.
#زمزمه - اول محرم - حضرت مسلم علیه السلام
سبک دلم برای کربلا...
دستم قلم بشه خدا
قافله شده آواره (۲)
گفتم بیا ولی نیا
این کوفه حیا نداره (۲)
هر چی که نوشتن
برامون دروغه
همه اهلِ جنگن
بازارش شلوغه
کوچه هایِ کوفه پُر از مردایِ شمشیرزنه
حسین جان (۲)
حاجتشون انگشتر و عبا و پیراهنه
حسین جان (۲)
یه بابایی برای شادیِ دلِ دخترش...
حسین جان (۲)
حاضره از گوشِ سه سالهَ ت گوشواره
بِکَّنه حسین جان (۲)
(سردارِ بی سری شاهِ بی لشکری
بمیرم برات که... غریبِ مادری )
(امیری حسینٌ وَ نِعمَ الامیری
می دونم دوباره دستامو می گیری ) ۴
#محرم #شب_اول_محرم #مسلمیه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حتما ببینید
🌸 داستان تشرف علی بن #مهزیار محضر حضرت ولیعصر ارواحنا فداه
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
#تشرف_خدمت_امام_زمان_علیه_السلام
.
#نوحه
#شهادت_امام_باقر (ع)
زد سوز زهری، آتش به جانم
راحت شدم از، جور زمانم
آمد پایان غمها، من می روم ز دنیا، واویلا، واویلا2
واویلتا واویلا، واویلتا واویلا، واویلا واویلا2
_______________
امام بعد از، زین العبادم
ای جعفر من، برس به دادم
آمد به یاد بابا، کرببلا وغمها، واویلا واویلا2
واویلتا واویلا...
_______________
کربلا بودم، همراه بابا
جدم حسین شد، بی کس وتنها
سر از تنش جدا شد، خونین سوی خدا شد، واویلاواویلا2
واویلتا واویلا....
__________________
یاور عمه، بودم در آنجا
ام المصائب، شد زار وتنها
وای از هجوم غارت، ما را بردند اسارت، واویلا واویلا2
واویلتا...
_______________
آورده ام یاد، شام بلا را
بی حرمتی ی، قوم دغا را
خرابه کربلا شد، عمه ی من فدا شد، واویلا، واویلا2
واویلتا واویلا....
شعر:اسماعیل تقوایی
👇
.
#زمینه
#شور
شهادت حضرت باقر العلوم(ع)
دیدم خودم ، سرای روی نیزه ها رو
دیدم خودم ، مصیبتای کربلا رو
دیدم خودم ، قحطی آب تو خیمه ها رو
یادم نمیره ، وداع آخر آقا
یادم نمیره ، سوختن موی بچه ها
یادم نمیره ، زدن یه نیزه بی هوا
نوحه میخونه ارض و سما (واویلا) 2
گیر افتادی تو قتلگاه (واویلا)2
صلی الله علیک (یا اباعبدالله)3
دیدم خودم ، گریه ی طفل رباب و
دیدم خودم ، سلسله و جای طناب و
دیدم خودم ، جسارته مجلسه شراب و
یادم نمیره ، کبودیای عمه رو
یادم نمیره ، روضه های خرابه رو
یادم نمیره ، رقیه ی سه ساله رو
راس بریده و طشت طلا (واویلا) 2
کشته منو روضه های کربلا (واویلا)2
صلی الله علیک (یا اباعبدالله)3
#شعر_سید_حامد_میرحسینی
#زمینه #شور
#شهادت_امام_باقر
👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_باقر علیه السَّـــــلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بند اول
آقـــــا میمیرم آخـــــر از غــــم شما
جون میدم من براتو بین روضه ها
خیسِ اشکِ چشـــــام بـرای غربتت (2)
ای یــــادگـــــارِ کـــــاروان کــــــربلا
رنگِ تو / شده مثه گـل شقـــــایق
گریون / کنار تو پسرت صـــــادق
جبرئیل / نوحه خونته این دقایق (2)
آه ازین لحظه ی آخرت
اومده فاطمـــه مادرت
آتیش زهر جفـــــا داره
میسوزونه همه پیکرت (2)
یاغریب / یا باقرُالعلــــــــــوم (ع) ۴
🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑🌑
بند دوم
از خاطرم نمیره کـوچه های شـــــام
ناموس حـــــیدرو نگاهـو ازدحـــــام
شد شکستـــــه ســـر منو رقیّـــــه از (2)
بارش سنگِ کینــــه از فَــــراز بـــــام
من دیدم / حـــرمی کـــه شـــــده آواره
رو نیــــزه/ سر کوچیکه یه شیر خواره
غارت شد/از گوش سه ساله گوشواره(2)
شد حکایتِ این مـــــاجرا
تــــا محلـــــه ی یهــــودیا
مــارو تـــــازیـونه میـزدن
ایــن ارازلای بـــی حیـــــا (2)
یاغریب / یا باقرُالعلــــــــــوم(ع) ۴
#کربلایی_علی_اصغر_رفیعی
#زمینه #شهادت_امام_محمد_باقر
👇
.
