#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( اگر چه قسمت ما جز بلا نیست )
@emam8com
اگر چه قسمت ما جز بلا نیست
یتیمیم و به ما سیلی روا نیست
چرا تو قصد جان ما نمودی
مگر در كوفه رسمی جز جفا نیست
مدینه مادری چشم انتظارست
كه بر درد نهانِ او دوا نیست
سر ما از بدن افتد جدا بهْ
كه راه ما از آن دلبر جدا نیست
همان دلبر كه زیر سم و مركب
نشانی از تنش بر خاك ها نیست
شبیه یار زینب جان سپاریم
كه گفته مقتل ما كربلا نیست
دو یوسف را چرا ارزان فروشی
خدا داند سر ما بی بها نیست
خدا از تو تقاص ما بگیرد
كه عادل تر ز حق در دو سرا نیست
بدان ما مستجاب الدعوة هستیم
شبیه ما در این ارض و سما نیست
شاعر: #جواد_حیدری
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32054/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( تو ای مروج ظلمت ز ظلم پروا كن )
@emam8com
تو ای مروج ظلمت ز ظلم پروا كن
ز راز مخفی ما نزد غیر حاشا كن
چراغ راه ولائیم پرتو از ما گیر
به نور آل علی سینهات مصفا كن
دو شاهزادۀ مسلم شده تو را مهمان
نگاه مهر به اشك یتیمیِ ما كن
اگر غریب نوازی، غریب را دریاب
بیا و نیت مهمان نوازی از ما كن
طُفیل آل ابی /طالبیم ای حارث!
دخیل نذر ببند و نیاز فردا كن
شفاعت است به دست من و برادر من
تو استفاده از این مهلت مهیا كن
شنیدهایم به كوفه غریب قیمتی است
بیا به خانۀ خود جستجوی كالا كن
زهی به روزۀ ما احترام بگذاری
و گرنه سفرهات از بزم ما مجزا كن
اگر به سیلی و فحش اكتفا كنی سهل است
و گر نه سفرهای از قتل ما مهیا كن
به شوِق دیدن معشوِق، وقت كشتن ما
محبت دو برادر به هم تماشا كن
نه در هراس از آن كه گلوی ما ببری
سرشك ماست برای حسین، اجرا كن
شاعر: #محمود_ژولیده
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32049/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل )
@emam8com
پس از شهادت مسلم گل ریاض عقیل
دو ماهپاره شد از او به شهر کوفه قتیل
دو آفتاب فضیلت دو آسمان جلال
دو سرو باغ رسالت دو شمع بزم کمال
دو باغ لالۀ قرآن دو نخل سبز ولا
دو باز ماندۀ عترت دو نسل کرب وبلا
دو نو نهال ولایت دو مرغ بی پر و بال
درون حبس شب و روز و ماه تا یک سال
ز بس گرسنه شب و روز را به سر بردند
به جای آب و غذا اشک و خون دل خوردند
نهاده بر روی دیوار در غریبی سر
نه مادر و نه پدر نه برادر و خواهر
خدای را به دعا ونیاز می خواندند
به روز، روزه و شبها نماز می خواندند
شبی محمّد گفتا چنین به ابراهیم
که ای به گوشۀ زندان چو من غریب و یتیم
من و تو کز غم داغ پدر کباب شدیم
ببین چگونه به زندان چو شمع آب شدیم
روا بود که خود امشب برای زندانیان
دهیم شرح نسب نام خود کنیم عیان
چو شب رسید ز راه و دوباره زندانیان
برای دیدنشان گشت وارد زندان
سرشک بی کسی از دیدگان خود سفتند
کشیده آه و به او شرح حال خود گفتند
که ما دو شاخۀ ریحان ز باغ قرآنیم
اسیر دست تو یک سال کنج زندانیم
ز نسل پاک خلیلیم ما دو اسماعیل
دو بیگناه دو فرزند مسلم ابن عقیل
از این کلام کشید آه از جگر مشکور
که ای دو مصحف توحید ای دو آیه نور
هزار بار شود جان من فدای شما
درون کاسۀ چشم من است جای شما
به خون پاک حسین و به گریۀ زینب
که من ز حبس، شما را رها کنم امشب
ز کار خویش سر افکنده ام به نزد بتول
مرا حلال کنید ای دو نونهال رسول
شبانه آن دو یتیم صغیر با دل زار
روان شدند به سوی حجاز در شب تار
نبود راهنمایی شبانه جز مهشان
دوباره گشت به صحرای کوفه گم،رهشان
به سرنوشت دچار آن دو نازنین گشتند
که میهمان زن حارث لعین گشتند
