3. ذکر پایانی.mp3
9.23M
#نوحه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدرزاده
قسمت سوم :
#دو_دمه
قاتلِ من زهر شرر بار شد
قاتلِ ما در در و دیوار شد
یازهرا یازهرا
وای حسین ...
دل دیونه باز دوباره
هوای کربلا کرد
دوباره تو صحن و حریمش ،
مادرش و صدا کرد
ابی عبدالله
دلبرمه دلبرمه دلبرمه
برادرش عباس
سَرورمه ، سرورمه ، سرورمه
یه زیارت خدایی
دلارو کرده هوایی
میشه مهمونه اباالفضل
هر که شد کربلایی
ابی عبدالله
دلبرمه دلبرمه دلبرمه
مادرش زهرا
مادرمه مادرمه مادرمه
#ذکر_پایانی
ای علمدار سپاه منو
ای میر عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سرو به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ...
.
1. دلم پر کشیده.mp3
7.24M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَنیسَ النُّفوس
#نوحه_امام_رضا_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول :
#زمینه
دلم پرکشیده به سمت خراسان
که از پا فتاده امام غریبان
به سینه بکوبم خدایا از این غم
رضای تو در خانه اش میدهد جان
#ملودی_دوم
در رهت ای خدا
جان او شد فدا
ذکر روی لبش
ای جوادم بیا
( یا رضا ، یا رضا .. ) تکرار
#بند_دوم
به خاک غریبی سرش را گذارد
غریبانه یک گوشه جان می سپارد
بمیرم برایش که هنگام رفتن
کسی را کنار تنِ خود ندارد
#ملودی_دوم
مانده در قلب ما
داغ شمس و شموس
میچکد اشک ما
بهر سلطان طوس
( یا رضا ، یا رضا .. ) تکرار
#بند_سوم
دمِ آخری ناله دارد به لب ها
به یاد آورد داغ کربُ بلا را
تنی بینِ گودالُ خونین فتاده
کنارش زند بر سر و سینه زهرا
آمده فاطمه ، گوشه ی قتلگاه
شِکوه دارد از آن
قاتلِ روسیاه ، قاتلِ روسیاه
( سیدی یا حسین ... ) تکرار
وای حسین ، وای حسین ...
#تکیه_آقا_سید_حسن_قم
۲۵ مهرماه ۱۳۹۹
به همت جواد افشانی
2. ای که دلها.mp3
4.36M
#نوحه_امام_حسین_علیه_السلام
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
#واحد
ای که دل ها همه از
داغِ غمت غمگین است
وی که از خون تو
صحرای بلا رنگین است
نرود یاد لبِ
تشنه ات از خاطره ها
هر که را مینگرم
از غم تو غمگین است
چه کنم ، گر نکنم
گریه به مظلومی تو
گریه آبی ست که بر
آتش دل تسکین است
شاعر : #محمد_خسرو_نژاد
#ذکر_پایانی
از ازل در طلبت
چشم ترم گفت حسین
هركجا بال زدم
بال و پرم گفت حسين
مادرم داد به من
شیرمحبت اما
من حسيني شدم از
بس پدرم گفت حسين
تا گُل ِ نام تو واشد
به لبم، باز پدر
گفت شكر تو خدايا
پسرم گفت حسين
هرچه دارم همه از
لطف پدر بود كه او
عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم
گفت حسين
#رضا_حمامي_آراني (صفير)
بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند
آرزوی کربلا
تشنه ی عشق حسینم
ای عجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
ای باوفا ابالفضل
مشکل گشا اباالفضل
ای علَمدار سپاه منو
ای میرِ عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سروِ به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ...