#شور #روضه_ای
#شهادت_امام_باقر سلام الله علیه #قتلگاه #امام_حسین سلام الله علیه
✍ شعر به قلم: #علیرضا_عباس_بیگی
از زهرِ کینِ دشمن ؛ تابی برام نمونده
ضعفِ بدن، من رو تا ؛ رویِ زمین کشونده
پاهام تاوَل زده و ؛ نمیتونم که پاشم
نه میشه طاقت آورد ؛ نه میشه که رهاشم
جانم به لب رسید وقتِ وداعه
همیشه آلِ حیدر بی دفاعه
میبندم چشمامو در احتضارم
تیره و تار شده این روزگارم
😔واویلتا واویلا واویلتا واویلا😔
اگرچه پاهایِ من ؛ تاوَل زده، بی جونه
اما پایِ رقیه ؛ خار داره و پُر خونه
با پاهایِ برهنه ؛ پِیِ مرکب می دوید
کتک میخورد و دشمن ؛ به حالِ او می خندید
میگفت بابا ندارم من تَوونی
قول داده بودی که پیشم میمونی
اما حالا من موندمو با یک سر
کو بدنت؟ کو انگشت و انگشتر؟
😔واویلتا واویلا واویلتا واویلا😔
روضه میره قتلگاه ؛ غوغا شده تُو گودال
از هر طرف نیزه و ؛ حسین هم رفته از حال
به سر زنان یک خواهر ؛ لطمه زنان یک دختر
از شدّتِ مصیبت ؛ قالب تُهی کرد مادر
خنجر رویِ حنجر میذاره ای وای
چشمِ زینب ابر بهاره ای وای
حیا نداره جلویِ مادرش
که داره میشینه رویِ پیکرش
😔واویلتا واویلا واویلتا واویلا😔
✍ شعر به قلم: #علیرضا_عباس_بیگی
👇👇👇
.
.
#زمزمه #روز_عرفه
#امام_زمان
🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷
اومدم دعا کنم تا که بیای
هی خداخدا کنم تا که بیای
بعداز این میخوام که همراه دعا
دوری از خطا کنم تا که بیای
اومدم بگم منو نگا کنی
تو نمازشب برام دعا کنی
اومدم که التماست بکنم
نشه یک لحظه منو رها کنی
اگه تو بیای آقا بهار میاد
تو دل منتظرات قرار میاد
یه روز عاشقات بهم خبر میدن
آقامون داره با ذوالفقار میاد
میای و لبارو خندون می کنی
مهربونی رو فراوون می کنی
شب انتظار دیگه تموم میشه
میای و دردا رو درمون می کن
میای و غم از تو سینه می بری
میاری صفا و کینه می بری
کاش که باشیم و اون روز ببینیم
که میای مارو مدینه می بری
میای و با چشمای تر میخونی
میای از غربت حیدر میخونی
چه قیامتی میشه وقتی آقا...
برا ما روضه ی مادر میخونی
کاشکی از باغ خزونت بخونی
از عموی مهربونت بخونی
ما چقد لطمه بصورت می زنیم
وقتی که از عمه جونت بخونی
سیدمجتبی شجاع
#مناجات_فراق_امام_زمان عَجّلََ اللهُ تعالی
https://eitaa.com/emame3vom/46425
👇
.
.
#زمزمه با
#امام_حسین
#روز_عرفه
«غسل من اشک چشامه
کفنم پیرهن سیامه»
بنویسید روی قبرم
حسین ارباب و آقامه
یاحسین اسم قشنگت
همیشه ذکر لبامه
خاک پات شدن آقاجون
به خدا که از خدامه
آبروم دادی و گفتی
مزد سینه زدنامه
توی دستای ابالفضل
برات کرب و بلامه
چی میشه به من بگی تو
این گدا غلام سیامه
اشک روضه ی رقیه
براتِ عفو گنامه
دعا کردن برای مهدی
همیشه رأس دعامه
سیدمجتبی شجاع
https://eitaa.com/emame3vom/46425
.👇
.
#زمزمه
#روز_عرفه
#سبک_نمیشه_باورم
یا ابی عبدالله
زمزمه - کربلا نزدیک عرفه
ندیدنِ حرم
سخته برام حسین
چقدر بگم آخه به تو
از دور سلام حسین
شبای بارونی دلم
هواتو می کنه حسین
هوای اون ضریحِ با... صفـاتو می کنه
الهی قسمتم بشه
لطف امام رضا حسین
با پدرمـادرم بـیام عرفه کربلا
حسین حسین حسین حسین ۴
هرچی برات بگم
از غصه هام کـَمـه
به روی شونه هام حسین
انگار کوهِ غمه
این روزا که نامه رسید
از مسلم واسه تو حسین
بیشتر از همیشه می شم من دلواپس تو
بی قیمتم ولی بازم
دلم رو می خری حسین
افتاد به دلم منو به حرم می بری
حسین حسین حسین حسین ۴
نوکر تو درِ...
خونه تو زد حسین
هیچ کسی از حرم آقا
نمی شه رد حسین
قول می دم این دفعه رویِ...