درون خانه از او مهر مادری دیدند
کنار حجره غریبانه هر دو خوابیدند
ز خواب ناز در آن شامگاه غربتشان
پدر نمود به باغ بهشت دعوتشان
که ای دو پارۀ تن ای که همچو جان منید
به شامگاه دگر هر دو میهمان منید
خدا گواست که آن شب چگونه سر کردند
هماره گریه بر احوال یکدیگر کردند
شنید حارث بیدادگر در آن شب تار
صدای گریه از آن دو یتیم و شد بیدار
به سوی حجره دوید و سؤال کرد که هان
شما که اید؟ بگویید ای دو سرو روان
صدا زدند که ما دو یتیم محرومیم
دو کودکیم ز مسلم غریب و مظلومیم
شناخت حارث ملعون چو آن دو کودک را
به زیر ضربت سیلی گرفت یک یک را
دو طفل بی کس و تنها در آن سیاهی شب
صدای نالۀ وا مسلمایشان بر لب
نیامدی دل سنگین آن شریر به درد
دو دست بسته به سوی فراتشان آورد
نهاد خنجر بیداد را به حنجرشان
به قصد آنکه کند از بدن جدا سرشان
از این ستم بدن آن پلید می لرزید
وجود آن دو برادر چو بید می لرزید
زدند ناله که حرمت بگیر زهرا را
قسم به جان رسول خدا مکش ما را
بیا و ما را همچون غلام حلقه به گوش
ببر به جانب بازار و هر دو را بفروش
هزار حیف که او شرم از رسول نکرد
شنید خواهش آنان ولی قبول نکرد
به هر کلام کشیدند از جگر شرری
نکرد در دل آن دشمن خدا اثری
به قبله هر دو، دو دست نیاز بگرفتند
اجازه بهر دو رکعت نماز بگرفتند
پس از نماز خداوندگار را خواندند
سرشک بیکسی از هر دو دیده افشاندند
که ای بزرگ خداوندگار عادل ما
تو شاهدی بستان داد ما ز قاتل ما
از این دعا به غضب آمد آن پلید شریر
تو گویی آنکه به قلبش ز غیب آمد تیر
کشید تیغ که از تن جدا کند سرشان
سرشگ هر دو روان شد ز دیدۀ ترشان
کلام هر دو همین بود کای ستمگستر
بگیر خنجر و اوّل ز من جدا کن سر
گرفته تیغ ستم را به کف به خشم تمام
فتاد سخت به حیرت که سر بُرّد ز کدام
به گریه گفت محمّد که ای ستمگر دون
چو خواستیم بیاییم از مدینه برون
نمود بدرقه ما را به گریه مادرمان
کشید دست نوازش به صورت و سرمان
به گریه گفت چنین با من غریب و یتیم
که ای محمّد، جان تو جان ابراهیم
به جان مسلم کز غصّه خون شده است دلم
خدا گواست که از روی مادرم خجلم
اگر چه هر دوی ما را به سر رسیده اجل
برای خاطر مامم مرا بکش اوّل
سرشک حارث برادر به جسم بی سر او
خضاب کرد رخ خود ز خون حنجر او
هنوز بود روان اشک از دو چشم ترش
که روی نعش برادر بریده گشت سرش
روا بود که بمیرد جهانی از این غم
چگونه زنده ای و شرح می دهی میثم
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32048/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان )
@emam8com
این دو کودک که جدا گشته ز پیکر سرشان
می برد دل ز همه حسن خدا منظرشان
سرشان گشته جدا از تن و پیداست هنوز
جای گلبوسۀ مسلم به رخ انورشان
داغ بابا به جگر، گوشۀ زندان، یکسال
خون دل ریخته پیوسته ز چشم ترشان
باور شمع هم این قصّۀ جانسوز نبود
کاین دو پروانه غریبانه بسوزد پرشان
غصّه هایی که پس از کشتن مسلم خوردند
چشمۀ خون شد و فوّاره زد از حنجرشان
بوده بر صورتشان گرد و غبار زندان
شسته گردیده ز خوناب جگر پیکرشان
خبر کشتنشان را به مدینه نبرید
به خدا منتظر هر دو بود مادرشان
با سجودی که به هنگام شهادت کردند
زنده گردید نماز از دم جان پرورشان
زلف پیچیده و چشم ترشان می گوید
که غریبانه جدا گشته ز پیکر سرشان
گنه این دو چه بوده است که هر شب چون شمع
آب گردیده به زندان بدن لاغرشان
چون نگرید ز غم این دو برادر میثم
که عدو یکسره خون ریخته در ساغرشان
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32047/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
