#پسرونه +عشق را از که آموختی؟! _از آنان که سربار نیستند، بی سرند:)💔

•[🖤🕸]• #زندکی_به_سبک_شهدا ‌•°🌱سر‌سفره‌عقد‌نشستہ‌بوديم،👩‍❤️‍👨 عاقد‌ڪہ‌خطبہ‌را‌خواند، 💞 صداے‌اذان‌بلند‌شد.📿 حسين‌برخاست، ❗️ وضو‌گرفت‌و‌بہ‌نماز‌ايستاد،🤲 دوستم‌ڪنارم‌ايستاد‌و‌گفت: 🗣 اين‌مرد‌براےتو‌شوهر‌نمےشود.😕 متعجب‌و‌نگران‌پرسيدم:‌چرا؟😥 گفت:ڪسے‌ڪہ‌اين‌قدر‌ بہ‌نماز‌و‌مسائل‌عبادےاش‌مقيد‌باشد،‌🔆 جايش‌توے‌اين‌دنيا‌نيست.🕊 🖊شہیدحسین‌دولتے♥️

📿🖤 #شہیدانهـ💔 مراسم فاطمیه بود، شخصی اومد و از حاج‌محمود‌کریمی با جدیت درخواست کرد که با زنان بدحجابی که در روضه‌ها شرکت میکنند برخورد کند، حاج قاسم هم اونجا نشسته بود؛ گفت حاج قاسم شما یک چیزی بگید.حاج قاسم گفت: مگر اینجا خانه‌ی شماست؟ خانه‌ی شما آمدند برخورد کن. در خانه‌ی مادرشان آمده‌اند :) (۳روزتاآن‌بامدادخونین) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡•°

ــــــــــــــــــــ''🌸💕'' سعی ڪن مدافع قلبت باشی از نفوذ شیطان، شاید سخت‌تر از مدافع حرم بودن مدافع قلب شدن باشد . #شهیدمحمدرضادهقان‌امیری

#عاشقانه_های_شهدا『°•.≼💞≽.•°』 سر سفره عقد💞 میخواست بهم چیزے بگه اما جمعیت زیاد بود و خجالت مےکشید😊 تو دستمال کاغذے نوشت و داد دستم🤔 باز کردم دیدم برام نوشته دعا ڪن شهید بشم♥️ به روایت همسر #شهید_صالح_زارع

-من‌می‌خواهم‌در‌آینده‌شھیدبشوم... معلم‌پریدوسطِ‌حرف‌علی‌و‌گفت: ببین‌علی‌جان‌موضوع‌انشاء‌این‌بودکہ‌﴿در‌آینده‌می‌خواهین‌چڪاره‌بشین؟﴾ بایددرموردیہ‌شغل‌یاڪارتوضیح‌می‌دادے!😊 مثلاپدرخودت‌چہ‌ڪاره‌است؟!🧐 -آقااجازه…شھید(:🥀 #شهدا‌شرمنده‌ایم

ــــــــــــــــــــ''🎒🚗'' چہ‌زیبا‌گفت: بھ‌راه بياييم... تا ؛ از راه‌بيايد...! :) +مهربان‌غائب‌ِحاضر #اللھم‌عجل‌فی‌فرجنـٰا

ای که ره بستی میان کوچه هابرفاطمه(س)💔 گردنت رامیشکست آنجا اگرعباس بود...

ــــــــــــــــــــ''🕰🍩'' 'آنان‌کہ‌بہ‌مقصد‌رسیدند؛ 'مۍگویند: میان‌من‌و‌شما تنَهاهمین‌خون‌'فاطِمہ‌'ستـ.'.. ‌‌#شهید‌‌مرتضی‌آوینی

✨شھربایدبزند✨ 📸عڪس‌تورا📸 🌃برهمہ‌جا ...🌆 👀تو‌شدی‌چشم👀 🕯وچــراغ💡 💔من‌و ...💔 🖤این‌مردم‌شہر🖤 ‌‎‎‌

🌿 بهش‌گفتم: سن‌توهنوزواسہ‌شهادت‌زوده‌جوونے! گفت: لذتے‌روکہ‌علے‌اکبر موقع‌شهادت‌چشید... حبیب‌ابن‌مظاهرنچشید!(:♥️🍃 #شهید_عباس_دانشگر