#نه شعار ما شعار عالم است ..
#روضه و توسل به #امام_حسن و #حضرت_قاسم ابنالحسن علیه السلام اجرا شده #دهه_سوم_محرم ۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
فَمَا أَحْلَي أَسْمَاءَكُمْ وَ أَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَكُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَكُمْ وَ کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر، وَ عَادَتِکُم الاِحسان، وَ سَجیَّتِکُمُ الکَرَم
نه شعار ما، شعار عالم است
پرچمت بالاتر از هر پرچم است
هر کسی دیوانه ات شد عاقل است
عقل هر کس نیست مجنونت کم است
خستگیه روضه شادابم کند
هرچه شادی غیر از این مارا غم است
یک حسین گفتم تبارم بیمه شد
حاصل عمرم فقط این یک دم است
من به سینه میزنم پاکم کنی
آینه بی گرد گیری مبهم است
چشم دارم کز گنه پاکم کنی
قبل از آنکه در دلِ خاکم کنی
استکانِ روضهات در دست ما
عزتش بالاتر از جام جم است
خاک ما را با فراتت بذر داد
آن خدا که در حریمش زمزم است
درد اگر از توست، دردت بر سرم
زخم اگر از توست بر جان مرهم است
لات های کوچه و بازار هم
قدشان در پیش این پرچم خم است
شیخ و جاهل بر سر یک سفرهاند
جنس دکان تو اصلاً درهم است
کربلا میخواهم امشب از حسن
وعده و قولِ کریمان محکم است
*آی غریبِ مدینه ..*
آی لعنت بر سنان و شمر باد
زخم نیزه زخم خنجر توام است
انقدر با اسب از تو رد شدن
بند بندِ پیکرت باز از هم است ..
ــــــــــــــــــ
نوشتند پایت بلایی بزرگ
نوشتند پایم عزایی بزرگ
به آن سن و سالت چه مردی شدی
شدی یک تنه مجتبایی بزرگ
در این جای تنگ انقدر پا زدی
که انگار رفتی به جایی بزرگ
عمو گفتنت سخت شد وایِ من
دهانت گرفته به پایی بزرگ ..
لب کوچک و سنگ هایی درشت
تن کوچک و نیزه هایی بزرگ
به دورِ تنت انقدر سنگ ریخت
بنا شد به دورت بنایی بزرگ
کمی رو به قبله کمی رو به من
تنت خورده انگار تایی بزرگ
چنان سم مرکب کشیده تو را
که جا میشود در عبایی بزرگ
برای تو با نیزه حجله زدن
نشسته به دستت حنایی بزرگ
ــــــــــــــــــ
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_امام_حسین_ علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#محرم
#اربعین
.👇
.
#روضه_امام_حسن
#مقتل_امام_حسن
معاویه برای جَعده،دختر اشعث بن قیس، پیغام فرستاد که:
أَنِّی مُزَوِّجُكِ یَزِیدَ ابْنِی عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ_من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه حسن را مسموم کنی و او را به قتل رسانی،هزار درهم نیز برای او فرستاد.
جعده درخواست معاویه را عملی کرد و امام علیه السلام را مسموم ساخت.معاویه خوش خدمتی جعده را با پول پاسخ داد، اما هیچگاه او را به عقد یزید در نیاورد.
پس از شهادت امام(ع)جعده با مردی از آل طلحه ازدواج کرد و از او صاحب فرزندانی شد. از آن پس هرگاه بین فرزندانی از قریش و آن فرزندان گفتگویی در می گرفت،قریشی ها آنها را سرزنش کرده و آنها چنین خطاب می کردند: یَا بَنِی مُسِمَّةِ الْأَزْوَاجِ_ای فرزندان زنی که شوهران خود را مسموم می کند.
📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶
📚الارشاد،ج۲،ص۱۷_۱۹
#مقتل_امام_حسن
زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد.آن حضرت برادرش حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به او گفت:
"یَا أَخِی إِنِّی مُفَارِقُكَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ_اى برادر!به زودى از تو جدا میشوم و به دیدار پروردگار خود نائل میگردم. مرا مسموم کرده اند و امروز پاره جگرم در میان طشت افتاد،می دانم چه كسى این جفا را بر من كرده و این ظلم از كجا سرچشمه گرفته، من در پیشگاه خدا با وى دشمنى خواهم كرد.
ولی سوگند به حقى كه بر تو دارم از تو می خواهم که این پیش آمد و مرتكب آن را تعقیب مكن و منتظر قضای الهی درباره من باش.
فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ كَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهَا فَادْفِنِّی هُنَاكَ_
هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و كفن كن و بر تخته ای(تابوتی) گذارده،كنار مزار جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله ببر تا تجدید عهدى كنم.سپس مرا به سوی قبر جده ام فاطمه بنت اسد (مادر امیرالمومنین) منتقل کن و در آنجا به خاك بسپار."
