشت این میز می‌شینین ولی قلم همیشه دست ما نویسنده‌ها می‌مونه💪 عمادم، یه نویسنده تبلیغات: @ads100 ارتباط با خودم: @edolatabadi دو تا تیک نمی‌خوره ولی می‌خونم امکان پاسخ‌گویی ندارم💔 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
راستی دیشب که گفتم خونه‌ی مدرس توی اصفهان خرابه شده درحالیکه می‌تونه تبدیل به یه موزه‌ی تاریخ معاصر بشه🤷‍♂ خیلی‌هاتون شاید بیش از یکی دو نفرتون پیشنهاد دادین که یه پویش مجازی بنویس بچه‌ها امضا کنن خبرنگارا هم برن برای پیگیری👊 پویش‌نویستـون بشم امضا کنندم می‌شین؟😬
همچنین دیشب پرسیدین که چرا خونه‌ی مدرس اینقدر بزرگ بوده؟🤔
خونه‌ی علما قبلا کاربردش مسکونی نبوده فقط؛ یعنی صرفا منزل مسکونی اون آقا نبوده. ▫️مهمون‌سرا و پناهگاه بوده، به شکلی که همیشه درِ خونه باز بوده و ملت رفت و آمد می‌کردن. می‌خوابیدن،‌ غذا می‌خوردن و... ▫️حسینیه بوده ▫️مدرسه و محل برگزاری درس بوده ▫️منزل مسکونی بوده ▫️سالن اجتماعات و جلسات بوده ▫️محل حل اختلاف بوده ▫️و... همین خونه‌ی مرحوم مدرس توی تهران،‌ محل جلسات رجال سیاسی کشور بوده از نخست‌وزیر و نمایندگان تا مردم عادی و تجار مرتب رفت و آمد داشتن. به عبارتی؛ کاربرد مجمع تشخیص مصلحت نظام رو داشته😁 🆔 @EmadDavari
این مدل پیامم پرتکرار بوده؛ شمام متنای منو با لهجه‌‌ی اصفهانی می‌خونین؟😂
بالاخره یکی از بچه‌های شهرضا غیرتی شد💪 البته اینو بگم خدمتتون؛ اهالی روستای اسفه خیلی می‌نالیدن. می‌گفتن هرکی نماینده میشه میاد اینجا دوتاعکس می‌گیره و می‌ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوانش متن وصیت‌نامه‌ی ❤️ توسط شیربچه‌های حاجی.🌱 این وصیت‌نامه خودش گویای همه‌چیز هست؛ اگه گوش ندادین که گوش بدین اگرم گوش دادین بازم بشنوین تا یادآوری بشه💪 | عضو شوید👇 http://eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
من همین دو سه شب به امید خدا داستان حاج قاسم رو خواهم گفت قبلش البته لازمه داستان یکی دیگه از قهرمانان ملی‌مون رو بگم؛ 🔺دو نفرو در نظر دارم؛ ▫️یکی باقرخان تنگستانی ▫️یکی سردار صولت‌الدوله قشقایی حالا هر کدوم قسمت باشه😉
شبتون به شیرینی کام‌تون✌️🌺
سلام🌱 اوضاع احوال چیطوره؟ شکری خدا میزونین؟
قرار شد قبل از داستان حاج قاسم از یه قهرمان ملی دیگه‌مون حرف بزنیم☺️ میل‌مون کشید سمت باقرخان💪
هستین؟ خبریتون نیس پس انگار؟
🔺هرات (واقع در افغانستان امروزی) یکی از شهرهای ایران بود؛ حاکمش ناسازگاری می‌کرد. ▫️انگلیسی‌ها هم تحریکش می‌کردن که نافرمانی کنه چون میخواستن از «هرات و کابل و قندهار» یه کشور جدید به اسم افغانستان درست کنن.
محمدشاه، پدر ناصرالدین شاه لشکر کشیده بود به هرات که حاکمش رو بنشونه سر جاش. و این چیزی بود که انگلیسی‌ها نمی‌خواستن✋
پس به بوشهر حمله کردن؛ که محمدشاه از هرات دست بکشه. حکومت مرکزی تمرکزش روی هرات بود و کسی نبود که به داد بوشهر برسه.
آیت‌الله آل عصفور رهبر مردم بوشهر حکم جهاد صادر کرد و از باقرخان‌ تنگستانی خواست که‌ بیاد بوشهر باقرخان هم بی‌درنگ خودشو رسوند بوشهر. جنگ سه‌چهار روزی طول کشید و نهایتا انگلیسی‌ها عقب‌ نشستن👊 البته محمدشاه هم از هرات عقب نشست🤷‍♂
🔺گذشت، محمدشاه فوت شد و ناصرالدین‌شاه به هرات لشکرکشی کرد. ▫️باز دوباره انگلیسی‌ها به بوشهر حمله کردن تا ناصر از تسلط بر هرات منصرف بشه ▫️و بازهم مردم محلی به فرماندهی باقرخان تنگستانی جلوی انگلیسی‌ها قد علم کردن
▫️هشت هزار نیروی انگلیسی از سی کشتی جنگی پیاده میشن و به بوشهر حمله می‌کنن. ▫️برتری نفرات دشمن، تنگستانی‌هارو از مقاومت منصرف نمی‌کنه. ▫️نیروهای محلی بیش از هشتصد انگلیسی رو به هلاکت می‌رسونن. ▫️و نهایتاً در این جنگ هفتاد نفر از نیروهای تنگستانی از جمله احمدخان پسر باقرخان به شهادت می‌رسن.
منشی سفارت انگلیس با احمدخان رفیق بوده،‌ بهش میگه: 🔺«بی عقلیه که با این عده‌ی کم، مقابل ارتش نامحدود انگلیس وایسی»🤷‍♂ اما احمدخان پاسخ کوتاهی بهش میده: 🔺«در راه دین و وطن از مرگ نمی‌ترسم»👊