#تکیه_آقا_سید_حسن_قم
۲۵ مهرماه ۱۳۹۹
به همت جواد افشانی
👆
۲۴
#نوحه
#شهادت_امام_رضا
#حاج_رضا_یعقوبیان
یا غریب الغربا،یا معین الضعفا
ای امید عالمین،یا علی موسی الرضا
هشتمین شمس هدایت یا رضا
منشاء لطف و عنایت یا رضا
یا علی موسی الرضا۲
پاره ی قلب رسول،نور چشمان بتول
سایل درمانده را،از کرامت کن قبول
زین همه لطف و عطا شرمنده ام
با ولای تو در عالم زنده ام
یا علی موسی الرضا۲
ای امام مهربان،بر همه آرام جان
گرچه بد هستم ولی،از درت من را مران
امشب از لطف تو مهمان توام
ریزه خوار خوان احسان توام
یا علی موسی الرضا۲
از درون صحن تو،می وزد عطر جنان
جای تو باشد رضا،در قلوب شیعیان
مرقد پاکت حریم کبریاست
صحن های این حرم دارالشفاست
یا علی موسی الرضا۲
غربت عترت ببین،هشتمین نور مبین
از ستم های عدو،کشته شد با زهر کین
حق پیغمبر خراسان شد ادا
کشته شد مولای علی موسی الرضا
یا علی موسی الرضا۲
جان فدای غربتت،که شکسته حرمتت
گریه کرد مأمون دون،در کنار تربتت
قصر مأمون قتلگاهت یا رضا
بر در حجره نگاهت یا رضا
یا علی موسی الرضا۲
بوده ای چشم انتظار،بی قرار و دلفگار
تا بیاید یا رضا،پسرت با قلب زار
منتظر بودی تو از بهر جواد
از حسین و کربلا کردی تو یاد
یا علی موسی الرضا۲
#سبک_گلفروشم_گلفروش
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
#زمزمه_ونوحه_امام_رضا_ع
#مشهد_مقدس
#امام_رضا
.👇
.
.
نوحه_متنی
#وداع_با_محرم_صفر
#سبک_منم_باید_برم
به سبک منم باید برم سید رضا نریمانی"
داره تموم ميشه سينه زني و شور و شين
يه سال ديگه گذشت ماه محرمه حسين
يادش بخير چقدر سينه زدم زير علم
گفتم يه كاري كن آقا منم برم حرم
منم بايد برم تا حرمه آقام حسين
فقط اينو ميخوام كه بزنه صدام حسين
حالا كه نوكرم كرده چقدر دعام حسين
'' حسين آقام آقام... ''
-----------------
اجازه دادي كه تا روضه ها منم بيام
تا فاطميه من دلتنگ اين پيرن سيام
پيرن سياهي كه داده به نوكر آبرو
سينه زدم برات اينو به مادرت بگو
بگو كه مزد نوكريه مارو هم بده
اذن زيارتو به حق اين علم بده
هرساله اربعين به نوكرا حرم بده
'' حسين آقام آقام... ''
-----------------
تو اين دوماهه تُ كردي تو روضه دعوتم
به خاطر اينه ديوونه ي رقيتم
رقيه دينمه مدال روي سينمه
يه عمره كه همه غمه دله حزينمه
فداي غربتش گريم گرفت تو هيئتش
لعنت به اوني كه محكم زده به صورتش
دلم هواييه پس كِي ميرم زيارتش
" حسين آقام آقام..
#آخر_صفر #شهادت_امام_رضا
.
.
#نوحه
#سبک_منم_باید_برم
درد دل با امام رضا علیه السلام
چقدر دلم برا حرمت آقا تنگ شده
نگو که این دلم آقا دوبار سنگ شده
نگو که نوکرت بدون آب و رنگ شده
منم باید برم اره باید برم حرم
تو رو قسم میدم به اشک چشم مادرم
میخوام روی ضریح تو بزارم این سرم
آقام آقام آقام آقام آقام امام رضا
امام رضا همه فدای اون کبوترات
فدای خادمات، آقای فدای زائرات
امام رضا جونم، فدای گنبد طلات
چی میشه تا یه بار تو این حرم صدام کنی
گدای خونَتَم آقا تو رو برام کنی
از این حرم منو راهی کربلام کنی
آقام آقام آقام آقام آقام امام رضا
دلم هوائیه صحن و سرای مشهده
خودم میدونم این طریق نوکریم بده
دلم تو حسرت زیارت یه مرقده
منو ردم نکن تو رو بجون مادرت
بابام غلام و مادرم کنیز خواهرت
تموم زندگیم فدا علی اکبرت
آقام آقام حسین آقام آقام حسین
شبای روضه هات شبای قدر عاشقاست
میون سینمون مثل حیاط کربلاست
خدای کعبه هم سیاپوش خون خداست
تو شاهی و همه ما بچه های رعیتیم
میون هروله همه برای بیعتیم
بیزاریم از بهشت وقتی که توی هیئتیم
آقام آقام حسین آقام آقام آقام حسین
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
#امام_رضا
#همه_خادم_الرضاییم
https://eitaa.com/emame3vom/51632
.
.