سپس فرمود:
"به زودى خواهى دید جمعى به این گمان که میخواهى مرا در كنار قبر جدم به خاک بسپاری براى جلوگیرى گرد هم می آیند و مقابلتان می ایستند.اكنون به تو سفارش میكنم براى خاطر خدا سعى كن در پاى جنازه من،خونی ریخته نشود."
پس از آن درباره خانواده و فرزندانش و آنچه از او باقی می ماند به امام حسین(ع) وصیت کرد و نیز آنچه را که امیرالمومنین (ع)هنگام شهادت و انتقال امامت به امام حسن(ع)به او وصیت کرده بود به برادرش امام حسین(ع)وصیت نمود.
📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶_۱۷_۱۹
.
#مقتل_امام_حسن
بعد از آنکه امام حسن(ع)چشم از دنیا فرو بست،امام حسین(ع)برادر را غسل داد و كفن كرد و بر روى سریری گذارد تا طبق وصیتش براى آخرین وداع بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول خدا(ص)ببرد.
مروان و سایر بنی امیه که جزء دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند بدن مطهر را در کنار رسول خدا صلی الله علیه وآله به خاک بسپارند.از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند.
فَلَمَّا تَوَجَّهَ بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ إِلَى قَبْرِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِیُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً أَقْبَلُوا إِلَیْهِمْ فِی جَمْعِهِمْ وَ لَحِقَتْهُمْ عَائِشَةُ عَلَى بَغْلٍ وَ هِیَ تَقُولُ مَا لِی وَ لَكُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُدْخِلُوا بَیْتِی مَنْ لَا أُحِبُّ_همینکه امام حسین(ع)بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند تا تجدید عهدی با جدش رسول خدا کرده باشد،طرف مقابل (پیروان سقیفه)در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کردند و مانع آنها شدند.
عایشه هم سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد،در حالی که می گفت:
ما را با شما چه کار؟!می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی(و ارادتی) نسبت به او ندارم؟
مروان که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت:
أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَةِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ_عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن در کنار پیامبر؟!چنین چیزی نشدنی است.
و بعد با جمله وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ؛تشیع کنندگان را تهدید به جنگ و برخورد شدید کرد.
📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶_۱۷_۱۹
#جعده ملعونه
.
امام حسین ع
. #روضه_امام_حسن #مقتل_امام_حسن معاویه برای جَعده،دختر اشعث بن قیس، پیغام فرستاد که: أَنِّی مُزَوِّ
.
.
#مقتل_امام_حسن
نزدیک بود فتنه ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت:
ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ_برگرد به همان جایی که بودی،ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا به خاک بسپاریم،تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک تجدید عهدی با رسول خدا شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع رفته و او را بنابر وصیت حضرتش در کنار قبر مادربزرگش فاطمه[بنت اسد] به خاک می سپاریم.
مطمئن باش اگر وصیت کرده بود که بدن مطهرش را کنار رسول خدا دفن کنیم تو کوچکتر از آن بودی که بتوانی مانع ما شوی و لکن آن حضرت به خدا و رسولش و نیز حرمت قبر شریفش بیش از دیگران عالم است و می دانست که نباید خرابى در آن پدید آید،چنانچه این كار را دیگران كردند و بدون اذن آن حضرت صلی الله علیه وآله به خانه اش وارد شدند.
سپس رو به عایشه کرد و گفت:
وَا سَوْأَتَاهْ یَوْماً عَلَى بَغْلٍ وَ یَوْماً عَلَى جَمَلٍ تُرِیدِینَ أَنْ تُطْفِئِی نُورَ اللَّهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ ارْجِعِی_این چه رسوائى است؟عایشه!روزى بر استر و روزى بر شتر!(اشاره به جنگ جمل)می خواهى نور خدا را خاموش كنى و با دوستان خدا بجنگى؟بازگرد!
از آنچه می ترسیدى خیالت راحت باشد که ما طبق وصیت،بدن مطهر را اینجا دفن نمی کنیم خوشحال باش که تو به هدفت رسیدى،ولی خدا هر گاه که باشد انتقام اهل بیت عصمت را از دشمنانشان خواهد گرفت.
وَ قَالَ الْحُسَیْنُ وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ كَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْكُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَكُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْكُمْ لِأَنْفُسِنَا.
امام حسین علیه السلام فرمود:
"به خدا سوگند!اگر برادرم با من پیمان نبسته بود كه در پاى جنازه او خونی ریخته نشود می دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند.شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شكستید و شرائط آن را باطل ساختید."
