eitaa logo
اشعار آیینی امام هشت
10.4هزار دنبال‌کننده
269 عکس
71 ویدیو
47 فایل
بزرگترین‌منبع اشعارمذهبی و سبک ها ی مداحی بروزترین اشعار را در سایت امام هشت دنبال کنید. emam8.com ادمین تبادلات و ارسال شعر @em8_admin1 اپلیکیشن :👇👇 em8.ir/dl لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2859139074Cb8c0fd5446
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح و مناجات با امام حسین(ع) -( روح دعا ذات شفایی حسین ) @emam8com روح دعا ذات شفایی حسین فوقِ همه جاذبه هایی حسین بیمۀ تو فوق همه بیمه هاست ذکر خوشِ رفع بلایی حسین شیفته ات شیر خدا بود و تو شیفتۀ شیر خدایی حسین هم فقها هم علما عبد تو سیر سلوک عرفایی حسین شکر خدا در صف اربابها بین همه قسمت مایی حسین کعبه خودش سمت تو خواند نماز قبله ای و قبله نمایی حسین با گُهری قابل تعویض نیست لذت این شعرسرایی حسین وصف تو صد جلد غزل می شود طعم غزل با تو عسل می شود کیست که از فیض تو سیراب نیست غیر شما هیچ کس ارباب نیست جاذبه ات جذبِ تو کرده مرا زندگیِ بی تو که جذاب نیست لذتی از زندگیِ خود نبرد هرکه به صحن تو شرفیاب نیست بین گدایان تو زانو زدن پیش کسی غیر خودت باب نیست قابِ دلم عرصۀ تصویر توست هیچ به غیر تو در این قاب نیست بسته شده تک تکِ میخانه ها باده به جز بادهء تو ناب نیست هیچ دمی مثل دمِ یا حسین باعث آرامش اعصاب نیست تشنۀ تو زمزم و کارون و نیل بسته به قنداق تو فطرس دخیل شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/34576/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
اشعار امام حسین علیه السلام به همراه سبک/زمینه -( ای حسین عشق منی حسین عشق منی ) @emam8com ای حسین عشق منی حسین عشق منی حسین عشق منی حسین عشق منی صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین ارباب ما معلم عیسی بن مریم است عیسی اگر در آخر عمرش به عرش رفت قنداقه ی حسین شرف عرش اعظم است باشد قرار و وعده ی ما جنت الحسین دنیا برای سینه زدن جایمان کم است با یوسفش مقایسه کردم نگار گفت کاو شاه مصر باشد و این شاه عالم است مداح: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/sabk/new/29838.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/29838/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
مدح امام حسین(ع) -(طائری بشکسته بالم یک نگاهم می کنی؟) @emam8com طائری بشکسته بالم یک نگاهم می کنی؟ خسته و بی شور و حالم یک نگاهم می کنی؟ گر شود دریای دنیا پر ز طوفان و بلا با تو آسوده خیالم یک نگاهم می کنی؟ من نمک پرورده ی دریای احسان توام بر تو افتاده حوالم یک نگاهم می کنی؟ در دلم عشق حریم کبریایت خانه کرد این بود اوج کمالم یک نگاهم می کنی؟ از فراق کربلایت دل پر از آتش شده مملو از حزن و ملالم یک نگاهم می کنی؟ روز و شب این نوکرت نام تو را خواند حسین نام تو ذکر جلالم یک نگاهم می کنی؟ در قیامت چشم امیدم فقط باشد به تو ای جواب هر سوالم یک نگاهم می کنی؟ وحید زحمت کش شهری شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43861/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