هر_که_دارد_آرزوی_کربلا
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا علیه_السلام
🏴🌹🏴🌹
هر که دارد آرزوی کربلا
می دهد برگ براتش را رضا
آن امام مهربان و آن عطوف
با گدایان درش باشد رئوف
یا رضا یا رضا۴
چون رضا باشد غریب الغربا
او بگیرد دست هرچه بی نوا
منتظر نَبوَد کسی لب وا کند
او نگفته حاجتش اعطا کند
چون به دلهاحکمرانی می کند
با همه او مهربانی می کند
______
این چنین آقا کجا داری سراغ
گرچه زدمظلومی اش برسینه داغ
جان پاکش رابه زهر آغشته اند
این رئوف مهربان را کشته اند
______
گفت اباصلت گرعبا بُد برسرم
در کنارم باش تا خانه روم
با من ای یارم مگو دیگر سخن
بر لب آید لحظه لحظه جان من
_____
شیعیان را گو که زهرم داده اند
گو که زهر از روی قهرم داده اند
تا امام بی کسم از پا فتاد
ناله می زدپس کجایی ای جواد
__
شاه افتاده به حال محتضر
دیدگان نازنینش سوی در
آرزو دارد جواد آید بَرَش
بر سر زانوی او باشد سرش
یا رضا یا رضا
_
تا جواد آمد شد حجره کربلا
دید بابا را که می زد دست وپا
از زمین برداشت سر را نورعین
بین دست وپازدن می گفت حسین
_____
ای حسین داغی چنان داغ تونیست
چون تومظلوم وغریب وتشنه کیست
ای عزیز دُردانه ای خون خدا
جز تو کی در بحرخون زد دست وپا
___
ای که از داغت به سر زدفاطمه
بر دل عالم شرر زد فاطمه
قاریِ خوش لحن روی نیزه ها
در عزایت نوحه گر ارض وسما
__
ای حسین بس داغ تو جانکاه شد
واحسینا ناله ی «مداح» شد
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
.
.
ما مزد عزاداری از فاطمه کی خواهیم ؟
ما عذرِ عزاداری ،از فاطمه می خواهیم
حسین جان
من مزد نوکری ام را نخواستم
تنها مرا بخاطر کم کاری ام ببخش
#امام_حسین
دعا کن ای یوسف آل بتول
شود عزاداری یاران قبول
👆
#نوحه
#زمزمه
#امام_رضا
#سبک_دامن_کشان_رفتی
ای قبله ی هشتم دخیلم رضا جان
شاهی و من عبد ذلیلم رضا جان
تو رو جون مادرت زهرا
میگیری دست منو اقا
نگا خوب و بدم نکن بجون جواد
دست خالی ردم نکن بجون جواد
یا علی موسی الرضا امام الغریب
صحن و سرای تو بهشته خدایی
تو واسه ی ایران خودت کربلایی
فدا گنبد با صفای تو
فدای اشک زائرای تو
گوشه ی دامن تو بگیرم اقا
کاش میشد تو حرمت بمیرم اقا
یاعلی موسی الرضا امالغریب
یک گوشه ی چشم تو درمون دردم
غیر از تو آقا تر که پیدا نکردم
به درد بی درمون دوا میخوام
من امشب از تو کربلا میخوام
وقت مردنم که چشم براهم رضا
بی پناهم تو بده پناهم رضا
یا علی موسی الرضا امام الغریب
چشمام به در مونده جوادم کجایی
این لحظه ی اخرکنارم بیایی
منو با زهر جفا کشتن
منو با داغ کربلا کشتن
میسوزه بال و پرم حسین وای حسین
روضه های اخرم حسین وای وای حسین
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
.