آنگاه جنازه مظلوم امام مجتبی(ع)را به طرف بقیع برده و در كنار قبر جده اش فاطمه بنت اسد به خاک سپردند.
📚الإرشاد،ج۲،ص۱۶_۱۷_۱۹
.
#روایت
#امام_حسین
#امام_حسن
امام صادق(ع) از پدرش از جدش نقل کرده است که روزی حسین بن علی بن ابیطالب(ع) بر امام حسن (ع) وارد شد و هنگامی که نگاهش به او افتاد گریست.
امام حسن(ع)فرمود:چه چیز تو را به گریه انداخت؟
گفت:برای آنچه بر سرت می آید،می گریم.
امام حسن(ع) فرمود:
"آنچه بر سر من می آید سمی است که با نیرنگ به من می خورانند و با آن کشته می شوم ولی روزی مانند روز[شهادت] تو
نیست ای اباعبد الله!سی هزار نفر که ادعا می کنند از امت جد ما محمد(ص) هستند و اسلام را بر خود می بندند،گرد تو می آیند و بر کشتن تو و ریختن خونت و اسارت فرزندان و زنانت و غارت اموالت اجتماع می کنند.در این هنگام خداوند بر بنی امیه لعنت می رساند و آسمان،خون و خاکستر می بارد و همه چیز حتی حیوانات وحشی و ماهیان دریا می گریند".
📚لهوف،ترجمه مجیری،ص۲۷
#امام_حسن
.
#امام_زمان_عج
#مناجات_محرمی
با این که دائم مایهی ننگ و عذابم
از خاکساری درت رو برنتابم
لطفا گذشته را فراموشش کن اصلا
امروز دیدن دارد این حال خرابم
"از تو به غیر از تو تمنایی ندارم"
نه خائف از نارم، نه دنبال ثوابم
مشتاق دیدارم بِنَفْسِی أَنْتَ مولای
یابن الحسن از داغ هجرانت کبابم
وقت گرفتاری به سویم می شتابی
شرمنده ام که سوی دنیا می شتابم
از تو به من نزدیک تر آقا کسی نیست
من دورم از تو با گناهم در حجابم
من نقطه ضعفم دوری از صحن حسین است
لطفا مکن با هجر شش گوشه عقابم
زهرم شده این روزهای بی زیارت
فکر حرم نگذاشته راحت بخوابم
هر وقت در حقت بدی کردم، به جایش
در مجلس روضه نشستن شد جوابم
روز و شبت وقف غم جدت حسین است
مثل شما گریان داغ آن جنابم
می خواست دستش را بگیرد، بی رمق گفت:
ای شمر! من لب تشنه ی یک جرعه آبم
من زنده ام سمت خیامم حمله کردید
ای وای زن های حرم... زینب... ربابم...
علی سپهری
*............
#امام_زمان_عج
#مناجات_محرمی
عشاق دلخوشند به دنیا نداشتن
پرواز می کنند فقط با نداشتن
وقت نزول درد و محن شکر می کنند
هستند شُهره بر اگر اما نداشتن
باید برای غفلت خود چاره ای کنیم
رسوایی است آخرِ تقوا نداشتن
رنجیده شد امام زمان بارها ز ما
بس نیست فکر یوسف زهرا نداشتن؟!
مثل یتیم گم شده ای زار می زنیم
باید چه کرد با غم مولا نداشتن؟!
بیمارهای دردِ جدایی دلبریم
خسته شدیم ما ز مداوا نداشتن
بر زائران کرب و بلا غبطه می خوریم
خسران واقعی است حرم را نداشتن
**
تنها دلیل خجلت باران شده همین
بهر حسین، آبِ گوارا نداشتن
از تشنگی زمین و سما می شود دخان
این است ختم ماتم سقا نداشتن
آنقدر نیزه خورد که روضه رسید به
دیگر برای بوسه زدن جا نداشتن
محمدجواد شیرازی
#امام_زمان
.
29.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصه های نوجوونی و غم و شادیا
دهه محرمو با دهه هشتادیا
درسته که عوض شده زمونه
کی گفته عاشقی برا قدیمه؟
🎙 #گروه_سرود_وصال
قصه های نوجوونی و غم و شادیا
دهه محرمو با دهه هشتادیا
نم نم بارونم و میبارم
چه جوری سوتیامو بشمارم
دروغ نگفتم که دوست دارم
هر شبم با تو شب مهتابه
کی به اندازه تو انقده جذابه
یا حسینه که روی لب هامه
عکس کربلا پروفایل اینستامه
درسته که عوض شده زمونه
کی گفته عاشقی برا قدیمه
این که تویی تو دنیا اتفاقم
خفن ترین تصمیم زندگیمه
قشنگ ترین تصمیم زندگیمه
قصه های نوجوونی و غم و شادیا
دهه محرمو با دهه هشتادیا
نفس نفس دور تو میگردم
بدون هیچ معطلی از دم
دشمنای تو رو بلاک کردم
عشق یعنی به تو رسیدن
یعنی نقس کشیدن تو خاک سرزمینت
عشق یعنی تموم سالو همیشه بی قرارم برای اربعینت
حسین وای حسین وای ...
