.
#شهادت_امام_باقر
#سید_مهدی_میرداماد 🎤
شعر روضه امام باقر علیه السلام - حاج سیدمهدی میرداماد:
امشب از آسمان چشمانت
دسته دسته ستاره می چینم
در غزل گریه ی زلالت آه
سرخی چارپاره می بینم
.
ساحت مستجاب سجّاده !
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی
.
آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد
.
دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسم بود
چشم تو لحظه ای نمی آسود
همه ی عمر تو محرّم بود
.
در غروب غریب دلتنگی
ناگهان حال تو مشوش شد
جان من ! روی زین زهرآلود
پیکرت سوخت غرق آتش شد
.
گرچه از شعله های کینه شان
پیکر تو سه روز می سوزد
ولی از داغ های روز دهم
جگر تو هنوز می سوزد
.
دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی
کاروان بی امان رها مانده
.
چه کشیدی در آن غروبی که
نیزه ها ازدحام می کردند
سنگ ها بر لبی ترک خورده
بوسه بوسه سلام می کردند
.
دل تو روی نیزه ها می رفت
دست هایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینه ها ، نه نه !
قاتلت خنده های حرمله بود
.
جان سپردی همان غروبی که
عشق بر روی نیزه معنا شد
دل تو در هجوم مرکب ها
بین گودال ارباً اربا شد
.👇
.
#زمینه
#شهادت_امام_باقر
#جواد_مقدم 🎤
منم پنجمین گل زِ آل عبایم
منم یادگاری که از کربلایم
یه عمره تو قلبم فقط روضه دارم
منم غصه دار شَه سر جدایم
مگه میشه یادم بره کربلارو
آتیش دود و غارت دم خیمه هارو
مگه میشه یادم بره اون محرم
چجوری به نیزه زدن اون سرا رو
هنوزم تو گوشم نوای بُنَیَّ ست
هنوزم به یادم غمای رقیه ست
منم باقرالعلم آل پیمبر
امامی زِ دامان زهرای اطهر
... واویلا واویلا ، واویلا واویلا ...
مگه میره یادم شبای خرابه
غمای رقیه دلی که کبابه
مگه میره یادم لب و خیزرونی
از اون اوج روضه که بزم شرابه
جلو چشم زینب سرش رو بُریدن
با نعلای تازه رو جسمش دویدن
هنوز پیش چشمم وداع عمومه
که شد ارباً اربا تنش رو دریدن
هنوز هم رو نیزه صدای حسینه
هنوز سمت خیمه نگاه حسینه
منم باقرالعلم آل پیمبر
امامی زِ دامان زهرای اطهر
... واویلا واویلا ، واویلا واویلا ...
#امام_باقر
#زمینه
.👇
مداحی آنلاین - منم پنجمین گل ز آل عبایم - جواد مقدم.mp3
4.39M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴منم پنجمین گل ز آل عبایم
🌴منم یادگاری که از کربلایم
🎤 #جواد_مقدم
⏯ #زمینه
.
.
#واحد
#شهادت_امام_باقر علیه السلام
■■■■■■◆◆◆◆◆◆■■■■■■■
بند اول :
خدا از این همه غربت دلم خونه
به یاد کربلا حالم پریشونه
نصیب من تو زندگی تنها دو چشم تر شد
روز وشبام با گریه و با آه و ناله سر شد
خدایا/ تموم نمیشه اشکام
خدایا / روضه خون عاشورام
•جواب:
واویلا / امون امون از غربت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند دوم:
خودم دیدم گل ششماهه پرپر شد
لب خشکش به خون حنجرش ترشد
قلب همه عالم شکست وقتی که دست و پا زد
دشمن سر علی رو هم به روی نیزه ها زد
امون از /دل زار یک مادر
میگفت وای / کجایی علی اصغر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند سوم:
مثه جدم دارم لب تشنه جون میدم
کسی آبش نداد اینو خودم دیدم
به زیر تیر و نیزه ها بر روی خاک صحرا
تو قتلگاه زد دست و پا به پیش چشم زهرا
واویلا / خیمه ها به غارت رفت
واویلا/ عمه ام اسارت رفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بند چهارم:
هنوزم یاد اون روزا دلم زاره
مگه جای ما بین کوچه بازاره
به یاد اون مصیبتا اشک چشام روونه
جون دادن رقیه رو دیدم تو اون ویرونه
واویلا / توی خرابه جاموند
واویلا / ما رفتیم و تنها موند
#شهادت_امام_باقر #امام_باقر
■■□◇◇◆◇◇□■■
◇شاعر:مرتضی کربلایی
👇
khd_zynhmh_grbt_dlm_khwnh.mp3
6.2M
خدا ازاین همه غربت دلم خونه..💔
.