#شور
#وداع_با_محرم_صفر
#حسین_طاهری
خداحافظی با دوماه عزاداری
بازم وقت جداییمون شد نمیتونم
بازم می بینیم همدیگه رو نمیدونم
بازم یک سالِ دیگه باید تحمل کرد
همش دوری باشه من زنده نمیمونم
گذشت مثل برق مثل باد مثل آه
گذشت فرصت نوکری این دو ماه
گذشت مهلت این دل رو سیاه
ای سیاهیا خداحافظ
ای کتیبه ها خداحافظ
ای پیرهن سیاه خداحافظ
****
پی کار هیئت میرفتیم چه روزایی
قرار روضه رفتن داشتیم چه شبهایی
میگن هر جا که اسمش باشه حرم میشه
توی آغوش ارباب بودیم چه رویایی
گذشت شب به شب با حسین زندگی
گذشت صبح به صبح نوکری خستگی
گذشت صبح و شب روضه خونگی
نذری دادنا خداحافظ
چایی ریختنا خداحافظ
جارو کردنا خداحافظ
****
فدای اونکه نوکر ها رو صدا کرده
یقینا دونه دونمون و سوا کرده
عزاداری ها ان شاء الله قبول میشه
به والله هر شب زهرا ما رو دعا کرده
گذشت بهترین گعده ی شب نشین
گذشت حرص و جوش، نزدیک اربعین
گذشت شش دهه تو بهشت رو زمین
ای میوندارا خداحافظ
ای علم کشا خداحافظ
اربعینیا خداحافظ
🎤حسین طاهری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#شهادت_امام_رضا #آخر_صفر
#خداحافظی
.👇
كربلايی حسين طاهری_ظهر شهادت امام حسن (ع) 98 - شور - بازم وقت جدایی شد-1572860069.mp3
24.55M
خداحافظی با دو ماه عزاداری
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ای رئوف همیشه خوب ، سلام
پیش تو می شود دلم آرام
شد زیارت همیشه نیمه تمام
هرکه رویت ندید،شد ناکام
کاش قلب مرا تکان بدهی
دیگر این بار رخ نشان بدهی
از همه غیر تو بُریدم من
خویش را تا حرم کشیدم من
گرچه رویِ تورا ندیدم من
طعم آغوشِ تو چشیدم من
آبرو رفته را خریدی تو
دست،رویِ سرم کشیدی تو
این رئوفی که میشناسم من
رَد نکرده ز خانه اش دشمن
پسرِ فاطمه است پس حتما
به قسم نیست احتیاج اصلا
دردهامان دواشود اینجا
گِرِهِ کور واشود اینجا
تو گنهکار را عوض کردی
دلِ بیمار را عوض کردی
هر گرفتار را عوض کردی
آخرِ کار را عوض کردی
راهم از حادثه به تو افتاد
عوضم کن تورا به جان جواد
شاهِ گنبد طلا،امام رضا
جلوه های خدا ، امام رضا
بقیع و سامرا، امام رضا
نجف و کربلا ، امام رضا
صاحبِ سرزمین ایرانی
تو برای همیشه سلطانی
قبله ی نور حضرت خورشید
نورِ حیدر زصحنِ تو تابید
هر شب از گنبد تو بی تردید
میشود جلوه ی نجف را دید
در حریمِ تو زائرِ نجفم
با سلامی مسافرِ نجفم
صحن هایت بهشت این دنیاست
چون حریم تو جنت الزهراست
کُنجِ باب الجواد، عرشِ خداست
چون نسیمش نسیمِ کرببلاست
درحرم هرغروب ،بی تابم
یادِ صحن و سرایِ اربابم
تاکشیدی عبا به روی سرت
نظر انداختی به دور وبرت
یک نفس پاره پاره شد جگرت
جمع کردی زکوچه بال وپرت
سرِ پا بودی و زمین خوردی
ناگهان نامِ مادرت بُردی
همه درهایِ حجره را بستی
روی پهلو گرفته ای دستی
یادِ گودالِ کربلا هستی
کِی گرفتار عده ای مستی
بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد
جایِ تنگی حسین گیر افتاد
لبش از تشنگی تکان می خورد
نیزه او را به هرطرف می بُرد
گُل لبهاش با لگد پژمُرد
نیزه داری گلویِ او آزُرد
عده ای صبرِ خواهرش بُردند
دورِ لب تشنه آب می خوردند
تا بدن پایمال مرکب شد
وقت دیدار، نیمه ی شب شد
از حسینی که نامرتب شد
حنجری پاره سهم زینب شد
چه حسینی مُرمل بدماء
چه حسینی مُقطع الاعضاء
در کنار تنی که شد بی سر
نیمه شب خواهرآمد و مادر
دوزنِ مو سپید و یک پیکر
وا نمودند تا ز سر معجر
ناگهان ساربان ز راه آمد
بهرِ غارت به قتلگاه آمد
قاسم نعمتی
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
https://eitaa.com/emame3vom/51639
.