تهیه شده در مأوا با اجرای گروه سرود وصال با شعری از سعید پاشازاده در #محرم ۱۴۰۰
#امام_حسین
زمینه - کربلایی علی اکبر حائری.mp3
10.44M
شور:لیلای منی مجنون توام_۲۰۲۱_۰۹_۰۴_۲۳_۵۰_۲۸_۳۶۴.mp3
5.6M
⏯ #شور احساسی
🍃آرامشم تنها خواهشم
🍃هر جا که تو باشی اونجا خوشم
💥 #شور
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
#امام_حسین (ع)
#شهادت
لیلای منی ، مجنون توام
هر شب تو حرم ، مهمون توام
من با تو باشم ، آروم میگیرم
آرامشمو ، مدیون توام
سینه نزنم ، دیوونه میشم
چون کارم اینه ، گریون توام
لحظات خوبمو تو هیئتم
مادرت به روضهها میارتم
میدونه که عاشق شهادتم
آرامشم ، تنها خواهشم
هر جا که تو، باشی اونجا خوشم
آخر خودم رو برات میکشم
یه کاری کن ، دیوونه شم
"حسین واای ، حسین واای"
تو روضهی تو ، پرپر میزنم
با سینهزنی ، من در میزنم
اسم یا حسین ، مستم میکنه
با اسم حسین ، ساغر میزنم
چون عشق تو رو ، ریخته تو دلم
بوسه به پای ، مادر میزنم
اسم تو دلیل استجابته
همه زندگیم به زیر قبته
آرزوی نوکرت شهادته
بیچارم و ،ببین آوارمو
دوری گره، میزنه کارمو
خیلی آقا ، تو رو دوست دارمو
واسه حرم، خمارمو
دیوونتم ، گدای خونتم
هرشب دم در میخونتم
تو شمعی و مثه پروونتم
من عاشقم ، دیوونتم
"حسین وای ، حسین وای"
مداحی آنلاین - کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست - امیر کرمانشاهی.mp3
5.59M
.
.
#زمینه
#فراق_کربلا
#اربعین
مداح : کربلایی #امیر_کرمانشاهی
🌱🌱🌱
کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست
کربلایی شدن فقط سفر با تن نیست
کربلایی شدن ضریحو بوسیدن نیست
کربلایی شدن فقط حرم دیدن نیست
کربلایی یعنی کلامت حسینی
یعنی مرامت حسینی
یعنی سلام و والسلامت حسینی
کربلایی یعنی که حالت حسینی
کربلایی یعنی که بالت حسینی
تمومه روز و ماه و سالت حسینی
گریه کن نیستم سینه زن نیستم
من اگه روزی رو به روی ظالم نأیستم
لا اَرَی الموت الا سعادة
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
کربلایی شدن به طاعت از معصومه
کربلایی شدن دفاع از مظلومه
کربلایی شدن طریقت ابراره
کربلایی شدن برائت از کفاره
کربلایی یعنی نگاش پر از نوره
ینی که شور و شعوره
یعنی آماده ساز روز ظهوره
کربلایی یعنی تا روز قیامت
نمیده تن به مذلت
از این جهان میره فقط با شهادت
من اگه آهم من اگه دردم
پیش ظالم ها یک دقیقه سر خم نکردم
لا اَرَ الموت الا سعادة
.
https://eitaa.com/emame3vom/49771
.
#زمینه
#اربعین
حسین جان
منی که یه روزَم ازت تابِ دوری نداشتم
حالا با دلِ خون سرم رو رو قبرِت گذاشتم
حسین جان
برادر
دیگه خواهرِت داره از ناتوونی میمیره
ابالفضل کجاس زیرِ بال و پرم رو بگیره
برادر/
ببین حال و روزِ حرم رو واویلا
گرفتن ازم معجرم رو واویلا
چهل روزِ پیش رویِ خاکِ این صحرا
بریدن سرِ دلبرم رو واویلا
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
برادر
رو قبرِ تو خوردم زمین مثل برگِ خزونی
پر از زخم و درده تنِ من خودت خوب میدونی
برادر
برادر
به دور از تو دشمن منو سمتِ بازار کشونده
شبیهِ تو رو پیکرم جایِ سالم نمونده
برادر/
زدن من رو با هر بهونه جون دادم
داداش دخترِت خوب میدونه جون دادم
تو با نیزه و تیر و شمشیر جون دادی
با کعبِ نی و تازیونه جون دادم
حسین جان.......