طفلان مسلم بن عقیل(ع) -( ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما )
@emam8com
ما دو ماهیم که خورشید بود اختر ما
آسمان چهرۀ خود سوده به خاک در ما
باده روز ازل از جام شهادت زده ایم
بوده در بزم بلا خون جگر ساغر ما
دو فروزنده سپهریم که در دامن خاک
آفتاب آمده خون، اشک شده اختر ما
حرم ماست دو کعبه که مطاف ملک است
ای بسا دل که کند طوف به دور و بر ما
نقش گلبوسۀ ثارالله اکبر دارد
گلوی نازک و رخسار ز گل بهتر ما
بودهیک کربلا غصّه و درد و غم و داغ
در دل سوخته و سینۀ غمپرور ما
دل ما بود پر از آتش و یک سال تمام
آب گردیده به زندان بدن لاغر ما
در صف حشر به چشم همه باشد پیدا
اثر سیلی قاتل به رخ انور ما
شعیان کاش همه بوده نظر می کردید
چه غریبانه جدا گشت ز پیکر سر ما
زیر شمشیر عدو بیکس و تنها و غریب
اشک ها بود که می ربخت ز چشم تر ما
در دم مرگ به بالای سر ما دو یتیم
حضرت فاطمه آمد عوض مادر ما
بدن بیسر ما را به فرات افکندند
آب هم سوخت به آغشته به خون پیکر ما
گلوی نازک ما کز دم شمشیر شکافت
خون دل بود که فوّاره زد از حنجر ما
در غم غربت ما اشک بیفشان میثم
که نشد هیچکس از راه وفا یاور ما
شاعر: #استاد_حاج__غلامرضا_سازگار
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/32045/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_و_مناسبتهای_ویژه_ماه_های_محرم_و_صفر
#طفلان_مسلم
واحد4 زمینه-مداحی طفلان حضرت زینب باصدای حاج محمدرضاطاهری -( اذن ورود مابه حسینیه ی عزا )
@emam8com
اذن ورود ما به حسینیه ی عزا
از عرش اعظم امده فبک علی الحسین
حسین وای حسین وای حسین وای
به اذن شاه خراسان یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین
*********
نبینم تنهایی نبینم گریونی
نبینم بی یاری نبینم دلخونی
بذارکه گلای من برن تاکه ابروی خواهرت
اینا دوسهم زینبن فدایی چشمای ترت
اینا بمونن چیزی نمی مونه ازخواهرت
بخربرادر ابرومو جلوی مادرت
سپاه زینب فدایی علی اکبرت
**********
نبینم بی تابی نبینم غم داری
اومدم درداتو به دلم بسپاری
به سینه ی تنگ خواهرت تو روخداست رد نزن
توروجون مادر کاری کن برای کفن پوشای من
بذار برن تاواسه ی غم تو پرپر بشن
برا همیشه ابروی دل مادر بشن
تااربا اربا شبیه علی اکبربشن
***********
پیش طفلای من وسط میدونی
نبینم شرمنده نبینم گریونی
بارونای چشمای ترم میباره برای چشم تو
بدنای روی خاکشون فدای غمای چشمم تو
می ریزه اشکام واسه ی غم توتو خیمه ها
میخوام ببینم سرای گلامو ازتن جدا
میخوام ببینم سرشونو به روی نیزه ها
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/29044.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/29044/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
امام حسین (ع) -(ای یادگار مولا ، آیاتِ بحر ِطاها)
@emam8com
ای یادگار مولا ، آیاتِ بحر ِطاها
آرام ِجان ِزهرا حسین حسین تنها
زهرا کند دعایت ، مادر جانم فدایت
در گود قتگاهت ، من منتظر براهت
ای وارثِ هدایت ، دُردانه ی ولایت
قربان خاک پایت ، جانم کنم فدایت
اکبر شبیه احمد ، تعبیر نام امجد
باذکر یا محمد ،صبرش دگر سر آمد
قاسم پر از تمنا ، آورده خط بابا
آماده ام سراپا ، دل را زدم به دریا
اصغر به گاهُ واره ، گریان وُ بی قراره
لبخند او اشاره ، بابا یاور نداره
عباس وُ مَشک ِ پاره ، دست وُ علم نداره
دشمن کند نظاره ، دیگر نداره چاره
دُختَت کشد عبایت ، روکن به خیمه هایت
تا بشنوم صدایت ، جانم حسین فدایت
دشمن به تو رسیده ، تیرش تنت دریده