مداحی آنلاین - باور نتوان کرد سلامی بفرستیم - حاج منصور ارضی.mp3
6.43M
متن روضه #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴باور نتوان کرد سلامی بفرستیم
🌴آنگاه از این خانه جوابی نفرستند
🎤حاج #منصور_ارضی
⏯ #روضه_امام_رضا
امام رضا عليه السلام
بر تشنه محال است که آبی نفرستند
از ساغرشان جرعه شرابی نفرستند
بین دو حرم هروله کردیم... محال است
از چشمه ی زمزم می نابی نفرستند
باور نتوان کرد... سلامی بفرستیم-
آنگاه از این خانه جوابی نفرستند
دیوار حرم شُسته به اشک است ... بگویید
تا قمصریان عطر و گلابی نفرستند
بی گریه تباکی کن و بی اشک تظاهر
حاشا که بر این گریه ثوابی نفرستند
عمریست اگرچه وسط نیل نشستیم
از برکت این خانه عذابی نفرستند
لب تشنه نبودیم در این شهر... وگرنه
بر تشنه محال است که آبی نفرستند
...
در کرب و بلا قاعده ی شعر به هم ریخت...
بر تشنه محال است که آبی بفرستند
رضا حاج حسيني
.
﷽
◾️شهادت #امام_رضا (علیه السلام)
#روضه_امام_رضا
امام رضا (علیه السلام) به اباصلت فرمود: فردا من بر این فاجر (فاسق یعنی مامون) وارد می شوم، اگر با سر برهنه بیرون آمدم با من سخن بگو که جواب سخنت را می دهم و اگر با سر پوشیده بیرون آمدم با من سخن مگو.
اباصلت می گوید: فردای آن روز شد، امام لباس بیرونی خود را پوشید و در محراب عبادتش نشست و در انتظار بود که ناگهان غلام مامون آمد و به امام گفت: «امیرمؤمنان شما را خواسته هم اکنون خواسته او را اجابت کن»
امام عبا و کفش خود را پوشید و برخاست و به خانه مأمون روانه گردید و من پشت سرش رفتم، تا اینکه امام نزد مامون رسید، دیدم مقداری انگور و میوه های دیگر در جلو مامون است و در دست مامون خوشه انگوری بود که قسمتی از آن خورده بود و قسمتی از آن باقی مانده بود، وقتی که مأمون حضرت رضا (علیه السلام) را دید، برخاست و با احترام خاصی با حضرت معانقه کرد و بین دو چشم آن حضرت را بوسید و کنارش نشانید و سپس همان خوشه را که در دستش بود به آن حضرت داد و گفت: «ای پسر رسول خدا! انگوری بهتر از این انگور ندیده ام بفرمائید بخورید».
امام: چه بسا انگوری که در بهشت است بهتر از این است.
مأمون: از این انگور بخور.
امام: مرا از خوردن آن معاف دار.
مأمون: حتماً باید بخوری، مبادا از اینکه نمی خوری می خواهی ما را به چیزی متهم کنی، با آن همه اخلاصی که از من می بینی! مأمون آن خوشه را از حضرت گرفت، چند دانه آن (که می شناخت مسموم نشده) خورد و بار دیگر آن خوشه را به امام داد و مبالغه کرد که بخور.
امام (علیه السلام) سه دانه از آن انگور را خورد، پس از چند لحظه حالش دگرگون گردید، و بقیه آن خوشه را به زمین افکنده و همان دم برخاست که برود، مأمون گفت: کجا می روی؟
امام فرمود:
اِلی حَیْثُ وَجَّهْتَنِی: «به همانجا که مرا فرستادی»
امام در حالی که سرش را پوشانده بود (عبا بر سر افکنده بود) بیرون آمد، من طبق سفارش قبل امام، با او سخن نگفتم تا وارد خانه اش شد و فرمود: در را ببند، در بسته شد، سپس به بستر خود خوابید و من در حیاط خانه، غمگین و ناراحت ایستاده بودم، ناگهان جوان خوش سیما و پیچیده مویی را دیدم که بسیار به امام رضا (علیه السلام) شباهت داشت، به طرف او شتافتم و گفتم: در بسته بود از کجا وارد شدی؟
فرمود: همان خدایی که در این وقت از مدینه مرا به اینجا آورد، او مرا از در بسته وارد این خانه کرد.
گفتم: تو کیستی؟
فرمود:
اَنَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکَ یا اَباصَلْتٍ...
«ای اباصلت من حجت خدا بر تو هستم، من محمدبن علی هستم»
سپس به طرف پدرش رهسپار شد و داخل حجره گردید و به من فرمود: تو نیز وارد خانه شو.