آلوده ام -(هرچند دادم از دست حال عبادتم را ) @emam8com هرچند دادم از دست حال عبادتم را از من نگیر هرگز عرض ارادتم را هرجوره خوب بودی با این بد گنهکار اما ادا نکردم حق رفاقتم را چیزی ز نعمت تو از سفره ام نشد کم با لطف خود ندیدی کفران نعمتم را مشغول هیچ بودم دنبال هیچ رفتم صرف شما نکردم افسوس!همتم را.. هرچه فرار کردم دنبال من دویدی آغوش باز کردی دیدی خجالتم را آلوده ام ولی من گریه کن حسینم خرج حسین کردم ساعت به ساعتم را دست سه ساله دادم من آبروی خودرا کی میدهد رقیه برگ زیارتم را زینب بلند میگفت ای آفتاب نیزه گودالِ تو رقم زد روز اسارتم را شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43860/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
کوفه و شام -(فروغ جان ودیدۀ من) @emam8com فروغ جان ودیدۀ من گل به خون طپیدۀ من شهید سربریدۀ من تو، به روی نی بخون طپیده من، زائراین سربریده(2) وای غریب فاطمه حسین جان(3) هماره درکشاکشم من میان آب وآتشم من بی تو چسان نفس کشم من از، غمت دگر نفس ندارم کاش، زماتم توجان سپارم(2) وای غریب فاطمه حسین جان (3) اگر که گفتم ای حسین جان بخوان برای من تو قرآن شدم ازاین سخن پشیمان نه، نخوان که سنگ کین زنندت بر، زمین زنیزه افکنندنت(2) وای غریب فاطمه حسین جان(3) غم تو گشته حاصل من که خون شده زغم دل من بیا دمی مقابل من آه ، چرا رخت بخون نشسته وای، جبین تو چرا شکسته(2) وای غریب فاطمه حسین جان(3) شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/7/43875_139775115807_687102.mp3 این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43875/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
#اشعار_غزلیات_و_مدایح_اهل_بیت_ع @emam8com درسجده به خاک دوست افتاده حسین درراه حبیب خویش سرداده حسین تاریخ گواه است که تا رستاخیز برقلۀ افتخار استاده حسین #سید_هاشم_وفایی
قبله نما -(تاکه آئینۀ خورشید جلا بردارد) @emam8com تاکه آئینۀ خورشید جلا بردارد باید ازجلوۀ مهرتوضیا بردارد تادل انگیز شود گلشن هستی همه روز نکهت از تُربت توباد صبابردارد کعبه ازحُرمت وازمنزلتت عزّت یافت جلوه ازسعی وصفای توصفابردارد1 نکند آرزوی دیدن فردوس برین هرکه تصویری ازآن بـاغ وفابردارد بس که پُرفیض بود خرمن حُسن توازآن دل جدا،دیده جدا،عشق جدابردارد تابود کرب وبلا کعبۀ مقصود همه چه نیازست که دل قبله نما بردارد عجبی نیست اگرعیسی مریم همه عمر خاک درگاه تورابهر شفا بردارد درحوادث همه جا حرز امانی بااوست هرکسی تربتی ازکرب وبلابردارد2 همه شب خواسته این دل زخدا تاکه شبی قدمی برسرخاک شهدابردارد به خداوند قسم،زود اجابت یابد هرکسی درحرمت دست دعابردارد 3 درهیاهوی قیامت که پراز واهمه است غیرتوکیست که غم ازدل مابردارد4 به همان لحظۀ جانسوز که آئینۀ صبر بوسه ازحنجرۀ خون خدابردارد نگذارید که اخلاص «وفایی» یکدم درره عشق ووفا رنگ ریا بردارد 1-ترجمۀ کامل الزیارات/ص811ح2 2- ترجمۀ کامل الزیارات/باب 92ح2 3-مستدرک الوسایل/ص524ح14 4-بحارالانوار10/ 16 ح19 شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43874/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