زینب به سر دویده ، سر بر تنت ندیده
زهرا دهد سلامت ، زینب کند صدایت
جانم حسین فدایت ، جانم حسین فدایت
حسین حسین تنها ، آتش زدی به دلها
با کربلا عاشورا ، گرید غریب صحرا
شاعر: #محمد_محسن_خادمپور
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/97/7/43775_139772095628_2369825.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43775/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
امام حسین (ع) -(ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ)
@emam8com
ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ
چشمان پر اب و دل بی تاب و دگر هیچ
چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم
وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ
اندوخته جز اشک نداریم به دنیا
ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ
اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم
شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ
راه دل ما را به حرم ختم نمودند
هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ
چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم
چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ
"در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری"
گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ
شاعر: #حسن_کردی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43770/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_ترکی
#امام_حسین_ع
«رسیدن رأس انور امام(ع) به دیرراهب» -(قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور)
@emam8com
قانلی بیر باش نیزه باشینده ائدوب غوغا گلور
اَم حَسِبْتَ انّ اَصحَاب آیه سین گویا گلور
برج ظلمتدن چیخوبدور گوئیا خورشید عشق
غرق ظلمت چوللره انوار حق پیما گلور
اولمیا وادیّ سینانی گزن موسی دی بو
بیر تلالو باشدا وار گویا ید بیضا گلور
نفحۀ رحمت دی مشرقدن وزان دی چوللره
سایه سالسین کوه قافه شهپر عنقا گلور
کاروان تا یتدی بیر خاموش دیره ، گوردیلر
زنگ ناقوس کلیسا سسلنوب هیها گلور
دوشدی دیرین راهبی خوفه چیخوبدور دیریدن
تا گوره ناقوسیدن اول سس نه دور آیا گلور
گوردی ظلمت چوللرین بیر نور رحمانی آلوب
آسمان کوفه دن شمس جهان آرا گلور
بیرنئچه مهتاب آلمیش اول گونون اطرافینی
دیره گلجاق نالۀ یَا لَیتنَا کُنّا گلور
دقتیله باخدی راهب کاروان کوفیه
بیر نئچه جلادی گوردی هار و بی پروا گلور
واردی هر جلاد الینده نیزه ، نوک نی ده باش
باشلارا باخدوقجا قلب راهبه بلوا گلور
واردی بیرباش باشلارایچره دائماً قرآن اوخور
صوت قرآنی اونون جان بخش و روح افزا گلور
قانلی باشدان اولدی از بس منجلی نور وقار
فکرائدوب راهب اونون مأواسینه یحیی گلور
باغلانوبلار خوردا قیزلار قول قولا زنجیریلن
گوزلرینده واردی قان یاش دیلده واویلا گلور
کاروانین همرهینده واردی بیر عورت خانم
قان دولان عطشان دوداقیندن حزین نجواگلور:
ای حسین ای شاه مظلومان باجون قربان سنه
آچ گوزون باخ زینبه چوللرده وانفسا گلور
کیم بولردی گلشن زهرانی صرصر صولدیرار
کیم دییردی زینب آخر بو چوله تنها گلور
کیم قبول ایلردی شهر کوفه ده زهرا قیزی
اللری زنجیر ظلمه باغلانا ، سودا گلور
کیم قبول ایلردی سبط تاجدار عالمین
نیزیه وُرسونلا باشین،بیله سۆزحاشا گلور
قانلی باشین بیرگجه قالدی کول اوسته یاحسین
بیر گجه اول باشین استقبالینه ترسا گلور
سن بلکده عرشه گئتدون گویلره وئردون صفا
ایندی اما باشیوه یئرلرده مین بلوا گلور