وقتی که امام رضا (علیه السلام) او را دید، از جای جست و دست بر گردن جوانش انداخت و او را در آغوش خود چسبانید و بین دو چشمش را بوسید و او را در بستر خود وارد کرد. امام جواد (علیه السلام) خود را به روی پدر افکند و پدر را می بوسید، در این حال امام رضا (علیه السلام) راز و اسراری با او گفت که من نفهمیدم... و در این حال امام هشتم (علیه السلام) در آغوش پسر از دنیا رفت.
📚منبع:
عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۴۴
#شهادت_امام_رضا علیه_السلام
#امام_رئوف
.
﷽
امام رضا(علیه السلام)
روضه🎤
مرثیه🎙
باز دارم به سر هوای ضریح
دلمان تنگ شد برای ضریح
دوست دارم رها شوم از خود
در میان سر و صدای ضریح
چقدر دل شکستگی خوب است
در حریم پر از دعای ضریح
دست هایِ پر از تمنایی
می خورد رویِ حلقه های ضریح
می شود خوبتر خدا را دید
در همان یا رضا رضای ضریح
واجب واجب است به هر عاشق
سجده ی شکر پیش پای ضریح
حرم ثامن الحجج رفتم
واقعاً واقعاً به حج رفتم
اشک با من، سرودِ غم، با تو
نوحه ی گریه دار و دَم با تو
گفتن شعرِ روضه ها با من
جلوه دادن به محتشم با تو
ناله از دل زدن فقط با من
کربلا کردنِ دلم با تو
گُذری کن دمی به روضه ی ما
چشم با این گدا، قدم با تو
دست با من، به سر زدن با من
شور این خیمه و علم با تو
روضه خواندن برای تو با من
اشک های دمادمم با تو
روضه خواندی شبی امام غریب
جَدِّ ما تشنه بود یَابنَ شبیب
▪▪▪▪
جَدِّ ما را سوارها کشتند
بین گودال بارها کشتند
جَدِّ ما یک نفر ولی او را
لشگری از هزارها کشتند
اعتبار تمام عالم را
جمع بی اعتبارها کشتند
چکمه را روی عشق می کوبند
جد ما را شرارها کشتند
خواهرش را پس از بریدن سر
خنده ی نیزه دارها کشتند
وای از عصر روز دهم
وای از ضربه ی دوازدهم
▪▪▪▪▪
لب خنجر به روی حنجرش بود
به سویش چشم های دخترش بود
تمام لحظه های سر بریدن
سرش بر روی پای مادرش بود
▪▪▪▪▪
زنهای نوغان (یکی از مناطق قدیمی و تاریخی مشهد است) مهریه هاشون را حلال کردند، گفتند: مهریه مون حلال، ما هم می خواهیم بریم تشیع پیکر پسر فاطمه، زن ها همه اومدن اینقدر گریه کردن و صورت خراشیدن، اومدن گل ها رو کنار زدن بتونن جنازه رو پیدا کنن، اما... یه جای دیگه گفتن: سر پسر پیغمبر داره میاد زن ها رفتن روی پشت بام سنگ برداشتن، اینقدر سنگ زدن سر عزیز دل فاطمه روی زمین افتاد، پیشانی زینب شکست، ای وای حسین…..
حسین آرام جانم
حسین روح روانم
#امام_رضا
🎤حاج محمودکریمی
.
باز-دارم-به-سر-هوای-ضریح-محمود-کریمی.mp3
3.88M
باز-دارم-به-سر-هوای-ضریح
حاج محمودکریمی
.
|⇦•وقتی که دورم از تو....
