خبر 9⃣2⃣3⃣
#گزارش_تصویری
#لیالی_قدر
▪️همزمان با شب قدر ۱۹ ماه مبارک رمضان و ایام شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام، حضرت حجت الاسلام والمسلمین #دربانی امام جمعه محترم شهرستان و #مهندس_جعفری فرماندار محترم شهرستان چهارباغ در کنار مردم شریف و با حضور در مسجد جامع ملک آباد به مراسم احیا و عزاداری پرداختند.
🗓 جمعه ۱۰ فروردین ماه ١٤٠٣
#شبکه_امامت_شهرستان_چهارباغ
┄┅┅═❅❅❅ 🇮🇷 ❅❅❅═┅┅┄
eitaa.com/emamchaharbagh
خبر 0⃣3⃣3⃣
#گزارش_تصویری
#محفل_انس_با_قرآن
▪️محفل انس با قرآن كریم همزمان با سالروز ضربت خوردن امیرالمومنین حضرت علی(علیه السلام) با حضور #مهندس_جعفری فرماندار محترم و ایراد سخنرانی به همراه اقامه نماز مغرب و عشاء به امامت حاج آقای #دربانی امام جمعه محترم شهرستان وافطار روزه داران در مسجد صاحب الزمان (عج) روستای عرب آباد خسروی برگزار شد.
🗓شنبه ۱۱ فروردین ماه ١٤٠٣
#شبکه_امامت_شهرستان_چهارباغ
┄┅┅═❅❅❅ 🇮🇷 ❅❅❅═┅┅┄
eitaa.com/emamchaharbagh
خبر 1⃣3⃣3⃣
#گزارش_تصویری
#لیالی_قدر
▪️همزمان با شب شهادت امیر دلها و دومین شب از لیالی قدر حضرت حجت الاسلام والمسلمین #دربانی امام جمعه محترم و #مهندس_جعفری فرماندار محترم شهرستان چهارباغ و #مهندس_رستمی بخشدار رامجین در کنار مسئولین و مردم شریف، با حضور در مسجد صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روستای رامجین شهرستان چهارباغ به برگزاری مراسم احیا و عزاداری پرداختند.
🗓 یکشنبه ۱۲ فروردین ماه ١٤٠٣
#شبکه_امامت_شهرستان_چهارباغ
┄┅┅═❅❅❅ 🇮🇷 ❅❅❅═┅┅┄
eitaa.com/emamchaharbagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پادکست
🔸قسمت نوزدهم
مجموعه پادکست های وقتی باران می بارد
▫️امتیاز مهم و برتری انسان...
▪️چطور ممکنه کم عقلی فاصله ی....
🎙حجت الاسلام والمسلمین دربانی
#شبکه_امامت_شهرستان_چهارباغ
┄┅┅═❅❅❅ 🇮🇷 ❅❅❅═┅┅┄
eitaa.com/emamchaharbagh
آخرین هفتهی حیات حضرت امیر (ع)
به روایت نهجالبلاغه
✅بعد از توافق تحمیلی صفین هر روز سینهاش تنگ و تنگتر میشد. دو و نیم سال بود که داعشیها (طرفداران معاویه) به شهرهای مختلف حمله و آنها را تصرف میکردند. کودکان را جلو چشم مادرانشان سر میبریدند، شیعیان را زنده زنده میسوزاندند (شرح خ۲۵)، هتک حرمت زنها میکردند و اموال مردم را میدزدیدند(خ27) برخی فرمانروایان امام به معاویه پناهنده شده بودند (خ44). امام علی ع پیوسته از فضل جهاد و شهادت برای یارانش میگفت و اینکه باید داعشیهای وحشی را در مرزهای خودشان در دوردستها مهار کرد و نباید اجازه داد آنها به مرزهای کشور نزدیک شوند(خ27). اما مردم سست کوفه به ندای امام جواب نمیدادند. بهانهگیری میکردند(خ27). لال شده بودند(خ119). با اینکه خودشان توافق صفین را تحمیل کرده بودند، پیوسته میگفتند که خون شهیدان صفین به خاطر جنگطلبی امام هدر شده (خ182)، گاه گرما و سرما را بهانه میکردند (خ27) و گاه میگفتند تا خودت با ما نیایی، ما تکان نمیخوریم(خ119).