زینبین نجواسی سالدی راهبی تاب و تبه
دیرینه ، بولدی شُبیر اول زادۀ ایلیا گلور
خاتم پیغمبرانه وار بو باشین نسبتی
رتبه ده ختم رسالت برتر از عیسی گلور
الغرض سُکنی تاپوبدوردیریده شاهن باشی
جلوۀ تنویر حق دور لیلۀ یلدا گلور
آرتوروب دیرین صفای معنوی سین قانلی باش
گوئیا میثاق عشقه تاج کَرّمنا گلور
لحظه لحظه عطرجنت دور مشامی ناز ائدور
دیریدن هرآن شمیم انبیا پیدا گلور
گرچه بو عیسی دگور یا نسبتی یحیایه یوخ
رتبه ده امّا او پیغمبرلره همتا گلور
نیمۀ شب راهب احساس ائتدی بیر آیری نوا
قلبینی رام ایلین آرام بیر نجوا گلور
نیم خیز اولدی یریندن فاش بیلسون مطلبی
بولمدی گوزدن چکیلدی پرده ،یا رۆیا گلور
گوئیا سس صاحبی بیر عورتیدی باغریقان
چوللری بیرباشن عشقینده اولوب جویا گلور
الله الله بونه عالم دور بوعورت کیمسه دور
نسبتی وارهاجره،مریم دی، یاسارا گلور؟
نوررحمت تازه دن دوشدی او دیرین بطنینه
بزم اِنس و حوره بیر انسیّۀ حورا گلور
ایستیوردی فاش بیلسون سرّعشقین مطلبین
دقت ایلوبدی گوروب بیرسسدی چوخ باجا گلور:
ای کسیلمیش باشی دالدان خنجر عدوانیلن
جان سنه قربان اولا آچ گوزلرین زهرا گلور
بیر گجه خولی ائوینده من سنه مهمانیدیم
بو گئجه مظلوم آنان غم دیرینه امّا گلور
رسم عالمدور آنانی ئولدوره مسماریلن
اوغلونون جسمینده دورت مین اوخ یری پیدا گلور
دور بابام پیغمبره با هم گلایه ایلیاق
بو نه عالمدور عدالت حرف بی معنا گلور
هاردا شاهن باشی نوک نیزه ده جولان وئرر
هانسی شاهه شورش محشر بئله برپا گلور
ناقه لر اوستن آتوللار چوللره قیزلاریوی
اوخ دگور قمچی دگور تیغ و سِنان حتّی گلور
بار الها هم بابام مظلوم ئولوب هم مرتضی
هم حسینیم ظلم الیندن دوغرانوب اعضا گلور
صبریمیز بی حددی والله هر بلایه صابروخ
حقّ عطا ایلوبدی آخر سینه میز سینا گلور
حق تعالی دن گلن تقدیره زهرا لا دئمز
لایُری دن هرنه گلسه خوش گلور زیبا گلور
ای «مُصَیـّب» مِهر تابان سپهر عصمته
کیم توسّل قیلسا اَدنی شأنی بس اَعلی گلور
گل خلوص نیتیلن باغلا احرام ولا
اوندا کی قلبین حسینین عشقینه شیدا گلور
وئر خانم زهرایه شاه کربلانی سن قسم
فاطمه گر واسطه دوشسه سۆزی باجا گلور
عشقیوی اثبات اگرائتسن حسین درگاهینه
مطمئن اول کی ، برات کربلا امضا گلور
شاعر: #محمد_علی_مصیبی
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43783/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
شعری برای استقبال از شهدای گمنام -(عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده)
@emam8com
((شعری برای استقبال از شهدای گمنام))
عطری پیچیده توی شهر، میگن که مهمون اومده
رفیقی بی نام و نشون به قلب زارم سر زده
جنگیده بود برای دین، مردونگیشم بی حده
گوشت و خونش رو هدیه کرد، با استخونش اومده
شهید گمنام، خوش اومدی به شهر ما
صفا دادی به این دیار، قابل دونستی
شهید گمنام، نمیتونسته هیچکسی
قلب منو جلا بده، اما تونستی
حالا که اومدی عزیز، سؤالی دارم
به مادرت خبر دادی، کجایی یارم؟
چند ساله چش به راهته، با هر بهونه
لقلقه زبونشه، برگرد به خونه
«شهید گمنام، شهید گمنام»
از مادرت گفتم ولی، غصه نخور یکی میاد
همونکه مادر همه است، سربندشو زدی زیاد
همونکه انتقامشو گفتی میگیری از عدو
همونیکه یه وقتایی از محرمش گرفته رو
شهید گمنام، یکم برا ما حرف بزن
از لحظههای جنگ بگو، از حال سنگر
شهید گمنام، بگو ز دردای تنت
بگو آخه چه جوری، زدی تو پرپر
نمیدونم تشنه بودی با دست بسته؟!
یا که شبیه فاطمه، پهلوت شکسته؟!
سرت جدا شده بگو، یا که دو دستات؟!
یا مثل عباس علی، تیری به چشمات؟!..