برادر
خدا شاهده طاقتِ گفتنِش رو ندارم
نمیکردی باور رقیّه ات رو من جا بزارم
برادر
حسین جان
سه سالَت زمین گیر شد و پر زد از دارِ دنیا
به پا شد میونِ خرابه شبِ غسلِ زهرا
حسین جان/
حلالم کن آقا سه سالَت جا مونده
رقیه ات دیگه از زیارت جا مونده
پر از زخم و درد و محن بود سر تا پاش
با صدها نشون از اسارت جا مونده
حسین جان.......
(««حسین جان
برام باورش سخته امسال حرم رو نبینم
ببین حال و روزم رو جامونده ی اربعینم
حسین جان
حسین جان
خودم توی روضه دلم همپا با زائراته
یه سالی میشه که دلم تنگِ ایوون طلاته
حسین جان/
ینی باز می بینم حرم رو یا مولا
بیارم حرم مادرم رو یا مولا
ینی میشه واست بمیرم یا مظلوم
بگیری رو پاهات سرم رو یا مولا
حسین جان...
حسین جان
بگیر از دل نوکر بی پناهت سراقی
دلم پر میگیره بازم واسه چایِ عراقی
حسین جان
میمیرم
منو از در خونه ی لطفت آقا مرانم
نکن با غمِ دوری از کربلا امتحانم
حسین جان/
نگو که نمیخوای گداتو اربابم
نگیری ازم کربلاتو بی تابم
برات نوکرِ خوبی نیستم میدونم
نشد کربلا باشم امسال دریابم
حسین جان....
#محمدجواد_خلیلی
📚رضیع الحسین
........................................................
.
#زمینه
#امام_حسین عليهالسلام
#اربعین
#فراق_کربلا
#احسان_نرگسی
حسین جان
برام باورش سخته امسال حرم رو نبینم
ببین حال و روزم رو جا مونده ی اربعینم / واویلا
حسین جان
خودم توی هیات دلم اما با زائراته
یه سالی میشه که دلم تنگ ایوون طلاته / واویلا
یعنی باز می بینم حرم رو // یا مولا
بیارم حرم مادرم رو // یا مولا
یعنی میشه واست بمیرم // یه روزی
بگیری رو پاهات سرم رو // یا مولا
حسین جان 7
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حسین جان
بگیر از دل نوکر بی پناهت سراغی
دلم پر میگیره بازم واسه چای عراقی / واویلا
می میرم
منو از در خونه ی لطفت آقا مرانم
مکن با غم دوری از کربلا امتحانم / می میرم
نگو که نمیخوای گداتو // اربابم
نگیری ازم کربلاتو // بی تابم
برات نوکر خوبی نیستم // میدونم
نشد کربلا باشم امسال // دریابم
حسین جان 7
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بمیرم
چی شد ما رو توو کربلای خودت راه ندادی
یعنی ما فقط توی صحن تو هستیم زیادی / واویلا
میدونی
چه شب ها که از دوری کربلا گریه کردم
بذار باز بیام دور شیش گوشه ی تو بگردم / واویلا
روتو برنگردون آقا از // نوکرها
چقد جای ما خالیه توو // کربلا
اگه دق کنم از فراقت // حق دارم
نگو سیری از این غلامت // یا مولا
حسین جان 7
📚بی پلاک
https://eitaa.com/emame3vom/49773
.👇
حسین جان ، برام باورش سخته - @Maddahionlin.mp3
10.28M
⏯ #زمینه #اربعین
🍃حسین جان ...
🍃برام باورش سخته امسال حرم رو نبینم
🎤 #محمدحسین_پویانفر
🎤 #سید_محمدرضا_نوشه_ور
.
#مدح
#واحد نوکری
#حضرت_زهرا
اُمّ الْحَسَنِیْنی و گدای حسنین ایم
از لطف تو دائم به هوای حسنین ایم
شد چادر تو سایه ی امن حسنین و ...
ما معتکفِ زیر عبای حسنین ایم
تو تاج سرِ این حَضَراتی و به والله ...
خاکیم و غباریم ، به پای حسنین ایم
از لطف شما بود ، که ما "نان خورشانیم"
مهمان تو در بین سرای حسنین ایم
ما نیز ، شبیه فدکت ، مال تو هستیم
چون مال تو هستیم ، برای حسنین ایم
در مُصحف تو ثبت شده نام غلامان
ما نوکرِ بی چون و چرای حسنین ایم
از فیض دعاهای شما بود ، چنین شد ...