#قسمت_اول روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
وقتی که دورم از تو درمونم فقط اشکِ
بی تو زیارتنامهی من خط به خط اشکِ
میشه یه شب خوابم بیای؟ای خوش ترین رویام
من فکر حاجت نیستم،از تو تو رو میخوام
هر شب با پای دل،تا مشهد اومدم
هر جای عالمم،دلتنگ مشهدم
دلتنگِ مشهدم
*دلم خیلی برات تنگ شده یا امام رضا ، تو مدینه ی منی ، تو کربلای منی، تو نجفِ منی،من امسال که از همه جا مونده شدم بیشتر دلم تنگ شده …*
اینجا شهیدایِ زیادی اومدن رفتن
رزق شهادت رو تو دادی،اومدن رفتن
از این حرم رزق شهادت ساده میگیرن
اونها که میمیرن برات؛هرگز نمیمیرن
هر شب این خونه رو،با گریه در زدم
هر جایِ عالمم، دلتنگِ مشهدم
دلتنگِ مشهدم
میشه نگاهم خیره به چشمای تو باشه؟
وقتی که جون میدم سرم رو پای تو باشه
میترسم، اون لحظه تو هم باشی کنارم کاش
*شبِ اول قبرم میای؟ به خودم وعده دادم…خودت فرمودی یا امام رضا؛ ” مَنْ زَارَنِي عَلَيَّ بُعْدِ دَارِي” هر کس با این دوری راه بیاد زیارتِ من…“أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثَةِ مَوَاطِنَ”مَنِ امام رضا سه جا بهش سر می زنم … “اذا تَطَايَرَتِ الکتب يَمِيناً وَ شِمَالًا …”اون موقعی که نامه ی اعمال و دست راست و چپ من میدن “وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ ، وَ عِنْدَ الْمِيزَان”…من منتظرتم …
میگن: مرحوم آقا شیخ مرتضی حائری همش می رفت مشهد، می اومد ترمینال به این اتوبوسها می گفت ؛ اگه جا نیست کفِ اتوبوس میشینم ،من می خوام برم مشهد ، من اینجور شنیدم ، بعد از وفاتش در عالم رویا به یکی از شاگردانش گفت :امام رضا وفا کرد ، هر چی من رفتم مشهد ، با همون تعداد اومد زیارتم …*
میشه نگاهم خیره به چشمایِ تو باشه ؟
وقتی که جون میدم سرم رو پایِ تو باشه
می ترسم، اون لحظه تو هم باشی کنارم کاش
وقتی که جون میدم خودت بالاسر من باش
بارون میشه برات،اشکای بی حدم
هر جای عالمم، دلتنگ مشهدم
دلتنگ مشهدم
سر رویِ خاکِ حجره میذاری تک و تنها
هی زیر لب میگی: کجایی مادرم زهرا ؟
*آقای ما رفت دارُالعماره .. اون مأمون ملعون، میوه ی مسموم رو تعارف کرد، آقایِ ما امتناع کرد ،اجبار کرد گفت: مجبوری بخوری…در روایت هست دو سه دانه انگور بود یا انار بود …دو سه دانه تناول کرد ..سریع بلند شد ….مامون ملعون صدا زد …“اِلی اَین ؟” کجا میری ؟فرمود: “اِلی حَیثُ وَجَهتنی …”به همون جایی که من و فرستادی ….عجب سَمّی به امام رضای ما دادن…از دارالاماره تا منزل راهی نبود …مرحوم شیخ صدوق در عیون الاخبار رضا روایت کرده : این راه کوتاه رو امام رضای ما پنجاه بار نشست و بلند شد ….مثل مار گزیده ها به خودش می پیچید …آخ بمیرم برات ….هی صدا می زد جگرم…”آی قربون شما برم که گریه می کنید ولی حسین حسین میگید …”دستور امام رضاست به ریان بن شبیب، “یابنَ شَبیب اِن کُنتُ باکیا لِشیِ فَابکِ لِلحُسَین ….”اگه خواستی گریه کنی برا حسین گریه کن
ــــــــــــــــــ
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
#قسمت_پایانی روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج #میثم_مطیعی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
آخ بمیرم …وارد منزل شد اباصَلت درها رو ببند،من داخل حجره میشم …کسی رو راه نده ..اباصلت میگه همه ی درها رو بستم …یه وقت دیدم یه ماه پاره ای وارد منزل شد …ای آقا ! ای جوان نورانی! من همه ی درها رو بسته بودم ، شما چطور وارد شدید؟ یه نگاهی کرد ، ای اباصلت ! خدایی که من رو از مدینه به توس آورد از در بسته رد میکنه ….وارد حجره شد جوادالائمه… سر بابا رو بلند کرد ، به دامن گذاشت ، دلش راضی نشد ….“وَقَبَّلَ ما بینَ عَینَین…” بین دو دیدگان پدر رو بوسه زد ، دلش راضی نشد …بابای غریبش رو به سینه چسبانید …“عَلی وَ صلَّ الله عَلی الباکینَ عَلیَ الحُسین “دلها بسوزه …اما کربلا کار برعکس شد …پدر پیری آمد ..سر جوانش رو بلند کرد …آخه قاعده اینه ، پسر باید بیاد بالای سر پدر مثل جوادالائمه…اما کربلا اینطور نبود .. امام حسین آمد بالای سر علی اکبر … سَرِ علی رو بلند کرد به دامن گذاشت…. خاک رو از صورت جوانش پاک کرد …آی نگاه کرد فرقِ پسر مثل باباش امیرالمومنین شکافته… دلش راضی نشد ..“وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلی خَدِّه…..”صورت به صورت علی گذاشت….بعد صدا زد؛ “علی !عَلَی الدُنیا بَعدکَ العَفا…”دلش راضی نشد..رو کرد سمت لشکر دشمن یابنَ سعد ….” قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَكَ كَمَا قَطَعْتَ رَحِمِي”نفرین کرد خدا رَحِم تو رو قطع کنه …راوی میگه: دیدم یه وقت برگشت سمت خیمه ها “وَ اَقبَل عَلی فِتیانِه …”یه نگاهی به جونای بنی هاشم کرد ، صدا زد:” یا فِتیَه بنی هاشم اِحمَلوا اَخاکُم….”