#محمدرضا_بذری
#شهادت_امام_باقر
4_5836672654739769934.mp3
4.37M
🌴فرات بود و عطش بود و کودکان حرم
🌴خدا مصیبت اعظم نمیرود از یاد
🎤حاج #حسن_خلج
⏯ #روضه #امام_باقر
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
...........
هزار خاطرۀ غم نمیرود از یاد
غروب سرخِ محرم نمیرود از یاد
به خون تمامیِ گلهایِ باغ آغشتن
نه گل ، نه غنچه ، نه بلبل ، تمام را کشتن
به گاهوارِۀ خالیِ اصغرم سوگند
رباب و خیمۀ ماتم نمیرود از یاد
فرات بود و عطش بود و کودکانِ حرم
خروش غیرت زمزم نمی رود از یاد
.
.
#واحد
هرکسی که تو کودکی،ببینه کابوس
#امام_محمد_باقر_علیه_السلام
هرکسی که تو کودکی،ببینه کابوس بدی،تا عمر داره یادش نمیره
حالا اگه به جای خواب،با گوشت و پوستش لمس کنه،آرزوشه روزی هزار دفه بمیره
*خودم دیدم،
جوونای خیمه،دویدن و رفتن،تشییع اکبر
*خودم دیدم،
زیره بغلای،حسین و گرفتن،سقا با خواهر
(ای که میگی به روضه خون
روضه ها رو سنگین نخون...سخته شنیدن)
(پنجاه وچار سالی میشه
این روضه ها تو سینمه،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها ،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا#
****
هنوز تو گوشمه خدا،صدای گریهء علی،اصغر که دلهامون و سوزوند
هرچی که دست به دست میشد،بین رباب و عمه جون،آروم نمیشد هرکسی لالائی میخوند
*خودم دیدم،
زیر عبا بردش،به دشمنا رو زد،حرمله خندید
*خودم دیدم،
رو خاکا نیومد،خونای گلوشو،به عرش که پاشید
(ای که میگی به روضه خون
روضهء شیرخواره نخون...سخته شنیدن)
(رباب که آب خورد یادمه
بیرون خیمه ضجه هاش،شنیدن کی بود مانند دیدن)
منم اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا
****
الهی هیچ مسلمونی،اسیر نشه تا ببینه،ناموس شو تو ملأعام
جای تعجب نداره،حق داشت بابام سه مرتبه،بگه که سخت تر ندیدم از سفر شام
*خودم دیدم،
محل یهودی،تو چشای عباس،نگاه غیرت
*خودم دیدم،
عمه ها چه جوری،آستین گرفتن،جلوی صورت
(ای که میگی به روضه خون
روضه رو بی پروا نخون...سخته شنیدن)
(خودم دیدم بزم یزید،کنیز میخواست پستی پلید،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها،شاهد کل ماجرا،یادگار کرب و بلا
****
سخته یکی تو یک سفر،همبازی شو از دست بده،جاش بذاره تو خاک غربت
یادم نمیره گریهء،سه ساله رو که آخرا،بابا بابا بابا میگفت دیگه با لکنت
*خودم دیدم،
طبق و آوردن،خم شد و لبای باباشو بوسید
*خودم دیدم،
سر و که بغل کرد،برای همیشه،رقیه خوابید
(ای که میگی به روضه خون
روضه ها رو بازش نکن...سخته شنیدن)
(یادم نمیره عمه جون،با دست براش قبر که میکند،شنیدن کی بود مانند دیدن)
#منم اسیر غصه ها، شاهد کل ماجرا یادگار کرب و بلا
.
.