محرم امام زمان(عج) -(چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان) @emam8com چشم نیاز دوختم به راه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام به یک نگاه صاحب‌الزمان امید بسته‌ام ولی چقدر پُر توقع‌ام چشم گناهکار و روی ماه صاحب‌الزمان کویر شد اگر دل از شب سیاه کاریم صبح در آن جوانه زد گیاه صاحب‌الزمان دین ضعیف من در این طبیعت پر از گناه غزال خسته ای‌ست در پناه صاحب‌الزمان آه که آه می کشد هنوز سینه ی زمین بعد هزار و چند سال از آه صاحب‌الزمان هنوز بعد کربلا منظره ی وداع را مدام درک می کند نگاه صاحب‌الزمان عمه صاحب‌الزمان به دست خویش دوخته رخت عزای خاکی و سیاه صاحب‌الزمان شاعر: این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43876/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com
#دفاع_مقدس_و_شهدا #شهدا انده سردی -(دلت می سوخت از اندوهِ سردی) @emam8com دلت می سوخت از اندوهِ سردی از اینکه رفت و دامادش نکردی تمام ِ عمر قابِ عکس او را در آغوشت گرفتی گریه کردی شاعر: #مرضیه_عاطفی
مقتل حضرت رقیه(س) -(من مادر تو،فاطمه زهرا هستم. گمان می کنی من از یتیم های فرزندم غافلم!].) @emam8com کاروان از کوفه راهی شام شد.مشکلات اسارت و دوری پدر، همچنان رقیه(س) را می سوزاند. در بین راه که سختی بر دختر امام حسین(ع) فشار آورده بود.شروع به گریه و ناله کرد و به یاد عزت و مقام زمان پدر اشک ها ریخت.گویا نزدیک بود روحش پرواز کند و در آن بیابان به بابا بپیوندد. یکی از دشمنان چون آن فریاد ضجه را شنید به رقیه(س)گفت:[اُسکُتی یا جاریه!فقد آذیتنی بِبُکائِک_ای کنیز!ساکت باش،زیرا من با گریه تو ناراحت می شوم].آن نازدانه بیشتر اشک ریخت.دیگر بار آن مرد گفت:[اُسکُتی یا بنتَ الخارجی_ای دختر خارجی!ساکت باش]. حرفهای زجر دهنده آن مزدور،قلب دختر امام را شکست.رو به سر پدر نمود و فرمود: "یا ابتاه قَتَلوکَ ظُلماً و عُدواناَ و سَمُّوک بالخارجی_ای پدر!تو را از روی ستم و دشمنی کشتند و نام خارجی را هم بر تو گذاردند". پس از این جمله ها،آن مرد غضب کرد و با عصبانیت،رقیه(س)را از روی شتر گرفت و از بالا بر روی زمین انداخت. تاریکی شب بر همه محیط سایه افکنده بود. رقیه(س)از ترس شروع کرد به دویدن در آن تاریکی.سختی و خار و خاشاک زمین،پاهای کوچک او را مجروح نمود و او با همه خستگی باز می دوید. همان زمان،قافله متوجه نیزه ای شد که سر امام حسین(ع)بر بالای آن بود.نیزه به زمین فرو رفته بود.دشمن هر چه سعی کرد که آن را در آورد نتوانست. رئیس قافله نزد امام سجاد(ع) آمد و سبب این ماجرا و حکایت را پرسید. امام(ع)فرمود: "یکی از بچه ها گم شده است تا او پیدا نشود، نیزه حرکت نخواهد کرد!". حضرت زینب(س)با شنیدن این سخن،خود را از بالای شتر به روی زمین انداخت و ناله کنان به عقب برگشت تا گمشده را پیدا کند. زینب(س)به هر سو می دوید،ناگهان چشم او به یک سیاهی افتاد،جلو رفت تا به آن رسید در آنجا یک زن را دید که سر کودکِ گمشده را به دامن گرفته است.رو به آن زن نمود و پرسید: "شما کیستید؟!" فرمود: [أنا أمُک فاطمه الزهراء،أظَنَنتِ إنّی أغفلُ عَن أیتامِ وَلَدی_من مادر تو،فاطمه زهرا هستم. گمان می کنی من از یتیم های فرزندم غافلم!]. زینب(س)،رقیه را گرفت و به کاروان رساند و قافله به راه افتاد. ناسخ التواریخ،ص۵۳۱ داستان غم انگیز حضرت رقیه(س)، ص۳۷_۳۹ این مطلب در سایت : https://emam8.com/article/43887/ 📚کانال اپلیکیشن های امام هشت 👇👇👇 https://eitaa.com/emam8_apps جدیدترین و محبوب ترین اشعار را در کانال ما دنبال کنید👇👇👇 https://eitaa.com/emam8com