«شهید گمنام، شهید گمنام»
رفتی و لشکری شدی برا دفاعِ از حریم
راهمونو نشون دادی که از بیراههها نریم
رفتی و این وصیتت، برای حفظ انقلاب
پشت ولایت بمونیم، حفظ حیا، حفظ حجاب
شهید گمنام، برای ما پرکشیدی
ببخش اگه یه وقتایی، کوتاهی کردم
شهید گمنام، عدهای دل بریدن و
طالب بی دینی شدن، زیاده دردم
حالا تو از خدا بخواه، تا کم نیارم
به راه حق و مستقیم، قدم بذارم
بگو به من که روسیام، بده لیاقت
قابل بدونه این بَد و واسه شهادت
«شهید گمنام، شهید گمنام»
شعر و سبک : عبدالحسین شفیع پور
شاعر: #عبدالحسین_شفیع_پور
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/upload/sabks/96/12/39284_1396121134110_8826778.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/39284/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
نوحه دختران شهدای مدافع حرم با صدای میثم مطیعی -( پدرها به شوق تو ای مولا )
@emam8com
پدرها به شوق تو ای مولا
دوباره به میدان کمر بستند
ببین دختران شهیدان را
که چَشم انتظار پدر هستند
ببین غنچه های بهار، چه زیبا در این انتظار
به غیر از رضای خدا را نجویند
دگر از یتیمی نگو، که این کودکان با پدر
صمیمانه هر لحظه در گفتگویند
نور بابا/ به چشم دختر آید
دلتنگی ها/ به لطف حق سرآید
از شام آخر / صبح ظفر برآید
یا ثارالله مولای ما حسین جان
**********
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/36393.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/36393/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا
#شهدا
زمینه - مدافعان حرم با صدای میثم مطیعی -( این گل را به رسم هدیه )
@emam8com
زمینه
این گل را به رسم هدیه
تقدیم نگاهت کردیم
حاشا اینکه از راه تو
حتى لحظه ای برگردیم / یا زینب
از شام بلا، شهید آوردند
با شور و نوا، شهید آوردند
سوی شهر ما، شهیدی آوردند
یا زینب مدد
در خون خفته که نگذارد
نخل زینبی خم گردد
حاشا از حریم زینب
یک آجر فقط کم گردد / یا زینب
تقدیم شماست، قبولش فرما
قدر وُسع ماست، فدای زهرا
در راه خداست، فدای مرتضى
یا زینب مدد
چون امّ وهب، بسیارند
در هر سوی این مردستان
مادرهای عاشق پرور
در ایران و افغانستان / یا زینب
هم چون این شهید، فراوان داریم
تا وقتی سر و تن و جان داریم
ما به نهضت شما ایمان داریم
یا اخت الحسین
*******
شاعر: #محسن_رضوانی
🔊 دانلود سبک 👇👇👇
https://emam8.com/sabk/new/36374.mp3
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/36374/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره حضرت زینب:جز زیبایی چیزی ندیدم)
@emam8com
زینب(س) از دیگر زنان کمی فاصله داشت، او برای ابن زیاد آشنا نبود،اما جلالت و نور نبوت و اُبُهتِ امامت که در وجود زینب نهفته بود،نظر ابن زیاد را به خود جلب کرد.
او گفت:این زنِ ناشناس کیست؟،گفتند:او دختر امیرالمؤمنین_زینب کبری_است.
ابن زیاد تا او را شناخت،خواست بیشتر از این حضرت را آزرده کند و با نیشِ زبان به او گفت:
خدا را سپاس که شما را رسوا کرد و جانتان را گرفت و بالاخره دروغتان را برای مردم رو کرد.
بانو زینب فرمود:
"سپاس خدا را که ما را به خاطر وجود پیامبرش محمد،کرامت و بزرگواری داد و از هر ناپاکی ای پیراست.به یقین،کسی در این واقعه رسوا شد که گناهکار و فاسق بود. خدا دروغِ انسان های فاجر و اهل گناه را برملا کرد و ما جزءِ این گروه نیستیم".
ابن زیاد گفت:نظرت درباره این بلاهایی که خدا بر سرِ خانواده ات آورد چیست؟
حضرت فرمود:
"[ما رأیت إلّا جمیلاً_جز زیبایی چیزی ندیدم.آن شهدا کسانی هستند که خدا شهادت را از پیش برایشان مقدّر کرده بود ((و این خواستِ تو نبوده))،اما در روز قیامت_که به همین زودی ها خواهد بود_ خدا شما را جمع خواهد نمود و میانتان به قضاوت خواهد نشست.اگر خوب ببینی می فهمی که چه کسی در واقع شکست خورده است،مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه".