حرف خودم باشم حسین
فقط بذار این عرفه منم حرم باشم
هر کی میاد می گه دارم
می رم به کربلا حسین
مگه غلام سیاه تو دل نداره آقا
حسین حسین حسین حسین ۴
#عرفه #کربلا #مسلمیه #زمزمه
#حسین_ایمانی
.
.
•|⇦چقدر ناله ی بی جان...
#روضه و توسل #شهادت_امام_باقر علیه السلام به نفسِ حجت الاسلام یونس سمیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا يا اَبا جَعْفَرٍ، يا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِي، اَيُّهَا الْباقِرُ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ"
*بازم سالای پیش گریه می کردیم برای امام باقر،می گفتیم: آقاجان! همه ی حاجی ها رفتن مکه،برا اعمال حج،کسی نیست دور قبرتون.اما بمیرم،امسال که حج رو هم تعطیل کردن،یقینا امروز کسی نیست بالا قبرتون ناله بزنه،چرا،شاید یه نفر این ساعت تو بقیع باشه،اونم پسرش مهدی زهراست،هی سر رو روی خاک قبر جدّش بذاره...هی بگه: یاجَدّاه! ان شاالله خدا ظهور من رو تعجیل کنه،خودم برات حرم می سازم.اما امروز دلا رو ببریم کنار بستر امام باقر علیه السلام*
چِقَدَر ناله ی بی جان و بی صدا داری
به زیر لب تو فقط فکر ربنا داری
گمان کنم که رسیده زمان پر زدنت
که زهرِ کینه اثر کرده و غم ها داری
*هی صدا می زد جگرم داره می سوزه...*
چه کرده با تو که اینگونه محتضر شده ای
شهادتین به لب های خود چرا داری؟!
نفس کشیدنت آقا چقدر سخت تر شده است
میان هر نَفَسِ خسته ات دعا داری
کنار بستر تو مادری عزا دارد
که گشته غرق غم و نوحه و عزاداری
لبان خشک تو ذکر حسین می گوید
دوباره گریه و مرثیه را بنا داری
*چهارسالش بوده تو کربلا بوده...*
هنوز هم تو به یاد سه ساله غمگینی
هنوز هم به دلت غم کرب و بلا داری
تو در لباسِ اسارت چه صحنه ها دیدی
چه زخم ها که تو از کعبِ نیزه ها داری
*به خدا فکر کن الان بالا سر قبر امام باقر نشستی، داری گریه می کنی...این ایام چقدر دل ما برای روضه تنگ شده،یا امام باقر! یه مددی برای محرم به ما بده...*
اما وصیتی دم آخر به صادقت داری
که همراهِ خود دندانِ کنده ای داری...
*یه بار یکی از دندان های امام باقر کنده شد،آقا این دندان رو کف دستش گذاشت؛می گفت:الحمدلله...گذشت،لحظات آخر دیدند یه پارچه ای رو بیرون آورد،به امام صادق داد،گفت پسرم! این دندانِ کنده ی منه...هر موقع خواستی من رو دفن کنی این دندان رو با من دفن کن...چون که باید همه اجزای بدن امام باهاش دفن بشه...
چی میخوام بگم ؟!میخوام بگم اینجا امام صادق دندون های پدر رو هم کنار پیکر گذاشت...اما "لا یوم کیومک یا اباعبدالله..."من یک پسری رو هم میشناسم کربلا...تا امام سجاد بدن بابا رو تو قبر گذاشت...دیدند آقا سراسیمه بیرون آمد...داره دنبال شیئی می گرده...بنی اسد سوال کردند:آقا چی شده؟هی دیدند رو پاش می زد، می گفت:خدا لعنت کنه ساربان رو...اگر می خواستی انگشتر ببری،چرا انگشت رو بِریدی...؟!حسین....*
ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرد
دید باید که انگشت تو را هم بِبُرد
*دیدند ساربان هر کاری کرد انگشتر بیرون نیامد...همین قدر بگم،یه وقت زینب نگاه کرد دید نه انگشتری مانده نه انگشتی به دست حسین...اینجا بود صدای ناله ش بلند شد...*
برادرجان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری؟
حسین جانم...
داریم با حسین حسین پیر می شویم
خوشحال از این جوانیِ از دست داده ایم
بِدَمِ المَظلُوم، بِدَمِ الغَریب،بِدَمِ العَطشان، فَاَجِبْنی یا اَللّهُ،ای خدا فرج امام زمان ما تعجیل بفرما،به حق سیدالشهدا حاجات ما برآورده بخیر بفرما،به حق سیدالشهدا آقامون امام زمان از ما راضی و خشنود بگردان.به حق امام باقر حال مناجات،اشک چشم در رثای اهلبیت به ما مرحمت بفرما.همه مرضامون شفا عنایت بفرما.همه ی شیعیان امیرالمومنین تا به امروز از این دنیا رفتند از این سفره متنعم بفرما.ای خدا عاقبت خودمون و خانواده مون و نسلمون تا قیامت ختم به خیر رقم بزن.آن چه گفتیم و نگفتیم و تو بهتر می دانی در حق این جمع به هدف اجابت برسان.
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_سمیعی
👇