هیرمند، یه رود کوچیکه که از نزدیکای کابل سرچشمه میگیره، توی راه، رودخونههای کوچیکِ دیگهای هم بهش وصل میشه و نهایتا رودخونهی بزرگ هیرمند رو شکل میده.
از این رود، نهرهای متعددی به داخل خاک ایران میاد و زمینهای سیستان رو سیراب میکنه و نهایتا به دریاچهی هامون میریزه.
مطلبی چند روزه داره دست به دست میشه که چون رضاشاه، دشت ناامید رو به افغانستان واگذار کرد، سرچشمهی رود هیرمند از دسترس ایران خارج شد و سیستان خشکید.
همونطور که روی نقشه میبینین، رود هیرمند اصلا ارتباطی با دشت ناامید نداره و از نزدیک کابل سرچشمه میگیره نه از دشت لمیزرع ناامید😁
حدود دویست کانال در ایتا این مطلب رو بازنشر کردن و اگر از هر دویست کانال منبع بخواید، قطره اشکی هم کف دستتون نخواهند انداخت😐
ریشهی این اشتباه مربوط به خبرگزاری تسنیم هست که سال ۹۲ این مطلب اشتباه رو منتشر میکنه
در پستهای بعدی، یه تاریخچهی مختصری از رود هیرمند خواهیم گفت👇
https://eitaa.com/emaddavari/1875
عماد داوری دولتآبادی 👈 عضو شوید.
در زمان نادرشاه
کل افغانستان امروزی
جزئی از ایران بود.
بعد از نادرشاه هربار بخشی از سرزمینهای شرقیِ ایران از دست رفت ولی نهایتا در زمان محمدشاه قاجار (۱۸۰ سال پیش) باز ایران بر افغانستان امروزی مسلط شد.
ناصرجون که اومد سر کار، بعد از قتل امیرکبیر، انگلیسیها پاشون رو کردن توی یه کفش، که از سرزمینهای شرقی ایران یه کشور جدید بسازن. ناصر کوتاه اومد و رسما شهرهای کابل، قندهار، هرات و... از ایران جدا شد.
اینجاست که دو سوم سرزمین سیستان از ایران جدا شد و چون عمدهی رود هیرمند توی همون مناطق جدا شده بود، اون یکسومی که از سیستان برای ایران موند، با مشکل کمآبی مواجه شد.
در واقع کسی اگر قرار باشه تف و لعن بشه
ناصرالدین شاهه
که با گردن نهادن به خواست انگلیسیها از دوسوم سرزمین حاصلخیز سیستان چشم پوشید و به اون یکسومی که با بحران کمآبی مواجه بود بسنده کرد.
به این دایره میگن سیستان
بعد از دوران ناصرالدین شاه، مرزهای ایران و افغانستان در این منطقه نامشخص بود.
در دوران مظفرالدین شاه، بین ایران و افغانستان سر آب رود هیرمند درگیری شد. انگلیسیها به عنوان داور وارد عمل شدن و باز مناطق دیگری از ایران رو به افغانستان ملحق کردن و قسمتی از مرزها تعیین شد. (حکمیت مک ماهون)
دربارهی آب رود هیرمند هم گفتن که دو سوم آب رو افغانستان برداره و یک سومش رو ایران. البته دولت ایران زیر بار نرفت.
دعوا کشیده شد به دوران رضاشاه
وقتی رضاشاه اومد سرکار، باز قسمتهایی از مرزهای ایران و افغانستان مشخص نبود.
نکتهای که هست اینه؛
رضاشاه از طرف انگلیس تحت فشار بود که اختلافات خودش رو با همسایگان حل کنه.
(چرا؟ اینجا)
برای همین با دولت افغانستان وارد مذاکره شد و گفت ترکیه رو میذاریم داور بین خودمون، هرچی اونا گفتن قبوله.
بزرگترین اشتباه رضاشاه در این قضیه این بود که عشایر مرزنشین رو خلع سلاح کرد، به همین دلیل در طول این چندسال، عشایر مسلح افغانستانی، سرزمینهای ایران رو اشغال کردن، عشایر بیسلاح ایرانی هم قدرت دفاع از خودشون و مرزهارو نداشتن. اینو من نمیگما، خود استاندار رضاشاه میگه.
وقتیهم داور ترکیهای اومد داوری کنه گفت خب اینجاها که عشایر افغانستانی توشن، مال افغانستان باشه. و به همین ترتیب در سال ۱۳۱۴ نزدیک به هزار کیلومتر باز از ایران جدا و به افغانستان الحاق شد. توی این هزار کیلومتر هم تعداد قابل توجهی چشمهی پرآب بوده.
سفیر ایران توی کابل میگه؛
نتیجهی داوری ترکیه، اینقدر به نفع افغانستانه که خودشونم چنین انتظاری نداشتن😐
پس خیانت رضاشاه تا اینجا
تجزیهی حدود هزار کیلومتر از سرزمینهای شرقی کشور بود.
این تا اینجا
حالا گفتیم توی مذاکرات قبلی (دوران قاجار) قرار شده بود یک سوم آب هیرمند مال ایران و دو سومش مال افغانستان باشه که همون روز دولت ایران نپذیرفت.
رضاشاه چندسال بعد مذاکرات جدیدی رو با افغانستان شروع کرد و موفق شد سهم آب ایران رو از رودخونهی هیرمند پنجاه پنجاه کنه.
ولی خب افغانستان که قبول کرده بود بعدا دبه کرد
پس هرچند رضاشاه چند سال قبلش، حدود هزار کیلومتر از خاک ایران رو به فنا میده ولی در قضیهی سهم ایران از هیرمند درست عمل میکنه.
نهایتا با اینکه رضاشاه خیلی باج داد تا اختلافات حل بشه ولی همچنان مسئلهی رود هیرمند حل نشد.
تا کار میرسه به دوران محمدرضاشاه
محمدرضا این بار با فشار آمریکاییها ناچار میشه اختلافات خودش رو با افغانستان حل کنه.
نهایتا سال ۱۳۵۱ قراردادی با افغانستان میبنده و به سهم کمتری از آب هیرمند رضایت میده.
اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضاشاه
که خانوادگی از زمیندارهای منطقهی سیستان بودن و اونجا رو به خوبی میشناسه در این باره میگه؛
به شاهنشاه و کشور خیانت بزرگی شد که دیگر جبران پذیر نیست... البته این خیانت ده تا پانزده سال دیگر ظاهر میشود که من مردهام، ولی مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده و پیش چشم من جلوی سگ انداختهاند😐
منابع: اینجا
پس اگر میخواید برای هیرمند و خشکی سیستان کسی رو لعن و نفرین کنین
عزیزان؛ ناصرالدین شاه و محمدرضاشاه
طرف حسابتونن
اگر میخواید برای تجزیهی حدود هزار کیلومتر از خاک سیستان کسی رو لعن کنین، اعلیحضرت رضاشاه پاسخگو هستن🤷♂
عماد دولتآبادی
ام عباس چه کرده😁 آقا فکر نکنین من خیلی شیکمی هستما این حجم ذوق بخاطر مواجهه با غذاهای جدیده😌 کُبّ
آقا من که دیشب خوابم نبرد😐
این رضاشاه و هیرمند و ظاهرشاه و جغد افتاده بود تو سرم، مغزم حروم شده بود اصن.
سه ساعت خوابیدم، پا شدم رفتم فرودگاه، دنبال ابوعباس
خلاصه که خستگی دیروز و بیخوابی دیشب و روز شلوغ امروز رو
فقط این لیوان چاییِ آلبالویی میتونه جواب باشه😊
صبحتون بخیر🌱