?مقتل مقرم،ص۳۹۰_۳۹۱
?لهوف،ص۹۰
?تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۲
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43804/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره امام سجاد فرمود: "آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و)
@emam8com
ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این سخنان را به او گفت خشمگین شد و خواست او را مجازات کند اما عمروبن حدیث به او گفت:او یک زن است و می خواهی به خاطر گفتن چند جمله او را مجازات کنی،کسی،زن را به خاطر حرف ها و پرگویی هایش کیفر نمی دهد.
ابن زیاد نگاهی به حضرت کرد و گفت:از این که خانواده نافرمانت کشته شده اند، خدا دلم را خنک کرد.
زینب از این سخن برافروخت و فرمود:
"به جان خودم سوگند،تو بزرگ و سرورِ مرا کشتی،خانواده ام را انگشت نمایِ خلق کردی،شاخه شجره ی وجودم را بُریدی و ریشه ام را کَندی،حال اگر این سخنان دلت را خنک می کند،باشد".
ابن زیاد آن گاه رو کرد به حضرت سجاد (ع) و گفت:نامت چیست؟
فرمود:"من علی بن الحسین هستم".
ابن زیاد گفت:مگر علی فرزند حسین را خدا در کربلا نکشت؟!
حضرت فرمود:
"من برادر بزرگتری داشتم به نام علی که مردم کوفه او را کشتند".
ابن زیاد با بی ادبی این سخن امام سجاد را رَد کرد و گفت:خدا او را کشت.
حضرت آیه ۴۲ از سوره زمر را خواندند.این گفته ی حضرت برای ابن زیاد سخت بود و به او برخورد،بنابراین دستور داد تا گردنِ او را بزنند،اما حضرت زینب،امام سجاد را در آغوش کشید و فرمود:
"ای ابن زیاد!این همه خون از ما ریختی، هنوز برایت کافی نیست؟آیا کسی غیر از این برای ما مانده است؟!اگر بخواهی او را بکشی،مرا هم با او بکش".
امام سجاد فرمود:
"آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و کرامت و لطفی که خدا به ما کرده همین شهادت است؟".
ابن زیاد به آن دو نگاه کرد و گفت:شگفتا!او را رها کنید.ببینید رَحِم و خویشاوندی چه می کند!او می خواهد همراه برادرزاده اش کشته شود.
رباب،همسر امام حسین،سرِ مقدس را گرفت،در دامانش قرار داد و آن را بوسید، آن گاه گفت:
"[واحسیناً فلا نسیت حسیناً_أقصدته أسنة الأعداء_غادروه بکربلاء صریعاً_لا سقی اللّه جانبی کربلا]".
ابن زیاد دید مردم به زمزمه و سر و صدا کردن افتادند،مخصوصاً پس از سخنان حضرت زینب.ترسید مردم علیه او اقدامی کنند،بنابراین،دستور داد اسرا را خیلی زود به ساختمانی که در کنار مسجد اعظم بود انتقال دهند.
?مقتل مقرم،ص۳۹۱_۳۹۲
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۴۲_۴۳_۱۳
?منتخب طبری،ص۸۹
?تاریخ طبری،ج۶،ص۲۶۳
?لهوف،ص۹۱
?کامل ابن اثیر،ج۴،ص۳۴
?تذکرةالخواص،ص۱۴۸
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43805/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی)
@emam8com
وقتی ابن زیاد اسرا را در مجلسش حاضر کرد،دستور داد مختار را نیز_که از روز شهادت مسلم بن عقیل زندانی بود_به مجلس بیاورند.
وقتی مختار وارد مجلس شد و آن منظره رقّت بار را دید،آهِ بلندی کشید و با ابن زیاد تندی کرد.چون درگیری لفظی آن دو بالا گرفت،ابن زیاد دستور داد تا او را دوباره به زندان بازگرداندند.
بنابر نقل دیگری،مختار را آن قدر با تازیانه زدند که در آن میان یک ضربه به چشمش خورد و بینایی اش را از دست داد.پس از کشته شدن ابن عفیف،عبداللّه بن عمربن خطاب_شوهر خواهر مختار_واسطه شد و از یزید دستور آزادی او را گرفت.