"ما سینه زن بزم عزای حسنین ایم"
مائیم فداییِ "حسن جان" و "حسین جان"
قربانی عشقت ، به منای حسنین ایم
#رضا_قاسمی
**********
#مدح
#واحد_نوکری
#امیرالمؤمنین
بِشِنو ناله ی "یاحیدرِ" ما نوکرها
نذر نام تو شده حنجر ما نوکرها
رَحْمَةُ الله عَلیٰ هر که مرا نوکر کرد
رحمت حق به پدر مادر ما نوکرها
نکند فرق ، حسینیه و مسجدهامان
وقف مدح تو شده منبر ما نوکرها
همه ی برگ درختان بشود کاغذ هم ...
باز ، پُر ، از تو شود دفتر ما نوکرها
کاش می شد که پس از مرگ ، برای شعرت
بتراشی قلم از پیکر ما نوکرها
یک نجف هم بشود قسمت ماها خوب است
که ندیدیم ، حرم ، اکثر ما نوکرها
ذره ای خاک نجف را بده سوغات به ما
که زیاد است همین از سر ما نوکرها
لحظه ی مرگ ، به عشق تو اذان می گوییم
که بود ذکر تو "بالابرِ" ما نوکرها
"اَشهَدُ اَنَّ عَلیًّا وَلیُ الله" ، فقط
این هم از ذکر دم آخر ما نوکرها
چه صفایی بکنم روز قیامت با تو
فرق دارد به خدا محشر ما نوکرها
#رضا_قاسمی
https://eitaa.com/emame3vom/49776
.
.
#امام_زمان
چشمم به ره ومنتظرم تا که بیایی
آیی و به پایان برسد فصل جدایی
جارو بزنم با مژه ها مردم چشمم
با اشک بشویم که در آن جلوه نمایی
تا جمعه بیاید ضربان دل زارم
با یاد تو بالا رود ای روح خدایی
آن جمعه واین جمعه وهر جمعه دیگر
درقلب همه منتظران هست رجایی
خوانند همه ندبه وفریاد بر آرند
تا اینکه کرم کرده واز پرده در آیی
با العجلم می رود این عمر به پایان
تا دیر نگشته بنما ذکر دعایی
تعجیل فرج کن طلب از خالق هستی
بازآکه فراهم شود اسباب رهایی
گوشواره: مولا به کجایی مردم ز جدایی
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
شاعر : اسماعیل تقوایی
.
.
🏷از دم خیمه تا به #گودال
#شور
#شب_اول_محرم
#مورخ_۱۸_۰۵_۱۴۰۰
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#حضرت_زینب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از دمه خیمه تا به گودال
دویدم دویدم دویدم
حرفایی که نشنیده بودم
شنیدم شنیدم شنیدم
پیکر زخمیت و که دیدم
بریدم بریدم بریدم
یه جای سالم رو تن تو
ندیدم ندیدم ندیدم
به من بگو پیراهنت کو
شهیدم شهیدم شهیدم
چادرم و رو بدن تو
کشیدم کشیدم کشیدم
دیدم دست و پا زدی
مادر رو صدا زدی
دیدم پنجه هاتو رو
خاک کربلا زدی
“واویلا حسین من”
رگاتو نابلد بریدن
عزیزم عزیزم عزیزم
پیکر زخمیت و دریدن
عزیزم عزیزم عزیزم
سواره ها تا که رسیدن
عزیزم عزیزم عزیزم
تو رو به خاک و خون تپیدن
عزیزم عزیزم عزیزم
هلهله دور تو کشیدن
عزیزم عزیزم عزیزم
حال خرابمو ندیدن
عزیزم عزیزم عزیزم
دیدم بی هوا زدن
خیلی ناروا زدن
بین اون شلوغی ها
پیرا با عصا زدن
“واویلا حسین من”
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻
shab_1_moharam_1400 (09).mp3
11.03M
شـــور|از دم خیمه تا به گودال دویدم
بانوای|کربلایی مصطفی مروانی
.
