زمینه « یه شبی با غم بابا بوی غم » نوحه های حضرت زهرا سـلام الله علـیها هـیـئت رایة العباس عـلـیه السـلام با مـداحـى حـاج مـحـمود کـریمـی

. #واحد #امام_حسین #جواد_مقدم ارباب همیشه تورو به این دل خسته وعده دادم عکسی که از صحن تو دیدم یا حسین مونده به یادم چشمام همیشه منتظر مونده که چشماتو ببینه عشقت بیا ببین چه آتیشی بپا کرده تو سینه ای نور خداوندی ، بر فاطمه دلبندی معنی بهشت اینه وقتی که تو میخندی تو شمعی و من پروانه ی تو تو لیلی و من دیوانه ی تو خواب هر شبم خواب حرمه شکرش باقیه که دست تو رو سرمه ... ارباب دلم ، مولا یا حسین ... ارباب چقدر حرف نگفته با تو داره دلِ تنگم ارباب دم تو لازمه برا شفای دلِ سنگم هر چی که باشه ادعام اینه غلام زر خریدم ارباب به تو بسته امیدم نکنی تو نااُمیدم دریای کراماتی ، منشور کمالاتی ما ذره ی ناچیز و تو منبع خیراتی فکر و ذکر من دنبال توئه هستیِ من از اموال توئه مینازه زمین داره کربلا عمریه که مینازه دل من به شما ... ارباب دلم ، مولا یا حسین ... آقا یه کاری کن بمیرم توی بزم ماتم تو آقا زمانش هم بذار باشه توی محرم تو آقا برای ما که نوکر توئیم کفن حرومه کاشکی نشونه ی مزارم بشه عکس حرم تو خورشید جهان تابی ، ما رعیت و اربابی از باده ی مستیم مولا تو مِی نابی روضه های تو دنیای منه شب های حرم رؤیای منه جلوه ی خدا در روی توئه عطر جنت هم به خدا از بوی توئه ... ارباب دلم ، مولا یا حسین ... #امام_حسین #واحد .👇

▪️ارباب همیشه تورو به این دل خسته وعده دادم▪️ 🎤 سبـک : واحـد 🗓مراسم : جلسه هفتگی

🗣 #آموزش_صداسازے 👤 استاد #محمد_فراهانے 1⃣ #قسمت_اول #آموزش_مداحی

☑️ آموزش #تنفس_دیافراگمی 🔺 نحوه صحیح تمرین تنفس دیافراگمی #آموزش_مداحی

. #امام_زمان #_عج هر کوچه و هر خانه‌ای از عطر، چو باغی‌ست در سینهٔ هر اهل دل و دلشده داغی‌ست آویخته بر سر درِ هر خانه چراغی‌ست بر هر لبی از موعد و موعود، سراغی‌ست از شوق، همه رو به سوی میکده دارند یاری ز سفر، سوی وطن آمده دارند کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید بی‌بال و پران را پر و بالی دگر آید کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده ای عطر بهشت از رخ تو ای گل نرگس ای روشنی محفل و ای رونق مجلس ای راز غمت درس مدرّس به مدارس تو منعم کل هستی و ما فرقهٔ مفلِس جز تو، به زمان نیست کسی مصلح و صاحب یا مهدیِ بِن عسکری ای حاضر غائب! تو در پی خود، قافله در قافله داری در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری با آن‌که خود از منتظرانت گله داری سوگند به آن اشک که در نافله داری با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد... بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما کس نیست در این قافله، وامانده‌تر از ما ما بی‌خبریم از تو و تو باخبر از ما ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما ما شب‌زده‌ایم و تو همان صبح سپیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو... استاد علی انسانی .