💥سبک: #زمینه
🎤مداح: حاج #مهدی_سلحشور
🏴 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
بی تاب شده پیکرش از شعله ی کینه
آتش ، گل کرد ، در باغِ سینه
از سوزِ جگر آهِ غریبانه کشیده کشیده
جان بر لبش از شدّت اندوه رسیده رسیده
پرپر شده باغِ امیدش
کرده غمِ دلدار شهیدش
در تاب و تب ، جان به لب ، حضرت باقر
خون شد دلش از خاطره ی تلخ اسارت
غربت ، سیلی ، حسرت ، جسارت
همراه سه ساله پی دلدار دویده دویده
در کنج خرابه ز لبش لاله چکیده چکیده
بیتاب شده در دل شب
با گریة جانسوز زینب
در تاب و تب ، جان به لب ، حضرت باقر
منبع: بحارالاشعار
👇
مداحی آنلاین - بی تاب شده پیکرش از شعله ی کینه - سلحشور.mp3
4.37M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴بی تاب شده پیکرش از شعله ی کینه
🌴آتش گل کرد در باغ سینه
🎤 #مهدی_سلحشور
⏯ #زمینه
.
#شور
#شهادت_امام_باقر
تاب گیسوی سیاهت کرده بی سامان مرا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
تاب گیسوی سیاهت کرده بی سامان مرا
گردش ناز نگاهت کرده سرگردان مرا
هر دلی از ساغر چشم سیاهت می چشید
در هوای وصل رویت از دو عالم پر کشید
باقر علم خدایی دلربایی تا خدا
شاهد دشت بلا و ماندگار کربلا
یا اباجعفر محمد
تاب گیسوی سیاهت کرده بی سامان مرا
گردش ناز نگاهت کرده سرگردان مرا
هر دلی از ساغر چشم سیاهت می چشید
در هوای وصل رویت از دو عالم پر کشید
علم اول تا به آخر قطره ی دریای تو
عالم و آدم اسیر نرگس شهلای تو
چشم عباس علی محو بهشت قامتت
حسن خوبان دو عالم جلوه ای از طلعتت
گم شدم درشام گیسوی سیاهت ای صنم
دم به دم در سایه ی زلف کجت می می زنم
ساقی و میخانه و می ، عشق و سر مستی تویی
کاسه و جام و سبو و مستی هستی تویی
یا ابا حعفر محمد
حسنی و حسن آفرینی ای نگار نازنین
ای سیه گیسوی مه رخ سان زین العابدین
حضرت روح الامین جارو کش میخونته
عالم و آدم اسیر نرگس مستونته
من که پیش از هستی و مستی غلامت بوده ام
بنده ی عشق تو و شیدای نامت بوده ام
قامت طوبی به پیش قامتت رسوا شود
صد قیامت از قیام قامتت بر پا شود
دل ز گیسویت بریزد زلف اگر بر هم زنی
آتش اندر خرمن زهد بنی آدم زنی
.
مداحی آنلاین - تاب گیسوی سیاهت کرده بی سامان مرا - حمید علیمی.mp3
6.37M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴باقر علم خدایی دلربایی تا خدا
🌴شاهد دشت بلا و ماندگار کربلا
🎤 #حمید_علیمی
⏯ #شور
.
📋 چشام پر از اشکه دلم مسافر شد
✔️ #زمینه | #حاج_محمود_کریمی
✔️ #شهادت_امام_باقر
چشام پر از اشکه دلم مسافر شد
عالـــم عزاداره، امـــام باقـــر شد
شــب عـــزا و شـــب فراقه
فصل خزون و خشکی باغه
دله پریشون، میره سراغه
یه قبر خاکی، که بی چراغه
یه عمر از این چشم روضه چکیده
ازش چقدر ماه روضه شنیده
روضه هجده سر بریده
سر عموشو رو نیزه دیده
حاجت روا شد این شهید جا مونده
رسیده این مردی که روضه میخونه
ای بی کفن آقا دور از وطن آقا
کوفه نیا مولا ای زاده زهرا
کویر کوفه تشنه دریاس
سفیر دریا تو کوفه تنهاس
با گریه میگه یا ایها الناس
اون که تو راه عزیز زهراس
مسلم اسیـــر این مردای نـــامرده
همش میگه ای کاش حسین برگرده
درد غریبی دوا نداره
تنها و یک دست صدا نداره
کوفه حسین جان وفا نداره
کوفی بی رحم حیا نداره
از غصه غیرت جونم اومد بر لب
همراه تو هستن رقیه و زینب
کوفه نیا مولا ای زاده زهرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
مداحی آنلاین - چشام پر از اشکه دلم مسافر شد - محمود کریمی.mp3
6.58M
🔳 #شهادت_امام_محمد_باقر(ع)
🌴چشام پر از اشکه دلم مسافر شد
🌴عالم عزاداره امام باقر شد
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #زمینه
.
