eitaa logo
عماد دولت‌آبادی
87.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
793 ویدیو
5 فایل
نویسنده‌هه به نخست‌وزیر گفت؛ شماها دو روز پشت این میز می‌شینین ولی قلم همیشه دست ما نویسنده‌ها می‌مونه💪 عمادم، یه نویسنده تبلیغات: @ads100 ارتباط با خودم: @edolatabadi دو تا تیک نمی‌خوره ولی می‌خونم امکان پاسخ‌گویی ندارم💔 ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
حالا که بازار ترورهای خیابانی داغه اجازه بدین امشب داستان ترورِ ملک‌الشعرای بهار رو بگم😬
ساعت نُه چش‌براتون خواهم بود🙃
فقط چندتاش تو این تصویر جا شد😐 این همه شوق و اشتیاق و محبت واقعا آدمو شرمنده می‌کنه😔
دیدین رو قوطی کبریتا نوشته؛ مثبت و منفی پنج؟ یعنی ممکنه پنج‌تا کبریت کم و زیاد باشه شما ساعتی که من اعلام میکنم رو مثبت و منفی سی در نظر بگیرین😂
احتمالا ملک‌الشعرای بهار رو به شاعر بودنش بشناسین؛🍃 اما اون یه سیاستمدار آزادی‌خواه هم بود 🔺حتما می‌دونین که طرح پادشاهی رضاخان توسط نمایندگان مجلس تصویب شد. (با زور اسلحه البته) بهار به‌عنوان یکی از چند نماینده‌ی مخالف، پابه‌پای مدرس جنگید تا رضاخان رو از اسب قدرت پایین بکشه. 🔺توی یکی از جلسات مجلس که درباره‌ی پادشاهی رضاخان صحبت می‌شد؛ بهار به مخالفت بلند شد و سخنرانی تندی کرد. ، عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
🔺خود بهار میگه: ▫️من در مجلس به عنوان مخالف تغییر پادشاه، سخنرانی کردم ولی برای شنیدن جواب نایستادم؛ زیرا معلوم بود چه می‌خواهند. ▫️می‌خواستند تاج نادر و کریم‌خان و ناصرالدین‌شاه را بر سر مردی بگذارند که مردم ایران جز ظلم و ستم از زیردستان او ندیده‌اند. ▫️مردی که روزنامه‌نویس را کتک می‌زند، مردی که با مشت دندان روزنامه‌نویسی دیگر را خرد می‌کند. ▫️مردی که سرداران بزرگ کشور به فرمان او کشته می‌شوند و اموالشان غارت می‌شود. ▫️مردی که تحصیلات ندارد و بی‌اندازه طماع است. ▫️البته هیچ آزادمردی این را بر نمی‌تابد، اما دموکراسی دنیا چنین حکم کرده بود و بایستی می‌شد. ، عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
بهــــار ادامه‌ی ماجرا رو اینطوری تعریف می‌کنه:👇 ▫️واعظ قزوینی، مدیر روزنامه‌‌ی نصیحت از قزوین به تهران آمده بود. برای تماشای جلسه‌ی تغییر سلطنت به مجلس آمد. -او قیافه‌ای شبیه به من داشت- به تروریست‌ها دستور داده بودند بهار که از مجلس بیرون آمد، بکشیدش. ▫️تروریست‌ها او را با من اشتباه گرفتند. اینجا بود که تیراندازی شروع شد. گلوله به گردن واعظ خورد‌. واعظ نیز به طرف مسجد دوید، تروریست‌ها جلوی مسجد به او می‌رسند، بر سرش می‌ریزند، چند چاقو به قلب او می‌زنند و سرش را با کارد می‌برند. در این حین کسی خبر می‌دهد که بهار در مجلس است و بیرون نرفته! این سخن دست قاتلین را سست می‌کند! سری نیمه‌بریده و قلبی سوراخ شده را ترک می‌کنند و می‌روند. تصویر واعظ قزوینی پس از ترور👇 eitaa.com/references/7 ، عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
سمت راستی واعظ قزوینی و سمت چپی ملک‌الشعرای بهار هست😐
🔺البته دو تا احتمال درباره‌ی این داستان مطرحه؛ ▫️بعضیا میگن واعظ قزوینی به‌اشتباه بجای ملک‌الشعرای بهار ترور شد. ▫️بعضیا میگن نه، واعظ خودش هدف ترور بود؛ چون از مخالفان رضاخان بود و خیلی تند علیه‌اش مطلب می‌نوشت. ▫️در طول بیست سال حکومت رضاخان، بسیاری از روزنامه‌نویس‌ها؛ زندانی، خونه نشین یا کشته شدن که واعظ جزو اولین قربانیان سلطنت پهلوی بود.