ابن زیاد مختار را آزاد کرد و ۳روز به او مهلت داد تا کوفه را ترک کند.ابن زیاد،ابن عفیف را به قتل رساند و سپس برای مردم سخنرانی کرد و در سخنرانی اش به امیرالمؤمنین علی(ع) ناسزا گفت.مختار ناراحت شد و به ابن زیاد دشنام داد و گفت:دروغ می گویی ای دشمن خدا و پیامبر!خدا را سپاس که به حسین عزّت داد و یارانش را آمرزید و به بهشت برد و تو،یزید را خوار و ذلیل کرد.
ابن زیاد میله ای آهنی به سوی مختار رها کرد که به پیشانی او برخورد و آن را مجروح ساخت.آن گاه دستور داد او را به زندان ببرند.مردم پا در میانی کردند و گفتند او از بستگان عمرسعد و عبداللّه بن عمر است و از او درخواست کردند مختار را به قتل نرساند.ابن زیاد هم از قتل او صرف نظر نمود و فقط زندانی اش کرد.
?مقتل مقرم،ص۳۹۷_۳۹۸
?ریاض الاحزان،ص۵۲_۵۸
?اعلام النفیسه ابن رسته،ص۲۲۴
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۱۷۸_۱۷۹
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43807/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسین_ع
مقتل امام حسین -(دارالاماره مختار ثقفی به خون خواهی امام حسین)
@emam8com
عبداللّه بن عمر دوباره نزد یزید مختار را شفاعت کرد و از حبس نجاتش داد.سپس مختار برای شیعیان آنچه را که خواص اصحاب امیرالمؤمنین علی(ع)شنیده بود در میان گذاشت و برای خون خواهی امام حسین کشتن ابن زیاد آماده شد.
مختار در زندان با عبداللّه بن حارث بن نوفل بن عبدالمطلب و میثم تمار بود. عبداللّه بن حارث تیغی از آنها خواست تا موهای بدنش را بتراشد.او می گفت:چون می دانم ابن زیاد مرا خواهد کشت،نمی خواهم بدنم کثیف و پر مو باشد.
مختار به او گفت:به خدا ابن زیاد نه تو را می کشد نه مرا،تو به زودی آزاد خواهی شد و به بصره خواهی رفت.میثم سخن آن دو را شنید،به مختار گفت:تو هم به خون خواهی حسین قیام خواهی کرد و ابن زیاد را خواهی کشت و صورت او را زیر پاهایت خواهی گذاشت.
پس از هلاکت یزید،عبداللّه بن حارث در بصره قیام کرد و مردم بصره او را والی و حاکم خود کردند.پس از یک سال نیز مختار به خون خواهی حسین قیام کرد و ابن زیاد،حرملةبن کاهل،شمربن ذی الجوشن و بسیاری از مردم کوفه را که با امام حسین(ع)جنگیده بودند به قتل رساند،بنابر نقل ابن نما حلّی،مختار ۱۸هزار نفر را کشت.
برخی از مردم_بالغ بر ۱۰هزار نفر_نیز از کوفه گریختند و به مصعب زبیری زهاء پناه بردند.شبثب بن ربعی نیز در میان فراری ها بود که سوار بر قاطری شده بود که دُم و گوش هایش بریده شده بود.او لباسی پاره به تن داشت و وقتی به مصعب رسید التماس می کرد که:به داد ما برس و با این فاسق بجنگ،او بزرگان و اشراف ما را به قتل رساند.
?مقتل مقرم،ص۳۹۸_۳۹۹
?بحارالانوار،ج۱۰،ص۲۸۴
?اخبارالطوال،ص۲۹۵
?مقتل خوارزمی،ج۲،ص۱۷۸_۱۷۹
?تاریخ طبری،ج۷،ص۱۴۶
این مطلب در سایت :
https://emam8.com/article/43808/
📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇
https://eitaa.com/emam8_apps
جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇
https://eitaa.com/emam8com
هدایت شده از اپلیکیشن های سایت امام هشت
🔹اپلیکیشن اشعار و سبک های محرم و صفر
♨️خزان حسینی نسخه 1.2
⭕️زمزمه ،زبانحال ، نوحه های سنتی
🎤اثر حاج سید محسن حسینی
🔊امکان پخش آنلاین سبک ها
دانلود 👇👇👇
em8.ir/OxcMj1
هدایت شده از اپلیکیشن های سایت امام هشت
khazan_hoseini_1.2.apk
4.31M
🔻اپلیکیشن کتاب زمزمه ها و نوحه های محرم و صفر با عنوان
🔹خزان حسینی (نسخه 1.2)
⭕️ اثر حاج سید محسن حسینی
🎵پخش آنلاین سبک ها
❤️بخش علاقمندی ها
https://eitaa.com/emam8_apps