✅انگار همین دیروز بود که خلیفهی دوم از امام علی ع مشورت گرفت در جنگ با روم و جنگ با ایران همراه رزمندگان از مدینه خارج شود، ولی امام به عمر توصیه فرمود با توجه به نقش خلافت و رهبری او، بهتر است با رزمندگان در جنگها همراه نشود (خ134 و خ146). بعد از اینکه امام در خلوت و جلوت مردم را به جهاد فرا خواند و آنها جواب نمیدادند، مدتها بود که زبان سرزنش و توبیخ به سخنرانیهای عمومی امام راه یافته بود. زبان سخنرانیهای امام تلختر شده بود و میگفت دیگر حتی از سرزنش و عتاب کردن شما خسته شدهام (خ 34). کاش شما یاران من نبودید که هر که شما یاران او باشید، خوار میشود (خ 69). شما مثل تیرهای کُند و شکسته میمانید(خ29). اگر میشد که شما را با یاران معاویه عوض کنم، ده تا میدادم و یکی میگرفتم (خ97) در یکی از آخرین سخنرانیها گفت: هم من از شما خسته شدهام و هم شما از من، من از شما به ستوه آمدهام و شما از من (خ25)! و
✅آن سال بعد از نیمهی ماه مبارک رمضان، اوایل هفته دیگر طاقت نیاورد. به جعدهی مخزومی گفت سنگ بزرگی را برای ایستادن و خطبه خواندن وسط میدان بگذارد، امام ع لباس رزم پوشید؛ پیراهنی خشن از پشم با کفش و بند شمشیری از لیف خرما (خ182) مردم را فراخواندند. روی سنگ ایستاد و بعد از حمد خداوند، گفت مردم شما را چه شده، دیگر تازیانهها، توبیخها و هشدارهای من اثری در شما ندارد. آیا منتظر رهبر دیگری هستید (خ182) من هم دوست ندارم با شما باشم و تنها امیدم این است که در این راه پربهجت شهادت نصیبم شود(ن35). به یاد یاران باوفایش که در جنگ صفین شهید شدند، افتاد. گفت به خدا آنها ضرر نکردند، اگرچه دیگر امروز نیستند که خوراکشان غم و غصه و خونابهی دل باشد. ناگاه فریاد کشید: کجایی عمار، کجایی مالک بن تیهان؟ کجایی ذوشهادتین؟ به اینجا که رسید دست بر ریش مبارک گرفت و برای مدت طولانی در وسط سخنرانی بلند گریست. بعد که کمی آرام گرفت، با بلندترین فریادش گفت: پیش به سوی جهاد، جهاد، من همین امروز لشکر آماده میکنم، هر که میخواهد به سوی خدا حرکت کند، بسم الله. از سنگ پایین آمد. آرایش جنگی گرفت. برای فرزندش حسین ع و قیس بن سعد و ابوایوب انصاری ده هزار نفر تعیین کرد و گفت: آماده باشید که تا آخر هفته به سوی صفین حرکت میکنیم (خ۱۸۲).
✅نیمه ی هفته، در سحرگاه نوزدهم رمضان، در حالی که امام نشسته بود، خواب چشمانش را ربود. رسول خدا ص را دید و پیش او از سستیها و لجبازیهای امت گله کرد. پیامبر ص فرمود: نفرینشان کن و امام گفت: خدایا مرا از اینها بگیر و همنشینان بهتری نصیب من کن(خ70). همان شب وقتی به مسجد رفت، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد. هنوز جمعه نیامده بود که لشکریان، همه برگشتند مانند گوسفندانی که شبان از دست داده و گرگ ها به آنها حمله کردهاند (خ 182). در بستر بیماری چند بار به هوش آمد: یک بار گفت: چه خوشحالم که گمشدهام، شهادت را یافتم، مثل تشنهای که در شب تار، به آب برسد( ن 23).
✅ لحن امام عوض شده بود. زبان توبیخش به پند و اندرز تغییر یافته بود. گفت من تا دیروز امام شما بودم، حال مایهی اندرز شمایم. ببینید که بعد از آن همه تلاش و تحرک و گفتار در کنجی ساکن و ساکت نشستهام و منتظرم فردا از پیش شما بروم و البته اجل به سراغ همه خواهد آمد. خدا من و شما را بیامرزد. شما بعدا خواهید فهمید که علت اصرار من چه بود. وقتی جای خالی مرا دیدید، مرا خواهید شناخت( خ149). حال تقوی پیشه کنید. به واجبات عمل کنید، مواظب یتیمان و همسایگان باشید. یکدیگر را تنها نگذارید و به هم نیکی کنید (ن 47)، قتل مرا بهانهی تحلیلهای خود نکنید تا خون مسلمانان را بریزید (خ45). قاتل من یک نفر است. با او هم به انصاف رفتار کنید(ن 47).
خ: خطبه
ن: نامه
✍محسن معارفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پادکست
🎙حجت الاسلام والمسلمین دربانی
▫️چه چیزی ایمان رو در قلب ...
▪️نکنه شما چیزی از پیامبر شنیدید که....
🗓جمعه ۱۰ فروردین ماه ۱۴۰۳
📍مصلی امام خمینی (ره) شهرستان چهارباغ
#شبکه_امامت_شهرستان_چهارباغ
┄┅┅═❅❅❅ 🇮🇷 ❅❅❅═┅┅┄
eitaa.com/emamchaharbagh