eitaa logo
عماد دولت‌آبادی
79.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
946 ویدیو
7 فایل
نویسنده‌هه به نخست‌وزیر گفت؛ شماها دو روز پشت این میز می‌شینین ولی قلم همیشه دست ما نویسنده‌ها می‌مونه💪 عمادم، یه نویسنده تبلیغات: @ads100 ارتباط با خودم: @edolatabadi دو تا تیک نمی‌خوره ولی می‌خونم امکان پاسخ‌گویی ندارم💔 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ خب کیا هستن؟ دستا بالا✋
رضاخان وقتی به قدرت رسید مثل پسرش ساواک و سازمان اطلاعاتی که نداشت ولی از این طرف بالاخره باید یه نهادی براش کارهای اطلاعاتی می‌کردن تا قدرت شاه محفوظ بمونه و کسی نتونه تهدیدی برای سلطنت پهلوی ایجاد کنه. شاه این وظیفه رو بر عهده‌ی سازمان شهربانی گذاشت.
سال ۱۳۱۰ توی زندان پایتخت شورش شد و یه عده فرار کردن، رضاشاه فرمانده‌ی وقت شهربانی یعنی سرتیپ زاهدی رو خواست، چندتا فحش مادر بهش داد و فرستادش زندان.
‌ این فحش مادره هم داستان داره و بعد مادر زاهدی میاد از خجالت شاه در میاد. باشه طلبتون بعدا بگم.
شاه بعد از زاهدی محمدحسین آیرم رو گذاشت رییس شهربانی. آیرم که از طرف شاه اختیارات وسیعی داشت، ظرف یکسال اون چنان نسقی از مسئولین دولتی و نظامی گرفت که همه ازش می‌ترسیدن. یعنی اسمش که میومد وحشت می‌کردن. چرا؟
‌ آیرم برای تک تک مقامات و نمایندگان مجلس، بپّا و مأمور مخفی گذاشت. مامورا هر روز از رفت و آمد و تلفن‌های مقامات گزارش تهیه می‌کردن و میدادن آیرم، آیرم هم همه رو جمع می کرد می‌داد به شاه
‌ توی این گزارشات راست و دروغ با هم قاطی می‌شد و اگه خبر داغی جفت و جور نمی‌شد، خود آیرم موضوع میداد تا بر اساس اون موضوع گزارش بنویسن😁
‌ آیرم چون میخواست در راس قدرت باشه، برای یک‌یک اطرافیان شاه، پرونده و گزارش درست می‌کرد. شاه هم زودباور بود و سریع ترتیب اثر می‌داد. برای همین اطرافیان شاه یکی یکی به دست خود شاه زندانی و برخی کشته شدن.
وقتی شاه وزیر دربار خودش یعنی تیمورتاش و وزیر جنگ خودش یعنی سردار اسعد بختیاری رو کشت همون اتفاقی که آیرم میخواست افتاد و آیرم‌خان شد نفر دوم مملکت
آیرم شد نفر دوم مملکت و پنج سال تازوند. متین‌دفتری، نخست وزیر رضاشاه دربارش میگه: پرونده‌سازی های آیرم فقط به مقامات ختم نمی‌شد. مردم بی‌گناه زیادی هدف گزارش‌های آیرم قرار می‌گرفتن، اونا سال‌ها توی زندان شهربانی می‌موندن و کسی جرئت نداشت بی‌گناهی اونا رو به شاه بگه.
‌ یکی از روزنامه‌ها بعد از سقوط رضاشاه نوشته بود؛ شاه تحت وسوسه‌ی شدید آیرم بود آیرم هم با گزارشات راست و دروغ شاه رو به همه چیز بدگمان می‌کرد. در نتیجه چرخ سوء‌ظن شاه مثل گیوتین، هرچند وقت یکبار راه می‌افتاد و یه جمعی رو زیر تیغ خودش نابود می‌کرد.