📖 #روضه_متنی
🔊 شب اول محرم الحرام
🔘 #بخش_اول 🔻
****
پدرم کرد دعا پیر غلامت بشوم
یا جوان مرگ شهیدِ سر راهت بشوم
مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز
(من مادرم هرچی خواست از مادرت گرفت ... تا حالا روشُ زمین نزده ...)
مادرم خواسته از مادرتان بعدِ نماز
تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم
حسین ...
خدا عشق تو رو ازم نگیره
حسین ...
آقا مادرم برات بمیره
کیمیایی ست عجب روضۀ جانسوزِ حسین
مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم
*آقا جان ،بالاخره رسیدم به محرم ... تو ، تو ما چی دیدی اینقدر قابلم بدونی؟ ... شنیده بودم بدرد نخورا رو میخری، نه انقدر ... تو هی آبرو دادی ،من هی آبرو بردم ... تازه چه پرورام کربلام میخوام ... ببین شب اولی اومدم باهات حرفامو بزنم... من اربعین نمونم آقا ... کارم که امشب دست مادرته یه صدقه به ما میرسه ...*
کاش میشد که تقدیر عوض گردد تا
ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم
*بچه ها من شب اول محرم ها یه حرفی زدم همیشه ، الانم میگم ،پا به پا بچه هات دلشوره میگیرم ... از وقتی شنیدیم خواهرت نخوابید منم نمی خوابم ... چند روز به محرم روزگارمُ بیا ببین ... نه من اینطورم ، مادرمم جلوتر از منه ... نه ما اینطوریم بچه هامون از ما جلوترند ... چه خبره ؟ میگه محرمه .... الهی بمیرم برا خواهرت ، این چند روز چشم رو هم نگذاشت. مثل دیروز امروز میدونم هی صدا میزد علی اکبر به بابات بگو بیاد ،می اومد میگفت جانِ خواهرم یه حرفه دیگه میزد پریشونی را دید تو صورتش آخر اومد گفت چی زینب هی صدام میکنی ؟...می گفت بیا برگردیم ... دلم شور میزنه به دلم افتاده قراره از دستت بدم ... دلم برا مادرم تنگ شده ...*
رخصت خیمۀ خود را بده تا مثلِ ظهیر
*کدوم ظهیر؟... از مکه که راه افتادند نگاه می کرد هر طرفی که آقای ما میرفت این راهش رو اون طرفی می کرد . زنش اومد گفت ظهیر یه سوار داره میاد ،اومد دم در خیمه نگاه کرد دید آقا ،علی اکبر رو فرستاده ؛ سلام ظهیر بابام سلامت رسوند میگه بیا .... خب یه بارم پیِ ما بفرست ... خب آدم دلش میخواد آقاش صداش بزنه ... تو صدا نزدی ببینی چه اوضاعیِ اگر صدام کنی جلو مردم میگم آقامه ...
ظهیر درجا جوابشُ گفت ،سلاممُ به بابات برسون بگو راه ما از تو سواست ،یهو زنه اومد تو حرفش ،گفت داری ردش میکنی ؟.. گفت آره، گفت بخدا بچه هامو بر می دارم میرم ... گفت زن ،این حرفها مردونه است برو بیرون .... بخدا یه لحظه نمی مونم پسر زهرا پی ات فرستاده .... اوضاع بهم ریخته است .الانه زنه بره، گفت باشه الان میرم بیا .... بخونید تاریخُ ... نزدیکایِ خیمۀ سید الشهداء رسید صحابه روشونُ برگردوندن اما خبر به آقا دادند بلند شد تمام قد وایستاد خوش اومدی ظهیر ... کسی نمی دونه بین این دو نفر چه گذشت اما اومد بیرون دیدند مثل مجنونها راه میره .. چته ظهیر ؟... الان میام ... آقام یار نداره ... اومد تو خیمه ،گفت زن این عهدنامه مون ،این مالم، الان مگه نمیخواستی بری بسم الله من آقامو پیدا کردم ... امشب بگو من آقامو پیدا کردم ...
