eitaa logo
"بـہ‌وقت‌عـٰاشقے"
476 دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
326 فایل
﴾﷽﴿ اینجـا دل حڪم میفرماید...⚖️ - از ۲۲/خرداد/هزار سیصد۹۹ و مینویسیم❥︎ - پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/3211552716
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾⃟☔ - اللّٰھُم‌اعطنٰا‌فوقَ‌رحۡمتنا . .🌱 〖خداوندگار‌م؛ رحمتِ‌تو ،💛 بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ!〗🌻💕 ‌‌‌‌
نشاط عمیقـ ـ ـ مثـلِ؛..🌱 ''ترڪ یڪ گناھ'' براے...🖇 لبخندمھدۍفاطمھ . .🙂💖 🌿❤️💙
🌱 🖤 اینــــ چادر مشڪــــــــے ضمانتــــ امنیتــــ من استــــ🌩️☀️ خواهرمــــ... معنـے آزادے رو درستـــــ... مٺوجـهـــ نشدے 🚫 آزادے یعنـے: مطمئنـــ باشـے اسیر نـگاهـــ ناپاڪانــــ نیستـے ..🌻🖇
☝️🏻 ..! بیا‌همین‌الان‌الان‌قول‌بدیم‌ وسط‌پستی‌وبلندی‌دنیا‌، وسط‌امتحاناےخُدا‌...! گِله‌نڪنیم‌،داد‌نزنیم‌! «بعدهر‌سختی‌آسونیِ🌸☁️» ،☝🏻 به‌خدا‌اعتمادڪنیم‌،خودش‌برامون‌ خوشگل‌میسازه‌آرزهامونو✨🌱 همه‌چیزو‌درست‌میکنه‌فقط‌ڪافیه‌ ❤️🦋 •❥•
❨•🕊🧕🏻•❩ دختـرشانزده‌سالـه‌ای‌کـه‌یازده‌ماه شکنجه‌وحشیانه‌منافقین‌،کشیده شدن‌تمام‌ناخنها،گَردنداندن‌باســر تراشیده‌در؛روستاهاوَزنده‌به‌گـور شدن‌رابه‌اهانت‌به‌ارزش‌های‌انقلاب وَتوهین‌به‌امام‌رهبرش‌ترجیح‌داد🚶🏻‍♀:)" 📒🖇⸾شهیده‌ناهیدفاتحی‌کرجو °•°🌻°•
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶ شبتون‌حیدڕ؁♡ دمتون‌مهدو؁♡ 🌴 آیہ‌همیشگے‌رو‌یادتون‌نࢪھ👇🏻↯ أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ🖇 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴿۱۱۰﴾ !☕️ بزارࢪو‌بیصدا🚫خواب‌کربلا‌ببینے🌚 🖐🏾التماس‌دعا…ツ 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم دوستان امروز به دلایلی فعالیت کمتر میشه.... کم کاری هارو ببخشید 🙏 لفت ندین☺️🌼 🥀
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️ کاش در صحرای محشر وقتی خدا پرسید، بنده ی من روزگارت را چگونه گذراندی، مهدی فاطمه برخیزد و بگوید #منتظر_من_بود 🌹تعجیل درفرج پنج #صلوات🌹
😂😂 🤭😳😱 دو ـ سه نفر بیدارم کردن و شروع کردن به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی. مثلا می‌گفتن: «آبی چه رنگیه؟»😕 عصبی شده بودم🤨 گفتن: «بابا بی خیال، تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم»🤩 دیدم بدم نميگن! خلاصه همینطوری سی نفر و بیدار کردیم! 😝 حالا نصفه شبی جماعتی بیدار شدیم و هممون دنبال شلوغ کاری هستیم. قرار شد یک نفر خودش رو به مردن بزنه و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند!😰 فوري پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش رو نگه داره⚰ گذاشتیمش روی دوش بچه‌ها و راه افتادیم. گریه و زاری😭 یکی می‌گفت: «ممد رضا! نامرد! چرا تنها رفتی؟»🤭🙊 یکی می‌گفت: «تو قرار نبود شهید بشی» دیگری داد می‌زد: «شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟»🙄 یکی عربده می‌کشید😫 یکی غش می‌کرد! در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه می‌شدن و چون از قضیه با خبر نبودن واقعا گریه و شیون راه می‌انداختن! گفتیم بریم سمت اتاق طلبه ها!🚶‍♂ جنازه رو بردیم داخل اتاق😁 این بندگان خدا كه فكر مي‌كردن قضيه جديه، رفتن وضو گرفتن و نشستن به قرآن خواندن بالای سر میت!!!🙈 در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: «برو خودت و روی محمدرضا بنداز و یه نیشگون محکم بگیر.»😂 رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت: «محمدرضا! 😫 این قرارمون نبود! 🤨 منم می‌خوام باهات بیام!»😫 بعد نیشگونی🤞 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از این طلبه‌ها از حال رفتن!😰 ما هم قاه قاه می‌خندیدیم😂 خلاصه اون شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم🤭😄😂 شادی روح شهدایی که رفتند وخاطرات آنها به جاماند 🥀