‍ . نوحه ی علوی #واحد_تند #تک #شور_حماسی #شور_علوی #فاطمیه از خوب و بد ، دل میبری کعبه شده عشق تو رو مشتری فخره منه ، این که بگم حیدریم حیدریم حیدری امروز من ، فردای من تو جنت اعلایی و دنیای من تسبیح من ، قرآن من اسم توعه درمون دردای من تو ناخدای کشتیه نجات حسینی حیدر تویی که دلیل شور بین الحرمینی حیدر بزن نشونه عشقت رو روی سینم هرجا میرم بشناسن که من گداتم گم نکنم تو رو تو قیل و قال دنیا اربابم خاک پای نوکراتم بند دوم لطفت اقا ، داد عادتم اربابی و من با تو هم صحبتم نون و نمک ، دادی منو عمریه که ریزه خور سفرتم من تو تب ، عشقت آقا هرلحظه که میسوزم احیا میشم با اسم تو ، راه میرمو با اسم تو من میشینمو پا میشم دنیا میگرده دور تو کعبه سینه چاکه واست نور تُ تو عرش اعلاست نمیشه دنیا اندازت از خدا میخوام به اون چادر خاکی قیامتم من دیوونه ی تو باشم سایه ی پرچم روی سرم بمونه نزار آقا یک لحظه ازت جدا شم @emame3vom بند سوم ای راه تو ، محراب خون گرفته از عشق تو دلها جنون دادن برا ، اثبات عشق با ذکر علی علی علی آره جون مردای مرد ، شیرای شیر از قفس دنیا دیگه شدن سیر اون قاسما اون محسنا گفتن امیری علی نعم الامیر تو آتیش عشقت ارباب فقط قنبرها میسوزن فقط اونا که گذشتن از بند سرها میسوزن حسینیای مدرسه ی ابالفضل عشق شهادت تو این رگا میجوشه بعشق حاج قاسم عشق فخری زاده لعنت به هر قلبی که علی فروشه #خادم_زینب تقدیم به #سردار_سلیمانی و #شهید_محسن_فخری_زاده https://eitaa.com/emame3vom/34530 👇

. مناجات و توسل به #امام_زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام #فاطمیه به نفس حاج محمد رضا طاهری•✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ بازهم آمدم آقا ، سر پیمان هستم بر سر عهدِ شما با سر و با جان هستم گرچه این آمدنم هم کرم و لطف شماست *اگه تو دعوتم نمی کردی نمیتونستم سرِ سفرۀ روضۀ مادرت بیام ..* گرچه این آمدنم هم کرم و لطف شماست باز بر سفرۀ احسانِ تو مهمان هستم جمعه ها عصر به یکباره دلم می گیرد مثل یک ابرم و آمادۀ باران هستم اشک من دست خودم نیست خودت میدانی روزگاری است که از هجر تو گریان هستم کاش سربازِ تو بودم من و سربارت نه من که از عمرِ هدر رفته پشیمان هستم پدرم گفت از این خانه به جایی نروم تارمق در بدنم هست پدر جان هستم مادرم کرد دعا در وسط روضه ، اگر خادم روضۀ سالارِ شهیدان هستم یارب از فیض شهادت سروسامانم ده من که از دستِ خودم بی سروسامان هستم کاش می شد که ببینم شب جمعه ارباب کربلا در حرم امن تو مهمان هستم شاعر : علی ساعدی ــــــــــــــــــ #حاج_محمد_طاهری #مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی #فاطمیه #مهدویت 👇

|⇦•بازهم آمدم آقا.. مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام فاطمیه به نفس حاج محمد رضا طاهری #مهدویت

. 📋 تا که هیزم ها به دست عده ای شر گر گرفت / ✔️ #روضه / حاج محمود کریمی ✔️ #شب_دوم_فاطمیه_اول ✔️ #فاطمیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا که هیزم ها به دست عده ای شر گر گرفت کم کم اتش شد محیا بعد از ان در گر گرفت پشت در بود و به پهلو تکیه بر در داده بود اتش در شعله زد یک باره معجر گر گرفت هرم اتش زود بر هر جا سرایت می کند بعد معجر بی هوا گیسوی مادر گر گرفت ذره ذره موی او میسوزد و کم میشود مو که کامل سوخت بین شعله ها سر گر گرفت داشت اتش را ز روی سر جدا میکرد که در به روی پیکرش افتاد پیکر گر گرفت اتش در یک طرف سنگینی در یک طرف پس بنا بر این تن او دو برابر گر گفت تازیانه در هوا چرخید و بر بازو نشست زن که زیر گریه زد دستان شوهر گر گفت دید قنفذ فاطمه دست از علی بردار نیست با غلاف تیغ زد بال کبوتر گر گرفت عصر عاشورا دوباره روضه ها تکرار شد خیمه ها در بین اتش دختر گر گرفت کودکی با دامن اتش گرفته می دوید باد با دامن تلاقی کرد و بد تر گر گرفت این همه بر سینه اذرم مزنید نمک به زخم دل درد پرورم مزنید در این مدینه همین جا سر مرا ببرید اما غلاف تیغ به بازوی مادرم مزنید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇

#فاطمیه «کم کم اتش شد محیا بعد از ان در گُر گرفت» #حضرت_صدیقه_طاهره ( سلام الله علیها ) حاج محمود کریمی