چنان طفلی که گم کرده ست بابا و هراسان است
دلم این روزها آواره ات با چشم گریان است
نمی دانم که این دوری بلا یا امتحان باشد
هر آنچه هست زخمش بر جگر چندیست مهمان است
بلا پشت بلا می آید و دفع بلا خواهد
کمی خون کن ز خون ما گمان کن عید قربان است
زحال عاشق جامانده معلوم است این ایام
که داغ اربعین تو به دل داغی دوچندان است
اگر چه داغداریم از غم هجران ولی ما را
هر آن چیزی که مولا می پسندی ، تا ابد آن است
بگیر از ما سراغی ای حسین حالا که جا ماندیم
ببین که قلب عاشقهات پشت مرز مهران است
حرم یادش بخیر و آن هیاهو ، آن شلوغیها
ولی حالا ببین با یادشان دلها پریشان است
میان راه مشایه چه خوش صوت هلابیکم
هلابیکم هلابیکم که اینجا باغ رضوان است
نرفت از یاد ما ، ما را کنار خویش جا دادی
نرفت از یاد ما رعیت به زیر دین سلطان است
زما بگذر قسم بر زخم پای طفل جا مانده
که این حر خطا کرده ز کار خود پشیمان است
همیشه اربعین بودیم پایین پا و شش گوشه
ولی حالا به جای وصل بر دل داغ هجران است
ادب کردی تو جمع عاشقانت را به هجرانت
نگفتی مزه ی شیرین وصلت زیر دندان است ؟
فکیفَ اصبرُ ای شاه بر داغ فراق تو
که از داغ فراقت بر لب عشاق تو جان است
میسر تا شود تا باز هم صحن تو را بینم
هنوزم دیده ام بر دست سلطان خراسان است
به کوری دو چشم دشمنان حضرت ارباب
عراق و مردمانش نایب عشاق ایران است
نباشد خالی از زائر همیشه راه مشایه
نجف تا کربلا لبریز از روح شهیدان است
ز تاب و تب نمی افتد تب و تاب حسینی ها
که این آتش فروزان است و این سرچشمه جوشان است
نشد تا اربعین امسال هم پای ضریح تو
بخوانم روضه ی لبهای خشکی را که عطشان است
حسین جان چشم تو روشن که زینب میرسد از راه
ولی قامت خمیده ، موسپید و پای لرزان است
چنین گفتا برادر سوختم از داغ این غصه
سرت بر نیزه ها و پیکرت بین بیابان است
تمام قافله غیر از رقیه آمده با من
که آن شیرین زبانت خفته بین خاک ویران است
رباب است و خروش و خسته حالی و دلی سوزان
که با یاد علیِ اصغرش در دشت حیران است
سکینه می کند زاری کنار تربت سقا
عزادار تن صدپاره ی آن ماه تابان است
خدا لعنت کند آن را که چوب خیزرانت زد
نفهمید این لب و دندان تو قاری قرآن است
می آید عاقبت آه ای حسینم منتقم از ره
همانی که به خشکی جهانی فصل باران است
#اربعین
#امام_حسین #مناجات_اربعین
#حضرت_زینب
#ناصر_شهریاری
.
.
#اربعین
«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»
دلی آشفته و حیران نمیخواهی؟
خدا را شکر..نوکر کم نداری، لیک
غلام و نوکر از ایران نمیخواهی؟
برای اینهمه زوارِ دربارت
مگر شاها بلا گردان نمیخواهی؟
به خیلِ کاروانِ اربعین امسال
سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی؟
برای مرهم زخم دل زینب
دو دیده از غمت گریان نمیخواهی؟
به جاده از نجف تا کربلا ، جانا
دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی؟
میان کشتی ات گر پر شد از آدم؛
الا ای نوحِ من،حیوان نمیخواهی؟
به پیش پای زینب ، آن زمانی که
میاید از سفر ، قربان نمیخواهی؟
خلاصه...اربعین نزدیک و ره بسته
«نگارا از عجم مهمان نمیخواهی؟»
........................................
.
.
حاجت آورده و در پایِ علَم ریخته ام
باز هم بغض ِ گلو را به قلم ریخته ام
قدرنشناسم و عمریست که در هر پابوس
عرقِ شرم در ایوانِ حرم ریخته ام
وسطِ روضه ی مکشوف تو #یاثارالله
اشک، از چشم ِ گنهکار چه کم ریخته ام
با غم ِ خاطره تنها بگذارید مرا
باز جامانده ام و طرحِ قسم ریخته ام
بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بِعَلیٍ، بطلب
معصیت کرده، چه خاکی به سرم ریخته ام
در دلم تا به ستونِ صد و هجده برسم
چند موکب زده ام، چاییِ غم ریخته ام
عکسهای منِ ناقابل و #بابالقبله
حسرتِ هر شبه را دور و برم ریخته ام
#کربلا بسته شد و نوکرِ آواره شدم
اربعین را چه کنم؟ سخت به هم ریخته ام
#اربعین
.
.