کاش ماجرای ظهیر همینجا تموم میشد. میخوام روضه رو ببرم مدینه اما تا این را نگم تو دلم میمونه ،یه وقت آقام نگام کنه اینطوری میشی ،عصر عاشورا یا فرداش زن ظهیر غلامَ رو صداش زد گفت یاالله این کفن ، همین الان میری آقات افتاده رو زمین ، ظهیر سرشناسه برو کفنش کن ، خاکش کن بیا .... یه خورده ای گذشت غلامِ اومد سر و صورت داغون زنِ گفت چی شده چیه کی زدت گفت خانم خودم زدم چی شده چرا کفن را آوردی گفت رفتم دیدیم آقام رو زمینِ ... اما نگاه کردم آقایِ عالم بدون کفن تازه ظهیر پیراهن به تنش بود ... دیدم پیراهنشُ بردند آی ... عریان رو زمین ... حسین ....
دست تو مرحم زخم همه شه پرها
از کرماتِ تو گویند سر منبرها
بانویِ آسیه و ساره و مریم زهرا
که کنیزان تو هستند همه دخترها
میخوام شب اول کار ده شبُ کنی امشب یه خورده خلوتِ بگو تو خلوتی اومدم بساط بچتُ گرم کردم ... یه جوری تو روضه بشین اینجا دنیاست داره فیلمتُ میگیره، فردا قیامت شما به ما یاد دادی بشینید لحظهامون را میگذارند بی بی هم تشریف دارند ی جوری بشین بگو بی بی اون منم ببین جوونیهام چکار میکردم
میخوام صدا زهرات مدینه برسه
#شب_اول_محرم
#بخش_اول
#روضه_حضرت_زهرا
🎤 حاج حيدر خمسه
👇ادامه
👆
📖 #روضه_متنی ۲
🔊 شب اول محرم الحرام
🔘 قسمت پایانی
****
بانویِ آسیه و ساره و مریم زهرا
که کنیزان تو هستند همه دخترها
نه فقط ام ابیها به شما باید گفت
مادر خلقِ خدا مادرم پیغمبر
غلط کرد زده .... زنِ تنها گیر آوردی ای نامرد ... حالا زدی جلو پسر مادرُ نمی زنن ... بیست سالش نشد موهاش سفید شد ... دیگه قدش راست نشد ... همه عالم می دونند دختر باباییِ یعنی پسر مادریِ
عمداً مقابلِ پسرِ ارشدت زدن ...
من یه دونه دیگش را بگم ببینم روضه کجا میره ،یه خانم الان پا برهنه تو کربلا به سینه می کوبه ... چی میگه ؟ غریبِ مادر ...
همچو ارباب سرم را به کفِ پات نهم
اومد تو حجره دید هر کی صورت یه جا گذشته ، امام حسن صورت رو صورت ، حضرت زینب صورت رو سینه ، یه نگاه این ور اون ور کرد دوید اومد پایین پا ... این پارچه را زد کنار صورتش را گذاشت کفِ پایِ مادر ... هی صدا میزد یا اماه اماه .... دید صدا نمی آد ... هی نگاه می کرد ببینه چشماش باز میشه یا نه ... صدا نیومد بغضش ترکید ، مادر تا حالا نشده بود حسین صدات بزنه جوابشُ ندی روضۀ من اینجاست ، من میگم کاش این ماجرا همینجا تموم میشد ، اینجا مادر جواب نداد کربلا هلال میگه دیدم صداش میاد سپرشُ آب کرد اومد دم گودال داره بیرون میاد هلال کجا میری آب میبرم براش ... یه لبخندی زد ، دیر اومدی الان سیرابش کردم ... گفتم تو که کارتُ کردی چرا دست و پات میلرزه ... هلال داشتم میبرید صدایی شنیدم بنیَ ...بنیَ ... قتلوک ... ضبحوک ... حسین ...
کربلا دریایی از خون آمده
شمر از گودال بیرون آمده
میخوام یه جوری امشب کار همه را انجام بدی با این ذکرت ، گرفتارا ، حاجت دارا ، یه جوری آقاتُ صدا بزنی گیر همه با این ذکرت باز بشه بریم کربلا ...
حسین ...
دلم یه کربلا میخواد ...
حسین ...
