.
#پنجم_صفر
#زمینه_نوحه_حضرت_رقیه_س
#سبک_حرم_آواره_شده
#این_خرابه
☑️بنداول
این خرابه چقد تاریک و تاره خدا
یتیمی یه دردیه که نداره دوا
بیا تا دق نکردم از جدایی بابا
.....
دارم می میرم از جدایی
بیا کنارم ای بابایی
....
واویلا میخونم با دله خون
واویلا کجا هستی بابا جون
☑️بند دوم
یادمه دیدمت بالای سر نیره ها
یادته میزدن دخترت و بی هوا
هی میخوردیم کتک با عمه و بچه ها
......
خیلی می دادن مارو آزار
تو هر محل و توی بازار
......
بابایی نور چشمای ترم
بابایی پر از زخم سرم
☑️بند سوم
چرا از رو موهات میاد بابا بوی نون
رو رگاته پر از خاکستر و لخته خون
رو لباته هنوز جای چوبه خیزرون
....
ببین تو حال دختر تو
جونم فدای حنجر تو
....
بابایی خیلی خسته ام پدر
بابایی من و با خودت ببر
💠💠💠1⃣0⃣0⃣7⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#شب_سکم_محرم
.👇
babolharam_Moghadam.mp3
5.64M
|⇦•منزل به منزل خسته در اسارت..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم
.
|⇦•منزل به منزل خسته در اسارت..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس عقیلۀ بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
منزل به منزل خسته در اسارت
دیدم به هر جایی فقط جسارت
یک اَلأمان از کوفیان بد نام
صد اَلأمان از بی حیایی شام
دیگر ندارم یاوری ، از من نمانده پیکری
من باغبانِ باغی از یاسم که شد نیلوفری
« از کوفه و شام اَلأمان .. »
من شاهدِ بزم شراب شامم
بی حرمتی کردند و بر امامم
من شاهد لبها و ضرب چوبم
سر را به محمل بی امان بکوبم
دشمن به دشنام آمده ، سنگِ لبِ بام آمده
آذین شده شهر یزید رأس تو در شام آمده
« از کوفه و شام اَلأمان .. »
دیگر از این غمها شدم زمین گیر
شهری مرا اینگونه کرده تکفیر
سویی ندارد دیدۀ کبودم
خونین جگر از کوچه ی یهودم
میزد عدو یار تو را ، دلدار و غمخوار تو را
با سنگ طعنه زد زِ کین رأس علمدار تو را
« از کوفه و شام اَلأمان .. »
#کربلایی_جواد_مقدم
#ویژه_ایام_صفر
#سینه_زنی
#اربعین
👇
.
|⇦•بذار بگم با زبون ساده..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به جهت دفع بلا و شفای عاجل همه مریضان به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
خدا هر گناهی باشه به حسین میبخشه
هیشکی نا امید نباشه به حسین میبخشه
وعده دادن به وفاشه به حسین میبخشه
خدا هرچی رو سیاهُ به حسین میبخشه
من افتاده به چاهُ به حسین میبخشه
بنده هایِ بی پناهُ به حسین میبخشه
بذار بگم با .. زبون ساده
همین حسین حسین هم از سرم زیاده
خدا اجازه شو به هرکسی نداده
نمازِ شکر من زیاده
خدا به من حسینُ داده ..
میدونم که از تو هستم به تو برمیگردم
سر اون عهدی که بستم به تو برمیگردم
با همین دل شکسته ام به تو برمیگردم
همۀ دار و ندارم به تو برمیگرده
همۀ عشقی که دارم به تو برمیگرده
من تموم اعتبارم به تو برمیگرده
بذار بگم با .. تموم جونم
تا عمر دارم حسین حسین حسین میخونم
لحظۀ مرگم خودتُ بده نشونم
آقام حسین نبر ز یادم
جوونیمُ پای تو دادم ..
جز تو آرامش نمیخوام با تو آروم میشم
وقتی بارونیِ چشمام با تو آروم میشم
با همه فرق داره دنیام با تو آروم میشم
از دلم چشم برنداری بی تو آشوب میشم
بگو تنهام نمیذاری بی تو آشوب میشم
هوای دلم رو داری بی تو آشوب میشم
بذار بگم با .. دلِ شکستم
منُ نجاتم بده از درایِ بسته
ببین که مونده بین راه زائرِ خسته
اگر گناه من زیاده
خدا به من حسینُ داده ..
کرببلا نبر ز یادم
جوونیمُ پایِ تو دادم ..