#واحد
#اربعین
لبَّیک یا حسین، یعنی در معرکه، تا پای جان بمان، بگذر از سر
لبَّیک یا حسین، یعنی نعش پسر، یعنی در این وداع، صبر مادر
یعنی باور کنی کربلا را
یعنی تاب آوری طعنه ها را
یعنی بیعت کنی با شهادت
یعنی صبر جمیل بر مصیبت
بشنو ای دل، هل من معین، می آید از، کرب و بلا
(لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما)
(لبَّیک یا حسین یا ثارالله)
همعهدی با شهید، عهد ما با خداست، «مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِر [1]»، تقدیر ماست
میخوانیم: «ربَّنا ثَبِّتْ أَقْدامَنا [2]»، تقدیر دشمنان، شمشیر ماست
لبَّیک یا حسین حسرت ما
لبَّیک یا حسین حجت ماست
از پیکار مدام، ترس مان نیست
تا « إِحْدَى الْحُسْنَيَيْن [3]»، قسمت ماست
با نغمه ی «وَ الْعادِيات [4]» جان میگیریم در میدان ها
(لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما)
(لبَّیک یا حسین یا ثارالله)
دلتنگم یا حسین، دلتنگ کربلا، می گردم در پی ات، در هر رؤیا
محتاجم چون زهیر، محتاج یک نگاه، کی پاکم می کنی؟ یا ثارالله
می بوسم عاقبت دستانت را
میگیری عاقبت دستانم را
تا کی بی تو چنین زنده ماندن
کشته ما را غم روضه خواندن
قرار ما هیئتیها این اربعین کرب و بلا
(لک لبَّیک یابن الزهرا، عاشورایی ست لبَّیک ما)
(لبَّیک یا حسین یا ثارالله)
با اذن رهبرم، از جانم بگذرم، در راه این حرم، در راه یار
یا حیدر گویم و شمشیری جویم و اندازم لرزه بر جان کفار
هم پیمان گشتهاند کفر و تکفیر
شیطان است و زر و زور و تزویر
اما از وعد حق دل آگاه است
پیروز این نبرد حزب الله است
نماز صبح در کربلا، نماز ظهر در سامرا
نماز عصر إنشاءالله، بقیع و مسجد الاقصی
(لبَّیک یا علی یا مرتضی)
✍ میلاد عرفان پور (بند1تا3)
✍محمد مهدی سیار (بند آخر)
منابع:
[1] . مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلا (احزاب، 23)
ترجمه: در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند
[2] . رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرين (بقره، 250)
ترجمه: «پروردگارا! پيمانه شكيبايى و استقامت را بر ما بريز! و قدمهاى ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعيّت كافران، پيروز بگردان!
[3] . قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُون (توبه، 52)
ترجمه: بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟! (: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مىكشيم!»
[4] . وَ الْعادِياتِ ضَبْحا (عادیات، 1)
ترجمه: سوگند به اسبان دونده (مجاهدان) در حالى كه نفسزنان به پيش مىرفتند.
#اربعین
.
#شام
■ روایت شام | سلسله آه
□ مسعود یوسف پور
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی
مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی
به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز
دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی
به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان
برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی
اسیر بود امامی که کائنات اسیرش
اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی
به پاره پارهی معجر، مخدرات مکدر
خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی
گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم
ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی
به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک
محال بود نروید پی دعاش گیاهی
بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت
شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی...
#اسارت #شام_بلا #مجلس_یزید
#امام_حسین
_______
.
.
#خرابه_شام
■ روایت شام | آنان که
□ جودی خراسانی
جمعی که خلق شد دو جهان از برایشان
دادند در خرابهی بیسقف، جایشان
آنان که بودشان به سر نُه سپهر، جای
مجروح از پیادهرَوی بود، پایشان
شخصی کنیز خواست از آن فرقهای که بود
جبریل، خادم درِ دولتسرایشان
آنان که بود بر سرشان مهر، سایبان
در آفتاب، سوخت رخ مهلقایشان
آنان که شُست قابلهشان ز آب سلسبیل
از تشنگی پرید رخ و رنگهایشان
جمعی که بانوی حرم کبریا بُدند
از نینوا به عرش برین شد، نوایشان
کردند نرم، سینهی جمعی که روز و شب
زهرا به روی سینه همیداد، جایشان
جمعی که بود پنجهی ایشان، گرهگشای
بستند دستها ز جفا از قفایشان
آن فرقهای که واسطهی رزق عالمند
دادند نان به رسم تصدّق، برایشان
«جودی»، به روزگار زند خیمهی شهی
از آن دمی که گشت گدای گدایشان
#شام_بلا #اسارت
.
ذلتنگ یک حسرتم.mp3
7.54M
💔
کربلا نرفتن سخت است ؛
و کربلا رفتن سخت تر !
تا نرفتهای شوقِ رفتن داری..
تا رفتی شوقِ مردن .
کربلا رفته ها میدانند ،
بعد از کربلا روضه ی حسین(ع)
حکم زهر دارد برای؛؛
دل اوراق شدهٔ زائر !
آخر اینجا؛ دیگر عباس نیست؛؛
تا آرام شوی در حریمِ تنگش
#فراق_کربلا