یه گنبد طلا میخواد ...
حسین ...
دلم امام رضا میخواد ...
#شب_اول_محرم
#بخش_پایانی
#روضه_حضرت_زهرا
🎤 حاج حيدر خمسه
.
.
#نوحه_سنتی
#هفتم_ذی_الحجه
#شهادت_امام_محمد_باقر
سنتی مهدوی
ای زائر قبر امام باقر
قبری که ندارد جز تو یک زائر
حائر ندارد
ذاکر ندارد
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
قبر نورالهدی، بی سایبان است
در روز شهادت،بی روضه خوان است
چه سوت و کور است
پر از مأمور است
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
راوی کربلا از غم رها شد
مرهم بر درد او، زهر جفا شد
محنت کشیده
قدّش خمیده
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
گرچه در ذی الحجّه راحت شد از غم
در اصل، شد شهید از داغ محرّم
کشته شد گویا
ظهر عاشورا
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
او هم نالیده از وداع آخر
دیده عمّه زده بوسه بر حنجر
دیده در صحرا
شاه تنها را
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
او جدّش را دیده در خون تپیده
دشمن سرش را از قفا بریده
رفته از جفا
زیر دست پا
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
دیده وقتی سر جدّش جدا شد
بر سر عمّامه ی او دعوا شد
شد ارباً اربا
زیر مرکبها
یا صاحب الزّمان آجرک الله.....
🌸🌸🌸🌸🌸
او هم عطشان بوده بین دو دریا
دویده روی خار ،در بین صحرا
گردیده مضطر
بین یک لشکر
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
او هم رفته تا شام با قلب پردرد
خورده تازیانه از خصم نامرد
با اشک بسیار
رفته به بازار
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
او طعنه شنیده از مردم شام
او سنگباران شده از بالای بام
با دست بسته
سرش شکسته
یا صاحب الزّمان آجرک الله...
🌸🌸🌸🌸🌸
دیده ناموسش را در بزم دشمن
شد نقش لب او ،دعای مردن
از لب قاری
گشته خون جاری
یا صاحب الزّمان آجرک الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
✨صلوات خاصه #امام_محمد_باقر علیه السلام منقول از حضرت عسکری علیه السلام
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ.
اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً لِبِلادِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِيَتِهِ، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِين».
(مصباح المتهجد، ج1، ص403)
.
.
#دودمه های - اول محرم
سبک ای اهل حرم...
بر دارِ بلایِ تو شدم زار و پریشان
میا کوفه حسین جان (۲)
دارند به سر نقشه یِ بی سر شدنِ جان
میا کوفه حسین جان (۲)
......
از بادِ صبا حالِ مرا خوب بپرسید
سرِ دارِ حسینم (۲)
تشنه لبم و روی لبم روضه یِ خورشید
گرفتارِ حسینم (۲)
#محرم #شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
2. از سن کودکی.mp3
6.96M
#شهادت_امام_باقر
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
از سن کودکی
شده غم آشنای من
بادِ خزان وزیده
به دولت سرای من
بغض و شرر گرفته
مسیر صدای من
بالا گرفته کار دل و
گریه های من ...
خاک مزار من
ز جفا بی نصیب نیست
زائر نمانده دور حریمم ،
عجیب نیست
مانند من امام غریبی ،
غریب نیست
گریه کنید اهل مَنا
در عزای من ...
اهل زمانه
غُصه به قلبم رسانده اند
بر روح و جانِ من
غم و غربت چشانده اند
من را به رویِ
مَرکبِ سمّی نشانده اند
از زهرِ زینِ اسب
ورم کرده پای من ...
از کودکی رسیده به من
چهره ای کبود
در کربلا و کوفه و
جولانگه یهود
از بس که زخم های تنم
در فشار بود
مانده نشان سلسله
بر جای جای من
یادم نرفته
چشم ترِ عمه زینبم
آتش گرفته بود ،
پرِ عمه زینبم
یاد لباس شعله ور عمه زینبم
فریاد می کِشد جگر مبتلای من
یاد غروبِ کرب و بلا
زار و مضطرم
آن خاطرات می گذرد
از برابرم
یک عمر یاد تشنگیِ
جد اطهرم
ذکر حسین گشته
دعا و نوای من ...
شاعر :
#محمد_جواد_شیرازی
.