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
سید بنِ طاووس نوشته راوی لشکر دشمن میگه ؛یه وقت دیدم ..یه زنی از خیمه ها بیرون آمد “فَجاءت زَینب وَ هی تُنادی یا اُخَیاه یابنَ اُخَیاه”میگه زینب صدا میزد: وای برادرم وای پسر برادرم… “فَجاءَت وَ اَکَبَّت عَلَیه …” زینب آمد، خودش رو به روی این پیکر مطهر انداخت … امام حسین زیر بغل های خواهر رو گرفت …این خواهر و برادر آرام به سمت خیمه ها برگشتن، ساعتی نگذشت زینب دوباره از خیمه ها بیرون آمد…راوی میگه: “فَوَالله لا اَنسی زِینَب بِنت ُ عَلی..”میگه یادم نمیره زینب دوباره از خیمه ها بیرون آمد …“وَ هی تُنادی بِصَوتِ حَزین “با یه صدای محزونی …“وَ قَلبِ کَئیب “با یه قلب سوخته ای ، هی صدا میزد “وامُحمدا !صَلّی عَلیکَ مَلیکُ السَماء هذا حُسینُ بِلعَراء مُقَطَعُ الاعَضاء وَ بَناتُکَ السَبایا وَ اِلی اللهِ المُشتَکی ….”راوی میگه همه شروع کردن گریه کردن ….راوی لشکر دشمن میگه: “فاَبکَت وَالله کُلَّ صَدّیقِ وَ عَدوّ…”همه شروع کردن گریه کردن …وقتی زینب سلام الله علیها با پیغمبر حرف میزد …می گفت:*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
*“بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْباً…” پدر ومادرم فدای حسینی که روز دوشنبه لشکرش رو غارت کردن… “بِأَبِي الْعَطْشَانُ حَتَّى مَضَى” فدای اون کسی که با لب تشنه جان داد… ” بِأَبِي المَهموم حَتَّى مَضَى” فداي اون که موقع شهادت دلش پر غصه بود...*
سر روی خاک حجره میذاری تک وتنها
هی زیر لب میکی کجایی مادرم زهرا ؟
دیدی چقدر سخته لب تشنه سَرِ رو خاک
ای جان فدای غربت اون پیکرِ صد چاک
حسین جانم
فرزندت اومده حالا بالا سرت
شکر حق که نرفت روی نی ها سرت
یا مولا یا رضا….
ــــــــــــــــــ
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ایام_زیارت_مخصوص
#ویژه_ایام_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
motiei.emamreza.babolharam.net.mp3
7.98M
|⇦•وقتی که دورم از تو....
#روضه و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج میثم مطیعی
4_5794031927367305630.mp3
11.42M
#شور یا زمینه تلفیقی #امام_رضا
شعرو سبک تلفیقی رضا نصابی
به نفس کربلایی ایمان میرزایی🎤
سلام ای ضامن اهو
ای اقای عطوفت ها
خدا فرموده در محشر
به دست توس شفاعت ها
سلطان قلبم
اگه نخوای من و امام رضا اواره می شم
سلطان قلبم
اگه بی افتم از چشات دیگه بیچاره می شم
تو حرم تو شلوغی ها
می شنوی عرض حاجت ها
هر کسی زائرت می شه
دیده از تو عنایت ها
سلطان قلبم
یادمه مادرم من و به دست تو سپردش
سلطان قلبم
وقتی که اولین دفه من و حرم اوردش
با خاک تربتت اقا
درامیخته اجابت ها
چقدر دست تو داده
به زائرها زیارت ها
سلطان قلبم
بنویس اربعین برای من یه کربلارو
سلطان قلبم
بزار بازم ببینه چشم من گنبد طلارو
رضا نصابی
.