ــــــــــــــــــ
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#ویژه_ایام_محرم
#سینه_زنی
#اربعین
👇
babolharam Hadadiyan.mp3
5.39M
|⇦•بذار بگم با زبون ساده..
#سینه_زنی تقدیم به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام به جهت دفع بلا و شفای عاجل همه مریضان به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان
.
#اربعین
مهدی اکبری
یادته گفتم منو ببر حرم
فکری برا این دل در به در کنم
می بینی جا موندم جا موندم جا موندم
اومدم تا شهرو با خبر کنم
دیدین می گفتم حرم جای بدا نیست
کرب و بلا که سهم این بی سر و پا نیست
مردم عالم حرم قسمت ما نیست
یه جا برا من توی اون شلوغیا نیست
باشه نمیام ولی یادت بمونه
کربلات انگار مالِ از ما بهترونه
دل می سوزونه که آخر جنونه
کاش یکی بود ما رو تا صحنت برسونه
التماست می کنم یه کاری کن برام
التماست می کنم بذار منم بیام
یادته اون شب چِقَدَر دلم گرفت
تا شنیدم بازم رفیقم زائره
این منم جا موندم جا موندم جا موندم
دوباره باید که آبروم بره
شاید که اصلا دیگه دوستم نداری
اسم منو چرا تو لیستت نمیاری
می دونی سخته همین چشم انتظاری
میشه اصلا خودت رو جای من بذاری
میرم نبینی دیگه چشم ترم رو
حتی نمیارم دیگه اسم حرم رو
پیش تو بالا نمیارم سرم رو
بجای من ببر زیارت مادرم رو
باشه انگار که نیام شما راضی تری
مثل هر دفعه فقط خوبا رو می بری
.👇
.
#شور
#وحید_شکری
پناه بر خدا قتلگاه مگه چقدر جا داره
پناه بر خدا بردن سر مگه دعوا داره
پناه بر خدا
پناه بر خدا همه ی پیکر و غارت کردن
پناه بر خدا پیش مادرش جسارت کردن
پناه بر خدا
تنها بین گودال توی چنگ قتاله
غرق خون روی خاکا، از نیزه مال و مال
ویلی ویلی یا مظلوم
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
پناه بر خدا همه اومدن با بغض و کینه
پناه بر خدا چرا شمر نشسته روی سینه
پناه بر خدا
پناه بر خدا از قفا داره سرو میبره
پناه بر خدا نفسای آخرو میبره
تو هجوم و جنجاله، خیلی خیلی بی حاله
مونده زیر دست و پا با تنی که پاماله
یمّاه 2 ویلی علی المظلوم
ویلی علی العطشان
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
یمّاه...
دست به کمر
با قد خم
یمّاه 2 ویلی علی المظلوم
ویلی علی العطشان
ویلی علی شبلی
ویلی علی العریان
پناه بر خدا دست و پای قاتلش میلرزه
پناه بر خدا مگه این سر چقدر می ارزه
پناه بر خدا نداره حتی کفن روی تن
پناه بر خدا پیرهنش رو هم غنیمت بردن
پی در پی با ضربه ها
شد جدا از سر قفا
پیش چشمای زینب
رفت راسش روی نی ها
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
پناه بر خدا به مخدرات هجوم آووردن
پناه بر خدا خیمه ها را همه غارت برده
پناه بر خدا بین شعله ها
چادراشون می سوخت
پناه بر خدا می دویدن
پاهاشون می سوخت
رفت از کف دیگه چاره
عمه جان شد آواره
بمیرم که رقیه شد
بی گوش و گوشواره
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
روضهٔ غمناک، نگاه نا پاک
حرفای بد بهم میزد، یه مرد هتاک
نیستی ببینی تو این خرابه
میخوابه دختران روی زمین نمناک
حال سه سالت دیدنی شده ای بابا
شیرین زبونت رفتنی شده ای بابا
امون از محلهٔ یهود ای بابا
امون از سیلی و رخ کبود ای بابا
تو ازدهام ملع عام
بردن مارو میون شام
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#کربلایی_وحید_شکری
#حضرت_رقیه
#امام_حسین
#روضه
#شور
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
.👇
.
#اربعین
#شور
#واحد_شلاقی
🔳◾️ اربعين حسيني 🔳◾️
ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
با یاد روز واقعه جا دارد از غمت
لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم
با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازه های شام بلا من گذر کنم
شد آستین من بخدا معجرم حسین
عباس را نباید از آن با خبر کنم
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت
باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دادمش
جا دارد از خجالت تو جان به در کنم
مجتبی صمدی شهاب ١٣٨٣
👇