البته بعد از این قضیه نمایندگان مجلس ماست‌هاشون رو کیسه کردن و فهمیدن که کسی نباید علیه این طرح صحبت کنه و در جلسه‌ی بعدی رضاخان، پادشاه شد.😐
🔺هرچه بود؛ واعظ دو تا گناه بیشتر نداشت؛ ▫️یکی نیم‌چه شباهتش به ملک الشعرای بهار ▫️یکی‌هم قلم سرخش علیه رضاخان و انگلیسی‌ها
منبع مطالعاتی می‌خواید؟ کتاب ترور در بهارستان از مهدی نور محمدی (متن‌ نقل‌ قول‌ها، کمی‌ روان‌سازی شده)
🔺واعـــظ قزوینی🔺 سخنوری ماهـــــــــــــــر نویسنده‌ای چیره‌دسـت و مبارزی سرسخت بود؛ ▫️روزنامه‌‌ای به اسم نصیحت منتشر می‌کرد و خیلی صریح به نظامی‌ها می‌تاخت. ▫️توی یکی از آخرین مقالاتش، نوشته بود: اطراف رضاخان را مشتی شیاد و جاه‌طلب فرا گرفته‌اند. ▫️تا اینکه رضاخان شخصا روزنامش رو توقیف کرد و احضارش کرد به تهران، بعد هم که به اون شکل فجیع کشته شد. ▫️گویا رضاخان به واعظ گفته بود: «ما به تو اجازه دادیم نصیحت را چاپ کنی، دیگر اجازه ندادیم ما را -هم- نصیحت کنی»😐 ، عضو شوید👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
مرخصم؟؟
برین فردا بیاین تا قضیه‌ی اون گاو اینگیلیسی رو بگم براتون🤔
ناموساً نباید طلا بگیرمش؟؟😂
خدایی دلم نیمد این پیامو نذارم😂 بگو لطفا به ما جریان گاو انگلیسی‌ را😁
داستان خاصی نیست؛ نه تشریف بیارین تا بگم✌️
🔺رییس بانک انگلیس توی قزوین یه گاوی داشت و فوق‌العاده به این گاو علاقه‌مند بود. گویا بخاطر شیر خوبی که داشته.🐮 🔺تا اینکه یه روزی این گاوه می‌میره. رییس بانک دستور میده گاو رو با احترام ببرن بیرون شهر و دفنش کنن. 🔺چندتا از قصابای قزوینی که از محل دفن باخبر میشن، نصفه شبی گاو رو از زیر خاک می‌کِشن بیرون و پوستش رو می‌کَنن. 🔺وقتی خبر به رییس بانک می‌رسه، سفت و سخت برخورد می‌کنه و از نظمیه می‌خواد که عوامل این کار دستگیر بشن. 👈این قضیه که پیش میاد واعظ قزوینی توی روزنامش می‌‌نویسه: از آقای مدعی‌العموم سوال می‌شود؛ گاو رییس بانک انگلیسی در ۲۴ تیر می‌میرد، در بیابان دفن می‌کنند. فردای آن روز چهار نفر: غلام قهوه‌چی، نایب‌علی باغبان، شیر محمد و پسر میرزا بزرگ را به دلیلِ کندنِ پوستِ گاوِ رییسِ بانکِ انگلیس بازداشت کرده‌اند. آیا شما خبر دارید یا خیر؟ خدا رحم کرده که پوست خود انگلیسی‌ها را نکندند.😂 واعظ قزوینی از آزادی‌خواهان قزوین و از جمله مخالفین رضاخان و انگلیسی‌ها بود که در جریان به قدرت رسیدن رضاخان به طرز فجیعی کشته شد. داستانش رو دیشب گفتیم✋ ، منبع و اطلاعات بیشتر👇 eitaa.com/joinchat/623706320C1d9f760b11
منبع: اینجا
احساس خسران عجیبی دارم🙆‍♂ فک می‌کردم بازی ساعت ده و نیمه نشستم پست گذاشتم بعد فهمیدم وسط بازی بوده هم بازی رو ندیدم هم پست امشبم سوخت😔 لعنت بهشون
دستاتون که انگشت داره؟؟😒
رفقای جان چطورن؟🌱
هستین یه پُستکی بزنیم تفننی؟☺️
همون‌طور که قولش رو داده بودم امشب می‌خوام از خدمات رضاخان بگم😌